پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | |||
---|---|---|---|
نویسنده: زهرا پنجشنبه، ۲۱ اسفند ۱۳۹۳ (۱۰:۵۳) | |||
چمدان دست تو و ترس به چشمان من است این غم انگیزترین حالت غمگین شدن است قبل رفتن دو سه خط فحش بده،داد بکش هی تکانم بده،نفرین کن و فریاد بکش قبل رفتن بگذار از تهِ دل آه شوم طوری از ریشه بکش ارّه که کوتاه شوم من خرابم بنشین،زحمت آوار نکش نفست باز گرفت،این همه سیگار نکش ... به خودم آمدم انگار تویی در من بود این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود ناگهان دشنه به پشت آمد و تا بیخ نشست... ماه من روی گرفت و سر مریخ نشست تو نباشی من و این پنجره ها هم زردیم شاید آخر سر ِ پاییز توافق کردیم هر کسی شعله شد و داغ به جانم زد و رفت من تو را دو... دهنه روی دهانم زد و رفت می پرم ،دلهره کافیست خدایا تو ببخش خودکشی دست خودم نیست، خدایا تو ببخش... پ.ن: آن قدر داغ به جانم که دماوند منم ... علیرضا آذر شعر کامل نیست البته |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول