پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | |||
---|---|---|---|
نویسنده: lonely شنبه، ۴ آذر ۱۳۸۵ (۱۵:۲۹) | |||
مي روم تا ره خانه بيابم من دلتنگ روز ازلم عشق چراغ راه من است. خداوندا دوستت دارم من هنوز روح كوچك بيدار تو ام هنوز بر اين لوح سپيد ترانه بهار ديدار ميخوانم مي خوانم و مي آيم عجب اين سفر غريب است تو باز هم مرا صدا بزن بگو تا بيايم بي همتايم قسم به راز گران عشقت ، آرزويم بي نيازي است آرزويم نخواستن است اين كمال من است . قسم به درياي بيكران مهرت كه من ديگر از بازي روزگار هرگز ننالم پاي كوبان و مست ره اين دريا مي پويم چون قطره اشكي از اين چشمه دل تا به آن درياي مهر مي آيم و مي آيم و تو بر من بتاب اي آفتاب شوق كه هنوز نيم خيز پروازم. اگر آن باد پاييزي ييايد با ناله غريبش من سرود آشناي بهار مي خوانم غروب اگر مي آيد در آغوشش خواهم رفت كه طلوع فردا ابدي است آن سوي مرز جاودانگي اين چشمه هاي احساس جايي براي جاري شدن دارند ، آنجا منظره توست تو آنجا با قلم روح بر بوم ازلي دل نقش هاي آرزو را كشيده اي چگونه به اين ديدار نشتابم ؟ تو بگو تا من بيايم. انگار من هم مسافرم انگار نوبت من شده هميشه شوق رفتن داشته ام اما حالا مي ترسم آخر من چه با خود مي برم ؟ |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول