در حال دیدن این عنوان: |
۸۸ کاربر مهمان
|
این عنوان قفل شده است!
|
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 182، 183 ------------------------------------------------- آيه وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِايَتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ وَ أُمْلِى لَهُمْ إِنَّ كَيْدِى مَتِينٌ ------------------------------------------------ ترجمه و كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، به تدريج، آنان را از جايى كه ندانند، گرفتار خواهيم كرد. و به آنان مهلت مىدهم (تا پيمانه پر شود،) همانا تدبير من محكم و استوار است (و هيچ كس را قدرت فرار از آن نيست). ---------------------------------------------- نکته ها «استدراج» كه يكى از سنّتهاى الهى نسبت به مكذّبين و مُترفين است، از «درجة» به معناى درهم پيچيدن تدريجى است. [369] اين سنّت در آيه 44 سورهى قلم هم آمده است. حضرت على عليه السلام فرمود: آنان كه در رفاه و آسايش زندگى مىكنند، به فكر خطر استدراج باشند، مبادا نعمتها وسيلهى خواب و غفلت آنان شود. [370] همچنين فرمودند: كسى كه در مواهب و امكانات بسيار زندگى كند و آن را مجازات استدراجى نداند، از نشانههاى خطر غافل مانده است. [371] آرى، خداوند مهلت مىدهد، امّا اهمال نمىكند. چنانكه بزرگان گفتهاند: «انّ اللّه يمهل و لايهمل» حضرت على عليه السلام فرمود: هنگامى كه خداوند اراده خيرى براى بندهاى نمايد، به هنگام انجام گناه او را گوشمالى مىدهد تا توبه نمايد، ولى هنگامى كه بر اثر اعمالش، بدى و شرى مقدّر شود، هنگام گناه نعمتى به او مىبخشد تا توبه و استغفار را فراموش كند و به گناه ادامه دهد كه در واقع نوعى عذاب مخفيانه و به تدريج است. چنانكه خداوند مىفرمايد: «سنستدرجهم من حيث لايعلمون». [372] كيد الهى و مهلت و طول عمر دادن به عنوان «استدراج»، بارها در آيات قرآن آمده است، مثل اين آيات: «لا تحسبنّ الّذين كفروا انّما نُملى لهم خيرٌ لانفسهم انّما نُملى لهم ليزدادوا اثماً» [373] كفّار گمان نكنند كه مهلتى كه به آنان مىدهيم، خير آنهاست بلكه ما از اين جهت به آنان مهلت مىدهيم تا بر گناهانشان بيافزايند، «فذرهم فى غمرتهم حتّى حين» [374] ، پس ايشان را در غفلتشان واگذار. و نيز آيات: 196 سورهى آلعمران، 44 سورهى انعام، 55 سورهى توبه و 55 و 56 سورهى مؤمنون. گاهى نعمتهاى الهى، پردهپوشىهاى خداوند و ستايشهاى مردمى، همه و همه، از وسائل غرور و سرگرمى و به نحوى استدراج است. [375] حضرت على عليه السلام فرمود: تحريفگران توجيهكار كه هر روز مطيع طاغوتى هستند، مشمول قانون استدراج مىباشند. [376] امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند، دوستان خود را با تلخىها هشدار مىدهد و نااهلان را در رفاه، رها مىكند. [377] ________________________________ 369) مفردات راغب 370) تفسير نورالثقلين 371) تفسير نمونه 372) تفاسير نمونه و برهان 373) آلعمران، 178 374) مؤمنون، 54 375) تفسير نمونه 376) تفسير نورالثقلين 377) تفسير نمونه ----------------------------------------------- پيام ها 1- تكذيب آيات روشن الهى، به سقوط تدريجى وهلاكت مخفى مىانجامد. «و الّذين كذّبوا بآياتنا سنسستدرجهم من حيث لا يعلمون» (چوب خدا، صدا ندارد) 2- مهلت دادن به مردم، از سنّتهاى خداست، تا هر كس در راهى كه برگزيده، به نتيجه برسد و درها به روى همه باز باشد، هم فرصت طغيان داشته باشند، هم مجال توبه و جبران. «سنستدرجهم» 3- غالباً سقوط انسان، پلّه پله و آرام آرام است. «سنستدرجهم من حيث لا يعلمون» 4- عمر و زندگى، به دست خداست و گنهكار را از قدرت خدا گريزى نيست. «و اُملى لهم» 5 - خداوند فرصت توبه و جبران را به كافران مىدهد، ولى آنان لايق نيستند. «و اُملى لهم» 6- هميشه نعمتها نشانهى لطف خدا نيست، گاهى زمينهاى براى قهر ناگهانى خداوند است. «اُملى - كيدى» 7- مرفّهان غافل، با تدبير خدا طرفند. «اُملى لهم انّ كيدى» (همان گونه كه كيد، عملى پنهانى است، استدراج نيز عذابى مخفيانه مىباشد) 8 - خطر غرور و غفلت تا حدّى است كه خداوند با سه تعبير پياپى آن را مطرح كرده است. «سنستدرجهم - اُملى لهم - كيدى» 9- طرح و تدبير الهى، شكست ناپذير است. «انّ كيدى متين» |
||
۴ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 184 ------------------------------------------------- آيه أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُواْ مَا بِصَاحِبِهِم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ----------------------------------------------- ترجمه آيا آنان فكر نكردند كه همنشين آنان (پيامبر اسلام،) هيچگونه جنون ندارد؟ او جز هشداردهندهاى آشكار نيست. -------------------------------------------------- نکته ها «جِنّة»، به معناى جنون و در اصل به معناى پوشش است، گويا هنگام جنون، پوششى روى عقل قرار مىگيرد. هنوز پيامبر به مدينه هجرت نكرده بود كه شبى بر كوه صفا تا پاسى از شب، مردم را به خدا دعوت كرده و از مجازاتهاى الهى بيم و اندرز مىداد. مشركان گفتند: رفيق ما ديوانه شده است كه چنين سخنانى بر زبانش جارى مىشود. آيات فوق نازل شد. آنان به كسى تهمت جنون مىزدند كه قبل از رسالت، او را محمّد امين نام نهاده بودند. ----------------------------------------------- پيام ها 1- تهمت و جسارت، شيوه و عمل اهل فكر و انديشه نيست. «أولم يتفكّروا» 2- پيامبر، مصاحب و همصحبت مردم است. اگر ديوانه بود، چرا قبلاً نگفتند و چرا سالها با او هم صحبت شدند؟ «صاحبهم» 3- در نظام فاسد، به حقّگويان نسبت جنون مىدهند. «من جِنّة» 4- پيامبران، از سوى مخالفان گرفتار تهمت سحر يا جنون بودهاند.«من جِنّة» چنانكه در آيهاى ديگر مىخوانيم: «كذلك ما أتى الّذين من قبلهم من رسول الاّ قالوا ساحر أو مجنون» [378] 5 - در شيوهى تبليغ و تربيت و مخاطب شناسى، براى تربيت غافلان بايد بيشتر نذير بود، نه بشير. «ان هو الاّ نذير» 6- براى مردم مغرور و خواب آلود، بايد صريح و آشكار حرف بزنيم. «مبين» ________________________________ 378) ذاريات، 52 |
||
۴ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 185 ------------------------------------------------- آيه أَوَلَمْ يَنظُرُواْ فِى مَلَكُوتِ السَّمَوَتِ وَالْأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِن شَيءٍ وَأَنْ عَسَى أَن يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَىِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ ------------------------------------------------- ترجمه آيا در ملكوتِ آسمانها و زمين و هرچه خدا آفريده، به دقّت نمىنگرند (تا بدانند آفرينش همهى آنها هدفدار است، نه بيهوده) و اينكه شايد زمان (مرگ) آنان نزديك شده باشد؟ پس بعد از اين (آيات روشن)، به كدام سخن ايمان خواهند آورد؟ ------------------------------------------------- نکته ها «ملكوت» از «مُلك»، به معناى حكومت و مالكيّت است. اينجا به حكومت مطلقهى خداوند بر هستى اطلاق شده است. -------------------------------------------------- پيام ها 1- نگاه انديشمندانه، عميق و متفكّرانه، ثمربخش و كارگشا مىباشد. (توجّه و انديشه دربارهى باطن هستى و شيوهى ارتباط آن با آفريدگار، آدمى را به خداوند مرتبط مىسازد، چنانكه توحيد و نبوّت را بايد با عقل و فكر فهميد، نه از روى تقليد). «أولم يتفكّروا، أولم ينظروا» 2- توحيد، سرچشمه و پشتوانهى نبوّت است و دقّت در ملكوت هستى، روشن مىكند كه اين نظام رها شده نيست. «أولم ينظروا ... فباىّ حديث» 3- بيشتر بدبختىها به خاطر غفلت از ياد مرگ است. «عسى ان يكون قداقترب أجلهم» (ياد مرگ، در كاستن از لجاجت، مؤثّر است و مردم را به استفاده از فرصت و به ايمان آوردن پيش از فرا رسيدن مرگ، فرا مىخواند) 4- آفرينش هيچ ذرّهاى، بىهدف نيست. «من شىء» 5 - قرآن و آيات الهى، بهترين كتاب و سخن است و هيچ عذرى براى نپذيرفتن آنها نيست. «فبأىّ حديث بعده» 6- كسى كه به قرآن و معارف آن ايمان نياورد، ديگر به هيچ سخن هدايتبخشى ايمان نمىآورد. «فبأىّ حديث بعده يؤمنون» 7- دقّت در نظام تكوين، سبب ايمان آوردن به نظام تشريع است. «أولم ينظروا... بعده يؤمنون» |
||
۴ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 186 ------------------------------------------------- آيه مَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَا هَادِىَ لَهُ وَيَذَرُهُمْ فِى طُغْيَنِهِمْ يَعْمَهُونَ -------------------------------------------------- ترجمه هركه را خداوند (به خاطر فسق و اعمالش) گمراه كند، براى او هيچ هدايتگرى نيست، و آنان را در سركشى و طغيانشان رها مىكند تا سرگردان شوند. ----------------------------------------------- پيام ها 1- سزاى كسانى كه به هشدارهاى انبيا گوش نمىدهند و به گفتههاى آنان نمىانديشند، اين است كه گرفتار قهر الهى شده و به حال خود رها شوند. «فبأىّ حديث بعده يؤمنون... و يذرهم» 2- اضلال، كار خداست ولى زمينهساز آن، نيّت و عمل خود انسان است كه سبب مىشود قلب او زنگ بگيرد و هدايت الهى را نپذيرد. «يضلل اللّه» آيات ديگرى نيز اين حقيقت را بيان مىكند، از جمله: «وما يُضلّ به الاّ الفاسقين» [379] و «بل ران على قلوبهم ماكانوا يكسبون» [380] 3- طغيان و سركشى مردم اجبارى نيست و گمراهى انسانها، نتيجهى انتخاب خود آنان است. «طغيانهم» (انسان، از ابتدا بد آفريده نشده است) 4- طاغوتها، سرگردانند. «فى طغيانهم يعمهون» 5 - اگر هدايت الهى نباشد، گمراهى و سرگردانى انسان مستمرّ و ادامهدار است. «يعمهون» __________________________________ 379) بقره، 26 380) مطفّفين، 14 |
||
۴ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 187 ------------------------------------------------- آيه يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبِّى لَايُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَآ إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِى السَّمَوَتِ وَالْأَرْضِ لَا تَأَتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً يَسْئَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِىٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللَّهِ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ -------------------------------------------------- ترجمه از تو دربارهى قيامت مىپرسند كه چه وقت به پا مىشود؟ بگو: علم آن تنها نزد پروردگار من است، جز او كسى نمىتواند زمان آن را آشكار سازد. (فرا رسيدن قيامت،) در آسمانها و زمين سنگين است، جز به صورت ناگهانى پيش نمىآيد. از تو چنان مىپرسند كه گويا از (زمان) آن آگاهى كامل دارى! بگو: علم آن تنها نزد خداست، ولى بيشتر مردم نمىدانند. ------------------------------------------------ نکته ها كفّار قريش، گروهى را نزد علماى يهود فرستادند تا مطالب و سؤالات دشوارى فرا گرفته و از پيامبر صلى الله عليه وآله بپرسند، و او از عهدهى پاسخگويى بر نيايد و محكوم شود. يكى از آن سؤالها، تعيين زمان وقوع قيامت بود. [381] «السّاعة»، زمان شروع قيامت است، و«القيامة»، زمان حساب و كتاب، پاداش و جزا مىباشد. «مرُسى» [382] ، به معناى ثبوت و وقوع است، «جبال راسيات»، يعنى كوههاى استوار و محكم. «حَفىّ»، به معناى پيگيرى و تحقيق است، حفىّ بودن پيامبر صلى الله عليه وآله، يعنى گويا پيامبر فرارسيدن روز قيامت را از خدا پرسيده و تحقيق كرده و مىداند. سنگينى قيامت در آسمانها و زمين، شايد به خاطر بهم ريختگى كرات و بىنور شدن خورشيد و زير و رو شدن زمين باشد. و شايد مراد از سنگينى قيامت، سنگينى كيفرها در آن روز باشد. در دعاى كميل مىخوانيم: «وهذا ما لاتقوم لها السموات و الارض»، آسمانها و زمين طاقت تحمّل عذاب دوزخ را ندارند. از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله دربارهى ظهور و خروج حضرت قائم عليه السلام پرسيدند، حضرت فرمودند: «مثلهُ مثل الساعة» قيام او مثل برپايى قيامت ناگهانى است. سپس اين آيه را تلاوت فرمودند: «لايجلّيها لوقتها الاّ هو ثقلت فىالسموات والارض لاتأتيكم الاّ بغتةً». اين حديث از امام رضا عليه السلام نيز روايت شده است. [383] ______________________________ 381) تفسير برهان 382) تفسير مراغى 383) تفسير نورالثقلين --------------------------------------------- پيام ها 1- مردم، مكرّر از پيامبر سؤال مىكردند و گاهى از زمان وقوع قيامت مىپرسيدند. «يسئلونك» (فعل مضارع نشان دوام و استمرار است) 2- جز خداوند، كسى از زمان برپايى قيامت آگاه نيست. «انّما علمها عند ربّى» آرى، ندانستن زمان برپايى قيامت، براى آماده باش انسان بهتر است. 3- قيامت، قابل پيشبينى نيست و در زمانى كه انتظارش نمىرود، ناگهانى رخ خواهد داد. «بغتةً» («بغتة» در موردى بكار مىرود كه انسان حتّى احتمال و حدس آن را نيز در ذهن خود نداشته باشد) 4- قيامت بسيار گران وسنگين است، حتّى بر آسمانها و زمين، تا چه رسد به انسانها. «ثقلت فى السموات و الارض» 5 - در مورد آنچه نمىدانيم، از گفتنِ «نمىدانم» نهراسيم. در اين آيه پيامبر دوبار فرمان يافته كه بگويد: «قل انّما علمها عند ربّى... قل انّما علمها عند اللّه» و در جاى ديگر نيز مىفرمايد: سرنوشت خود و شما را نمىدانم. «قل ما كنت بدعاً من الرسل و ما ادرى ما يفعل بى و لا بكم ان اتّبع الاّ ما يوحى الىّ» [384] 6- ندانستن خصوصيّات و جزئيّات قيامت، ضررى به اصل نبوّت ومعاد نمىزند. هيچ كس از زمان و مكان مرگ خود آگاه نيست، ولى اين دليل انكار اصل مرگ نمىشود. «انّما علمها عند ربى» ______________________________ 384) احقاف، 9 |
||
۴ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 188 ------------------------------------------------- آيه قُل لِّا أَمْلِكُ لِنَفْسِى نَفْعاً وَلَا ضَرّاً إِلَّا مَا شَآءَ اللَّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِىَ السُّوءُ إِنْ أَنَاْ إِلَّا نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ -------------------------------------------------- ترجمه بگو: من مالك هيچ سود و زيانى براى خودم نيستم، مگر آنچه را خدا بخواهد (و از غيب و اسرار نهان نيز خبر ندارم، مگر هر چه خدا بخواهد) و اگر غيب مىدانستم، منافع زيادى براى خودم فراهم مىكردم وهرگز به من زيانى نمىرسيد. من جز هشداردهنده و بشارتدهنده براى گروهى كه ايمان مىآورند نيستم. ----------------------------------------------- نکته ها در قرآن و روايات، مطالبى بيان شده است كه نشان مىدهد انبيا و اولياى الهى علم غيب داشتهاند، همچنين آيات و رواياتى نظير همين آيه به چشم مىخورد كه نشانگر آن است كه آنان علم غيب ندارند! جمع ميان اين دو دسته آيات و روايات به چند صورت است: الف: آنجا كه مىفرمايد علم غيب نمىدانند، مراد آن است كه آن بزرگواران از پيش خود غيب نمىدانند و آنجا كه مىگويد غيب مىدانند، يعنى با اراده و الهام و وحى خدا مىدانند، نظير آنكه مىگوييم: فلان شهر نفت ندارد يا نفت دارد كه مراد ما از نداشتن اين است كه زمين آن نفتخيز نيست، يعنى از خود نفتى ندارد و مراد از داشتن نفت آن است كه به وسيلهى لوله و ماشين و كشتى و قطار، نفت به آنجا مىرسد. ب: علم غيب، دو گونه است كه انبيا بخش اعظم آن را مىدانند، نظير اخبارى كه قرآن به نام غيب به پيامبر اسلام وحى فرمود: «تلك من انباء الغيب نوحيها اليك» [385] و بخشى از علم غيب مخصوص خداوند است و هيچ كس از آن اطّلاعى ندارد، نظير علم به زمان برپايى قيامت. پس آنجا كه نمىدانند يعنى بخش مخصوص به خداوند را نمىدانند و آنجا كه مىدانند، يعنى بخشى ديگر را مىدانند. ج: مخاطبين آن بزرگواران متفاوت بودند؛ بعضى اهل غلوّ و مبالغه بودند كه پيامبران و ائمّه اطهار عليهم السلام به آنان مىفرمودند: ما غيب نمىدانيم تا دربارهى آنان مبالغه نكنند. و بعضى در معرفت آن بزرگواران ناقص بودند، كه پيامبر و امام، براى رشد آنان، گوشهاى از علم غيب خود را عرضه مىكردند. د: مراد از نداشتن علم غيب، نداشتن حضور ذهنى است. ولى به فرمودهى روايات براى امامان معصوم عمودى از نور است كه با مراجعه به آن از همه چيز آگاهى پيدا مىكنند. نظير انسانى كه مىگويد من شمارهى تلفن فلانى را نمىدانم، ولى دفترچه راهنمايى دارد كه مىتواند با مراجعه به آن همهى شمارهها را بداند. ه : آگاهى از غيب، همه جا نشانهى كمال نيست، بلكه گاهى نقص است. مثلاً شبى كه حضرت على عليه السلام در جاى پيامبر صلى الله عليه وآله خوابيدند، اگر علم داشتند كه مورد خطر قرار نمىگيرند، كمالى براى آن حضرت محسوب نمىشد، زيرا در اين صورت، همه حاضر بودند جاى آن حضرت بخوابند. در اينجا كمال به ندانستن است. و: خداوند علم غيبى را كه توقّع سود و زيان در آن است، به آنان مرحمت نمىكند. نظير همين آيهى مورد بحث، ولى در مواردى كه هدف از علم غيب، ارشاد و هدايت مردم باشد، خداوند آنان را آگاه مىسازد، همانگونه كه عيسى عليه السلام به ياران خود فرمود: من مىتوانم بگويم كه شما مردم در خانهى خود نيز چه چيزى را ذخيره كردهايد. «و ماتدّخرون فى بيوتكم» [386] بعضى مفسران گفتهاند كه اهل مكّه به رسولخدا صلى الله عليه وآله گفتند: اگر با خدا ارتباط دارى، چرا از گرانى و ارزانى اجناس در آينده با خبر نمىشوى تا بتوانى سود و منفعتى بدست آورى و آنچه به زيان شماست، كنار بگذارى، كه آيات فوق نازل شد. [387] ________________________________ 385) هود، 49 386) آلعمران، 49 387) تفاسير مجمع البيان و نمونه ---------------------------------------------- پيام ها 1- هر كه ايمانش بيشتر باشد، نسبت به تكليف وخواست الهى تسليمتر است و خود بيشتر احساس عجز مىكند. «لا أملك لنفسى ...» 2- همهى سود و زيانها را به اراده و خواست خدا بدانيم. «الاّ ما شاء اللّه» 3- پيامبر از پيش خود و براى زندگى شخصى خويش، غيب نمىداند. اخبار غيبى به عنوان پيامبر بودن به او داده شده، آن هم از سوى خدا. «لو كنت ...» 4- زمان برپايى قيامت، از امور غيبى است. «يسئلونك عن الساعة... و لو كنت اعلم الغيب» 5 - شناخت آينده، زمينهساز رفاه و آسايش، و جهل به آن، زمينهساز زيان و مشكلات است. «لو كنت اعلم الغيب لاستكثرت...» 6- زندگانى پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله مانند مردم ديگر، آميخته با رنج و سختى بود. «و ما مسّنى السوء» 7- پيامبر صلى الله عليه وآله مژدهرسان و بيم دهندهى همهى بشر است، امّا تنها مؤمنان كه تحت تأثير قرار مىگيرند. «نذير و بشير لقوم يؤمنون» |
||
۴ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 189 ------------------------------------------------- آيه هُوَ الَّذِى خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَ حِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّهَا حَمَلَتْ حَمْلاً خَفِيفاً فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّآ أَثْقَلَت دَّعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ ءَاتَيْتَنَا صَلِحاً لَّنَكُونَنَّ مِنَ الشَّكِرِينَ --------------------------------------------------- ترجمه او خدايى است كه شما را از يك نفس (جان) آفريد و همسرش را از (نوع) او قرار داد تا بدان آرام گيرد. پس چون با او بياميخت، بارى سبك بر گرفت (و باردار شد) و (مدّتى) با آن سر كرد، چون زن سنگين شد، آن دو(زن و شوهر) از خداوند، پروردگارشان، درخواست كرده (و گفتند:) كه اگر فرزند شايستهاى به ما بدهى، قطعاً از سپاسگزاران خواهيم بود. ----------------------------------------------- پيام ها 1- گوهر وجودى زن و مرد يكى است. «وجعل منها زوجها» 2- ازدواج و همسر، عامل آرامش روح و زندگى است وناآرامىهاى روانى را برطرف مىكند. «ليسكن اليها» 3- اساس زندگى بر انس و الفت است، نه اختلاف و شقاق. «ليسكن اليها» 4- مسائل جنسى را با كنايه بيان كنيم. «تغشّاها» 5 - آميزش زن و شوهر بايد در پنهانى باشد. «تغشّاها» 6- رشد جنين، تدريجى است، تا زن آمادگى داشته باشد. «خفيفاً، أثقلت» 7- تا بار انسان سنگين نشود، متوجّه مسئوليّت خود نمىشود. «فلما أثقلت دعوا» مشكلات، وسيلهى توجّه به خدا و پيدايش حالت روحى و معنوى و آماده نمودن دل و وجدان انسان است. مانند زنان باردار كه چون از تقدير الهى بىخبرند دائم در اضطراب به سر مىبرند و پذيراى هرگونه موعظه و راهنمايى مىباشند. 8 - پدر و مادر در سرنوشت فرزند، احساس مسئوليّت مىكنند. «دَعَوا» 9- انسان فطرتاً ميل به بقاى نسل و فرزند دارد. «آتيتنا» 10- فرزند را از خدا بدانيم، نه از وسائل ديگر يا خودمان. «آتيتنا» 11- آميزش جنسى تنها براى لذّت و شهوت نيست، بلكه براى بقا و دوام نسل صالح است. «صالحاً» 12- انسان فطرتاً به دنبال صلاح و اصلاح است، نه بىتفاوتى وفساد. «آتينا صالحاً» و نفرمود: «آتيتنا ولداً». 13- براى صلاح و تربيت صحيح فرزند، بايد پيش از تولّد او اقدام كرد و از خدا استمداد نمود. «فلمّا اثقلت دعوا اللّه ربّهما لئن آتيتنا صالحا» |
||
۴ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 190، 191 ------------------------------------------------- آيه فَلَمَّآ ءَاتَهُمَا صَلِحاً جَعَلاَ لَهُ شُرَكَآءَ فِيمَآ ءَاتَهُمَا فَتَعَلَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ أَيُشْرِكُونَ مَا لَا يَخْلُقُ شَيْئاً وَهُمْ يُخْلَقُونَ ------------------------------------------------- ترجمه پس چون (خداوند) به آن دو، فرزندى صالح داد، آنان در آنچه به ايشان عطا نمود، براى خدا شريكانى قرار دادند، ولى خداوند از آنچه كه آنان شريك او قرار مىدهند، برتر است. آيا چيزهايى را شريك خدا قرار مىدهند كه چيزى نمىآفرينند و خودشان نيز مخلوقند؟! ------------------------------------------------ پيام ها 1- فرزند، مربوط به پدر و مادر، هر دو است. «آتاهما» 2- خداوند، فرزندِ شايسته و صالح مىدهد، اين ماييم كه سبب انحراف فرزندان مىشويم. «آتاهما صالحاً» 3- انسانها در تنگناها متعهّد مىشوند، «لنكوننّ من الشاكرين»، امّا در حال گشايش، بىوفايند. «جعلا له شركاء» 4- فرزند، موهبتى الهى است، پدر و مادر نبايد براى خود، يا دكتر و يا ديگران، نقش استقلالى در شكل و قيافه و يا سلامت فرزند قائل شوند كه آن نوعى شرك است. «جعلا له شركاء» 5 - اوّلين شرط معبود، قدرت او بر آفرينش است. در دنياى علم و صنعت، هنوز ميليونها نفر بتپرستند. «أيشركون ما لا يخلق» |
||
۴ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 192، 193 ------------------------------------------------- آيه وَلَا يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْراً وَلَا أَنفُسَهُمْ يَنصُرُونَ وَإِن تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لَا يَتَّبِعُوكُمْ سَوَآءٌ عَلَيْكُمْ أَدَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنتُمْ صَمِتُونَ -------------------------------------------------- ترجمه و (اين معبودها) قدرت يارى آنان را ندارند و حتّى خودشان را هم نمىتوانند حمايت كنند. و اگر معبودها را به هدايت فرا خوانيد، از شما پيروى نمىكنند، بر شما يكسان است كه آنها را دعوت كنيد يا ساكت باشيد! ----------------------------------------------- نکته ها ممكن است معناى «تدعوهم الى الهدى» اين باشد كه اگر از آنان بخواهيد شما را راهنمايى كنند، اجابت نمىكنند. به هرحال گرچه سخن در مورد بتهاى بىعقل و جان مىباشد، امّا در آيه جمع ذوىالعقول بيان شده تا پرده از اين پندار باطل مشركان بردارد كه آنها را عاقل، بلكه فوق عقل دانسته و مىپرستيدند و از آنها استمداد مىكردند. قرآن، بارها با تعبيرات گوناگون همچون: «لايستطيعون لهم نصراً» و «لايملكون لانفسهم نفعاً»، [388] ما را از توجّه استقلالى به توان و قدرتِ اشيا يا افراد، نهى كرده است. __________________________________ 388) رعد، 16 --------------------------------------------------- پيام ها 1- چيزهايى كه نه توان يارىرسانى دارند و نه مىتوانند از خود دفاع كنند، شايستهى پرستش نيستند. «و لا يستطيعون ...» 2- حتّى پرستش انسانهاى ديگر، توجيه ندارد، چه رسد به پرستش اشيا و موجوداتِ كمتر از انسان، كه توان هيچ راهنمايى و حمايتى ندارند. «اِن تدعوهم الى الهُدى لايتّبعوكم» |
||
۴ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 194 ------------------------------------------------- آيه إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَدِقِينَ ------------------------------------------------- ترجمه همانا كسانى را كه به جاى خدا مىخوانيد (و مىپرستيد)، بندگانى (آفريدههايى) همچون خود شمايند. پس اگر راست مىگوييد، آنان را بخوانيد، تا آنان جوابتان را بدهند. --------------------------------------------- نکته ها ممكن است مراد از «عباد»، انسانهايى باشند كه به عنوان خدا مطرح شده بودند، مثل حضرت عيسى عليه السلام، يا فرشتگان و ممكن است مراد، همان بتهايى باشند كه بتپرستان آنها را «اله» مىپندارند. و اگر به معناى مخلوقات بدانيم، شامل هرچيزى مىشود كه به جاى خدا پرستش مىشود. ---------------------------------------------- پيام ها 1- پرستش، دليل مىخواهد و معبود بايد برتر و بالاتر از عابد باشد، پرستيدن مخلوقات يا انسانهايى مثل خودمان، نه دليل دارد، نه امتيازى. «عباد أمثالكم» اقبال لاهورى در اين زمينه مىگويد: آدم از بىبصرى بندگى آدم كرد گوهرى داشت ولى نذر قباد و جم كرد يعنى از خوى غلامى زسگان پستتر است من نديدم كه سگى پيش سگى سر خم كرد 2- معبودى شايستهى پرستش است كه عبد خود را اجابت كند و نيازهاى او را برطرف كرده و او را رشد دهد، و بين او و معبود روابط دو طرفه باشد. «فليَستَجيبوا لكم» 3- عدم پاسخگويى معبودها به حوائج شما، نشانهى عجز و بىعرضگى و دروغين بودن آنهاست. «فليَستَجيبوا لكم ان كنتم صادقين» |
||
۴ شهریور ۱۳۹۰
|
این عنوان قفل شده است!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |