در حال دیدن این عنوان: |
۷ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: Montazer_59
پیام:
۴,۲۷۷
عضویت از: ۱۷ شهریور ۱۳۹۲
از: جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷
طرفدار:
- لیونل مسی - کرایف، ریوالدو، رونالدینیو، پویول، ژاوی و اینیستا - پرسپولیس - آلمان - انریکه، یورگن کلوپ - یحیی گل محمدی، برانکو، افشین قطبی گروه:
- کاربران عضو |
تسلیت بهزاد جان، من هیچوقت پدربزرک هام رو ندیدم چه مادری و چه پدری.محروم بودم از نعمت وجودشون بخاطر همین شاید نفهمم و درک نکنم غم از دست دادنشون رو ولی این رو خوب میدونم که غم از دست دادن عزیز، بزرگ و سخت. خدا صبرتون بده ما رو هم توی غمتون شریک بدونید |
||
|
|||
۲۶ شهریور ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: Daughter.of.Eve
نام تیم: مالاگا
پیام:
۶,۹۵۲
عضویت از: ۲۰ مهر ۱۳۹۰
از: تبريز
طرفدار:
- مسي - پویول-ژاوی-کرایف - تراکتور سازی تبریز(تيراختور) - آرژانتين و اسپانيا - پپ گوارديولا گروه:
- کاربران عضو - مدیران انجمن - مترجمین اخبار - لیگ فانتزی |
نقل قول We were annihilated, our hopes unfulfilled نوشته:پدربزرگ رفت و خونه ی امیدمون بی امید شد، قرآن سالخورده ی پدربزرگ که همیشه کنارش بود و تسبیح شاه مقصودی که چند وقت پیش نخش رو براش عوض کردم، کنج خونه داشتن به این حقیقت گواهی میدادن... خدا رحمتشون کنه 😔 روحشون شاد |
||
۲۶ شهریور ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: RAMONA
نام تیم: آژاکس
پیام:
۱۲,۷۱۷
عضویت از: ۳۰ بهمن ۱۳۹۰
از: همين حوالى...
طرفدار:
- همه ی بازیکنای بارسا + فابرگاس - استقلال♥ - اسپانیا - خسرو حیدری - گواردیولا و انریکه گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی - مدیران گالری - ناظرين انجمن - شورای نخبگان سایت - مدیران نظرات |
تسلیت میگم آقابهزاد خدا رحمتشون کنه 😔 |
||
که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد |
|||
۲۶ شهریور ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: CarlesAlenya
پیام:
۳۱,۲۸۰
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۹۱
گروه:
- کاربران عضو - شورای نخبگان سایت |
تسلیت میگم .. روحشون شاد .
|
||
۲۶ شهریور ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: HEYHAT
پیام:
۴,۲۰۲
عضویت از: ۵ آبان ۱۳۹۰
از: هیچستان
طرفدار:
- ژاوی - کرایف - ? - اسپانیا منهای خوکها_به امید استقلال - ? - پپ کبیر - ? گروه:
- کاربران عضو |
ممنون از همدردی هاتون، روح رفتگان و گذشتگان شما هم قرین رحمت حق .
|
||
همیشه چهره ات را به سوی آفتاب نگه دار سایه ها پشت سرت خواهند افتاد ... |
|||
۲۶ شهریور ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: Carles.Luis.Suárez
پیام:
۱۱,۸۱۳
عضویت از: ۸ بهمن ۱۳۹۰
از: همدان
طرفدار:
- همه **** - ronaldinho - هیچ کدام - آرژانتين -اسپانيا - آرش برهاني - آرسن ونگر - ***** گروه:
- کاربران عضو |
نقل قول We were annihilated, our hopes unfulfilled نوشته:بهشت زهرا همیشه برام جایی بوده که اون دو تا حس یا نیروی درونی متضاد بیشتر خودش رو نشون میده، حسی که من رو به حقیقت مرگ می خونه و دوست داره من رو جای اون عزیز تازه سفر کرده ببینه و بگه این جای تنگ و تاریک و نمور یک روز بی هیچ تعارف و منتی تو رو هم در آغوش خودش میگیره. نمیدونم شاید اون حس ترحم و ناراحت کننده ای که برای رفتگانمون داریم در واقع ترحم و دلسوزی برای خودمونه، وقتی فقط کارهای خوبش رو در ذهن مرور می کنیم و عمیقا و از ته دلمون دوست داریم ببخشیمش تا شاید روزی ما رو هم ببخشن. گریه و ناله ی راحتِ زنا؛ مردایی که دوست ندارن کسی گریه شون رو ببینه و دست رو جلوی صورت گرفتن و شونه هایی که هر از گاهی تکون می خوره، برای کسی که تمام خاطراتش شاید فقط برای یک نسل باقیه و بعدش گرد و غبار فراموشی همه ی اون چیزی رو که عمری صرف ساختن و به دست آوردنش کردی رو در خودش می بلعه. و حسی که در وجودت داره تمام اون حقیقت رو انکار می کنه و میل به نامیرایی و اینکه این حقیقت فقط برای دیگرانه و من هنوز فرصت زیادی دارم، داره تو رو از اون حقیقت دور می کنه. پدربزرگ من هم به جوار رحمت حق رفت، 83 سال زندگی در حافظه ی تاریخ بیشتر از چشم بر هم زدنی نیست، پایان یا شاید آغازی که داره انتظار همه مون رو میکشه.وقتی سعی می کردم تا پرده ی اشکم رو کنار بزنم تا توی آرمگاه ابدیش برای آخرین بار صورتش رو ببینم اما بعد چند ثانیه دوباره تصویر محو میشد، وقتی محاسن سفیدش رو که همیشه با شونه ی کوچیک جیبیش مرتبشون میکرد رو روی خاک سرد گور دیدم، وقتی صدای قرائت عبدالباسط رو که باد گاهی صداش رو قوی و نزدیک می کرد و گاهی دور و نامفهوم این حقیقت رو به خودم نزدیک تر از هر زمانی دیدم، انا لله و انا الیه راجعون... پدربزرگ رفت و خونه ی امیدمون بی امید شد، قرآن سالخورده ی پدربزرگ که همیشه کنارش بود و تسبیح شاه مقصودی که چند وقت پیش نخش رو براش عوض کردم، کنج خونه داشتن به این حقیقت گواهی میدادن... تسلیت میگم روحشون شاد |
||
گاه رنگها برای تو بیرنگ می شود . گاه خاطری به یاد تو خشنود و دلخوش است ، گاهی لبی برای تو لبخند میزند . گاهی نفس ز سینه نمی آید از غمت ، گاهی ز شوق بودنت ، نفسی بند می شود |
|||
۲۶ شهریور ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۹
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
نقل قول We were annihilated, our hopes unfulfilled نوشته:بهشت زهرا همیشه برام جایی بوده که اون دو تا حس یا نیروی درونی متضاد بیشتر خودش رو نشون میده، حسی که من رو به حقیقت مرگ می خونه و دوست داره من رو جای اون عزیز تازه سفر کرده ببینه و بگه این جای تنگ و تاریک و نمور یک روز بی هیچ تعارف و منتی تو رو هم در آغوش خودش میگیره. نمیدونم شاید اون حس ترحم و ناراحت کننده ای که برای رفتگانمون داریم در واقع ترحم و دلسوزی برای خودمونه، وقتی فقط کارهای خوبش رو در ذهن مرور می کنیم و عمیقا و از ته دلمون دوست داریم ببخشیمش تا شاید روزی ما رو هم ببخشن. گریه و ناله ی راحتِ زنا؛ مردایی که دوست ندارن کسی گریه شون رو ببینه و دست رو جلوی صورت گرفتن و شونه هایی که هر از گاهی تکون می خوره، برای کسی که تمام خاطراتش شاید فقط برای یک نسل باقیه و بعدش گرد و غبار فراموشی همه ی اون چیزی رو که عمری صرف ساختن و به دست آوردنش کردی رو در خودش می بلعه. و حسی که در وجودت داره تمام اون حقیقت رو انکار می کنه و میل به نامیرایی و اینکه این حقیقت فقط برای دیگرانه و من هنوز فرصت زیادی دارم، داره تو رو از اون حقیقت دور می کنه. پدربزرگ من هم به جوار رحمت حق رفت، 83 سال زندگی در حافظه ی تاریخ بیشتر از چشم بر هم زدنی نیست، پایان یا شاید آغازی که داره انتظار همه مون رو میکشه.وقتی سعی می کردم تا پرده ی اشکم رو کنار بزنم تا توی آرمگاه ابدیش برای آخرین بار صورتش رو ببینم اما بعد چند ثانیه دوباره تصویر محو میشد، وقتی محاسن سفیدش رو که همیشه با شونه ی کوچیک جیبیش مرتبشون میکرد رو روی خاک سرد گور دیدم، وقتی صدای قرائت عبدالباسط رو که باد گاهی صداش رو قوی و نزدیک می کرد و گاهی دور و نامفهوم این حقیقت رو به خودم نزدیک تر از هر زمانی دیدم، انا لله و انا الیه راجعون... پدربزرگ رفت و خونه ی امیدمون بی امید شد، قرآن سالخورده ی پدربزرگ که همیشه کنارش بود و تسبیح شاه مقصودی که چند وقت پیش نخش رو براش عوض کردم، کنج خونه داشتن به این حقیقت گواهی میدادن... خدا رحمتش کنه. از دست دادن عزیزان سخت ترین بخش این زندگیه. به شخصه تعداد زیادیشو تجربه کردم و از مابقیشون که انتظارمو می کشن می ترسم... اما باید اینطور دید که برای آدمهای خوب، مرگ رهایی واقعیه. وقتی تو عالم رویا بارها و بارها دیدم پدرم تو چه جایگاهیه، هرگز آرزو نمی کنم که حتی یک روز بیشتر تو این دنیای مزخرف می موند... |
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۲۶ شهریور ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: HEYHAT
پیام:
۴,۲۰۲
عضویت از: ۵ آبان ۱۳۹۰
از: هیچستان
طرفدار:
- ژاوی - کرایف - ? - اسپانیا منهای خوکها_به امید استقلال - ? - پپ کبیر - ? گروه:
- کاربران عضو |
ممنون . به می عمارت دل کن که این جهان خراب بر آن سر است که از خاک ما بسازد خشت |
||
همیشه چهره ات را به سوی آفتاب نگه دار سایه ها پشت سرت خواهند افتاد ... |
|||
۲۷ شهریور ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: Heavenly.Girl
نام تیم: پورتو
پیام:
۱۲,۸۵۳
عضویت از: ۵ اسفند ۱۳۹۲
از: تهران
طرفدار:
- ليونل مسي - لیونل مسي - پرسپوليس - ایران گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی - ناظرين انجمن - مدیران اخبار |
چقد سخته تحمل روضه عباس زیر آسمونی که داره می باره ...
|
||
who don't pay attention to you |
|||
۲۸ شهریور ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | ||
نام کاربری: Montazer_59
پیام:
۴,۲۷۷
عضویت از: ۱۷ شهریور ۱۳۹۲
از: جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷
طرفدار:
- لیونل مسی - کرایف، ریوالدو، رونالدینیو، پویول، ژاوی و اینیستا - پرسپولیس - آلمان - انریکه، یورگن کلوپ - یحیی گل محمدی، برانکو، افشین قطبی گروه:
- کاربران عضو |
نشسته بودیم به تماشای تعزیه .... از همان اول که اسرای سیه پوش پا در میدان گذاشتند دیدم که بازیگر نقش شمر چشمان خیسش را پاک میکرد گناهی ندارد بنده خدا که بعد از این همه تمرین نمیتواند جلوی خودش را بگیرد شاید لحظه ای در ذهنش قیاس کرد این اسرا را با زن و فرزندان خودش، فقط قیاس کرد که به این حال افتاد. تماشاگران زیادی آمده بودند جمعیت اشک میریختند و حال عجیبی داشتند... نوبت طفل شش ماهه رسید تعزیه خوان طفلی را در آغوش کشید طفل آرام و قرار نداشت صدای گریه جمعیت بالا گرفت خدای من چه صحنه عجیبی بود، طفل سوزناک گریه میکرد گویی واقعا تشنه بود و دلتنگ آغوش مادر دستور شکافتن گلوی طفل به حرمله داده شد! بازیگر نقش حرمله تیر را در کمان آماده میکرد به یکباره جوانی با هیبتِ نیرومندی از میان جمعیت برخواست و فریاد کشید تیروکمانت را زمین بگذار ملعون مادرم از حال رفت! جوان گریه کنان و هق هق زنان با صدای بلندی فریاد میکشید جمعیت سکوت اختیار کرد بازیگر نقش حرمله با آن هیکل و هیبت رنگ از رخساره اش پرید و روی زمین نشست و رو به بازیگر نقش شمر کرد و زجه میزد و میگفت نمیتوانم ، کار من نیست مادرش فقط با دیدن صحنه ای ساختگی از حال رفته بود میفهمی...؟! فقط با دیدن صحنه ای ساختگی از حال رفت و من به رباب فکر میکردم که کودکش را در این حال دیده بود مادرش از حال رفت و با آب قندی دوباره حالش خوب شد و من به زینب کبری فکر میکردم که با لبهای خشکیده در تل زینبیه زیر آفتاب سوزان گلوی برادر زاده اش را نظاره میکرد مادرش از حال رفت که اینگونه پسر جوان رگ غیرتش ورم کرد و طاقت نیاورد ومن به حسین فکر میکردم به ابوالفضل العباس به علی اکبر که با آن همه غیرت باید خواهر و مادر و دخترانشان را تنها میگذاشتند... مادرش فقط صحنه ای ساختگی را دید و از حال رفت ... جوان، شیعه ی علی ست و حق داشت فریاد بکشد، شیعه ی علی روی مادر حساس است قلم میگوید این متن را همینجا رهایش کن که اگر ادامه دهی میرسی به در و دیوار و پهلوی شکسته ... رهایش کن که میرسی به مولایت علی رهایش کن که قلمِ تو بیچاره است برای نوشتن از علی و مصیبت هایش رهایش کن که قلم تو بیچاره است برای نوشتن از این همه عشق بی کران... رهایش کن که اینجا برای نوشتن از علی و آل علی هوا کم است... علی سلطانی پ.ن:دعا کنید دوستان این روزا دعا کنید برای فرج آقامون امام زمان عج فرج همه مون توی این قضیه،برای این بنده حقیر هم دعا کنید درگیر مشکلات بسیاری هستم.عزاداری هاتون قبول حق،تاسوعا و عاشورای حسینی هم تسلیت میگم بهتون همین... |
||
|
|||
۲۸ شهریور ۱۳۹۷
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |