در حال دیدن این عنوان: |
۵۹ کاربر مهمان
|
این عنوان قفل شده است!
|
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 52 ----------------------------------------------- آيه وَلَقَدْ جِئْنَهُم بِكِتَبٍ فَصَّلْنَهُ عَلَى عِلْمٍ هُدىً وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ---------------------------------------------- ترجمه و حال آنكه در حقيقت ما برايشان كتابى آورديم كه آن را بر اساس علم (آگاهانه)، تفصيل داديم تا هدايت و رحمتى براى اهل ايمان باشد. ---------------------------------------------- نکته ها حضرت على عليه السلام مىفرمايد: «انّ اللّه سبحانه لم يعظ احداً بمثل هذا القرآن...» خداوند هيچ كس را به مانند قرآن موعظه نكرده است، زيرا قرآن، ريسمان محكم و أمن الهى است، بهار قلبها و چشمهسار علم مىباشد و براى قلب و دل انسان، جلايى به جز قرآن نيست، با وجود اينكه ياددارندگان رفتند و مشتى فراموشكنندگان ماندند. [135] _______________________________ 135) نهج البلاغه، خطبه 176 ------------------------------------------------ پيام ها 1- خداوند به وسيله كتاب، اتمام حجّت كرده و انسان را از مغرور شدن به دنيا و فراموشى آخرت وانكار آيات، (در آيه قبل) نجات مىدهد. «لقدجئناهمبكتاب» صدها چراغ دارد و بيراهه مىرود بگذار تا بيفتد و بيند سزاى خويش 2- آوردن كتاب هدايت و رحمت، كار خداوند است كه آن را بخش بخش و به تدريج نازل كرده است. «لقد جئناهم بكتاب فصّلناه» 3- وحى خداوند، بر اساس علم الهى به نيازهاى انسان و جهان است. «بكتاب فصّلناه على علم» 4- كتاب و علم الهى، بسيار با عظمت است. «كتابٍ... علمٍ» هر دو نكره است. 5 - هدايت با قرآن، از بزرگترين رحمت و لطفهاى خداوند به مؤمنان است. «هدىً و رحمةً لقوم يؤمنون» 6- قرآن، هدايتگر اهل باور است، نه انسانهاى لجوج و بهانهگير. «لقوم يؤمنون» |
||
۲۹ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 53 ----------------------------------------------- آيه هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِى تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَآءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَآءَ فَيَشْفَعُواْ لَنَآ أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِى كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ -------------------------------------------- ترجمه آيا (كافران،) جز تأويل كتاب (تحقّق تهديدهاى قرآن)، انتظار ديگرى دارند؟ روزى كه تأويل كتاب (در قيامت و نشانههاى حساب و كتاب) فرارسد، كسانى كه آن روز را از پيش (در دنيا) فراموش كرده بودند، خواهند گفت: همانا رسولان پروردگارمان براى ما حقّ را آوردند، (ولى ما نپذيرفتيم) آيا براى ما شفعانى هست تا شفاعتمان كنند يا (ممكن است) ما به دنيا بازگردانده شويم تا كارى جز آنچه مىكرديم انجام دهيم؟ (اين حسرتها بىفايده است،) قطعاً آنان سرمايه خود را باخته و آنچه به دروغ مىساختند (و بتها را شفيعان خود مىپنداشتند)، از كف دادند. ------------------------------------------- نکته ها مراد از تأويل در اين آيه، به قرينهى جملات بعد، تحقّق تهديدها و وعدههاى الهى در مورد كيفر و پاداش در قيامت است. در آيهى 43 اين سوره، بهشتيان مىگفتند: «لقد جاءت رسل ربّنا بالحقّ»، اينجا نيز اهل دوزخ همين اقرار را دارند. چون آيهى قبل مربوط به نزول «كتاب» است، بعضى مفسّران گفتهاند: مراد از «نسوه» فراموش كردن كتاب آسمانى است. ------------------------------------------- پيام ها 1- خداوند در قرآن، منكران را توبيخ مىكند كه تا تحقّق تهديدهاى او را نبينند، ايمان نخواهند آورد. «هل ينظرون...» 2- نالهها، اعترافها و آرزوها در قيامت، به جايى نمىرسد. پس بايد در دنيا هشدارهاى قرآن را جدّى بگيريم. «يوم يأتى تأويله يقول...» 3- خسارت بزرگ، فراموش كردن قرآن و قيامت است. «نسوه» 4- قيامت، روز آگاهى و بيدارى است. «قد جاءت رسل ربّنا بالحقّ» 5 - رسالت پيامبران در مسير تربيت انسان و از شئون ربوبيّت خداوند است. «قد جاءت رسل ربّنا بالحقّ» 6- كافران، دين و آخرت را جدّى نمىگيرند، روز قيامت كه متوجّه خطاى خود مىشوند، آرزوى برگشت مىكنند، ولى اين آرزو، بيهوده است. «او نردّ فنعمل» در جاى ديگر مىفرمايد: آنان اگر هم بازگردند، همان كارها را ادامه مىدهند. «ولو ردّوا لعادوا لما نُهوا عنه» [136] 7- شفاعت براى همه نيست. «فهل لنا من شفعاء» 8 - در قيامت، خبرى از جلوه و تأثير طاغوتها، بتها، ثروتها و قدرتها نيست. «ضلّ عنهم...» _________________________________ 136) انعام، 28 |
||
۲۹ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 54 ----------------------------------------------- آيه إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِى خَلَقَ السَّمَوَ تِ وَالْأَرْضَ فِى سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِى الَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثاً وَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَلَمِينَ -------------------------------------------- ترجمه همانا پروردگار شما خداوندى است كه در شش روز (و دوران) آسمانها و زمين را آفريد و سپس بر عرش (جايگاه قدرت و تدبير جهان) مستولى شد. او روز را به وسيلهى شب كه به سرعت آنرا دنبال مىكند مىپوشاند و خورشيد و ماه وستارگان را (آفريد) كه تسليم فرمان اويند. آگاه باشيد كه آفرينش و تدبير تنها از آنِ اوست! خجسته و مبارك است خداوندى كه پروردگار جهانيان است. ------------------------------------------- نکته ها در آيهى قبل، سخن از محو شدن هر چيز و هر كس در قيامت بود، جز خداوند، «ضلّ عنهم...» در اينجا معرّفى پروردگار واقعى است. «يوم»، غير از «نهار» است. «نهار»، روزِ در برابر شب است، ولى «يوم»، گاهى به معناى روز است و گاهى به معناى شبانه روز و گاهى هم به روزگار و دوره، يوم گفته شده است و در اين آيه، معناى اخير مراد است. «تبارك» از «بركت»، به معناى بقا و ماندگارى است. «بَرَك»، سينهى شتر است، وقتى كه شتر سينهاش را بر زمين مىگذارد، نشانهى استقرار و ماندن اوست. آنگاه به هر صفتى كه پايدار و بادوام باشد و هر موجودى كه داراى عمر طولانى يا آثار مستمرّى باشد، بركت گفته شده است. «بِركه»، نيز جايى است كه مدّتى طولانى آب در آن مىماند و ذخيره مىشود. با توجّه به قرائن موجود در اين آيه و آيات ديگر قرآن، منظور از «خلق»، آفرينش نخستين و منظور از «امر»، جعل و وضع قوانين حاكم بر هستى است كه آفريدهها را در مسير خود هدايت مىكند. [137] «استوى على العرش»، كنايه از قدرت، سلطه، تدبير، هدايت و اداره كامل جهان است. در زبان فارسى هم، بر تخت نشاندن يا از تخت نشستن، يعنى بر اوضاع مسلّط شدن و قدرت و حكومت را به دست گرفتن. البتّه ممكن است «عرش»، كنايه از جهان ماوراى ماده و «كرسىّ» كنايه از جهان مادّه باشد، چنانكه در آيةالكرسى مىخوانيم: «وسع كرسيّه السموات و الارض». [138] همان گونه كه خداوند خورشيد و ماه و ستارگان را براى هدايت و استفادهى مخلوقات مسخّر آنان قرار داد، رسالت وامامت واهلبيت عليهم السلام را نيز در مسير استفاده و هدايت آنان قرار داد، چنانكه به نقل شيعه و سنّى پيامبر صلى الله عليه وآله فرمودند: «النّجوم أمان لاهل الارض و اهلبيتى أمان لامّتى» [139] خداوند گرچه قدرت دارد كه همهى هستى را در يك لحظه خلق كند، ولى تأنّى و تدريج، سنّت اوست، لذا هستى را در شش دوره آفريده است. چنانكه عجله و شتاب بىدليل، امرى شيطانى و راه نفوذ و تسلّط اوست. پيامبر صلى الله عليه وآله فرمودند: «التّأنّى من الرّحمن و العجلة من الشيطان». حضرت على عليه السلام نيز فرمود: اگر خدا مىخواست آسمان و زمين را در كمتر از يك چشم بهم زدن مىآفريد، ولى ترتيب و مرور را مثالى براى اُمناى خود و حجّتى بر خلقش قرار داد. [140] مولوى مىگويد: مكر شيطان است تعجيل و شتاب خوى رحمن است صبر و احتساب با تأنّى گشت موجود از خدا تا به شش روز اين زمين و چرخها ورنه قادر بود كز كُن فَيكون صد زمين و چرخ آوردى برون آدمى را اندك اندك آن همام تا چهل سالش كند مردى تمام اين تأنّى از پى تعليم توست صبر كن در كار، دير آى و درست _________________________________ 137) تفسير نمونه 138) تفسير نمونه 139) تفسير فرقان 140) تفسير اثنى عشرى ------------------------------------------------- پيام ها 1- آفريدگار هستى، لايق تدبير و مديريّت آن است. «ربّكم اللّه الّذى خلق...» 2- عرش، مركز مديريّت و تصميمگيرى خداوند است. «استوى على العرش» 3- تعقيب دائمى شب و روز، تنها با كروى بودن و حركت داشتن زمين ممكن است. «يطلبه حثيثاً» 4- هستى، هم نظام دارد و هم تسليم ارادهى خداست. «مسخرات بأمره» 5 - هم آفرينش به دست خداست، هم اداره و تدبير آفريدهها. «له الخلق والامر» 6- خداوند سرچشمهى بركات است. «تبارك اللّه» 7- نزول بركات، از ربوبيّت خداوند است. «تبارك اللّه ربّ العالمين» 8 - تمام هستى در حال تكامل و تحت تربيت الهى است. «ربّ العالمين» |
||
۲۹ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 55 ----------------------------------------------- آيه اُدْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَخُفْيَةً إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ -------------------------------------------------- ترجمه پروردگارتان را با تضرّع و پنهانى بخوانيد، قطعاً او تجاوزگران را دوست ندارد. ------------------------------------------------ نکته ها پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله در سفرى بعضى اصحاب را ديدند كه با فرياد دعا مىكنند، حضرت فرمودند: آرام دعا كنيد. [141] حضرت زكريّا نيز خداوند را در پنهانى و با اخلاص ندا مىكرد. «نادى ربّه نداءً خفيّاً» [142] زيرا نشانهى ادب است چنانكه خداوند به مؤمنان مىفرمايد: بلندتر از صداى پيامبربا او سخن نگوييد. «لاترفعوا اصواتكم فوق صوت النبىّ كجهر بعضكم لبعض» [143] وممكن است صداى بلند در عبادت ونيايش، زمينهساز تظاهر وريا باشد. تضرّع و ناله در دعا، نشانهى توجّه انسان به كمبودها و نيازهاى خود و عامل شكستن غرور و خودخواهى است. زيرا آنكه خود را قوى و غنى بداند، در برابر هيچ كس ناله و درخواستى ندارد. امام صادق عليه السلام فرمود: تضرّع در دعا، دستان را به طرف آسمان بلند كردن و دعا نمودن است، [144] پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله نيز چنين دعا مىكرد و سلمان فارسى از آن حضرت نقل كرده كه فرمود: خداوند حيا مىكند دستى را كه به دعا بلند شود محروم برگرداند. [145] _________________________________ 141) تفاسير مجمع البيان و كبير فخررازى 142) مريم، 3 143) حجرات، 2 144) كافى، ج2، ص481 145) تفسير قرطبى -------------------------------------------------- پيام ها 1- پس از خداشناسى، خداپرستى لازم است. «اُدعوا ربّكم» در آيهى قبل، خداشناسى مطرح شد، در اين آيه خداپرستى. 2- بهتر است دعا با استمداد از كلمهى «ربّ» و همراه تضرّع و زارى و پنهانى باشد. «اُدعوا ربّكم تضرّعاً و خفية» دعاى پنهانى از ريا دور و به اخلاص نزديكتر است. 3- دعا وقتى مؤثّر است كه خالصانه و همراه با تضرّع باشد. «تضرّعاً و خفية» 4- با تمام وجود و با كمال خضوع خدا را بخوانيم وزبانمان نماينده همهى وجود ما باشد. «اُدعوا... تضرّعاً» 5 - گردنكشان و تجاوزكاران، از لطف و محبّت الهى محروم مىباشند. «انّه لا يحبّ المعتدين» 6- دعا نكردن، دعاى بىتضرّع و دعاى ريائى، از نمونههاى سركشى و تجاوز است. «المعتدين» |
||
۲۹ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 56 ----------------------------------------------- آيه وَلَا تُفْسِدُواْ فِى الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفاً وَطَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ ------------------------------------------------ ترجمه پس از اصلاح زمين، در آن دست به فساد نزنيد و خداوند را با بيم و اميد بخوانيد، قطعاً رحمت خداوند به نيكوكاران نزديك است. ------------------------------------------------ نکته ها آيهى قبل، رابطهى انسان با خدا را مطرح كرد، اين آيه رابطهى انسان با مردم را. امام باقر عليه السلام فرمود: خداوند به واسطهى پيامبر و قرآن، زمين را اصلاح كرد و فرمود: بعد از اصلاح فساد نكنيد. [146] آرى، آمدن هريك از انبيا، يك اصلاح بزرگ اجتماعى را بدنبال دارد و انحراف از آيين و دستورات آنان، عامل فساد و تباهى در جامعه است. بين دو فرمان «اُدعوا» در آيهى قبل و اين آيه، جملهى «لا تفسدوا فى الارض» آمده تا اشاره كند كه دعاى زبانى بايد همراه با تلاش اصلاح طلبانهى اجتماعى باشد، نه با زبان دعا كردن و در عمل فساد نمودن. اين آيه و آيهى قبل، شرايط كمال دعا و آداب آن و زمينههاى استجابت را مطرح كرده است، كه عبارتند از: الف: دعا همراه با تضرّع. «تضرّعا» ب: دعا پنهانى و دور از ريا. «تضرّعا و خفية» ج: دعا بدون تجاوز از مرز حقّ.«انّه لا يحبّ المعتدين» د: دعا همراه بيم و اميد. «خوفاً و طمعا» ه: دعا بدون تبهكارى. «لا تفسدوا» و: دعا همراه با نيكوكارى. «المحسنين» لقمان حكيم به فرزندش فرمود: فرزندم! اگر دل مؤمن را بشكافند در آن دو نور خواهند يافت؛ يكى نور ترس الهى و ديگرى نور اميد و رحمت كه هر دو با هم يكسانند. [147] _________________________________ 146) كافى، ج8، ص58 147) تفسير اثنى عشرى ------------------------------------------------- پيام ها 1- جامعهى اصلاح شده نيز در معرض خطر است. «ولاتفسدوا... بعد اصلاحها» 2- انقلابيون اصلاحگر، بىنياز از دعا و مناجات نيستند. «وادعوه خوفاً...» 3- آبادىهاى زمين را تخريب نكنيد. «ولاتفسدوا فى الارض بعد اصلاحها» 4- انسان بايد ميان خوف و رجا باشد. اين اعتدال را خداوند، «احسان» ناميده است. «قريب من المحسنين» 5 - سيره و روش نيكوكاران، دورى از فساد است. «لاتفسدوا... قريب من المحسنين» 6- احسان، زمينهى دريافت رحمت الهى است و بدون آن، انتظار رحمت بىجاست. «قريب منالمحسنين» آرى، دعاى مستجاب همراه بانيكوكارى است. 7- دست نياز به جانب حقّ دراز كردن و دورى از فساد، احسان است. «و لاتفسدوا... و ادعوه... قريب من المحسنين» |
||
۲۹ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 57 ----------------------------------------------- آيه وَهُوَ الَّذِى يُرْسِلُ الرِّيحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَىْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَاباً ثِقَالاً سُقْنَهُ لِبَلَدٍ مَّيِّتٍ فَأَنزَلنَا بِهِ الْمَآءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن كُلِّ الثَّمَرَ تِ كَذَ لِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتَى لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ --------------------------------------------- ترجمه و اوست كه بادها را پيشاپيشِ (باران) رحمتش به بشارت مىفرستد، تا آنكه (باد) ابرهاى سنگين (پر آب) را به آسانى حمل كند (و آن را) به سوى سرزمين مرده روانه كنيم، پس به اين وسيله آب (باران) نازل كرديم و به واسطهى آن هرگونه ميوهاى را (از زمين) رويانديم و برآورديم. مردگان را نيز اين گونه (از زمين) بيرون خواهيم آورد، باشد كه شما (با ديدن حيات زمين پس از مرگ) متذكّر شويد. -------------------------------------------- نکته ها در آيات قبل، خداشناسى و خداپرستى مطرح بود، اينجا معاد، و براى هر يك از مبدأ و معاد، به مسائل طبيعى و نظام آفرينش استدلال شده است. كلمهى «اَقلَّت» يعنى به آسانى حمل كردن، و اين نشاندهندهى آن است كه بادها به قدرى قوى هستند كه ابرهاى پر آب و سنگين را به آسانى جا به جا مىكنند. --------------------------------------------- پيام ها 1- قوانين طبيعى با همه پيچيدگى و نظمى كه دارند، تحت اراده پروردگار است و نبايد انسان را از مبدأ هستى غافل كند. «هو الّذى يرسل الرياح» (در فرمولهاى علمى و قوانين مادّى غرق نشويد، هدايت و حركت بادها و نزول باران و رويش گياهان، با تدبير خداوند است) 2- منكران معاد، برهانى ندارند و تنها استبعاد مىكنند. بيان نمونههاى حيات در طبيعت و جمع شدن مواد تشكيل دهندهى گلابى، سيب و انار كه در خاك پخش هستند، نظير جمع شدن ذرّات مردگان است و اين نمونهها براى رفع آن استبعاد كافى است. «كذلك نخرج الموتى» 3- مرگ، به معناى فنا و نيستى نيست، بلكه تغيير حالت است، همان گونه كه زمين مرده، به معناى زمين معدوم و نابود نيست. «سقناه لبلد ميّت... فاخرجنا... كذلك نخرج الموتى» |
||
۲۹ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 58 ----------------------------------------------- آيه وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِى خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِداً كَذَ لِكَ نُصَرِّفُ الْأَيَتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ --------------------------------------------- ترجمه و سرزمين پاك (و آماده)، گياهش به اذن پروردگارش بيرون مىآيد. امّازمينى كه خبيث (و شورهزار) است، جز محصولى اندك و بىفايده بيرون نمىدهد. ما اين چنين آيات خويش را براى گروه شكرگزار، گونهگون بيان مىكنيم. ------------------------------------------ نکته ها كلمهى «نَكد»، به معناى چيزى است كه در آن خيرى نباشد، «نبات نَكد»، به معناى گياه كم و بىفايده مىباشد. زمين شوره سنبل بر نيارد در او تخم و عمل ضايع مگردان اگر با ديد وسيع به اين آيه بنگريم، شايد بتوان يكى از مصاديق سرزمين پاك را كه محصول پاك مىدهد، خانوادهى پاك بدانيم. گوهر پاك ببايد كه شود قابل فيض ورنه هر سنگ و گلى لؤلؤ و مرجان نشود آيات قرآن، مثل بارانِ رحمت است، هنگامى كه بر افراد آماده تلاوت شود، شناخت و عشق و ايمان و تلاش در پى دارد، ولى نااهلان را جز لجاجت و دشمنى نمىافزايد: «و ننزّل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤمنين و لايزيد الظالمين الاّ خساراً» [148] باران كه در لطافت طبعش خلاف نيست در باغ لاله رويد و در شوره زار، خس پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمودند: «مثل ما بعثنى اللّه من الهدى و العلم كمثل الغيث الكثير اصاب ارضاً...» مبعوث شدن من با علم و هدايت بر مردم، همانند باريدن باران بسيار زيادى است كه بعضى زمينها آن را مىگيرند و بعضى نمىگيرند. چنانكه بعضى دستورات مرا مىگيرند و عالم و فقيه مىشوند و بعضى سربلند نكرده و هدايت را قبول نمىكنند. [149] پس قلب طيّب همانند سرزمين طيّب و قلب خبيث مانند سرزمين خبيث و غير بارور است. _______________________________ 148) اسراء، 82 149) تفسير منهجالصادقين ----------------------------------------------- پيام ها 1- تنها نزول رحمت براى سعادت كافى نيست، قابليّت و ظرفيّت محل هم لازم است. «والبلد الطيّب» 2- گرچه نظام طبيعت، بر قوانين خاص خود استوار است، اما همه چيز زير نظر و با اراده و اذن پروردگار صورت مىپذيرد. «باذن ربّه» 3- اصل بر پاكى و پاك بودن است و ناپاكى، يك مسئلهى عارضى است. «البلد الطيّب... و الّذى خَبُثَ» 4- نه يك تذكّر كافى است و نه تذكّرات يكنواخت كارساز است، بلكه ارشاد و تبليغ بايد متعدّد و متنوّع باشد تا به نتيجه نزديك شويم. «نصرّف الآيات» 5 - گرچه قرآن براى همه مايهى هدايت است، امّا تنها شاكرين بهره مىگيرند. «نصرّف الآيات لقوم يشكرون» |
||
۲۹ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 59، 60 ----------------------------------------------- آيه لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحاً إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَقَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنِّى أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ قَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَيكَ فِى ضَلَلٍ مُّبِينٍ --------------------------------------------- ترجمه همانا نوح را به سوى قومش فرستاديم. پس به مردم گفت: اى قوم من! خدا را بپرستيد كه جز او براى شما خدا و معبودى نيست. همانا من بر شما از عذاب روزى بزرگ بيمناكم. سران قوم او گفتند: همانا ما تو را در گمراهى آشكارى مىبينيم. ----------------------------------------------- نکته ها نمونهى «بلد خبيث» كه در آيهى قبل مطرح بود، قوم نوح بودند كه هر چه حضرت نوح فرياد زد، به جايى نرسيد. داستان حضرت نوح عليه السلام در سورههاى نوح، صافّات، اسراء، احزاب، يونس، مؤمنون و قمر آمده است. «خوف»، جنبه مثبت نيز دارد، ولى «جُبن»، فقط ترسِ منفى و ناپسند است. «جبن»، ناشى از خودكمبينى است و «خوف»، گاهى مولود واقعبينى و هوشيارى نسبت به خطرهاست. پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمود: نوح عليه السلام اوّلين پيامبر اولوا العزمى است كه از طرف خداوند به رسالت عامّه مبعوث شد. [150] دعوت حضرت نوح جهانى بود، چون قوم او همهى مردم آن روز زمين بودند و حضرت در نفرين خود همهى كافران روى زمين را نفرين كرد، «و قال نوح ربّ لا تذر على الارض من الكافرين ديّاراً» [151] و همهى جهانيان غرق شدند. حضرت نوح عليه السلام 950 سال مردم را دعوت به توحيد نمود،«مائة الف الاّ خمسين عاما» [152] آنها نه تنها ايمان نياوردند، بلكه از آن حضرت دورى كرده، «فلم يزدهم دعائى الاّ فرارا» [153] و او را مورد آزار و شكنجه قرار مىدادند. به قدرى مىزدند كه بيهوش بر زمين مىافتاد، امّا هنگامى كه به هوش مىآمد مىگفت: «الّلهم اِهدِ قومى فانّهم لايعلمون» خدايا! قوم مرا هدايت كن كه آنان ناآگاهند. _______________________________ 150) تفسير درّالمنثور 151) نوح، 26 152) عنكبوت، 14 153) نوح، 6 ----------------------------------------------- پيام ها 1- با اينكه رسالت نوح عليه السلام جهانى بود، ابتدا از قوم خود شروع كرد. «يا قوم» 2- دعوت به توحيد و خداپرستى، سرآغاز دعوت انبيا و از مشتركات همهى اديان الهى است. «اُعبدوا اللّه» 3- دليل يكتاپرستى، يكتايى وبىشريك بودن خداوند است. «اعبدوا اللّه... ما لكم من اله غيره» 4- خداشناسى و ايمان به خدا، از همان ابتدا و در طول تاريخ بوده است. (حضرت نوح كه قبل از حضرت ابراهيم، موسى وعيسى عليهم السلام بود، به مردم گفت: خدا را عبادت كنيد، كه اين بيانگر شناخت آنان نسبت به خداوند است) «يا قوم اعبدوا اللّه» 5 - انبيا، دلسوزان واقعى بشرند. «يا قوم... انّى أخاف عليكم» 6- هميشه مخالف انبيا، گروهى از اشراف و سردمداران بودهاند كه زرق و برق ثروت و قدرت آنان، چشم مردم را پر مىكرده است. «الملأ من قومه» 7- بدتر از ايمان نياوردن، گمراه دانستن انبياست. «انّا لنراك فى ضلال مبين» آرى، وقتى فطرت مسخ شود، راهنماى واقعى را گمراه مىپندارد. امروز نيز گروهى كه خود را روشنفكر مىدانند، رهروان پيامبر را مرتجع و سادهلوح مىپندارند. 8 - كسى كه در پى پديد آوردن نظام توحيدى و براندازى نظام شرك است، بايد انتظار هرگونه تهمت و توهين را داشته باشد. «لنراك فى ضلال مبين» 9- مخالفان، در تهمتزدن سخت و جدّى هستند. «انّا لنراك فى ضلال مبين» |
||
۲۹ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 61، 62 ----------------------------------------------- آيه قَالَ يَقَوْمِ لَيْسَ بِى ضَلَلَةٌ وَلَكِنِّى رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَلَمِينَ أُبَلِّغُكُمْ رِسَلَتِ رَبِّى وَأَنصَحُ لَكُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ -------------------------------------------- ترجمه (نوح) گفت: اى قوم من! در من هيچ گونه انحراف و گمراهى نيست، بلكه من فرستادهاى از سوى پروردگار جهانيانم. پيامهاى پروردگارم را به شما مىرسانم و خيرخواه و دلسوز شمايم و از (جانب) خدا چيزهايى مىدانم كه شما نمىدانيد. ---------------------------------------------- نکته ها كلمهى «نُصح»، به معناى خالص و بىغلّ و غش بودن است. به سخنانى كه از روى خلوص نيّت و خيرخواهى گفته شود، «نُصح» گويند و به عسل خالص هم «ناصح العسل» گفته مىشود. -------------------------------------------- پيام ها 1- در مقابل توهينهاى جاهلان، صبور باشيم. «ليس بى ضلالة» اوّلين پيامبر اولواالعزم، در برابر اتهام گمراهى، با نرمترين شيوه سخن گفت. 2- رسالت پيامبران، در راستاى تربيت جهانيان و از شئون ربوبيّت خداوند است. «لكنّى رسول من ربّ العالمين» 3- بر خلاف عقايد انحرافى كه براى هرچيز يك ربّى مىپنداشتند، قرآن مىفرمايد: همهى هستى، يك ربّ و پروردگار دارد. «ربّ العالمين» 4- پيامبران الهى، معصوماند. «ليس بى ضلالة و لكنّى رسول» 5 - مربّى و مبلغ، هم بايد خيرخواه و دلسوز باشد و هم برخوردار از علم و آگاهى كافى. «انصح، أعلم» 6- دلسوزى و خيرخواهى پيامبر، در جهت منافع مردم بود، نه منافع شخصى. «انصح لكم» 7- انبيا، سرچشمهى تمام علوم و آگاهىهاى خود را خداوند مىدانند. «و اعلم مناللّه» 8 - انبيا از جانب خدا، از علوم و آگاهىهايى برخوردارند كه دست بشر به آنها نمىرسد. «اعلم من اللّه ما لا تعلمون» |
||
۲۹ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 63 ----------------------------------------------- آيه أَوَ عَجِبْتُمْ أَن جَآءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ وَ لِتَتَّقُواْ وَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ---------------------------------------------- ترجمه آيا تعجّب كرديد كه از سوى پروردگارتان مايهى تذكّرى بر مردى از شما بيايد تا شما را بيم دهد و تا شما تقوا پيشه كنيد و شايد كه مورد رحمت قرار گيريد؟ --------------------------------------------- پيام ها 1- گاهى حجاب معاصرت و همدوره بودن، مانع پذيرش حقّ و منطق صحيح اوست. «أو عجبتم» قوم نوح مىگفتند: چرا او پيامبر باشد و به او وحى برسد و به ما نرسد؟ او كه همانند ماست و با ما تفاوتى ندارد! 2- هدف از وحى، تربيت بشر است. «جائكم ذكر من ربّكم» 3- معارف الهى را بايد همواره به خاطر داشت. «ذكر من ربّكم» 4- پيامبران، برخاسته از مردم و در مردمند. «رجل منكم» 5 - فلسفهى بعثت ونبوّت و مراحل آن را مىتوان چنين بيان كرد: الف: هشدار و توجّه دادن. «لينذركم» ب: ايجاد مصونيّت و تقوا. «لتتّقوا» ج: دريافت الطاف و رحمت الهى. «لعلّكم ترحمون» 6- تقوا، زمينهساز نزول رحمت الهى است. «لتتّقوا و لعلّكم ترحمون» |
||
۲۹ مرداد ۱۳۹۰
|
این عنوان قفل شده است!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |