در حال دیدن این عنوان: |
۱۹ کاربر مهمان
|
این عنوان قفل شده است!
|
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آيه 238 -------------------------------------------- آيه حَفِظُواْ عَلَى الْصَّلَوَ تِ وَالْصَّلَوةِ الْوُسْطَى وَقُومُواْ لِلَّهِ قَنِتِينَ -------------------------------------- ترجمه بر انجام همهى نمازها و(خصوصاً) نماز وسطى (ظهر)، مواظبت كنيد و براى خدا خاضعانه بپاخيزيد. ------------------------------------- نکته ها درباره مراد از نماز وسطى، چند نظريه است، ولى با توجّه به شأن نزول آيه كه گروهى بخاطر گرمى هوا در نماز ظهر شركت نمىكردند و با توجّه به روايات و تفاسير، مراد همان نماز ظهر است. توجّه به نماز در لابلاى آيات مربوط به مسائل خانوادگى، اشاره به آن است كه غرائز و كششهاى مالى و حقوقى همسر، شما را از نماز غافل نكند. حفظ هر چيزى بايد مناسب با خودش باشد؛ حفظ مال از دست برد دزد است، حفظ بدن از ميكرب است، حفظ روح از آفات اخلاقى نظير حرص، حسد وتكبّر است، وحفظ فرزند از دوست بد مىباشد. امّا حفظ نماز به چيست؟ حفظ نماز، آشنايى با اسرار آن، انجام به موقع آن، صحيح بجا آوردن، فراگرفتن احكام و آداب آن و حفظ مراكز عبادت و تمركز فكر به هنگام آن است. در حديثى مىخوانيم: نماز به گروهى مىگويد: مرا ضايع كردى خدا تو را ضايع كند و به گروهى مىگويد: مرا حفظ كردى خداوند تو را حفظ كند. [649] _________________________ 649) كافى، ج3، ص268. -------------------------------------- پيام ها 1- اقامه نماز بايد مداوم باشد. «حافظوا» 2- همهى مردم مسئول حفظ نمازند. «حافظوا» 3- نماز را به جماعت برپا كنيد. «حافظوا، قوموا» 4- هركجا زمينهى سهل انگارى يا غفلت احساس مىشود، هشدار بيشترى لازم است. «والصلوة الوسطى» 5 - اقامهى نماز، به توجّه، نشاط، معرفت و اخلاص نياز دارد. «قوموا لِلّه قانتين» 6- انسان نبايد وصلهى ناهمرنگ هستى باشد. قرآن درباره هستى مىفرمايد: «كل له قانتون» [650] پس اگر ما قانت نباشيم، وصله ناهمرنگ هستى خواهيم بود. «قوموا للّه قانتين» 7- ارزش نماز به خضوع آن است. «قانتين» _______________________________ 650) روم، 26 . |
||
۳۱ خرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آيه 239 -------------------------------------------- آيه فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالاً أَوْ رُكْبَاناً فَإِذَآ أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُمْ مَّا لَمْ تَكُونُواْ تَعْلَمُونَ --------------------------------------------- ترجمه پس اگر (از دشمن يا خطرى) بيم داشتيد، پياده يا سواره (به هر شكل كه مىتوانيد نماز گزاريد) و آنگاه كه ايمن شديد خدا را ياد كنيد، همانگونه كه آنچه را نمىتوانستيد بدانيد به شما آموخت. ------------------------------------------- نکته ها در قرآن گاهى به جاى كلمهى «صلوة»، كلمه «ذكر» گفته شده است، چنانكه درباره نماز جمعه مىفرمايد: «فاسعوا الى ذكر اللّه» به سوى ذكر خدا بشتابيد. و يا خداوند به موسى عليه السلام مىفرمايد: «اقم الصلوة لذكرى» نماز را بپادار تا ياد من باشى. در اين آيه نيز مراد از «فاذكروا اللّه» نماز است. آرى، فلسفه و روح نماز، ياد خداوند است. اين آيه اشاره به نماز خوف دارد كه در شرايط جنگى با احكام مخصوصى كه در فقه آمده است، اقامه مىشود. در احاديث مىخوانيم كه پيامبر صلى الله عليه وآله در جنگ احزاب با اشاره نماز خواندند و حضرت على عليه السلام در بعضى از جنگها دستور مىدادند كه هنگام جنگ با ايماء و اشاره نماز بخوانند. امام كاظم عليه السلام در جواب شخصى كه پرسيد: اگر حيوان درندهاى به ما حمله كرد و وقت نماز تنگ بود چه كنيم؟ فرمودند: با همان وضعى كه داريد نماز بخوانيد، گرچه پشت به قبله باشد. [651] _____________________________ 651) تفسير نمونه، ج2، ص 148 ونورالثقلين، ج2،ص239. --------------------------------------------- پيام ها 1- نماز، در هيچ حالى ساقط نمىشود. «فان خفتم فرجالا او ركبانا» 2- در اسلام عسر و حرج نيست. وقتى امكان استقرار بدن و يا ايستادن به سوى قبله و يا ساير شرايط نباشد، حذف مىشوند. «فرجالا او ركبانا» 3- نماز، شكر نعمت است. «فاذكروااللّه كما علّمكم» 4- بعضى از مسائل را انسان نمىداند، ولى مىتواند به تجربه بدست آورد. ولى بعضى از مسائل را انسان نمىداند و نمىتواند كه بداند، مگر از طريق وحى. «ما لم تكونوا تعلمون» ونفرمود: «لا تعلمون» |
||
۳۱ خرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آيه 240 -------------------------------------------- آيه وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَ جاً وَصِيَّةً لِأَزْوَاجِهِمْ مَّتَعاً إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِى مَا فَعَلْنَ فِى أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَّعْرُوفٍ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ----------------------------------------- ترجمه و كسانى از شما كه در آستانه مرگ قرار مىگيرند و همسرانى از خود به جاى مىگذارند، دربارهى همسرانشان اين سفارش است كه تا يك سال، آنها را (با پرداخت هزينه زندگى) بهرهمند سازند و از خانه بيرون نكنند. ولى اگر آنها خود بيرون رفتند و تصميم شايستهاى دربارهى خودشان گرفتند، بر شما گناهى نيست و خداوند توانا و حكيم است. ----------------------------------------- نکته ها برخى مفسّران معتقدند نزول اين آيه، قبل از آيه عدّه [652] و قبل از آيه ارث مىباشد و با نزول آن آيات، اين آيه نسخ شده و يا به عبارتى تاريخِ عمل به آن پايان پذيرفته است. ولى برخى ديگر معتقدند آيات عدّه و ارث، مقدار ضرورى و واجب را مطرح كرده كه زن فلان مقدار حقّ ارث دارد و فلان مدّت نيز واجب است عدّه نگهدارد، ولى اين آيه را مىتوان در كنار وظيفهى واجب، به صورت يك عمل استحبابى قلمداد كرد. به اين معنا كه علاوه بر مدّت عدّه، اگر زن به احترام شوهر، خواست تا يك سال در خانه بماند، شوهر هم به احترام زن علاوه بر سهم ارث، مخارج يك سالهى او را از ثلث خود، كه درباره آن حقّ وصيّت دارد، بپردازد. [653] ___________________________ 652) بقره، 234 . 653) تفسير اطيبالبيان. ----------------------------------------- پيام ها 1- مردان، بخشى از مال خود را براى همسرانشان وصيّت كنند. «والذين يتوفون... وصيّة لازواجهم» 2- در وصيّت، همسر انسان بر ديگران اولويّت دارد. «وصيّة لازواجهم» 3- آينده زنان بيوه بايد تأمين شود. «متاعاً الى الحول» 4- هرگونه تصميم زن در انتخاب شوهر مجدّد، بايد عاقلانه و مشروع و با احراز مصلحت باشد. «فعلن فى انفسهنّ من معروف» 5 - تشريع احكام الهى، بر اساس حكمت است. «عزيز حكيم» |
||
۳۱ خرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آيه 241، 242 -------------------------------------------- آيه وَلِلْمُطَلَّقَتِ مَتَعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُتَّقِينَ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ ءَايَتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ --------------------------------------------- ترجمه و براى زنان طلاق داده شده، بهرهى مناسبى است كه ( پرداخت آن) بر مردانِ پرهيزكار سزاوار است. اين چنين خداوند آيات خود را براى شما تبيين مىكند، شايد كه انديشه كنيد. ------------------------------------------- نکته ها در آيات قبل، نحوهى پرداخت مهريه به زنان طلاق داده شده، قبل از آميزش و بعد از آن بيان شد. اين آيه يا در مورد كسانى است كه در ضمن عقد، مهريه آنان مشخّص نشده و قبل از آميزش طلاق داده مىشوند، و يا يك سفارش عاطفى و اخلاقى براى تمام موارد طلاق است كه علاوه بر پرداخت تمام يا نصف مهريه، هديهاى جداگانه براى جبران ناراحتىها و دلشكستگىهاى زن، از سوى شوهر به او پرداخت شود. البته اين يك دستور اخلاقى و استحبابى است كه سزاوار است متّقين و پرهيزگاران آنرا مراعات نمايند. به هر حال از جلمهى «حقّاً على المحسنين» در آيه 236 و «حقّاً على المتّقين» در اينجا و «لا تنسوا الفضل بينكم» آيه 237، مىتوان توجّه مخصوصِ اسلام را دربارهى حفظ حقوق وعواطف زنان مطلّقه بدست آورد. امام حسن عليه السلام به زنى كه طلاق داده بود، كنيزى را به عنوان هديه بخشيد. [654] _____________________________ 654) كافى، ج 6، ص 105. ------------------------------------------- پيام ها 1- در برخورد با زنان مطلقه، تقوا لازم است. «وللمطلّقات... حقّاً على المتّقين» 2- هديه دادن كه نقش كدورت زدايى و دلجويى دارد، نشانهى پرهيزكاران است. «متاعاً بالمعروف حقّاً على المتّقين» 3- در احكام و دستورات الهى، بايد انديشه نمود تا به مصالح آن پىبرد. «يبيّن اللّه لكم آياته لعلكم تعقلون» |
||
۳۱ خرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آيه 243 -------------------------------------------- آيه أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَرِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْيهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَ الْنَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ -------------------------------------------- ترجمه آيا نديدى كسانى را كه از ترس مرگ از خانههاى خود فرار كردند، در حالى كه هزاران نفر بودند، پس خداوند به آنها گفت: بميريد (و آنها مردند،) سپس آنان را زنده كرد (تا درس عبرتى براى آيندگان باشند؟) همانا خداوند نسبت به مردم احسان مىكند، ولى بيشتر مردم سپاس نمىگذارند. ------------------------------------------- نکته ها در شأن نزول اين آيه آمده است كه در يكى از شهرهاى شام كه حدود هفتاد هزار خانوار جمعيّت داشت، بيمارى طاعون پيدا شد و با سرعتى عجيب مردم را يكى پس از ديگرى از بين مىبرد. در اين ميان عدهاى از مردم [655] كه توانايى و امكانات كوچ داشتند، به اميد اينكه از مرگ نجات پيدا كنند از شهر خارج شدند،پروردگار، آنها را در همان بيابان به همان بيمارى نابود ساخت. از برخى روايات استفاده مىشود كه اصل بيمارى مزبور در آن شهر، به عنوان مجازات بود. زيرا وقتى رهبر و پيشواى آنان از آنها خواست كه خود را براى مبارزه و جهاد آماده كرده و از شهر خارج شوند، آنها به بهانه اينكه در منطقه جنگى مرض طاعون شايع است، از رفتن به ميدان جنگ خوددارى كردند و خداوند آنها را به همان چيزى كه بهانه فرار از جنگ قرار داده بودند، مبتلا ساخت. در برخى تفاسير و روايات [656] آمده است: وقتى حِزقيل نبى، يكى از پيامبران بنى اسرائيل، از آنجا عبور مىكرد از خداوند درخواست كرد كه آنها را زنده كند. خداوند دعاى او را اجابت كرد و آنها را مجدّداً زنده نمود و به زندگى باز گشتند. البته اين الطاف الهى، هشدار و درس عبرتى براى آيندگان تاريخ است كه انسان بفهمد و شكرگزار خداوند باشد. صاحب تفسير المنار، مرگ و حيات در آيه را به شكلى سمبوليك معنا كرده و آن را كنايه از بدست آوردن استقلال و از دست دادن آن دانسته است. صاحب تفسير الميزان، ضمن انتقاد شديد از اين طرز تفكّر مىفرمايد: بايد به ظاهر آيات معتقد بود وگرنه لازم مىآيد تمام معجزات وامور خارق العاده را توجيه يا تأويل نمائيم. ازآنجا كه شكر، تنها به زبان نيست، بلكه حقيقت شكر آن است كه نعمتهاى الهى را در جاى خود مصرف كنيم، لذا اكثر مردم شكرگزار واقعى نيستند. در آيه اگر مىفرمود: «اكثرهم لايشكرون» معنا اين بود كه اكثر آن مردم اهل شكر نبودند، ولى قرآن سيماى اكثر مردم در تمام اعصار را بيان مىكند، نه گروهى خاصّ را. «اكثر النّاس لايشكرون» شيعه، به رجعت و زنده شدن گروهى از افراد قبل از قيامت، اعتقاد دارد و علاوه بر صدها حديث، از آياتى همچون اين آيه، امكان وقوع آن را استفاده مىكند. _____________________________ 655) بگفته صاحب تفسير تبيان )ج2، ص282) تعدادشان از ده هزار بيشتر بوده است، زيرا عرب به بيش از ده هزار »اُلوف« وبه كمتر از آن »آلاف« مىگويد. 656) كافى، ج8، ص198. ------------------------------------------- پيام ها 1- به تاريخ بنگريم و از آن درس بگيريم. «ألَم تَرَ...» 2- در بيان تاريخ، آنچه مهم است عوامل عزّت و سقوط است، نه نام افراد و قبايل و مناطق. «الّذين خَرجوا من ديارهم» 3- آنجا كه اراده خداوند باشد، فرار كارساز نيست. «قال لهم اللّه موتوا» 4- خداوند در همين دنيا بارها مردگان را زنده كرده است. «ثم احياهم» 5 - فراز و نشيبها، مرگ و ميرها، زاد و ولدها و زندهشدنهاى مجدّد، همه نمونههايى از الطاف وفضل الهى است. «انّ اللّه لذو فضل» |
||
۳۱ خرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آيه 244 -------------------------------------------- آيه وَقَتِلُواْ فِى سَبِيلِ اللَّهِ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ------------------------------------------- ترجمه و در راه خداوند پيكار كنيد و بدانيد كه خداوند شنوا و داناست. ------------------------------------------- نکته ها در آيه قبل خوانديم كه فرار از جنگ، چاره ساز نيست و قهر خداوند مىتواند هزاران نفر فرارى را فرا گيرد. اين آيه مىفرمايد: اكنون كه مرگ و حيات به دست اوست، پس در راه او پيكار كنيد و بدانيد كه پاداش شما نزد او محفوظ است. زيرا او به آنچه بر شما مىگذرد، آگاه است. ------------------------------------------ پيام ها 1- جهاد و مبارزه، زمانى ارزش دارد كه براى خدا و در راه خدا باشد. جنگ از سر انتقام و براى اظهار قدرت و استثمار و كشور گشايى مقدّس نيست، بلكه ضد ارزش است. «قاتلوا فى سبيل اللّه» 2- جنگ در راه خدا، شكر نعمت حيات است. آيه قبل فرمود: خداوند آنان را زنده نمود، ولى شاكر نبودند. و اين آيه مىفرمايد: در راه خدا پيكار كنيد. بنابراين جهاد، نوعى شكر است. «لايشكرون... و قاتلوا» 3- توجّه به اينكه ما در محضر خدا هستيم، قوىترين عامل وانگيزه براى پيكار در ميدان جنگ است. «سميع عليم» 4- براى فرار از جهاد، عذرتراشى نكنيد. زيرا خداوند نيّت شما را مىداند و بهانههاى شما را مىشنود. «سميع عليم» |
||
۳۱ خرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آيه 245 -------------------------------------------- آيه مَنْ ذَا الَّذِى يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضعِفَهُ لَهُ أَضْعَافاً كَثِيرَةً وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْصُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ --------------------------------------------- ترجمه كيست كه به خداوند وام دهد، وامى نيكو تا خداوند آن را براى او چندين برابر بيافزايد و خداوند (روزى بندگان را) محدود و گسترده مىسازد، و به سوى او بازگردانده مىشويد. ------------------------------------------- نکته ها در تفاسير مختلف [657] آمده است كه اين آيه به دنيال آيه قبل كه مردم را به جهاد تشويق مىكرد، مؤمنان را به انفاق و وام ترغيب مىنمايد. زيرا همانگونه كه براى امنيّت و صيانت جامعه، نياز به جهاد و تلاش مخلصانه است، همچنين براى تأمين محرومان و تهيه وسايل جهاد، نياز به كمكهاى مادّى مىباشد. موضوع وام دادن به خدا، هفت بار در قرآن آمده است. تفسير مجمعالبيان [658]شرايطى را براى قرضالحسنه بيان كرده است. از آن جمله: 1- از مال حلال باشد.2- از مال سالم باشد. 3- براى مصرف ضرورى باشد.4- بىمنّت باشد. 5 - بىريا باشد.6- مخفيانه باشد. 7- با عشق وايثار پرداخت شود.8 - سريع پرداخت شود. 9- قرض دهنده خداوند را بر اين توفيق شكرگزار باشد. 10- آبروى گيرنده وام حفظ شود. «قرض»، در زبان عربى به معناى بريدن است و اينكه به وام، قرض مىگويند بخاطر آن است كه بخشى از مال بريده وبه ديگران داده مىشود تا دوباره باز پس گرفته شود. كلمه «بسط» به معناى گشايش و وسعت است و «بساط» به اجناسى گفته مىشود كه در زمين پهن شده باشد. جهاد، گاهى با جان است كه در آيه قبل مطرح شد وگاهى با مال است كه در اين آيه مطرح شده است. كلمه «كثير» در كنار كلمه «اضعاف»، نشانهى پاداش بسيار زياد است. و جمله «يضاعفه» بجاى «يضعفه» رمز مبالغه و ازدياد است. [659] تعبيرِ قرض به خداوند، نشان دهنده آن است كه پاداش قرض الحسنة بر عهده خداوند است. به جاى فرمان به قرض دادن، سؤال مىكند كه كيست كه به خداوند قرض دهد، تا مردم احساس اكراه و اجبار در خود نكنند، بلكه با ميل و رغبت و تشويق به ديگران قرض دهند. از آنجا كه انسان غريزه منفعت طلبى دارد، لذا خداوند براى تحريك انسان، از اين غريزه استفاده كرده و مىفرمايد: «فيضاعفه اضعافاً» به جاى «قرض به مردم» فرمود: «به خداوند قرض دهيد»، تا فقرا احساس كنند خداوند خودش را به جاى آنان گذاشته و احساس ضعف و ذلّت نكنند. با اينكه وجود ما و هرچه داريم از خداوند است، امّا خداوند گاهى خود را مشترى و گاهى قرض گيرنده معرفى مىكند تا ما را به اين كار تشويق نمايد. حضرت على عليه السلام فرمودند: جنود آسمانها و زمين از آن خداست، پس آيه قرض براى آزمايش شماست. [660] امام كاظم عليه السلام فرمود: از مصاديق قرض به خداوند، كمك مالى به امام معصوم است. [661] گر چه در آيه، قبض و بسط به خداوند نسبت داده شده است، ولى در روايات مىخوانيم: هر كه با مردم گشاده دست باشد، خداوند به او بسط مىدهد و هر كس با مردم بخل ورزد، خداوند نسبت به او تنگ مىگيرد. در روايات، پاداش قرض الحسنة هيجده برابر، ولى پاداش صدقه دهبرابر آمده است. [662] و دليل اين تفاوت چنين بيان شده است كه قرض را افراد محتاج مىگيرند، ولى هديه و بخشش گاهى به غير محتاج نيز داده مىشود. [663] به فرمودهى روايات: هركس بتواند قرض بدهد و ندهد، خداوند بوى بهشت را بر او حرام مىكند. [664] هنگامى كه اين آيه نازل شد: «من جاء بالحسنة فله خير منها» [665] هر كس كار خوبى آورد، بهتر از آن را پاداش مىگيرد. پيامبر صلى الله عليه وآله از خداوند تقاضاى ازدياد كرد، آيه نازل شد: «فله عشر امثالها» [666] ده برابر داده مىشود. باز درخواست نمود، آيه قرض الحسنه با جملهى «اضعافاً كثيرة» نازل شد. پيامبر متوجّه شد كه كثيرى كه خداوند مقدّر كند، قابل شماره نيست. [667] پاداش خدا به قرض دهندگان، هم در دنيا وهم در آخرت است. زيرا در كنار «اضعافاً كثيرة» مىفرمايد: «واليه يرجعون» گويا حساب قيامت، جدا از پاداشهاى دنيوى است. جلوى بدآموزى و سوء برداشت بايد گرفته شود. اگر در اوّل آيه خداوند با لحنى عاطفى از مردم قرض مىخواهد، بدنبال آن مىفرمايد: «واللّه يقبض و يبسط» تا مبادا گروهى همچون يهود خيال كنند كه خداوند فقير است و بگويند: «انّ اللّه فقير و نحن اغنياء» [668] و همچنين بدانند كه قرض گرفتن خدا، براى رشد انسان است، نه به خاطر نياز او. منافقان مىگفتند: به مسلمانان انفاق نكنيد تا از دور رسول خدا پراكنده شوند. قرآن در جواب آنها فرمود: آنها در چه باورى هستند، مگر نمىدانند خزائن آسمانها و زمين در دست خداوند است! [669] _______________________________ 657) تفسير كبير، كاشف ونمونه. 658) تفسير مجمعالبيان، ذيل آيهى 11 سوره حديد. 659) تفسير روحالمعانى. 660) نهجالبلاغه، خطبه 183. 661) تفسير روحالبيان، ج1، ص381. 662) بحار، ج74، ص311. 663) بحار، ج100، ص138. 664) بحار، ج100، ص138. 665) نمل، 89. 666) انعام، 160. 667) تفسير الميزان، ج2، ص310. 668) آلعمران، 181. 669) منافقون، 7. ------------------------------------------- پيام ها 1- كمك به خلق خدا، كمك به خداست. «يقرض اللّه» بجاى «يقرض الناس» 2- براى ترغيب مردم به كارهاى خير، تشويق لازم است. «فيضاعفه اضعافاً كثيرة» 3- اگر ما گشايش و تنگ دستى را بدست خدا بدانيم، راحت انفاق مىكنيم. «واللّه يقبض و يبصط» 4- اگر بدانيم كه ما به سوى او باز مىگرديم و هرچه دادهايم پس مىگيريم، راحت انفاق خواهيم كرد. «اليه ترجعون» |
||
۳۱ خرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آيه 246 -------------------------------------------- آيه أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِى إِسْرَءِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُواْ لِنَبِىٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكاً نُقَتِلْ فِى سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَتِلُواْ قَالُوا وَمَا لَنَآ أَلَّا نُقَتِلَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ وَ قَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيرِنَا وَأَبْنَآئِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْاْ إِلَّا قَلِيلاً مِّنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بَالْظَّلِمِينَ ----------------------------------------- ترجمه آيا نديدى گروهى از بزرگان بنىاسرائيل را كه بعد از موسى به پيامبر خود گفتند: براى ما زمامدار (و فرماندهى) برانگيز تا (تحت فرماندهى او) در راه خدا پيكار كنيم، او گفت: آيا احتمال مىدهيد كه اگر دستور جنگ به شما داده شود (نافرمانى كرده و) پيكار و جهاد نكنيد؟ گفتند: چگونه ممكن است در راه خدا پيكار نكنيم، در حالى كه از خانه و فرزندانمان رانده شدهايم؟ پس چون دستور جنگ بر آنان مقرّر گشت، جز عدّه اندكى، سرپيچى كردند و خداوند به ظالمان آگاه است. ------------------------------------------- نکته ها «مَلأ» به بزرگان واشرافى گفته مىشود كه هيبت آنها چشم وسينهها را پر مىكند. بنىاسرائيل بعد از حضرت موسى عليه السلام، به خاطر قانون شكنى و رفاه طلبى، مجدّداً تحت سلطه و فشار طاغوت قرار گرفته، آزادى و سرزمين خود را از دست دادند. آنها براى نجات از آوارگى و خارج شدن از زير يوغ طاغوت، تصميم به مبارزه گرفتند و از پيامبر خويش اشموئيل خواستند براى آنها فرمانده و اميرى را انتخاب كند تا به رهبرى او با طاغوت مبارزه كنند، ولى با همه اين ادعاها وقتى دستور صادر شد، همه آنها جز اندكى به ميدان نبرد پشت كرده و از آن دستور سرپيچى نمودند. ------------------------------------------------ پيام ها 1- مسلمانان بايد با دقّت تاريخ بنىاسرائيل را بنگرند و پند بگيرند. «ألم تَر» 2- وجود رهبر الهى، مانع پراكندگى، آوارگى و ستم پذيرى است. «من بعد موسى» 3- بعضى از انبيا، تنها براى گروهى از مردم رسالت داشتند، نه همهى مردم. «اذ قالوا لنبىّ لهم» [670] 4- فرمانده نظامى بايد از سوى رهبر آسمانى انتخاب و نصب شود. «ابعث لنا» پس دين از سياست جدا نيست. 5 - جنگ موفق، فرمانده لايق مىخواهد. «ابعث لنا ملكا» 6- براى نجات از طاغوتها بايد به انبياى الهى پناه برد. «قالوالنبى لهم» 7- تعهّد گرفتن از كسانى كه پيشنهادات اصلاحى دارند لازم است. «هل عسيتم» 8 - رهبر بايد آيندهنگر باشد و احتمال پيمان شكنى و فرار از مسئوليّت را از سوى مردم بدهد. «هل عسيتم» 9- جهاد براى رفع ظلم و دفاع از وطن، جهاد در راه خداست. «ومالنا الاّ نقاتل فى سبيل اللّه و قد اخرجنا من ديارنا وابنائنا» 10- پيدايش مشكلات، سبب بيدارى وحركت براى رهايى است. «اخرجنا» 11- ميدان مبارزه، عامل ارزيابى افراد پر ادّعا است. «توّلوا» خوش بود گرمحك تجربه آيد به ميان تا سيه روى شود هر كه در او غش باشد 12- پيمان شكنان و شعار دهندگان بىعمل، ظالمند. «عليم بالظالمين» 13- خداوند آگاه است، پس اين همه تظاهر براى چه؟! «واللّه عليمٌ» _____________________________________ 670) اگر مىفرمود: »نبيّهم« اشاره كمترى داشت كه پيامبر خاصّى است و همين كه فرمود: »لنبىّ لهم« اين اشاره تشديد مىشود. |
||
۳۱ خرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آيه 247 -------------------------------------------- آيه وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكاً قَالُواْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنْ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِى الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ يُؤْتِى مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَ سِعٌ عَلِيمٌ ----------------------------------------- ترجمه وپيامبرشان به آنها گفت: همانا خداوند «طالوت» را براى زمامدارى شما مبعوث (وانتخاب) كرده است، گفتند: چگونه او بر ما حكومت داشته باشد در حالى كه ما از او به فرمانروايى شايستهتريم و به او ثروت زيادى داده نشده است؟ پيامبرشان گفت: خداوند او را بر شما برگزيده و توان علمى و جسمى او را افزون نموده است وخداوند ملكش (فرماندهى ورهبرى) را به هر كس بخواهد مىبخشد وخداوند (احسانش) وسيع و (به لياقتها وتوانايىهاى افراد) آگاه است. ------------------------------------- نکته ها كلمه «واسع» يعنى خداوند بىنيازى است كه از هيچگونه بخششى عاجز نيست. گرچه بنىاسرائيل از پيامبرشان فرمانده نظامى براى رهبرى جنگ خواستند؛ «مَلكاً نقاتل فى سبيل اللّه» ولى از آنجا كه آنان بهانه گرفته وگفتند: طالوت را به سلطنت چه كار؟ معلوم مىشود كه او علاوه بر فرمانده نظامى، سلطان آنان نيز قرار گرفت. اين گروه ستمديده بنىاسرائيل با آنكه براى رهايى از چنگال ظالمان، از پيامبرشان درخواست تعيين فرمانده كرده بودند، ولى وقتى پيامبرشان طالوت را كه جوانى چوپان و فقير و گمنام بود، به فرماندهى و زمامدارى آنان تعيين نمود، گفتند: چگونه او مىتواند فرمانده ما باشد در حالى كه شهرت و ثروتى ندارد؟ و ما به جهت ثروت و دارايى كه داريم، از او لايقتريم! پيامبر وقتى بهانهگيرى آنها را به خاطر فقر وندارى طالوت شنيد، فرمود: بىگمان خدا او را بر شما برگزيده است واو توانايى علمى وقدرت بدنى و نيروى لازم براى فرماندهى جنگ را دارد. خداوند هركس را كه بخواهد بخاطر لياقت و استعدادهاى نهفتهاش فرماندهى مىبخشد. آرى، اگر نظر او به سنگى تعلق گيرد، جواهر مىشود واگر به خارى افتد، گل واگر به فقيرى نظر كند فرمانده مىشود. آيا چوپانى كه گوسفندانش گم مىشوند، لياقت فرماندهى دارد؟ در روايات آمده است: طالوت چوپانى بود كه در پى گوسفندان گمشدهاش از اطراف به سوى شهر آمده بود و به خدمت پيامبر رسيد و خداوند به پيامبر وحى كرد كه همين چوپان لياقت فرماندهى دارد و او را به مردم معرفى كن. شايد مراد از جملهى «بسطة فىالعلم» جامعيّت علوم باشد. يعنى او در بسيارى از علوم، اطلاعات گستردهاى داشت. ---------------------------------------- پيام ها 1- پيامبران بر اساس وحى، جانشين خود را انتخاب مىكنند. «ان اللّه قد بعث» 2- رهبرى كه خداوند تعيين كند، به نفع مردم است. «بعث لكم» 3- اگر مىخواهيد به آزادى و نجات برسيد، بايد رهبر الهى را بپذيريد. «انّ اللّه قد بعث لكم طالوت ملكا» 4- دين از سياست جدا نيست. انبيا مستقيماً در مسائل نظامى دخالت وفرمانده نظامى عزل ونصب مىكردند. «انّ اللّه قد بعث لكم» 5 - از استعدادهاى نهفته در افراد گمنام و فقير، غافل نباشيد. «قد بعث لكم» 6- نشانهى ايمان واقعى، تسليم خدا و رسول بودن است و بنىاسرائيل به خاطر پندار غلط تسليم نبودند. «انّى يكون له الملكعلينا» 7- يكى از امتحانات الهى، نحوه برخورد ما با رهبر الهى است. «قالوا انّى يكون...» 8 - خودبرتربينى، محكوم است. [671] «نحن احقّ بالملك منه» 9- نام و مقام و شهرنشينى، نشانه برترى نيست. در اين آيه از كسانى كه ملاك برترى را مال و مقام دانستهاند، انتقاد شده است. «لم يؤت سعة من المال» 10- انتخاب الهى، بر اساس لياقت است، نه گزاف و بيهوده.«ان اللّه اصطفاه عليكم وزاده بسطة فى العلم والجسم» 11- قدرت علمى و توانايى جسمى، دو شرط لازم براى فرماندهى لشكر است. «بسطة فى العلم و الجسم» 12- توانايى علمى، مهمتر از توانايى جسمى است. «زاده بسطة فى العلم و الجسم» ابتدا كلمهى «علم» آمد، سپس «جسم». 13- اعلم بودن، در گزينش يك اصل است. «بسطة فى العلم» 14- رهبر و مدير بايد زير دستان خود را توجيه كند و دليل كار و انتخاب خود را بازگو كرده و ابهامات را برطرف كند و نگويد اين حقّ من است كه هر كارى بخواهم انجام دهم. پيامبر دليل انتخاب طالوت را توانايى علمى وجسمى او بيان كرد. «زاده بسطة فى العلم و الجسم» 15- نه فقر وگمنامى، مانع لطف الهى است و نه ثروت وشهرت، باعث آن. «واللّه واسعٌ عليم» 16- سرچشمهى اكثر اعتراضات مردم، كوته نظرى و كوته فكرى است، ولى علم خداوند بىنهايت ونامحدود است. «واسع عليم» _____________________________ 671) چنانكه شيطان گفت: »انا خيرٌ منه« اعراف، 12. |
||
۳۱ خرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آيه 248 -------------------------------------------- آيه وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ ءَايَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ ءَالُ مُوسَى وَءَالُ هَرُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَئِكَةُ إِنَّ فِى ذَلِكَ لَأَيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُّؤْمِنِينَ --------------------------------------------- ترجمه وپيامبرشان به آنها گفت: نشانهى حكومت او اين است كه تابوت (عهد) به سوى شما خواهد آمد، (همان صندوقى كه) آرامشى از پروردگارتان و يادگارى از ميراث خاندان موسى وهارون در آن است، در حالى كه فرشتگان آنرا حمل مىكنند، همانا در اين موضوع، نشانهى روشنى براى شما است، اگر ايمان داشته باشيد. ------------------------------------------- نکته ها براى اينكه يهود به فرماندهى طالوت اطمينان و يقين پيدا كنند، پيامبرشان به آنها گفت: صندوق مقدّس بنىاسرائيل به آنها بازگردانده مىشود، تا نشانهاى براى انتخاب طالوت از سوى خداوند باشد. مراد از تابوت همان صندوق چوبى بود كه مادر موسى، نوزاد خود را در آن گذاشت و به فرمان خدا در آب نيل انداخت و مأموران فرعون صندوق را گرفته و نوزاد را با آن به نزد فرعون بردند. آن صندوق همچنان در دربار فرعون بود. وقتى موسى عليه السلام به پيامبرى رسيد، الواح تورات را در آن قرار داد و به هنگام رحلت نيز زره و ساير يادگارهاى خود را در آن گذاشت و به وصىّ خود «يوشعبننون» سپرد. اين صندوق، به صورت صندوقى مقدّس كه صندوق عهد نام گرفته بود، در ميان بنىاسرائيل بود و آن را در جنگها پيشاپيش سپاه حمل مىكردند، ولى كمكم قداست آن شكسته و مفقود شد. اين صندوق ربوده شده را در زمان رياست طالوت، خداوند از طريق ملائك به آنان بازگرداند تا موجب آرامش و اطمينان خاطر آنان باشد. [672] ___________________________ 672) در تورات، سفر خروج، فصل 37، درباره اين صندوق مطالبى آمده است. ----------------------------------------- پيام ها 1- سرچشمهى آرامش خداوند است، گرچه با وسائل باشد. «فيه سكينة من ربكم» 2- انسان هميشه به آرامش نياز دارد، به خصوص در آستانه رفتن به ميدان جهاد. «فيه سكينة من ربكم» [673] 3- رهبر الهى، نشانهى الهى لازم دارد. چون طالوت انتخاب شده از جانب خداوند بود، لازم بود نشانهاى الهى او را تأئيد كند. «تحمله الملائكة» 4- اگر صندوقى كه با بدن موسى و الواح تورات تماس داشته، مقدّس و آرام بخش است، پس مقدّس شمردن صندوقى كه بر روى قبر اولياى الهى است، خلاف قرآن نيست. زيرا در همه آن صندوقهايى كه در مشاهد مشرّفه است، «بقيّة ممّا ترك آلمحمّد صلى الله عليه وآله» قرار دارد. «بقية ممّا ترك آل موسى و آل هارون» 5 - حفظ آثار انبيا، ارزش داشته ومايهى آرامش خاطر وتبرّك است. «بقيةممّاترك» _________________________ 673) كلمه »سكينة« دراين آيه با توجّه به آيات قبل كه بنىاسرائيل عازم ميدان جهاد ودفاع بودند، نشانهى اهميّت و لزوم آرامش فكرى در جبهه است. |
||
۳۱ خرداد ۱۳۹۰
|
این عنوان قفل شده است!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |