در حال دیدن این عنوان: |
۷۱ کاربر مهمان
|
این عنوان قفل شده است!
|
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 149 ------------------------------------------- آيه وَلَمَّا سُقِطَ فِى أَيْدِيهِمْ وَرَأَوْاْ أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّواْ قَالُواْ لَئِن لَّمْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَيَغْفِرْ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَسِرِينَ --------------------------------------------- ترجمه و چون (ارزش گوسالهپرستى) در نزدشان سقوط كرد (و پشيمان شدند) و ديدند كه قطعاً گمراه شدهاند، گفتند: البتّه اگر پروردگارمان به ما رحم نكند و ما را نبخشايد، ما از زيانكاران خواهيم بود. ----------------------------------------------- نکته ها چون معمولا انسان به هنگام ندامت و پشيمانى، چانهى خود را بر دستانش قرار مىدهد و فكر مىكند، چنانكه گويا در دست خود فرو افتاده است، لذا قرآن مىفرمايد: «سُقط فى ايديهم» [275] وشايد كنايه از اين باشد كه گوساله در جلو آنان ساقط شد واز بين رفت، چنانكه مىخوانيم: «و انظُر اِلهك الّذى ظَلتَ عليه عاكفاً لَنُحرِّقَنّه ثمّ لَننسِفَنّه فى اليَمّ نَسفاً» [276] _____________________________ 275) تفسير راهنما 276) طه، 97 -------------------------------------------- پيام ها 1- برخى انسانها تا نتيجهى عملكرد خود را نبينند، متوجّه خطاى خود نمىشوند. «لمّا سُقِط...» 2- حتّى با سابقه گوسالهپرستى، از رحمت خدا مأيوس نباشيم. «لئن لميرحمنا ربّنا» 3- انسان، بدون رحمت و مغفرت الهى در زيان است. «الخاسرين» |
||
۳ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 150 ------------------------------------------- آيه وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَنَ أَسِفاً قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِى مِن بَعْدِى أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِى وَ كَادُواْ يَقْتُلُونَنِى فَلَا تُشْمِتْ بِىَ الْأَعْدَآءَ وَلَا تَجْعَلْنِى مَعَ الْقَوْمِ الظَّلِمِينَ ----------------------------------------- ترجمه و همين كه موسى (از كوه طور) به سوى قوم خود برگشت (و گوسالهپرستى آنان را ديد)، به حال خشم و تأسّف گفت: پس از من بد جانشينانى برايم بوديد، آيا بر فرمان پروردگارتان (كه ده شب ماندن مرا تمديد كرد)، پيشى گرفتيد؟ (و صبر نكرديد تا از كوه طور برگردم.) آنگاه الواح (تورات) را (به كنارى) افكند و (از شدّت غضب، موى) سر برادرش را گرفت و به سوى خود كشيد. (هارون) گفت: اى فرزند مادرم! حقيقت اين است كه اين گروه مرا در ضعف قرار داده (به حرفم گوش ندادند) ونزديك بود مرا بكشند. پس (من بىگناهم و) كارى نكن كه دشمنان را به شماتتم برخيزاند (و شاد شوند) و مرا با ستمگران قرار مده. --------------------------------------- نکته ها پس از مخالفتهايى كه با حضرت على عليه السلام صورت گرفت، روزى آن حضرت خطاب به مردم فرمود: سيره و الگوى من انبيا هستند... امّا الگوى من از برادرم هارون اين است كه هارون به برادرش فرمود: «يابن امّ انّ القوم استضعفونى و كادوا يقتلوننى»، حال اگر بگوييد او را به استضعاف نكشيدند و خوار نكردند و براى قتل او هيچ اقدامى نكردند، منكر قرآن شدهايد و اگر همان باشد و شما آن را پذيرفتيد، پس هارون معذور بوده و سكوتش لازم بوده است. [277] چنانكه پيامبر صلى الله عليه وآله نيز به آن حضرت فرمودند: «يا على... فانّك منّى بمنزلة هارون من موسى و لك بهارون اسوة اذ استضعفه قومه و كادوا يقتلونه» پس تو نيز در برابر دشمنى قريش صبر پيشه كن. [278] پيامبر صلى الله عليه وآله فرمودند: حضرت موسى براى نشان دادن نهايت ناراحتى خود، هنگامى كه به ميان مردم رسيد، آن رفتار توبيخ آميز را با هارون نمود وگرنه خداوند به موسى در كوه طور گوسالهپرستى قومش را خبر داده بود. [279] امام صادق عليه السلام فرمود: هارون با آن همه اذيّت و آزارى كه از قومش ديد، باز در ميان آنان ماند، زيرا اگر آنان را ترك مىكرد و به سوى موسى مىرفت، قطعاً عذاب الهى بر آنان نازل مىشد. «اذا فارقهم ينزّل بهم العذاب». [280] _____________________________ 277) تفسير نورالثقلين 278) تفسير فرقان 279) تفسير فرقان 280) تفاسير نورالثقلين، فرقان و اثنى عشرى ------------------------------------------- پيام ها 1- در برابر انحرافهاى فكرى، بايد غيرت دينى نشان داد. «غضبان أسفاً» (مانند برخورد امام خمينى (ره) با توطئهى آيات شيطانى سلمان رشدى مرتد) 2- حتّى غضب اولياى خدا، از روى تأسّف بر حال مردم است. «غضبان أسفاً» 3- از آفات هر انقلاب و حركت اصلاحى، ارتداد و ارتجاع مىباشد. «بئسما خلفتمونى» (پس رهبر بايد آن را پيشبينى كرده و پيشگيرى كند.) 4- در جامعهىفاسد و منحرف، گاهى تلاش انبيا هم بىنتيجه مىماند. «بئسما خلفتمونى» 5 - نبايد بر امر و فرمان الهى پيشى گرفت. «أعجلتم أمر ربّكم» 6- تأخير موسى و تمديد مدّت حضور در كوه طور، فرمان الهى بود، نه خواستِ موسى و البتّه جنبهى تربيتى داشت. «أمر ربّكم» 7- هرگاه اصول در خطر افتد، فروع را بايد رها كرد. «القى الالواح» هنگامى كه موسى ديد مردم مشرك شده ودست از اصل خداپرستى برداشتهاند، الواح تورات را كه يك سرى دستورات و قوانين الهى بود، به كنارى گذارد و پيگير اصل مهمتر شد. 8 - براى ايجاد شوك در جامعه منحرف، بايد حركت توبيخى چشمگير و به ياد ماندنى كرد. «القى الالواح و أخذ برأس أخيه يجرّه» چنانكه در نهجالبلاغه مىخوانيم: حضرت على عليه السلام براى ايجاد تحرّك در شنوندگان بىتفاوت، گاهى سيلى به صورت مبارك خود مىزد. «ثمّ ضرب على لحيته الكريمة» [281] 9- موى بلند، براى مرد مانعى ندارد. «اخذ برأس اخيه يجرّه» 10- به خاطر مقام و موقعيّت و خويشاوندى، از لغزش ديگران چشمپوشى نكنيم. «اخذ برأس اخيه» گاهى توبيخ به موقع نزديكان و در ميان جمع، براى نشان دادن اهميّت مطلب و هشدار و زهر چشم گرفتن از بيگانگان است. «اخذ برأس اخيه» چنانكه خداوند پيامبرش را چنين مورد خطاب قرار داده است. «لئن اشركت ليحبطنّ عملك و لتكوننّ من الخاسرين» [282] در حالى كه هدف، هشدار به ديگران است. 11- در برابر فرد عصبانى بايد برخوردى عاطفى داشت. «ياابن اُمّ» با اينكه موسى و هارون عليهما السلام از يك پدر ومادر بودند، امّا هارون، موسى را فرزند مادر خطاب كرد. 12- مستضعفان ديروز كه به دست موسى از فرعون نجات يافتند، امروز عاملِ استضعاف رهبران خود شدهاند. «استضعفونى» 13- سقوط اخلاقى انسان تا آنجاست كه به خاطر هوا و هوس و گوساله پرستى، ولىنعمت خود را تهديد به قتل مىكند. «و كادوا يقتلوننى» 14- همهى اصحاب انبيا عادل نبودهاند، گاهى بعضى از آنها مرتد هم شدهاند. «و كادوا يقتلوننى » چنانكه بعضى گوسالهپرست شدند. 15- هنگام توبيخ دوستان، بايد مواظب بود كه دشمن از آن سوء استفاده نكند. «فلاتشمت بى الاعداء» 16- سكوت و بىتفاوتى نسبت به ظلم و انحراف، انسان را همسنگ ظالم قرار مىدهد. «لاتجعلنى مع القوم الظالمين» هارون سكوت را ظلم مىدانست، لذا فرمود: من سكوت نكردم، بلكه آنان مرا بايكوت و تهديد به قتل نمودند. _____________________________ 281) نهج البلاغه، خطبه 182 282) زمر، 61 |
||
۳ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 151 ------------------------------------------- آيه قَالَ رَبِّ اغْفِرْلِى وَلِأَخِى وَأَدْخِلْنَا فِى رَحْمَتِكَ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّ حِمِينَ -------------------------------------------- ترجمه (چون خشم موسى فرو نشست) گفت: پروردگارا! من و برادرم را بيامرز و ما را در رحمت خويش وارد كن و تو مهربانترين مهربانانى. ---------------------------------------- نکته ها آمرزشخواهى حضرت موسى عليه السلام يا براى درس دادن به ديگران است، يا به خاطر آنكه در ميان مردم به هارون پرخاش كرده است. «ربّ اغفر لى و لاخى» البتّه حضرت موسى با بيان اين جمله، برخورد عاطفى هارون را كه گفت: «يابن امّ» پاسخ بهترى داد. ---------------------------------------- پيام ها 1- به برادران وهمكاران خود نيز دعا كنيم. «ربّ اغفر لى و لاخى» 2- در طوفان انحرافهاى جامعه، رهبران به دعا و لطف الهى بيش از ديگران نيازمندند. «وأدخلنا فى رحمتك» 3- بخشودگى، مقدّمهى ورود در رحمت الهى است. «اغفر... أدخلنا» 4- در دعا، از الطاف و صفات خدا ياد كنيم. «أرحم الرّاحمين» |
||
۳ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 152 ------------------------------------------- آيه إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِى الْحَيَو ةِ الدُّنْيَا وَكَذَلِكَ نَجْزِى الْمُفْتَرِينَ ------------------------------------------ ترجمه قطعاً كسانى كه گوساله را (به پرستش) گرفتند، به زودى خشمى از سوى پروردگارشان و ذلّتى در زندگى دنيا به آنان خواهد رسيد و اين گونه دروغپردازان را كيفر مىدهيم. ----------------------------------------- نکته ها از آيه 149 بر مىآمد كه بنىاسرائيل از كردهى خود پشيمان شدند. اين آيه نشان مىدهد كه توبهى آنان پذيرفته نشد، مگر به نحوى كه در آيه 54 سوره بقره بيان شده كه براى توبه بايد يكديگر را بكشند. «انّكم ظلمتم أنفسكم باتّخاذكم العجل فتوبوا الى بارئكم فاقتلوا أنفسكم» آرى، توبهى ارتداد و گوسالهپرستى پس از حقّپرستى، گفتن «أستغفر اللّه» نيست، بلكه بايد همديگر را با دست خود اعدام كنند تا اين حركت در روش مبارزه با شرك فرهنگ شده و در نسلها بماند. امام باقر عليه السلام ذيل اين آيه فرمودند: هر كس در دين الهى بدعت گذارد، در همين دنيا ذليل و خوار مىشود. [283] ___________________________ 283) تفسير نورالثقلين ----------------------------------------- پيام ها 1- انسان در انتخاب دين آزاد است، گرچه گاهى به چيزى گرايش پيدا مىكند كه باعث سقوط او مىشود. «انّ الّذين اتّخذوا العجل سينالهم غضب من ربّهم» 2- افراد مرتد، مغضوب خدا هستند. «انّ الّذين اتّخذوا العجل سينالهم غضب من ربّهم» 3- غضب اولياى خدا، غضب خداست. «غضبان أسفاً - غضب من ربّهم» 4- آنان كه به جاى ايمان، سراغ بتهاى پر زرق و برق و پر سرو صدا بروند، در همين دنيا هم خوار خواهند شد. «ذلّة فى الحياة الدنيا» 5 - غضب الهى، مخصوص بنىاسرائيل نيست، بلكه سنّت الهى است و نسبت به اقوامِ مرتدّ ديگر هم بوده و خواهد بود. «كذلك نجزى المفترين» |
||
۳ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 153 ------------------------------------------- آيه وَالَّذِينَ عَمِلُواْ السَّيِّئَاتِ ثُمَّ تَابُواْ مِن بَعْدِهَا وَءَامَنُواْ إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ --------------------------------------------- ترجمه و كسانى كه مرتكب بدىها وگناهان شده وپس از آن توبه كرده و ايمان آورند، پس از آن توبه، بىگمان پروردگارت آمرزنده و مهربان است. -------------------------------------------- نکته ها با اينكه تا ايمان نباشد توبه پذيرفته نمىشود، امّا در اين آيه ابتدا توبه آمده و پس از آن ايمان، شايد به اين دليل كه گناه، ايمان انسان را متزلزل كرده و فروغ ايمان را بىاثر مىكند و با توبه بار ديگر ايمان تجديد مىشود. [284] _____________________________ 284) تفسير نمونه --------------------------------------------- پيام ها 1- راه توبه هميشه باز است، گرچه پس از مدّتها باشد. «ثمّ تابوا» («ثمّ» براى گذشت زمان طولانى است) 2- از رحمت خدا مأيوس نشويم، گرچه قصد كشتن انبيا را كرده باشيم. «كادوا يقتلوننى - ثمّ تابوا من بعدها» 3- توبهى هر خلافى، جبران همان است، توبهى گوسالهپرستى، بازگشت به ايمان واقعى به خداست. «آمنوا» 4- براى دعوت به توبه بايد زمينهاى را فراهم آورد. «انّ ربّك من بعدها لغفور رحيم» 5 - خداوند نسبت به توبهكنندگان واقعى علاوه بر بخشش، رحمت خود را هم شامل آنان مىسازد. «لَغفور رحيم» آرى، اسما و صفات الهى، جلوههاى حكيمانه دارند. |
||
۳ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 154 ------------------------------------------- آيه وَلَمَّا سَكَتَ عَن مُّوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْوَاحَ وَفِى نُسْخَتِهَا هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِّلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ ------------------------------------------ ترجمه و چون خشم موسى فرو نشست، الواح را (از زمين) برگرفت و در نوشتههاى آن براى كسانى كه از پروردگارشان بيم دارند، هدايت و رحمتى است. ------------------------------------------ پيام ها 1- قانون آسمانى، رحمت الهى است و هدايت همراه رحمت، شامل انسانهاى خداترس مىشود. «هدىً و رحمة للّذين... يرهبون» 2- نه تنها قرآن، مايهى هدايت متّقين است، «هدىً للمتّقين» كه تورات تحريف نشده هم وسيلهى هدايتِ پرواپيشهگان است. «هدىً... يرهبون» 3- خوف از خداوند، درهاى رحمت را به روى انسان مىگشايد.«رحمة للّذين... يرهبون» 4- هيچ مقامى جز خداوند شايسته نيست كه آدمى در برابرش خائف و خاضع باشد. «لربّهم يرهبون» |
||
۳ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 155 ------------------------------------------- آيه وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِّمِيقَتِنَا فَلَمَّآ أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُم مِّن قَبْلُ وَإِيَّىَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَآءُ مِنَّآ إِنْ هِىَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَآءُ وَتَهْدِى مَن تَشَآءُ أَنتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الْغَفِرِينَ ----------------------------------------- ترجمه و موسى براى (آمدن به) ميعادگاه ما، از قوم خود هفتاد مرد را برگزيد. پس همين كه (در پى درخواست ديدن خدا) زمين لرزه آنان را فرا گرفت گفت: پروردگارا! اگر مىخواستى، مىتوانستى آنها و مرا پيش از اين (آمدن به طور) بميرانى، آيا مارا به خاطر كارهاى بىخردان ما هلاك مىكنى؟ اين صحنه جز آزمايشى از جانب تو نيست كه با آن، هر كه را (سزاوار بدانى و) بخواهى گمراه مىكنى و هر كه را بخواهى (و لايق بدانى) هدايت مىكنى، تو ولىّ و سرپرست مايى، پس ما را ببخشاى و بر ما رحم كن، كه تو بهترين آمرزندگانى. ------------------------------------------- نکته ها در اين كه حضرت موسى عليه السلام يك ميقات يا چند ميقات داشته و مرگ و هلاكت در ميقات، به خاطر تقاضاى ديدار خدا بوده يا گوسالهپرستى مردم، گفتگوهايى است كه در فهم آيه نقشى ندارد و از آن چشم مىپوشيم. ياران موسى عليه السلام با ديدن آن همه معجزات، باز هم تقاضاى ديدن خدا يا شنيدن صداى خدا را داشتند، درحالى كه آن هفتاد نفر، برگزيدهى حضرت موسى از ميان هفتصد نفر بودند كه به كوه طور رفته و گرفتار قهر الهى شدند، زيرا كسى كه معجزهاى ديد، نبايد بهانه بياورد. در عدد «هفتاد» نيز مانند عدد «چهل»، راز و رمزى نهفته است. وقتى برگزيدگان پيامبرى همچون موسى عليه السلام چنين از كار درآيند، چگونه مىتوان گفت: مردم عادّى، امام را برگزينند؟! حضرت مهدى عليه السلام در پاسخ كسى كه پرسيد چرا مردم حقّ انتخاب امام را ندارند؟ فرمودند: حضرت موسى كه هفتاد نفر را انتخاب كرد معلوم شد لايق نبودند، پس وقتى انتخاب شدگان پيامبرى مثل موسى منحرف شدند، انتخابشدگان مردم چه وضعى خواهند داشت. [285] _____________________________ 285) تفسير نورالثقلين -------------------------------------------- پيام ها 1- براى حضور در مراكز مهم و مسائل حسّاس، بايد گزينش انجام شود و افرادى انتخاب شوند، نه هر كس و در هر سطحى حاضر شود. «واختار موسى» 2- مردن، از تحمّل فشار حرف مردم آسانتر است. «لو شئت أهلكتهم من قبل و ايّاى» (يعنى اى كاش قبل از آمدن مردم همراه من به كوه طور، جان ما را مىگرفتى كه تحمّل اينكه بگويند: تو بهترينها را برگزيدى و به قتلگاه بردى و آنان را نابود كردى و... سختتر است.) 3- پيامبران در حركات خود، به ظاهر عمل مىكنند نه به علم غيب. از اين رو گاهى برگزيدگان انبيا نيز نالايق در مىآيند. «بما فعل السفهاء منّا» 4- گاهى آتش قهر الهى چنان فراگير است كه خشك و تر را با هم مىسوزاند. «أتهلكنا بما فعل السفهاء» (خوبان را به خاطر سكوت و بىتفاوتى) 5 - بهانهگيرى، نشانهى سفاهت است. «السفهاء» 6- بلاها و حوادث، گاهى آزمايش الهى است، «اِن هِىَ الاّ فتنتك...» كه در آن افراد شناخته شده و صفها از هم جدا مىشود. «تضلّ... تهدى» 7- ستايش خداوند پيش از دعا، از آداب دعاست. «أنت وليّنا فاغفرلنا» 8 - تا صفحهى روح از آلودگى گناه پاك نشود، رحمت الهى را جذب نمىكند. «اغفر لنا و ارحمنا» 9- آمرزش و عفو الهى، (بر خلاف بخشش مردم كه يا با تأخير است، يا همراه با منّت و تحقير،) بهترين بخشايشهاست. «خير الغافرين» |
||
۳ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 156 ------------------------------------------- آيه وَ اكْتُبْ لَنَا فِى هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَ فِى الْأَخِرَةِ إِنَّا هُدْنَآ إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِى أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَآءُ وَرَحْمَتِى وَسِعَتْ كُلَّ شَىْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَوةَ وَالَّذِينَ هُم بَِايَتِنَا يُؤْمِنُونَ ---------------------------------------- ترجمه (خداوندا!) براى ما در اين دنيا و در آخرت، خير و نيكى مقرّر كن كه ما به سوى تو رهنمون و بازگشت كردهايم. (خداوند) فرمود: عذابم را به هر كس كه بخواهم (و مستحقّ باشد) مىرسانم، و(لى) رحمتم همه چيز را فرا گرفته است، پس بهزودى آن (رحمتم) را براى كسانى كه تقوى دارند و زكات مىدهند و آنان كه به آيات ما ايمان مىآورند، مقرّر مىدارم. ----------------------------------------- نکته ها اين آيه، بيان دعاى ديگر حضرت موسى عليه السلام در پى خواستهى قبلى است. «هُدنا» اشاره دارد به توجّه آنان به سوى خدا وتوبه كردن از راه منحرفان و راه كسانى كه تقاضاى نابجاى ديدار خدا را داشتند. به نقل ابن عبّاس، هنگامى كه آيهى «و رحمتى وَسِعَت كلّ شىء» نازل شد، شيطان نيز در رحمت الهى طمع كرد و گفت: عبارت «كلّ شىء»، شامل من هم مىشود. خداوند براى رفع اين توهّم فرمود: «سأكتبها للّذين يتّقون...» آرى، سفرهى رحمت الهى گسترده است و به همه كس مىرسد، امّا شمول رحمت براى غير مؤمنان، به تفضّل الهى و به بركت مؤمنان و به طفيل آنان است. [286] در روايت آمده است كه شخصى در نماز مىگفت: «اللهمّ ارحمنى و محمّداً و لاترحم معنا احداً»، خدايا! تنها من و محمّد صلى الله عليه وآله را مشمول رحمت خود قرار بده، نه هيچ كس ديگرى را. پيامبر صلى الله عليه وآله پس از نماز در انتقاد به او فرمود: رحمت نامنتهاى الهى و موضع وسيع و نامحدود را محدود ساختى! [287] ____________________________ 286) تفسير اثنى عشرى 287) تفاسير مجمع البيان و نمونه ------------------------------------------ پيام ها 1- بهترين گامها و كارها، با ثباتترين آنهاست. «واكتب لنا» 2- انبيا در فكر تأمين سعادت دنيا و آخرت مردمند. «واكتب لنا فى هذه الدنيا حسنة و فى الآخرة» 3- از بهترين دعاها، جامعترين آنهاست. «فى هذه الدّنيا حسنة و فى الآخرة» 4- بازگشت خالصانه به سوى خدا، راه دريافت الطاف الهى است. «هُدنا» 5 - رحمت الهى نامحدود است، اگر كسى به آن نرسيد، تقصير از خود اوست. «رحمتى وسعت كلّ شىء» نقصى در فاعليّت رحمت الهى نيست، بلكه نقص در قابليّت و استقبال ماست. 6- رحمت خداوند فراگير است، ولى عذاب الهى چنين نيست. «رحمتى وسعت... عذابى اُصيب به مَن اشاء» 7- اصل، رحمت الهى است و عذاب او عارضى است. (براى رحمت، فعل ماضى «وَسعت»، ولى براى عذاب فعل مضارع «اُصيب» آمده است) 8 - دعاى انبيا نيز در چهارچوب حكمت و قانون الهى مستجاب مىشود. «اكتب لنا... سأكتبها للّذين...» 9- با وجود تقوا و عمل به تكاليف، شمول رحمت الهى حتمى است، «سأكتبها للّذين...» ولى با وجود گناه و معصيت، عذاب حتمى نيست، زيرا با توبه و استغفار، امكان مغفرت وجود دارد. «عذابى اصيب به من اشاء» 10- رحمت الهى بىنهايت است، امّا شرط بهرهورى از آن، تقوا، پرداخت زكات و ايمان است. «يتّقون... الزّكاة... يؤمنون» بنابراين كسى كه زكات نمىدهد و يا بىتقوا مىباشد، از رحمت الهى محروم و در معرض عذاب الهى است. 11- زكات، در شريعت يهود نيز بوده است. «يؤتون الزكاة» 12- آنچه سبب دريافت الطاف الهى است، ايمان به تمام آيات است، نه بعض آنها. «بآياتنا يؤمنون» |
||
۳ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 157 ------------------------------------------- آيه أَلَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِىَّ الْأُمِّىَّ الَّذِى يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِندَهُمْ فِى التَّوْرَيةِ وَالْإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَئِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلَلَ الَّتِى كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ ءَامَنُواْ بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِى أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ -------------------------------------------- ترجمه (رحمت الهى، شامل كسانى است كه علاوه بر ايمان، زكات وتقوا،) از رسول و پيامبر درس نخواندهاى پيروى مىكنند كه (نام و نشانههاى او را) نزد خويش در تورات و انجيل نوشته مىيابند. (پيامبرى كه) آنان را به نيكى فرمان مىدهد و از زشتى باز مىدارد و آنچه را پاكيزه و پسنديده است برايشان حلال مىكند و پليدىها را بر ايشان حرام مىكند و از آنان بار گران (تكاليف سخت) و بندهايى را كه بر آنان بوده برمىدارد (وآزادشان مىكند). پس آنان كه به او ايمان آورده و او را گرامى داشته و يارى كنند و از (قرآن) نورى كه همراه او نازل شده است پيروى كنند، آنان همان رستگارانند. ------------------------------------------- نکته ها كلمهى «اُمّى»، منسوب به «اُمّ»، به معناى مادر، به كسى گفته مىشود كه درس نخوانده باشد، مثل كسى كه از مادر متولّد شده است. بعضى گفتهاند: اُمّى، يعنى برخاسته از امّت و تودهى مردم، نه اَشراف. برخى هم آن را منسوب به «اُمّ القُرى» دانستهاند كه نام مكّه است، پس اُمّى يعنى مكّى. پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله امّى و درس نخوانده بود، «الرّسول النّبىّ الاُمّى» چنانكه در آيه 48 سورهى عنكبوت نيز مىخوانيم: «و ما كنت تتلوا من قبله من كتاب و لاتخطّه بيمينك» تو هرگز پيش از اين كتابى نمىخواندى و با دست خود نمىنوشتى. البتّه آن حضرت توانايى نوشتن و خواندن هر دو را داشت. [288] در تمام مكّه در عصر بعثت، 17 مرد و يك زن با سواد بيشتر وجود نداشت و اگر پيامبر صلى الله عليه وآله حتّى كلمهاى از يك نفر آموخته بود، نمىتوانست خود را در ميان مردم، امّى بنامد. [289] كلمهى «اِصر»، در اصل به معناى نگهدارى و محبوس كردن است و به هر كار و تكليف سخت و دشوار كه انسان را از فعّاليّت باز دارد گفته مىشود، چنانكه به عهد و پيمان و كيفر نيز گفته شده است. «اَغلال»، جمع «غُلّ»، به معناى زنجير، شامل عقائد باطل، خرافات، بتپرستى، بدعت و سنّتهاى دست و پاگير جاهلى مىشود. گرچه به دلايلى، تورات و انجيل را تحريف شده مىدانيم، امّا در همين تورات و انجيل موجود نيز اشارات و بشاراتى نسبت به پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله به چشم مىخورد و سبب مىشود كه اهل كتاب، پيامبر خدا را بشناسند، آنگونه كه پدر فرزند خود را مىشناسد. [290] اگر نام و نشان پيامبر اسلام در تورات و انجيل نبود، مخالفان، آن دو كتاب را آورده و مىگفتند: نيافتيم و از اين راه وارد خصومت مىشدند، نه از راه لشكركشى و پرداخت هزينههاى آن چنانى و جزيه دادن. در احاديث متعدّدى از شيعه و سنّى مىخوانيم كه پيامبر صلى الله عليه وآله فرمودند: هر آيهاى در قرآن كه دربارهى مؤمنان و صفات نيك آنان آمده، علىّ در رأس آن و رهبر آنان است. «ما انزل اللّه آية فيها «يا ايّها الّذين آمنوا» الاّ و علىٌّ رأسها و اميرها». [291] پيامبر صلى الله عليه وآله به اصحاب خود فرمودند: پس از شما قومى مىآيند كه پيامبرى را ديدهاند و تنها به وسيلهى كتاب و مكتوبى ايمان مىآورند و آنگاه اين آيه را تلاوت فرمودند. [292] _____________________________ 288) تفسير نمونه 289) تفسير نمونه، نقل از فتوحالبلدان بلاذرى، ص 459 290) از جمله: تورات، سِفر تكوين، فصل 17، آيه 18 ؛سِفر پيدايش، باب 49، آيه 10 و انجيليوحنّا، باب 14، آيه 15 و باب 15، آيه 26 291) تفسير فرقان 292) تفسير مجمع البيان ------------------------------------------ پيام ها 1- تقوا، زكات و ايمان ارزش دارد، امّا مهم، تبعيّت از پيامبر است. «للّذين يتّقون و يؤتون الزكاة و... يؤمنون الّذين يتّبعون» 2- پيروان پيامبر اسلام، از رحمت خاصّ الهى برخوردارند. «ساكتبها... الّذين يتّبعون الرّسول» 3- پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله، مجراى رحمت واسعهى الهى است. «و رحمتى وَسِعت كلّ شىء فساكتبها... الّذين يتّبعون الرّسول الاُمّى» 4- پيامبر اسلام هم مقام نبوّت داشت، هم مقام رسالت. «الرّسول النبىّ» «نبىّ» به كسى مىگويند كه از وحى الهى آگاهى دارد و خبر مىدهد، ولى «رسول» مسئول ابلاغ، اجرا و نظارت هم مىباشد. 5 - نشانهها و صفات ذكر شده از پيامبر در تورات و انجيل، به گونهاى با آن حضرت تطبيق داشت كه گويا خود او را در آن دو كتاب مىيافتند. «يجدونه» ونفرمود: «يجدون علائمه» 6- براى نفوذ سخن و اثبات حقّ، مدرك رسمى و سند كتبى لازم است. «مكتوباً» 7- پيامبران پيشين، به آمدن پيامبر اسلام بشارت دادهاند. «مكتوباً عندهم فى التوراة و الانجيل...» 8 - امر به معروف و نهى از منكر، در رأس برنامههاى بعثت پيامبران است. «يأمرهم بالمعروف ...» 9- موضوع مصرف و تغذيه، مورد عنايت اسلام است. «يحلّ... يحرّم» (قبل از نزول قرآن، يهود ونصارا در دام خرافات وبرنامههاى طاقتفرسا و تحريم حلالها و بدعتگذارىها بودند كه با ظهور اسلام، تمام آنها برداشته شد.) 10- براى اصلاح جامعه، ابتدا بايد امكانات حلال را فراهم كرد، سپس براى امور حرام، محدوديّت ايجاد نمود. («يحلّ»، قبل از «يحرّم» است). 11- حلالها و حرامهاى الهى، بر اساس فطرت است. «يحلّ لهم الطيّبات و يحرّم عليهم الخبائث» («طيّب»، به چيزى گفته مىشود كه مطابق طبع انسان باشد) 12- عادات و رسوم غلط، زنجيرى بر افكار مردم است. انسان بدون انبيا، وابسته و اسير است. «يضع عنهم اِصرَهم و الاغلال» 13- احترام و تكريم، بايد همراه امداد و تعاون باشد. «عزّروه و نصروه» («عزّروه» از «تعزير»، به معناى حمايت با شمشير است ومراد كسانى هستند كه پيامبر اسلام را در جبههها يارى مىكردند.) 14- تنها ايمان به پيامبر صلى الله عليه وآله كافى نيست، حمايت هم لازم است.«عزّروه... نصروه» 15- قرآن، نورى است كه دلها و انديشهها را روشن مىكند و همواره قرين پيامبر صلى الله عليه وآله بود. «النّور الّذى اُنزل معه» (نبوّت پيامبر همراه قرآن از طرف خدا نازل شده است) 16- عامل رستگارى و فلاح، ايمان و حمايت از پيامبر و پيروى از قرآن است. «فالّذين آمنوا به واتّبعوا... اولئك هم المفلحون» |
||
۳ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 158 ------------------------------------------- آيه قُلْ يَأَيُّهَا النَّاسُ إِنِّى رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعاً الَّذِى لَهُ مُلْكُ السَّمَوَ تِ وَالْأَرْضِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ يُحْىِ وَيُمِيتُ فََامِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِىِّ الْأُمِّىِّ الَّذِى يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ كَلِمَتِهِ وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ------------------------------------------- ترجمه بگو: اى مردم! همانا من فرستادهى خداوند به سوى شما، هستگى هستم، آن (خدايى) كه حكومت آسمانها و زمين از آن اوست، هيچ معبودى جز او نيست، زنده مىكند و مىميراند، پس به خداوند و پيامبر او (همان) پيامبر درس ناخواندهاى كه به خداوند و گفتار او ايمان دارد، ايمان بياوريد و از او پيروى كنيد، باشد كه هدايت يابيد. ------------------------------------------- نکته ها بر خلاف ادّعاى بىاساس برخى كه مىگويند: پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله ابتدا در فكر ارشاد مردم منطقهى خود بود و چون موفّق شد، به فكر ارشاد جهانيان افتاد! قرآن با جملاتى همچون: «كافّة للناس» [293] ، «لانذركم به و مَن بَلغ» [294] ، «للعالمين نذيراً» [295] و امثال آن، جهانى بودن رسالت پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله را از همان آغاز بيان مىكند. [296] البتّه رسالت جهانى آن حضرت نيز مثل هر طرحى، مرحله به مرحله پيش مىرود: ابتدا دعوت از اهل و عشيره، سپس مردم مكّه و آنگاه همهى مردم. امام مجتبى عليه السلام فرمود: جمعى از يهود نزد پيامبر صلى الله عليه وآله آمده، گفتند: آيا تو گمان مىكنى مثل موسى، پيامبر هستى؟ حضرت پس از اندكى سكوت فرمودند: آرى، منم خاتم پيامبران و پيشواى پرهيزكاران و فرستادهى پروردگار جهانيان. پرسيدند: بر چه كسانى مبعوث شدهاى؟ عرب يا عجم يا ما؟ آيهى فوق نازل شد. [297] يعنى من بر همهى جهانيان رسولم. تكرار كلمهى «اُمّى» در اين آيه و آيهى قبل، نشانهى اهميّت آن در اثبات حقانيّت پيامبر صلى الله عليه وآله و قرآن است. با توجّه به آيهى قبل كه فرمود: آنان نام و نشان پيامبر اسلام را در تورات و انجيل به خوبى مىيابند، مخاطب اين آيه همهى مردم حتّى يهود و نصارا مىباشند. اين آيه، ابتدا بر سه مطلب تأكيد مىكند: 1- اثبات خالقيّت خداوند. «له ملك السموات و الارض» 2- توحيد و يگانگى خداوند. «لا اله الاّ هو» 3- قيامت و حشر و نشر. «يحيى و يميت» پايان، آيه مىفرمايد: حال كه مبدأ و معاد بدست خداست، پس به او ايمان آوريد: [298] «فآمنوا باللّه و رسوله» ______________________________ 293) سبأ، 28 294) انعام، 19 295) فرقان، 1 296) تفسير نمونه 297) تفاسير صافى و نمونه 298) تفسير اثنىعشرى --------------------------------------------- پيام ها 1- رسالت حضرت محمّد صلى الله عليه وآله جهانى است. «يا ايّها النّاس انّى رسول اللّه اليكم جميعاً» و مكتب جهانى، رهبر جهانى لازم دارد. 2- كسى كه حكومت كامل بر همهى هستى دارد، قدرت بر زنده كردن و ميراندن هم دارد. «له ملك السموات و الارض... هو يحيى و يميت» 3- نبوّت، لازمهى توحيد و معاد است. چون خداوند يكتا، مالك هستى است، «له ملك السموات والارض» حيات ومرگ نيز به دست اوست، «هو يحيى و يميت» پس، رهبرى و هدايت انسانها هم بايد از طرف او باشد. «فآمنوا باللّه و رسوله النبىّ الامّى» 4- رهبر بايد به راه خود ايمان كامل داشته باشد. «يؤمن باللّه و كلماته» 5 - ايمان به خدا و رسول و تبعيّت از پيامبر صلى الله عليه وآله، در كنار هم رمز هدايت است. «آمنوا باللّه و رسوله... واتّبعوه لعلّكم تهتدون» 6- پيروى از قرآن و سنّت و سيرهى پيامبر، هر دو لازم است. «واتّبعوه» (در آيهى قبل سخن از تبعيّت از نور و قرآن بود و در اينجا تبعيّت از پيامبر صلى الله عليه وآله) 7- حتّى اهل كتاب نيز بايد به پيامبر اسلام ايمان داشته و از او پيروى نمايند. «يا ايّها النّاس... فآمنوا باللّه و رسوله... و اتّبعوه» 8 - تقليد و تبعيتى كه انسان را به هدايت و كمال برساند، ارزشمند است. «و اتّبعوه لعلّكم تهتدون» |
||
۳ شهریور ۱۳۹۰
|
این عنوان قفل شده است!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |