در حال دیدن این عنوان: |
۲۲ کاربر مهمان
|
این عنوان قفل شده است!
|
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آيه 269 -------------------------------------------- آيه يُؤْتِى الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَآءُ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِىَ خَيْراً كَثِيراً وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُواْ الْأَلْبَبِ -------------------------------- ترجمه (خداوند) حكمت و بينش را به هر كس بخواهد (وشايسته ببيند) مىدهد و به هركس حكمت داده شود، همانا خيرى فراوان به او داده شده است و جز خردمندان (از اين نكته) متذكّر نمىگردند. ------------------------------- نکته ها «ألباب» جمع «لُبّ» به معناى مغز است و به همه انسانها «اولوا الالباب» نمىگويند، بلكه تنها به خردمندانى مىگويند كه عقل خود را بكار گيرند وراه زندگى و سعادت واقعى خود را بيابند. حكمت را به معنى معرفت و شناختِ اسرار و آگاهى از حقايق و رسيدن به حقّ دانستهاند كه خداوند به بعضى از افراد به خاطر پاكى و تقوى و تلاش عطا مىكند، تا آنان وسوسههاى شيطانى را از الهامات الهى باز شناخته و چاه را از راه و شعار را از شعور تشخيص دهند و اين خير كثير است. در روايات مىخوانيم: حكمت، معرفت و تفقّه در دين است. حكمت، اطاعت از خدا، شناخت امام وپرهيز از گناهان كبيره است. [746] ___________________________ 746) تفسير نورالثقلين، ج1، ص287. --------------------------------------- پيام ها 1- گرچه مال وثروت خير است، ولى خيرِ كثير، داشتنِ ديد وقدرت تشخيص است. كسانى كه از آن خير انفاق كنند به خير كثير مىرسند. «انفقوا...يؤتى الحكمة» 2- شيطان وعدهى فقر، و خداوند وعدهى مغفرت و فضل مىدهد. امّا تشخيص و انتخاب هريك از اين دو راه، حكمت لازم دارد. «يؤتى الحكمة» 3- همهى دنيا متاع قليل است، [747] ولى حكمت خير كثير است. اگر همه امكانات مادّى فداى دست يابى به حكمت و بينش صحيح گردد، ارزش دارد. «فقد اوتى خيراً كثيرا» 4- حكمت هديهاى كليدى و مادر همهى خيرات است. هركه آن را داشت چيزهاى زيادى خواهد داشت. «ومن يؤتى الحكمة فقد اوتى خيراً كثيراً» 5 - هر كسى به ارزش حكمت پى نمىبرد. «مايذّكّر الاّ اولوا الالباب» دنياگرايان بر مال و آمار و محاسبات مادّى تكيه مىكنند و سود و زيان را بر اساس مادّيات مىسنجند، ولى دورانديشان عاقل و راهشناسان انديشمند، از بعد ديگرى محاسبه مىكنند. _______________________________ 747) متاع الدنيا قليل« نساء، 77. |
||
۳۱ خرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آيه 270 -------------------------------------------- آيه وَمَآ أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِّن نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ وَ مَا لِلظَّلِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ ------------------------------------------- ترجمه وهر مالى را كه انفاق كردهايد، يا نذرى را كه نذر كردهايد، پس قطعاً خداوند آن را مىداند وبراى ستمگران هيچ ياورى نيست. ------------------------------------------- پيام ها 1- حال كه خداوند از انفاق ما با خبر است، پس بهترين مال را با والاترين اهداف خرج كنيم. «ما انفقتم... فان اللّه يعلمه» 2- انفاق، مخصوص ثروتمندان واموال زياد نيست، مال كم را نيز انفاق كنيد. «من نفقة» گاهى يك برگ زرد پائيزى، كشتى چندين مورچه در حوض مىشود. 3- ايمان به اينكه خداوند مىداند، بهترين دلگرمى براى انفاق وعمل به تعهّدات ونذرهاست. «فان اللّه يعلمه» 4- تشويق و هشدار، در كنار هم عامل رشد است. جمله «فانّ اللّه يعلمه» عامل تشويق، و جمله «ما للظالمين من انصار» هشدار است. 5 - وفاى به نذر، واجب و ترك آن ظلم است. «نذرتم... ما للظالمين» 6- ظلم به خود، راه توبه و كفّاره دارد، ولى در ظلمى كه به محرومان به خاطر ترك انفاق مىشود، ظالم هيچ ياورى ندارد. «وما للظالمين من انصار» 7- شفاعت، شامل حال افراد بخيل نمىشود. [748] «وما للظالمين من انصار» 8 - اگر انگيزه بخل، استمداد و يارى خواستن از مال ومردم باشد، بدانيد هرگاه قهر خداوند بيايد، نه مال و نه مردم كارآيى ندارند. «ماللظالمين من انصار» 9- جرم، با جريمه بايد متناسب باشد. كسى كه در دنيا با انفاق، يار ديگران نيست، در آخرت هم ديگران ياور او نخواهند بود. «ما للظالمين من انصار» ___________________________ 748) همچنان كه در سوره مدثّر آيه 48 آمده است: »ولم نك نطعم المسكين... فما تنفعهم شفاعة الشافعين« شفاعت شفيعان، آنان را )كسانى كه انفاق نمىكنند( سود نمىرساند. |
||
۳۱ خرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آيه 271 -------------------------------------------- آيه إِنْ تُبْدُواْ الْصَّدَقَتِ فَنِعِمَّا هِىَ وَإِنْ تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَآءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَيُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئَاتِكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ------------------------------------------- ترجمه اگر صدقات را آشكارا بدهيد، پس آن كار خوبى است، ولى اگر آنها را مخفى ساخته وبه نيازمندان بدهيد، پس اين براى شما بهتر است وقسمتى از گناهان شما را مىزدايد و خداوند به آنچه انجام مىدهيد آگاه است. ----------------------------------------- نکته ها امام باقر عليه السلام ذيل اين آيه فرمود: زكات واجب را علنى پرداخت كنيد، ولى زكات مستحبّ را مخفيانه بدهيد. [749] شايد دليل اين باشد كه زكات واجب يك وظيفه عمومى، معمولى و دور از ريا است. گرچه آيه در مورد كمكهاى مالى است، ولى در فرهنگ اسلام، به هر كار خيرى صدقه گفته مىشود. حتّى اگر سنگى را از ميان راه مسلمين كنار زديم، صدقه است. بنابراين كمك به محرومان از طريق علم و آبرو و وساطت نيز صدقه مىباشد. ___________________________ 749) تفسير نورالثقلين، ج1، ص289. --------------------------------------- پيام ها 1- انفاقِ علنى، سبب تشويق ديگران و رفع تهمت بخل از انسان و يك نوع تبليغ عملى است. «فنعمّاهى» 2- شرط رسيدگى به فقرا، مسلمان بودن آنها نيست. «فقراء» 3- با اينكه صدقات و زكات، مصارف زيادى دارد، لكن نام فقرا در آيه نشانه اولويّت آنان است. «تؤتوها الفقراء» 4- شما بايد به سراغ فقرا برويد، نه آنكه آنان به سراغ شما بيايند. «تؤتوها الفقراء» و نفرمود: «يأتكم الفقراء» 5 - انفاقِ پنهانى، از ريا و خودنمايى دور و به اخلاص نزديك است و آبروى گيرنده صدقه را محفوظ نگه مىدارد. «فهو خير لكم» 6- انسان، غريزه سودجويى وخيرخواهى دارد، گرچه در مصداق گاهى به سراغ شر مىرود. لذا پيامبران الهى، مصاديق ونمونههاى خير را براى انسان بيان كردهاند. «فهو خير لكم» 7- كمك به فقرا، بخشى از گناهان صغيره را مىبخشد. «يكفّر عنكم من سيئاتكم» «سيّئات» در قرآن در برابر گناهان كبيره آمده وبه گناهان صغيره گفته مىشود. 8 - آن [750] چه مهم است علم خداست، نه اطلاع و آگاهى مردم. «واللّه بما تعملون خبير» _______________________________ 750) ان تجتنبوا كبائر ما تنهون... نكفّر عنكم سيئاتكم...« نساء، 31. |
||
۳۱ خرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آيه 272 -------------------------------------------- آيه لَّيْسَ عَلَيْكَ هُدَيهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدى مَنْ يَشَآءُ وَمَا تُنْفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ وَمَا تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَآءَ وَجْهِ اللَّهِ وَمَا تُنْفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ ----------------------------------------- ترجمه هدايت يافتن آنان بر عهده تو نيست، بلكه خداوند هر كه را بخواهد (و شايسته باشد) هدايت مىكند. وآنچه را از خوبىها انفاق كنيد، به نفع خودتان است. و جز براى كسب رضاى خدا انفاق نكنيد و (پاداش) آنچه از خوبىها انفاق كنيد به طور كامل به شما داده خواهد شد و بر شما ستم نخواهد شد. --------------------------------------- نکته ها در تفسير مجمعالبيان و كبير فخر رازى، شأن نزولهايى براى آيه ذكر شده است كه از مفاد آنها بر مىآيد كه مسلمانان در انفاق به فقراى مشرك و غير مسلمان شك داشتند، وقتى از رسول خدا صلى الله عليه وآله پرسيدند، اين آيه نازل شد. ضمناً در سيرهى عملى پيامبراكرم صلى الله عليه وآله واهل بيت او عليهم السلام نمونههاى زيادى از كمك به غير مسلمانان مشاهده مىشود كه حتّى براى كسانى كه به آن بزرگواران ناسزا مىگفتند ويا حقّ آنان را غصب كرده بودند، دلسوز وخيرخواه بودند. ---------------------------------------- پيام ها 1- از ايجاد فشار اقتصادى و ترك انفاق، براى ايمان آوردن كفّار استفاده نكنيد. «ليس عليك هداهم... وما تنفقوا من خير فلانفسكم» 2- هدايت، توفيق الهى است كه تنها شامل دلهاى آماده مىشود. «يهدى من يشاء» 3- رسيدگى به محرومان، يك وظيفه انسانى است. پس بر غير مسلمانان نيز انفاق كنيد. «وما تنفقوا من خير فلانفسكم» 4- اسلام، مكتب انسان دوستى است و فقر و محروميّت را حتّى براى غير مسلمانان نيز نمىپسندد. «وما تنفقوا من خير فلانفسكم» 5 - فايدهى انفاق به خودتان باز مىگردد و روح سخاوت را در شما زنده مىكند. با انفاق از پيدايش اختلافات طبقاتى و انفجارهاى اجتماعى جلوگيرى شده و در جامعه ايجاد محبّت مىگردد. انفاق مايه محروميّت شما نيست، بلكه سبب مصونيّت شماست. «فلانفسكم» 6- جز براى خداوند انفاق نكنيد. زيرا تمام فوائد و آثار اين جهانى، دير يا زود از ميان مىرود، ولى اگر انفاق براى خدا باشد، تا ابد از بركات آن بهرهمند خواهيد بود. «الا ابتغاء وجه اللّه» 7- مال ودارايى خير است. «ما تنفقوا من خير» 8 - در انفاق دست و دل باز باشيد. زيرا آنچه انفاق مىكنيد، بدون كم و كاست بازخواهيد گرفت. «يوفّ اليكم» 9- بهرهگيرى در قيامت، زمانى است كه هدف از انفاق تنها رضاى خدا باشد. «الاّ ابتغاء وجه اللّه... يوفّ اليكم» |
||
۳۱ خرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آيه 273 -------------------------------------------- آيه لِلْفُقَرَآءِ الَّذِينَ أُحْصِرُواْ فِى سَبِيلِ اللَّهِ لَايَسْتَطِيعُونَ ضَرْباً فِى الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَآءَ مِنَ الْتَعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَهُمْ لَايَسْئَلُونَ الْنَّاسَ إِلْحَافاً وَمَا تُنْفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ --------------------------------------------- ترجمه (انفاق شما بايد) براى نيازمندانى باشد كه در راه خدا محصور شدهاند. (به خاطر دين خدا، از وطن آواره و يا در جبهههاى جهاد هستند.) توان حركت و سفر در زمين را (براى تأمين هزينه زندگى و يا كسب سرمايه براى تجارت) ندارند. از شدّت عفاف و آبرودارى، شخص بىاطلاع آنها را غنى مىپندارد، امّا تو آنها را از سيما و چهرههايشان مىشناسى. آنان هرگز با اصرار از مردم چيزى نمىخواهند. و هر چيز نيكو و خيرى را (به اين افراد) انفاق كنيد، پس قطعاً خداوند به آن آگاه است. ---------------------------------------------- نکته ها در برخى از تفاسير همچون تفسير كبير فخررازى، مجمعالبيان و قرطبى آمده كه اين آيه درباره اصحاب صُفّه نازل شده است. اصحاب صفّه تقريباً چهارصد نفر بودند كه از مكّه به مدينه هجرت كرده و چون در مدينه خانه و كاشانه و آشنايانى نداشتند، در كنار مسجد پيامبر روى صُفّه )سكّوئى بزرگ) زندگى مىكردند و اينان هميشه براى جهاد در راه خدا آماده بودند. ------------------------------------------- پيام ها 1- فقرا، در اموال اغنيا حقّى دارند. «للفقراء» 2- بايد به مجاهدان وكسانى كه به خاطر فعاليّتهاى سياسى براى مبارزه با طاغوتها در محاصرهى زندانها وتبعيدگاهها قرار دارند ومهاجران بىپناه و همه كسانى كه در راه خدا دچار فقر شده وفرصت تلاش براى تأمين زندگى را ندارند، توجّه لازم صورت گيرد. «اُحصروا فى سبيلاللّه لايستطيعون ضرباً...» 3- كسانى كه مىتوانند با مسافرت و مهاجرت به نقطهاى ديگر زندگى خود را تأمين نمايند، نبايد منتظر انفاق مردم باشند. «لايستطيعون ضرباً فىالارض» 4- فقيران عفيف، پاكدامن وآبرودار، مورد ستايش خداوند هستند. «يحسبهم الجاهل اغنياء» 5 - فقراى گمنام و محترم، در اولويّت هستند. «تعرفهم بسيماهم» 6- حتّى اگر ضرورتى پيش آمد، باز هم سؤالِ با اصرار از مردم نداشته باشيد. «لايسئلون الناس الحافاً» تكدّىگرى، ناپسند است. 7- شرط انصاف نيست كه گروهى خود و تمام هستى خود را فدا كرده و در محاصره قرار گيرند، ولى گروه ديگر حتّى از انفاق به آنان تنگ نظرى داشته باشند. [751] «للفقراء الّذين اُحصروا» _________________________________ 751) بازنگرى اين آيه را كه تمام كردم، هنوز قلم را به زمين نگذاشته بودم كه شخصى وارد شد وروزنامهاى بدستم داد كه از سيماى فرزانگان مطلبى نوشته بود. ديدم كه با اين آيه بسيار سازگار است، لذا آنرا در پاورقى آوردم. آية اللّه ميرزا على آقا قاضى قدس سره استاد عرفان علامه طباطبايى قدس سره را در نجف اشرف ديدند كه از سبزى فروشى كاهوهاىپلاسيده ونامرغوب را خريدارى مىكند، از او پرسيدند: چرا اين كار را مىكنى؟ فرمود: اين مغازهدار شخص فقيرى است، مىخواهم به او كمك كنم، لكن ميل دارم كه هم آبرويش محفوظ بماند وهم به گرفتن مال بلا عوض عادت نكند! لذا اين كاهوها را از او مىخرم كه به نوايى برسد و براى من فرق زيادى ندارد كه كاهوى تازه مصرف كنم، يا كهنه. |
||
۳۱ خرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آيه 274 -------------------------------------------- آيه الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَ لَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالْنَّهَارِ سِرّاً وَعَلَا نِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ------------------------------------------ ترجمه كسانى كه اموال خود را در شب و روز، پنهان و آشكارا انفاق مىكنند، اجر و پاداششان نزد پروردگارشان است و نه ترسى براى آنهاست ونه غمگين مىشوند. ------------------------------------------ - نکته ها در تفاسير صافى، مجمعالبيان، قرطبى و كبير فخررازى آمده كه اين آيه در شأن حضرت على عليه السلام نازل شده است. هنگامى كه آن حضرت فقط چهار درهم ذخيره داشت، يك درهم را در روز، يك درهم را در شب، سومين آنرا مخفيانه، و چهارمين درهم را آشكارا در راه خدا انفاق نمود. البته وعدهى اين آيه، شامل همه كسانى مىشود كه اينگونه عمل كنند. چنين افرادى نه از فقر و تنگدستى بيم دارند، چون به وعدههاى خداوند ايمان داشته و به او توكّل مىكنند، و نه بخاطر انفاق، اندوهگين مىشوند، چون به رضايت الهى و آثار اخروى انفاق توجّه دارند. شايد دليل آنكه «ليل» بر «نهار» ويا «سرّ» بر «علانية» مقدّم شده است، آن باشد كه انفاقهاى پنهانى در دل شب ارزش بيشترى دارد. [752] اين آيه به منزلهى جمعبندى چهارده آيه گذشته است كه درباره انفاق بحث مىكرد. موضوعى كه هيچ موردى در قرآن اينگونه مفصّل بحث نشده است. آثار انفاق بر كسى پوشيده نيست، از جمله: تعديل ثروت وكم شدن اختلافات طبقاتى، ايجاد محبّت، شكوفايى روح سخاوت و بالاتر از همه قرب به خداوند. انفاق، علاوه بر انفاق مال و ثروت، شامل انفاقِ علم، آبرو و مقام نيز مىشود. كلمهى انفاق، در لغت به معناى پر كردن گودال و در اصطلاح، به معناى پر كردن و بر طرف نمودن كمبودهاى مالى است. يادآورى اين نكته لازم است كه توجّه اسلام به مسئله انفاق، به معناى گداپرورى و رواج تكدّىگرى نيست. زيرا در بسيارى از روايات، از كسانى كه بدون داشتن نياز، از ديگران درخواست كمك مىكنند، مذمّت شده واز سوى ديگر بهترين نوع انفاق، در اختيار قراردادن ابزار كار به جاى پول دادن، معرفى شده است. _________________________ 752) تفسير مراغى. ------------------------------------- پيام ها 1- داشتن روحيّهى انفاق و سخاوت مهم است، نه يكى دو بار انفاق آنهم از روى ترحّم. «ينفقون» فعل مضارع بر استمرار دلالت دارد. 2- تعيين نشدن اجر الهى، نشانهى گستردگى آن است. «اجرهم» 3- وعدههاى الهى، بهترين مشوّق انسان در كارهاى نيك است. «فلهم اجرهم» 4- آرامش و امنيّت، از بركات انفاق است. «لاخوف عليهم ولا هم يحزنون» |
||
۳۱ خرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آيه 275 -------------------------------------------- آيه الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَو اْ لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِى يَتَخَبَّطُهُ الْشَّيْطَنُ مِنَ الْمَسِّ ذَ لِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الْرِّبَو اْ وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الْرِّبَو اْ فَمَنْ جَآءَهُ مَوْعِظَةٌ مِّنْ رَّبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُوْلَئِكَ أَصْحَبُ الْنَّارِ هُمْ فِيهَا خَلِدُونَ --------------------------------------------- ترجمه كسانى كه ربا مىخورند، (در قيامت از قبرها) بر نمىخيزند مگر همانند برخاستن كسى كه بر اثر تماس شيطان، آشفته وديوانه شده است. (نمىتواند تعادل خود را حفظ كند، گاهى زمين مىخورد و گاهى بر مىخيزد.) اين (آسيب) بدان سبب است كه گفتند: داد و ستد نيز مانند ربا است. در حالى كه خداوند خريد و فروش را حلال و ربا را حرام كرده است. پس هركس كه موعظهاى از پروردگارش به او رسيد و (از رباخوارى) خوددارى كرد، آنچه در گذشته (از طريق ربا بدست آورده) مال اوست، و كار او به خدا واگذار مىشود. امّا كسانى كه (دوباره به رباخوارى) بازگردند، آنان اهل آتش خواهند بود و در آن جاودانه مىمانند. ------------------------------------------- نکته ها «ربا»، در لغت به معناى زيادى وافزايش است. و در شريعت اسلام به معناى زياده گرفتن در وام يا بيع است. مورد ربا، يا پول است يا جنس. گاهى پول را قرض مىدهد و بيش از آنچه داده باز پس مىگيرد، كه اين رباى در وام است و گاهى جنسى را مىدهد و مقدار بيشترى از همان جنس را تحويل مىگيرد، كه اين نيز در مواردى ربا مىشود. رباخوار، به كسى تشبيه شده كه شيطان او را خبط كرده است. «خَبط» به معناى افتادن و برخاستن و عدم تعادل به هنگام حركت است. رباخوار در قيامت همچون ديوانگان محشور مىشود، چرا كه در دنيا روش او باعث بهم خوردن تعادل جامعه گرديده است. ثروت پرستى، چشم عقلش را كور كرده و با عمل خود چنان اختلافات طبقاتى و كينه را بر مىانگيزد كه فقر و كينه سبب انفجار شده و اصل مالكيّت را نيز متزلزل مىكند. براى اين افراد، گويا ربا اصل و خريد و فروش فرع است، فلذا مىگويند: بيع و معامله هم مثل رباست و تفاوتى ندارند. انتقاد از رباخوارى، ربا گرفتن و ربا دادن، از ابتداى اسلام مطرح بوده است. در سوره روم كه در مكّه نازل شده است، مىفرمايد: «و ما اوتيتم من ربا ليربوا فى اموال النّاس فلايربوا عند اللّه» [753] يعنى آنچه به قصد ربا مىدهيد تا براى شما در اموال مردم بيفزايد، بدانيد كه نزد خداوند افزون نمىشود. سپس در سورهى آلعمران با فرمان «لاتأكلوا الرّبا» [754] از آن نهى گرديده و بيشترين انتقاد از رباخوارى در همين آيات آمده است. ضمناً آيه «وأخذهم الرّبا وقد نُهوا عنه» [755] ، يادآور مىشود كه در مذهب يهود نيز «ربا» حرام بوده، همچنان كه اين حرمت در تورات [756]ذكر شده است. آيات مربوط به ربا، بدنبال آيات انفاق آمد، تا دو جهت خير وشر را كه توسط مال و ثروت پديد مىآيد مطرح كند. انفاق يعنى دادن بلاعوض و ربا يعنى گرفتن بلاعوض. هر آثار خوبى كه انفاق دارد، مقابلش آثار سوئى است كه ربا در جامعه پديد مىآورد. به همين جهت قرآن مىفرمايد: «يمحق اللّه الرّبا و يُربِى الصّدقات» خداوند ثروت بدست آمده از ربا را نابود، ولى صدقات را افزايش مىدهد. تهديدهايى كه در قرآن براى اخذ ربا و پذيرش حاكميّت طاغوت آمده،براى قتل، ظلم، شرب خمر، قمار و زنا نيامده است. [757] حرمت ربا نزد تمام فرق اسلامى، قطعى واز گناهان كبيره است. وقتى به امام صادق عليه السلام خبر دادند كه فلانى رباخوار است، فرمود: اگر قدرت مىداشتم گردنش را مىزدم. [758] همچنان كه حضرت على عليه السلام وقتى با رباخوارى مواجه شد، از او خواست توبه كند، وقتى توبه كرد او را رها نمود و به دنبال آن فرمود: رباخوار را بايد از عمل خود توبه دهند، همچنان كه از شرك توبه مىدهند. از امام باقر عليه السلام نقل شده است كه فرمود: خبيثترين درآمدها، رباخوارى است. [759] و رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمودهاند: هرگاه خداوند ارادهى هلاك قريهاى را داشته باشد، رباخوارى در آن قريه ظاهر مىشود. [760] و خداوند، فرد رباخوار، وكيل، شاهد و كاتب ربا را لعنت نموده است. [761] در حديث مىخوانيم: رباخواران، در قيامت همچون ديوانگان محشور مىشوند. [762] امام صادق عليه السلام علّت تكرار آيات ربا را آماده سازى ثروتمندان براى كار خير و صدقات مىداند و مىفرمايد: چون از يكسو «ربا» حرام است و از طرف ديگر كنز و انباشتن ثروت به صورت راكد نيز حرام است، پس چارهاى براى ثروتمندان جز انفاق و يا كارهاى توليدى مفيد باقى نمىماند. [763] همچنان كه دربارهى علّت تحريم ربا گفتهاند: رباخوارى مانع جريان پول در مسير توليد و كارهاى عام المنفعه است و به جاى تلاش و فكر و بازو، فقط از سود پول بهرهگيرى مىشود، لذا ربا تحريم شده است. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمودند: «لو كان الرّبا حلالا لترك الناس التجارات» اگر ربا حلال بود، مردم كسب و كار را رها مىكردند. [764]و از امام رضا عليه السلام نيز روايت شده است كه فرمودند: اگر ربا شيوع پيدا كند راه قرض دادن بسته مىشود. [765] ضمناً چون احتمال در دام ربا افتادن در امور اقتصادى زياد است، در حديث مىخوانيم: «من اتّجر بغير فقه فقد ارتطم فىالربا» [766]هركس بدون دانش و آگاهى از مسائل تجارى وارد تجارت شود، گرفتار ربا مىشود. آثار ربا: گرفتن پول اضافى، بدون انجام كارى مفيد و يا مشاركت در توليد، نوعى ظلم و اجحاف است كه موجب پيدايش دشمنى و قساوت مىشود. ربا دهنده به جهت بدهىهاى تصاعدى، گاهى ورشكست و مجبور به قبول انواع ذلّتها و اسارتها مىشود. [767] ربا، تعادل جامعه را بهم زده و موجب تقسيم جامعه به دو قطب مستكبر و مستضعف مىشود. [768] با توجّه به اين آثار تخريبى، نه تنها در شريعت اسلام، بلكه در تمام اديان آسمانى ربا تحريم شده است. امّا برخى به بهانههايى مىخواهند ربا را توجيه كنند و به دنبال راه فرار هستند. كلاه شرعى ساختن، همانند حيله يهود براى گرفتن ماهى در روز شنبه كه در آيات قبل ماجراى آن بيان شد، نوعى بازى بيش نيست و قرآن از اين گونه بازىها انتقاد كرده است. ربا، آثار تخريبى خود را دارد هرچند كه جوامع انسانى آن را در سيستم اقتصادى خود پذيرفته باشند. علّت پيشرفت جوامع غربى، توجّه به علم و صنعت است، نه اينكه رباخوارى موجب ترقّى آنها شده باشد. _______________________________ 753) روم، 39. 754) آل عمران، 130 . 755) نساء، 161 . 756) تورات، سِفر خروج، فصل 23 جمله 25 و سِفر لاويان، فصل 25. 757) تفسير الميزان، ذيل آيه. 758) وسائل، ج12، ص429 . 759) كافى، ج5، ص147 . 760) كنز العمّال، ج4، ص104 . 761) وسائل، ج12، ص430 . 762) تفسير درالمنثور، ج2، ص102. 763) وسائل، ج12، ص423 . 764) وسائل، ج12، ص424 و بحار، ج103، ص119 . 765) الحياة، ج4، ص334 . 766) نهجالبلاغه، قصار 447. 767) تفسير مراغى، ذيل آيه. 768) تفسير الميزان. --------------------------------------------- پيام ها 1- رباخواران، از تعادل روحى و روانى برخوردار نيستند و جامعه را نيز از تعادل اقتصادى خارج مىسازند. «كما يقوم الذى يتخبّطه الشيطان» 2- تشبيه بيع حلال به رباى حرام، نشانهى عدم تعادل فكرى آنان است. «يتخبّطه الشيطان... بانّهم قالوا انّما البيع مثل الربا» 3- شيطان، قدرت تصرف بر درون انسان را دارد. «يتخبّطه الشيطان من المَس» 4- توجيه گناه، راه را براى انجام گناه باز مىكند. «انّماالبيع مثل الربا» 5 - تا قبل از ابلاغ تكيف، مسئوليّتى نيست. «فمن جائه موعظة من ربّه» 6- احكام الهى، در جهت پند وتربيت مردم است. «جائه موعظة من ربّه» 7- قانون امروز، شامل گذشته افراد نمىشود. «فله ما سَلف» 8 - از گناه ناآگاهان اغماض مىشود، ولى از آگاهانِ مغرض و مُصرّ هرگز. «ومَن عاد فاولئك اصحاب النّار» |
||
۳۱ خرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آيه 276 -------------------------------------------- آيه يَمْحَقُ اللَّهُ الْرِّبَو اْ وَيُرْبِى الْصَّدَقَتِ وَاللَّهُ لَايُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ --------------------------------------- ترجمه خداوند ربا را نابود مىكند، ولى صدقات را افزايش مىدهد و خداوند هيچ انسان ناسپاس وكافرِ گنهكارى را دوست نمىدارد. --------------------------------------- نکته ها كلمهى «محق» به معناى نقصان تدريجى است و مُحاق به ماه گفته مىشود كه نورش در شبهاى آخر آنچنان كاهش يافته كه ديده نمىشود. و در مقابل، «ربا» به معنى رشد تدريجى است. اين آيه يادآور مىشود كه هرچند رباخوار به قصد انباشت ثروت، از ديگران ربا مىگيرد، ولى خداوند بركت و آثار خوبى كه بايد ازدياد مال داشته باشد از ربا مىگيرد. لازم نيست خود مال رَبَوى از بين برود، بلكه اهدافى كه از افزايش ثروت در نظر است از بين مىرود. در نظام رَبَوى، سعادت، محبّت و امنيّت نيست و چه بسيار ثروتمندانى كه از سرمايه خود، هيچ نوع راحتى و آرامش و يا محبوبيّتى بدست نمىآورند، ولى در نظامى كه در آن انفاق، صدقه و قرضالحسنه رايج باشد، آن جامعه از بركات زيادى برخوردار است. در آن نظام، فقرا مأيوس نبوده و اغنيا در فكر تكاثر نيستند. محرومان به فكر انتقام و سرقت، و اغنيا نگران حراست و حفاظت اموال خود نمىباشند و جامعه از يك تعادل نسبى همراه با الفت و رحمت و تفاهم و امنيّت برخوردار خواهد بود. در تفسير كبير فخررازى آمده است: وقتى رباخوار، عواطف و عدالت انسانى را در خود محو كند، خود و اموالش مورد نفرين فقرا قرار مىگيرد و كينه و انتقام و توطئه سرقت هر لحظه او را تهديد مىكند و اين نمونهاى از آن نابودى است كه در آيه مطرح شده است. ---------------------------------------- پيام ها 1- به رشد ظاهرى ثروت خيره نشويد، نظام اقتصادى بر اساس ربا روبه نابودى است. «يمحق اللّه الربا» 2- نابود كردن مال ربوى، از سنّتهاى الهى است. «يمحق اللّه الربا» فعل مضارع نشانهى استمرار است. 3- رواج صدقه وزكات، سبب رشد واستوارى اقتصاد است. «يربى الصدقات» 4- رباخوار، از رحمت و محبّت الهى محروم است. «انّ اللّه لايحبّ كلّ كفّار اثيم» 5 - رباخوار، بسيار ناسپاس و گنهكار است. او با گرفتن ربا خود را ضامن مردم، زندگى خود را حرام، عباداتش را باطل، و حرص و طمع قساوت را بر خود حاكم مىگرداند. «كفّار اثيم» |
||
۳۱ خرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آيه 277 -------------------------------------------- آيه إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ الْصَّلِحَتِ وَأَقَامُواْ الْصَّلَو ةَ وَ ءَاتَوُاْ الْزَّكَو ةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَاهُمْ يَحْزَنُونَ ----------------------------------------- ترجمه همانا كسانى كه ايمان آورده و كارهاى نيكو انجام دادهاند و نماز برپا داشته و زكات پرداختهاند، پاداششان نزد پروردگارشان (محفوظ) است و نه ترسى بر آنهاست و نه غمگين مىشوند. ----------------------------------------- نکته ها اين آيه، برابر رباخواران كه «كفّار اثيم» هستند، سيماى مؤمنان را ترسيم مىكند كه عمل صالح انجام داده و نماز را بر پاى مىدارند و زكات پرداخت مىكنند. تا اشاره به اين باشد كه زمينهى برچيده شدن ربا در جامعه، توجّه به ايمان وعمل صالح واحياى نماز وزكات است. مردم چهار گروهند: 1- گروهى ايمان آورده و عمل صالح انجام مىدهند كه اينان «مؤمنانند». 2- گروهى، نه ايمان آورده ونه كار شايسته انجام مىدهند كه اينان «كافرانند». 3- گروهى ايمان دارند، ولى عمل صالح ندارند كه اينان «فاسقانند». 4- گروهى ايمان ندارند، ولى اظهار ايمان مىكنند و در ظاهر كار نيك انجام مىدهند كه اينان «منافقانند». اگر رباخواران از خدا و مردم بريدهاند، امّا در مقابل، كسانى هستند كه اهل ايمان و عمل صالح بوده و از طريق نماز، با خداوند مرتبط مىباشند و با پرداخت زكات با مردم پيوند دارند. ------------------------------------------ پيام ها 1- اسلام در كنار مسائل عبادى وفردى، به مسائل اقتصادى ومردمى نيز توجّه دارد. نماز وزكات در كنار هم مطرحند. «اقاموا الصلوة و اتوا الزكاة» 2- ذكر نماز وزكات بعد از عمل صالح، نشانه آن است كه در ميان كارهاى شايسته حساب اين دو جداست. «عملوا الصالحات و اقاموا الصلوة و اتوا الزكاة» 3- تشويق نيكوكاران بدنبال تهديد بدكاران، يك اصل تربيتى است. «لهم اجرهم عند ربّهم» 4- هوشمند كسى است كه در محاسبات، تنها به موجودى امروز كه در دست دارد ننگرد، بلكه به آينده وذخيرههايى كه نزد خداوند است توجّه داشته باشد. «عند ربّهم» 5 - پروردگار، به مؤمنانى كه اهل عمل صالح ونماز وزكاتند، نظر ويژهاى دارد. كلمه «ربّهم» اشاره به لطف خاصّ اوست. 6- وعدههاى الهى، انگيزهى عمل صالح است. «لهم اجرهم عند ربّهم» 7- امنيّت وآرامش واقعى، در سايهى ايمان وعمل صالح وپيوند با خدا ومردم است. «لاخوف عليهم و لا هم يحزنون» 8 - عوامل آرامش، ايمان، عمل صالح، نماز وزكات است. «امنوا و عملوا الصالحات و اقاموا الصلوة و اتوا الزكوة... لاخوف عليهم ولا هم يحزنون» |
||
۳۱ خرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره بقره آيه 278 -------------------------------------------- آيه يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِىَ مِنَ الْرِّبَو اْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ --------------------------------------- ترجمه اى كسانى كه ايمان آوردهايد! تقواى الهى پيشه كنيد و آنچه را از (مطالبات) ربا باقى مانده است، رها كنيد، اگر ايمان داريد. ------------------------------------- نکته ها در آيات قبل به مفاسد ربا اشاره شد كه ربا فرد وجامعه را از تعادل خارج و آشفته مىكند؛ «يتخبّطه الشيطان» وروشن شد كه ربا در حقيقت كم شدن است، نه زياد شدن؛ «يمحق الربا» اكنون نهى از ربا را صريحاً بيان مىكند. «ذروا مابقى من الربا» در تفاسيرِ مجمع البيان، الميزان و مراغى نقل شده است كه وقتى آيه تحريم ربا نازل شد، برخى از صحابه همانند خالدبن وليد، عباس وعثمان، از مردم مقدارى طلب از بابت ربا داشتند، آنها در مورد طلبكارى خود، از پيامبر صلى الله عليه وآله كسب تكليف كردند و آيه فوق نازل شد. پيامبر صلى الله عليه وآله بعد از نزول اين آيه فرمود: عباس، عموى من نيز حقّ مطالبه ربا ندارد و قبل از همه، بايد خويشان من دست از ربا بردارند. همچنان كه در طى خطبهاى فرمود: «وكلّ ربا فى الجاهلية موضوع تحت قدمىّ هاتين و اوّل ربا اَضع ربا العباس» تمام رباهاى مقرّر در دوره جاهليّت را زير پاى مىاندازم و از همه پيشتر رباهايى كه براى عباس است. [769] __________________________ 769) تفسير فى ظلال القرآن. -------------------------------------- پيام ها 1- رباخوارى، از عادات زمان جاهليّت بود كه مسلمانان صدر اسلام نيز به آن آلوده بودند. «يا ايها الذين آمنوا... ذروا» 2- تقوا، مرحلهاى بالاتر از ايمان است. «يا ايها الذين آمنوا اتّقوا اللّه» 3- رباخوار، مالك بهره نمىشود واسلام سود رَبَوى را به رسميّت نمىشناسد. «ذروا مابقى من الربا» 4- لازمهى ايمان وتقوا، صرف نظر كردن از مال حرام است. «ان كنتم مؤمنين» |
||
۳۱ خرداد ۱۳۹۰
|
این عنوان قفل شده است!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |