در حال دیدن این عنوان: |
۶۸ کاربر مهمان
|
این عنوان قفل شده است!
|
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 87 -------------------------------------------- آيه وإن كَانَ طَآئِفَةٌ مِّنكُمْ ءَامَنُواْ بِالَّذِى أُرْسِلْتُ بِهِ وَطَآئِفَةٌ لَّمْيُؤْمِنُواْ فَاصْبِرُواْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنَا وَهُوَ خَيْرُ الْحَكِمِينَ ---------------------------------------------- ترجمه و اگر گروهى از شما به آنچه من براى آن فرستاده شدهام ايمان آورده و گروهى ايمان نياوردهاند، پس (عجله نكنيد كه لطف و قهر خدا چه شد؟) صبر كنيد تا خداوند ميان ما داورى كند و او بهترين داوران است. -------------------------------------------- نکته ها مخالفان حضرت شعيب، با جسارت مىگفتند: پس قهر خدا چه شد؟ مؤمنان و طرفداران آن حضرت هم منتظر امدادهاى الهى بودند. اين آيه در پاسخ هر دو گروه است، تا نه كفّار مغرور شوند و نه مؤمنان دلسرد و مأيوس گردند. -------------------------------------------- پيام ها 1- وظيفهى پيامبر،ابلاغ دين و دستورات الهى است، «اُرسلتُ» مردم نيز در قبول و ردّ آن آزاد و داراى اختيار مىباشند. «طائفة منكم آمنوا... و طائفة لم يؤمنوا» 2- در مكتب انبيا، ايمان به هدف و راه آنان لازم است. «اُرسلتُ» يعنى ايمان به آنچه براى آن آمدهام. 3- تاريخ طرفداران حقّ و باطل را با توجّه به پايان و سرانجام كارشان بايد مطالعه كرد. «فاصبروا» 4- گرايش گروهى از مردم به كفر، ما را متزلزل نكند كه خداوند حاكم است. «فاصبروا حتّى يحكم اللّه بيننا» 5 - كسى كه بداند خداوند بهترين و برترين داور است، صبور است و در كيفر و پاداش عجله نمىكند. «فاصبروا... و هو خير الحاكمين» چنانكه باكى از حكم ديگران نيز ندارد. |
||
۳۰ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 88 -------------------------------------------- آيه قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَشُعَيْبُ وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَكَ مِن قَرْيَتِنَآ أَوْ لَتَعُودُنَّ فِى مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَرِهِينَ -------------------------------------------- ترجمه سران مستكبر قوم شعيب گفتند: اى شعيب! حتماً تو و كسانى را كه با تو ايمان آوردهاند، از آبادىمان بيرون خواهيم كرد، مگر آنكه به آئين ما برگرديد. (شعيب) گفت: گرچه بىرغبت باشيم؟ ---------------------------------------------- نکته ها زورگويى و تهديد به اخراج و تبعيد، به نوعى در مورد همهى انبيا بوده است، چنانكه در جاى ديگر مىخوانيم: كافران نسبت به پيامبران خود چنين تهديدهايى داشتهاند. «قال الّذين كفروا لرسلهم لنخرجنّكم من أرضنا أو لتعودنّ فى ملّتنا» [178] هيچ يك از انبيا پيش از رسالت، مشرك و بتپرست نبودهاند، ولى برخورد آنان با مشركان آرام بوده است. امّا پس از رسالت با عزم و ارادهاى قوىتر مردم را هدايت كرده و با مشركان مقابله مىكردند، لذا خطاب «لتعودنّ»، به پيروان انبيا است، نه خود آنان. [179] _____________________________ 178) ابراهيم، 13 179) تفسير نمونه -------------------------------------------- پيام ها 1- اَشراف مستكبر، دشمن انبيا بودهاند. «قال الملأ الّذين استكبروا... لنخرجنّك» 2- استدلال و منطق، شيوهى انبياست، «جاءتكم بيّنة» [180] ولى روش كفّار، تهديد و زورگويى است. «لنخرجنّك» 3- مبلّغان نبايد از تهديدهاى مخالفان بترسند، چون در اين راه، تهديد به قتل و تبعيد هميشه بوده است. «لنخرجنّك» 4- تحميل عقائد، شيوهى كفّار است و دين تحميلى سودى ندارد. «لتعودنّ فى ملّتنا... كارهين» 5 - در برخورد با جهالت كافران، از ادب و گفتار نرم و حكميانه استفاده كنيم. «أوَ لو كنّا كارهين» _______________________________ 180) اعراف، 85 |
||
۳۰ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 89 -------------------------------------------- آيه قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَى اللَّهِ كَذِباً إِنْ عُدْنَا فِى مِلَّتِكُم بَعْدَ إِذْ نَجَّنَا اللَّهُ مِنْهَا وَ مَا يَكُونُ لَنَآ أَن نَّعُودَ فِيهَآ إِلَّآ أَن يَشَآءَ اللَّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَىْءٍ عِلْماً عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَ أَنتَ خَيْرُ الْفَتِحِينَ -------------------------------------------- ترجمه (شعيب به مخالفان گفت:) اگر پس از آنكه خداوند مارا از آيين شما نجات داد، دوباره به آن برگرديم بىگمان بر خدا دروغ بستهايم، ما را نسزد كه به آيين شما برگرديم، مگر آنكه خدا بخواهد كه او پروردگار ماست (خدا هم هرگز چنين نخواهد خواست). پروردگارِ ما بر هر چيز احاطهى علمى دارد، ما بر خداوند توكّل كردهايم. پروردگارا! ميان ما و قوم ما به حقّ داورى و راهگشايى كن كه تو بهترين داوران و راهگشايانى. ---------------------------------------- نکته ها «ملّت»، به معناى كيش و آيين است، چنانكه در جاى ديگر مىخوانيم: «ملّة ابيكم ابراهيم». [181] «فتح» در اين گونه موارد، به معناى قضاوت و داورى براى راهگشايى است، يعنى سخن آخر را خداوند مىگويد تا از بنبست خلاص شده و راه باز شود. چون ياران شعيب عليه السلام، دين را بر اساس بيّنه و استدلال پذيرفتهاند، نه هوا و هوس؛ پس آن را رها نخواهند كرد. مگر آنكه خداوند دستور دهد و خداوند هم هرگز دستور بازگشت به شرك و كفر را نمىدهد، چون معمولاً كسى از دستورش بر مىگردد كه از كردارش پشيمان شود و خداوند هرگز چنين نيست. _____________________________ 181) حج، 78 -------------------------------------------- پيام ها 1- ارتداد وبرگشت از آرمانها و عقائد حقّ و پذيرفتن شريك براى خداوند، نوعى افترا بر خدا و پيمانشكنى است. «قد افترينا... ما يكون لنا أن نعود» 2- شرك، اسارت و يكتاپرستى، نجات است. «بعد اذ نجّانا اللّه» 3- مؤمن، هرگز از حقّ عدول نمىكند و اهل سازش بر سر عقائدش نيست. «ما يكون لنا...» (عقبگرد و ارتجاع، ممنوع است و تساهل و تسامح همه جا ارزش نيست.) 4- هدايت و ضلالت در دائرهى اراده خداوند است. «الاّ أن يشاء اللّه» 5 - بايد در هر حال تسليم خدا بود و امر او را اطاعت كرد. «الاّ أنيشاء اللّه» 6- دليل تسليم شدن و پذيرفتن ربوبيّت خداوند، علم بىپايان اوست. «الاّ ان يشاء اللّه... وسع ربّنا كلّ شىء علماً» 7- دليل توكّل ما بر خداوند نيز علم مطلق او بر همه چيز است. «وسع ربّنا كلّ شىء علماً على اللّه توكّلنا» 8 - براى پايدارى در ايمان، از خداوند استمداد و به او توكّل كنيم. «مايكون لنا ان نعود... على اللّه توكّلنا» 9- در برابر پيشنهادهاى شوم دشمنان، بايد با توكّل بر خدا، قاطعانه ايستاد. «ما يكون لنا... توكّلنا» 10- واگذارى داورى به خداوند، نمونه ومصداق توكّل و تسليم است. «على اللّه توكّنا ربّنا افتح...» 11- در دعا، تناسب بين خواسته و اسماى الهى را بايد در نظر گرفت. آنجا كه نياز به فتح داريم، خدا را با خيرالفاتحين صدا مىزنيم. «افتح... خير الفاتحين» 12- لازمهى داورى صحيح، علم وآگاهى همهجانبه است. داورى، حقّ كسى است كه همه چيز را مىداند. «وسع ربّنا كلّ شىء علما... ربّنا افتح...» 13- داورى، از شئون ربوبيّت خداوند است. «ربّنا افتح» 14- هدف انبيا تثبيت و بر كرسى نشاندن حرف حقّ است، نه سخن خويشتن. «افتح بيننا و بين قومنا بالحقّ» |
||
۳۰ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 90، 91 -------------------------------------------- آيه وَ قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَيْباً إِنَّكُمْ إِذاً لَّخَسِرُونَ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُواْ فِى دَارِهِمْ جَثِمِينَ ----------------------------------------- ترجمه سران و اشراف قوم شعيب كه كفر ورزيدند، گفتند: اگر از شعيب پيروى كنيد، قطعاً زيانكار خواهيد بود. پس (به كيفر عنادشان) زمينلرزه شديدى آنان را فراگرفت، پس شب را به صبح آوردند، در حالى كه در خانههاى خود به زانو در افتادند (و مردند). ------------------------------------------ نکته ها شايد از اينكه در اين آيه كلمهى «رَجفة»، در آيهى 94 سورهى هود كلمهى «صيحة» و در آيهى 189 سوره شعراء، عبارت «عذاب يوم الظُلّة» بكار رفته، استفاده شود كه زلزله همراه با صيحه و ابر تيره بوده است. [182] ممكن است مراد از «رجفه» همان اضطراب و لرزش اندام باشد كه از ترس حاصل مىشود، نه زمين لرزه. چنانكه در آيه 78 گذشت، «جاثم» به كسى گفته مىشود كه بهرو بر زمين افتاده و يا به زانو افتاده و توان برخاستن نداشته باشد. ____________________________ 182) تفسير نمونه پيام ها 1- طبقهى اشراف، غالباً مخالف پيامبران بودهاند. «و قال الملأ» 2- يكى از شيوههاى كفّار براى بازداشتن مردم از پيروى انبيا، (هنگامى كه ببينند آنان از ايمانشان دست برنمىدارند،) تهديد مادّى و اقتصادى است. «انّكم اذاً لخاسرون» آرى، محروميّت از درآمدهايى كه از طريق كمفروشى به دست مىآيد، از ديد كافران خسارت است. 3- كيفرهاى الهى، اغلب در شب نازل مىشود. [183] «فأصبحوا» شب داراى راز و رمزى است، الطاف الهى و وحى نيز در شب نازل شده است. ____________________________ 183) تفسير الميزان |
||
۳۰ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 92 -------------------------------------------- آيه أَلَّذِينَ كَذَّبُواْ شُعَيْباً كَأَن لَّمْ يَغْنَوْاْ فِيهَا الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْباً كَانُواْ هُمُ الْخَسِرِينَ ------------------------------------------- ترجمه كسانى كه شعيب را تكذيب كردند، (چنان هلاك شدند كه) گويا در آن خانهها سكونتى نداشتهاند. آنان كه شعيب را تكذيب كردند، همانها زيانكاران هستند. -------------------------------------------- نکته ها «يَغنَوا» از «غنى»، به معناى اقامت در مكان است، و با توجّه به معناى اصلى غنا (بىنيازى)، گويا كسى كه محل اقامت و منزل آماده دارد، بىنياز است. خسارت بزرگ از آنِ مشركان است كه به جاى ايمان به خداى يكتا، شرك مىورزند و به جاى رهبرى معصوم، سراغ ديگران مىروند. لذا به جاى زندگى أمن، خانه خراب مىشوند، به جاى بهشت به دوزخ مىروند وبه جاى رضوان، گرفتار خشم الهى مىشوند. ------------------------------------------ پيام ها 1- توجّه به عاقبت شوم كفّار، درس عبرت است. «الّذين كذّبوا شعيباً» 2- نيرنگهاى اهل باطل، نقش بر آب مىشود. «كأن لميغنوا فيها» (كفّار در پى اخراج حضرت شعيب بودند، امّا خودشان در خانههايشان هلاك شدند). 3- هنگام فرا رسيدن قهر خدا، زيانكاران واقعى مشخّص مىشوند. «همالخاسرين» (در آيهى قبل، كافران طرفدارى از حضرت شعيب را خسارت دانستند، اينجا خداوند مىفرمايد: خودشان زيانكارند.) |
||
۳۰ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 93 -------------------------------------------- آيه فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَقَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَلَتِ رَبِّى وَنَصَحْتُ لَكُم فَكَيْفَ ءَاسَى عَلَى قَوْمٍ كَفِرِينَ ---------------------------------------------- ترجمه پس شعيب از آنان روى گرداند و گفت: اى قوم من! پيامهاى پروردگارم را به شما رساندم و برايتان خيرخواهى كردم، پس چگونه بر (سرنوشت) قوم كافر تأسّف بخورم؟ ----------------------------------------------- پيام ها 1- قهر الهى، بعد از اتمام حجّت است. «فاخذتهم الرجفة... اَبلَغتُكم رسالات ربّى» 2- موعظه، مدارا و توجّه به مردم حدّى دارد، گاهى هم بايد از آنان اعراض نمود. «فتولّى عنهم» 3- تبليغ، بايد همراه با مهربانى و سوز باشد. «اَبلَغتُكم... نَصحتُ» 4- نصايح و خيرخواهى را با منافع شخصى آميخته نكنيم. «نصَحتُ لكم» 5 - وقتى به وظيفهى خود عمل كرديم، نگران نباشيم كه چه خواهد شد. «اَبلَغتُكم...كيف آسى» 6- تأسّف نابجا و عاطفهى بىمورد، ممنوع است. «فكيف آسى» (در موارد ديگرى هم به پيامبراكرم صلى الله عليه وآله خطاب شده كه «لاتحزن عليهم» [184] ، غصّهى آنان را نخور.) 7- آنجا كه روحيّهى كفر، لجاجت و عناد حاكم باشد، موعظهى پيامبران هم اثر نمىكند. «فكيف آسى على قوم كافرين» _____________________________ 184) حجر، 88 ؛ نحل، 127 و نمل، 70 |
||
۳۰ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 94 -------------------------------------------- آيه وَمَآ أَرْسَلْنَا فِى قَرْيَةٍ مِّن نَّبِىٍّ إِلَّآ أَخَذْنَآ أَهْلَهَا بِالْبَأْسَآءِ وَ الضَّرَّآءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ ------------------------------------------------- ترجمه و هيچ پيامبرى را در هيچ آبادى نفرستاديم، مگر آنكه مردم آنجا را گرفتار سختىها و بلاها ساختيم، تا شايد به زارى (وتوبه) درآيند. --------------------------------------------------- نکته ها «بأساء»، به حوادث و ضربههاى جسمى مثل بيمارى ومرگ و «ضرّاء»، به ضربهها و زيانهاى مالى گفته مىشود. ---------------------------------------------- پيام ها 1- تلخىها و ناملايمات، به عنوان يك سنّت الهى براى همهى اقوام وجود دارد. «ما ارسلنا فى قرية من نبىّ الاّ اخذنا...» 2- سختىها و مشكلات، عامل سازندگى، غفلتزدايى و توجّه به خداوند است. «لعلّهم يضّرّعون» 3- ناگوارىها هميشه قهر الهى نيست، گاهى لطفى است كه به شكل بلا جلوه مىكند. «لعلّهم يضّرّعون» (همانگونه كه گداختن آهن در كوره آتش، سبب نرم شدن و شكلپذيرى آن است، حوادث و شدايد نيز انسانها را نرم و به حالت تضرّع و نيازخواهى وامىدارد.) |
||
۳۰ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 95 -------------------------------------------- آيه ثُمَّ بَدَّلْنَا مَكَانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَواْ وَقَالُواْ قَدْ مَسَّ ءَابَآءَنَا الضَّرَّآءُ وَالسَّرَّآءُ فَأَخَذْنَهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ----------------------------------------- ترجمه سپس به جاى ناخوشى، خوشى قرار داديم تا آنكه فزونى يافته و انبوه شدند و گفتند: به پدران ما نيز (به طور طبيعى) رنجها و خوشىها رسيده بود (و اين حوادث تلخ و شيرين، نشانهى قهر يا لطف خدا نيست). پس آنان را ناگهانى (با قهر خود) گرفتيم، در حالى كه درك نمىكردند. -------------------------------------- نکته ها «عَفَوا»، به معناى كثرت مال و فرزندان، يا ترك كردن و اعراض نمودن است. لطف خدا درباره آنان به حدّ وفور رسيد، ولى آنان به هوش نيامدند و عبرت نگرفتند. نظير اين آيه در سورهى انعام آيه 44 آمده است: «فلمّا نسوا ما ذكّروا به فتحنا عليهم أبواب كلّ شىء حتّى اذا فرحوا بما أوتوا أخذناهم بغتة» چون تذكّرات ما را فراموش كردند، درهاى نعمتها را به رويشان گشوديم و پس از كاميابىها، ناگهان گرفتار قهر خويش كرديم. مثل بيمارى كه پزشك از بهبود او مأيوس شده و مىگويد: هر چه ميل دارد به او بدهيد، كارش تمام است. ممكن است براى آيه معناى ديگرى نيز باشد از جمله: بعد از رفع بلا، نسل بعد مىگفتند: حوادث تلخ مخصوص پدران ما بوده و ما در امان هستيم. [185] غافل از آنكه سنّت خداوند بر مبتلا ساختن همهى نسلهاست و اينگونه غفلتها، زمينهى قهر الهى است. ___________________________ 185) ترجمه الهىقمشهاى --------------------------------------- پيام ها 1- گاهى رفاه، بينش و تحليلهاى نادرست، عامل نسيان و طغيان مىشود. «قد مسّ آباءنا الضرّاء» 2- هر نوع خوشى و رفاهى نشانهى لطف نيست، گاهى زمينهساز قهر الهى است. «حتّى عفواْ... فاخذناهم بغتة» 3- بيشتر مردودين در آزمايشهاىالهى، مرفّهانند نه محرومان.«حتّىعفوا وقالوا...» 4- قهر الهى، خبر نمىكند و ناگهان مىرسد. «بغتة» 5 - از كنار حوادث تلخ و شيرين بىتفاوت گذشتن و عبرت نگرفتن، نشانه بىشعورى است. «لا يشعرون» 6- غوطهور شدن در دنيا و غفلت از ياد خدا، انسان را به عذابى ناگهانى و غافلگيرانه دچار مىكند. «فاخذناهم بغتة و هم لايشعرون» |
||
۳۰ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 96 -------------------------------------------- آيه وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى ءَامَنُواْ وَاتَّقَوْاْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَتٍ مِّنَ السَّمَآءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ ---------------------------------------------- ترجمه و اگر مردم شهرها و آبادىها ايمان آورده و تقوا پيشه كرده بودند، قطعاً (درهاى) بركات آسمان وزمين را برآنان مىگشوديم، ولى آنان (آيات ما را) تكذيب كردند، پس ما هم به خاطر عملكردشان آنان را (با قهر خود) گرفتيم. ----------------------------------------------- نکته ها «بركات» جمع «بركت»، به موهبتهاى ثابت و پايدار گفته مىشود، در مقابل چيزهاى گذرا. در معناى «بركت»، كثرت، خير و افزايش وجود دارد. بركات، شامل بركتهاى مادّى و معنوى مىشود، مثل بركت در عمر، دارايى، علم، كتاب و امثال آن. سؤال: اگر ايمان و تقوا سبب نزول بركات است، پس چرا كشورهاى كافر، وضع بهترى دارند و كشورهاى اسلامى با مشكلات فراوانى روبرو هستند؟ پاسخ: اوّلاً آن كشورها از نظر علم و صنعت جلو هستند، ولى از نظر روحى و روانى آرامش ندارند. از اين نظر آنان نيز مشكلات فراوانى دارند. ثانياً: اغلب كشورهاى اسلامى، تنها نام اسلام را با خود دارند و قوانين و رهنمودهاى دين اسلام در آنجا حاكم نمىباشد. به علاوه گاهى رفاه مادّى، نوعى قهر الهى است. چنانكه قرآن مىفرمايد: «فلمّا نسوا ما ذكّروا به فتحنا عليهم أبواب كلّ شىء» [186] چون تذكّرات الهى را فراموش كردند، درهاى همه چيز را به رويشان گشوديم تا سرمست شوند. در قرآن، دو نوع گشايش براى دو گروه مطرح است: الف: رفاه و گشايش براى خوبان كه همراه بركات است، «فَتَحنا عليهم بركات». ب: رفاه و گشايش براى كفّار و نااهلان كه ديگر همراه بركت نيست، «فَتَحنا عليهم ابواب كلّ شىء»، زيرا چه بسا نعمتها، ناپايدار و سبب غفلت و غرور و طغيان باشد. خداوند، اين رفاه و گشايش كفّار را وسيلهى مهلت و پرشدن پيمانهى آنان قرار داده است. بنابراين به هر نعمت ظاهرى نبايد دل خوش كرد، زيرا اگر اين نعمتها براى مؤمنين باشد، مايهى بركت است، و اگر براى كفّار باشد، ناپايدار و وسيلهى قهر الهى است. امام صادق عليه السلام فرمودند: گاهى بندهاى از خداوند حاجت و تقاضايى دارد و خداوند دعايش را مستجاب مىكند و مقرّر مىشود تا مدّتى ديگر برآورده شود. امّا پس از آن، بنده گناهى را انجام مىدهد كه موجب برآورده نشدن حاجتش مىشود. [187] از مصاديق بارز اين آيه، دوران ظهور حضرت مهدى (عجّلاللّهتعالىفرجه) است كه به گفتهى روايات، در آن زمان بركات از آسمان و زمين سرازير مىشود. [188] _____________________________ 186) انعام، 44 187) تفسير اثنى عشرى 188) تفسير نورالثقلين ------------------------------------------- پيام ها 1- ايمان آوردن و متّقى شدن جامعه، كار بسيار سختى است. «لو... آمنوا واتّقوا» («لَو»، نشانهى كار بسيار سخت و نشدنى است) 2- براى دريافت الطاف و بركات اجتماعى خداوند، ايمان و تقواى فردى كافى نيست، بايد اكثريّت جامعه اهل ايمان و تقوا باشند. [189] «أهل القرى آمنوا واتّقوا» 3- ايمان به تنهايى كافى نيست، بلكه تقوا لازم است. «آمنوا واتّقوا» 4- سرمايهگذارى روى فرهنگ ومعنويّت جامعه، بازده اقتصادى هم دارد. «آمنوا و اتّقوا لفتحنا عليهم بركات» 5 - وعدههاى الهى را جدّى بگيريم. با ايمان و تقوا، نزول بركات حتمى است. (حرف لام در «لفتحنا») 6- بستن و گشايش، در اختيار خداست، «لفتحنا» امّا بازتابى از عملكرد ماست. 7- اديان آسمانى، خواستار بهبود وضع اقتصادى مردمند. «لفتحنا عليهم» 8 - انسان بهطور غريزى بهدريافت بركات وخيرات علاقمند است وانبيا از همين تمايلات طبيعى براى اهداف خود استفاده مىكردند. «لفتحنا عليهم بركات» 9- آنچه از بركات دريافت مىكنيم، گوشهاى از بركات الهى است. «بركات» (كلمهى «بركات» بدون الف و لام است، لذا شامل تمام بركتها نمىشود) 10- زمين و آسمان، سرچشمهى بركاتاند. «بركات من السماء و الارض» 11- نقش آسمان در بركترسانى، بر نقش زمين مقدّم است. «بركات من السماء و الارض» (تقدّم آسمان بر زمين) 12- ايمان و تقوا سبب نزول بركات مىشود، ولى هر نعمت و رفاهى معلول ايمان و تقوا نيست. «آمنوا واتّقوا... بركات» 13- عامل محروميّتها و مشكلات، عملكرد خود ماست. «بما كانوا يكسبون» 14- لجاجت و پافشارى بر گناه، سبب قهر و عذاب الهى است. «فاخذناهم بما كانوا يكسبون» ______________________________ 189) تفسير فرقان |
||
۳۰ مرداد ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 97، 98 -------------------------------------------- آيه أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن يَأْتِيَهُم بَأْسُنَا بَيَتاً وَهُمْ نَآئِمُونَ أَوَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن يَأْتِيَهُم بَأْسُنَا ضُحىً وَهُمْ يَلْعَبُونَ ------------------------------------------------- ترجمه آيا اهل آبادىها (خود را در امان مىبينند و) ايمن هستند از اينكه قهر و عذاب ما شامگاهان در حالى كه خفتهاند به آنان برسد؟ يا آنكه اهل آبادىها در امان هستند از اينكه قهر و عذاب ما در روز، در حالى كه سرگرم بازىاند به آنان وارد شود؟ |
||
۳۰ مرداد ۱۳۹۰
|
این عنوان قفل شده است!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |