در حال دیدن این عنوان: |
۶۷ کاربر مهمان
|
این عنوان قفل شده است!
|
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 159 ------------------------------------------- آيه وَمِن قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ --------------------------------------------- ترجمه و از قوم موسى، گروهى مردم را به حقّ راهنمايى مىكنند و به حقّ، دادگرى مىكنند. ---------------------------------------- نکته ها هدايت به حقّ، نشان دورى از تعصّب و شناخت حقّ و پيروى از آن است و اين گروه هدايت يافتهى يهود، كارى به ساير لجوجان بهانهگير نداشتند. شايد مراد از اين گروه، يهوديانى باشند كه دعوت پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله را لبيك گفتند، البتّه در جاى ديگر مطلق آمده و اختصاصى به قوم يهود ندارد. «و ممّن خلقنا امّة يهدون بالحقّ و به يعدلون» [299] در روايات متعدّد، آمده است كه اينان گروهى هستند كه به نبوّت پيامبر صلى الله عليه وآله اقرار كرده و همراه حضرت حجّت عليه السلام ظهور مىكنند. [300] پيامبر صلى الله عليه وآله فرمودند: اى مردم! صراط مستقيمى كه پيروى از آن لازم است، من هستم پس از من، علىّ عليه السلام و آنگاه فرزندان من از نسل او، «ائمّة يهدون بالحقّ و به يعدلون» امامانى كه مردم را به حقّ هدايت كرده و به حقّ دادگرى مىكنند. [301] حضرت على عليه السلام فرمود: بنىاسرائيل پس از موسى عليه السلام هفتاد و يك فرقه شدند كه همه در آتشند، جز يك فرقه از آنها و آنگاه اين آيه را تلاوت فرمودند. [302] ____________________________ 299) اعراف، 181 300) تفسير اثنى عشرى 301) تفسير نورالثقلين 302) تفاسير نورالثقلين و عيّاشى ------------------------------------------ پيام ها 1- در برخورد با مخالفان نيز بايد انصاف داشت و خدمات و كمالاتشان را ناديده نگرفت. «و من قوم موسى اُمّة يهدون بالحقّ» 2- هدايت كنندگان، خود بايد ملازم و معتقد و پيرو حقّ باشند. «يهدون بالحقّ و به يعدلون» |
||
۳ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 160 ------------------------------------------- آيه وَقَطَّعْنَهُمُ اثْنَتَىْ عَشْرَةَ أَسْبَاطاً أُمَماً وَأَوْحَيْنَآ إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَمَ وَ أَنزَلَنا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُواْ مِن طَيِّبَتِ مَا رَزَقْنَكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِن كَانُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ------------------------------------------- ترجمه و آنان (قوم موسى) را به دوازده گروه تقسيم كرديم كه هر يك شاخهاى از دودمان بنىاسرائيل و اُمّتى بودند، و به موسى آنگاه كه قومش از او آب طلبيدند، وحى كرديم كه عصاى خود را بر آن سنگ بزن، پس از آن سنگ، دوازده چشمه جوشيد (و به اطراف سرازير شد، آن گونه كه) هر گروه آبشخور (سهم آب) خود را به خوبى شناختند. و ابر را بر فراز آنان سايهبان ساختيم و «مَنّ» و «سَلوى» (دو نوع خوراكى) بر آنان نازل كرديم (و به آنان گفتيم:) از پاكيزههايى كه روزى شما كردهايم، بخوريد. آنان (با ناسپاسى خود) بر ما ستم نكردند، بلكه بر خويشتن ستم كردند. ------------------------------------------ نکته ها «اَسباط» جمع «سِبط»، به فرزندان و نوهها و شاخههاى يك فاميل گفته مىشود. هر يك از تيرههاى بنىاسرائيل، از يكى از فرزندان يعقوب منشعب شده بودند. «انبجاس» به معناى جوشيدن و فوران كم و مختصر است. «مَنّ»، غذايى همچون عسل و شيرهى گياهى (نظير گزانگبين)، و «سَلوى» پرندهاى حلال گوشت، شبيه كبوتر (و بلدرچين) است. عدد «دوازده»، عدد ماههاى سال، عدد نقباى بنىاسرائيل، عدد چشمههاى آبى كه با اعجاز حضرت موسى صورت گرفت و عدد امامان معصوم عليهم السلام است. مخالفان اهلبيت، بسيار كوشيدهاند تا اين حديث پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله را (كه شيعه و سنّى با دهها سند آن را نقل كردهاند) كه خلفاىِ پس از من دوازده نفر و همه از قريشند، [303] بر حاكمان بنىاميّه و بنى عباس تطبيق دهند، امّا نتوانستهاند. با زدن عصا به سنگ، دو معجزه اتّفاق افتاد: جوشيدن آب بسيار، پديدار شدن چشمهها به تعداد قبيلهها. در روايات مىخوانيم كه حضرت موسى عليه السلام با توسّل به اهلبيت پيامبر عليهم السلام دست به اعجاز زد. [304] حضرت شعيب عليه السلام به ديدن داماد خود موسى عليه السلام آمد، صف طولانى منتظران ملاقات با موسى عليه السلام را ديد. به موسى پيشنهاد كرد كه مردم را گروه گروه كند و براى هر دسته، مسئولى معيّن كند تا بخشى از مشكلات را آنها حلّ كنند و مسائل مهمتر را به موسى عليه السلام ارجاع دهند. [305] بعضى از مطالب و جريانها در آيات متعدّدى از قرآن، به ظاهر تكرار شده است، از جمله اين داستان كه در آيه 57 به بعد سورهى بقره نيز آمده و اين بيانگر آن است كه تكرار يك موضوع، با انگيزهى تربيتى مانعى ندارد. _______________________________ 303) الغدير و اثبات الهداه، ج1، ص433 304) تفسير اثنى عشرى 305) تفسير كاشف ------------------------------------------------ پيام ها 1- در ادارهى امور، وجود تشكيلات، تقسيم كار و طبقهبندى، نقش مهمى دارد. «و قطّعناهم» 2- دوازده گروه بنىاسرائيل، همه از يك ريشه بودند. «قطّعناهم» به جاى «جعلنا» 3- گروه گروه شدن، با حفظ وحدت در هدف، ضررى ندارد. «قطّعناهم» 4- عرضه بعد از تقاضا، اهميّت بيشترى دارد. «استسقاه... اضرب بعصاك» 5 - وسيله مهم نيست، ارادهى الهى مهم است كه گاهى يك عصاى چوبى را كارگشا در همه جا قرار مىدهد. «بعصاك» (عصا، در جايى مار و اژدها و در جاى ديگر وسيلهاى براى ايجاد چشمههاى آب مىشود) 6- توسّل به پيامبران براى رهايى از مشكلات جايز، بلكه به اجابت نزديك است. مردم، نيازهاى اقتصادى و مادّى خود را نيز با انبيا در ميان مىگذاشتند و به آنان متوسّل مىشدند. «استسقاه... فانبجست» 7- اگر هر گروه بداند كه به كجا بايد رجوع كند، بسيارى از مشكلات اجتماعى حل مىشود. «قد علم كلّ اُناس مشربهم» 8 - به مردم آگاهى دهيم، خودشان عمل مىكنند. «قد علم كلّ اُناس مشربهم» و نفرمود: «قد شرب» 9- خداوند، هم آب مورد نياز بنىاسرائيل را تأمين نمود، هم غذاى آنان را. «اثنتا عشرة عينا... المنّ و السلوى» 10- پيدايش و حركت ابرها و عملكرد آنها، همه تحت تدبير و ارادهى الهى است. «وظلّلنا عليهم الغمام» 11- منّ و سلوى، از غذاهاى طيّب است. (جمله «كلوا من الطيّبات»، پس از «المنّ و السلوى» آمده است) 12- خداوند، روزىرسانِ مردم، «رزقناكم» و خواهان بهرهگيرى طيّب از نعمتهاى پاك و پاكيزه است. «كلوا من طيّبات» 13- با يك ضربه عصاى موسى، چشمهها از دل سنگ جوشيد، ولى با آن همه معجزه، دلهاى نا اهلان تكان نخورد. «و ما ظلمونا و لكن كانوا انفسهم يظلمون» 14- كفران نعمت، سبب محروميّت از آن مىشود و زيانش به ناسپاسان مىرسد. «ولكن كانوا انفسهم يظلمون» 15- آنان كه از نعمتهاى مادّى در راه رشد و معنويّت خود بهره نگيرند، به خود ستم كردهاند. «كانوا أنفسهم يظلمون» |
||
۳ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 161 ------------------------------------------- آيه وَإِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُواْ هَذِهِ الْقَرْيَةَ وَكُلُواْ مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ وَ قُولُواْ حِطَّةٌ وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّداً نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئَتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ ------------------------------------------ ترجمه و (به ياد آوريد) آن هنگام كه به آنان (بنىاسرائيل) گفته شد در اين آبادى (بيتالمقدّس) ساكن شويد و از (نعمتهاى) آن در هر نقطه و هرگونه كه مىخواهيد بخوريد (و به عنوان استغفار از آن همه بهانهجويى و آزار موسى) بگوييد: «حطّة» (خدايا! گناهان ما را فرو گذار) و سجدهكنان از درب (بيتالمقدّس) وارد شويد تا خطاهاى شما را ببخشاييم، ما به زودى (پاداشِ) نيكوكاران را مىافزاييم. ----------------------------------------- نکته ها كلمهى «حطّة»، به معناى نزول چيزى از بالاست، (انحطاط هم از اين ريشه است) و به مفهوم تقاضاى نزول رحمت و عفو الهى است. فرمان اين بود كه بنىاسرائيل هنگام ورود به سرزمين مقدّس، با اين كلمه از خداوند آمرزش بطلبند، ولى آنان از روى استهزا، كلمه را عوض كردند و گفتند: «حنطة». [306] مشابه اين آيه، با تفاوتى اندك در سورهى بقره (آيات 58 و 59) نيز آمده است. در روايات متعدّد، امامان معصوم عليهم السلام فرمودند: «نحن باب حطّتكم» باب حطّهى شما ماييم. يعنى اگر در مدار حكومت و ولايت ما وارد شويد، مورد لطف قرار مىگيريد. [307] بسيارى از مفسّران مراد از قريه را بيتالمقدّس دانستهاند. سير طبيعى آن است كه ابتدا با آدابى كه سفارش شده داخل شهر شده، سپس آن را مسكن قرار داده و آنگاه از غذاهاى آنجا بخورند، ولى در اين آيه اوّل مسكن و غذا آمده، بعد توبه و مغفرت و ورود به شهر، شايد به خاطر آن كه تأمين مسكن و غذا، زمينه و بسترى است كه دستورات اخلاقى را بپذيرند. __________________________ 306) تفسير نمونه 307) تفسير كنزالدقائق ---------------------------------------- پيام ها 1- داستان ورود بنىاسرائيل به بيتالمقدّس، همراه با عذرخواهى از خداوند در برابر لجاجتها و تغيير كلمات سفارش شده، داستانى عبرتآموز و قابل دقّت است. «و اذ» 2- براى آوارگان، مسكن مهمترين مسئله است. (ابتدا از مسكن سخن به ميان آمده است) «اُسكنوا هذه القرية» 3- بيتالمقدّس، سرزمينى پر نعمت است. «كلوا منها حيث شئتم» 4- خداوند، همهى نيازهاى مادّى ومعنوى، دنيوى و اخروى بشر را تأمين مىكند و براى برخوردارى از نعمتهايى چون مسكن، غذا، عفو ولطف، دستور مىدهد كه دعا و استغفار كنند و سجده نمايند. «اسكنوا... كلوا... قولوا حطّة» 5 - خداوند، با يك عذرخواهى و توبهى خالصانه، «قولوا حطّة» گناهان بسيارى را مىبخشد. «نغفر لكم خطيئاتكم» چنانكه در دعا مىخوانيم: «يا مَن يقبل اليَسير و يَعفو عن الكثير» اى خدايى كه كم را مىپذيرى و گناه زياد را مىبخشايى. 6- براى دريافت لطف و آمرزش الهى، هم استغفار و دعا لازم است، هم عمل. «قولوا حطّة و ادخلوا الباب» 7- ورود به مكانهاى مقدّس، ادب وآداب ويژهاى دارد.«وادخلوا الباب سجّداً» 8 - بايد ميان نيكوكار و گنهكار، تفاوت باشد. وقتى خطاكاران بخشوده مىشوند، نيكوكاران هم از درجه و لطف بيشترى برخوردار مىگردند. «سنزيد المحسنين» 9- در نظام مديريّت و تشويق ديگران، بايد همواره نيكوكاران را امتياز داد. «سنزيد المحسنين» |
||
۳ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 162 ------------------------------------------- آيه فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ قَوْلاً غَيْرَ الَّذِى قِيلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِجْزاً مِّنَ السَّمَآءِ بِمَا كَانُواْ يَظْلِمُونَ ------------------------------------------- ترجمه پس ستمكاران آنان (بنىاسرائيل)، آنچه را به آنان گفته شده بود، بر سخنى ديگر تغيير دادند، ما هم به خاطر ستمپيشگى آنان، عذابى آسمانى بر آنان فرستاديم. ------------------------------------------ نکته ها تحريف و تغيير، گاهى آشكار است، مثل تغيير لفظِ «حِطّة» به «حِنطة»، و گاهى با حفظ قالب لفظ، محتوا و روح يك موضوع را عوض مىكنند، نظير حيلهى بنىاسرائيل براى گرفتن ماهى در روز شنبه كه در آيهى بعد شده مطرح است. پيامبر صلى الله عليه وآله فرمودند: «لاتركبوا ما ارتكب اليهود فتستحلّوا محارم اللّه بادنى الحيل»، آنچه يهوديان مرتكب آن شدند كه با كوچكترين حيله و كلاه شرعى، حرامهاى خدا را حلال مىكردند، شما انجام ندهيد. [308] قرآن، سه نوع تحريف را در قانون الهى مطرح مىكند: 1- تغيير واژهها، مثل بنىاسرائيل كه به جاى گفتن كلمهى «حطّة» يعنى طلب آمرزش و عفو، گفتند: «حِنطة» يعنى گندم. 2- تغيير زمان، مثل آنكه بنىاسرائيل حوضچههايى را در ساحل دريا ساختند و شنبهها كه صيد حرام بود، ماهى در آنها جمع مىشد و روز يكشنبه كه صيد اشكالى نداشت، آنها را صيد مىكردند و مىگفتند: ما روز شنبه و تعطيل صيدى نكردهايم. «و لقد علمنا الّذين اعتدوا منكم فى السَبت» [309] 3- تغيير روشنفكرانه و دستكارى در تقويم طبيعى، مثل تأخيرانداختن ماههاى حرام در جاهليّت براى ادامهى جنگ. چون مايل نبودند جنگ را به خاطر فرا رسيدن چهار ماه حرام قطع كنند، ماهها را به تأخير مىانداختند كه آيه نازل شد. «انّما النسىء زيادة فىالكفر» [310] _______________________________ 308) تفاسير فرقان و درّالمنثور 309) بقره، 65 310) توبه، 37 ---------------------------------------------- پيام ها 1- كيفر تحريف وتغيير دستورهاى خدا، قهر وعذاب است. «فبدّل... فارسلنا» 2- تغييرات لجوجانه و بر اساس استهزا، قابل بخشش نيست. «رجزاً من السماء» 3- همهى كيفرها مربوط به قيامت نيست، بلكه گاهى در دنيا نيز كيفر داده مىشود. «رجزاً من السماء» 4- سرنوشت انسان به دست خودش است و عذاب، نتيجهى ستم خود اوست. «بما كانوا يظلمون» |
||
۳ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 163 ------------------------------------------- آيه وَسْئَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِى كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِى السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَيَوْمَ لَا يَسْبِتُونَ لَا تَأْتِيهِمْ كَذَ لِكَ نَبْلُوهُم بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ ------------------------------------------ ترجمه و (اى پيامبر!) از آنان دربارهى (مردم) آن آبادى كه كنار دريا بود سؤال كن! آنگاه كه (به قانون،) در روز شنبه تجاوز مىكردند، هنگامى كه روز تعطيلى (شنبه)، ماهىها (به روى آب در) كنارههاى دريا به نزد آنان مىآمدند، و(لى) روزى كه تعطيل نبودند، ماهيان آشكار نمىشدند. ما اين گونه آنان را به خاطر تجاوز و فسقشان آزمايش مىكرديم. ------------------------------------------ نکته ها كلمهى «سَبت»، به معناى قطع و تعطيل كار براى استراحت و آرامش است كه از آن تعبير به تعطيلى مىشود. بنابراين «يوم السَبت» يعنى روز تعطيل كه براى يهود، روز شنبه بود و «يوم لايسبتون» يعنى روزى كه تعطيل نمىكردند. «شُرّعاً» جمع «شارع»، به معناى ساحل و كنار آب است، روز شنبه كه صيد تعطيل بود، ماهيان خود را از عمق آب به ساحل مىرساندند. بعضى نيز گفتهاند مراد از «شُرّعاً» ماهيانى هستند كه سر از آب بيرون آورده و خود را نشان مىدهند. [311] گروهى از بنىاسرائيل (مردم ايله) كه در ساحل دريا زندگى مىكردند، به فرمان خدا در روزهاى شنبه صيد ماهى براى آنها ممنوع بود، امّا در همان روز، ماهىهاى دلخواه آنان، «حيتانهم» جلوهگرى بيشترى مىكردند، «شرّعاً» و مردم را بيشتر وسوسه مىكردند! كه اين خود آزمايش الهى بود. اين قوم، قانون الهى را مزوّرانه شكستند و با ساختن حوضچههاى ساحلى و بستن راه فرار و خروج ماهىهايى كه روزهاى شنبه به آن وارد مىشدند، روز يكشنبه به راحتى آنها را صيد مىكردند و ادّعا مىكردند كه از فرمان الهى تخلّف نكرده و روز شنبه صيد نكردهاند. خداوند، گرچه ماهى را براى استفادهى مردم آفريده است، ولى يك روز از هفته صيد ماهى را به عنوان امتحان، منع فرمود، بنابراين هر تحريمى، الزاماً جنبهى بهداشتى ندارد، ماهى شنبه با روزهاى ديگر از نظر مواد پروتئينى فرقى ندارد. حضرت على عليه السلام به شدّت از توجيه گناه و حلال نمودن حرام با توجيه خمر به نبيذ، رشوه به هديه و ربا به معامله، انتقاد مىكردند. [312] گاهى آزمايش الهى، در صحنههايى است كه تمايلات انسان به اوج مىرسد، چنانكه در اين آيه منع از صيد و آزمايش در حالى است كه ماهيان بيشتر خود را نشان مىدهند، «تأتيهم حيتانهم» يا در آيه 94 سورهى مائده كه سخن از تحريم شكار در حالت احرام است، مىخوانيم: «ليبلونّكم اللّه بشىء منالصّيد تناله أيديكم و رماحكم» آنجا كه شكار، در دسترس و در تيررس است، منع صيد در آن حالت، يك آزمايش الهى است. _____________________________ 311) تفسير راهنما 312) نهج البلاغه، خطبه 156 -------------------------------------------- پيام ها 1- قانونشكنى نياكان، نسلهاى بعدى را نيز شرمنده مىكند. «وَسْئَلهم...» 2- نقل خصلتهاى زشت نياكان كه به خاطر آنها تنبيه شدهاند، براى عبرت ديگران مانعى ندارد. «عن القرية الّتى» 3- ساحلنشينى و گذران زندگى از طريق ماهىگيرى، در طول تاريخ بوده است. «كانت حاضرة البحر...» 4- چهرهى واقعى گناه، با كلاه شرعى و حيله، عوض نمىشود. (ساختن حوضچههاى كنار دريا براى صيد روز بعد) «يعدون فى السّبت» 5 - ماهيان دريا، به ارادهى الهى قدرت تشخيص روزهاى هفته و افراد صيّاد را پيدا مىكنند. «تأتيهم... لاتأتيهم» 6- جلوههاى دنيايى و مادّى، يكى از آزمايشهاى الهى است. «كذلك نبلوهم» |
||
۳ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 164 ------------------------------------------- آيه وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَاباً شَدِيداً قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ --------------------------------------------- ترجمه و (به ياد آور) زمانى كه گروهى از آنان (بنىاسرائيل، به گروه ديگر كه نهى از منكر مىكردند) گفتند: چرا شما قومى را موعظه مىكنيد كه خدا هلاك كنندهى ايشان است، يا عذاب كنندهى آنان بر عذابى سخت است؟ گفتند: براى آنكه عذرى باشد نزد پروردگارتان و شايد آنها نيز تقوا پيشه كنند. ---------------------------------------------- نکته ها بنىاسرائيل سه گروه بودند: يكدسته قانونشكن، دستهى ديگر دلسوزان نصيحتگر و دستهى سوّم گروه بىتفاوت. بىتفاوتها به نصيحتگران مىگفتند: خود را خسته نكنيد، چون حرفهايتان در فاسقان اثر ندارد و آنها به هر حال جهنّمى هستند. ولى ناهيان از منكر مىگفتند: كار ما بىاثر نيست، حداقل آنكه ما نزد خدا معذوريم. و چه بسا آنها به واسطهى سخن ما دست بردارند و تقوا پيشه كنند. در آيه 5 و6 سورهى مرسلات، خداوند به كسانى سوگند ياد مىكندكه ذكر خدا را به ديگران القا مىكنند، چه براى اتمام حجّت، چه براى تأثير و هشدار. «فالملقيات ذكراً عُذراً أو نُذراً» در كتاب امر به معروف و نهى از منكر، بيش از ده فايده براى امر و نهى،ر حتّى در صورتى كه اثر نكند، ذكر كردهام كه خلاصهاش را در اينجا بيان مىكنم، [313] تا شايد سكوت و ترس و بىتفاوتى در مقابل ترك معروف و عمل به منكر از بين برود: 1- گاهى امر و نهى ما امرور اثر نمىكند، ولى در تاريخ، فطرت و قضاوت ديگران اثر دارد. چنانكه امام حسين عليه السلام در راه امر به معروف و نهى از منكر شهيد شد، تا وجدان مردم در طول تاريخ بيدار شود. 2- گاهى امر و نهى، فضا را براى ديگران حفظ مىكند. چنانكه فرياد اذان مستحبّ است، گرچه شنوندهاى نباشد، ايستادن به هنگام قرمز شدن چراغ راهنمايى لازم است، گرچه ماشينى نباشد. زيرا حفظ قانون و فضاى احترام به قانون، لازم است. 3- گاهى امر و نهى ما، گناهكاران را از گناه باز نمىدارد، ولى گفتنهاى پى در پى، لذّت گناه را در كام او تلخ مىكند و لااقل با خيال راحت گناه نمىكند. 4- براى حفظ آزادى بايد امر و نهى كرد، زيرا نگفتن، جامعه را به محيط خفقان و ترس و سكوت تبديل مىكند. 5 - امر ونهى براى خود انسان مقامآفرين است، گرچه ديگران گوش ندهند. قرآن مىفرمايد: «و من احسن قولاً ممّن دعا الى اللّه» [314] 6- امر به معروف و نهى از منكر، اگر در ديگران اثر نكند، لااقل براى خود ما يك نوع قرب به خداوند، تلقين و تمرين شجاعت و جلوهى سوز و تعهّد است. 7- گاهى امر و نهى ما امروز اثر نمىكند، امّا روزى كه خلافكار در بنبست قرار گرفت و وجدانش بيدار شد، مىفهمد كه شما حقّ گفتهايد. بنابراين اگر امروز اثر نكند، روزگارى اثر خواهد كرد. 8 - امر و نهى، وجدان انسان را آرام مىكند، انسان با خود مىگويد كه من به وظيفهام، عمل كردم، اين آرامش وجدان با ارزش است، گرچه ديگران گوش ندهند. 9- امر به معروف ونهى از منكر، سيرهى انبياست، گرچه ديگران گوش ندهند. قرآن مىفرمايد: «و اذا ذكّروا لايذكرون» [315] و يا بارها مىفرمايد: مردم سخنان و ارشادهاى پيامبران را گوش نمىدادند و از آنها روى مىگرداندند. بنابراين ما نبايد توقّع داشته باشيم كه همه به سخنان ما گوش بدهند. 10- امر به معروف، يك اتمام حجّت براى خلافكار است تا در قيامت نگويد كسى به من نگفت، علاوه بر آنكه عذرى هم براى گوينده است تا به او نگويند چرا نگفتى؟ 11- هنگام قهر الهى، آمرين به معروف نجات خواهند يافت. (آيهى بعد به آن اشاره مىكند) به هرحال، انبيا و اوصيا در راه امر به معروف و نهى از منكر شهيد شدند تا حقّ گم نشود واز ميان نرود، چنانكه قرآن در آياتى مىفرمايد: «يقتلون الانبياء» [316] ، «يقتلون النبيّين» [317] و «يقتلون الّذين يأمرون بالقسط» [318] كه از اين آيات استفاده مىشود، گاهى در امر به معروف بايد تا مرز شهادت پيش رفت. حضرت على عليه السلام در نامهاى به نمايندهى خود، به خاطر حضورش در سر سفرهى اشراف او را توبيخ نمود. [319] يعنى آن حضرت براى آنكه منش زهد به اشرافىگرى كشيده نشود، فردى را فداى مكتب نمود. _____________________________ 313) جالب اينكه اين سطرها را در هفته امر به معروف ودههى عاشورا مىنويسم كه امام حسين عليه السلام فلسفهى قيام خود را عمل نكردن جامعه به حقّ و نهى از منكر نكردن مىداند 314) فصّلت، 33 315) صافّات، 13 316) آلعمران، 112 317) بقره، 61 318) آلعمران، 21 319) نهج البلاغه، نامه 45 -------------------------------------------- پيام ها 1- عدّهاى، نه خود موعظه مىكنند ونه تحمّل موعظه كردن ديگران را دارند. «و اذ قالت اُمّة منهم لِمَتعظون...» 2- گناه بىتفاوتى خود را نبايد با «خواستهِ الهى» توجيه كرد. «لِمَتعظون قوماً اللّه مهلكهم» 3- بىتفاوتها، به جاى اعتراض به اهل گناه، به آمرين به معروف اعتراض مىكنند. «لم تعظون» 4- در مقابل آنان كه موعظه و تلاش تربيتى را بىاثر مىدانند بايد مقاومت كرد. «لِمَ تَعِظون... قالوا معذرةً» زيرا بازنداشتن مردم از گناه، مسئوليّت دارد و بايد پاسخگو باشيم. 5 - قضاوتِ عجولانه، ممنوع است. نمىتوان گفت: خداوند اين گروه را عذاب يا هلاك خواهد كرد، شايد پرهيزكار شوند. «مهلِكُهم أو معذّبهم... لعلّهم يتّقون» 6- نهى از منكر واجب است، يا براى اينكه افراد فاسق با ايمان شوند، «لعلّهم يتّقون» يا براى عذر داشتن خود انسان نزد خداوند. «معذرةً» (پس لازم نيست حتماً اثر كند، تا بر ما واجب شود، زيرا ما مأمور به وظيفهايم، نه ضامن نتيجه) 7- مردان خدا، از اصلاح جامعه نا اميد نمىشوند و امر به معروف و نهى از منكر را ترك نمىكنند. «و لعلّهم يتقون» |
||
۳ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 165، 166 ------------------------------------------- آيه فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ فَلَمَّا عَتَوْاْ عَن مَّا نُهُواْ عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَسِئِينَ --------------------------------------- ترجمه پس چون تذكّرى را كه به آنان داده شده بود فراموش كردند، كسانى را كه نهى از منكر مىكردند نجات داديم و ستمگران را به سزاى نافرمانى كه همواره انجام مىدادند، به عذابى سخت گرفتيم. پس چون از آنچه نهى شده بودند تجاوز كردند، به آنان گفتيم: به شكل ميمونهاى طرد شده در آييد. -------------------------------------- نکته ها كلمهى «بئيس» از «بأس»، به معناى شديد و «عَتوا»، به معناى عصيان و سركشى است. طبق روايات، چون موعظه كنندگان بنى اسرائيل ديدند پندشان در قوم خود بىاثر است، از مردم جدا شدند و همان شب، قهر و عذاب الهى نازل شد و گنهكاران و سكوتكنندگان را در برگرفت. [320] و اين تبديل و تحوّل، از تصرّفات تكوينى الهى است. در آيه 60 سوره مائده آمده كه گروهى بهخاطر نافرمانى، به صورت خوك وميمون درآمدند و اينجا فقط ميمون ذكر شده است. ابن عباس مىگويد: هر دو آيه دربارهى يك گروه است. از ظاهر آيه استفاده مىشود كه نه تنها خصلت آنان، بلكه شكل ظاهرى آنان نيز تبديل به ميمون شد. آرى، خدايى كه با يك فرمان، آتش را بر حضرت ابراهيم گلستان مىكند، مىتواند موجودى را به موجود ديگر و انسانى را نيز ميمون كند. البتّه مسخشدگان توالد و تناسلى نداشتند و به فرمودهى پيامبر صلى الله عليه وآله چندروزى بيشتر زنده نبودند. [321] ____________________________ 320) تفسير نمونه 321) تفسير مجمع البيان ------------------------------------------- پيام ها 1- نهى از منكر، اگر سبب هدايت ديگران نشود، سبب نجات خود ناهيان مىشود. «أنجينا الّذين ينهون» 2- فراموشى، اگر در اثر بى توجّهى و بىاعتنايى باشد كيفر دارد. «فلما نسوا ...» 3- هر كه راه موعظه را بر روى خود ببندد، راه قهر الهى را به روى خويش باز كرده است. «نسوا - أخذنا» 4- نهى از منكر، يك وظيفه دائمى است. «ينهون» (فعل مضارع نشان استمرار است) 5 - بىتفاوتان، ظالمند. «الّذين ظلموا» (در آيهى قبل، بنىاسرائيل به سه دسته تقسيم شدند: متجاوزان، واعظان و سكوتكنندگانِ بىتفاوت. در اين آيه سكوتكنندگان هم جزو ظالمانِ هلاك شده به حساب آمدهاند، زيرا تنها ناهيان از منكر نجات يافتند، «انجينا الّذين ينهون» پس سكوت، هم ظلم و هم زمينهى هلاكت است.) 6- از بزرگترين و شديدترين عذابها، سقوط از مرحلهى انسانيّت است. «عذاب بئيس، كونوا قردةً خاسئين» 7- متجاوز، استحقاق از دست دادن انسانيّت و مسخ شدن را دارد و كيفر مستكبر، طرد و تحقير است. «عتوا، قردةً خاسئين» آرى، ملّتى كه در برابر قانون الهى گردنكشى كند، ميمونوار از ديگران تقليد خواهد كرد. 8 - آنان كه حكم خدا را با حيله، مسخ و دگرگون كنند، چهرهشان مسخ مىشود. بازيگرِ با دين، به صورت حيوان بازيگر (ميمون) در مىآيد. «كونوا قردة» |
||
۳ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 167 ------------------------------------------- آيه وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَمَةِ مَن يَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ ------------------------------------------ ترجمه و (به ياد آور) آنگاه كه پروردگارت اعلام كرد: همانا تا روز قيامت، كسى را بر آنان (بنىاسرائيل) مسلّط خواهد كرد كه آنان را پيوسته عذاب سخت دهد. همانا پروردگارت زود عقوبت مىكند و شكّى نيست كه او (در برابر توبهكنندگان) بخشاينده و مهربان است. ----------------------------------------- نکته ها «تَأذَّن»، يعنى سوگند ياد كرد و اعلام نمود. «يَسُوم» از «سَوم»، يعنى تحميل كردن. بارها على عليه السلام خطاب به بىوفايان عصر خويش مىفرمود: خداوند مرا از شما بگيرد و ديگران را بر شما مسلّط سازد. [322] ___________________________ 322) نهج البلاغه، خطبه 25 و 70 ----------------------------------------- پيام ها 1- كيفر الهى در مورد يهود و سرنوشت آنان، قابل توجّه است. «واذ...» 2- گرچه سنّت الهى، مهلت دادن به منحرفان است، امّا مهلت در همه جا و براى هميشه نيست. «ليبعثنّ عليهم» 3- تسلّط مردم تبهكار بر بنىاسرائيل، عقوبت الهى به سبب اعمال خود آنان است. «ليبعثنّ عليهم» 4- ملّتها، تاريخى بهم پيوسته دارند و گناهِ نسلى در نسلهاى آينده و در طول تاريخ حتّى تا قيامت ادامه مىيابد. «الى يوم القيامة» 5 - آنان كه در برابر اولياى الهى دهن كجى كنند، ذليل مىشوند. «يسومهم...» 6- قوم ستمگر يهود، هميشه ذليل و خوار خواهند بود. «الى يوم القيامة» 7- ترس از عقوبت، همراه با اميد به مغفرت و رحمت الهى، مايهى تربيت و رشد انسان است. «انّ ربّك لسريع الحساب و انّه لغفور رحيم» 8 - راه توبه و دريافت مغفرت الهى براى همه باز است. «انّه لغفور رحيم» |
||
۳ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 168 ------------------------------------------- آيه وَقَطَّعْنَهُمْ فِى الْأَرْضِ أُمَماً مِّنْهُمُ الصَّلِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَ لِكَ وَ بَلَوْنَهُم بِالْحَسَنَتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ --------------------------------------------- ترجمه و ما آنان (بنىاسرائيل) را در زمين به صورت اُمّتها و گروههايى پراكنده ساختيم، بعضى از آنان صالحند وبرخى (لجوج و حيلهگر و) غيرصالح، و آنان را با نيكىها و بدىها آزموديم، شايد كه برگردند. --------------------------------------------- نکته ها بنىاسرائيل، گاهى به عزّت و قدرت رسيدند، تا شايد شكرگزار شوند و گاهى به سختىها گرفتار شدند تا حسّ توبه و انابه در آنان زنده شود. البتّه در اين ميان، بعضى صالح و نيكوكار بودند و به حقانيّت اسلام ايمان آوردند و برخى هم در پى دنياپرستى و لجاجت خويش بودند. ---------------------------------------------- پيام ها 1- انسان، در انتخاب راه و روش آزاد است. «منهم الصالحون و منهم دون ذلك» 2- هنگام انتقاد از يك گروه، بايد حقّ خوبانشان ضايع نشود. «منهم الصالحون» 3- حوادث تلخ و شيرين، ابزار آزمايش الهى است. «بلوناهم بالحسنات و السيئات» 4- تشويق و تنبيه، مهر و قهر، هر دو سازنده و تربيت كننده است. «بالحسنات و السيئات لعلّهم يرجعون» 5 - تحوّل روحى انسانها و بازگشت به سوى حقّ، از حكمتهاى آزمايش و امتحان الهى است. «لعلّهم يرجعون» |
||
۳ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 169 ------------------------------------------- آيه فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتَبَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الْأَدْنَى وَ يَقُولُونَ سَيُغْفَرُلَنَا وَ إِن يَأتِهِمْ عَرَضٌ مِّثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِم مِّيثَقُ الْكِتَبِ أَن لّاَ يَقُولُواْ عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَ دَرَسُواْ مَا فِيهِ وَ الدَّارُ الْأَخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ ------------------------------------------- ترجمه پس از آنان، فرزندانى (ناصالح) جانشينان آنها شدند كه كتاب آسمانى (تورات) را به ارث بردند (ولى قدر آن را ندانستند)، متاع ناپايدار اين دنيا را مىگرفتند (و با رها كردن قانون خدا) مىگفتند: به زودى ما بخشوده خواهيم شد. و اگر بار ديگر همان منافع مادّى پيش آيد، باز هم آنرا مىگيرند (و قانون خدا را رها مىكنند). آيا از آنان در كتاب آسمانى، پيمان گرفته نشده كه جز حقّ، نسبتى به خدا ندهند؟ با اينكه مطالب آن كتاب وپيمان را بارها (به صورت درس) خواندهاند، (ولى در عمل، دنيا پرستند) در حالى كه خانه آخرت براى اهل تقوا بهتر است. آيا تعقّل نمىكنيد؟ -------------------------------------------- نکته ها «خَلْف»، اغلب به فرزند ناصالح گفته مىشود و «خَلَف» به فرزند صالح. [323] «عَرَض»، به معناى هرگونه سرمايه است، ولى «عَرْض»، تنها پول نقد مىباشد، همچنين به موجود عارضى و كم دوام وناپايدار «عَرَض» مىگويند، لذا چون دنيا ناپايدار است، به آن عرض گفته مىشود. فيض كاشانى مىگويد: مراد از «عَرَض» در آيه، رشوه است. «درس»، به معناى تكرار است و از آنجا كه به هنگام مطالعه و فراگرفتن چيزى از استاد، مطالب تكرار مىشود به آن درس گفته شده و به چيزهايى كه مكرّر استفاده شده و كهنه شدهاند نيز مندرس مىگويند. [324] امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند سفارش نموده است مردم چيزى را كه نمىدانند نگويند، سپس آن حضرت اين آيه را تلاوت فرمودند: «ألم يؤخذ عليهم ميثاق الكتاب ان لايقولوا على اللّه الا الحقّ» [325] امام حسن عليه السلام فرمود: «عجب لمن يتفكّر فى مأكوله كيف لا يتفكّر فى معقوله فيجنب بطنه ما يوذيه و يودع صدره ما يرويه»، تعجّب از كسى است كه در غذا و خوراك جسمى خود تفكّر و تأمّل مىكند، امّا در انتخاب غذاى فكرى خود هيچ انديشهاى ندارد و هرچيزى را در دل و عقيدهى خود جاى مىدهد. [326] ____________________________ 323) تفسير نمونه 324) تفسير نمونه 325) تفسير نورالثقلين و كافى، ج1، ص43 326) تفسير فرقان؛ بحار، ج1، ص218 ------------------------------------------ پيام ها 1- تاريخ، شاهد نسلهايى دنياگرا و گناهكار از يهود بوده است. «فخلف من بعدهم خلف...» 2- دنياگرايى، از آفات دين است. «من بعدهم خلف... يأخذوا عرَض هذا الاَدنى» 3- يهوديان هم دسترسى به تورات داشتند، هم آگاهى كامل به آن. «ورثوا الكتاب» 4- كسى كه از تعاليمِ كتاب آسمانى آگاه شد، شايسته نيست دنياگرايى و حرامخوارى را پيشه خود كند. «ورثوا الكتاب يأخذون...» 5 - رشوه و حرامخوارى در اديان ديگر نيز مورد انتقاد و توبيخ بوده است. «يأخذون عرض هذا الادنى» 6- يهوديان به گناه خود اعتراف داشتند، ولى مىگفتند بخشيده خواهيم شد. «سيغفر لنا» 7- يهوديان چنان خودخواه بودند كه خيال مىكردند بدون توبه بخشيده مىشوند. «سيغفر لنا» آرى، كسى كه مغفرت را براى خود تضمين شده مىداند، قابل توبيخ است. 8 - اميد بىجا، مثل خوف نابجا مخرّب است. «سيغفرلنا» اميد به رحمت الهى على رغم اصرار برگناه نابجاست. 9- حرامخواران يهود به گناه خود اصرار داشتند. «و ان يأتهم عرض مثله يأخذوه» 10- نشان توبهى واقعى آن است كه اگر صحنهى خلاف دوباره پيش آيد، مرتكب آن نشود. «اِن يأتهم عرض مثله يأخذوه» 11- هركس با وجود گناه، مغفرت الهى را براى خود حتمى بپندارد، نسبت ناحقّ به خدا داده است. «أن لا يقولوا على اللّه الاّ الحقّ» 12- دانستن تعاليم كتاب آسمانى و مطالعهى آن به طور مكرّر كافى نيست، عمل لازم است. «ورثو الكتاب... درسوا» 13- جهان آخرت، جهانى برتر و داراى نعمتهايى جاودانه و پايدار است. «و الدّار الآخرة خير» 14- دورى از حرامخوارى، نشانهى تقواست. (جمله «يتّقون»، در برابر جمله «يأخذون عرض» قرار گرفته است.) 15- بهرهگيرى از حيات سراسر خير اخروى، در گرو تقوا و پرهيزگارى است. «و الدّار الآخرة خير للّذين يتّقون» 16- هركس دنبال دنيا رفته و آخرت را رها كند، خردمند نيست. «أفلا تعقلون» 17- از روشهاى تبليغى و تربيتى، سؤال و پرسش از مخاطبان است كه وجدانها را بيدار مىكند. «أفلا تعقلون» |
||
۳ شهریور ۱۳۹۰
|
این عنوان قفل شده است!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |