در حال دیدن این عنوان: |
۸۰ کاربر مهمان
|
این عنوان قفل شده است!
|
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره انفال آیه 22 ------------------------------------------- آيه إِنَّ شَرَّ الدَّوَآبِّ عِندَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ ------------------------------------------- ترجمه همانا بدترين جنبندگان نزد خداوند، (كسانى هستند كه نسبت به شنيدن حقّ) كران (و نسبتبه گفتن حقّ) لالهايند، آنها كه تعقّل نمىكنند. ----------------------------------------- نکته ها «صُمّ» جمع «أصَم»، به معناى كر و«بُكم» جمع «أبكَم»، به معناى لال است، ودر اينجا كر ولال، كنايه از كسانى است كه گوش به شنيدن حقّ نمىدهند واز بيان حقّ لب فروبستهاند. در تعبيرات قرآن، افرادى كه تربيت الهى انبيا را نمىپذيرند و دل را تسليم حقّ نمىكنند، گاهى به مرده تشبيه شدهاند: «انّك لا تسمع الموتى» [454] گاهى به چهارپايان: «اولئك كالانعام» [455] ، «يأكلون كما تأكل الانعام» [456] گاهى به بدتر از چهارپايان: «كالانعام بل هم أضلّ» [457] و گاهى به بدترين جنبنده: «شرّ الدّوابّ» حضرت على عليه السلام فرمود: بدترين جنبندهها كسانى هستند كه حقّ را مىفهمند، ولى لجاجت كرده و كفر مىورزند. [458] گروهى در قيامت اقرار خواهند كرد كه به سخن حقّ گوش فرا نمىدادند ويا در آن تعقّل نمىكردند و اين سبب دوزخى شدن آنان شده است. «لو كنّا نسمع أو نعقل ما كنّا فى اصحاب السعير» [459] اگر گوش شنوا داشتيم، يا تعقّل مىكرديم، از دوزخيان نبوديم. ______________________________ 454) روم، 52 455) اعراف، 179 456) محمّد، 12 457) اعراف، 179 458) تفسير درّالمنثور، ج4، ص43 459) ملك، 10 --------------------------------------------- پيام ها 1- مدّعيان ايمان و كسانى كه ملتزم به اطاعت از خدا و رسول نباشند، «و لا تكونوا كالّذين قالوا سمعنا و هم لايسمعون»، بدترين جنبندگانند. «انّ شرّ الدّوابّ» 2- ارزش انسان به خردورزى اوست، اگر تعقّل نكند، بدترين جنبندگان مىشود. «انّ شرّ الدّواب... الّذين لايعقلون» (آرى، داشتن گوش، زبان و عقل زمانى ارزش است كه بهرهگيرى صحيح از آنها شود. كسى كه مثلاً با زبانش امر به معروف و نهى از منكر نمىكند، همچون لال است.) 3- كسانى كه از تعاليم دين روى مىگردانند، بىخردند. «و لا تولّوا عنه... لا يعقلون» |
||
۶ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره انفال آیه 23 ------------------------------------------- آيه وَلَوْ عَلِمَ اللَّهُ فِيهِمْ خَيْراً لَّأَسْمَعَهُمْ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّواْ وَّ هُم مُّعْرِضُونَ ------------------------------------------ ترجمه و اگر خداوند خيرى در آنان مىدانست، شنوايشان مىساخت، (حرف حقّ را به گوش دلشان مىرساند،) ولى با (اين روحيهى لجاجتى كه فعلاً دارند، حتّى) اگر شنوايشان مىساخت، باز هم سرپيچى كرده روى مىگرداندند. (در دل يقين پيدا مىكردند، ولى در ظاهر اقرار نمىكردند) ----------------------------------------- نکته ها افراد لجوج، چند گروهند: برخى حتّى حاضر به شنيدن حقّ نيستند. «لا تسمعوا لهذا القرآن» [460] برخى مىشنوند، ولى مسخره و استهزا مىكنند. «قالوا قد سمعنا لو نشاء لقلنا مثل هذا» [461] برخى مىشنوند و مىفهمند، ولى تحريف مىكنند. «يحرّفون الكلم عن مواضعه و يقولون سمعنا و عصينا» [462] برخى به خاطر دلبستگىهاى شديد، حسادتها و قساوتها، قدرت تشخيص ندارند. «و جعلنا قلوبهم قاسية» [463] _____________________________ 460) فصّلت، 26 461) انفال، 31 462) نساء، 46 463) مائده، 13 ------------------------------------------- پيام ها 1- از سنّتهاى الهى اين است كه فيض خود را به افراد مستعد عطا مىكند و به هر كس به مقدار لياقت و استعداد حقّپذيرى كه در خود ايجاد كرده، توفيق داده و لطف مىكند. «و لو علم اللّه فيهم خيراً لاسمعهم» 2- زمينههاى بهرهگيرى از لطف الهى را بايد خودمان به وجود آوريم. «و لو علم اللّه فيهم خيراً لاسمعهم» 3- تنها فراگيرى و شنيدن آيات ملاك نيست، حقّپذيرى و تسليم بودن نيز لازم است. «و لو أسمعهم لتولّوا» 4- خداوند از هدايت افراد مضايقهاى ندارد، ولى لجوجان از سخن حقّ روى برمىتابند. «لو علم... لاسمعهم» 5 - انسان داراى اختيار است و در برابر نداى حقّ مىتواند اعراض كند. «و لو اسمعهم لتولّوا و هم معرضون» (آرى، كسى كه استعداد رشد را در خود كور كند، فيض خدا را نيز نمىپذيرد.) |
||
۶ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره انفال آیه 24 ------------------------------------------- آيه يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَ اعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ------------------------------------------- ترجمه اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هرگاه خدا و رسول شما را به چيزى كه حياتبخش شماست دعوت مىكنند، بپذيريد و بدانيد خداوند، ميان انسان و دل او حايل مىشود و به سوى او محشور مىشويد. ------------------------------------------- نکته ها حيات، اقسام مختلفى دارد: 1- حيات گياهى. «انّ اللّه يحيى الارض بعد موتها» [464] خداوند زمين را زنده مىكند. 2- حيات حيوانى. «لمحيى الموتى» [465] خداوند مردگان را زنده مىكند. 3- حيات فكرى. «مَن كان ميّتاً فأحييناه» [466] آن كه مرده بود و زندهاش كرديم. 4- حيات ابدى. «قدّمت لحياتى» [467] كاش براى زندگيم چيزى از پيش فرستاده بودم. مقصود از حياتى كه با دعوت انبيا فراهم مىآيد، حيات حيوانى نيست، چون بدون دعوت انبيا نيز اين نوع حيات وجود دارد، بلكه مقصود حيات فكرى، عقلى ومعنوى، اخلاقى و اجتماعى و بالاخره حيات و زندگى در تمام زمينهها مىباشد. البتّه ممكن است مراد از دعوت به حيات در اينجا (به دليل آن كه آيه در كنار آيات جنگ بدر آمده است)، دعوت به جهاد باشد. حيات انسان، در ايمان و عمل صالح است و خداوند و انبيا هم مردم را به همان دعوت كردهاند. «دعاكم لما يحييكم» اطاعت از فرامين آنان رمز رسيدن به زندگى پاك و طيّب است، چنانكه در جاى ديگر مىخوانيم: «مَن عمل صالحاً من ذكر أو أنثى و هو مؤمن فلنحيينّه حياة طيّبة» [468] و طبق روايات شيعه وسنّى، يكى از مصاديق حيات طيّبه، پذيرش نداى پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله در مسألهى ولايت علىّبن أبىطالب عليهما السلام و اهلبيت اوست. [469] حايل و فاصله شدن خدا ميان انسان و قلبش، نشاندهندهى حاضر و ناظر بودن خداوند در همه جا و احاطهى او بر تمام موجودات است و اينكه قدرت و توفيق از اوست. از رگ گردن به ما نزديكتر است، فعاليّت عقل و روح نيز به دست اوست و اگر لطف او نبود، هرگز انسان به حقّانيّت حقّ و بطلان باطل پى نمىبرد. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه يكى از مصاديق حايل بودن خدا بين انسان و دل او، مسألهى محو و اثبات است؛ محو كفر و اثبات ايمان، محو غفلت و شك و تثبيت تذكّر و يقين. [470] در جاى ديگر فرمودند: خداوند نمىگذارد انسان، باطل را حقّ ببيند. [471] همچنين فرمودند: گاهى انسان با گوش، چشم، زبان و دست خود به چيزى علاقه دارد، ولى اگر آن را انجام دهد، قلبش با آن همراه نيست و مىداند آنچه ميل به آن داشته حقّ نيست. [472] و ممكن است حائل شدن، كنايه از مرگ باشد. _____________________________ 464) حديد، 17 465) فصّلت، 39 466) انعام، 122 467) فجر، 24 468) نحل، 97 469) تفسير فرقان 470) تفسير فرقان 471) بحار، ج 5، ص205 472) تفسير نورالثقلين -------------------------------------------- پيام ها 1- شرط ايمان واقعى، اجابت كردن دعوت خدا و رسول است. «يا ايها الّذين آمنوا استجيبوا للّه و للرّسول» 2- دعوت خدا و رسول، داراى حقيقت و هويّتى واحد مىباشد. «دعاكم» و نفرمود: «دعواكم» 3- حركت در مسير خدا و انبيا، حيات واقعى است و كناره گيرى از آن، مرگ انسانيّت است. «دعاكم لما يحييكم» 4- تمام دستورات دينى و فرامين انبيا، حتّى فرمان جنگ و جهاد، مايهى حيات فرد و جامعه مىباشد. «دعاكم لما يحييكم» 5 - كسى كه به حضور و احاطه خداوند ايمان داشته باشد، از دعوت پيامبران سرپيچى نمىكند. «استجيبوا... يحول بين المرء و قلبه» 6- تا از دنيا نرفته و فرصت داريم، حقّ را بپذيريم. (بنابراين كه حائل شدن خدا بين انسان و قلبش، كنايه از مرگ باشد). «استجيبوا... يحول بين المرء و قلبه» 7- نه مؤمن مغرور شود ونه از كافر مأيوس گرديد، چون دلها به دست خداست و او مقلّب القلوب است. «يحول بين المرء و قلبه» 8 - جاى هيچ عذرى براى نپذيرفتن توحيد و يگانگى خداوند نيست. «يحول بين المرء و قلبه» زيرا توحيد، امرى فطرى است. [473] 9- هر فكر و انديشهاى كه بر دل انسان بگذرد، خداوند بدان آگاه است. «يحول بين المرء و قلبه» 10- خداوند از هر چيزى به انسان نزديكتر است، حتّى از قلب او به خودش. «يحول بين المرء و قلبه» 11- همهى ما خواسته يا ناخواسته در قيامت محشور خواهيم شد، پس به رسولان الهى پاسخ مثبت دهيم. «استجيبوا للّه وللرّسول... اليه تحشرون» _______________________________ 473) تفسير الميزان |
||
۶ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره انفال آیه 25 ------------------------------------------- آيه وَاتَّقُواْ فِتْنَةً لَّا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنكُمْ خَآصَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ------------------------------------------ ترجمه و بترسيد (و حفظ كنيد خود را) از فتنهاى كه تنها دامنگير ستمگران شما نمىشود، (بلكه همه را فرا خواهد گرفت، چرا كه ديگران نيز در مقابل ستمگران سكوت كردند) و بدانيد كه خداوند سخت كيفر است. ----------------------------------------- نکته ها «فتنه»، به معناى شرك، كفر، بلا و آزمايش، شكنجه و عذاب است و در اين آيه به معناى بلا و مصيبتهاى اجتماعى است. [474] در آيهى قبل، دستور اطاعت از پيامبر صلى الله عليه وآله بود، اينجا پرهيز از فتنه. پس معلوم مىشود كه يكى از مصاديق فتنه، عدم اطاعت از پيامبر است و مفهوم اين آيه، با آيهى «واعتصموا بحبل اللّه جمعياً و لا تفرّقوا» [475] يكسان مىباشد. [476] مصداق ديگر فتنه، فساد و فحشا مىباشد كه باعث فروپاشى يك نظام مىشود و آسيب آن عمومى و فراگير است. مثل فساد حكّام بنىاميّه كه چون ولايت پيشواى حقّ را كنار زدند، مسلمانان را قرنها به ذلّت كشاندند. سكوت و ترك امر به معروف و نهى از منكر، باعث فتنه و فراگيرشدن عذاب است، چنانكه پيامبر فرمودند: خداوند هرگز تمام مرم را به خاطر گناه بعضى از آنان مجازات نمىكند، مگر زمانى كه منكرات در ميان آنان آشكار گردد و ديگران در حالى كه توان انكار و برخورد با آن را داشته باشند، سكوت كنند كه اگر چنين شد، خداوند همهى آنان (خاصّ و عام) را عذاب مىكند. [477] چنانكه حضرت على عليه السلام فرمودند: اگر گناهى پنهانى انجام گيرد، خداوند عموم مردم را عذاب نمىكند، امّا اگر گروهى منكراتى را آشكار انجام دهند و مردم آنان را سرزنش نكنند، هر دو گروه مستوجب عقوبت مىشوند. [478] معناى پرهيز از اعمالى كه باعث فتنه شده ودر همه تأثير مىگذارد، عزلت وكنارهگيرى از مسائل نيست، بلكه لزوم هوشيارى و توجّه انسان را مىرساند. حضرت على عليه السلام مىفرمايد: در فتنهها مثل بچّه شترى باشيد كه نه از شما بار بكشند و نه شما را بدوشند و نه از شما بهرهبردارى كنند. «كن فى الفتنة كابن اللبون، لا ظهر فيركب و لا ضرع فيحلب» [479] هنگام نزول اين آيه، پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمود: هر كس پس از من در جانشينى على عليه السلام ظلم كند، «فكانّما جحد نبوّتى و نبوة الانبياء قبلى» گويا رسالت من و نبوّت پيامبران پيشين را انكار كرده است. [480] ______________________________ 474) تفسير نمونه 475) آلعمران، 103 476) تفسير الميزان 477) تفسير نمونه 478) تفسير اثنى عشرى 479) نهج البلاغه، حكمت 1 480) تفسير فرقان ------------------------------------------- پيام ها 1- تخلّف از دين و دستورات الهى، مايهى بروز فتنه و نزول عذاب الهى است. «دعاكم لما يحييكم... واتّقوا فتنة...» 2- نه خود عامل فتنه شويم، نه با فتنهگران همصدا شويم و نه در برابرشان سكوت كنيم. «واتّقوا فتنة» 3- سرنوشت انسان وجوامع، در گرو عملكرد خودشان است.«واتّقوافتنةلاتصيبنّ» 4- افراد جامعهى ايمانى علاوه بر كارهاى خود، نسبت به كارهاى ديگران نيز بايد تعهّد داشته باشند. چون گاهى آثار كارهاى خلاف، دامنگير ديگران هم مىشود، همچون كسى كه در كشتى، جايگاه خود را سوراخ كند. «و اتّقوا فتنة لاتصيبنّ الّذين ظلموا منكم خاصّة» 5 - توجّه به شدّت و سختى عذاب الهى، زمينهساز پرهيز از ظلم و گناه است. «و اتّقوا فتنة... انّ اللّه شديد العقاب» |
||
۶ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره انفال آیه 26 ------------------------------------------- آيه وَاذْكُرُواْ إِذْ أَنتُمْ قَلِيلٌ مُّسْتَضْعَفُونَ فِى الْأَرْضِ تَخَافُونَ أَن يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فََاوَيكُمْ وَأَيَّدَكُم بِنَصْرِهِ وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ --------------------------------------------- ترجمه و به ياد آوريد زمانى را كه شما كم بوديد و در زمين (مكّه) مستضعف بوديد، مىترسيديد مردم (دشمنان) شما را بربايند، پس (خداوند در مدينه) پناهتان داد و با يارى خويش، شما را نيرومند كرد و از پاكيزهها به شما روزى داد، باشد كه شما شكرگزارى كنيد. ---------------------------------------------- نکته ها «تَخطّف»، به معناى به سرعت گرفتن و ربودن است. مسلمانان مكّه قبل از هجرت پيامبر به مدينه، همواره مورد اذيّت و آزار و شكنجهى مشركان بودند، لذا با سفارش و تدبير پيامبر به صورت فردى يا دستهجمعى به ديگر مناطق هجرت مىكردند؛ بعضى به حبشه، بعضى به يمن و طائف و برخى به شعب ابىطالب رفتند و پيوسته در ترس و اضطراب بودند و هنگامى كه به مدينه مهاجرت كردند، هيچ خانه و كاشانهاى نداشتند و عدّهى بسيارى از آنان جزو اصحاب صُفّه ودر مسجد پيامبر جاى گرفته بودند. انصار نيز در اوائل هجرت پيامبر به مدينه، در فقر و ندارى و قحطى گرفتار بودند به حدّى كه به دانهاى خرما بسنده مىكردند، به علاوه گرفتار اذيّت و آزار يهوديان نيز بودند. امّا در اواخر بعثت، خداوند به مسلمانان مكنت و توانايى داد وبه چنان قدرتى رسيدند كه اهل ذمّه به آنان جزيه مىدادند و يا مشركان همواره در ترس و اضطراب از كشته و اسيرشدن و به غلامى و كنيزى گرفتار شدن توسط مسلمانان بودند و بعضى نيز با طوع و رغبت اموال خود را تقديم مسلمانان مىكردند. [481] در اينجا خداوند ضعف و ناتوانى آنان را يادآور مىشود تا شكرگزار قدرت و امنيّت موجود باشند. _______________________________ 481) تفسير اطيب البيان ----------------------------------------------- پيام ها 1- يادآورى روزهاى ناتوانى و روزهاى يارى خداوند، مايهى دور شدن از فتنههاست. «واتّقوا فتنة - واذكروا» 2- در ابتدا تعداد مسلمانان، بسيار كم بود. (كلمه «قليل» به جاى «قليلون»، تأكيد بر كم بودن است) 3- مسلمانان در مكّه تا پيش از هجرت به مدينه، دائماً ترس و دلهره داشتند. «تخافون» (فعل مضارع، نشانهى استمرار است) 4- در راه حقّ، از كمى نفرات وناتوانى وآوارگى نهراسيم، «واذكروا اذ انتم قليل» كه يارى خداوند حتمى است. «فاواكم و ايّدكم...» 5 - امنيّت «فاواكم»، توان رزمى و پيروزى «ايّدكم بنصره» و بهبود امكانات اقتصادى «رزقكم من الطيّبات»، از نعمتهاى ويژه الهى مىباشد. 6- يادآورى روزهاى ضعف و مقايسه آن با روزهاى پيروزى، مايهى شكرگزارى و عشق و توكّل به خداوند است. «واذكروا... لعلّكم تشكرون» 7- در سايهى ايمان، خداوند به گروه اندكِ ضعيفِ هراسناك، عزّت و قدرت و مكنت مىبخشد. (كلّ آيه) |
||
۶ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره انفال آیه 27 ------------------------------------------- آيه يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَخُونُواْ اللَّهَ والرَّسُولَ وَتَخُونُواْ أَمَنَتِكُمْ وَ أَنتُمْ تَعْلَمُونَ ------------------------------------------ ترجمه اى كسانى كه ايمان آوردهايد! به خدا و پيامبر خيانت نكنيد و آگاهانه به امانتهاى خود خيانت نورزيد. ------------------------------------------- نکته ها در شأن نزول اين آيه آمده است: هنگامى كه مسلمانان به فرمان پيامبر صلى الله عليه وآله، يهود بنىقريظه را محاصره كردند، آنان پيشنهاد صلح وكوچ كردن به شام را دادند و پيامبر نپذيرفت و سعدبن معاذ را به داورى مأمور ساخت. يكى از مسلمانان همراه او به نام «ابولبابه» كه سابقه دوستى با آنان داشت، با اشاره به گلوى خود به آنان فهماند كه در صورت پذيرش حكميّت سعدبن معاذ، همه كشته خواهيد شد، جبرئيل اين اشاره را به پيامبر صلى الله عليه وآله خبر داد. پس از آن ابولبابه شرمنده از اين خيانت، خود را به ستون مسجد پيامبر بست و هفت شبانه روز چيزى نخورد، سرانجام خداوند توبهاش را پذيرفت. [482] شأن نزول ديگرى نيز بيان شده كه در جنگ بدر، بعضى از مسلمانان نامهاى به ابوسفيان نوشتند و از نقشهى پيامبر صلى الله عليه وآله به او خبر دادند، ابوسفيان هم از مشركان مكّه درخواست كمك كرد كه هزار نفر براى جنگ بدر به راه افتادند. [483] در فرهنگ قرآن، امانت مفهوم وسيعى دارد و تمام شئون زندگى سياسى، اجتماعى و اخلاقى را شامل مىشود از جمله: الف: تمام نعمتهاى مادّى و معنوى مثل مكتب، قرآن، رهبر، فرزند وآب وخاك. ب: اهلبيت پيامبر عليهم السلام. [484] ج: هم خودمان، امانت براى خويشتنيم، چنانكه در آيهى ديگر مىخوانيم: «انّكم كنتم تختانون أنفسكم» [485] و هم جامعه براى ما. د: انفال، غنائم، خمس، زكات و اموال عمومى. (ورود آيه در سوره انفال وغنائم جنگ بدر) ه : امامباقر عليه السلام فرمود: احكام دين، فرائض و واجبات الهى، امانت است. [486] و: حكومت ومسئوليّت. بنابراين نافرمانى و ادا نكردن حقوق و وظايف خود در ارتباط با اين امانتها، خيانت است، چنانكه ابن عبّاس مىگويد: هركس چيزى از برنامههاى اسلامى را ترك كند، يك نوع خيانتى به خدا و پيامبر مرتكب شده است. [487] همان گونه كه پيشى گرفتن ناصالحان بر صالحان در مسئوليّتهاى اجتماعى، خيانت به خدا و رسول و مسلمانان است. پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمودند: كسى كه در امانت خيانت كند در حقيقت منافق است، هرچند روزه بگيرد و نماز بخواند و خود را مسلمان بداند. و امام صادق عليه السلام فرمودند: نماز و روزهى مردم شما را نفريبد، زيرا گاهى همهى آنها از روى عادت است. مردم را با راستگويى و اداى امانت امتحان كنيد و بشناسيد. [488] خيانت نكردن در امانت از وظايف و حقوق انسانى است، بنابراين حتّى به امانت غير مسلمان هم نبايد خيانت كرد. ______________________________ 482) تفاسير مجمع البيان، صافى و نمونه 483) تفاسيرمجمع البيان والميزان 484) ملحقات احقاق الحقّ، ج 14، ص 564 485) بقره، 187 486) تفسير نورالثقلين 487) تفسير نمونه 488) كافى، ج2، ص104 ------------------------------------------ پيام ها 1- خيانت، با ايمان سازگار نيست. لازمهى ايمان، امانتدارى است. «يا ايها الّذين آمنوا لاتخونوا» 2- گاهى يك اشاره به سود دشمن، خيانت است. (با توجّه به شأن نزول اوّل) 3- افشاى اسرار نظامى، خيانتى زشت است. (با توجّه شأن نزول دوّم آيه) 4- خيانت به پيامبر، خيانت به خداوند است. «لاتخونوا اللّه و الرّسول» («لاتخونوا» در مورد خدا وپيامبر با هم آمده ودر مورد ساير مردم باز تكرار شده است.) 5 - خيانت به خدا و رسول، خيانت به خود است و زيان آن به خود انسان باز مىگردد. «لاتخونوا اللّه والرّسول وتخونوا اماناتكم» (طبق اين معنى كه با ظاهر آيه سازگار است، تقدير گرفتن كلمهى «لا» در «تخونوا اماناتكم»، نيازى نيست.) 6- امانت مردم به منزلهى امانت خود ما و خيانت به آن خيانت به خودمان است. «لا تخونوا... تخونوا اماناتكم» 7- خيانت، فطرتاً زشت و محكوم است. «و انتم تعلمون» 8 - خيانتهاى آگاهانه، خطرناك است. «و تخونوا اماناتكم و انتم تعلمون» (هم به زشتى خيانت آگاهيد و هم پيامدهاى بد آن را مىدانيد) |
||
۶ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره انفال آیه 28 ------------------------------------------- آيه وَاعْلَمُواْ أَنَّمَآ أَمْوَ لُكُمْ وَأَوْلَدُكُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ ------------------------------------------ ترجمه و بدانيد كه اموال و فرزندانتان آزمايشى (براى شما) هستند و البتّه نزد خداوند (براى كسانى كه از عهدهى آزمايش برآيند)، پاداشى بزرگ است. ---------------------------------------- نکته ها محور بسيارى از لغزشهاى انسان و ريشهى بسيارى از گناهان از قبيل: معاملات حرام، احتكار، دروغ، كمفروشى، ترك انفاق، ندادن خمس وزكات، حرص و كارشكنى و سوگندهاى دروغ و تضييع حقوق مردم، گريز از ميدان جنگ، ترك هجرت و جهاد و...، علاقه به مال و فرزند است. پس اينها عامل امتحان و لغزشند، آن گونه كه ابولبابه را (آيه قبل) به لغزش كشيد و براى حفظ مال و فرزندان خود، به همكارى با دشمن وادار كرد. كسانى كه از مدينه به ابوسفيان خبر دادند كه مسلمانان براى تصاحب كاروان تجارتى آنان نيرو بسيج كردهاند، از مهاجرانى بودند كه در مكّه مال و فرزندى داشتند. [489] قرآن با تعبيرات مختلفى به فتنه بودن مال و فرزند و دل نبستن به آنها و امكان انحراف به واسطهى آنها هشدار داده است، از جمله: الف: امكان شركت شيطان در مال و فرزند انسان. «شاركهم فى الاموال و الاولاد» [490] ب: افزونخواهى در مال و فرزند و آثار منفى آن. «تكاثر فى الاموال و الاولاد» [491] ج: بازدارندگى فرزند و مال از ياد خدا. «لا تلهكم أموالكم و لا أولادكم عن ذكر اللّه» [492] د: نجاتبخش نبودن اموال و اولاد در قيامت. «لن تغنى عنهم أموالهم و لا أولادهم» [493] در آيه نكاتى به چشم مىخورد كه نشان مىدهد آزمايش مال وفرزند بسيار سخت و جدّى و پيروز شدن در آن بسيار مهم است، اوّلاً آيه با جملهى «واعلموا» لغاز شده كه هشدار است. ثانياً كلمهى «انّما» نشان مىدهد كه آزمايش با مال وفرزند چون و چرا ندارد و حتمى است. ثالثاً خود مال وفرزند فتنه شمرده شدهاند، نهآنكه وسيله آزمايش وفتنه باشند. [494] حضرت على عليه السلام فرمودند: «لايقولنّ احدكم الّلهم انّى اعوذ بك من الفتنة لانّه ليس احد الاّ و هو مشتمل على فتنة»، هيچ كس از خداوند دورى از فتنه و آزمايش را نخواهد، زيرا همهى مردم بدون استثنا دچار آن مىشوند، بلكه دورى از لغزش و انحراف در آزمايشات را از خدا درخواست كند. آنگاه حضرت دربارهى علّت و فلسفهى امتحانهاى الهى فرمود: تا راضى از ناراضى مشخص شود و عوامل سعادت و شقاوت هركس در اعمال او مشخص گردد. [495] _____________________________ 489) تفسير الميزان 490) اسراء، 64 491) حديد، 20 492) منافقون، 9 493) آل عمران، 10 494) تفسير راهنما 495) نهج البلاغه، حكمت 93 ----------------------------------------- پيام ها 1- علاقهى افراطى به مال و فرزند، انسان را به خيانت مىكشد. «لا تخونوا... و اعلموا...» و حتّى گاهى موجب دست برداشتن از اصول انسانى و دينى (امانت و اداى امانت) مىشود. (با توجّه به شأن نزول آيه قبل) 2- مال و فرزند مىتوانند دو دام فريبنده باشند. «انّما اموالكم و اولادكم فتنة» 3- توجّه به پاداش بزرگ الهى، از اسباب دل كندن از دنيا و ترك خيانت است. «اَنّ اللّه عنده أجر عظيم» 4- مال وفرزند با تمام جاذبههايى كه دارند، در مقايسه با الطاف وپاداشهاى الهى ناچيز هستند. (در برابر «اموالكم و اولادكم»، عبارت «اجر عظيم» آمده است) [496] 496) اكنون كه اين سطرها را مىنويسم، شب عاشوراى حسينى است كه امام حسين عليه السلام همه چيز خود را در يك روز با خدا معامله كرد و داغهايى ديد كه هر يك به تنهايى كافى است تا انسانى را از پا در آورد، ولى آنچه امام را در برابر تمام حوادث استوار كرد اين بود كه آنها را در برابر خداوند ناچيز ديد. حتّى وقتى كودك شش ماههاش را در برابرش شهيد كردند، فرمود: همين كه خداوند ناظر بر اين صحنه است، مرا كافى است. وحضرت زينب عليها السلام عصر عاشورا كه بدن قطعه قطعه شده برادرش امامحسين عليه السلام را ديد فرمود: خداوندا! اين قليل را از ما قبول كن. و در مجلس يزيد نيز فرمود: آنچه در كربلا ديدم، جز جميل و زيبايى از خداوند چيزى نبود. آرى، با ايمان به كم بودن و عارضى بودن دنيا و ايمان به بزرگى و اجر عظيم نزد خداوند، مىتوان با سختترين حوادث مقابله كرد |
||
۶ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره انفال آیه 29 ------------------------------------------- آيه يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَاناً وَيُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ------------------------------------------- ترجمه اى كسانى كه ايمان آوردهايد! اگر تقواى الهى پيشه كنيد، خداوند برايتان فرقانى (قوّهى شناخت حقّ از باطلى) قرار مىدهد و بدىهايتان را از شما مىپوشاند و شما را مىآمرزد و خداوند صاحب فضل وبخشش بزرگ است. -------------------------------------------- نکته ها وسيله ومعيار شناخت حقّ از باطل متعدّد است، از جمله: الف: انبيا واولياى الهى؛ چنانكه پيامبر صلى الله عليه وآله را فاروق ناميدند [497] ويا در حديث مىخوانيم: «مَن فارق عليّاً فقد فارق اللّه» [498] هر كس على عليه السلام را رها كند، خدا را رها كرده است. ب: كتاب آسمانى؛ كه با عرضه امور به آن مىتوان حقّ را از باطل تشخيص داد. ج: تقوا، زيرا طوفان غرائز و حبّ و بغضهاى همراه با بىتقوايى، مانع درك حقايق است. د: عقل و خرد؛ كه بدون آن نمىتوان حتّى به سراغ وحى رفت. فرقان و قدرت تشخيص حقّ از باطل، حكمت و بينشى خدادادى است كه به اهل تقوا داده مىشود و به علم و سواد و معلومات وابسته نيست. به گفتهى تفسير كبير فخررازى، «تكفير سيّئات»، پردهپوشى در دنيا و «مغفرت»، رهايى از قهر خدا در آخرت است، و به گفتهى تفسير نمونه، «تكفير»، محو آثار اجتماعى و روانى گناه و «مغفرت»، بخشايش نسبت به عذاب دوزخ است. كسانى كه تقوا داشته و تمايلات نفسانى را كنار بگذارند، قوّهى تشخيص حقّ به آنها عطا مىشود. چنانكه در آيهى ديگرى مىخوانيم: «اتّقوا اللّه و يعلّمكم اللّه» [499] از خدا پروا كنيد، خداوند شما را آگاه مىكند ويادتان مىدهد. گويا روح همچون آينهاى است كه تقوا غبار را از آن مىزدايد و نور حقّ در آن منعكس مىشود، چنانكه حضرت على عليه السلام تقوا را دارو و درمان دلها، نور و بينايى كوردلىها و شفا و وسيلهى اصلاح قلب، تطهير جان، امنيّت ترسهاى درونى و روشنايى تاريكىها مىداند، «فانّ تقوى اللّه دواء داء قلوبكم و بصر عمى افئدتكم و شفاء مرض اجسادكم و صلاح فساد صدوركم و طهور دنس انفسكم و جلاء عشا ابصاركم و أمن مفزع جأشكم و ضياء سواد ظلمتكم...» [500] و بر عكس، حرصها و طمعها سبب لغزش خردها مىشود، حضرت على عليه السلام مىفرمايد: «اكثر مصارع العقول تحت بروق المطامع» [501] بيشترين لغزشگاه خرد، زرق و برق طمعها مىباشد. حقيقت سرايى است آراسته هوا و هوس گرد بر خاسته نبينى كه هر جا كه برخاست گرد نبيند نظر، گرچه بيناست مرد _______________________________ 497) تفسير فرقان 498) ملحقات احقاق الحقّ، ج4، ص 26 499) بقره، 282 500) نهج البلاغه، خطبه 189 501) نهج البلاغه، حكمت 219 ---------------------------------------------- پيام ها 1- اگر تقوا داشته باشيم، در آزمايش مال و فرزند، خداوند ما را راهنمايى مىكند كه چگونه برخورد نماييم. «اموالكم و اولادكم فتنة... ان تتّقوا اللّه يجعل لكم فرقانا» 2- عملكرد انسان، در بينش او اثر دارد. كسى كه تقوا دارد، علاوه بر علم، فطرت، عقل وتجربه، خداوند بصيرت وديد وشناخت ويژهاى به او مىدهد. («فرقان» نكره آمده است تا نشان دهد كه بصيرت خاصّى مراد است) 3- تقوا، هم عامل شناخت صحيح، «فرقان» هم مايهى آبرو و حيثيّت اجتماعى، «يُكفّر عنكم» و هم سبب مغفرت اخروى است. «يغفر لكم» 4- اعطاى بصيرت ويژه به پرهيزكاران و بخشش گناهان آنان، تفضّلى از جانب خداوند است. «يجعل لكم فرقانا... واللّه ذو الفضل العظيم» |
||
۶ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره انفال آیه 30 ------------------------------------------- آيه وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَ يَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَكِرِينَ ------------------------------------------ ترجمه و (به ياد آور) زمانى كه كافران دربارهى تو نقشه مىكشيدند تا تو را زندانى كنند، يا تو را بكشند يا (از مكّه) تبعيد كنند. و آنان نقشه مىكشيدند و خدا هم (با خنثى كردن توطئههاى آنان) تدبير مىكرد و خداوند، بهترين تدبيركنندگان است. ----------------------------------------- نکته ها «مَكر»، به معناى تدبير، چارهانديشى، طرح و نقشه است. اين آيه اشاره به «ليلة المبيت» و توطئهى كفّار براى قتل رسول خدا صلى الله عليه وآله دارد كه آن حضرت از طريق جبرئيل آگاه شد و على عليه السلام به جاى او در بستر خوابيد و پيامبر شبانه از خانه خارج شد و به غار ثور رفت و از آنجا به مدينه هجرت نمود. ضمناً در شب هجرت چون على عليه السلام حاضر شد جان خود را فداى پيامبر كند، آيه «ومن النّاس مَن يَشرى نفسه ابتغاء مرضات اللّه» [502] در مورد حضرت على عليه السلام نازل شد. [503] سه طرح و نقشهاى كه براى مقابلهى كفّار با پيامبر صلى الله عليه وآله در آيه مطرح شده، محصول جلسهى مشركين در «دار النَدوه» بود و بالاخره نقشهى قتل را تصويب كردند كه از هر قبيله يك نفر آماده شود و دسته جمعى حمله كرده، پيامبر را بكشند تا بستگان آن حضرت نتوانند براى خونخواهى، با همهى قبايل درگير شوند. اين آيه ممكن است با توجّه به آيه 27 همين سوره باشد كه فرمود: به خدا و رسول خيانت نكنيد كه اگر خيانت كنيد، با تدبير الهى رسوا مىشويد. چه بسا خداوند امور مهمى را با موجود ضعيفى انجام مىدهد و يا توطئههاى بسيار بزرگى را با آن خنثى مىكند؛ بنىآدم با كلاغ آموزش مىبيند، مرگ سليمان با موريانه كشف مىشود، بلقيس با هدهد دعوت مىشود، فيل سواران ابرهه، با پرنده كوچكى به نام ابابيل و نمرود با پشه نابود مىشوند، و توطئهى كفّار مكّه با عنكبوتى خنثى مىشود. اينها همه براى نشان دادن نهايت ضعف و ناتوانى بشر در برابر قدرت بىپايان الهى مىباشد. ____________________________ 502) بقره، 207 503) تفسير نورالثقلين ------------------------------------------- پيام ها 1- يادآورى امدادهاى الهى و خطرهايى كه خدا از ما دور كرده، مايهى آرامش و قوّت قلب است. «و اذ يمكر بك...» 2- زندان و ترور و تبعيد، ابزار دست جبّاران تاريخ براى مقابله با حقّ است. «ليثبتوك أو يقتلوك...» 3- كفر، انسان را تا حدّ پيامبركشى مىكشاند. «الّذين كفروا... يقتلوك» 4- در مقابل سخن حقّ، هيچ دليل و منطقى وجود ندارد. كافران به جاى حلّ مسئله و پذيرش حقّ، براى حذف موضوع حقّ و مردان حقّ اقدام مىكنند. «الّذين كفروا ليثبتوك او يقتلوك او...» 5 - توطئهى كفّار عليه مسلمانان وحمايت خداوند از مسلمانان دائمى است. «يمكرون و يمكر اللّه» (چنين نيست كه هميشه دشمنان به اهداف خود برسند، خداوند با تدبير خود، توطئههاى آنان را خنثى مىكند.) 6- هر كه با طرفداران حقّ حيله كند، با خداوند طرف است. «يمكرون و يمكر اللّه» 7- خداوند، حامى كتاب و اولياى خويش است و با تار عنكبوت، اشرف مخلوقات را حفظ مىكند و بزرگترين توطئهها را خنثى كرده، مسير تاريخ را عوض مىكند. «واللّه خير الماكرين» 8 - هر جا لازم باشد، خداوند اولياى خود را از توطئهها آگاه مىكند. نقشهاى را كه مىخواستند كسى نفهمد، همهى دنيا فهميدند. «واللّه خير الماكرين» |
||
۶ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره انفال آیه 31 ------------------------------------------- آيه وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ ءَايَتُنَا قَالُواْ قَدْ سَمِعْنَا لَوْ نَشَآءُ لَقُلْنَا مِثْلَ هَذَآ إِنْ هَذَآ إِلَّآ أَسَطِيرُ الْأَوَّلِينَ ------------------------------------------- ترجمه و هرگاه آيات ما بر آنان تلاوت شود، گويند: به خوبى شنيديم (چيز مهمى نيست)، اگر بخواهيم قطعاً مانند اين قرآن را بيان مىكنيم، اين جز افسانههاى پيشينيان نيست. ------------------------------------------ نکته ها در آيهى قبل، سخن از مكرهاى پى در پى كفّار و توطئه براى طرد و كشتن پيامبر صلى الله عليه وآله بود، اين آيه نمونهاى از مكرهاى فرهنگى آنان را كه براى تحقير مكتب و قرآن طرح شده است، بيان مىكند. «اَساطير» جمع «اسطوره»، به معناى افسانههاى خرافى و خيالى است، كه يا دربارهى انسانهاى اوّليه است و يا ساخته و پرداخته آنان است. نضربن حارث در سفرى به ايران، داستان رستم و اسفنديار را فرا گرفته و در بازگشت به حجاز براى مردم بازگو مىكرد و مدّعى بود كه من هم مىتوانم مثل محمّد صلى الله عليه وآله حرف بزنم و قصه بگويم. [504] ____________________________ 504) تفاسير مجمع البيان، روح المعانى و فى ظلال القرآن ------------------------------------------- پيام ها 1- از حربههاى دشمن، عوامفريبى، سبك شمردن و مسخره نمودن حقّ است. «قالوا قد سمعنا لو نشاء لقلنا مثل هذا» امّا دشمنان طبل توخالىاند و تنها ادّعا دارند و در عمل، از آوردن نظير قرآن عاجزند. 2- دشمنان نيز به برترى و فوق تصوّر بودن قرآن، اعتراف داشتند. «ان هذا الاّ أساطير الاوّلين» 3- تهمت تحجّر، سنّتگرايى وكهنهپرستى، از قديمىترين تهمتها به مؤمنان است. «أساطير الاوّلين» |
||
۶ شهریور ۱۳۹۰
|
این عنوان قفل شده است!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |