در حال دیدن این عنوان: |
۱۴ کاربر مهمان
|
این عنوان قفل شده است!
|
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 178 --------------------------------------------- آيه يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمْ الْقِصَاصُ فِى الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثى بِالْأُنْثى فَمَنْ عُفِىَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَىْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَآءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَنٍ ذَ لِكَ تَخْفِيفٌ مِّنْ رَّبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَ لِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ ------------------------------------------------- ترجمه اى كسانى كه ايمان آوردهايد! (قانون) قصاص در مورد كشتگان، بر شما (چنين) مقرّر گرديده است: آزاد در برابر آزاد و برده در برابر برده و زن در برابر زن، پس اگر كسى از ناحيه برادر (دينى) خود (يعنى صاحب خون و ولىّ مقتول) مورد عفو قرار گيرد. (يا قصاص او به خونبهاتبديل شود) بايد شيوهاى پسنديده پيش گيرد و به نيكى (ديه را به ولى مقتول) بپردازد، اين حكم تخفيف و رحمتى است از ناحيه پروردگارتان، پس براى كسى كه بعد از اين (از حكم خدا) تجاوز كند، عذاب درناكى دارد. ----------------------------------------------- نکته ها «قصاص» از ريشه «قصّ» به معناى پيگيرى است. لذا به داستان دنبالهدار و پى در پى «قصّه» مىگويند. پيگيرى قتل تا مجازات قاتل را «قصاص» گويند. در هر اجتماعى گاه و بيگاه قتلى صورت مىگيرد، يك دين جامع و كامل همانند اسلام، در قبال چنين حوادثى بايد طرح و برنامهى عادلانه و منطقى ارائه دهد كه بتواند جلوى ازدياد وتكرار چنين حوادث وهمچنين جلوى انتقامهاى نابجا و احياناً سوءاستفادهها را بگيرد، تا قاتلان، جسور نشوند وخون مظلوم به هدر نرود. در جاهليّت قبل از اسلام، گاه به خاطر كشته شدن يك نفر، قبيلهاى به خاك و خون كشيده مىشد و جنگهاى طولانى به راه مىافتاد. اسلام با طرحى كه در اين آيه مطرح شده، هم حفاظت خون مردم و هم رضايت طرفين و رعايت حدود و اندازه را در نظر گرفته است. البتّه قانون قصاص، حكم الهى نيست كه قابل عفو و اغماض نباشد، بلكه حقّى است براى صاحبان خون كه مىتوانند با گرفتن ديه و يا بدون آن، از حقّ خود صرفنظر كنند. سؤال: چرا در قانون قصاص، جنسيّت مطرح است؟ اگر قاتل مرد و مقتول زن باشد، مرد را قصاص نمىكنند؟ پاسخ: قتل زن و مرد، از نظر الهى و انسانى و كيفر اخروى يكسان است، لكن در كيفر دنيوى فرق دارد و اين به خاطر آن است كه معمولا مرد نانآور خانه و قتل او سبب ضربه اقتصادى به خانواده است و قانون براساس نوع است، نه موارد نادر كه ممكن است زنى نانآور باشد. ------------------------------------------- پيام ها 1- براى تحقّق احكام دينى، حكومت دينى لازم است. اجراى قانون قصاص بدون قدرت و حكومت، امكان ندارد. «يا ايّها الّذين آمنوا...» 2- در قانون قصاص، اصول تساوى و عدالت مورد توجّه است. «الحُرّ بالحُرّ و العبد بالعبد و الاُنثى بالاُنثى...» 3- قاطعيّت و عطوفت در كنار هم لازم است. «فمن عفى له من اخيه» گويا اولياى مقتول، برادر قاتل هستند و قاتل، از مرز اسلام و اخوت بيرون نمىرود. 4- حقوق اسلامى، آميخته با اخلاق اسلامى است. «كتب عليكم القصاص... فمن عفى» 5 - اسلام، نه مانند يهود تنها راه را قصاص مىداند و نه همچون مسيحيّت بهترين راه را عفو مىشناسد، بلكه راههاى مختلفى مثل قصاص، خونبها و عفو را مطرح مىكند. «كتب عليكم القصاص... فمن عفى» 6- جواز عفو قاتل و تبديل قصاص به گرفتن خونبها، براى تربيت شماست. «تخفيف من ربّكم» 7- تجاوز از حدود الهى و سوءاستفاده از آن ممنوع است. «فمن اعتدى عليه... فله عذاب اليم» 8 - اگر در قانونى تخفيف قرار داديد، جلو سوء استفادهها را بگيريد. «ذلك تخفيف... فمن اعتدى» |
||
۲ اردیبهشت ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 179 --------------------------------------- آيه وَلَكُمْ فِى الْقِصَاصِ حَيَوةٌ يَأُوْلِى الْأَلْبَبِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ------------------------------------- ترجمه اى صاحبان خرد! براى شما در قصاص، حيات (و زندگى نهفته) است. باشد كه شما تقوى پيشه كنيد. ------------------------------------ نکته ها گويا آيه در مقام پاسخ به يك سرى ايرادهايى است كه به حكم قصاص، به خصوص از سوى روشنفكر نمايان مطرح مىشود. قرآن مىفرمايد: حكم قصاص براى جامعه انسانى تأمين كنندهى حيات و زندگى است. قصاص يك برخورد و انتقام شخصى نيست، بلكه تأمين كننده امنيّت اجتماعى است. در جامعهاى كه متجاوز قصاص نشود، عدالت و امنيّت از بين مىرود و آن جامعه گويا حياتى ندارد و مرده است. چنانكه در پزشكى و كشاورزى و دامدارى، لازمه حيات و سلامت انسان، گياه و حيوان، از بين بردن ميكروبها و آفات است. اگر به بهانه اينكه قاتل هيجان روانى پيدا كرده، بگوييم او رها شود، هيچ ضمانتى نيست كه در ديگر جنايتها اين بهانه مطرح نشود، چون تمام جنايتكاران در حال سلامت و آرامش روحى و فكرى دست به جنايت نمىزنند. با اين حساب تمام خلافكاران بايد آزاد باشند و جامعه سالم نيز تبديل به جنگل شود كه هركس بر اثر هيجان و دگرگونىهاى روحى و روانى، هركارى را بتواند انجام دهد. گمان نشود كه دنياى امروز، دنياى عاطفه و نوع دوستى است و قانون قصاص، قانونى خشن و ناسازگار با فرهنگ حقوق بشر دنياست. اسلام در كنار حكم قصاص، اجازه عفو و اخذ خونبها داده تا به مصلحت اقدام شود. توجيهاتى از قبيل اينكه از مجرمان و قاتلان در زندان با كار اجبارى به نفع پيشرفت اقتصادى بهرهگيرى مىكنيم، قابل قبول نيست. چون اين برنامهها، تضمين كننده امنيّت عمومى نيستند. اصل، مقام انسانيّت و جامعه عدالت پرور است، نه دنياى پرخطر همراه با توليد بيشتر، آن هم به دست جنايتكاران و قاتلان! از آنجا كه قانون قصاص، ضامن عدالت و امنيّت و رمز حيات جامعه است، در پايان آيه مىفرمايد: «لعلّكم تتقون» يعنى اجراى اين قانون، موجب خوددارى از بروز قتلهاى ديگر است. حيات، داراى انواعى است: 1- حيات طبيعى. مثل زنده شدن زمين در بهار و بعد از باران. «يحيى الارض» [527] 2- حيات معنوى. مثل دعوت پيامبر كه عامل زنده شدن مردم است. «دعاكم لما يحييكم» [528] 3- حيات برزخى كه شهدا دارند. «لا تقولوا لمن يقتل فى سبيل اللّه اموات بل احياء» [529] 4- حيات اخروى كه براى همه است. «يميتكم ثم يحييكم» [530] 5 - حيات اجتماعى در سايه امنيّت و عدالت. نظير همين آيه «لكم فى القصاص حياة» ______________________________ 527) روم، 50. 528) انفال، 24. 529) بقره، 154. 530) بقره، 28. --------------------------------------------- پيام ها 1- اجراى عدالت، تضمين كننده حيات جامعه است. «لكم فى القصاص حياة» 2- تعادل ميان رأفت و خشونت، لازم است. خدايى كه رحمن و رحيم است، قصاص را رمز حيات مىداند. «لكم فى القصاص حياة» 3- حذف عنصر خطرناك، يك اصل عقلانى است. «يا اولى الالباب» 4- زود قضاوت نكنيد. ممكن است در برخورد سطحى، قصاص را خوب ندانيد ولى با خرد وانديشه درمىيابيد كه قصاص رمز حيات است. «يا اولىالالباب» 5 - تقوا و دورى از گناه، فلسفه احكام دين است. چه احكام عبادى و چه قضايى. «لعلّك [531] م تتقون» 6- قصاص، سبب بازدارى مردم از تكرار قتل است. «لعلكم تتقون» _____________________________ 531) در بيان فلسفه روزه نيز مىفرمايد: »لعلكم تتّقون« بقره، 183. |
||
۳ اردیبهشت ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 180 -------------------------------------------- آيه كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوَلِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُتَّقِينَ --------------------------------------------- ترجمه بر شما مقرّر شده كه چون يكى از شما را (نشانههاى) مرگ فرا رسد، اگر مالى از خود به جاى گذارده، براى پدر ومادر ونزديكان به طور شايسته وصيّت كند، اين كار حقّ و شايسته پرهيزكاران است. ----------------------------------------- نکته ها بعضىها فكر مىكنند وصيّت كردن، زمينهى زود مردن است، در حالى كه يك نوع دورانديشى است واينكه مىفرمايد: هنگام مرگ وصيّت كنيد. چون آن لحظه، آخرين فرصت است وگرنه مىتواند سالها قبل از فرا رسيدن مرگ، وصيّت كند. بعضى وصيّت كردن را واجب دانستهاند، امّا از جملهى «حقّاً على المتّقين» استفاده مىشود كه اين عمل مستحبّ است وگرنه مىفرمود: «حقّاً على المؤمنين» در آيهى شريفه به جاى كلمه «مال» از كلمه «خير» استفاده شده تا روشن شود كه مال و ثروت، مايهى خير و نيكى است و آنچه در اسلام مورد انتقاد قرار گرفته، مال حرام يا علاقهى زياد به مال يا ترجيح دادن مال بر كمالات فردى و نيازهاى اجتماعى و يا استثمار مردم براى تحصيل آن است. وصيّت بايد بر اساس «معروف» يعنى عقلپسند باشد، نه از روى كينه و انتقام و يا مهرورزىهاى بىجا و بىرويه. چون از ارث، تنها بعضى از بستگان بهرهمند مىشوند آن هم به مقدار معيّن، لذا اسلام سفارش مىكند اگر در ميان فاميل كسانى هستند كه از ارث محرومند و يا سهم ارث آنان اندك است با وصيّت، در مورد توسعهى سهميّه آنان اقدام نمايد، ولى اگر كسى در اين وصيّت رعايت عدالت نكند و يا ظلمى را روا دارد، گناه كبيره انجام داده است. [532] در لابلاى متون روائى آمده است: شخصى با داشتن كودكانى صغير، تمام اموال خود را در راه خدا بخشيد. چون پيامبر صلى الله عليه وآله متوجّه شدند، پرسيدند با اين مرده چه كرديد؟ گفتند: او را دفن كرديم. فرمود: اگر قبلاً به من خبر داده بوديد، اجازه نمىدادم او را در قبرستان مسلمانان دفن كنيد، چرا كه او با داشتن اين همه فرزند، براى آنان هيچ مالى نگذاشته و همه را در راه خدا داده است. [533] وصيّت، كار دقيقى است كه اگر خداى ناكرده با بىتوجّهى انجام شود و بعداً عامل فتنه و ناراحتىهايى گردد، تمام كارهاى خير محو مىشود. از پيامبر صلى الله عليه وآله روايت شده است كه فرمودند: گاهى انسان شصت سال عبادت مىكند، ولى چون وصيّت نامهى خود را عادلانه تنظيم نمىكند، به دوزخ مىرود. [534] وصيّت، نشانهى آن است كه مالكيّت انسان حتّى بعد از مرگ در مورد قسمتى از دارايىهايش ادامه دارد. مقدار وصيّت، يك سوم مال است و اگر شخصى در مورد بيش از اين مقدار وصيّت كند، اجازهى وارثان شرط است. براى اينكه ياد بگيريم چگونه وصيّت كنيم، بهتر است وصيّت نامههاى اولياى خدا، شهدا و علما را بخوانيم. رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود: هركس ابتدا به عهده بگيرد كه وصيّت شخصى را انجام دهد، ولى سپس بدون عذر آنرا رها كند، هيچ عملى از او قبول نمىشود وتمام فرشتگانِ ميان آسمان و زمين او را لعنت مىكنند و دائماً در غضب خداوند است ودر برابر هر كلمهى »يا ربّ« كه مىگويد، يك لعنت بر او نثار مىشود و پاداش تمام كارهاى قبلى او به پاى وصيّت كننده ثبت مىگردد. [535] آثار و بركات وصيّت 1- وصيّت، نشانهى دقّت و اهل حساب بودن است. 2- وصيّت، نشانهى احترام به حقوق ديگران است. 3- وصيّت، انجام امور خيرى است كه از آن غفلت شده و تداوم عمل صالح، پس از مرگ است. 4- وصيّت، راهى براى پركردن خلأهاى اقتصادى و تعديل ثروت است. رسول اكرم صلى الله عليه وآله فرمودهاند: هركس با وصيّت از دنيا برود، گويا شهيد مرده است [536] وصيّت براى والدين وبستگان، عامل تجديد محبّت ويك نوع قدرشناسى است. لذا در آغاز آيه وصيّت، والدين مطرح شدهاند تا علاوه بر سهم ارث، وصيّت به نوعى تنظيم شود كه نفعش به آنان نيز برسد كه اين خود از مصاديق احسان است. اقسام وصيّت 1- واجب: مثل وصيّت به حقّ اللّه، حقّالناس، قضاى نماز و عبادات ديگر، پرداخت حقوق واجبه مانند خمس، زكات، ديون، بدهكارىهاى مردم. 2- مستحبّ: مثل وصيّت به امور خيريّه. 3- مباح: مثل وصيّت فرزندان به نوع شغل، حرفه، لباس، طعام. 4- مكروه: مثل وصيّت به مقبره سازى. 5 - حرام: مثل وصيّت به ايجاد مراكز فساد، انتشار كتب ضالّه. ________________________________ 532) سفينةالبحار، واژه »وصى«. 533) سفينةالبحار، واژه »وصى«. 534) نهجالفصاحة، جمله626. 535) تفسير اطيبالبيان. 536) وسائل، ج13، ص352. ------------------------------------------------ پيام ها 1- گرچه با مرگ، انسان از دنيا مىرود، امّا پروندهى عمل او با كارهايى نظير وصيّت باز مىماند. «اذا حضر احدكم الموت.... الوصية» 2- مال و ثروت، اگر در راه درست مصرف شود خير است. «ان ترك خير الوصيّة» 3- در وصيّت بايد علاوه بر ارث، براى والدين و نزديكان سهمى قرار داد. «الوصيّة للوالدين و الاقربين» 4- وصيّت بايد بر اساس عرف پسنديدهى جامعه باشد. «الوصيّة... بالمعروف» 5 - ترك وصيّت، نوعى بىتقوايى نسبت به حقوق ديگران است. «الوصيّة... حقّاً على المتّقين» |
||
۴ اردیبهشت ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 181 ------------------------------------------- آيه فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ مَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَآ إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ------------------------------------------- ترجمه پس هركس كه آن (وصيّت را) بعد از شنيدن، تغيير دهد، گناهش تنها بر كسانى است كه آن را تغيير مىدهند، همانا خداوند شنوا و داناست. ------------------------------------------- نکته ها اين آيه هم هشدارى است به كسانى كه در صدد تغيير و يا تبديل وصيّت ديگران برمىآيند. اگر كسى بعد از شنيدن و باخبر شدن از موضوع وصيّت و موارد مصرف آن، دست به تغيير يا تبديل آن بزند، گناه اين تغيير و تبديل به گردن همان كسى است كه اين عمل ناشايست را مرتكب شده است، ولى وصيّت كننده به پاداش خود مىرسد. مثلاً اگر كسى وصيّت كند كه به صد فقير كمك شود، ولى به جاى صد فقير، اموال او را به ديگران دهند و آنان نيز خبر نداشته و مال را مصرف كنند، در اين صورت وصيّت كننده كه از دنيا رفته، به پاداش كمك به فقرا مىرسد و گيرندگان بىخبر هم گنهكار نيستند، در اين ميان، گناه تنها به عهدهى كسى است كه وصيّت را تغيير داده است و بايد بداند كه خداوند شنوا و آگاه است و كيفر اين خيانت را در دنيا و آخرت به او خواهد داد. در حديث مىخوانيم: وصيّت را اگر چه به نفع يهودى يا نصرانى باشد، تغيير ندهيد. [537] ______________________________ 537) تفسير نورالثقلين، ج1، ص159. --------------------------------------------- پيام ها 1- تغيير وصيّت از سوى ديگران، حرام است. «فمن بدّله... فانما اثمه» 2- حقّ مالكيّت، بعد از مرگ نيز محترم است و كسى حقّ تغيير وصيّت را ندارد. «فمن بدّله... فانّما اثمه» 3- گناه آگاهانه و مغرضانه، خطرناكتر است. «بعد ما سمعه» 4- در وصيّت كردن، بايد شاهد گرفت. «بعد ما سمعه» 5 - وصيّت كنندگان، به پاداش مىرسند هرچند كسى وصيّت آنان را تغيير دهد. «اثمه على الّذين يبدّلونه» 6- ايمان به اينكه ما در محضر خدا هستيم، بهترين عامل تقوى و دورى از تغيير و تبديل وصيّت مردم است. «فمن بدّله... ان اللَّه سميع عليم» |
||
۵ اردیبهشت ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 182 ------------------------------------------- آيه فَمَنْ خَافَ مِنْ مُّوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ------------------------------------------- ترجمه پس كسى كه از انحراف وصيّت كننده (و تمايل بىجاى او به بعض ورثه) يا از گناه او (به اينكه به كار خلافى وصيّت كند،) بترسد و ميان آنها را اصلاح دهد، گناهى بر او نيست (و مشمول قانون مجازات تبديل وصيّت نمىشود،) همانا خداوند آمرزنده و مهربان است. ------------------------------------------- نکته ها صاحب تفسير مجمعالبيان كلمهى «جنف» را به معناى تمايل به انحرافِ ناآگاهانه و كلمهى «اثم» را به معناى گناه آگاهانه گرفته است. آنچه در اسلام ممنوع شده، تغيير وتبديل وصيّتهاى صحيح است، ولى اگر وصيّت سبب فتنه مىشود و يا خلاف موازين شرع بود، تغيير آن اشكال ندارد. چنانكه اگر وصيّت كننده بيش از يك سوم اموالش را وصيّت كند، مىتوان آن مقدار را كم نمود، اگر سفارش به گناه كرد، مىتوان وصيّت را تغيير داد، يا اگر عمل به وصيّت ايجاد فتنه وفساد مىكند، مىتوان زير نظر حاكم اسلامى در وصيّت تغييراتى داد. به هر حال در اسلام بنبست وجود ندارد وچون مسير تمام اعمال رسيدن به تقواست، مىتوان براساس تقوا تمام موارد ضد تقوا را اصلاح كرد. -------------------------------------- پيام ها 1- اصل اهمّ و مهمّ را بايد مراعات كرد. احترام به وصيّت مهمّ است، ولى رفع فتنه و اصلاح امور مسلمين مهمّتر است. «فمن خاف... فاصلح بينهم فلا اثم عليه» 2- تغيير وصيّت بايد براساس فتنهزدايى واصلاح باشد. «فمن خاف... فاصلح» |
||
۶ اردیبهشت ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 183 ---------------------------------------- آيه يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمْ الْصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ----------------------------------------- ترجمه اى كسانى كه ايمان آوردهايد! روزه بر شما مقرّر گرديد، همانگونه كه بر كسانى كه پيش از شما بودند مقرّر شده بود، باشد كه پرهيزگار شويد. ----------------------------------------- نکته ها تقوى، به معناى خويشتن دارى از گناه است. بيشتر گناهان، از دو ريشه غضب و شهوت سرچشمه مىگيرند. و روزه، جلوى تندىهاى اين دو غريزه را مىگيرد و لذا سبب كاهش فساد و افزايش تقواست. [538] به نظر مفسّران و دانشمندان علوم قرآنى، آياتى كه با خطاب «يا ايّها الّذين آمنوا» شروع شدهاند، در مدينه نازل شده و جزء آيات مدنى مىباشند. فرمان روزه نيز همچون دستور جهاد و پرداخت زكات در سال دوّم هجرى صادر گرديده است. آثار و بركات روزه تقوى و خداترسى، در ظاهر و باطن، مهمترين اثر روزه است. روزه، يگانه عبادت مخفى است. نماز، حج، جهاد، زكات و خمس را مردم مىبينند، امّا روزه ديدنى نيست. روزه، اراده انسان را تقويت مىكند. كسى كه يك ماه نان وآب وهمسر خود را كنار گذاشت، مىتواند نسبت به مال وناموس ديگران خود را كنترل كند. روزه، باعث تقويت عاطفه است. كسى كه يك ماه مزهى گرسنگى را چشيد، درد آشنا مىشود ورنج گرسنگان را احساس ودرك مىكند. رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمودند: روزه، نصف صبر است. [539] روزهى مردمان عادّى، همان خوددارى از نان و آب و همسر است، امّا در روزه خواص علاوه بر اجتناب از مفطرات، اجتناب از گناهان نيز لازم است، و روزهى خاصّالخاص علاوه بر اجتناب از مفطرات و پرهيز از گناهان، خالى بودن دل از غير خداست. [540] روزه، انسان را شبيه فرشتگان مىكند، فرشتگانى كه از خوردن و آشاميدن و شهوت دورند. [541] رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمودند: هركس ماه رمضان را براى خدا روزه بدارد، تمام گناهانش بخشيده مىشود. [542] چنانكه در حديث قدسى نيز آمده است كه خداوند مىفرمايد: «الصوم لى و اَنَا اَجزى به» روزه براى من است و من آن را پاداش مىدهم. [543] اهميّت روزه به قدرى است كه در روايات پاداش بسيارى از عبادات را همچون پاداش روزه دانستهاند. [544] هرچند كه روزه بر امّتهاى پيشين نيز واجب بوده، ولى روزهى ماه رمضان، مخصوص انبيا بوده است و در امّت اسلامى، روزه رمضان بر همه واجب شده است. [545] از رسول خدا صلى الله عليه وآله نقل شده است كه فرمود: براى هر چيز زكاتى است و زكات بدنها، روزه است. [546] _____________________________ 538) كافى، ج2، ص18. 539) تفسير المنار، ذيل آيه. 540) تفسير روحالبيان. 541) صاحب جواهر، نقل از آيةاللَّه جوادى. 542) و 4. تفسير مراغى، ج2، ص69. 543) 544) كافى، ج2، ص100. 545) تفسير نورالثقلين، ج1، ص136. 546) بحار، ج69، ص380 . --------------------------------------- پيام ها 1- خطابِ زيبا، گامى براى تأثير گذارى پيام است. «يا ايّها الّذين آمنوا» در حديثى از تفسير مجمعالبيان مىخوانيم: لذّت خطاب «يا ايّها الّذين آمنوا» سختى روزه را آسان مىكند. اگر والدين بخواهند كه فرزندشان به سخنانشان گوش دهند، بايد آنان را زيبا صدا زنند. 2- از شيوههاى تبليغ آن است كه دستورات مشكل، آسان جلوه داده شود. اين آيه مىفرمايد: فرمان روزه مختص شما مسلمانان نيست، در امّتهاى پيشين نيز اين قانون بوده است. و عمل به دستورى كه براى همه امّتها بوده، آسانتر از دستورى است كه تنها براى يك گروه باشد. «كما كُتب على الّذين من قبلكم» 3- قرآن، فلسفه بعضى احكام همچون روزه را بيان داشته است. زيرا اگر مردم نتيجهى كارى را بدانند، در انجام آن نشاط بيشترى از خود نشان مىدهند. «لعلّكم تتّقون» |
||
۹ اردیبهشت ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 184 ------------------------------------------- آيه أَيَّاماً مَعْدُودَ تٍ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَّرِيْضاً أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَأَنْ تَصُومُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ------------------------------------------- ترجمه چند روزى معدود (روزه بر شما مقرّر شده است)، ولى هر كس از شما بيمار يا در سفر باشد، پس (به همان) تعداد از روزهاى ديگر (را روزه بگيرد) و بر كسانى كه طاقت روزه ندارند (همچون بيماران مزمن و پيرمردان و پيرزنان)، لازم است كفّارهاى بدهند، مسكينى را اطعام كنند. و هر كس به ميل خود بيشتر نيكى كند (وبيش از مقدار واجب، طعام بدهد)، براى او بهتر است، ولى اگر (آثار روزه را) بدانيد، (مىفهميد كه) روزه گرفتن، برايتان بهتر است. (و هرگز به روزهخوارى معذوران، غبطه نمىخورديد.) ------------------------------------- نکته ها يكى از معانى باب اِفعال در زبان عربى، سلب است. مثلاً كلمه «عُجْمه» به معناى گنگى است، وقتى به باب افعال مىرود و «اِعجام» مىشود، به معناى از بين بردن گنگى است. در اين آيه نيز كلمه «يطيقونه» به معناى سلب طاقت و توان است. تسليم فرمان خدا بودن، ارزش است. اگر دستور روزه گرفتن داد، بايد روزه گرفت و اگر حكم به افطار كرد، بايد روزه را شكست. در مجمعالبيان آمده است: گروهى از اصحاب پيامبر حتّى در حال سفر روزه گرفته و مايل نبودند كه روزه خود را بشكنند. رسول اكرم صلى الله عليه وآله آنان را گناهكار خواندند. امام صادق عليه السلام فرمود: اگر كسى در سفر روزه بگيرد، من بر جنازهى او نماز نمىگزارم. در تفسير قرطبى نيز آمده است كه رسول اكرم صلى الله عليه وآله در سفر از مدينه به مكّه در ماه رمضان، آب خواستند، آنگاه ظرف آب را بر سر دست گرفتند تا مردم ببينند و سپس از آب ميل فرمودند. به هر حال اگر مسافر يا مريضى روزه گرفت، روزهاش باطل و بايد قضاى آنرا به جا آورد. [547] امام صادق عليه السلام فرمودند: حتّى اگر مادرى نسبت به شير كودك يا جنين نگرانى داشت، بايد روزه خود را افطار نمايد و اين نشانهى رأفت خداوند است. [548] _______________________________ 547) تفسير نورالثقلين، ج1، ص 164. 548) تفسير برهان، ج1، ص182. ----------------------------------------------- پيام ها 1- اسلام براى هر فرد در هر شرايطى، قانون مناسب دارد. در اين آيه، حكم مسافران، بيماران و سالمندان بيان شده است. «فمن كان منكم مريضاً او على سفر» 2- شرايط نبايد فلسفه كلّى حكم و آثار و منافع آنرا تماماً از بين ببرد. اگر انسان مريض يا مسافر در شرايطى نمىتواند روزه بگيرد، بايد در ايام ديگرى قضا كند تا از منافع روزه برخوردار شود. «فعدة من ايّام اُخر» 3- قصد سفر، به تنهايى مانع روزه نيست، در سفر بودن لازم است. «على سفر» 4- قضاى روزه، زمان خاصّى ندارد. «فعدة من ايام اُخر» 5 - توانايى، شرط تكليف است. «على الّذين يطيقونه» 6- تغذيهى فقرا، در متن احكام جاسازى شده است. «طعام مسكين» 7- عباداتى سبب رشد و قرب است كه با علاقه و رغبت باشد. «فمن تطوّع» 8 - دستورات الهى بگونهاى است كه حداقل را بر همه واجب كرده است و بيش از آن را به اختيار انسان مىگذارد. در اين آيه سير كردن يك گرسنه واجب، ولى بيش از آن به عنوان عمل مستحبّى در اختيار خود انسان است. «فمن تطوع خيراً فهم خير له» 9- انجام دستورات خداوند، آثار خوبى دارد كه به خود انسان باز مىگردد نه خدا. «ان تصوموا خير لكم» |
||
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 185 ------------------------------------------- آيه شَهْرُ رَمَضَانَ اَلَّذِى أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْءَانُ هُدىً لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمْ الْشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيْضاً أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ اللَّهَ عَلَى مَا هَدَيكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ -------------------------------------------- ترجمه (روزه در) ماه رمضان، ماهى است كه قرآن در آن نازل شده است. (و قرآن كتابى است كه) هدايتگر مردم همراه با دلائل روشنِ هدايت و وسيله تشخيص حقّ از باطل است، پس هر كس از شما كه اين ماه را دريابد، بايد روزه بگيرد. و آنكس كه بيمار يا در سفر باشد، روزهاى ديگرى را به همان تعداد روزه بگيرد. خداوند براى شما آسانى مىخواهد و براى شما دشوارى نمىخواهد (اين قضاى روزه) براى آن است كه شماره مقرّر روزها را تكميل كنيد وخدارا بر اينكه شما را هدايت كرده، به بزرگى ياد كنيد، باشد كه شكرگزار گرديد. -------------------------------------------- نکته ها «رمضان» از ماده «رَمض» به معناى سوزاندن است. البتّه سوزاندنى كه دود و خاكستر به همراه نداشته باشد. وجه تسميه اين ماه از آن روست كه در ماه رمضان، گناهان انسان سوزانده مىشود. ماه رمضان، ماه نزول قرآن مىباشد و تنها ماهى است كه نامش در قرآن آمده و شب قدر نيز در اين ماه است. در تفسير برهان از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله نقل شده است كه فرمودند: تمام كتابهاى آسمانى، در ماه رمضان نازل شدهاند. ماه رمضان، بهترين ماه خدا است. آن حضرت در جمعه آخر ماه شعبان، خطبه مفصلى در عظمت ماه رمضان ايراد كردهاند كه در بعضى از تفاسير وكتب روايى آمده است. [549] همچنين در صحيفه سجاديه، امام سجاد عليه السلام در وداع ماه رمضان مناجات جان سوزى دارند. اسلام دين آسان و بناى آن بر سهولت و عدمسختگيرى است. هر كس مريض يا مسافر بود روزه نگيرد و قضاى آن را انجام دهد. اگر وضو گرفتن مشكل است، تيمّم را جايگزين مىكند. اگر ايستادن در نماز مشكل است، اجازهى نشسته نماز خواندن را مىدهد. كه اين قانون به نام «قاعده لاحرج» در فقه مشهور است. رمضان ماه مهمانى خدا در رمضان، مؤمنان با كارت «يا ايّها الّذين آمنوا كُتب عليكم الصّيام» به ميهمانى خداوند دعوت شدهاند، و اين ميهمانى ويژگىهايى دارد: 1- ميزبان، خداوند است و ميهمانان را شخصاً دعوت كرده است. 2- وسيله پذيرايى، شب قدر، نزول قرآن، فرود آمدن فرشتگان، استجابت دعا، لطافت روح، و دورى از دوزخ است. 3- زمان پذيرايى، ماه رمضان است كه به گفتهى روايات، اوّل آن رحمت، وسط آن مغفرت و آخر آن پاداش است. 4- چگونگى پذيرايى، شب قدر به گونهاى است كه در آن نياز يك سال ميهمانان تأمين مىشود و زمين با نزول فرشتگان در شب قدر مزيّن مىگردد. 5 - غذاى اين ماه، غذاى روح است كه براى رشد معنوى لازم است، نه غذاى جسم. لطف غذاى اين مهمانى، آيات قرآن است كه تلاوت يك آيه آن در ماه رمضان همچون تلاوت تمام قرآن در ماههاى ديگر است. اين ميهمانى هيچ سنخيّتى با ميهمانىهاى دنيوى ندارد. خداوندِ عالِم و غنى و خالق و باقى و عزيز و جليل، ميزبان انسانهاى جاهل و فقير و فانى و مخلوق و ذليل مىشود و مىگويد: من دعايتان را مستجاب مىكنم و براى هر نفسى كه در ماه رمضان مىكشيد، پاداش تسبيحى عطا مىكنم. [550] آداب مهمانى در وسائل الشيعه [551] براى اخلاق روزهدار در ضمن روايت مفصلى مىخوانيم: روزهدار، از دروغ، گناه، مجادله، حسادت، غيبت، مخالفت با حقّ، فحش و سرزنش و خشم، طعنه و ظلم و مردم آزارى، غفلت، معاشرت با فاسدان، سخنچينى و حرامخوارى، دورى كند و نسبت به نماز، صبر و صداقت و ياد قيامت توجّه خاصّ داشته باشد. شرط حضور در اين مهمانى، فقط تحمّل گرسنگى نيست. در حديث آمده است: آن كس كه از اطاعت رهبران آسمانى، سرباز زند ويا در مسائل خانوادگى و شخصى با همسر خود بدرفتار و نامهربان باشد ويا از تأمين خواستههاى مشروع او خوددارى كند و يا والدين از او ناراضى باشند، روزه او قبول نيست وشرايط اين ضيافت را به جاى نياورده است. روزه گرچه فوائد ومنافع طبّى از قبيل دفع وبرطرف شدن مواد زايد بدن در اثر گرسنگى را دارد، امّا سحرخيزى ولطافت روح واستجابت دعا در ماه رمضان چيز ديگرى است ومحروم واقعى كسى است كه از اين همه خير وبركت محروم باشد. ________________________________ 549) بحار، ج96، ص356. 550) خطبهى پيامبر صلى الله عليه وآله در جمعه آخر ماه شعبان. 551) وسائل، ج7، ص119. ------------------------------------------------ پيام ها 1- ارزش رمضان، به نزول قرآن است. ارزش انسانها نيز مىتواند به مقدارى باشد كه قرآن در آنها نفوذ كرده باشد. «الّذى اُنزل فيه القرآن» 2- هدايت، داراى مراحلى است: يك مرحلهى عمومى است؛ «هدى للناس» و يك مرحلهى خاصّ است. «وبيّنات من الهدى» 3- وجوب روزه، بعد از يقين به حلول ماه رمضان است. «فمن شهد منكم فليصمه» 4- قضاى روزه بر مريض و مسافر واجب است. «فعدة من ايام اُخر» 5 - روزهى قضا، مشروط به زمان خاصّى نيست. «ايّام اُخر» 6- احكام خداوند بر اساس آسانى و مطابق طاقت انسان است. «يريد بكم اليسر» 7- عسر وحرج، واجبات را از دوش انسان برمىدارد. «لايريد بكم العسر» 8 - روزهى قضا بايد به تعداد روزهايى باشد كه عذر داشته است. «لتكملوا العدة» 9- هدايت و توفيق انجام عبادات، از طرف خداست. تكبير، نشان بزرگداشت خدا و عدم توجّه به خود و ديگران است. «لتكبّروا اللَّه على ما هداكم» 10- روزه، زمينهساز هدايت انسان و سپاسگزارى اوست. «لتكبّروا اللَّه على ما هداكم و لعلّكم تشكرون» |
||
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 186 ------------------------------------------ آيه وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِى عَنِّى فَإِنّى قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الْدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِى وَ لْيُؤمِنُوا بِى لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ ----------------------------------------- ترجمه و هرگاه بندگانم از تو درباره من پرسند (بگو:) همانا من نزديكم؛ دعاى نيايشگر را آنگاه كه مرا مىخواند پاسخ مىگويم. پس بايد دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان آورند، باشد كه به رشد رسند. ------------------------------------------- نکته ها برخى افراد از رسول خدا صلى الله عليه وآله مىپرسيدند: خدا را چگونه بخوانيم؟ آيا خدا به ما نزديك است كه او را آهسته بخوانيم و يا اينكه دور است كه با فرياد بخوانيم؟! اين آيه در پاسخ آنان نازل شد. دعا كننده، آنچنان مورد محبّت پروردگار قرار دارد كه در اين آيه، هفت مرتبه خداوند تعبير خودم را براى لطف به او بكار برده است: اگر بندگان خودم درباره خودم پرسيدند، به آنان بگو: من خودم به آنان نزديك هستم وهرگاه خودم را بخوانند، خودم دعاهاى آنان را مستجاب مىكنم، پس به خودم ايمان بياورند ودعوت خودم را اجابت كنند. اين ارتباط محبّتآميز در صورتى است كه انسان بخواهد با خداوند مناجات كند. دعا كردن، همراه وهمرنگ شدن با كلّ هستى است. طبق آيات قرآن، تمام هستى در تسبيح و قنوت هستند؛ «كلّ له قانتون» [552] و تمام موجودات به درگاه او اظهار نياز دارند؛ «يَسئله مَن فى السموات والارض» [553] پس ما نيز از او درخواست كنيم تا وصلهى ناهمگون هستى نباشيم. قرآن درباره دعا سفارشاتى دارد، از آن جمله: 1- دعا و درخواست بايد خالصانه باشد. «فادعوا اللّه مخلصين له الدين» [554] 2- با ترس و اميد همراه باشد. «وادعوه خوفاً وطمعاً» [555] 3- با عشق و رغبت و ترس توأم باشد. «يدعوننا رغباً و رهباً» [556] 4- با تضرّع و در پنهانى صورت بگيرد. «ادعوا ربكم تضرعاً و خفية» [557] 5 - با ندا و خواندنى مخفى همراه باشد. «اذ نادى ربّه نداء خفياً» [558] در اصول كافى، صدها حديث در اهميّت، نقش وآداب دعا، توجّه واصرار وذكر حاجتها هنگام دعا ودعاى دسته جمعى وايمان به استجابت آن آمده است. سؤال [559] : چرا گاهى دعاى ما مستجاب نمىشود؟ پاسخ: عدم استجابت دعاى ما به خاطر شرك يا جهل ماست. در تفسير الميزان مىخوانيم كه خداوند در اين آيه مىفرمايد: «اجيب دعوة الداع اذا دعان» خودم اجابت مىكنم دعا كنندهاى را كه فقط مرا بخواند و با اخلاص تمام، از من طلب خير كند. پس اگر دعا مستجاب نشد، يا به جهت آن است كه ما از خداوند خير نخواستهايم، و در واقع براى ما شرّ بوده و يا اگر واقعاً خير بوده، خالصانه و صادقانه از خداوند درخواست نكردهايم و همراه با استمداد از غير بوده است. و يا اينكه استجابت درخواست ما، به مصلحت ما نباشد كه به فرموده روايات، در اين صورت به جاى آن بلايى از ما دور مىشود ويا براى آينده ما يا نسل ما ذخيره مىشود ويا در آخرت جبران مىگردد. در اصول كافى مىخوانيم: كسى كه غذاى حرام بخورد، يا امر به معروف ونهى از منكر نكند ويا از سر غفلت وبىاعتنايى دعا كند، دعايش مستجاب نمىگردد. معناى دعا، ترك كسب وكار نيست، بلكه توكّل به خداوند همراه با تلاش است. لذا در حديث مىخوانيم: دعاى بيكار مستجاب نمىشود. شايد قرار گرفتن آيهى دعا در ميان آيات روزه به خاطر تناسب بيشترى است كه ماه خدا با دعا دارد. سؤال: با اينكه كارهاى خداوند قانونمند و براساس عوامل و سنّتهاى ثابت است، پس دعا چه نقشى دارد؟ پاسخ: همانگونه كه انسان در سفر، حكم نماز و روزهاش غير از انسان در وطن است، انسان دعا كننده با انسان غافل از خدا متفاوت هستند و سنّت خداوند لطف به اوّلى است، نه دوّمى. آرى، دعا و گفتگو با خداوند، ظرفيّت انسان را براى دريافت الطاف الهى بيشتر مىكند. همانگونه كه توسل و زيارت اولياى خدا، شرايط انسان را عوض مىكند. چنانكه اگر كودكى همراه پدر به مهمانى رود، دريافت محبّتش بيش از آن خواهد بود كه تنها برود. بنابراين دعا، زيارت و توسل، سبب تغيير شرايط است، نه برهمزدن سنّتهاى قطعى الهى. درباره نزديكى خدا به انسان، فيض كاشانى قدس سره مىگويد: گفتم كه روى خوبت، از ما چرا نهان است گفتا تو خود حجابى ورنه رخم عيان است گفتم فراق تا كى، گفتا كه تا تو هستى گفتم نفس همين است، گفتا سخن همان است ____________________________ 552) بقره، 116. 553) الرحمن، 29. 554) غافر، 14. 555) اعراف، 56 . 556) انبياء، 90 . 557) اعراف، 55 . 558) مريم، 3 . 559) كافى، ج2، كتاب الدعا. ------------------------------------------- پيام ها 1- دعا در هرجا ودر هر وقت كه باشد، مفيد است. چون خداوند مىفرمايد: من نزديك هستم. «فانّى قريب» [560] 2- خداوند به ما نزديك است، ولى ما چطور؟ اگر گاهى قهر او دامن ما رامىگيرد، به خاطر دورى ما از خداوند است كه در اثر گناهان مىباشد. «فانّى قريب» 3- استجابت خداوند دائمى است، نه موسمى. «اُجيب» نشانهى دوام است. 4- با آنكه خدا همه چيز را مىداند،امّا دعا كردن وظيفهى ماست. «فليستجيبوا لى» 5 - دعا آنگاه به اجابت مىرسد كه همراه با ايمان باشد. «فليؤمنوا بى» 6- دعا، وسيلهى رشد و هدايت است. «لعلّهم يرشدون» __________________________ 560) آنچه از اوقات مخصوصه، يا اماكن مقدّسه براىدعا مطرح شده براى فضيلت است، نه انحصار به آن ايام و يا اختصاص به آن امكنه. |
||
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آیه 187 ------------------------------------------- آيه أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الْصِّيَامِ الْرَّفَثُ إِلَى نِسَآئِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَ أَنْتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَشِرُوهُنَّ وَابْتَغُواْ مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَ كُلُواْ واشْرَبُواْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمْ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّواْ الْصِّيَامَ إِلَى الَّيْلِ وَلاَ تُبَشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عَكِفُونَ فِى الْمَسَجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ ءَايَتِهِ لِلْنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ------------------------------------------- ترجمه در شبهاى روزه (ماه رمضان)، آميزش با همسرانتان براى شما حلال شد، آنها براى شما (همچون) لباسند و شما براى آنها (همچون) لباس. خداوند مىدانست كه شما به خود خيانت مىكرديد (وآميزش را كه ممنوع بود، بعضاً انجام مىداديد) پس توبه شما را پذيرفت و از شما درگذشت. اكنون (مىتوانيد) با آنها هم بستر شويد و آنچه را خداوند بر شما مقرّر فرموده، طلب كنيد. و بخوريد و بياشاميد تا رشته سفيد از رشته سياه (شب) براى شما آشكار گردد. سپس روزه را تا شب به اتمام رسانيد. و در حالى كه معتكف در مساجد هستيد، با زنان آميزش نكنيد. اين حدود واحكام الهى است پس (به قصد تجاوز وگناه) به آن نزديك نشويد. خداوند اين چنين آيات خود را براى مردم، روشن مىسازد، باشد كه پرهيزگار گردند. --------------------------------------------- نکته ها در آغاز اسلام، در شب و روز ماه رمضان، آميزش با همسر ممنوع بود و همچنين در ساعت معيّنى از شب مىتوانستند افطار كنند و اگر خوابش مىگرفت بعد از بيدارى حقّ غذا خوردن نداشت. برخى مسلمانان عليرغم ممنوع بودن آميزش جنسى اين كار را انجام مىدادند، ولى برخى ديگر با وجود زحمت و سختى، از خوردن در شب بعد از بيدارى خوددارى مىكردند. يكى از ياران پيامبر به نام مطعمبن جبير هنگام افطار به علّت دير حاضر شدن غذا خوابش برد، وقتى بيدار شد گفت: من ديگر حقّ غذا خوردن ندارم و فردا را بدون غذا روزه گرفت و براى كندن خندق اطراف مدينه حاضر شد. در بين كار به علّت شدّت ضعف از حال رفت و بيهوش شد. پيامبر صلى الله عليه وآله بسيار متأثّر شد و اين آيه نازل گرديد كه غذا خوردن تا طلوع فجر آزاد است و آميزش با همسران در شبهاى ماه رمضان مانع ندارد. خداوند متعال مىداند كه شما به خويشتن خيانت مىكرديد و قدرت صبر و خوددارى نداشته و نداريد، به همين دليل تكليف را بر شما آسان و گذشتهى شما را عفو نمود. اعتكاف، به معناى بريدن از دنيا و پناهنده شدن به خداست. پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله با گرفتارىها و مشكلاتى كه داشتند، گاهى در مسجد براى چند روز معتكف مىشدند و بدين وسيله روح خود را صفا و آرامش بيشتر مىدادند. از آنجا كه در غير حال اعتكاف نيز آميزش در مسجد ممنوع است. به نظر مىرسد مراد از كلمه «عاكفون» همان سكونت در مسجد باشد، نه اعتكاف به معناى عبادت مخصوص. در تشبيه همسر به لباس، نكات و لطايف بسيارى نهفته است: * لباس بايد در طرح و رنگ و جنس مناسب انسان باشد، همسر نيز بايد كفو انسان و متناسب با فكر و فرهنگ و شخصيّت انسان باشد. * لباس مايهى زينت و آرامش است، همسر وفرزند نيز مايهى زينت و آرامش خانوادهاند. * لباس عيوب انسان را مىپوشاند، هريك از زن و مرد نيز بايد عيوب و نارسايىهاى يكديگر را بپوشانند. * لباس انسان را از سرما و گرما حفظ مىكند، وجود همسر نيز كانون خانواده را گرم و زندگى را از سردى مىرهاند. * دورى از لباس، مايهى رسوايى است، دورى از ازدواج و همسر نيز سبب انحراف و رسوايى انسان مىگردد. * در هواى سرد لباس ضخيم و در هواى گرم لباس نازك استفاده مىشود، هر يك از دو همسر نيز بايد اخلاق و رفتار خود را متناسب با نياز روحى طرف مقابل تنظيم كند؛ اگر مرد عصبانى است، زن با لطافت با او برخورد كند و اگر زن خسته است، مرد با او مدارا كند. * انسان بايد لباس خود را از آلودگى حفظ كند، هر يك از دو همسر نيز بايد ديگرى را از آلوده شدن به گناه حفظ نمايد. -------------------------------------------------- پيام ها 1- تخفيف وآسانگيرى در احكام، از ويژگىهاى دين اسلام است. «اُحلّ لكم» 2- رعايت ادب در سخن، از ويژگىهاى قرآن است. «رفث» به معناى سخن گفتن پيرامون مسائل زناشويى است كه در آيه به كنايه از آميزش آمده است. 3- هر كجا خواستيد راهى را ببنديد، يك راه مشروع را باز بگذاريد. چون خداوند در روز رمضان، آميزش را ممنوع مىكند، لذا در شب آنرا مجاز مىشمرد. [561] «اُحلّ لكم ليلة الصيام الرفث» 4- عبادتِ روز و لذّت مشروع شب، نشانهى جامعيّت دين است. در يك آيه هم احكام روزه وهم مسائل زناشويى آمده است. «احلّ لكم ليلة الصيام الرفث الى نسائكم» 5 - اسلام به نيازهاى طبيعى توجّه كامل دارد. «الرفث الى نسائكم» 6- نياز زن و مرد به يكديگر، دو طرفه است و هريك براى پوشش نيازهاى طبيعى خود به ديگرى نيازمند است. «هنّ لباس لكم و انتم لباس لهنّ» 7- خداوند از جزئيات كارهاى انسان آگاه است. «علم اللَّه انكم» 8 - انسان، جايزالخطا وغريزه جنسى در او قوى است. «كنتم تختانون انفسكم» 9- ترك فرمان خدا، خيانت و ظلمى است به خود ما. «تختانون انفسكم» 10- در آميزش و فرزند خواهى، براى خداوند تكليف معيّن نكنيد كه پسر باشد يا دختر. «و ابتغوا ما كتب اللَّه لكم» 11- حتّى آميزش جنسى بايد هدفدار باشد. «وابتغوا ما كتب اللَّه لكم» 12- معيار احكام اسلامى، معيارهاى عمومى، طبيعى و ساده است. پيدا شدن سپيدهى صبح يا تاريكى شب را، هركس در هر كجا باشد مىتواند بفهمد. «يتبيّن لكم الخيط الابيض من الخيط الاسود» 13- نقش زمانبندى را در عبادات فراموش نكنيم. «اتموا الصيام الى الليل» 14- اعتكاف، سكونت در مسجد است، مشروط به روزه گرفتن. «عاكفون فى المساجد» 15- پيشگيرى از گناه لازم است. قرآن مىفرمايد: به گناه نزديك نشويد. چون نزديك شدن به گناه همان و افتادن در آن همان. «فلا تقربوها» 16- تقوى، فلسفهى احكام الهى است. روزه براى تقواست، آميزش جنسى مشروع نيز براى تقواست. [562] «لعلهم يتقون» 17- عمل به دستورات الهى، بستر رشد و تقوا مىباشد. «لعلهم يتقون» _________________________________ 561) با اينكه آميزش جنسى، در اوّل هر ماه مكروه است، لكن در اوّل ماه رمضان مستحبّ است و شايد به خاطر اين است كه بايد به نحوى مردم را تأمين نمود، سپس از آنان تكليف خواست. 562) اين سوره كه با جملهى »هدىً للمتّقين« آغاز گرديده است، در آيات مختلف تقوا را به عنوان هدف دستورات الهى مطرح مىكند. |
||
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۰
|
این عنوان قفل شده است!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |