پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | |||
---|---|---|---|
نویسنده: مجنون پنجشنبه، ۳ شهریور ۱۳۹۰ (۲۰:۱۴) | |||
سوره اعراف آیه 164 ------------------------------------------- آيه وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَاباً شَدِيداً قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ --------------------------------------------- ترجمه و (به ياد آور) زمانى كه گروهى از آنان (بنىاسرائيل، به گروه ديگر كه نهى از منكر مىكردند) گفتند: چرا شما قومى را موعظه مىكنيد كه خدا هلاك كنندهى ايشان است، يا عذاب كنندهى آنان بر عذابى سخت است؟ گفتند: براى آنكه عذرى باشد نزد پروردگارتان و شايد آنها نيز تقوا پيشه كنند. ---------------------------------------------- نکته ها بنىاسرائيل سه گروه بودند: يكدسته قانونشكن، دستهى ديگر دلسوزان نصيحتگر و دستهى سوّم گروه بىتفاوت. بىتفاوتها به نصيحتگران مىگفتند: خود را خسته نكنيد، چون حرفهايتان در فاسقان اثر ندارد و آنها به هر حال جهنّمى هستند. ولى ناهيان از منكر مىگفتند: كار ما بىاثر نيست، حداقل آنكه ما نزد خدا معذوريم. و چه بسا آنها به واسطهى سخن ما دست بردارند و تقوا پيشه كنند. در آيه 5 و6 سورهى مرسلات، خداوند به كسانى سوگند ياد مىكندكه ذكر خدا را به ديگران القا مىكنند، چه براى اتمام حجّت، چه براى تأثير و هشدار. «فالملقيات ذكراً عُذراً أو نُذراً» در كتاب امر به معروف و نهى از منكر، بيش از ده فايده براى امر و نهى،ر حتّى در صورتى كه اثر نكند، ذكر كردهام كه خلاصهاش را در اينجا بيان مىكنم، [313] تا شايد سكوت و ترس و بىتفاوتى در مقابل ترك معروف و عمل به منكر از بين برود: 1- گاهى امر و نهى ما امرور اثر نمىكند، ولى در تاريخ، فطرت و قضاوت ديگران اثر دارد. چنانكه امام حسين عليه السلام در راه امر به معروف و نهى از منكر شهيد شد، تا وجدان مردم در طول تاريخ بيدار شود. 2- گاهى امر و نهى، فضا را براى ديگران حفظ مىكند. چنانكه فرياد اذان مستحبّ است، گرچه شنوندهاى نباشد، ايستادن به هنگام قرمز شدن چراغ راهنمايى لازم است، گرچه ماشينى نباشد. زيرا حفظ قانون و فضاى احترام به قانون، لازم است. 3- گاهى امر و نهى ما، گناهكاران را از گناه باز نمىدارد، ولى گفتنهاى پى در پى، لذّت گناه را در كام او تلخ مىكند و لااقل با خيال راحت گناه نمىكند. 4- براى حفظ آزادى بايد امر و نهى كرد، زيرا نگفتن، جامعه را به محيط خفقان و ترس و سكوت تبديل مىكند. 5 - امر ونهى براى خود انسان مقامآفرين است، گرچه ديگران گوش ندهند. قرآن مىفرمايد: «و من احسن قولاً ممّن دعا الى اللّه» [314] 6- امر به معروف و نهى از منكر، اگر در ديگران اثر نكند، لااقل براى خود ما يك نوع قرب به خداوند، تلقين و تمرين شجاعت و جلوهى سوز و تعهّد است. 7- گاهى امر و نهى ما امروز اثر نمىكند، امّا روزى كه خلافكار در بنبست قرار گرفت و وجدانش بيدار شد، مىفهمد كه شما حقّ گفتهايد. بنابراين اگر امروز اثر نكند، روزگارى اثر خواهد كرد. 8 - امر و نهى، وجدان انسان را آرام مىكند، انسان با خود مىگويد كه من به وظيفهام، عمل كردم، اين آرامش وجدان با ارزش است، گرچه ديگران گوش ندهند. 9- امر به معروف ونهى از منكر، سيرهى انبياست، گرچه ديگران گوش ندهند. قرآن مىفرمايد: «و اذا ذكّروا لايذكرون» [315] و يا بارها مىفرمايد: مردم سخنان و ارشادهاى پيامبران را گوش نمىدادند و از آنها روى مىگرداندند. بنابراين ما نبايد توقّع داشته باشيم كه همه به سخنان ما گوش بدهند. 10- امر به معروف، يك اتمام حجّت براى خلافكار است تا در قيامت نگويد كسى به من نگفت، علاوه بر آنكه عذرى هم براى گوينده است تا به او نگويند چرا نگفتى؟ 11- هنگام قهر الهى، آمرين به معروف نجات خواهند يافت. (آيهى بعد به آن اشاره مىكند) به هرحال، انبيا و اوصيا در راه امر به معروف و نهى از منكر شهيد شدند تا حقّ گم نشود واز ميان نرود، چنانكه قرآن در آياتى مىفرمايد: «يقتلون الانبياء» [316] ، «يقتلون النبيّين» [317] و «يقتلون الّذين يأمرون بالقسط» [318] كه از اين آيات استفاده مىشود، گاهى در امر به معروف بايد تا مرز شهادت پيش رفت. حضرت على عليه السلام در نامهاى به نمايندهى خود، به خاطر حضورش در سر سفرهى اشراف او را توبيخ نمود. [319] يعنى آن حضرت براى آنكه منش زهد به اشرافىگرى كشيده نشود، فردى را فداى مكتب نمود. _____________________________ 313) جالب اينكه اين سطرها را در هفته امر به معروف ودههى عاشورا مىنويسم كه امام حسين عليه السلام فلسفهى قيام خود را عمل نكردن جامعه به حقّ و نهى از منكر نكردن مىداند 314) فصّلت، 33 315) صافّات، 13 316) آلعمران، 112 317) بقره، 61 318) آلعمران، 21 319) نهج البلاغه، نامه 45 -------------------------------------------- پيام ها 1- عدّهاى، نه خود موعظه مىكنند ونه تحمّل موعظه كردن ديگران را دارند. «و اذ قالت اُمّة منهم لِمَتعظون...» 2- گناه بىتفاوتى خود را نبايد با «خواستهِ الهى» توجيه كرد. «لِمَتعظون قوماً اللّه مهلكهم» 3- بىتفاوتها، به جاى اعتراض به اهل گناه، به آمرين به معروف اعتراض مىكنند. «لم تعظون» 4- در مقابل آنان كه موعظه و تلاش تربيتى را بىاثر مىدانند بايد مقاومت كرد. «لِمَ تَعِظون... قالوا معذرةً» زيرا بازنداشتن مردم از گناه، مسئوليّت دارد و بايد پاسخگو باشيم. 5 - قضاوتِ عجولانه، ممنوع است. نمىتوان گفت: خداوند اين گروه را عذاب يا هلاك خواهد كرد، شايد پرهيزكار شوند. «مهلِكُهم أو معذّبهم... لعلّهم يتّقون» 6- نهى از منكر واجب است، يا براى اينكه افراد فاسق با ايمان شوند، «لعلّهم يتّقون» يا براى عذر داشتن خود انسان نزد خداوند. «معذرةً» (پس لازم نيست حتماً اثر كند، تا بر ما واجب شود، زيرا ما مأمور به وظيفهايم، نه ضامن نتيجه) 7- مردان خدا، از اصلاح جامعه نا اميد نمىشوند و امر به معروف و نهى از منكر را ترك نمىكنند. «و لعلّهم يتقون» |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول