206 خدااااااا

محــمــد نوشته:



این عکس متعلق به شهر شهید پرور بهشهره.

استاد رضایی؛ دوستان با شما کار دارند.

سرداران کربلا نوشته:

ملت دار و ندارشون نابود شده شما میخند؟؟؟

من دیشب یه سر رفتم بیرون... تا زانو رفتم تو گل

ما هی میگفتیم آقا سیل اومد... کشت... برد... ترکوند... دوستان باور نمیکردند

A Song of Ice and Fire نوشته:

خب دوستان بالاخره زمان وداع فرا رسید،با هر سلامی وداعی هست و با هر شروعی، پایانی. و این آخرین مکتوب منه برای خداحافظی. نمیخوام بگم این رفتن کار ساده ایه، دل کندن از آدمایی که توی این چند ساله هر روز بخشی از دلتنگی هام، دغدغه هام، افکار و نظراتم رو شنیدن و تحمل کردن، هرگز نمی تونه ساده باشه.اما به قول نیچه، مرد باید خویشتن پایی بداند.
دلم برای شوخیاتون، حرف زدن هاتون، لینک های انکر الاصواتتون، برای بودن هاتون، همیشه تنگه. توی این چند ساله ممکنه حرفی زده باشم و چیزی گفته باشم از سر احساسات و قضاوت ناعادلانه، که شکسته باشم دلی رو از سر ناشکیبایی، همینجا از همه ی کسایی که قلبشون جریحه داره از من حلالیت میخوام، امیدوارم از سر صدق و صفا و بزرگی ببخشن بر من خبط و خطایی که بوده و حرف ناثوابی که به زبون جاری شده.
حقا که این مزرعه ی آخرت پست تر و زبون تر از اونه که خاطر همدیگه رو آزرده کنیم، دل همدیگه رو بشکنیم و همدیگه رو برنجونیم. امیدوارم خدای متعال دست هدایتش رو برنداره از سر ما و پرهیز کنیم از افراط در امور که خیر الامور اوسطها. دنبال مقصر نیستم و نیست دلیلی در فصل من از شما، جز خودم. اما امیدوارم روزی برسه که اعتدال و میانه روی سرلوحه ی همه ی کارهامون باشه و بر حذر باشیم از افرط و تند روی در امور؛ اولین مخاطب این گفته خودم هستم که هزار نقد به بازار کائنات آوردیم و فکری برای اصلاح نفسمون نکردیم،هیهات.
بیشتر از این وقتتون رو نمیگیرم،واقعا از ته دلم میگم که اگه کسی حقی به گردن من داره بیاد برای تسویه حساب که اگه حرف و ناسزایی به من باعث میشه که بگذره از حقش، خدا رو شاهد میگیرم که هر نیشی رو نوش بدونم از قِبَلِ دوستان.
آرزوی توفیق و پیروزی دارم برای همتون زیر پرچم سه رنگ و مقدس سرزمینمون.
دوستتون دارم هم قبیله های عزیزم.
باشید و برقرار.

روح خدا در کالبد زمان نوشته:

ماموریت Hand of the King مادام العمره. ما لرد بهزاد رو man of honour شناختیم. مباد که جز این پنداشته شود.