در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: ثقلین... | ||
|
سلام دوستان شرمنده که وققتون رو گرفتم اما احساس کردم که این موضوع باید جدی گرفته بشه خواستم که ازتون خواهش کنم که از این به بعد سعی کنیم که به اسامی معصوصمین (ع) و بزرگان نخندیم به نظرتون چرا دیگه هیچ کس حاضر نیست که اسم بچه اش رو غضنفر بزاره؟ بله، چون اینقدر توی جک هامون غضنفر رو مسخره کردیم که میترسیم وقتی بچه مون بزرگ بشه همه بهش بخندن چرا بعضی ها به نام های مبارک امامان نهم و دهم میخندن، چون هرجا معتادی بود اسمش رو میزاشتیم نقی یا تقی و اصلا هم حواسمون نبود که چه غلطی میکنیم اگر تونستید به من بگید که چرا به اجناسی که از مد افتاده میگیم جواد؟!!!، مگه بین جواد و از مد افتادن یک جنس رابطه ای هست؟ چه کسی اولین بار جک های اصغری و اکبری رو ساخت؟منظورش چی بود؟ توروخدا ازتون خواهش میکنم که دیگه این کارها رو نکنید که بقیه هم جرات نکنند که مقدسات ما رو مسخره کنند و هرکس هم این کار رو کرد لااقل یه تذکر زبانی مودبانه بدید ممنون از اینکه بهم وقت دادید. این ایمیل رو امروز دریافت کردم نکات خوبی داره امیدوارم از این به بعد حواسمون جمع باشه! |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۱۰ اسفند ۱۳۹۱
|
|
پاسخ به: چشم دل باز كن كه جان بينی ... | ||
|
به نام خدا دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی به طرف بقال دراز کرد و گفت: مامانم گفته چیزهایی که در این لیست نوشته بهم بدی، این هم پولش. بقال کاغذ رو گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد، بعد لبخندی زد و گفت: چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش میدی، میتونی یک مشت شکلات به عنوان جایزه برداری. ولی دختر کوچولو از جای خودش تکون نخورد، مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلاتها خجالت میکشه گفت: "دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلاتهاتو بردار" دخترک پاسخ داد: "عمو! نمیخوام خودم شکلاتها رو بردارم، نمیشه شما بهم بدین؟ " بقال با تعجب پرسید: چرا دخترم؟ مگه چه فرقی میکنه؟ و دخترک با خنده ای کودکانه گفت: آخه مشت شما از مشت من بزرگتره! -------------- پینوشت: داشتم فکر میکردم حواسمون بهاندازه یه بچه کوچولو هم جمع نیس که بدونیم و مطمئن باشیم که مشت خدا از مشت ما بزرگتره |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۱۰ اسفند ۱۳۹۱
|
|
پاسخ به: ثقلین... | ||
|
فاطمیه مادر محرم است... فاطمیه است... محرم هم که بود ، نمیدانم چرا دلم حال و هوای فاطمیه داشت؟!؟!؟ محرم آغازین ماه تقویم هجری قمریست اما فاطمیه آغازین فصل غمنامه ی اهل بیت است. هیچ تا به حال به پیوند فاطمیه با دیگر مصیبت های آل الله اندیشیده ای؟؟؟ انگار، بعد از شنیدن هر روضه ای و نوحه ای، دلت ناخودآگاه برمی گردد به ماجرای دیوار و در... انگار همه ی اندوه،همه ی غم، همه ی گره ها، انگار همه ی نگون بختی ها از ماجرای دیوار و در شروع می شود. آه.. اگر گذاشته بودند که حق به حق دار برسد،شاید امروز آفتاب وجود صاحبمان بی پرده می تابید... آه اگر گذاشته بودند..... این شب ها دلم برمی گردد به ماجرای دیوار و در...... این شب ها دلم کربلا می خواهد. دلم مدینه می خواهد. دلم دیوار بقیع می خواهد. دلم می خواهد سر بگذارد بر شانه های بقیع... و اندوه فاطمیه تا عصر غیبت را بی وقفه ببارد... روضه ی این شب ها یعنی روضه ی غمهای فروخورده ی فاطمه(علیها سلام) ،.... یعنی روضه ی درد دل های فرو گفته در چاه علی (علیه السلام)..... یعنی روضه ی تنهایی امام حسن(علیه السلام) . روضه ی این شب ها یعنی روضه ی مظلومیت اباعبدالله... یعنی روضه ی شهادت آل الله..... روضه ی این شب ها... یعنی روضه ی غیبت و غربت آخرین حجت خدا.... فاطمیه مادر محرم است..... و همه ی اندوه به اولین ظلمی برمیگردد که بر این خاندان روا داشته اند. "اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک" چشم به راه تر از همه، مادر توست... مولای من تعجیل کن... منبع: نبض زمین |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۱۳ فروردین ۱۳۹۲
|
|
پاسخ به: چشم دل باز كن كه جان بينی ... | ||
|
سلام بچه ها یه ایمیلی به دستم رسیده گفتم که اینجا بذارم مطالب جالبی داره و خوبه که وقت بذارید و بخونید: آواز دهل «بهاییت» امروز مرام و برنامهی منسجمی است که منشأ پیدایش آن، به ایران حدود یکصد و پنجاه سال پیش باز میگردد. مهمترین مداخل تبلیغیِ بهاییان در اثبات امتیاز خود بر دیگران، شعارهایی است که به نام «تعالیم بهایی» آن را تبلیغ میکنند. بهاییان، این تعالیم را به موسس بهاییت یعنی میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءا... نسبت میدهند. آنها معتقدند تعالیم بهاءا... تعالیمی ناب و جدید هستند که رستگاری و سعادتمندی بشریت تنها به واسطهی آن تعالیم محقق خواهد شد. معرفی کتاب آواز دهل مجموعه «آواز دهل» ضمن بررسی دقیق این تعالیم، برای جویندگان حقیقت آشکار می سازد که: اول: این تعالیم، ابداع بهاییان نیست. دوم: حتی موسسان و رهبران بهاییت هم این تعالیم را رعایت نمیکردند. سوم: نکات غیر منطقی و غیر عقلانی متعددی در جزییات این تعالیم وجود دارد. خلاصه آنکه: آواز دهل شنیدن از دور خوش است! این اثر در دوازده مجلّد و به قلم مسعود بسیطی و زهرا مرادی از سوی نشر بهارافشان منتشر گردیده است. امتیازات کتاب آواز دهل از امتیازات این مجموعهی ارزشمند، تحلیل غیر متعصبانهی مولفان آن است؛ به گونه ای که از هیچ شخص، گروه و یا آیین خاصی جانبداری نکردهاند و مبنای تحلیل تعالیم و سخنان موسسان بهاییت را، تحرّی حقیقت و استمداد از موهبت الهی عقل قرار دادهاند. تمامی نقل قول های موسسان بهاییت، از اسناد دست اول و مورد تایید بهاییان ذکر شده و منابع آن مشخص گردیده است. پژوهش و نگارش این مجموعه، حدود دو سال به طول انجامیده و به اثری منحصر به فرد در زمینهی نقد تعالیم بهایی منجر شده است. رویکرد اتخاذ شده در هر دوازده مجلّد یکسان بوده و هر تعلیم، از سه دیدگاه زیر مورد بررسی قرار گرفته است: دیدگاه نخست: آیا واقعا طبق ادعای بهاییان، این تعالیم تازگی دارند؟ دیدگاه دوم: آیا سر دمداران بهایی خود به این تعالیم، عامل بودهاند؟ دیدگاه سوم: آیا این تعالیم، عقلانی و منطقی هستند؟ یکی دیگر از امتیازات منحصر به فرد این مجموعه، وجود بخشی به نام «بخوانیم و بیاندیشیم» است که در آن تناقضگوییهای موسسان و رهبران بهایی ذیل تعلیم مربوطه بیان شده است. منبع: آواز دهل این لینکها هم برای خوندن مطلب کتاب به صورت چکیده هست: بخوانیم و بیاندیشم مشاهده لینک مشاهده لینک |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۱۵ فروردین ۱۳۹۲
|
|
پاسخ به: شعر آیینی | ||
نام کاربری: khadije.messi
پیام:
۴,۲۲۴
عضویت از: ۱۹ بهمن ۱۳۸۹
از: -
طرفدار:
- leo messi - - - - - ﺍﺳﭙﺎﻧﯿﺎ- ﺁﺭﮊﺍﻧﺘﯿﻦ - - - ﭘﭗ ﮔﻮﺍﺭﺩﻳﻮلا- تیتو ویلانووا - - گروه:
- کاربران عضو |
تـا عـلــی ماهَـش بـه ســوی قبـــر بُرد مـاه، رخ از شــرم، پـشـت ابـــــر بُرد آرزوهــا را عـلــی در خــــاک کـــرد خـاک هــم گـویی گــریبـان چاک کرد زد صــدا: ای خــاک، جـانـانــم بگیــر تــن نـمـانــده هیـچ از او، جـانـــم بگیر نــاگــهـان بـر یــاری دســــت خــــــدا دسـتــی آمـد، همچو دست مصـطـفــی گـوهــرش را از صــدف، دریا گرفت احـمــــد از دامـاد خـود، زهــرا گرفت گـفـتـش ای تـاج ســر خیــل رُسُــــــــل وی بَــر تـــو خُــرد، یکسر جزء و کل از مــن ایــن آزرده جـانـــت را بـگـیـر بـازگــردانــدم، امـانــت را بـگیــــــــــر بــار دیــگر، هـدیـه ی داور بـگـیــــــــر کــوثـــرت از سـاقــــی کـوثــــــــر بگیر مــی کِـشــد خجلــت عـلــی از محضـرت یــاس دادی، می دهد نیلوفــرت علی انسانی |
||
۲۵ فروردین ۱۳۹۲
|
|
پاسخ به: شعر آیینی | ||
نام کاربری: khadije.messi
پیام:
۴,۲۲۴
عضویت از: ۱۹ بهمن ۱۳۸۹
از: -
طرفدار:
- leo messi - - - - - ﺍﺳﭙﺎﻧﯿﺎ- ﺁﺭﮊﺍﻧﺘﯿﻦ - - - ﭘﭗ ﮔﻮﺍﺭﺩﻳﻮلا- تیتو ویلانووا - - گروه:
- کاربران عضو |
یک گل نصیبم از دو لب غنچه فام کن یا پاسخ سلام بگو یا سلام کن ای آفتاب خانه حیدر مکن غروب این سایه را تو بر سرمن مستدام کن پیوسته نبض من به دو پلک تو بسته است بر من تمام من نگهی را تمام کن تا آیدم صدای خدای علی به گوش یک بار با صدای گرفته صدام کن از سرو قدشکسته نخواهدکسی خرام ای قامتت قیامت من کم قیام کن در های خلد بر رخ من باز می کنی از مهر همره دو لبت یک کلام کن این کعبه بازویش حجرالاسودعلیست زینب بیا و با حجرم استلام کن علی انسانی |
||
۲۵ فروردین ۱۳۹۲
|
|
پاسخ به: شعر آیینی | ||
نام کاربری: Soobasa
پیام:
۲۰۰
عضویت از: ۲۲ دی ۱۳۹۱
از: Yazd
طرفدار:
- مسی - اینیستا - ژاوی - رونالدینیو - تیری هانری - مگه داریم!!! - اسپانیا - آرژانتین - غنا - شوخی میکنید؟!! - گواردیولا - ونگر گروه:
- کاربران عضو |
تو که خلوت ســرای جــــــــبرئیلی چرا داره فـــــقط رنــــگین کـــمونت سه رنگ، اونم کبود و سرخ و نیلی یوسف رحیمی |
||
تیکی تاکا.... | |||
۲۵ فروردین ۱۳۹۲
|
|
پاسخ به: چشم دل باز كن كه جان بينی ... | ||
|
قرار ملاقات شبانه ... این پست رو به درخواست دوستان نازنینی مینویسم که توی کامنتهاشون ازم خواسته بودن طریقه خوندن نماز شب رو به زبون ساده بگم. اول از همه ازشون ممنونم که باعث شدن من برای این که بتونم پست جامعی بنویسم، برم در این مورد مطالعه کنم. اگه به خاطر اونها نبود، من به دانسته های اندک خودم قانع بودم و از اینهمه چیزهای زیبا درباره نماز شب بی نصیب میموندم. واقعاً ممنون. اما حقیقت اینه که من به این نتیجه رسیدم که خداوند دنبال بهانه بوده تا آدمها رو به بهشت ببره و خیر دنیا و آخرت رو نصیبشون کنه و برای همین نمازی رو قرار داده به نام نماز شب ... فکر میکنید شوخی میکنم؟ خودتون قضاوت کنید: * آخه چه عبادتیه که حتی خوابیدن با نیتش صدقه محسوب میشه؟ «کسی که به نیّت بیدار شدن برای نماز شب بخوابد خواب او نوعی صدقه بشمار میآید و خداوند متعال برای او پاداش نماز شب را مقرّر میدارد»! * یا حتی این که آدم موقع انجامش از شدت خواب آلودگی تلو تلو میخوره هم ثواب داره: «امام صادق (ع) : گاهى بنده خدا آخر شب بیدار مىشود، درحالیکه از کسالت خواب به چپ و راست خم مىشود و یا سرش را خم کرده و چانهاش را به سینه مىچسباند، پس در این هنگام، خداى تعالى امر مىکند، تا درهاى آسمان باز مىشود، سپس به فرشتگان مىفرماید: به بنده من نگاه کنید، با آن که نماز شب را بر او واجب ننمودهام، ولى به سبب تقرب به من، خود را به چه زحمتى وادار نموده است و یکى از این سه خواسته را از من مىخواهد: یا گناه او را بیامرزم و یا تجدید توبه نموده با من رابطه برقرار کند و یا آن که روزى بیشترى مىخواهد اى فرشتگان! شما شاهد باشید هر سه مورد را به او بخشیدم.» * و این که از بس پاداشش بزرگه اصلاً به بیان نمیاد. برای همین در قران از اون پاداش با عبارت «قُرّهَ عَین» یاد شده. یعنی چیزی که با دیدنش از شادی چشمها برق میزنه و به زبون بر و بچز، آدم کف میکنه! «امام صادق (ع) :هیچ عمل نیكى نیست مگر اینكه ثواب روشنى در قرآن براى آن بیان شده، مگر نماز شب كه خداوند بزرگ، ثواب آن را روشن نساخته به خاطر عظمت و اهمیت آن؛ لذا فرموده است: هیچكس نمىداند چه ثوابهایى كه مایه روشنایى چشمان است براى کسانی که نماز شب میخوانند، نهفته شده است» و یک عالمه ثواب دیگه ... حالا اییییییینهمه ثواب در قبال چیه: فقط 3 یا نهایتاً 11 رکعت نماز، که اون هم هزار جور بونس و تخفیف شامل حالش میشه. خودتون ببینید: *** زمان نماز: زمان خوندن نماز شب از نیمه شب شرعی (یعنی 11 ساعت و ربع بعد از اذان ظهر) شروع میشه و تا اذان صبح ادامه داره. الان که ساعتها رو جلو کشیدن حدوداً از ساعت 12 و نیم شب به بعد میشه این نماز رو خوند. اما برعکس نمازهای واجب که هرچی اول وقت تر خونده بشن، فضلیتشون بیشتره، نماز شب هرچی آخر وقت تر خونده بشه، فضیلت بیشتری داره. یعنی هرچی به اذان صبح نزدیکتر میشیم، فضیلت این نماز به صورت تصاعدی بالا میره. اما خوندن این نماز اینقدر ارزشمنده که خداوند همه جوره کار رو راحت کرده تا هیچکس بهانه ای برای نخوندنش نداشته باشه. مثلاً: * مسافر و کسى که براى او سخت است نافله شب را بعد از نصف شب بخواند، مىتواند آن را در اول شب بخواند. * جوانی که میترسد خواب بماند و نماز شب از او فوت شود میتواند نماز شب را پیش از نیمه شب شرعی بخواند. * کسانی که برای خواندن نماز شب بعد از نیمه شب عذری دارند، مانند افراد پیر و یا کسی که از سرد شدن هوا میترسد و ... میتوانند نماز شب را قبل از نیمه شب بخوانند. و ... ماحصل کلام اینکه درسته وقت این نماز از نیمه شب تا اذان صبحه، ولی خوندنش از زمانش مهمتره. یعنی اگه میدونین که اگه صبر کنید تا وقتش داخل بشه، خود نماز از دستتون میره، معطل نکنید و در آخر شب ترین وقت ممکن بخونیدش. حتی اگه هنوز نیمه شب نشده باشه. *** خود نماز: نماز شب کلاً یازده رکعته. یعنی 4 تا نماز 2 رکعتی (2 رکعتها دقیقا مثل نماز صبح هستند، بدون هیچ سوره یا ذکر خاصی) با نیت نماز نافله ی شب + یک نماز دو رکعتی دیگه (باز هم دقیقا مثل نماز صبح)، به نام نماز شفع + یک نماز یک رکعتی به نام نماز وتر. تموم شد ... به همین سادگی، و به همین خوشمزگی! اما خوشمزه تر اینه که میشه بدون هیچ عذر و بهانه ای به جای این 11 رکعت، فقط همون 2 رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر رو خوند ... بله درست شنیدید: میشه با 3 رکعت، ثواب کل نماز رو برد ...! تازه اگه وقت کم باشه و چند دقیقه بیشتر به اذان صبح نمونده باشه، میشه فقط نماز وتر رو خوند (یعنی فقط یک رکعت) و این به عنوان نماز کامل پذیرفته میشه! *** پس اصل ماجرا همین 11 رکعته ... یا حتی اگه دلتون خواست 3 رکعت ... اما حالا اگه بخواین به قول معروف پلوی زعفرون دار داشته باشین، مستحباتی هست که میتونین انجام بدین و حالش رو ببرین! و یک عالمه ذکرها و مستحباتی که با یه سرچ کوچولو میتونین پیداشون کنید... این توضیح مهمه که تمام اعمال بجز اصل اون 11 رکعت، حتی قنوت نماز وتر مستحبن و اگه دوست داشتید میتونید نخونید. یا یه قنوت ساده بگین و حتی به زبون فارسی دعا کنید! این رو گفتم که یهو با دیدن اعمال مستحبی هول برتون نداره! اما خود من چون به غایت تنبلم و میترسم همین پلوی ساده (یعنی همین 11 رکعت) هم از دستم دربره، فعلاً دور و بر مستحبات نمی گردم. و در نتیجه نماز شبم نهایتاً یک ربع طول میکشه. و بعدش دوباره میرم میخوابم. (اعتراف میکنم که یکی دو بار که شیطون داشت گولم میزد و میگفت: «اوووووووه! با اینهمه خستگی چطوری میخوای 11 رکعت نماز بخونی!»، به همون 3 رکعت اکتفا کرده ام!، اما اصلاً ناراحت نیستم.) در مستحباب اون چیزی که مهمه نشاط هست ... یعنی اگه یک رکعت بخونی، ولی با نشاط و شادابی، بهتره از 10 رکعت با کسالت و از روی اکراه. وقتی خدا خودش اینقدر مهربونه که گفته عیبی نداره، هر وقت برات سخت بود، یا اصلاً هر وقت دلت خواست میتونی به جای 11 رکعت، 3 رکعت بخونی و من همون ثواب رو بهت میدم، من چرا بیخود مته به خشخاش بذارم؟ ... میگن شاه میبخشه، ولی وزیر نمی بخشه، حکایت اینجور وقتهاست! *** تازه این نماز جزو نمازهای مستحبیه و مشمول تمام قوانین اون نمازها میشه، یعنی: * میشه اون رو در حالی که رو به قبله نیستیم، یا درحال حرکت هستیم هم بخونیم ... یا حتی درحال دراز کشیدن (در این باره از دفتر مرجعتون سوال کنید تا دقیقاً براتون شرح بدن...) * میتونیم دیگه سوره رو نخونیم و به حمد کافی اکتفا کنیم. * برخلاف نمازهای واجب، در نماز مستحبی اگه در تعداد رکعتها شک کردیم میتونیم هر طوری راحتتریم تصمیم بگیریم. یا مثلاً اگه اعمال رو کم و زیاد انجام دادیم نمازمون باطل نمیشه. *** فکر کردین تموم شد؟ نخیر! یه سورپرایز دیگه هم هست: حالا اگه با تمام این حرفها خواب موندیم، یا به هر علتی نتونستیم شب نماز شب رو بخونیم، میشه توی روز قضاش رو بخونیم. اونوقت نه تنها خدا ناراحت نمیشه، بلکه تازه بنده ی نورچشمی هم میشیم. به این روایتها توجه کنید: * «از امام صادق (ع) روایت است که شخصی به آن حضرت عرض کرد: فدایت شوم چه بسا اتفاق میافتد که یک، دو، یا سه ماه نماز شب از من فوت میشود و من آن را در روز قضا میکنم. آیا این کار جایز است؟ فرمودند: به خدا قسم این کار مایه روشنی چشم تو است. و این جمله را سه بار تکرار کرد.» * «رسول خدا (ص) فرمودند: خدای تعالی به بندهای که قضای نماز شب را بجای میآورد مباهات میکند و میفرماید: ای فرشتگان، این بنده چیزی را که به او واجب نکردهام قضا میکند. گواه باشید که من او را آمرزیدم.» و اینکه قضاى نماز شب بر تقدیم آن (یعنى پیش از نیمه شب خواندن) رجحان دارد. یعنی اگه میدونیم شب خواب میمونیم، لازم نیست قبل از نیمه شب نماز رو بخونیم، بلکه بهتره صبر کنیم فرداش قضاش رو بخونیم. جالبه نه؟ * حالا جالبتر اینه که این وسط برای اونهایی که مشتری دائم باشن یه تخفیفهایی هم هست! مثلاً حاج آقا فاطمی نیا میگن: «دانشجویی که فردا امتحان دارد و وقت نمی کند، یا زنی که کارهای خانه را انجام داده، شب خسته است و نمیتواند برای نماز شب بلند شود، اگر فرزندش از خواب بیدار شد و خواست شیر بخورد، یا باد دری را باز کرد، یا به هر صورتی که نیمه شب بیدار شد، ذکر «یا اکرم الاکرمین» را بگوید و دوباره بخوابد،و مطمئن باشد که ثواب نماز شب را خواهد برد.» *** یکی از اسامی روز قیامت یوم الحسرت هست ... یعنی در اون روز آدمها کلی حسرت میخورن که چقدر آسون میشده بهشتی بشن و نشدن. وقتی داشتم درباره نماز شب تحقیق میکردم تمام مدت این موضوع در سرم دور میزد که چرا من تا الان نفهمیده بودم که نماز شب خوندن چقدر راحته و چقدر خدا برامون تسهیلات ایجاد کرده که یه وقت این فیض عظیم رو از دست ندیم. چرا همه فکر میکنن نماز شب خوندن یه چیزیه تو مایه های کوه کندن! در واقع داشتم فکر میکردم با اینهمه مهربونی خدا، آدم باید چقدر در بد بودن مهارت داشته باشه که از اینهمه همراهی ها و گذشتها و آسان گیری های خدا بی نصیب بمونه و نتونه درست و زیبا زندگی کنه و عاقبت کارش به جهنم ختم بشه! این بود انشای من درباره نماز شب! ... من رو (نگارنده متن به انضمام فرستنده ها و بنده ی حقیر رو) هم از دعای خیرتون فراموش نکنید که بسیار محتاجیم. -- پيامبر اکرم صلى الله عليه وآله طوبى لمَن وُجِدَ في صَحيفَةِ عَمَلِهِ يَومَ القِيامَةِ تَحتَ كُلِّ ذَنبٍ : أستَغفِرُ اللّه َ خوشا به حال كسى كه روز قيامت در نامه اعمالش، زير هر گناهى جمله «استغفر اللّه » يافت شود. بحار الأنوار : ج 5 ص 329 |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۲۷ فروردین ۱۳۹۲
|
|
پاسخ به: ثقلین... | ||
|
پاسخ حضرت علی به سوال علم بهتر است یا ثروت؟ جمعیت زیادی دور حضرت علی(ع) حلقه زده بودند. مردی وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید: یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟ علی(ع) در پاسخ گفت: علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد. مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد. در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همانطور که ایستاده بود بلافاصله پرسید: اباالحسن! سؤالی دارم، میتوانم بپرسم؟ امام در پاسخ آن مرد گفت: بپرس! مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟ علی فرمود: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ میکند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی. نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همانجا که ایستاده بود نشست. در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد، و امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار! هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش مینشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟ حضرت علی در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم میشود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده میشود. نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد. حضرت علی در پاسخ به او فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل میدانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد میکنند. با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه کردند. یکی از میان جمعیت گفت: حتماً این هم میخواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت! کسانی که صدایش را شنیده بودند، پوزخندی زدند. مرد، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟ امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد. همهمهای در میان مردم افتاد؛ چه خبر است امروز! چرا همه یک سؤال را میپرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت علی و گاهی به تازهواردها دوخته میشد. در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت علی وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود، پرسید: یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟ امام فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه میشود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد. در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش میماند، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است. سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمیگفت. همه از پاسخهای امام شگفتزده شده بودند که… نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟ امام در حالی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل میکند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان میشود. نگاههای متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود، انگار که انتظار دهمین نفر را میکشیدند. در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به روبهرو چشم دوخت. مردم که فکر نمیکردند دیگر کسی چیزی بپرسد، سرهایشان را برگرداندند، که در این هنگام مرد پرسید: یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟ نگاههای متعجب مردم به عقب برگشت. با شنیدن صدای علی مردم به خود آمدند: علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند، تا آنجا که گاه ادعای خدایی میکنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضعاند. فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود.سؤال کنندگان، آرام و بیصدا از میان جمعیت برخاستند. هنگامیکه آنان مسجد را ترک میکردند، صدای امام را شنیدند که میگفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من میپرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی میدادم. منبع: کشکول بحرانی، ج۱، ص۲۷. به نقل از امام علیبنابیطالب، ص منبع: سایت روضه الشهدا |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۳۰ فروردین ۱۳۹۲
|
|
پاسخ به: شعر آیینی | ||
|
به بهانهء هفده روز اقامت حضرت معصومه(س) در بیت النور قم ...و به همراه همان ابر که باران آورد مهربانی خدا در زد و مهمان آورد باد یک نامهء بی واژه به کنعان آورد بوی پیراهنی از سوی خراسان آورد به سر شعر هوای غزلی زیبا زد دختر حضرت موسی به دل دریا زد چادرش دست نوازش به سر دشت کشید دشت هم از نفس چادر او گل می چید چه بگویم که بیابان به بیابان چه کشید من به وصف سفرش هیچ به ذهنم نرسید باور این سفر از درک من و ما دور است شاعرانه غزلی راهی "بیت النور" است آمد اینگونه ولی هر چه که آمد نرسید عشق همواره به مقصود به مقصد نرسید که اویس قرنی هم به محمد(ص) نرسید عاقبت حضرت معصومه(س) به مشهد نرسید ماند تا آینهء مادر دنیا باشد حرم او حرم حضرت زهرا(س) باشد صبح شب می شد و شب نیز سحر هفده روز چشم او چشمه ای از خون جگر هفده روز بین سجاده ، ولی چشم به در هفده روز چشم در راه برادر شد اگر هفده روز روز و شب پلک ترش روضه مرتب می خواند شک ندارم که فقط روضهء زینب می خواند. حمیدرضا برقعه ای منبع: وبلاگ شاعر |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۳۰ فروردین ۱۳۹۲
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |