همه پیام‌ها (Lionel_Argentina)|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
|
|
خب من از جملات کپی رایت خودم میگم که ناراحت نشی I've thought of a wonderful present for you... Shall I give you despair?  یا Tell me what you cherish most. Give me the pleasure of taking it away
|
||
|
برنده ی همیشگی، به عشق تو من زنده ام... به افتخار عشق تو همیشه بازنده منم... |
|||
|
۵ اسفند ۱۳۸۵
|
|||
|
|
پاسخ به: برای آشنایی (خودتون رو معرفی کنید!) | ||
|
|
چه ربطی داشت؟ 
|
||
|
برنده ی همیشگی، به عشق تو من زنده ام... به افتخار عشق تو همیشه بازنده منم... |
|||
|
۴ اسفند ۱۳۸۵
|
|||
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
|
|
نخیرم، The One Winged Angel is my past,present and future 
|
||
|
برنده ی همیشگی، به عشق تو من زنده ام... به افتخار عشق تو همیشه بازنده منم... |
|||
|
۴ اسفند ۱۳۸۵
|
|||
|
|
پاسخ به: برای آشنایی (خودتون رو معرفی کنید!) | ||
|
|
چه با نمک خوش اومدی فاطمه جان  نمیدونم چرا شاراپوا جدیدا انقدر طرفدار پیدا کرده تو سایت  نکنه خبری هست ما بی خبریم 
|
||
|
برنده ی همیشگی، به عشق تو من زنده ام... به افتخار عشق تو همیشه بازنده منم... |
|||
|
۳ اسفند ۱۳۸۵
|
|||
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
|
|
eh  فحش میدی چرا؟!خب بنده خداها ذهنشون مشغوله
|
||
|
برنده ی همیشگی، به عشق تو من زنده ام... به افتخار عشق تو همیشه بازنده منم... |
|||
|
۳ اسفند ۱۳۸۵
|
|||
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
|
|
میگما آقای ساویولا این اواتارتون عکس لرد سفیروته، خودم ازش گرفتم ، دست شما چی کار میکنه؟ 
|
||
|
برنده ی همیشگی، به عشق تو من زنده ام... به افتخار عشق تو همیشه بازنده منم... |
|||
|
۲ اسفند ۱۳۸۵
|
|||
|
|
پاسخ به: تغییرات سایت | ||
|
|
من جوابمو گرفتم ولی برای بقیه میتونی بگی
|
||
|
برنده ی همیشگی، به عشق تو من زنده ام... به افتخار عشق تو همیشه بازنده منم... |
|||
|
۲ اسفند ۱۳۸۵
|
|||
|
|
پاسخ به: تغییرات سایت | ||
|
|
عالیه اما برای هر بازی سخت نیست؟
|
||
|
برنده ی همیشگی، به عشق تو من زنده ام... به افتخار عشق تو همیشه بازنده منم... |
|||
|
۲ اسفند ۱۳۸۵
|
|||
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
|
|
ین شفق است یا فلق . مغرب و مشرقم بگو من به کجا رسیده ام . جان دقایقم بگو این شفق است یا فلق . مغرب و مشرقم بگو من به کجا رسیده ام . جان دقایقم بگو آینه در جواب من باز سکوت میکند باز مرا چه میشود . ای تو حقایقم بگو جان همه شوق گشته ام طعنه نا شنیده را در همه حال خوب من با تو موافقم بگو پاک کن از حافظه ات شور غزلهای مرا شاعر مرده ام بخوان . گور علائقم بگو جان همه شوق گشته ام طعنه نا شنیده را در همه حال خوب من با تو موافقم بگو با من کور و کر ولی واژه به تصویر مکش منظره های عقل را با من و سابقم بگو من که هر آنچه داشتم اول ره گذاشتم حال برای چون تویی اگر که لایقم بگو من که هر آنچه داشتم اول ره گذاشتم حال برای چون تویی اگر که لایقم بگو یا به زوال میروم یا به کمال میرسم یکسره کن کار مرا. بگو که عاشقم بگو یا به زوال میروم یا به کمال میرسم یکسره کن کار مرا . بگو که عاشقم بگو من به کجا رسیده ام . جان دقایقم بگو من به کجا رسیده ام . جان دقایقم بگو 
|
||
|
برنده ی همیشگی، به عشق تو من زنده ام... به افتخار عشق تو همیشه بازنده منم... |
|||
|
۱ اسفند ۱۳۸۵
|
|||
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
|
|
کجای اين جنگل شب پنهون می‌شی خورشیدکم؟ پشت کدوم سد سکوت پر می‌کشی چکاوکم؟ چرا به من شک می کنی؟ من که منم برای تو لبريزم از عشق تو و سرشارم از هوای تو دست کدوم غزل بدم نبض دل عاشقمو پشت کدوم بهانه باز پنهون کنم هق‌هقمو گريه نمی‌کنم نرو... آه نمی‌کشم بشين... حرف نمی‌زنم بمون بغض نمی‌کنم ببين سفر نکن خورشيدکم! ترک نکن منو !نرو! نبودنت مرگ منه، راهی اين سفر نشو! نذار که عشق من و ت و اينجا به آخر برسه بری تو و مرگ من از رفتن تو سر برسه گريه نمی‌کنم نرو... آه نمی‌کشم بشين... حرف نمی‌زنم بمون بغض نمی‌کنم ببين نوازشم کن و ببين عشق می‌ريزه از صدام صدام کن و ببين که باز غنچه ميدن ترانه‌هام اگرچه من به چشم تو کم‌ام، قديمی‌ام، گم‌ام آتشفشان عشقم و دريای پر تلاطمم کجای اين جنگل شب پنهون می‌شی خورشیدکم؟ پشت کدوم سد سکوت پر می‌کشی چکاوکم؟ چرا به من شک می کنی؟ من که منم برای تو لبريزم از عشق تو و سرشارم از هوای تو دست کدوم غزل بدم نبض دل عاشقمو پشت کدوم بهانه باز پنهون کنم هق‌هقمو گريه نمی‌کنم نرو... آه نمی‌کشم بشين... حرف نمی‌زنم بمون بغض نمی‌کنم ببين سفر نکن خورشيدکم! ترک نکن منو !نرو! نبودنت مرگ منه، راهی اين سفر نشو! نذار که عشق من و ت و اينجا به آخر برسه بری تو و مرگ من از رفتن تو سر برسه گريه نمی‌کنم نرو... آه نمی‌کشم بشين... حرف نمی‌زنم بمون بغض نمی‌کنم ببين نوازشم کن و ببين عشق می‌ريزه از صدام صدام کن و ببين که باز غنچه ميدن ترانه‌هام اگرچه من به چشم تو کم‌ام، قديمی‌ام، گم‌ام آتشفشان عشقم و دريای پر تلاطمم گريه نمی‌کنم نرو، آه نمی‌کشم بشين حرف نمی‌زنم بمون، بغض نمی‌کنم ببين...
|
||
|
برنده ی همیشگی، به عشق تو من زنده ام... به افتخار عشق تو همیشه بازنده منم... |
|||
|
۲۵ بهمن ۱۳۸۵
|
|||