در حال دیدن این عنوان: |
۶۳ کاربر مهمان
|
این عنوان قفل شده است!
|
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 195 ------------------------------------------------- آيه أَلَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِهَآ أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِهَآ أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِهَآ أَمْ لَهُمْ ءَاذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا قُلِ ادْعُواْ شُرَكَآءَكُمْ ثُمَّ كِيدُونِ فَلَا تُنظِرُونِ ------------------------------------------------ ترجمه آيا آنان (معبودها)، پاهايى دارند كه با آن راه بروند، يا دستهايى دارند كه با آن قدرتنمايى كنند، يا چشمهايى دارند كه با آنها ببينند، يا گوشهايى دارند كه با آنها بشنوند؟ (اى پيامبر!) بگو: شريكهاى (خيالى) خودتان را بخوانيد و عليه من نقشه بكشيد و هيچ مهلت هم به من ندهيد! (تا بدانيد كارى از آنها ساخته نيست). ------------------------------------------------ نکته ها «يَبطِشون» از «بَطش»، به معناى گرفتنِ با قدرت و صولت است. اين آيه توبيخ كسانى است كه براى خدا شريكانى قرار مىدهند كه از خودشان عاجزترند، چون خودشان قدرت راه رفتن، ديدن، شنيدن و عمل كردن دارند، ولى آن مجسّمههاى بىروح، حتّى اين قدرت را هم ندارند و اگر از آن معبودها نيز خواسته شود دست به كارى بزنند، هيچ قدرتى ندارند وناتوانند، پس چرا همچنان آنان را مىپرستند؟ -------------------------------------------- پيام ها 1- رهبر الهى بايد قدرت و جرأت تحدّى و دعوت به مباهله را داشته باشد و ادّعا كند كه قدرتهاى باطل، هر طرح خطرناكى هم دارند، اعمال كنند، تا عجز آنها ثابت شود. «قل ادعوا ...» 2- دست و پا دارها، قدرت بر يارى مشركان ندارند، تا چه رسد به شريكهاى بىدست و پايى كه در حدّ و اندازه خودتان هم نيستند. «ألهم ارجل يمشون بها...» 3- مشركان زير بار اطاعت از پيامبر نمىروند، چون مىگويند: بشرى مثل ماست. ولى زير بار پرستش بتهايى مىروند كه حتّى مثل خودشان هم نيستند و كمترند. «قل ادعوا شركائكم...» 4- شيوهى احتجاج و طرح سؤال همراه با انتقاد، توبيخ، تحدّى و مبارزهخواهى، از بهترين شيوههاى تبليغى و تربيتى است. (با توجّه به اين آيه و آيات قبل) |
||
۴ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 196 ------------------------------------------------- آيه إِنَّ وَلِىَّ اللَّهُ الَّذِى نَزَّلَ الْكِتَبَ وَهُوَ يَتَوَّلَى الصَّلِحِينَ --------------------------------------------------- ترجمه همانا ولىّ و سرپرست من، خدايى است كه اين كتاب آسمانى را نازل كرده است و او همهى صالحان را سرپرستى (و هدايت) مىكند. ---------------------------------------------------- نکته ها در آيات قبل، ناتوانى معبودهاى باطل بيان شد. اين آيه به معرّفى خداوند مىپردازد. صالح بودن، از جايگاه والايى نزد خداوند برخوردار است، تمام انبيا از صالحين بودهاند، «كلّ من الصالحين» [389] و آرزوى ملحق شدن به آنان را داشتهاند، چنانكه حضرت يوسف فرمود: «توفّنى مسلماً و الحقنى بالصالحين» [390] و ما نيز در پايان هر نماز، به آنان سلام مىدهيم. «السلام علينا و على عباداللّه الصالحين» ________________________________ 389) انعام، 85 390) يوسف، 101 ---------------------------------------------- پيام ها 1- خداوند به واسطهى قرآن، پيامبر را يارى و بيمه كرد. «انّ ولىّ اللّه الّذى نزّل الكتاب» 2- توجّه صالحان به سرپرستى خداوند، سبب مقاومت و نهراسيدن آنان است. «ثمّ كيدون فلاتنظرون انّ ولىّ اللّه...» 3- رابطهى خداوند با انسان مؤمن، بسيار نزديك است. «ولىّ» (كلمهى «ولىّ»، در اصل به معناى دنبالهى هم و پشتِ سر هم بودن است.) 4- نزول كتاب آسمانى، پرتوى از ولايت الهى است. «ولىّ... نزّل» 5 - معبود واقعى كسى است كه هم برنامه مشخّصى مىدهد، «نزّل الكتاب» هم در اجرا، رهروان را سرپرستى مىكند. «يتولّى الصالحين» (صدور قانون بايد همراه با حمايت از مجريان صالح و شايسته باشد) 6- از تنهايى نترسيد كه خداوند ولىّ صالحان است و وعدهى يارى داده است. «انّ ولىّ اللّه... يتولّى الصالحين» 7- مشكلات انسان، يا از نداشتن برنامه است و يا از نداشتن سرپرست، و مؤمن هيچ يك از اين دو مشكل را ندارد. «نزّل الكتاب... يتولّى الصالحين» 8 - ولايت الهى نسبت به اولياى صالح خود هميشگى و عمومى است. «يتولّى الصالحين» و كافر، از مدار حمايتها و امدادهاى الهى بيرون است. «و انّ الكافرين لا مولى لهم» [391] 9- مؤمنان صالح ونيكوكار، در بنبست قرار نمىگيرند. «يتولّى الصالحين»در آيهى ديگر نيز آمده است: «اللّه ولىّ الّذين آمنوا يخرجهم من الظلمات الى النّور» [392] خداوند سرپرست مؤمنان است و آنان را از تاريكىها نجات مىدهد. 10- شايسته سالارى، شيوهى مورد تأييد قرآن است. «يتولّى الصالحين» _____________________________ 391) محمّد، 11 392) بقره، 257 |
||
۴ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 197، 198 ------------------------------------------------- آيه وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَكُمْ وَلَآ أَنفُسَهُمْ يَنصُرُونَ وَإِن تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لَا يَسْمَعُواْ وَتَرَيهُمْ يَنظُرُونَ إِلَيْكَ وَ هُمْ لَا يُبْصِرُونَ ---------------------------------------------------- ترجمه (بتها) و كسانى كه به جاى خدا مىخوانيد (و مىپرستيد)، نه مىتوانند شما را يارى نمايند و نه خود را يارى مىكنند. و اگر آنان (بتپرستان يا بتها) را به هدايت فراخوانى، نمىشنوند و مىبينى كه آنان به تو نگاه مىكنند، و حال آنكه نمىبينند (گويا به تو مىنگرند، ولى نگاهشان خالى از هرگونه شعور و دقّت است). -------------------------------------------------- نکته ها از مجموع آيات گذشته بر مىآيد كه معبود و ربّ، بايد: الف: خالق و مالك باشد. «أيشركون ما لا يخلق شيئاً و هم يخلقون» ب: ناصر و ياور باشد. «لا يستطيعون نصركم» ج: به خواستهها و دعاها ترتيب اثر دهد. «سواء عليكم أدعوتموهم أم ...» د: توانگر و قدرتمند باشد. «أم لهم أيد يبطشون بها ...» ه: شنوا و بينا باشد. «أم لهم آذان يسمعون بها، أم لهم أعين يبصرون بها» و: قدرت خنثى كردن مكر دشمن را داشته باشد. «ادعوا شركاءكم ثمّ كيدون» ز: كتاب و قانون عرضه كند. «نزل الكتاب» ح: خوبان و شايستگان را حمايت كند. «يتولّى الصالحين» --------------------------------------------- پيام ها 1- هدف بتپرستان، يارى جستن از بتها است كه قرآن آن را رد مىكند. «و الّذين تدعون من دونه لايستطيعون نصركم» 2- بتها و معبودهاى غير الهى حدّاقل بايد از حوادث مصون باشند كه نيستند. «و لا انفسهم ينصرون» 3- معبودهاى فاقد شعور واراده وقدرت، شايستهى پرستش نيستند. «لايستطيعون، لا يسمعوا، لا يبصرون» |
||
۴ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 199 ------------------------------------------------- آيه خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَهِلِينَ ------------------------------------------------ ترجمه عفو و ميانهروى را پيشه كن (عذر مردم را بپذير و بر آنان آسان بگير)، و به كارهاى عقل پسند و نيكو فرمان بده، و از جاهلان اعراض كن. ----------------------------------------------- نکته ها با آنكه براى كلمهى «عفو»، چند معنا بيان شده است: حدّ وسط و ميانه، قبول عذر خطاكار و بخشودن او، آسان گرفتن كارها، ولى ظاهراً در اين آيه، معناى اوّل مراد است. «خُذ العفو»، به معناى عفو را تحت اختيار و كنترل خود داشتن و به جا استفاده نمودن است، لذا در بعضى موارد بايد قاطعانه برخورد كرد، «و لاتأخذكم بهما رأفة فى دين اللّه» [393] چنانكه «اعرض عن الجاهلين» به معناى آزاد و رها نمودن جاهلان و دشمنان نيست، بلكه مراد با آنان نبودن و ميل به آنان نداشتن است، امّا گاهى موعظه، تذكّر و يا برخورد با آنان لازم است. «فاعرض عنهم و عظهم» [394] اين آيه با تمام سادگى و فشردگى، همهى اصول اخلاقى را در بر دارد. هم اخلاق فردى «عفو»، هم اخلاق اجتماعى «وأمر بالعُرف»، هم با دوست «عفو»، هم با دشمن «أعرض»، هم زبانى «وأمر»، هم عملى «أعرض»، هم مثبت «خُذ»، هم منفى «أعرض»، هم براى رهبر، هم براى امّت، هم براى آن زمان و هم براى اين زمان. چنانكه امام صادق عليه السلام فرمودند: در قرآن آيهاى جامعتر از اين آيه در مكارم الاخلاق نيست. [395] البتّه شكّى نيست كه عفو، در مسائل شخصى است، نه در حقّ النّاس و بيتالمال. وقتى اين آيه نازل شد، پيامبر صلى الله عليه وآله از جبرئيل توضيح و شيوهى عمل به اين آيه را درخواست كرد. جبرئيل پيام آورد كه «تَعفُو عمّن ظلمك، تُعطى مَن حَرمك، تَصِل مَن قطعك»، [396] از كسى كه به تو ظلم كرده در گذر، به كسى كه تو را محروم كرده عطا كن و با كسى كه با تو قطع رابطه كرده است، ارتباط برقرار كن. سراسر اين سوره، دعوت به اعتدال است، با تعبيرهاى گوناگون. اعتدال در حقوق (آيه 29)، در مصرف (آيه 31)، در زينت (آيه 32)، در عبادت (آيه 56)، در خانهسازى (آيه 74)، در اقتصاد (آيه 85) و نسبت به شيوهى اجراى حقّ وعدالت در امّت حضرت موسى عليه السلام و امّت حضرت محمّد صلى الله عليه وآله در آيات 157 و181 نكات ارزشمندى آمده است. _______________________________ 393) نور، 2 394) نساء، 63 395) تفسير فرقان 396) تفسير مجمع البيان ؛ بحار، ج 75، ص114 ---------------------------------------------- پيام ها 1- همواره بايد راه ميانه واعتدال را پيشه كرد. «خذ العفو» 2- تكليف بايد به اندازهى طاقت باشد، نه بيشتر. «خذ العفو» (اگر «عفو» به معناى حدّ وسط باشد) 3- تنها خوب بودن كافى نيست، بايد در جامعه خوبىها را ترويج كرد و سفارش نمود. «وأمر بالعرف» 4- مخاطب آيه تنها پيامبر نيست، هر مسلمان و هر مبلّغ ومصلح اجتماعى بايد با لجوجان و جاهلان ياوهگو، برخوردى اعراض آميز داشته و در برابر توهين و تهمتها چشمپوشى و صبر كند، نه آنكه درگير و گلاويز شود. «و اعرض...» 5 - هم بايد به معروف امر كرد و هم شيوهى امر كردن، بايد معروف و پسنديده باشد. «و أمر بالعُرف» 6- مراد از جاهلان، نابخردان است، نه بىسوادان. «واعرض عن الجاهلين» در فرهنگ قرآن و و روايات، معمولاً جهل در برابر عقل است، چنانكه در روايات عنوان «العقل و الجهل» داريم. 7- در شيوهى اعراض و عفو و گذشت، نبايد به خواسته و گفتهى جاهلان كه بر خلاف مصلحت است توجّه كنيم، بلكه بايد محكم و استوار ايستاد. «اعرض عن الجاهلين» |
||
۴ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 200 ------------------------------------------------- آيه وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَنِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ -------------------------------------------------- ترجمه و اگر از طرف شيطان (و شيطان صفتان) كمترين وسوسه و تحريك و سوءنيّتى به تو رسيد، پس به خداوند پناه آور، كه قطعاً او شنوا و داناست. --------------------------------------------------- نکته ها «نَزغ»، به معناى ورود در كارى به قصد افساد و تحريك است. در اين سوره، از آيه 16 تا 27 داستان وسوسهى شيطان نسبت به حضرت آدم آمده است، در اواخر سوره هم نسبت به وسوسههاى شيطان هشدار مىدهد. در آيهى قبل، دعوت به اعراض از جاهلان بود. پيامبر صلى الله عليه وآله از جبرئيل پرسيد: با وجود خشم، چگونه مىتوان تحمّل كرد؟ اين آيه نازل شد. [397] البتّه پناه بردن، تنها با گفتن كلمهى «اعوذ باللّه» نيست، بلكه يك پيوند و ارتباط روحى برقرار كردن و توكّل نمودن و خود را به خدا سپردن است. گرچه همهى انبيا معصومند، ولى شياطين از دستاندازى و وسوسه حتّى نسبت به آنان هم در نمىگذرند. چنانكه اين آيه مىفرمايد: «و امّا ينزغنّك من الشيطان نزغ» ياآيهى «وكذلك جعلنا لكلّ نبىّ عَدواً شياطين الانس والجن» [398] كه نشان دهندهى مخالفين انبيا از جنّ و انس است. امّا ارزش كار انبيا در همين است كه با وجود غرائز بشرى و وسوسههاى شيطانى، انسانهاى صالح و با تقوا و دور از گناهند. در حقيقت شيطان، با وسوسههاى خود قصد گمراه كردن تمام انسانها را دارد، ولى در برابر مخلصين شكست مىخورد. «قال فبعزّتك لاغوينّهم اجمعين الاّ عبادك منهم المخلصين» [399] ________________________________ 397) تفاسير نمونه و المنار 398) انعام، 112 399) ص ، 82 تا 83 ----------------------------------------------- پيام ها 1- فرض گناه و وسوسه، دلالت بر وقوع آن ندارد، تنها هشدار است. («اِمّا»، در قالب شرط است، نه تحقّق. نظير آيهى «لئن اشركت ليحبطنّ عملك» [400] اگر شرك ورزى، عملت تباه مىشود و شرط، دليل بر وقوع نيست.) 2- وسوسهى شيطان، حتمى است. «ينزغنّك» (با نون تأكيد آمده است) 3- وسوسهى شيطان، دائمى است. «ينزغنّك» (فعل مضارع، نشان استمرار است) 4- حتّى از كوچكترين وسوسهى شيطان نيز نبايد غافل شد و بايد به خدا پناه برد و خود را تحت پوشش او قرار داد. «نزغٌ» 5 - پيامبران معصومند و يكى از راههاى عصمتشان، استمداد و توجّه و پناه بردن به خداست. «فاستعذ» 6- استعاذه واستمداد از خدا، بهترين درمان وسوسههاى شيطانى است. «فاستعذ» 7- انبيا هم نياز به استعاذه و پناهجويى به خدا دارند. «فاستعذ» 8 - هنگام خطر، توجّه و هوشيارى ويژه لازم است. «فاستعذ» 9- چون وسوسههاى شيطانى متفاوت است، استعاذه هم بايد به «اللّه» باشد كه جامع همهى صفات نيك و كمالات است. (فرمود: «باللّه»، و نفرمود: «بالغنى»، يا «بالعليم»، يا صفت ديگر خدا). 10- بايد به خدايى پناه برد كه شنوا و داناست و به هر راز و رمزى آگاه است، نه به بتها و خرافات و... «انه سميع عليم» __________________________________ 400) زمر، 65 |
||
۴ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 201، 202 ------------------------------------------------- آيه إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْاْ إِذَا مَسَّهُمْ طَئِفٌ مِّنَ الشَّيْطَنِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ وَإِخْوَنُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِى الْغَىِّ ثُمَّ لَا يُقْصِرُونَ ------------------------------------------------- ترجمه همانا كسانى كه تقوا پيشه كردهاند، هرگاه وسوسههاى) شيطانى به آنان نزديك شود، متوجّه مىشوند (وخدا را ياد مىكنند)، آنگاه بينا مىگردند. و برادرانشان، (شيطان صفتان گمراه،) آنان را در انحراف مىكشند و نگه مىدارند و هيچ كوتاهى نمىكنند. --------------------------------------------- نکته ها كلمهى «مس»، به معناى اصابت و برخورد كردن همراه با لمس نمودن مىباشد. «طائف»، به معنى طواف كننده است، گويا وسوسههاى شيطانى همچون طواف كنندهاى پيرامون فكر و روح انسان پيوسته گردش مىكند تا راهى براى نفوذ بيابد. [401] شايد مراد از توجّه در اين آيه، تذكّر به شنوايى و بينايى خداوند است كه در پايان آيهى قبل آمده بود، يعنى توجّه مىكنند كه خدا كار آنها را مىبيند و حرفشان را مىشنود و اين توجّه به حضور خداوند، سبب ترك گناه مىشود. چنانكه امام صادق عليه السلام دربارهى اين آيه فرمود: وسوسه گناه به سراغ بنده مىآيد، او به ياد خداوند مىافتد، متذكّر شده و انجام نمىدهد. [402] در برخى روايات، ذكر «لااله الاّ اللّه» براى دفع وسوسههاى شيطان توصيه شده است. [403] وسوسهى شيطان، گاهى از دور است، «فوسوس اليه» [404] ، گاهى از طريق نفوذ در روح و جان، «فى صدور النّاس» [405] ، گاهى با همنشينى، «فهو له قرين» [406] ، گاهى هم از طريق رابطه و تماس. «مسّهم» ________________________________ 401) تفسير نمونه 402) تفسير نورالثقلين 403) تفسير اثنى عشرى 404) طه، 120 405) ناس، 5 406) زخرف، 36 ------------------------------------------------ پيام ها 1- شيطان، سراغ انسانهاى با تقوا و مؤمن هم مىرود. «انّ الّذين اتّقوا اذا مسّهم» 2- شيطانها براى انحراف، پيوسته در حال گشت و طوافند. «طائف» (وسوسههاى نفسانى و شيطانى، مثل ميكرب همه جا وجود دارند و دنبال ايمانهاى ضعيفند تا در آنها نفوذ كنند.) 3- گاهى ممكن است علما، مربّيان و مصلحان، مورد تماسهاى مشكوك براى القاى خط انحرافى قرار گيرند كه بايد هشيار باشند و در مسير خواستههاى دشمن قرار نگيرند و به خدا پناه ببرند. «اذا مسّهم... تذكّروا» 4- ياد خدا، به انسان بصيرت مىدهد و او را از وسوسهها نگاه مىدارد. «تذكّروا، مبصرون» 5 - متّقى، به خدا توجّه كرده و شيطانشناس و آگاه است. «اتّقوا... تذكّروا» 6- گناهكاران و گرفتاران شيطان، كورند و نجات يافتگان از دامهاى ابليس، بينايند. «مبصرون» 7- اگر جامعه از نظر اخلاقى، سياسى، اقتصادى و نظامى، پاك و متّقى باشد، رفت و آمدها وتماسها با شيطان صفتان در آنها كارساز نخواهد بود. «تذكّروا، مبصرون» 8 - اگر تقوا و تذكّر نباشد، شيطانها با انسان برادر مىشوند و تماس آنها، آسان و مؤثّر مىگردد و انسان را به عمق گمراهى مىكشانند. «اخوانهم يمدّونهف فى الغىّ» 9- راه انحراف، نهايت و حدّ ندارد. «يمدّونهم فى الغىّ» 10- خداوند، صالحان متّقى را تحت ولايت قرار مىدهد، چنانكه در آيات قبل خوانديم، «انّ ولىّ اللّه... و هو يتولّى الصالحين» ولى بىتقوايان، گرفتار اُخوّت شيطانى مىشوند. «اخوانهم يمدّونهم فى الغىّ» 11- شيطانها، پس از به گمراهى كشاندن انسانهايى كه برادر آنها شدهاند، دستبردار نيستند و همچنان آنان را در منجلاب گمراهى فرو مىبرند. «فى الغىّ لايقصرون» 12- شيطان صفتان، در مسير انحراف به كسى رحم نمىكنند و از هيچ كس دست برنمىدارند. «لا يقصرون» |
||
۴ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 203 ------------------------------------------------- آيه وَإِذَا لَمْ تَأْتِهِم بَِايَةٍ قَالُواْ لَوْلَا اجْتَبَيْتَهَا قُلْ إِنَّمَآ أَتَّبِعُ مَا يُوحَى إِلَىَّ مِن رَّبِّى هَذَا بَصَائِرُ مِن رَّبِّكُمْ وَهُدَىً وَرَحْمَةٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ----------------------------------------------------- ترجمه و هرگاه آيهاى براى آنان نياورى (و چند روزى تلاوت وحى قطع شود)، مىگويند: چرا آيهاى برنگزيدى؟ بگو: من فقط چيزى را پيروى مىكنم كه از سوى پروردگارم بر من وحى مىشود. اين (قرآن) بصيرتهايى از سوى پروردگارتان است و براى كسانى كه ايمان آورند، مايهى هدايت و رحمت است. ------------------------------------------------------ نکته ها «اجتباء» از «جبايت»، به معناى جمع كردن آب در حوض است. به حوض نيز «جابيه» مىگويند. جمعآورى خراج و ماليات را هم «جبايت» مىگويند، سپس به جمعآورى چيزهاى گزيده شده، «اجتباء» گفته شده است. و شايد معناى آيه اين باشد كه چرا معجزهاى را كه از تو درخواست كرديم، برنگزيدى و معجزهى ديگرى آوردى و طبق سليقهى ما عمل نكردى؟ پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمودند: «اذا أردتُم عيش السعداء و موت الشهداء و النّجاة يوم الحشر و الظلّ يوم الحرور و الهدى يوم الضّلالة فادرسوا القرآن فانّه كلام الرّحمن و حرز من الشيطان و رجحان فى الميزان»، [407] اگر خواهان زندگى سعادتمند و مرگ شهادتگونه و نجات و رهايى در روز گرم و سوزان قيامت مىباشيد، قرآن بياموزيد، زيرا كلام خداوند رحمن و مايهى ايمنى از شيطان و سنگينى ميزان در قيامت مىباشد. در روايت ديگرى فرمودند: قرآن، كمال دين شماست، هركس از قرآن رويگردان شود، جايگاهش آتش است. «فيه كمال دينكم ما عَدل احدٌ عن القرآن الاّ الى النّار». [408] _________________________________ 407) بحار، ج89، ص17 408) كافى، ج2، ص600 --------------------------------------------------- پيام ها 1- آيات قرآن، معجزه و نشانهى حقّانيّت رسالت پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله است. «لم تأتهم بآية» 2- آيات قرآن، گاهى با فاصله زمانى طولانى نازل مىشد. «و اذا لم تأتهم بآية» 3- لازم نيست مُبلّغ، هر روز سخن جديدى ارائه كند، شايد گاهى سكوت لازم باشد. «لم تأتهم بآية» 4- كفّار، آيات قرآن را مطالبى برگزيدهى پيامبر مىپنداشتند كه از اين سو و آن سو جمعآورى كرده وبه مردم ارائه مىدهد، نه آنكه وحىالهى باشد. «لولااجتبيتها» 5 - كفّار بهانهجو، پيامبر را به خاطر فاصله افتادن در نزول وحى شماتت مىكردند. «قالوا لولا اجتبيتها» 6- رهبر آسمانى نبايد تحت تأثير بهانهگيرىها و تقاضاهاى نابجا قرار گيرد، بلكه بايد پاسخ بهانهها را صريح و قاطع بيان كند. «قل انّما اتّبع...» 7- پيامبر، تنها از سرچشمهى وحى فرمان مىگيرد، نه آنكه مطالبى را از پيش خود برگزيده و ارائه دهد. «انّما اتّبع ما يوحى الىّ» 8 - وحى، وسيلهى تربيت پيامبر وامّت و لازمهى ربوبيّت خداست. «ربىّ، ربّكم» 9- هدايتهاى قرآن، ناب است و ذرّهاى با انحراف مخلوط نيست. (بكار بردن كلمهى «هُدى» به جاى «هاد»، نشانهى آن است كه قرآن يكپارچه هدايت است) 10- ارشاد و هدايت بايد براساس بصيرت باشد. «بصائر، هُدىً» 11- قرآن، هم كتاب شناخت و بصيرت فكرى است، «بصائر» هم راهنماى ارشاد و حركت عملى. «هُدى» و نتيجهى پيروى از آن، رحمت و بركت در دو جهان است. «و رحمةٌ» 12- گرچه قرآن كتاب هدايت براى عموم است، امّا تنها صاحبان ايمان از اين هدايت بهره مىبرند و كوردلان كه از بصيرت و هدايت الهى دورند، خود را از اين رحمت محروم مىكنند. «هدى و رحمةٌ لقومٍ يؤمنون» |
||
۴ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 204 ------------------------------------------------- آيه وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْءَانُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنْصِتُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ------------------------------------------------------- ترجمه و هرگاه قرآن خوانده شود، به آن گوش دهيد و ساكت شويد (تا بشنويد)، باشد كه مورد رحمت قرار گيريد. -------------------------------------------------- نکته ها كلمهى «اِنصات»، به معناى ساكت شدن براى گوش سپردن است. اين آيه مىگويد: هنگام تلاوت قرآن، از روى ادب سكوت كرده و آيات آن را گوش دهيد. البتّه سكوتِ واجب، تنها در زمانى است كه امامجماعت مشغول خواندن حمد و سوره نماز باشد كه بايد مأمومين ساكت باشند و در باقى موارد مستحب و نشانهى ادب است. اگر فرمان سكوت هم نبود، خرد و ادب اقتضا مىكرد كه در برابر كلام خالق، سكوت كنيم. حضرت على عليه السلام در نماز بود كه فرد منافقى چندين بار بلند قرآن خواند، در هر بار حضرت سكوت مىكردند و سپس نماز را ادامه مىدادند. [409] امام باقر عليه السلام فرمودند: قاريان قرآن سه گروه مىباشند: گروهى قرآن را وسيلهى كسب و كار و معاش خود دانسته و بر مردم تحميل مىشوند، گروهى كه تنها قرآن را به زبان دارند و در عمل، احكامش را رعايت نمىكنند و گروهى كه قرآن را تلاوت كرده و دواى درد خود مىدانند و همواره با قرآن مأنوسند، خداوند به واسطهى اين افراد عذاب را دفع كرده و به خاطر آنان باران نازل مىكند و اينان افرادى نادر هستند. «اعزّ من الكبريت الاحمر». [410] _________________________________ 409) تفسير نمونه 410) كافى، ج2، ص627 ------------------------------------------------- پيام ها 1- در برابر تلاوت قرآن از سوى هركس كه باشد، بايد سكوت كرده و گوش بسپاريم. «و اذا قُرء القرآن فاستمعوا له» («قُرِء» مجهول آمده است) 2- سكوت و گوش سپردن به قرآن، زمينهى برخوردارى از رحمت الهى است. «لعلّكم تُرحمون» |
||
۴ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 205 ------------------------------------------------- آيه وَاذْكُر رَّبَّكَ فِى نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْأَصَالِ وَلَا تَكُن مِّنَ الْغَفِلِينَ --------------------------------------------------- ترجمه و پروردگارت را از روى خوف وتضرّع، آهسته و آرام در دل خود و در هر صبح و شام ياد كن و از غافلان مباش. ---------------------------------------------------- نکته ها در آيهى قبل، آداب تلاوت قرآن بيان شد و اين آيه آداب ذكر و دعا مىباشد كه بايد با تضرّع و خشوع و بيم و اميد همراه باشد. كلمهى «آصال» جمع «اصيل»، به معناى نزديك غروب و شامگاهان و كلمهى «غُدوّ» جمع «غدوة»، به طلوع فجر تا طلوع خورشيد گفته مىشود. بعضى گفتهاند مراد از «ذكر» در اين آيه، نمازهاى واجب در شبانه روز است. و از ابنعباس نقل شده كه بر اساس اين آيه، امام جماعت بايد در نماز صبح و شب قرائتش با صداى بلند باشد به مقدارى كه مأمومين بشنوند، نه زيادتر از آن. ------------------------------------------------- پيام ها 1- پيامبران نيز بايد پيوسته به ياد خدا باشند، تا چه رسد به ديگران. «واذكر ربّك» 2- قرآن، علاوه بر ذكر زبانى، ذكر قلبى و ياد درونى را هم مىستايد. «فى نفسك» 3- ياد خدا وقتى غفلتزدايى مىكند كه بدون تظاهر و سر وصدا باشد، وگرنه خودش نوعى سرگرمى و غفلت مىشود. «تضرّعاً و خيفةً و دونالجهر» 4- ربوبيّت خداوند دائمى است، پس سزاوار است كه ياد او هم پيوسته باشد. «واذكر ربّك... بالغدوّ و الاصال» 5 - آن ذكر و يادى بيمه كنندهى انسان است كه عاشقانه و سوزناك و پيوسته و در هر صبح و شام باشد. «تضرّعاً... بالغدوّ و الاصال» 6- در آغاز هر روز و هنگام شروع به كار و تصميمگيرى و در پايان هر روز و هنگام جمعبندى و نتيجهگيرى بايد به ياد خدا بود. «بالغدوّ و الاصال» 7- آنان كه هر صبح و شام، خدا را ياد نمىكنند، از غافلانند. « واذكر... ولاتكن من الغافلين» |
||
۴ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره اعراف آیه 206 ------------------------------------------------- آيه إِنَّ الَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ يَسْجُدُونَ- --------------------------------------------------- ترجمه همانا كسانى كه مقرّبان درگاه پروردگارت هستند، از پرستش او سر باز نمىزنند، او را تسبيح مىگويند و براى او سجده مىكنند. ------------------------------------------------- نکته ها «الّذين عند ربّك»، يعنى مقرّبان درگاه خداوند، هم شامل فرشتگان مىشود، هم بندگانوارستهاى كه خود را در محضر خدا مىبينند. سجده كردن هنگام تلاوت و شنيدن آيهى فوق، مستحبّ است. [411] در مورد پانزده آيهى قرآن سجده وارد شده است كه چهار مورد آن واجب است، آيات 15 سجده، 37 فصّلت، 62 نجم و 19 علق و در يازده آيه سجده مستحب است، آيات 206 اعراف، 15 رعد، 48نحل، 107 اسراء، 58 مريم، 18 و 77 حج، 60 فرقان، 25 نمل، 24 ص و 21 انشقاق. _________________________________ 411) تفسير نمونه ---------------------------------------------------- پيام ها 1- با عبادت، خود را همرنگ و هماهنگ فرشتگان سازيم. «واذكر ربّك...انّ الّذين عند ربّك...» 2- مستكبر، به مقام قرب الهى نمىرسد، «الّذين عند ربّك لايستكبرون» و مقرّبان الهى، متواضع و فروتن بوده و تكبّر نمىورزند. 3- ذكر خدا، نمونهى روشن عبادت است. «واذكر ربّك... لايستكبرون عن عبادته» 4- غفلت از خداوند، بر اثر خودبزرگبينى و استكبار است. «لا تكن من الغافلين انّ الّذين عند ربّك لا يستكبرون» 5 - راه قرب به خداوند، فروتنى، عبادت و سجدهى خالصانه است. «عند ربّك لايستكبرون... و له يسجدون» 6- سجده، مخصوص خداوند است و مقرّبان اين را باور دارند. «له يسجدون» (مقدّم شدن «له» بر «يسجدون»، نشانهى اختصاص است) 7- به عبادت خود مغرور نشويم، چون خداوند فرشتگانى دارد كه پيوسته در حال عبادتاند. «انّ الّذين عند ربّك.... يسبّحونه و له يسجدون» 8 - ابتدا بايد روحيّهى استكبار را كنار گذاشت، سپس خدا را تسبيح گفت و در مرحلهى سوّم به سجده افتاد. «لايستكبرون، يسبّحونه، يسجدون» «الحمدلِلّه رَبِّ العالمين» سيماى سورهى انفال اين سوره هفتاد وپنج آيه دارد و در مدينه نازل شده است. اين سوره به دليل كلمهى «انفال» كه در آغاز آن آمده و همچنين بيان احكام انفال و ثروتهاى عمومى، به «انفال» نامگذارى شده است. نام ديگر اين سوره، «بدر» است، زيرا بيشتر آياتش پيرامون جنگ بدر است كه اوّلين نبرد مسلمانان با مشركين مىباشد و مسلمانان از امدادهاى الهى و نصرت خدا برخوردار شدند. در اين سوره، در كنار مطرح شدن جنگ بدر، به طور ظريفى ويژگىهاى سپاه حقّ در مقابل سپاه باطل نيز بيان شده است. همچنين درسهايى از تاريخ پيامبر اسلام وچگونگى رفتار آن حضرت با مسلمانان و مسائلى همچون انفال، بيتالمال، احكام جهاد، غنائم، اسيران و خمس و چگونگى تقسيم آن، ماجراى هجرت و ليلةالمبيت، صفات مؤمنان واقعى، جلوگيرى از اختلاف و تفرقه و... بيان شده است. |
||
۴ شهریور ۱۳۹۰
|
این عنوان قفل شده است!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |