همه پیام‌ها (hamedkazemi)|
|
پاسخ به: پل ارتباطی با ناظرین بخش | ||
  نام کاربری: hamedkazemi
پیام:
۱,۵۲۵
عضویت از: ۳۱ خرداد ۱۳۹۲
از: ESFAHAN
طرفدار:
- مارک بارترا - کرایف - پرسپولیس - پرتغال - مهدی مهدوی کیا - آنتونیو کنته - علی دایی گروه:
- كاربران بلاک شده 
|
من تز بخش دانلود کده انصراف میدم
|
||
|
۴ بهمن ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: بحث آزاد در مورد بارسا | ||
|
نام کاربری: hamedkazemi
پیام:
۱,۵۲۵
عضویت از: ۳۱ خرداد ۱۳۹۲
از: ESFAHAN
طرفدار:
- مارک بارترا - کرایف - پرسپولیس - پرتغال - مهدی مهدوی کیا - آنتونیو کنته - علی دایی گروه:
- كاربران بلاک شده
|
راسل تو این سال ها ب بارسا خیلی خدمت کرد بعد از راسل کی ب جاش میاد |
||
|
۴ بهمن ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: فیلم و سریال | ||
|
نام کاربری: hamedkazemi
پیام:
۱,۵۲۵
عضویت از: ۳۱ خرداد ۱۳۹۲
از: ESFAHAN
طرفدار:
- مارک بارترا - کرایف - پرسپولیس - پرتغال - مهدی مهدوی کیا - آنتونیو کنته - علی دایی گروه:
- كاربران بلاک شده
|
آوای باران از فیلم هندی بدتره
|
||
|
۴ بهمن ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: لوانته vs بارسلونا [ دور رفت 1/4 پایانی جام حذفی ] | ||
|
نام کاربری: hamedkazemi
پیام:
۱,۵۲۵
عضویت از: ۳۱ خرداد ۱۳۹۲
از: ESFAHAN
طرفدار:
- مارک بارترا - کرایف - پرسپولیس - پرتغال - مهدی مهدوی کیا - آنتونیو کنته - علی دایی گروه:
- كاربران بلاک شده
|
این آمار بسیار خیر کننده است بارسا عجب تیمیه نقل قول  |
||
|
۳ بهمن ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: اخبار و حواشی فوتبال ایران | ||
|
نام کاربری: hamedkazemi
پیام:
۱,۵۲۵
عضویت از: ۳۱ خرداد ۱۳۹۲
از: ESFAHAN
طرفدار:
- مارک بارترا - کرایف - پرسپولیس - پرتغال - مهدی مهدوی کیا - آنتونیو کنته - علی دایی گروه:
- كاربران بلاک شده
|
ماجراجویی میروسلاو بلاژویچ در 79 سالگی / چیرو عشق به فوتبال را مدیون یک راهبه زیباست شاید اسلوبودا توزلا ایستگاه نهایی مربیگری بلاژویچ نباشد، کسی که سرنوشتش را مدیون یک راهبه زیباست. وقتی میروسلاو «چیرو» بلاژویچ 16 ساله بود ، مادرش می خواست او یک کشیش شود. با این حال به محض رسیدن پایش به صومعه به یک راهبه دل باخت و خیلی زود معلوم شد آینده او در جای دیگری انتظارش را می کشد. فوتبال منادی حقیقی او بود:« من خیلی خوش اقبال بودم که شغلی داشتم که عاشقش بودم.» این اعتراف همیشگی کروات زادۀ بوسنی بود.حال نیم قرنی می شود که به این شغل اشتغال دارد. در زادگاهش او را مربی همه مربیان می خوانند. همچنان مادرش اساسی ترین سهم را در کسوتش دارد، چه به او راز پیشگیری از برخورد میان شخصیت های متفاوت را آموخت.دستور کار ساده بود: اگر «الف» داشت راجع به «ب» بد می گفت پیش «ب» برو و بگو «الف» جز تعریف از تو کاری نمی کند. بلاژویچ در دنیا بیشتر از همه بخاطر مربیگری تیم کروات وحشتناک مستعد دهه 1990 شناخته می شود و مهارتش در مردم داری برای به دست گرفتن رشته همه آن «من» ها در اتاق رختکن و کشاندنشان به یک مسیر مشترک. بلاژویچ به تازگی در نطقی تاکید کرده:« من برای شش سال کرواسی را مربیگری کردم و یک برخورد هم بین بازیکنان پیش نیامد حتی با این که همه چیز می توانست به راحتی از هم بپاشد.» مثلا بلاژویچ وقتی با خبر شد که آلن بوکسیچ بخاطر آن همه پرداخت خوب مطبوعاتی به داور شوکر، حال بدی دارد ، پند مادرش را به کار گرفت.بنا به داستان خودش ، «تصادفا» گذاشت بوکسیچ این را از زبان او بشنود که شوکر ناراحت است که چرا قادر نیست بدون کمک زوج حمله اش گل بزند. البته شوکر هرگز چنین چیزی نگفته بود ولی بلاژویچ اهمیتی نمی داد. این حربه از حسادت زوج ستاره خط حمله اش به همدیگرجلوگیری کرد. کرواسی آن روزها یکی از بهترین تیم های جهان بود؛ با آقایی روبرت پروسینچکی،زوونیمیر بوبان و آلیوشا آسانوویچ در خط میانی ، پیش و پس کشیدن روبرت یارنی در بال چپ ،صخره مستحکم اسلاون بیلیچ در دفاع و اهتمام بوکسیچ،شوکر و گوران ولائوویچ در گل زدن. آن ها در یورو96 در انگلستان درخشان بودند ولی قهرمان مقدر جام ،آلمان در یک چهارم نهایی حذفشان کرد، در شرایطی که ماتیاس سامر بهترین بازی اش را در «دای مانشافت» انجام داد. 2 سال بعد کروات ها انتقامی شیرین گرفتند و تیم برتی فوگتس را در یک چهارم نهایی جام جهانی 1998 سه بر صفر خرد کردند. حتی با این که بوکسیچ مسابقات را به خاطر آسیب دیدگی از دست داد باز هم بلاژویچ تیم را نهایتا به یک مقام سوم رهنمون شد. تازه می توانست بهتر هم باشد اگر قهرمان بازی لیلیان تورام در نیمه نهایی نبود.فقط همان دو گلی که اسطوره فرانسوی برای تیم ملی اش زد جلوی رکورد کرواسی را برای یک پیروزی مشهور دیگر گرفت همچنان که ولائوویچ نیز یک موقعیت طلایی را در ثانیه های تلف شده بازی از دست داد. معدود کسانی هستند که بدانند چگونه همه چیز آغاز شد. بلاژویچ مجبور شد در دهه 1960 پس از مهاجرت به سوئیس سرایداری کند تا به اندازه کافی فرانسوی یاد بگیرد که حرفه مربیگری را شروع کند.موفقیت در باشگاه سوئیسی سیون،ارتقاء به تیم ملی سوئیس را در پی داشت و بلاژویچ بعدا اعتراف کرد اولین خارجی بود که به این سمت می رسید اگرچه در واقع آن «کارل راپان» اتریشی، مخترع کاتناچو( یا در اصل سبک دفاعی کمربند سوئیسی.م) بود. چیزی در بلاژویچ وجود داشت که او کماکان بسیاری از آدم ها را با چنین نکته هایی کاملا متقاعد می کرد؛ باورکردن او سخت نبود.او بهره ای قدرتمند از جذبه (کاریزما) داشت. همانند مورد بوکسیچ و شوکر، واقعیت برایش اهمیت کمتری داشت تا نتیجه اعمالش. او از مهارتهای میان-فردی اش بهره می برد تا افراد را پشت سر خود بسیج کند و بازیکن ها حاضر بودند بخاطر او کوهستان ها را درنوردند. نتایج گاهی عالی بودند. در 1980 وقتی بلاژویچ به دینامو زاگرب رسید باشگاه در هرج و مرج کامل به سر می برد؛ تازه در لیگ دوازدهم شده و 22 سال هیچ عنوانی نبرده بود. چیرو این را تغییر داد و دینامو بالطبع با فاصله ای بعید تاج قهرمانی یوگسلاوی را در 1982 بر سر گذاشت. در 1983 بلاژویچ در شرایطی دشوارمتعاقب مرگ غیر منتظره مربی اسطوره ای «هینه وایزوایلر»، زمام گراس هاپرز (سوئیس) را به دست گرفت اما تیم را در مسیر باقی نگهداشت و کمکشان کرد مقامشان را تکرار کنند. وقتی در 1986 پا به پریستینا گذاشت، پایتخت کوزوو اقبالی کم دوام نسبت به فوتبال را تجربه کرد که در آن 30 هزار هوادار سکوها را پر می کردند. شاید دیدگاه های سیاسی بلاژویچِ – جناح راستی و ملی گرا- خوشایند هر کسی نبوده باشد. دوستی نزدیکش با «فرانیو توجمان» رئیس جهمور نخستین و بسیار بحث برانگیز کرواسی پس از فروپاشی یوگسلاوی همانقدر مشهور است که حمایت رک وراستش از محمود احمدی نژاد ، رئیس جمهور سابق ایران. اما اعتبار حرفه ای اش چنان بلندمرتبه است و توانائی اش برای پدید آوردن جوی درست در رختکن چنان شگفت انگیز،که معهذا همیشه محبوب و خواستنی باقی مانده است. هر جا که می رفت فشار در تعقیبش بود چون با حضور بلاژویچ زندگی هرگز راکد نیست و البته نیازی نیست به عادت او برای استفاده از زبان ناپاک در پس هر جمله ای اشاره شود. فدراسیون فوتبال بوسنی و هرزگووین در سال 2008 پس از زیر فشار قرار گرفتن «میهو کودرو» و تدارک بسیاری از ستاره ها برای اعتصاب ،به بلاژویچ روی آورد. او بیشتر کشور را پشت سر پروژه اش بسیج کرد که ماموریتی نزدیک به غیرممکن بود و با وجود این که پس از باختن به پرتغال، در یک قدمی جام جهانی 2010 تیم را ترک کرد اما شالوده ای برای تیمی که حالا پا به نخستین تورنمنت بزرگ این کشور، جام جهانی2014 برزیل گذاشته است بنیان گذاشت. بلاژویچِ سراپا عاشق فوتبال ظاهرا نمی تواند دست از کار بکشد و حتی دو عمل جراحی – بخاطر سرطان لوزالمعده و تومور بدخیم زیر پوستی- نتوانسته جلوی او را که چون همیشه مشتاق به نظر می رسد بگیرد. تجربه او در چین و ایران مورد استقبال قرار گرفت و فصل قبل به نظر می رسید آخرین پیمانش را با نوگومتنی زاگرب(ان کی زاگرب) بسته باشد. وقتی از چیرو خواسته شد که این باشگاه را از سقوط نجات دهد او از موفقیتش مطمئن بود. او مثل همیشه جسور و با اعتماد به نفس تاکید کرد:« تردیدی ندارم که این ماموریت موفقیت آمیز خواهد بود چون من بهترینم.» اگرچه این بار اشتباه می کرد چون ان کی زاگرب در قعر لیگ ماند و تقریبا بدون مبارزه ،افتاد. او در ماه مه 2013 گفت:«شاید این پایانی برای من باشد.» اما مطلقا نبود. هفته پیش کاشف به عمل امد که بلاژویچ یک ماه مانده به جشن تولد 79 سالگی اش به عنوان سرمربی اسلوبودا توزلا منصوب شده است.تیمی که زمانی پرچمی پرافتخار در فوتبال بوسنی داشت و حالا در دسته دوم فرو رفته. مطبوعات محلی از فرط هیجان دیوانه شدند وقتی اعلام کردند « چیرومانیا»(سودای چیرو) به بوسنی بازگشته است.« هدف صعود به دسته اول است و من تا پیش از آن که محقق نشود نمی روم.سرم پر از شور جوانی است و با اشتیاقی بزرگ آمده ام.» مربی کهنه کار بود که در نخستین نشست مطبوعاتی چنین داد سخن می داد.« استقبال گرم شما پیشوازی که پس از جام جهانی در کرواسی از ما به عمل آمد را به یادم می آورد.» او این ها را به هواداران توزلا گفت که هنوز چیزی عاشق عاشق اسطوره شده اند. یکی از جذاب ترین پیامدهای این انتصاب آن است که اسلوبودا طبق برنامه در پنجم فوریه در یک دیدار دوستانه تاریخی در شهر کوپر اسلوونی به مصاف «چِروِنا زِوزِدا» یا همان ستاره سرخ معروف بلگردا می رود.این رویدادی عظیم است چون دو باشگاه برای نخستین بار است که پس از فروپاشی یوگسلاوی در 22 سال قبل با هم روبرو می شوند.این خاطرات روزگار دور سپری شده را باز آوری می کند.مثل پیروزی شورانگیز 3-1 بر ستاره سرخ در ورزشگاه ماراکانا طی فصل 77-1976 و انتقام بزرگ «چِروِنا زِوزِدا » با خرد کردن 1-9 اسلوبودا در 1980. چیرو که حقیقتا مدت مدیدی آرزوی مربیگری ستاره سرخ را در سر می پرورانده ،اعتراف می کند:«واقعا نمی توانم برای در آغوش گرفتن دوست قدیمم دراگان ژاجیچ صبر کنم.» ژاجیچ که مسلما بهترین بازیکن تمام دوران یوگسلاوی است امروز ریاست باشگاه بلگراد را برعهده دارد. بلاژویچ اضافه می کند:« حقیقتا چشم به راه این مسابقه هستم.خیلی خاطره انگیز خواهد شد.» این بازی تیترهای درشتی را در سراسر جهان معطوف به خود نکرده،با این که شاید باید می کرد. ولی مطمئنا ارزشش را خواهد داشت که تا دو هفته دیگر گوشه چشمی به نتیجه آن داشته باشیم ،و به آخرین ماجراجویی یکی از مسن ترین مربیان در فوتبال.چه کسی می داند؟ شاید اسلوبودا توزلا ایستگاه نهایی مربیگری بلاژویچ نباشد، کسی که سرنوشتش را مدیون یک راهبه زیباست. منبع: |
||
|
۳ بهمن ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: اخبار و حواشی فوتبال ایران | ||
|
نام کاربری: hamedkazemi
پیام:
۱,۵۲۵
عضویت از: ۳۱ خرداد ۱۳۹۲
از: ESFAHAN
طرفدار:
- مارک بارترا - کرایف - پرسپولیس - پرتغال - مهدی مهدوی کیا - آنتونیو کنته - علی دایی گروه:
- كاربران بلاک شده
|
علی پروین و سومین حضور در راس هرم مدیریت سلطان برای سومین بار بر روی تخت مدیریت پرسپولیس نشسته است سایت گل – علی پروین تا سال 1372 حضور پیوسته 23 ساله‌اش را در پرسپولیس به پایان رساند. در این 23 سال از 27 شهریور 1349 تا 31 شهریور 72 به مدت 23 سال و 4 روز پروین ابتدا بازیکن سپس کاپیتان بعدا کاپیتان - سرمربی و دست آخر سرمربی این تیم بود. علی پروین در روز پنجم مهر سال 77 به پرسپولیس برگشت و تا روز اول تیر 82 عهده‌دار هدایت پرسپولیس به عنوان سرمربی بود ولو آنکه در اوج درگیری‌های سهام و مدیریت پرسپولیس او در مقاطع خرداد 80 تا خرداد 81 صاحب عنوان مدیریت موقت پرسپولیس نیز بود. بعد از یک سال خانه‌نشینی و البته در مقطعی هدایت تیم سرخپوشان دلوارافزار (آذربایجان) علی پروین در سال 83 به عنوان مدیرفنی که زمانی آن را کشک خوانده بود به پر برگشت تا بر عملکرد راینر زوبل سرمربی آلمانی نظارت کند. با این حال یک سال بعد دوباره سرمربی پرسپولیس شد و تا روز 18 بهمن 84 این مسئولیت را رسما برعهده داشت. از آن به بعد علی پروین به جز روز بازی دوستانه پرسپولیس با تیم میلان در رده پیشکسوتان هیچگاه روی نیمکت هدایت پرسپولیس ننشست و فقط طی دو سال اخیر با عناوین تشریفاتی و غیراجرایی مثل مسئول کمیته فنی و عضو هیات مدیره در پرسپولیس حضور داشته است. تنها مدیریت جدی علی پروین در پرسپولیس منجر به قهرمانی این تیم در لیگ اول حرفه‌ای شد. |
||
|
۳ بهمن ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: اخبار و حواشی فوتبال ایران | ||
|
نام کاربری: hamedkazemi
پیام:
۱,۵۲۵
عضویت از: ۳۱ خرداد ۱۳۹۲
از: ESFAHAN
طرفدار:
- مارک بارترا - کرایف - پرسپولیس - پرتغال - مهدی مهدوی کیا - آنتونیو کنته - علی دایی گروه:
- كاربران بلاک شده
|
بایرامی : دوست دارم برای تراکتور بازی کنم/ آرزوی هر مهاجمی آقای گل شدن است زمانی که آقای خطیبی سرمربی تیمم بود، من بیشتر در پست هافبک بازی می‌کردم ولی الان با نظر آقای تارتار من در خط حمله تیمم هستم و از این جهت خیلی راحتم و تمرکزم هم بیشتر است. سایت گل – مهرداد بایرامی این روزها خوب گل می‌زند اما شاید فکر نمی‌کرد بتواند بهترین خط دفاعی لیگ را درهم شکند و دروازه بهترین گلر لیگ برتر را باز کند. بایرامی با این گل خود را به صدر جدول گلزنان لیگ برتر رساند و یکی از مدعیان آقای گلی این فصل شد ولی این تمام خواسته‌های این مهاجم اردبیلی که حالا به یکی از پدیده‌های گلزنی این فصل تبدیل شده نیست، او اهداف بلندتری برای آینده فوتبالش در سر دارد. مصاحبه او را به نقل از ایران ورزشی بخوانید. آقای بایرامی بازی با پرسپولیس چطور بود؟ خیلی سخت. می‌توانم بگویم یکی از سخت‌ترین بازی‌های‌مان را تا اینجای فصل انجام دادیم. واقعا نتیجه گرفتن در مقابل چنین تیم بزرگی دشوار است. از قبل پیش‌بینی چنین بازی سختی را داشتید؟ ما می‌دانستیم که پرسپولیسی‌ها دفاع خیلی خوبی دارند و دروازه نیلسون به این راحتی‌ها بازشدنی نیست ولی از آنجا که لطف خدا شامل حال ما بود و بچه‌ها هم همگی با هم همقسم شده بودند تا تیم نتیجه بگیرد، اصلا به نام پرسپولیس نگاه نمی‌کردیم؛ نتیجه‌گیری در این بازی و رسیدن به 3 امتیاز برای ما مهم بود که خوشبختانه محقق شد. سهم شما در این پیروزی خیلی بزرگ بود. این لطف خدا و کمک همه بچه‌ها بود که من توانستم برای تیمم گل بزنم. در واقع آنها شرایط را برای گلزنی من فراهم می‌کنند. البته خودت هم خیلی برای گلزنی انگیزه داشتی. من در همه بازی‌ها دوست دارم گل بزنم ولی در این بازی انگیزه بیشتری برای گلزنی داشتم. قبل از بازی نیز پیش علی دایی رفتم و او گفت برو خودت را نشان بده و برایم آرزوی موفقیت کرد. و با این گل خودت را به صدر جدول گلزنان لیگ برتر و یکی از مدعیان آقای گلی رساندی. البته هنوز تا آخر فصل باقی مانده ولی تمام تلاشم را می‌کنم تا آقای گل شوم. فکر می‌کنم این آرزوی هر مهاجمی است به‌خصوص من که سال اول است که در لیگ برتر حضور دارم. می‌دانی که با ادامه این روند در فصل نقل و انتقالات خیلی تیم‌ها خواهان جذب تو می‌شوند. فعلا که من فقط به تیم فعلی‌ام فکر می‌کنم ولی اگر روزی هم بخواهم از گسترش فولاد جدا شوم دوست دارم به تیم بزرگی مثل تراکتورسازی بروم. گفته بودی با آمدن آقای تارتار خیلی بهتر می‌توانی گل بزنی، چرا؟ زمانی که آقای خطیبی سرمربی تیمم بود، من بیشتر در پست هافبک بازی می‌کردم ولی الان با نظر آقای تارتار من در خط حمله تیمم هستم و از این جهت خیلی راحتم و تمرکزم هم بیشتر است. ولی کلا با آمدن آقای تارتار خیلی تیم‌تان متحول شده. ایشان خیلی به تیم روحیه می‌دهند و اعتماد به‌نفس بچه‌ها خیلی بالا رفته است و این یکی از نکات مثبت در پیروزی‌های تیم است. فکر می‌کنی با این روحیه بتوانید ذوب‌آهن را هم در اصفهان شکست دهید. همانطور که گفتید امتیاز گرفتن از ذوب‌آهن در اصفهان خیلی سخت است. این تیم کادر فنی و بازیکنان خیلی خوبی دارد ولی ما تمام تلاش خودمان را می‌کنیم تا در این بازی هم نتیجه بگیریم. |
||
|
۳ بهمن ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: اخبار و حواشی فوتبال ایران | ||
|
نام کاربری: hamedkazemi
پیام:
۱,۵۲۵
عضویت از: ۳۱ خرداد ۱۳۹۲
از: ESFAHAN
طرفدار:
- مارک بارترا - کرایف - پرسپولیس - پرتغال - مهدی مهدوی کیا - آنتونیو کنته - علی دایی گروه:
- كاربران بلاک شده
|
سینا عشوری: خدا را شکر که می بینم / خانواده ام آندو را نفرین کردند/ جنگنده به این معنی نیست که آرنج بزند من خودم خشن هستم اما به کسی آسیب نمی‌رسانم. جنگنده به این معنی نیست که آرنج بزند. مگر آندو آمده جنگ که اینطور برخورد می‌کند؟ سایت گل - آندو تیموریان باز هم شیطنت کرد. یک ضربه آرنج از او کافی بود تا چشم سینا عشوری ورم کند و چند دقیقه از بازی مقابل استقلال را با چشمانی کوچک شده و آسیب دیده سپری کند. آندو شانس آورد که به چشمان سینا آسیبی جدی وارد نشد. هافبک ذوب آهن که از مهره‌های کلیدی این تیم است با کنایه از نوع بازی آندو صحبت می‌کند و می‌گوید: «جنگندگی این نیست که یک بازیکن آرنج بزند.» سینا عشوری که خود یکی از هافبک‌های جنگنده لیگ است با طعنه به آندو، ضربه او را عمدی می‌داند و البته خدا را شکر می‌کند که چشمش هنوز می‌بیند و رگ‌هایش پاره نشده. با سینا عشوری صحبت کردیم. درباره رفتار این روزهای آندو که یکی از آنها مربوط می‌شود به برخوردش با او... این مصاحبه را به نقل از ایران ورزشی بخوانید: وضعیت چشمت چطور است؟ آسیب جدی که وارد نشده؟ چشمم کبود شده و ورم دارد اما خدا را شکر می‌کنم که به خیر گذشت و هنوز می‌توانم ببینم. آندو عمدا تو را زد؟ صد در صد عمدی زد. من احترام خاصی برای علیرضا فغانی قایلم اما در تصمیم‌گیری برای جریمه آندو اشتباه کرد. حرکت تیموریان قطعا کارت قرمز داشت اما نمی‌دانم چرا فغانی فقط او را با کارت زرد جریمه کرد. البته اشتباه‌های داوری طبیعی است اما خدا را شکر که این اشتباه‌ها باعث نشد تا اتفاقات تلخی برایم رقم بخورد. اما تو سالهاست که برای ذوب بازی می‌کنی و بارها رو در روی آندو بازی کرده ای. با نوع بازی‌اش آشنا نبودی؟ شیطنت‌هایش را نمی‌شناختی؟ من روبروی آندو زیاد بازی کرده‌ام. او همیشه با دست بازی می‌کند و بازیکنان مقابلش را می‌زند. من فکر می‌کردم بعد از تذکراتی که در چند هفته اخیر به او داده‌اند دیگر از این روش بازی دست بر می‌دارد اما تصورم، اشتباه از آب در آمد. به نظرم باید در مورد آندو تصمیم جدیدی بگیرند و محرومش کنند چون اگر یکی از بازیکنان ما یا تیم‌های دیگر چنین حرکتی انجام می‌دادند بلافاصله با محرومیت مواجه می‌شدند. برای شما می‌توانم مثال هم بیاورم. مثلا چه کسی حرکات آندو را انجام داد و محروم شد؟ پیام صادقیان. او را محروم کردند اما آندو را نه. دلیلش را نمی‌دانم اما حرکات آنها شبیه هم بود. پس به نظر تو آندو عمدی زد و باید اخراج می‌شد.... نه تنها من بلکه خیلی‌ها معتقدند که آندو هم باید اخراج شود و هم محروم. پشت او بودم که با آرنج مرا زد. جالب است که کاپیتان ما به حرکت آندو اعتراض کرد و کارت زرد گرفت. جریمه او به دلیل اعتراض کوچک مساوی بود با جریمه آندو که آن ضربه را به چشم من زد. جالب نیست واقعا؟ از فغانی که داور بین‌المللی کشورمان است و قرار بود به جام جهانی برود بعید است این اشتباه‌های عجیب. به جز صحنه خطا روی من، به نظرم پنالتی استقلال هم پنالتی نبود و داور در اعلام آن اشتباه کرد. تو خودت جزو بازیکنان جنگنده و کمی خشن لیگ هستی. فکر نمی‌کنی به خاطر نوع بازی آندو و جنگندگی بالای او، این اتفاقات هم برای بازیکنان روبرویش رخ می‌دهد؟ من خودم خشن هستم اما به کسی آسیب نمی‌رسانم. جنگنده به این معنی نیست که آرنج بزند. مگر آندو آمده جنگ که اینطور برخورد می‌کند؟ این بی معرفتی یک بازیکن را نشان می‌دهد که اینگونه با حریفش برخورد کند. من جنگنده هستم اما تا به حال نه به کسی آرنج زده‌ام و نه لگد. جنگندگی خودم را همیشه روی توپ نشان داده‌ام نه روی بازیکن حریف. به نظرم، اینکه بخواهی با دست بازی کنی اسمش جنگندگی نیست. اما در فوتبال دنیا هم از این اتفاقات رخ می‌دهد و کک کسی هم نمی‌گزد. البته قبول داریم که آندو بیش از حد خشن بازی می‌کند... در توانمندی آندو شکی ندارم. او یکی از بهترین بازیکنان ایران است که هم دوندگی دارد و هم بازی فیزیکی بلد است اما خیلی بهتر می‌شود اگر این حرکات را در زمین انجام ندهد. آندو به خاطر ضربه‌ای که به چشمت زد از تو عذرخواهی کرده. خبر داری؟ خبر دارم که او عذرخواهی کرده. او بازیکن ملی‌پوش است و احترامش برای من واجب اما اگر مشکل خاصی برای چشمم به وجود می‌آمد آیا او جوابگو بود؟ خانواده‌ات در مورد ضربه آندو چیزی نگفتند؟ وقتی به خانه رسیدم دیدم که خیلی ناراحت هستند و آندو را نفرین می‌کنند. آنها را آرام کردم و گفتم فوتبال است و از این اتفاقات، زیاد رخ می‌دهد. |
||
|
۳ بهمن ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: اخبار و حواشی فوتبال ایران | ||
|
نام کاربری: hamedkazemi
پیام:
۱,۵۲۵
عضویت از: ۳۱ خرداد ۱۳۹۲
از: ESFAHAN
طرفدار:
- مارک بارترا - کرایف - پرسپولیس - پرتغال - مهدی مهدوی کیا - آنتونیو کنته - علی دایی گروه:
- كاربران بلاک شده
|
کی روش برنامه تیم ملی را اعلام کرد/ 6 بازی دوستانه قبل از سفر به برزیل شاگردان کی روش، در سال 93، دو دیدار در افریقای جنوبی، دو دیدار در اتریش و یک دیدار در تهران برگزار می کنند و بعد راهی برزیل می شوند سایت گل – رئیس فدراسیون فوتبال امروز مهمان ویژه ای در دفترش داشت. سرمربی تیم ملی بعد از بازگشت از سفر افریقای جنوبی ، پیش کفاشیان رفته بود تا درباره حضورش در این کشور، به رئیس گزارش دهد. کی روش که با دست پری به خیابان سئول رفته بود، برنامه تیم ملی را هم به کفاشیان ارائه کرده است. نبی دبیر کل فدراسیون و سرپرست تیم ملی درباره نشست امروز به سایت فدراسیون گفته:" قرار شد تا اولین اردوی تیم ملی از 22 فروردین ماه که حدود 20 روز ادامه خواهد داشت، در افریقای جنوبی برگزار شود. در این کمپ دو بازی تدارکاتی نیز برای ملی پوشان پیش بینی شده است. تیم ملی 17 اردیبهشت به تهران بازخواهد گشت و پس از 4 روز استراحت از 22 اردیبهشت ماه به اروپا سفر می کند و در اتریش علاوه بر انجام تمرینات پی در پی دو بازی دوستانه برگزار می کند و 27 می (6 خرداد) به تهران برمی گردد.31 می (10 خرداد) تیم ملی یک بازی دوستانه در تهران برگزار خواهد کرد و 2 ژوئن (12خردادماه) به سائوپائولو عزیمت می کند و تا پایان بازیهای ایران در رقابتهای جام جهانی در برزیل خواهد بود." نبی البته به 5 حریف تدارکاتی تیم ملی هیچ اشاره نکرده است و فقط گفته که شاگردان کی روش، 14 اسفند با گینه نو بازی خواهند کرد |
||
|
۳ بهمن ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: اخبار و حواشی فوتبال ایران | ||
|
نام کاربری: hamedkazemi
پیام:
۱,۵۲۵
عضویت از: ۳۱ خرداد ۱۳۹۲
از: ESFAHAN
طرفدار:
- مارک بارترا - کرایف - پرسپولیس - پرتغال - مهدی مهدوی کیا - آنتونیو کنته - علی دایی گروه:
- كاربران بلاک شده
|
استقلال به تاریخ می‌پیوندد استقلال امسال شانس بالایی برای قهرمانی در لیگ برتر و جام حذفی دارد سایت گل – سایپا 72، پرسپولیس 77 و حالا استقلال 92. برد تواما جام‌های در لیگ و جام حذفی اتفاقی است که یک تیم را بدل به تیمی سرفراز می‌کند. اتفاقی که در لیگ‌های اروپایی بسیار شایع است و بارها دیده‌ایم که تیمی مثل بایرن مونیخ فصل گذشته و اینترمیلان 4سال قبل علاوه بر لیگ و جام حذفی‌شان قهرمان اروپا هم شده‌اند ولی در فوتبال ما این اتفاق به معجزه‌ای شبیه است، معجزه‌ای که فقط دو تیم تا به حال قادر به ثبت و انجام آن شده‌اند. سایپا در سال 72 با هدایت ذوالفقارنسب قهرمان لیگ شد، آنها بالاتر از پرسپولیس و جنوب اهواز این قهرمانی را به دست آوردند مضاعفا بر اینکه سایپا در این سال با پیروزی برابر جنوب اهواز جام حذفی را هم گرفت. اما پرسپولیس 77 عملکرد قدرتمندانه‌تری داشت در این سال پرسپولیس با اختلاف امتیاز 12 (قاطع‌ترین نوع قهرمانی در تاریخ لیگ ایران) قهرمان لیگ شد. تیم‌های استقلال و سپاهان دوم و سوم شدند اما در جام حذفی آن سال پرسپولیس و استقلال به فینال رسیده‌اند که پرسپولیس با پیروزی 2 – یک این جام را هم فتح کرد. حالا استقلال با برتری قابل توجه در لیگ نسبت به رقبا و صعود به نیمه نهایی جام حذفی و بازی نسبتا ساده‌ای که در نیمه نهایی با مس کرمان دارد صاحب شانسی بسیار بالا برای قهرمانی تواما در فوتبال ماست. |
||
|
۳ بهمن ۱۳۹۲
|
|||