در حال دیدن این عنوان: |
۲۵ کاربر مهمان
|
این عنوان قفل شده است!
|
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 168 --------------------------------------------- آيه يَأَيُّهَا الْنَّاسُ كُلُواْ مِمَّا فِى الْأَرْضِ حَلالاً طَيِّباً وَلَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَ تِ الْشَّيْطَنِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ --------------------------------------------- ترجمه اى مردم! از آنچه در زمين، حلال و پاكيزه است بخوريد و از گامهاى (وسوسه انگيز) شيطان، پيروى نكنيد. براستى كه او دشمن آشكار شماست. --------------------------------------------- نکته ها اسلام، همواره مردم را به بهرهبردن از نعمتهاى پاك وحلالِ خداوند، سفارش نموده و با هرگونه رهبانيّت و زهد بىجا مبارزه مىنمايد. لذا هم خوردنىهاى ناسالم را از شيطان مىداند؛ «انّما الخمر... رجس من عمل الشّيطان» [500] و هم نخوردن نابجا را گام شيطان مىداند؛ «كلوا... و لا تتّبعوا خطوات الشيطان» زيرا در برخى از نقلهاى تاريخى آمده است كه بعضى از طوائف عرب، قسمتى از زراعت و حيوانات را بدون دليل برخود حرام كرده بودند و گاهى نيز اين تحريمها را به خداوند نسبت مىدادند. آيه نازل شد تا رفع ابهام شود. اسلام، به زندگى مادّى انسان توجّه كامل دارد و در رأس آنها نيازهاى غذايى است كه در اين مورد، دهها آيه و صدها حديث آمده است. يكى از وظايف انبيا نيز بيان خوردنىها و آشاميدنىهاى حلال وحرام براى مردم است. معمولاً قرآن در كنار اجازه مصرف، شرطى را بيان كرده است. مثلاً در اينجا مىفرمايد: «كلوا... حلالاً طيباً» همچنين مىفرمايد: «كلوا و اشربوا... و لا تعثوا فى الارض مفسدين» [501] بخوريد و بياشاميد... ولى در زمين فساد نكنيد. در آيه ديگر مىفرمايد: «كلوا واشربوا ولاتسرفوا» [502] بخوريد و بياشاميد، ولى اسراف نكنيد. و در جاى ديگر مىفرمايد: «كلوا و اطعموا» [503] بخوريد و اطعام كنيد. در تفسير برهان از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه شخصى به نام طارق، تصميم گرفته بود تا از همسرش جدا شده و زندگى راهبانهاى داشته باشد. حضرت فرمود: «انّ هذا من خطوات الشيطان» اين از گامهاى شيطان است. _______________________________ 500) مائده، 90. 501) بقره، 60. 502) اعراف، 31. 503) حج، 28. ----------------------------------------------- پيام ها 1- شرط اساسى در مصرف، دو چيز است: حلال بودن، پاكيزه و دلپسند بودن. «كلوا حلالاً طيّباً» 2- اسلام با بعضى رياضتها مخالف است. «كلوا» 3- بهرهگيرى از محرّمات و چيزهاى پليد و ناپاك، پيروى كردن از شيطان است. «كلوا... حلالا طيباً ولا تتبعوا خطوات الشيطان» 4- نيازهاى طبيعى بشر، زمينهاى براى انحراف و تسلّط شيطان است. بايد ضمن تأمين نياز، به لغزشهاى آن توجّه داشت. «كلوا... ولاتتبعوا خطوات...» 5 - شيطان، انسان را قدم به قدم منحرف مىكند. بايد از همان قدم اوّل مواظبت كرد. «خطوات الشيطان» 6- شيطان براى انحراف مردم، از راههاى گوناگونى وارد مىشود. «خطوات» 7- وادار نمودن مردم به استفاده از حرامها و بازداشتن آنان از نعمتهاى حلال، نمودى از دشمنى آشكار شيطان است. «كلوا... حلالا طيباً... انّه لكم عدو مبين» |
||
۲۲ فروردین ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 169 ------------------------------------------------ آيه إِنَّمَا يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشَآءِ وَ أَنْ تَقُولُواْ عَلَى اللَّهِ مَا لَاتَعْلَمُونَ ----------------------------------------------- ترجمه همانا (شيطان)، شما را فقط به بدى و زشتى فرمان مىدهد و اينكه بر خداوند چيزهايى بگوييد كه به آن آگاه نيستيد. ------------------------------------------- نکته ها در تفسير روحالبيان آمده است كه شيطان در وسوسهى خود، مراحلى را طى مىكند: ابتدا به كفر دعوت مىنمايد. اگر موفق نشد، به بدعت، اگر موفق نشد، به گناهان كبيره، اگر موفق نشد به گناهان صغيره، اگر موفق نشد، به كارهاى مباح به جاى عبادات و اگر باز هم موفق نشد، به عباداتى دعوت مىكند كه پايينتر است، تا شخص از مرحله بالاتر باز بماند. فرمان شيطان، همان وسوسههاى اوست. نه آنكه از انسان سلب اختيار كند تا انسان مجبور به گناه شود. تاثير فرمان شيطان، نشان ضعف ماست. هرگاه انسان ضعيف شد، وسوسههاى شيطان را همچون فرمان مولا مىپذيرد؛ «انمّا سلطانه على الّذين يتولّونه» [504]وگرنه اولياى خدا، در مرحلهاى هستند كه شيطان به آنان نفوذ ندارد. «انّ عبادى ليس لك عليهم سلطان» [505] ___________________________ 504) نحل، 100. 505) حجر، 42. ----------------------------------------- پيام ها 1- نشانهى دشمنى شيطان، وسوسه براى انجام فحشا و افترا به خداوند است. «عدوّ مبين انّما يأمركم» 2- شيطان، هم دستور به گناه مىدهد، هم راه توجيه آنرا نشان مىدهد. فرمان به سوء و فحشا، همان دستور به گناه و فرمان افترا بستن به خدا، دستور به توجيه گناه است. «يأمركم... وان تقولوا» 3- اظهار نظر در باره احكام دين و فتوى دادن بدون علم، حرام است. «ان تقولوا على اللَّه ما لا تعلمون» 4- حتّى در مقام ترديد و شك، نبايد چيزى را به خداوند نسبت داد، تا چه رسد به مواردى كه بدانيم آن حرف و سخن از خدا نيست. بنابراين بايد در تفسير قرآن و بيان احكام دقّت كرد. «وان تقولوا على اللَّه ما لاتعلمون» |
||
۲۳ فروردین ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 170 ------------------------------------------ آيه وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُواْ مَآ أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَآ أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ ءَابَآءَنآ أَوَلَوْ كَانَ ءَابَآؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَلَا يَهْتَدُونَ ------------------------------------------- ترجمه وهنگامى كه به آنها (مشركان) گفته شود: آنچه را خدا نازل كرده است پيروى كنيد، گويند: بلكه ما از آنچه پدرانِ خود را بر آن يافتيم پيروى مىنماييم. آيا (از آنان پيروى مىكنند) هرچند پدرانشان چيزى نمىفهميدند و هدايت نيافته بودند؟ ------------------------------------------- نکته ها آيه قبل به ما هشدار داد كه از پيروى گامها و فرمانهاى شيطان، دورى كنيم. اين آيه يكى از مصاديق راه شيطان را كه تقليد كوركورانه است بيان مىكند. پيروى و اطاعت عقلانى مانعى ندارد، مورد انتقاد قرآن، تقليد از كسانى است كه نه خود داراى تعقّل بودهاند و نه هدايت انبيا را پذيرفتهاند. هدايت الهى، در هر عصر و زمانى وجود دارد. از اينكه قرآن مىفرمايد: نياكان آنان هدايت پذير نبودند، استفاده مىشود كه هدايت الهى در هر زمانى بوده، ولى آنها نمىپذيرفتند. حضرت على عليه السلام در نهجالبلاغه مىفرمايد: «بلى لاتخلوا الارض من قائم للّه ظاهراً او خائفاً» [506] زمين از رهبر آسمانى هرگز خالى نيست، خواه آشكارا و خواه مخفيانه مردم را به راه خدا دعوت مىنمايد. _____________________________ 506) نهجالبلاغه، قصارالحكم 147. ------------------------------------------- پيام ها 1- ارتجاع و عقب گرد، ممنوع است. پيروى از سنّت و راه نياكان، اگر همراه با استدلال و تعقّل نباشد، قابل پذيرش نمىباشد. «الفينا عليه ابائنا» 2- تعصّباتِ نژادى وقبيلهاى، از زمينههاى نپذيرفتن حقّ است. «بلنتّبع... ابائنا» 3- آداب و عقايد نياكان، در آيندگان اثر گذار است. «ما الفينا عليه ابائنا» 4- راه حقّ، با عقل و وحى به دست مىآيد. «لايعقلون شيئاً و لايهتدون» 5 - انتقال تجربه و دانش ارزش است، ولى انتقال خرافات از نسل گذشته به نسل آينده، ضد ارزش مىباشد. «اباؤهم لايعقلون» 6- عقل، ما را به پيروى از وحى، رهبرى مىكند. «اتّبعوا ما انزلنا... او لوكان اباؤهم لا يعقلون» |
||
۲۴ فروردین ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 171 ----------------------------------- آيه وَمَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُواْ كَمَثَلِ الَّذِى يَنْعِقُ بِمَا لَا يَسْمَعُ إِلَّا دُعَآءً وَ نِدَآءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْىٌ فَهُمْ لَّا يَعْقِلُونَ ----------------------------------- ترجمه و مَثل كافران، چنان است كه كسى به حيوانى كه جز صدايى (از نزديك) ويا ندايى (از دور) نمىشنود بانگ زند، اينان كران، لالان و كورانند و از اينروست كه نمىانديشند. ----------------------------------- نکته ها «دعا» به معناى خواندن از نزديك و «نداء» براى خواندن از راه دور است. در اين آيه دو تشبيه است: يكى تشبيه دعوت كنندهى حقّ، به چوپان. و ديگرى تشبيه كافران، به حيواناتى كه از كلام چوپان چيزى جز فرياد نمىفهمند. يعنى اى پيامبر! مثال تو در دعوت اين قومِ بىايمان به سوى حقّ و شكستن سدهاى تقليد كوركورانه، همچون كسى است كه گوسفندان و حيوانات را براى نجات از خطر صدا مىزند و آنها اين پيام را درك نمىكنند. زيرا چشم و گوش دل آنها بسته شده و در واقع كرو لال و نابينا هستند. -------------------------------------- پيام ها 1- ارزش چشم و گوش و زبان، به آن است كه مقدّمهى تعقّل باشد، و گرنه حيوانات نيز چشم و گوش دارند. «صم بكم عمى فهم لايعقلون» 2- راه شناخت، پرسيدن، گوش كردن و ديدن همراه با تفكّر است. «صم بكم عمى فهم لايعقلون» 3- اشخاص بىتفاوت در برابر دعوت حقّ، پنج صفت تحقيرآميز دارند: مثل حيوانند، كورند، كرند، لالند و بىعقلند. «مثل الّذين كفروا... فهم لايعقلون» |
||
۲۵ فروردین ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 172 ----------------------------------------------- آيه يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ كُلُواْ مِنْ طَيِّبَتِ مَا رَزَقْنَكُمْ وَاشْكُرُواْ لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ ----------------------------------------------- ترجمه اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از نعمتهاى پاكيزهاى كه به شما روزى دادهايم بخوريد و شكر خدارا به جاى آوريد. اگر فقط او را پرستش مىكنيد. -------------------------------------------- نکته ها از رسول خدا صلى الله عليه وآله نقل شده است كه خداوند مىفرمايد: من مردم را خلق مىكنم، امّا آنان غير مرا مىپرستند. من به آنان روزى مىدهم، امّا آنان شكر ديگرى را مىنمايند. [507] قرآن، هرگاه بنا دارد انسان را از كارى منع كند، ابتدا راههاى مباح آنرا مطرح كرده و سپس موارد نهى را بيان مىكند. چون مىخواهد در آيات بعد، مردم را از يك سرى خوردنى، منع و نهى كند، در اين آيه راههاى حلال را بازگو نموده است. شكر مراحلى دارد. گاهى با زبان است و گاهى با عمل. شكر واقعى آن است كه نعمتها در راهى مصرف شود كه خداوند مقرر نموده است. هدف اصلى از آفرينش نعمتهاى طبيعى، مؤمنان هستند. در سه آيه قبل فرمود: اى مردم! از آنچه در زمين است بخوريد. در اين آيه مىفرمايد: اى مؤمنان! از نعمتهاى دلپسندى كه براى شما روزى كردهام بخوريد. شايد در اين اختلاف تعبير، رمزى باشد و آن اينكه هدف اصلى، رزقرسانى به مؤمنان است، ولى ديگر مردم هم در كنار آنها بهرهمىبرند. همانگونه كه هدف اصلىِ باغبان از آبيارى، رشد گلها ودرختانِ ميوه است، گرچه علفهاى هرز وتيغها نيز به نوايى مىرسند. از هركس توقّع خاصّى است. از مردم عادّى، توقّع آن است كه پس از خوردن، دنبال گناه و وسوسههاى شيطان و فساد نروند؛ «يا ايّها النّاس كلوا... ولا تَتّبعوا خُطوات الشّيطان» [508] ولى از اهل ايمان اين توقّع است كه پس از خوردن، به دنبال عمل صالح و شكرگزارى باشند. «يا ايّها الّذين آمنوا كلوا... واشكروا» و «يا ايّها الرّسل كلوا... واعملوا صالحاً» [509] __________________________________ 507) تفسير صافى. 508) بقره، 168. 509) مؤمنون، 51. --------------------------------------------------- پيام ها 1- خودسازى و زهد و تقوى، منافاتى با بهرهگيرى از طيّبات ندارد. «يا ايّها الّذين آمنوا كلوا من طيبات» 2- در مكتب اسلام، مادّيات مقدّمهى معنويات است. «كلوا، واشكروا، تعبدون» 3- اسلام در تغذيه، به بهداشت توجّه دارد. «طيّبات ما رزقناكم» 4- قبل از تأمين زندگى مردم ومحبّت به آنان، توقّعى نداشته باشيد. «كلوا... واشكروا» 5 - شكر، نشانهى خداپرستى و توحيد ناب است. اگر انسان رزق را نتيجه فكر اقتصادى، تلاش، مديريّت، سرمايه و اعتبارات خود بداند، براى خداوند سهمى قايل نخواهد بود تا او را شكر كند. «واشكروا للّه ان كنتم ايّاه تعبدون» 6- شكر، نمونه روشن عبادت است. «واشكروا للّه... تعبدون» 7- شكر خداوند، واجب است. «كلوا... واشكروا لِلّه» 8 - خداپرست، آنچه را خدا حلال شمرده، از پيش خود حرام نمىكند. «كلوا... ان كنتم ايّاه تعبدون» |
||
۲۶ فروردین ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 173 ------------------------------------------- آيه إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالْدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَآ أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطَّرَ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ----------------------------------------- ترجمه همانا خداوند مردار و خون و گوشت خوك و آنچه را كه (هنگام ذبح) نام غير خدا بر آن برده شده، حرام كرده است، (ولى) آن كس كه ناچار شد (به خوردن اينها) در صورتى كه زياده طلبى نكند و از حدّ احتياج نگذراند، گناهى بر او نيست، همانا خداوند بخشنده و مهربان است. ----------------------------------------- نکته ها به دنبال آيهى قبل كه فرمود: از پيش خود، حلالهاى خدا را بر خود حرام نكنيد، خداوند تنها مردار و خون و گوشت خوك و هر حيوانى كه مانند زمان جاهليّت نام غير خدا هنگام ذبح بر او برده شود، حرام كرده است. امام صادق عليه السلام فرمود: گوشت مردار، سبب ضعف بدن و قطع نسل و مرگ ناگهانى مىشود و خوردن خون، سبب سنگدلى و قساوت قلب مىگردد. [510] طبق نظريههاى بهداشتى، گوشت خوك عامل دو نوع كرم كدو و تريشين است. و حتّى در بعضى از كشورها، مصرف گوشت خوك ممنوع شمرده شده و انجيل مسيح نيز گناهكاران را به خوك تشبيه كرده است. كسى كه براى حفظ جان خود هيچ غذايى نداشته باشد، مىتواند به خاطر اضطرار از غذاى حرام استفاده كند، مشروط بر اينكه از روى سركشى و نافرمانى و ستمگرى نباشد. يعنى فقط به همان مقدارى مصرف كند كه خود را از مرگ برهاند، نه اينكه خواهان لذّت باشد. اين اجازه به خاطر لطف و مهربانى خداوند است. امام صادق عليه السلام فرمود: اگر انسان عمداً در حال اضطرار از خوردنىهاى ممنوع نخورد و بميرد، كافر مرده است. [511] با توجّه به اينكه خوردنىهاى حرام، بيش از چهار موردى است كه در آيه مطرح شده است، پس كلمه «انّما» به معناى حصر عقلى نيست، بلكه در مقابل تحريمهاى جاهليّت است. قاعده اضطرار، اختصاص به خوردنىها ندارد و در هر مسئلهاى پيش آيد، قانون را تخفيف مىدهد. از امام صادق عليه السلام سؤال كردند كه پزشك به مريضى دستور استراحت و خوابيدن داده است، نماز را چه كند؟ امام اين آيه را تلاوت نموده و فرمودند: نماز را خوابيده بخواند. [512] احكام اسلام، براساس مصالح است. در آيه قبل، خوردن بخاطر طيّب بودن آنها مباح بود و در اين آيه چيزهايى كه از طيّبات نيستند، حرام مىشود. تحريمهاى الهى، تنها به جهت مسائل طبى وبهداشتى نيست، مثل تحريم گوشت مردار وخون، بلكه گاهى دليل حرمت، مسائل اعتقادى، فكرى وتربيتى است. نظير تحريم گوشت حيوانى كه نام غير خدا بر آن برده شده كه به خاطر شركزدايى است. چنانكه گاهى ما از غذاى شخصى دورى مىكنيم، به خاطر عدم رعايت بهداشت توسط او، ولى گاهى دورى ما از روى اعراض يا اعتراض و برائت از اوست. _______________________________ 510) وسائل، ج16، ص310. 511) تفسير نورالثقلين، ج1، ص130. 512) تفسير نورالثقلين، ج1، ص145. ----------------------------------------------- پيام ها 1- اسلام به مسئله غذا و تغذيه، توجّه كامل داشته و بارها در مورد غذاهاى مضرّ و حرام هشدار داده است. [513] «انّما حرّم عليكم الميتة...» 2- تحريمها، تنها به دست خداست نه ديگران. «انّما حرّم عليكم» 3- توجّه به خداوند و بردن نام او، در ذبح حيوانات لازم است. تا هيچ كار ما خارج از مدار توحيد نباشد و با مظاهر شرك و بتپرستى مبارزه كنيم. «وما اهلّ به لغير اللَّه» 4- اضطرارى حكم را تغيير مىدهد كه به انسان تحميل شده باشد، نه آنكه انسان خود را مضطرّ كند. كلمه «اُضطُرّ» مجهول آمده است، نه معلوم. «فمن اضطرّ» 5 - اسلام، دين جامعى است كه در هيچ مرحله بنبست ندارد. هر تكليفى به هنگام اضطرار، قابل رفع است. «فمن اضطُرّ... فلا اثم عليه» 6- قانونگزاران بايد شرايط ويژه را به هنگام وضع قانون در نظر بگيرند. «فمن اضطرّ... فلا اِثم عليه» 7- از شرايط اضطرارى، سوء استفاده نكنيد. «فمن اضطُرّ غيرباغ ولا عاد» _________________________________ 513) تحريم گوشت خوك و مردار و خون، چهار بار در قرآن تكرار شده است: آيه مورد بحث و سورههاى مائده، 3 و انعام، 145 و نحل، 115. |
||
۲۷ فروردین ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 174 ------------------------------------------ آيه إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَآ أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَبِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً أُوْلَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِى بُطُونِهِمْ إِلَّا الْنَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَمَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ------------------------------------------- ترجمه كسانى كه آنچه را خداوند از كتاب نازل كرده، كتمان مىكنند و بدان بهايى اندك مىستانند، آنها جز آتش در شكمهاى خود فرو نمىبرند، و خداوند روز قيامت با آنها سخن نمىگويد و پاكشان نمىكند و براى آنها عذاب دردناكى است. --------------------------------------- نکته ها دانشمندانِ يهود و نصارى تا قبل از آمدن پيامبر اسلام، به مردم وعدهى آمدن آن حضرت را مىدادند و نشانههايى را كه در تورات و انجيل آمده بود براى مردم مىگفتند، ولى همين كه پيامبر اسلام مبعوث شد و آنها اقرار به رسالت آن حضرت را مساوى با از دست دادن مقام، مال و... خود ديدند، حقيقت را كتمان نمودند، تا چند روزى بيشتر در مسند خود بمانند و تحفه و هدايايى بخورند، ولى اين بهاى اندكى است كه در برابر گناه بزرگ خود دريافت مىدارند و اين درآمدها نيز چيزى جز آتش نيست كه مىخورند. همچنان كه در آيهاى ديگر، از خوردن اموال يتيمان به خوردن آتش تعبير شده است. [514] خداوند در روز قيامت با اين كتمان كنندگان، سخنى از روى محبّت نخواهد گفت، با آنكه در آن روز، مؤمنان با خدا هم سخن خواهند شد. البتّه اين گفتگو يا از راه ايجاد موج در فضا و يا از طريق الهام و با زبان دل است و همه خوبان در آن روز كليماللّه مىشوند. در آيه قبل، به دنبال تحريم گوشت خوك و مردار، سخنى از مغفرت آمده است، ولى در اين آيه كه سخن از تحريم كتمان حقّ و گناهان مربوط به مسائل فكرى و فرهنگى است، لحن آيه بسيار تندتر شده و سخنى از مغفرت نيامده است. بگذريم كه در آيه بعد اين تهديدات شديدتر مىشود. كتمان حقيقت، تنها درباره رسالت پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله نبوده است. كسانى كه درباره جانشين واقعى پيامبر نيز كتمان حقيقت كنند، دچار اين عقوبت خواهند شد. آنانكه ماجراى غدير خم را در كتب تفسير و تاريخ خود محو و مسير آيات را تحريف و توجيه مىكنند و مردم را به جاى امام معصوم به سراغ ديگران مىفرستند، دچار كتمان حقيقت شدهاند. ______________________________ 514) نساء، 10. -------------------------------------------- پيام ها 1- دنياگرايى، بزرگترين خطر براى علما و دانشمندان است. «يكتمون، يشترون» 2- دين فروشى، به هر قيمتى كه باشد خسارت است، زيرا حقايق و معارف كتب آسمانى ارزشمندتر از همه منافع است. «ثمناً قليلاً» 3- خوردنىهاى حرام، به صورت آتش تجسّم مىيابند. «ما يأكلون... الاّ النار» 4- اشيا داراى يك وجهه باطنى و ملكوتى هستند كه در قيامت به آن شكل تجسّم مىيابند. «فى بطونهم الاّ النّار» 5 - كيفر، بايد متناسب با جرم باشد. آنانكه در دنيا راه شنيدن كلام خدا را بر مردم بستهاند، در قيامت از لذّت استماع كلام خدا محروم مىشوند. «لا يكلّمهم اللَّه» 6- عذابهاى قيامت، هم جسمى وهم روحى است. «لايكلّمهم اللَّه» |
||
۲۸ فروردین ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 175 --------------------------------------------- آيه أُوْلَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَواْ الْضَّلَلَةَ بِالْهُدَى وَالْعَذَابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَمَآ أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ --------------------------------------------- ترجمه آنها (كتمان كنندگان حقّ) كسانى هستند كه گمراهى را به بهاى از دست دادن هدايت و عذاب را به جاى آمرزش خريدند. پس به راستى چقدر در برابر عذاب خداوند تحمّل دارند؟ ----------------------------------------------- نکته ها براى گناه كتمان، هشت تهديد پى در پى آمده است؛ پنج تهديد در آيه قبل، دو تهديد در اين آيه و يك تهديد در آيه بعد. شايد در مورد هيچ گناه ديگر اين همه تهديد پشت سر هم نيامده باشد. انگيزههاى كتمان حقيقت، زياد است. از آن جمله مىتوان به غرور، تعصّب نابجاى دينى، حفظ موقعيّت، ضعف نفس، عدم شهامت، تنگ نظرى، سفارش بيگانگان، حفظ مقام و مال اشاره كرد. توبهى گناه كتمان، تنها استغفار و گريه نيست، بلكه بيان حقايق است. البتّه در مواردى كه جان كسى در خطر است و يا فساد و خطرى مطرح است، كتمان مانعى ندارد. مانند كتمان گناهان خود يا مردم، براى جلوگيرى از رواج بدىها. ---------------------------------------- پيام ها 1- كتمان حقايق، از گناهان ويژهى دانشمندان است. «اولئك الّذين» 2- در بيان كتب آسمانى، هدايت و مغفرت الهى است و در كتمان آنها ضلالت و عذاب. «اشتروا الضلالة بالهدى و العذاب بالمغفرة» 3- دين فروشى و كتمان حقيقت، سختترين كيفرها را بدنبال دارد. جملهى «فما اصبرهم على النار» در قرآن تنها در مورد اين گروه بكار رفته است. |
||
۲۹ فروردین ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 176 ------------------------------------------------ آيه ذَ لِكَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْكِتَبَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِى الْكِتَبِ لَفِى شِقَاقٍ بَعِيدٍ ------------------------------------------------- ترجمه آن (عذاب) به جهت آن است كه خداوند كتاب (آسمانى) را به حقّ نازل كرده است و البتّه كسانى كه در كتاب (خدا با كتمان و تحريف) اختلاف (ايجاد) كردند، همواره در ستيزهاى عميق هستند. --------------------------------------------------- نکته ها اين همه تهديد و وعدهى عذاب كه براى كتمان كنندگان حقايق دينى بيان شد، از آن جهت است كه خداوند كتاب آسمانى را چنان روشن و واضح و همراه با دلايل و استدلال نازل كرده است كه جاى هيچ گونه شبهه و ابهام براى كسى باقى نماند، امّا با اين حال گروهى از مردم براى حفظ منافع شخصى خود، دست به توجيه و تحريف زده و در فهم كتاب آسمانى اختلاف به وجود مىآورند تا به اصطلاح آب را گل آلود نموده و از آن ماهى بگيرند. خداوند در وصف اينان مىفرمايد: اين گروه در شقاق و جدايى بسر مىبرند. يكى از راههاى كتمان حقيقت، ايجاد اختلاف است. در سه آيهى گذشته، تمام تهديدات متوجّه كتمان كنندگان بود. در اين آيه به جاى اينكه بفرمايد: كتمان كنندگان در شقاقند، فرمود: اختلاف كنندگان در كتاب، در شقاقند. اين نشان دهندهى آن است كه كتمان كنندگان، همان اختلاف كنندگان هستند. زيرا در محيط آلوده به اختلاف است كه مىتوان مردم را سردرگم و حقايق را پنهان كرد. ---------------------------------------------- پيام ها 1- منشأ اختلافات دينى و مذهبى، دانشمندان هستند، نه كتب آسمانى. «نزل الكتاب بالحقّ... اختلفوا فى الكتاب» 2- كتمان حقايق، موجب شقاق وشكاف و جدايى وپراكندگى است. «شقاق بعيد» |
||
۳۰ فروردین ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 177 ------------------------------------------------- آيه لَيْسَ الْبِرُّ أَنْ تُوَّلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْأَخِرِ وَالْمَلَئِكَةِ وَالْكِتَبِ وَالْنَّبِيِّينَ وَ ءَاتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِى الْقُرْبَى وَالْيَتَمى وَالْمَسَكِينَ وَ ابْنَ الْسَّبِيلِ وَالْسَّآئِلِينَ وَفِى الْرِّقَابِ وَأَقَامَ الْصَّلَو ةَ وَ ءَاتَى الْزَّكَو ةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَهَدُواْ وَالْصَّبِرِينَ فِى الْبَأْسَآءِ وَالضَّرَّآءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُواْ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ------------------------------------------------- ترجمه نيكى (تنها) اين نيست كه (به هنگام نماز) روى خود را به سوى مشرق يا مغرب بگردانيد، بلكه نيكوكار كسى است كه به خدا و روز قيامت و فرشتگان و كتاب آسمانى و پيامبران ايمان آورده و مال (خود) را با علاقهاى كه به آن دارد به خويشاوندان و يتيمان و بيچارگان و در راهماندگان و سائلان و در (راه آزادى) بردگان بدهد، و نماز را برپاى دارد و زكات را بپردازد، و آنان كه چون پيمان بندند، به عهد خود وفا كنند و آنان كه در (برابر) سختىها، محروميّتها، بيمارىها و در ميدان جنگ، استقامت به خرج مىدهند، اينها كسانى هستند كه راست گفتند (و گفتار و رفتار و اعتقادشان هماهنگ است) و اينان همان پرهيزكارانند. ----------------------------------------------- نکته ها كلمه «برّ» به معناى نيكى است، ولى به هركس كه خيلى نيكوكار باشد، مىگويند او «برّ» است. يعنى وجودش يكپارچه نيكى است. «بأساء» از «بؤس» به معناى فقر و سختى است كه از خارج به انسان تحميل مىشود. «ضرّاء»، درد وبيمارى است كه از درون به انسان فشار مىآورد.و «حين البأس» زمان جنگ و جهاد است. بعد از ماجراى تغيير قبله كه در آيهى 144 خوانديم، سخنِ روز، پيرامون قبله و تغيير آن بود كه اين آيه مىفرمايد: چرا به جاى محتواى دين كه ايمان به خدا و قيامت وانجام كارهاى نيك است، به سراغ بحثهاى جدلى رفتهايد. اين آيه جامعترين آيه قرآن است. زيرا اصول مهم اعتقادى، عملى و اخلاقى در آن مطرح گرديده است. در تفسير الميزان از رسول خدا صلى الله عليه وآله نقل شده است كه فرمودند: هر كس به اين آيه عمل كند، ايمانش كامل است. اين آيه پانزده صفت نيك را در سه بخشِ ايمان، عمل و اخلاق بيان نموده است. در بخش ايمان، به مسئله ايمان به خدا، فرشتگان، انبيا، قيامت و كتب آسمانى اشاره شده و در بخش عمل، به مسائل عبادى مانند نماز و اقتصادى مانند زكات و اجتماعى مانند آزاد نمودن بردگان و نظامى مانند صبر در جبهه و جنگ، و روحى وروانى مثل صبر در برابر مشكلات، اشاره گرديده است. و در بخش اخلاقى به وفاى به عهد و دل كندن از مادّيات و ترحّم به فقرا اشاره شده است. ايمان به خدا، سبب خضوع در برابر حقّ و عدم تسليم در برابر طاغوتهاست. ايمان به قيامت، موجب وسعت ديد و بلندى همّت مىگردد. ايمان به وجود ملائكه، نشانهى ايمان به تشكيلات ماوراى طبيعت است. ايمان به انبيا، ايمان به وحى و جريان هدايت در طول تاريخ است و دليل بر اينكه انسان در اين جهان رها و بىبرنامه نبوده است. انفاق، بيانگر تعاون و نوع دوستى، و نماز، پيوند مستقيم با خدا، و زكات برنامهريزى براى حل مشكل محرومان، و وفاى به عهد موجب تحكيم ارتباطات، و صبر عامل آبديده شدن انسانهاست. [515] جمله «آتى المال على حبّه» را سه نوع معنا نمودهاند: الف: پرداخت مال به ديگران با وجود علاقهاى كه به آن هست. ب: پرداخت مال بر اساس حبّ خداوند. ج: پرداخت مال بر اساس علاقهاى كه به فقير است. صبر، مادر همه كمالات است وقرآن راه رسيدن به بهشت را صبر مىداند؛«اولئك يجزون الغُرفة بما صبروا» [516] به آنان جايگاه بلند داده مىشود، به پاس بردبارى كه كردند. چنانكه فرشتگان به بهشتيان مىگويند: «سلامٌ عليكم بما صبرتم» [517] درود بر شما كه پايدارى كرديد. همچنين درباره رهبران الهى مىفرمايد: «جعلنامنهمائمّةيهدونبامرنا لمّا صبروا» [518] آنان را بخاطر صبرشان، پيشوايانى قرار داديم كه به امر ما هدايت مىنمودند. مشابه اين آيه، در روايات نيز براى معرفى معارف دينى چنين آمده است: * «ليس العاقل من يعرف الخير من الشرّ و لكن العاقل من يعرف خير الشّرين» [519] عاقل آن نيست كه خير را از شرّ بشناسد، عاقل آن است كه ميان دو شرّ، خيرش را برگزيند. * «ليس العلم بكثرة التعلّم انّما هو نور يقذفه اللّه فى قلب من يريد» [520] دانش، به آموختن بسيار حاصل نمىشود. دانش واقعى، نورى الهى است كه به دلها مىتابد. * «ليس البرّ فى حُسن الزّى و لكن فى السكينة و الوقار» [521] بزرگى، در ظاهرِ آراسته نيست، بلكه در آرامش و وقار است. * «ليس السخى... الذى ينفق ماله فى غير حقّه و لكنه الّذى يؤدّى الى اللّه ما فرض عليه» [522]سخاوتمند كسى نيست كه در هرجا و لو بىجا انفاق كند، بلكه كسى است كه در هرجا خشنودى خداست انفاق كند. * «ليس العبادة كثرة الصيام و الصلاة و انّما العبادة كثرة التفكّر فى امر اللّه» [523] عبادت به نماز و روزه بسيار نيست، به تفكّر درباره خدا و آثار اوست. * «اشدّ من يَتم اليتيم يتيمٌ انقطع عن امامه» [524] آنكه از سرپرستى پيشواى حقّ محروم گشته، يتيمتر از كسى است كه پدر و مادرش را از دست داده است. براى رسيدن به كمالِ تقوا، انفاقِ واجب و غير واجب، هر دو لازم است. بعضى از مردم به مستمندان كمك مىكنند، ولى حقوق واجب خود را نمىپردازند و برخى ديگر با پرداخت خمس و زكات، نسبت به فقرا و محرومان بىتفاوت مىشوند. اين آيه، مؤمن واقعى را كسى مىداند كه هم حقوق واجب را بپردازد و هم انفاق مستحبّ را انجام دهد. به همين دليل در روايات مىخوانيم: در اموال ثروتمندان، غير از زكات نيز حقّى براى محرومان است. [525] و كسى كه سير بخوابد در حالى كه همسايه او گرسنه باشد ايمان به خدا و قيامت ندارد. [526] __________________________________ 515) تفسير مراغى، ذيل آيه. 516) فرقان، 75. 517) رعد، 24. 518) سجده، 24. 519) بحار، ج78، ص6. 520) بحار، ج1، ص225. 521) بحار، ج1، ص106. 522) بحار، ج71، ص352. 523) بحار، ج71، ص 325. 524) بحار، ج 108، ص171. 525) تفسير قرطبى. 526) كافى، ج2، ص 665. ---------------------------------------- پيام ها 1- به جاى محتواى دين، به سراغ ظاهر نرويم و از اهداف اصلى باز نمانيم. «ليس البرّ... ولكن البرّ» 2- يكى از وظايف انبيا وكتب آسمانى، تغيير فرهنگ مردم است. «ليس البرّ... و لكن البر» 3- شناخت مفاهيم، مهم نيست عمل به آن مهم است. كلمه «برّ» به مفهوم نيكى است، ولى دانستن آن مهمّ نيست، كسى كه اين مفهوم را محقّق مىسازد ارزش دارد. «لكن البرّ من آمن» 4- ايمان، مقدّم بر عمل است. «من آمن باللَّه... آتى المال» 5 - ايمان به همه انبيا و ملائكه لازم است. «آمن باللَّه... والملائكة والكتاب والنبيّين» 6- ارتباط با خدا در كنار ارتباط با مردم و تعاون اجتماعى در حوادث و گرفتارىها مطرح است. «آمن باللَّه و اليوم الاخر... وآتى المال على حبه» 7- تمام كارهاى نيك در سايه ايمان به خدا شكل مىگيرد. «آمن باللّه... آتى المال» 8 - هدف اسلام از انفاق، تنها سير كردن گرسنگان نيست، بلكه دل كندن صاحب مال از مال نيز هست. «على حبّه» 9- نيكوكاران، مال و دارايى خود را با رغبت و علاقه در راه خدا انفاق مىكنند. «آتى المال على حبّه» 10- با دست خود به فقرا و يتيمان و بستگان انفاق كنيد. «آتى المال على حبّه» 11- در انفاق، بستگان نيازمند بر ساير گروههاى مستمند، اولويّت دارند. «ذوى القربى و اليتامى...» 12- سائل را ردّ نكنيد، گرچه فقير، مسكين، در راه مانده و فاميل نباشد. كلمهى «السائلين» به صورت مستقل مطرح شده است. «والمساكين و... السائلين» 13- ايمان ونماز و زكات، بدون شركت در جهاد كامل نمىشود. «وحين البأس... اولئك الّذين صدقوا» 14- مدّعيان ايمان بسيارند، ولى مؤمنان واقعى كه به تمام محتواى دين عمل كنند، گروهى اندك هستند. «اولئك الّذين صدقوا» 15- نشانهى صداقت، عمل به وظايف دينى وتعهّدات اجتماعى است. «اولئك الّذين صدقوا» 16- متّقى كسى است كه عملش، عقايدش را تأييد كند. «آتى المال... اولئك الّذين صدقوا اولئك هم المتقون» |
||
۳۱ فروردین ۱۳۹۰
|
این عنوان قفل شده است!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |