| در حال دیدن این عنوان: |
۳ کاربر مهمان
|
|
این عنوان قفل شده است!
|
|
|
|
پاسخ به: صندلی داغ (اقلیما - مدیر انجمن) | ||
  نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۰۹
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل 
  |
چه احساسی نسبت به یوزر نیمت داری؟ (احساس واقعی ها، نه ادیت شده!)
|
||
|
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
|
۱۵ فروردین ۱۳۸۸
|
|||
|
|
پاسخ به: صندلی داغ (اقلیما - مدیر انجمن) | ||
|
مهمان_مهمان
|
نقل قول سلام! سلام! نقل قول روز آفتابی یا ابری؟روز آفتابی!  هوای ابری واقعا ازاد دهنده ست. من هوای سرد خیلی دوست دارم، اما با آفتاب تو آسمون. قبلا هم گفتم، محبوب ترین روز من، روزیه که برف رو زمین باشه و یه تیغه آفتاب رو برفا بتابه. نقل قول شب بارونی یا برفی؟برفی! البته بارون هم دوست دارم، ولی برف بیشتر. بارون مدل بارون های LOST دوست دارم. نقل قول آسمون برای شما چه رنگیه؟قرمز! I see the world in RED!  آسمون دم غروب رو خیلی دوست دارم. گرچه رنگ آبی اصلا جذبم نمی کنه، اما آسمون روی همین جوری که به نظر میاد هم دوست دارم، اگه صاف باشه. |
||
|
۱۵ فروردین ۱۳۸۸
|
|||
|
|
پاسخ به: صندلی داغ (اقلیما - مدیر انجمن) | ||
|
مهمان_مهمان
|
نقل قول The Dark Lord نوشته:چه احساسی نسبت به یوزر نیمت داری؟ (احساس واقعی ها، نه ادیت شده!) خیلی دوسش دارم. اون اوایل اصلا نمی تونستم هم حسی باهاش داشته باشم؛ احساس می کردم من نیستم یا لااقل از اول نبودم. اما الان هر بار که می نویسمش، احساس خوبی بهم می ده؛ انگار بهم امید می ده؛ انگار هر بار می گه که بدون این که خودم، خودمو یادآوری کنم هم، هست عزیزی که به یادم بوده. وقتی تو قسمت «حاضرین در سایت» یوز نیم خودمو می بینم، احساس می کنم با ارزشم؛ احساس می کنم دوست داشتنیم ...   هم تلخی داره، هم شیرینی، هم گاهی خجالت ... بازم هست ... الان دچار غلیان احساسات شدم؛ احتمالا بهش اضافه خواهم کرد. |
||
|
۱۵ فروردین ۱۳۸۸
|
|||
|
|
پاسخ به: صندلی داغ (اقلیما - مدیر انجمن) | ||
  نام کاربری: President.Laporta
پیام:
۴۴۸
عضویت از: ۸ آذر ۱۳۸۷
از: کاتالونیا. پشت میز ریاست
گروه:
- کاربران عضو
|
سلام ---------------- به قول ادی مورفی در زمان نمایش ، حالا وقتشه  ----------------------------------------------------------------------- قبل از اینکه به سوالات جواب بدی چند تا موضوع رو روشن کنم : 1- سعی نکن سوالات رو دور بزنی همون چیزی که پرسیده می شه رو درست وکامل جواب بدید 2- اگه سوالی به نظرتون فضولی اومد می تونید جواب ندید ----------------------------------------------------------------------- سری اول سوالات : ----------------------------------------------------------------------- 1- حالا که همه ما عشق بویان هستیم اول از همه از شیرین عسل بارسا شروع میکنم صبح از خواب پا میشی، tv، برنامه ورزشی ،اخبار کوتاه، می شنوی که : بویان کرکیچ در ازای 100 میلیون یورو رفته رئال ؟ 2- سوار یه هواپیمای c-130 هستی به همراه ژاله ، ریحانه و سولماز ییهو خلبان اعلام وضعیت فوق العاده می کنه حالا شما یه چتر نجات داری مال خودت ( نمی دیش به کسی دیگه ،مفهومه ) حالا یه چتر نجات دیگه داری از بین این سه نفر یکی رو انتخاب کن . 3- یه نفر یه روزی یه بلیط الکلاسیکو که توی نو کمپ برگزار می شه رو می ده به شما ( حالا شما قند توی دلت آب میشه ) همه چی رو جمع کردی که بری میفهمی که اگه بلیط رو به مقامات بالاتر سایت ندی که برن الکلاسیکو از سایت حذف می گردندی کدوم رو انتخاب می کنی .( دقت کن این شاید تنها شانس تو برای دیدن الکلاسیکو توی عمرت باشه ) -------------------------------------------------------------- حالا سوال آخر این بخش مربوط به امور شخصی شما میشه ، که اون بالا گفتم اگه می خوای جواب نده و البته اگه فضولی نیست ---------------------------------------------------------------------- 4 - نمی دونم ازدواج کرده اید ، نامزد دارید یا نه ، فرض میگیریم ندارید ، حالا شما با یک پسر خیلی خوب آشنا می شود نامزد میشوید حالا می رسیم به اصل سوال که : این آقا پسر از اون طرفدار های دیوونه به معنای واقعی کلمه رئال مادریده که حتی شنیدن اسم بارسا حالش رو بد میکنه و اون وقته که طوفان های سهمگین از راه می رسند ، چی کار میکنید  --------------------------------------------------------------- حالا این سوالات رو جواب بده تا سری بعدی ------------------------------------------------------ 
|
||
|
۱۵ فروردین ۱۳۸۸
|
|||
|
|
پاسخ به: صندلی داغ (اقلیما - مدیر انجمن) | ||
|
|
سلام و تبریک. 1.به فلسفه علاقه داری؟اگه خوندی و علاقه داری از چه فیلسوفی (ایرانی یا خارجی)خوشت میاد؟ 2.آخرین کتابی که خوندی چی بود و نظرت راجع بهش چیه؟ 3.از چه کتابی خوشت میاد؟ 4.از چه فیلمی خوشت میاد؟ ادامه دارد... |
||
| ياد آنروز كه در صفحه ي شطرنج دلت . . . . . شاه عشق بودم و با كيش رخت مات شدم | |||
|
۱۵ فروردین ۱۳۸۸
|
|||
|
|
پاسخ به: صندلی داغ (اقلیما - مدیر انجمن) | ||
|
مهمان_مهمان
|
نقل قول سلام سلام! نقل قول به قول ادی مورفی در زمان نمایش ، حالا وقتشه وقت عالی ممتد!  نقل قول قبل از اینکه به سوالات جواب بدی چند تا موضوع رو روشن کنم کی می ره این همه راهو! نقل قول 1- سعی نکن سوالات رو دور بزنی همون چیزی که پرسیده می شه رو درست وکامل جواب بدید من همیشه سوالات رو همین جوری جواب می دادم. نقل قول 2- اگه سوالی به نظرتون فضولی اومد می تونید جواب ندیمثل همون بالایی! البته شما گفتید چندتا، اینا همش دو تا بودنا. نقل قول 1- حالا که همه ما عشق بویان هستیم اول از همه از شیرین عسل بارسا شروع میکنمبفرمایید! البته در مورد بخش اولش باید بگم که «این کجا و آن کجا!» نقل قول صبح از خواب پا میشی، tv، برنامه ورزشی ،اخبار کوتاه،می شنوی که : بویان کرکیچ در ازای 100 میلیون یورو رفته رئال ؟ نه، نمی شنوم! توضیح: طبق تبصره 1 این سری از سوالا، من فقط باید به سوال پاسخ بدم؛ جواب این سوال هم یا بله بود یا خیر که خب جواب من خیره. برای این که شما یه بار دیگه سوال رو اصلاح شده نفرستید؛ خودم یه «چی کار می کنی؟» به ته سوالتون اضافه می کنم و جواب می دم. البته اینو هم بگم که اگه اصلا باور نمی کنم! اما باز هم فرض رو می ذارم به این که این اتفاق تو ناکجاآباد و نازمان، افتاده! (عادت دارم به خودم سخت بگیرم.) فقط قبلش یه مقدمه می گم که به شدت با جواب سوالم در ارتباطه؛ سعی می کنم خلاصه بگم: اولین چیزی که از بویان شنیدم، خبر این بود که یکی از بازیکنای بارسا ب هست که واقعا با استعداده و حالا داره به بارسا میاد و مدتی بعد هم این خبر که اولین شماره 27 کل تاریخ بارسا، رسیده به استعداد جوان بارسا ب، بویان! (اون موقع هنوز تلفظ اسمش رو هم نمی دونستم)با تجربه ای که از این عدد داشتم، می دونستم که بویان برای من خیلی خاص خواهد بود! فقط نمی دونستم چه طور! تا این که بازیشو دیدم؛ کاملا به دلم نشست، هم بازیش، هم چهره اش و هم فرای این ها، احساس کردم که واقعا دوستش دارم. از همون لحظه، می دونستم که بویان، کسیه که برای بارسا افتخار می آفرینه، یه بازیکن عالی می شه، با همه فرق داره، هیچ وقت و به هیچ قیمتی بارسا رو رها نمی کنه و ... خیلی چیزای دیگه. من این بویان رو دوست داشتم و دارم و روز به روز احساسم بهش بیشتر شد؛ انقدر که می تونم بگم هیچ غریبه ای رو تا حالا انقدر دوست نداشتم! انقدر که الان بویان رو به خاطر بارسا نیست که دوست دارم، بلکه یکی از قویترین دلایلی که احساسم به بارسا رو بیشتر و بیشتر می کنه، بویان هست. خب حالا بریم سر ربط اینا به سوال شما. من وقتی احساسم به بویان، از احساسم به یه بازیکن بارسا فراتر رفت، که چنین احتمالی برام صفر مطلق بود، چه برسه به الان! اما حالا که این احساس ریشه کرده، اگه فرض محال، این اتفاق بیفته، واقعا می تونه برام یه ضربه ی بزرگ باشه! اون موقع نمی تونم بگم از بویان متنفر می شم؛ بلکه اتفاقی که میفته، اینه که من زجر می کشم! اونم به طرز وحشتناکی! به جز بویان، هر کسی از بارسا، هر چه قدر هم پیشکسوت و برای من دوست داشتنی باشه، حتی حرف رفتن به مادرید رو پیش بکشه، یه مادریدی محسوب می شه! اما بویان من کسیه که نمی تونه یه مادریدی باشه، حتی اگه بره مادرید! که اگه قرار بود چنین اتفاقی بیفته، اصلا احساس من بهش به این جاها نمی رسید. نقل قول 2- سوار یه هواپیمای c-130 هستی به همراه ژاله ، ریحانه و سولماز ییهو خلبان اعلام وضعیت فوق العاده می کنه حالا شما یه چتر نجات داری مال خودت ( نمی دیش به کسی دیگه ،مفهومه ) حالا یه چتر نجات دیگه داری از بین این سه نفر یکی رو انتخاب کن . این که اون خلبان و خدمه ی هواپیما واقعا به چه دردی می خورن پس؟ و این که چرا من نمی تونم چترمو به کسی بدم و این که چرا باید من انتخاب کنم، همش به کنار، جواب سوال: من از بین این سه نفر، با ژاله از همه صمیمی ترم و بیشتر می شناسمش (با ریحانه و سولماز، خارج از سایت، حتی یک بار هم صحبت نکردم). با این وجود، نمی تونم بر این اساس انتخاب کنم و احتمالا قرعه می کشم. (حتی اگه همشون از من بخوان که انتخاب کنم) چون من نمی دونم در اصل، حضور کی بهتره. (بهتر یعنی برای خودش، برای دیگران و برای خودم) مسلما اگه قرار باشه اون یه نفر ژاله نباشه، بیشتر ناراحت می شم؛ اما انتخاب ژاله و یا هر کدوم از اون دو نفر به این معنی نیست که اون فرد رو ترجیح دادم؛ بلکه به این معنیه که خودمو ترجیح دادم! (چون بر اساس دل خودم تصمیم گرفتم.) بنابرین قرعه می کشیم. کاملا هم منطقیه که اگه به من حق انتخاب دادن، پس باید اینو هم بپذیرن. نقل قول 3- یه نفر یه روزی یه بلیط الکلاسیکو که توی نو کمپ برگزار می شه رو می ده به شما ( حالا شما قند توی دلت آب میشه ) همه چی رو جمع کردی که بری میفهمی که اگه بلیط رو به مقامات بالاتر سایت ندی که برن الکلاسیکو از سایت حذف می گردندی کدوم رو انتخاب می کنی .( دقت کن این شاید تنها شانس تو برای دیدن الکلاسیکو توی عمرت باشه )مقامات بالاتر یعنی مدیر سایت دیگه؟ به ایشون: ای دیکتاتور! یه ال کلاسیکوی خوش هم نمی ذاری از گلوی من پایین بره؟  خب این اتفاق که نمیفته؛ اما چه چنین شرطی بذاره، چه نذاره، من بلیط رو بهش می دم. نه برای این که تو سایت بمونم؛ من از یه ثانیه ی بعدم هم خبر ندارم که زنده ام یا نه و می تونم تو سایت بمونم یا نه)، بلکه چون از من محق تره. من دلم پر می کشه برای لمس چمن نیوکمپ، برای نفس کشیدن تو هواش، اما سعید، مدت خیلی طولانی تری نسبت به من این احساس رو داشته. (شدتش رو مقایسه نمی کنم، مدت زمانش رو مقایسه می کنم)؛ علاوه بر اون چه فرقی می کنه؛ این جوری که بازی رو از نزدیک ببینه، واقعا من هم حس می کنم بازیو از نزدیک دیدم. و از همه مهم تر، انقدر دوست خوبی هست، که حتی اگه این کار فداکاری هم به حساب بیاد، بخوام انجامش بدم و باز هم حس کنم کمه! بنابرین حتی اگه نخواد هم، من این رو ازش خواهم خواست. این پاراگراف رو با صادقانه ترین حالت ممکنم گفتم. نقل قول حالا سوال آخر این بخش مربوط به امور شخصی شما میشه ، که اون بالا گفتم اگه می خوای جواب نده و البته اگه فضولی نیست باور کنید، بقیه ی سوالا رو هم اگه می خواستم جواب ندم، جواب نمی دادم. نقل قول 4 - نمی دونم ازدواج کرده اید ، نامزد دارید یا نه ، فرض میگیریم نداریدازدواج نکردم؛ نامزد هم ندارم و اگه به خودم باشه، همیشه یالغوز خواهم ماند. (من این کلمه ی یالغوز رو حدود یه ساله یاد گرفتم و دلیل این که به جای مجرد، ازش استفاده کردم، اینه که دارم سعی می کنم از دایره ی لغاتم استفاده کنم. ) نقل قول ، حالا شما با یک پسر خیلی خوب آشنا می شود نامزد میشوید، حالا می رسیم به اصل سوال که : این آقا پسر از اون طرفدار های دیوونه به معنای واقعی کلمه رئال مادریده که حتی شنیدن اسم بارسا حالش رو بد میکنه و اون وقته که طوفان های سهمگین از راه می رسند ، چی کار میکنید خب پسر خوب که مادریدی نمی شه! اگه هم روزی من اون توضیحیو که با دایره ی لغاتم نوشتم، رو هم زیر پا بذارم، امکان نداره کسی که نامزد منه، از علاقه ی بی حدم به بارسا بی خبر باشه! به علاوه، نمی شه یه نفر تنها عیبش مادریدی بودنش باشه؛ چون کسی که ننگ خوک دوست بودن رو می پذیره، حتما خیلی جاهای دیگه هم ضعف داره!حالا برای این که جواب شما رو داده باشم، فرض می کنیم که به هر دلیلی من نمی دونستم که این آقا مادریدی تشریف دارن! که باید دروغ گفته باشه، در این صورت حرف من اثبات می شه و این آدم نه تنها به خاطر مادریدی بودنش، بلکه به خاطر این که اصلا اونی نبوده که تو فرض سوال بوده، مشکل داره که خب تکلیفش معلومه. فرض می کنیم که دروغ هم نگفته (ببینید چه قدر دارم کوتاه میام! ) و به یه دلیل دیگه (؟) من نمی دونستم این موضوع رو. یا بعد از ارشادهای من توبه می کنه و به صراط مستقیم بر می گرده که خب شاید بتونم تحملش کنم. (احتمال این عکس العمل از من، در حد احتمال این که این اتفاقا بیفته ست.) یا این که نه، به خاطر ارشادهای من نیست که توبه می کنه، بلکه به خاطر خود من بی خیال این موضوع می شه. (نتیجه اش مثل همون بالایی خواهد بود.) یا این که هیچ کدوم از اینا، که خب در همون لحظه راهش از من جدا می شه و دیگه بقیه اش به من ربطی نداره که چی می شه. چون کسی که اول از همه، چنین ننگی رو به دوش کشیده، دوم از همه، با ارشادهای من هنوز در گمراهی آشکارش مونده و سوم از همه، حاضر نشده حتی به خاطر من کوتاه بیاد (که خب با یه نگاه سطحی هم می شه عمق این فاجعه رو فهمید)، ارزش حتی یه کلمه از این همه توضیح که دادم رو هم نداره! اگه هنوز در نرفتید ، بگم که اگه باز هم فکر می کنید جایی پیچانیده شده، می تونم دوباره جواب بدم.
 |
||
|
۱۵ فروردین ۱۳۸۸
|
|||
|
|
پاسخ به: صندلی داغ (اقلیما - مدیر انجمن) | ||
|
مهمان_مهمان
|
نقل قول سلام سلام! نقل قول و تبریک.بابت عید دیگه؟ همچنین! نقل قول به فلسفه علاقه داری؟اگه خوندی و علاقه داری از چه فیلسوفی (ایرانی یا خارجی)خوشت میاد؟فسلفه رو تا جایی دوست دارم که فلسفی نشه! (چه فیلسوفانه گفتم. ) به دور از شوخی، خیلی وقتا به چیزی می گن فلسفه، که در واقع سفسطه است! از این نوعش واقعا بدم میاد. به مدت انقدر غرقش شده بودم که از همه ی اصل ها، جا مونده بودم. اون موقع رنه دکارت رو در حد مرگ آوری دوست داشتم، ولی الان ازش متنفرم! در حال حاضر ملاصدرا رو به شدت قبول دارم، ولی بقیه ی اونایی که به اندازه ی می شناسم، هیچ کدوم به طور کامل مورد قبولم نیستن؛ ولی خب هم به واسطه ی رشته ام و هم علاقه ی شخصی، کم و بیش از افلاطون و نیچه و اسپینوزا و امثالهم خوندم و می خونم. چون خارج از رشته ام بوده، از فیلسوف های ایرانی کم تر می دونم. گرچه خب فکر نکنم کسی باشه که بتونه منکر ارزش های سهروردی و ابن سینا و سایر بزرگان ایرانی بشه. نقل قول آخرین کتابی که خوندی چی بود و نظرت راجع بهش چیه؟والا، چون ما یه سری کتاب داریم که نه می تونیم بهشون بگیم درسی، نه می تونم از درسمون جداشون کنیم و خب هی داریم داستان می خونیم از جاهای مختلف (مثلا خودمون پرینت می گیریم، آنلاین می خونیم و غیره)، دقیقا نمی تونم بگم آخرین کتابی که واقعا کتاب بوده و من خوندم چی بوده. اما همین چند ساعت پیش یه کم از داستان The Cask Of Amantillado از نویسنده ی محبوبم Edgar Allan Poe خوندم که جزء داستان هایی بود که تو یکی از مراجع رشته ام هست. کتاب Perrine's Literature, Sound, Structure and Sense . اینو به خاطر این که استاد گفته بود برای دوشنبه باید بخونم. آخرین داستانایی هم که خودم انتخاب کردم و خوندم، چندتا داستان کوتاه از چندتا نویسنده ی بزرگ، از جمله الن پو، همینگوی، داستایوفسکی و ... بود که نمی دونم به چه ترتیبی خوندمشون، اما همشونو خودم جدا جدا پرینت گرفته بودم. تقریبا همشون خوب بودن، به جز یکی از چخوف بود و هر کاری کردم نتونستم تمومش کنم. نقل قول از چه کتابی خوشت میاد؟رمان های Gothic رو به شدت دوست دارم. توضیح: غیر واقعی هستن، یه جورایی ترسناک هستن (نه این که حتما خون و خون ریزی توشون باشه، می تونن به لحاظ روانشناسی ترسناک باشن) و معمولا شخصیت اول داستان، یه مشکل غیر عادی داره یا این که با بقیه فرق داره و از این قبیل. کلا داستان های غیر واقعی رو ترجیح می دم. این ها هم کتاب هایی که واقعا دوسشون دارم: شبح اپرای پاریس جاناتان، مرغ دریایی سری ارباب حلقه ها دراکولا (Bram Stocker) فرانکشتاین The Vampire Chronicles (Anne Rice) The Fall of The House of Usher سری شرلوک هلمز شازده کوچولو رویای راستین رویای راهست این Alice In Wonderland و خیلی داستان های دیگه! کارای این نویسنده ها رو هم واقعا دوست دارم: Anne Rice Edgar Allan Poe Albert Camus Franz Kafka و خیلی خیلی های دیگه! گرچه، معمولا کارهای رو بیشتر از نویسنده ها دوست دارم. کتاب های شعر نمایشنامه و کتاب های مربوط به درسم رو هم دوست دارم.کتاب های طراحی رو هم خیلی دوست دارم؛ حتی ورق زدنشون احساس خوبی بهم می ده. از کتاب های روانشتاسی زورکی (از همونا که به زور می خوان یه راه کار ارائه کنن برای خوشبختی) بیزارم! اما کتاب های روانشناسی روشنفکرانه رو دوست دارم. کلا این که کتابی جذبم کنه، به مکتب ادبی و نویسنده اش و موضوعش، خیلی کم تر از سبک خود کتاب، بستگی داره. راحتتون کنم، کتاب دوست دارم؛ فقط گاهی سختیم میاد بخونمشون. نقل قول از چه فیلمی خوشت میاد؟خب چون فیلمه و بحثش از سریال جداست نمی گم L O S T! یه سری از بهترین فیلم هایی که دیدم: Interview With The Vampire (Anne Rice) Deja Vu LOTR Dracula (Bram Stocker) Shakespeare in Love The Nightmare Before Christmas Corpse Bride و خیلی خیلی های دیگه! |
||
|
۱۵ فروردین ۱۳۸۸
|
|||
|
|
پاسخ به: صندلی داغ (اقلیما - مدیر انجمن) | ||
|
|
سلام اول از همه سال نو رو تبریک میگم دوم با اینکه من یه جورایی تازه وارد هستم (از نظر فعالیت تو سایت) اما چند تا سوال روتین دارم که اگه جواب بدید خوشحال میشم 1- اولیش راجع به موسیقی : چه سبک موسیقی مورد علاقه شماست و چه گروهی رو خیلی دوست دارید؟ 2- نظرتون راجع به مدیرهای سایت چیه و سیاست های مدیریتی اون ها رو قبول دارید یا نه؟(واضحه که مدیران سایت به جز خودتون) 3- با چه کسی تو سایت از همه صمیمی تر هستید؟ ایشالا بقیه سوالات رو بعدا می پرسم پیشاپیش تشکر بابت پاسخگویی شفاف شما |
||
|
۱۶ فروردین ۱۳۸۸
|
|||
|
|
پاسخ به: صندلی داغ (اقلیما - مدیر انجمن) | ||
|
مهمان_مهمان
|
نقل قول سلام سلام! نقل قول اول از همه سال نو رو تبریک میگمسپاس گزارم؛ عید شما هم مبارک. نقل قول اولیش راجع به موسیقی : چه سبک موسیقی مورد علاقه شماست و چه گروهی رو خیلی دوست دارید؟کلا تو هنر، من سبک Gothic رو دوست دارم. تو موسیقی هم Alternative Rock, Alternative Metal, Gothic Rock, Gothic Metal و ... البته هنوز هم گاهی Soft Rock و حتی Pop گوش می دم؛ ولی هیچیو نمی تونم با صدای الکتریک گیتار عوض کنم. واقعا دیوانه ام می کنه! گروهایی که خیلی دوست دارم: Evanescene Modern Talking Linkin Park The Eagles Within Temtpation Pink Floyd Nirvana The Rasmus Children of Bodom Norther همشونو دوست دارم؛ اما این سه تایی که اول گفتم حسابشون جداست. بقیه رو موسیقیشون رو دوست دارم. اون دو تای آخر هم، هنوز نمی دونم دوست دارم یا ندارم. نقل قول نظرتون راجع به مدیرهای سایت چیه و سیاست های مدیریتی اون ها رو قبول دارید یا نه؟(واضحه که مدیران سایت به جز خودتون)مدیرای واقعا خوب و وظیفه شناسی داریم. یه گروه کوچیک اما واقعا گلچین شده. خب سیاست های مدیریتی سایت، بر می گرده به مدیر کل سایت و معلومه که سیاست های مدیریتی شون رو قبول دارم، وگرنه الان این جا نبودم که. نقل قول با چه کسی تو سایت از همه صمیمی تر هستید؟سعید، مدیر سایت. نقل قول ایشالا بقیه سوالات رو بعدا می پرسمپیشاپیش تشکر بابت پاسخگویی شفاف شما خواهش می کنم.
|
||
|
۱۶ فروردین ۱۳۸۸
|
|||
|
|
پاسخ به: صندلی داغ (اقلیما - مدیر انجمن) | ||
|
مهمان_
|
سلام 1- بعد از انگلیسی به زبان دیگه ای هم علاقه داری؟ اگه علاقه داری چه زبانیه؟ 2- چه جور آدمی هستی: تنبل یا فعال- درونگرا یا برونگرا- احساساتی یا منطقی- ساده یا با سیاست- خسیس یا ولخرج یا متعادل؟ 3- بین شاعرای ایرانی کدومو بیشتر از همه دوست داری؟ 4- نظرت راجع به: عشق خیانت پنجره بارون مرگ انتظار مریم حیدرزاده (رسپینا) گریه آسمون دریا تابستون پائیز بستنی تنهایی حافظ 5- چه غذایی رو بین غذاهای ایرانی دوست داری؟ کله پاچه دوست داری؟ 6- اگه عشق و وطن در مقابل هم قرار بگیرن کدومو انتخاب می کنی؟ 7- فکر کن یه بچه ی خیلی کوچیک، مثلا شیش ماهه بغلته داری بهش غذا می دی یهو میپره گلوش نفسش بند میاد. چیکار می کنی؟ دست و پاتو گم می کنی و مات و مبهوت میشی یا فوری می زنی پشتش یا خودتم پابه پاش گریه می کنی؟ ممنون 
|
||
|
۱۶ فروردین ۱۳۸۸
|
|||
|
|
|
این عنوان قفل شده است!
|
| شما می‌توانید مطالب را بخوانید. |
| شما نمی‌توانید عنوان جدید باز کنید. |
| شما نمی‌توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید. |
| شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید. |
| شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید. |
| شما نمی‌توانید نظرسنجی اضافه کنید. |
| شما نمی‌توانید در نظرسنجی‌ها شرکت کنید. |
| شما نمی‌توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید. |
| شما نمی‌توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |