در حال دیدن این عنوان: |
۷۹ کاربر مهمان
|
این عنوان قفل شده است!
|
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره انفال آیه 32 ------------------------------------------- آيه وَإِذْ قَالُواْ اللَّهُمَّ إِن كَانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِّنَ السَّمَآءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ------------------------------------------- ترجمه و (به ياد آور) زمانى كه مخالفان (دست به دعا برداشته) گفتند: خدايا! اگر اين (اسلام و قرآن) همان حقِّ از جانب تو است، پس بر ما از آسمان سنگهايى بباران يا عذابى دردناك براى ما بياور. ----------------------------------------- نکته ها اينگونه نفرينها، يا از شدّت تعصّب و لجاجت است، يا براى عوامفريبى است. بر خود نفرين مىكنند تا مردم سادهدل احساس كنند كه آنان حقّ هستند و اسلام، باطل است. پس از تعيين حضرت على عليه السلام به امامت از سوى پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله كه به فرمان خداوند در غدير خم انجام شد و حضرت فرمودند: «مَن كنت مولاه فهذا علىّ مولاه»، نعمانبن حارث كه از منافقان بود، نزد پيامبر آمده و گفت: ما را به توحيد، نبوّت، جهاد، حج، روزه، نماز و زكات، دستور دادى پذيرفتيم، حالا هم اين جوان را امام ما قرار دادهاى؟! پيامبر صلى الله عليه وآله فرمود: به فرمان خدا بود. او از شدّت ناراحتى به خود نفرين كرد و در نفرين، از همين آيه اقتباس كرد. [505] امّا هنوز چند قدمى برنداشته بود كه سنگى از آسمان بر سر او فرود آمد و او را به هلاكت رساند و آيات اوّل سوره معارج نازل گرديد. [506] «سئل سائل بعذاب واقع» 505) الغدير، ج 1، ص 239 تا 266، به نقل از 30 نفر از علماى اهل سنّت _______________________________ 506) تفسير مجمع البيان ----------------------------------------------- پيام ها 1- گاهى تقدّسنمايى و سوگند يادكردن، از حربههاى دشمن براى فريب مؤمنان است. «الّلهم...» 2- عناد و لجاجت، انسان را تا مرز رضايت به نابودى خويش پيش مىبرد. «فامطر علينا حجارة...» 3- برخى از مخالفان پيامبر، به خدا و تأثير او در هستى و اثر داشتن دعا معتقد بودند. «الّلهم ان كان... امطر علينا... او ائتنا...» |
||
۶ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره انفال آیه 33 ------------------------------------------- آيه وَ مَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنتَ فِيهِمْ وَ مَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ --------------------------------------- ترجمه و(لى) تا تو در ميان مردمى، خداوند بر آن نيست كه آنان را عذاب كند، و تا آنان استغفار مىكنند، خداوند عذاب كنندهى آنان نيست. --------------------------------------------- نکته ها با توجّه به اينكه در آيهى بعد، كفّار مكّه به عذاب تهديد شدهاند، معلوم مىشود كه منظور از نفى عذاب در اين آيه، برداشته شدن عذاب عمومى از مسلمانان به بركت وجود شخص پيامبر صلى الله عليه وآله است، مثل عذابهاى اقوام پيشين، وگرنه اشخاصى در موارد خاصّى گرفتار عذاب الهى شدهاند. مانند عذاب نعمانبن حارث در آيهى قبل. در احاديث آمده است كه خداوند به خاطر وجود برخى افراد پاك و علماى ربّانى، سختى و عذاب را از ديگران برمىدارد. چنانكه در ماجراى قلع و قمع قوم لوط، حضرت ابراهيم به فرشتگان مأمور عذاب گفت: «انّ فيها لوطاً» يعنى آيا با وجود يك مرد خدايى در منطقه، آنجا را نابود مىسازيد؟! فرشتگان گفتند: ما مىدانيم كه لوط در آنجاست و به او دستور خارج شدن از آنجا را دادهايم. [507] يا حضرت على عليه السلام پس از رحلت پيامبر صلى الله عليه وآله فرمود: يكى از دو امان از ميان ما رفت، أمن ديگر را كه استغفار است حفظ كنيد. [508] و يا در روايت مىخوانيم امام رضا عليه السلام به زكريا ابن آدم فرمود: در شهر قم بمان كه خداوند همان گونه كه به واسطهى امام كاظم عليه السلام بلا و عذاب را از اهل بغداد برداشت، به واسطهى وجود تو نيز بلا را از آن شهر دور مىكند. [509] پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمودند: مرگ و زندگى من براى شما خير است؛ در زمان حياتم خداوند عذاب را از شما بر مىدارد و پس از مرگم نيز با عرضهى اعمالتان به من، با استغفار و طلب بخشش من، مشمول خير مىشويد. «امّا فى مماتى فتعرض علىّ اعمالكم فاستغفر لكم» [510] نافرمانى و انجام بعضى گناهان، از اسباب نزول بلا و عذاب الهى است، و راه جبران آن توبه و استغفار است. «و ما كان اللّه معذّبهم و هم يستغفرون» چنانكه در دعاى كميل مىخوانيم: «اللّهم اغفر لى الذنوب الّتى تنزل البلاء» وهمان گونه كه خداوند در آيهاى ديگر مىفرمايد: «و ما كان ربّك ليهلك القرى بظلم و أهلها مصلحون» [511] تا وقتى كه مردم اهل صلاح و اصلاح باشند، خداوند آنان را هلاك نمىكند. ____________________________ 507) عنكبوت، 31 تا 32 508) نهج البلاغه، حكمت 88 509) بحار، ج57، ص217 510) تفسير نورالثقلين 511) هود، 117 ----------------------------------------- پيام ها 1- وجود پيامبر صلى الله عليه وآله و مردان خدا، مايهى امان براى اهل زمين است. «و ما كان اللّه ليعذّبهم و أنت فيهم» 2- استغفار، مانع بلاست. «و ما كان اللّه معذّبهم و هم يستغفرون» (برگشت از كفر و الحاد نيز نوعى استغفار است.) 3- توبه و استغفار، اهميّت ويژهاى نزد خدا دارد، چنانكه سرنوشت امّتى را نيز تغيير مىدهد. «و ما كان اللّه معذّبهم و هم يستغفرون» |
||
۶ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره انفال آیه 34 ------------------------------------------- آيه وَمَا لَهُمْ أَلَّا يُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَهُمْ يَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَمَا كَانُواْ أَوْلِيَآءَهُ إِنْ أَوْلِيَآؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ------------------------------------------ ترجمه و چرا خداوند آنها را عذاب نكند؟ با اينكه آنان (مردم را) از مسجدالحرام باز مىدارند، در حالى كه سرپرست آنجا نيستند. جز افراد پرهيزگار ديگران حقّ توليت و سرپرستى آن را ندارند، ولى بيشترشان نمىدانند. ------------------------------------------ نکته ها در آيهى قبل، خداوند به خاطر وجود پيامبر صلى الله عليه وآله در ميان مردم و همچنين برگشت وتوبه و استغفارشان، عذابى همچون عذاب آسمانى قوم عاد و ثمود را از آنان برداشت، امّا در اين آيه سخن از عذاب آنان است، كه مىتوان گفت: آنها استحقاق عذاب را دارند، هر چند خداوند به خاطر وجود پيامبر صلى الله عليه وآله عذابشان نمىكند. البتّه ممكن است مراد از عذاب در اين آيه، بلاها و سختىهاى جنگ و اسارت باشد. حضرت على عليه السلام مىفرمايد: «اللّه اللّه فى بيت ربّكم لا تخلوه مابقيتم فانّه ان تُرك لمتناظروا» [512] ، از خدا پروا كنيد، از خدا پروا كنيد، دربارهى خانهى خدايتان كه اگر آن را رها كنيد و تعطيل شود، عذاب الهى، بىدرنگ شما را فراخواهد گرفت. ______________________________ 512) نهج البلاغه، نامه 47 --------------------------------------------- پيام ها 1- آنان كه مانع ورود مؤمنان به مسجد الحرام مىشوند، افراد بىتقوا هستند و بايد منتظر عذاب الهى باشند. «و ما لهم ألاّ يعذّبهم...» 2- كفّار، خود را به ناحقّ متولّى مسجدالحرام مىپنداشتند. «وماكانوا اوليائه» 3- توليتِ خانهاى كه به دست ابراهيم خليل عليه السلام و بر اساس تقوا ساخته شده، نبايد به دست افراد بىتقوا باشد. «انْ أوليائه الاّ المتّقون» 4- تعيين سرپرست براى رسيدگى به امور مسجدالحرام ضرورى است. «انْ أوليائه الاّ المتّقون» (از اينكه آيه شرايط متولّى را بيان مىكند نه اصل آن را، پس تعيين توليت لازم است) |
||
۶ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره انفال آیه 35 ------------------------------------------- آيه وَمَا كَانَ صَلَاتُهُمْ عِندَ الْبَيْتِ إِلَّا مُكَآءً وَتَصْدِيَةً فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ ------------------------------------------- ترجمه (دعا و) نمازشان نزد بيت اللّه (كعبه)، جز سوت كشيدن و كف زدن نبود. پس به خاطر آنكه كفر مىورزيديد، عذاب (الهى را) بچشيد. -------------------------------------------- نکته ها «مُكاء»، به معناى سوت كشيدن و «تَصدية»، به معناى كف زدن است. سوت كشيدن آنان شايد به خاطر اعلام حضورشان نسبت به بتهايى بوده كه در كعبه قرار داشته است. مفسّران از مصاديق روشن عذاب در جملهى «فذوقوا العذاب» را شكست مشركين در جنگ بدر مىدانند. [513] ____________________________ 513) تفاسير مجمع البيان، الميزان و فى ظلال القرآن ------------------------------------------ پيام ها 1- بىاحترامى و انجام امور لغو و بيهوده، همچون كف زدن و سوت كشيدن در مكان مقدّس، نشاندهندهى لياقت نداشتن براى توليت آن مكان است. «انْ اوليائه الاّ المتّقون... و ما كان صلاتهم عند البيت الاّ مُكاء وتصدية» 2- در طول تاريخ، مراسم مذهبى دستخوش تحريف و يا آميخته به امورى لغو شده است. «صلاتهم... مُكاءً و تصدية» 3- گاهى مقدّسترين مراكز، صحنهى بالاترين خرافات مىشود. «عند البيت الا مكاءً و تصدية» 4- كفر وبىاحترامى به مقدّسات، عذاب الهى را بدنبال دارد. «مكاء و تصدية فذوقوا العذاب بما كنتم تكفرون» 5 - لجاجت و استمرار در كفر و انحراف، عامل نزول عذاب است. «فذوقوا العذاب بما كنتم تكفرون» |
||
۶ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره انفال آیه 36 ------------------------------------------- آيه إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ يُنفِقُونَ أَمْوَ لَهُمْ لِيَصُدُّواْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ إِلَى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ --------------------------------------------- ترجمه همانا آنان كه كافر شدند، اموال خود را صرف مىكنند تا از (رفتن مردم به) راه خدا جلوگيرى كنند. در آينده نيز اين گونه خرجها را خواهند داشت، سپس (اموال هزينه شده) مايهى حسرت آنان مىگردد و آنگاه شكست مىخورند. و آنان كه كافر شدند، به سوى دوزخ محشور خواهند شد. --------------------------------------------- نکته ها بعضى نزول اين آيه را دربارهى بودجهى سنگينى كه كفّار مكّه براى جنگ بدر خرج كردند، مىدانند، ولى عموميّت آيه، شامل همهى بودجههايى مىشود كه صرف مبارزه و مقابله با اسلام مىشود. تكرار جملهى «الّذين كفروا» شايد براى آن باشد كه برخى از كفار سرمايه گذار، بعداً مسلمان شدند و حسرت پولهاى خرج شده را مىخوردند، برخى هم كه بر كفر باقى ماندند و اهل دوزخ شدند. آرى، جهنّم براى كفّارى است كه بر كفر باقى مىمانند، امّا مؤمنان چون براى خدا كار و سرمايهگذارى مىكنند، اگر به نتيجه هم نرسند حسرت نمىخورند، چون خداوند اجر آنها را مىدهد. ---------------------------------------------- پيام ها 1- كفّار همواره براى جلوگيرى از گسترش اسلام، اموال خود را خرج مىكنند، ولى در نهايت نتيجهاى جز حسرت و شكست قطعى ندارد. (تمام آيه) 2- پيامبر صلى الله عليه وآله، خبر غيبى مىدهد كه در آينده نيز بر ضد اسلام سرمايهگذارى خواهند كرد، ولى پيروزى با اسلام است. «فسينفقونها... ثمّ تغلبون» 3- تلاش كافران تنها شكست دنيوى ندارد، بلكه عذاب اخروى نيز دارد. «يغلبون... الى جهنّم يُحشَرون» 4- بى ايمانى وكفر، سبب سقوط انسان و موجب ورود به دوزخ است. «والّذين كفروا الى جهنّم يُحشرون» |
||
۶ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره انفال آیه 37 ------------------------------------------- آيه لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَيَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلَى بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعاً فَيَجْعَلَهُ فِى جَهَنَّمَ أُوْلَئِكَ هُمُ الْخَسِرُونَ ------------------------------------------- ترجمه (اين حسرت، شكست و عذاب،) براى آن است كه خداوند، ناپاك را از پاك (در اين جهان و آن جهان) جدا كند و پليدىها را برهم نهد و همه را متراكم سازد و در دوزخ قرار دهد، آنان همان زيانكارانند. ---------------------------------------- نکته ها «يَركُمَه»، به معناى متراكم ساختن و روى هم انباشتن است. گرچه جهنّم بسيار بزرگ است و پيوسته مىگويد: «هل من مزيد» [514] و بيشتر مىخواهد، ولى هر يك از دوزخيان در تنگنا به سر مىبرند. همانند ديوار بزرگى كه جاى ميخهاى بسيار دارد، ولى هر ميخى در فشار است. _____________________________ 514) ق، 30 -------------------------------------------- پيام ها 1- از نتايج جنگ حقّ و باطل، روشن شدن روحيّات، انگيزهها، عملكردها، تعهّدات و توطئههاست، تا جوهرهى انسانها كشف شود. «ليميز اللّه» 2- جداسازى طرفداران حقّ از باطل، از سنّتهاى الهى است. «ليميز اللّه» چنانكه در روز قيامت نيز خطاب مىشود: «وامتازوا اليوم ايّها المجرمون» [515] 3- تراكم، فشار و ضيق مكان، از ويژگىهاى دوزخ و دوزخيان است. «فيركمه جميعاً فيجعله فى جهنّم» 4- خسارت واقعى انسان، دوزخى شدن اوست. «فى جهنّم اولئك هم الخاسرون» ______________________________ 515) يس، 59 |
||
۶ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره انفال آیه 38 ------------------------------------------- آيه قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ إِن يَنتَهُواْ يُغْفَرْ لَهُم مَّا قَدْ سَلَفَ وَإِن يَعُودُواْ فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ --------------------------------------------- ترجمه (اى پيامبر!) به كافران بگو: اگر (از انحراف و عملكردهاى ناپسند) دست بردارند، گذشتهى آنان بخشوده مىشود و اگر (به روش سابق خود) برگردند، به تحقيق سنّت الهى در برخورد با گذشتگان، (دربارهى آنان نيز) جارى است. ------------------------------------------- نکته ها «اِنتهاء»، به معناى پذيرش نهى و دست برداشتن وانجامندادن كارى به خاطر نهى از آن كار است. ------------------------------------------ پيام ها 1- پيامبر مأمور است سنّت خداوند، (مغفرت در صورت توبه كردن و سركوبى و نابودى در صورت لجاجت كافران) را به مردم ابلاغ كند. «قل للّذين كفروا ان ينتهوا يغفر لهم... وان يعدوا...» 2- توبهى كافر و بىدين هم پذيرفته مىشود. «قل للّذين كفروا ان ينتهوا يغفر لهم» 3- در اسلام، همواره راه توبه و اصلاح به روى افراد باز است و بنبست وجود ندارد. «ان ينتهوا يغفر لهم» 4- در قضاوت، ميزان حال فعلى اشخاص است، نه گذشتهى آنان. «قل للذين كفروا ان ينتهوا...» 5 - به مردم، فرصت فكر، توبه و تجديد نظر بدهيم. «ان ينتهوا...» 6- اسلام، جنگطلب نيست، بلكه در پى اصلاح است. «ان ينتهوا يغفر لهم» 7- مسلمان شدن، گناهان و خلافهاى قبلى را محو مىكند. «ان ينتهوا يغفر لهم ما قد سلف» چنانكه در حديث مىخوانيم: «الاسلام يَجُبّ ما قبله». [516] 8 - تشويق، در كنار تهديد قرار دارد. «ان ينتهوا... ان يعودوا» 9- باز گذاشتن روزنهى اميد، نبايد چنان باشد كه احساس شود از روى ضعف، سراغ مجرمان رفتهايم. «ان ينتهوا، ان يعودوا» 10- اوّل تشويق و اتمام حجّت، سپس تهديد و خشونت. «ان ينتهوا، ان يعودوا» (مسلمان خود را نسبت به ناهنجارىهاى اجتماعى مسئول مىداند.) 11- قانون عادلانه و حكيمانهى الهى در طول تاريخ، نسبت به همه يكسان و تغييرناپذير بوده است. «فقد مضت سنّت الاوّلين» 12- سنّت الهى در امّتهاى پيشين، نجات و پيروزى انبيا و به كيفر رساندن كفرپيشگان بوده است. «فقد مضت سنّت الاوّلين» چنانكه آيهى ديگر مىفرمايد: «كتب اللّه لاغلبنّ اَنا و رسلى» [517] 13- از تاريخ و سرنوشت ديگران عبرت بگيريم. «فقد مضت سنّت الاوّلين» _____________________________ 516) مستدرك، ج7، ص448 517) مجادله، 21 |
||
۶ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره انفال آیه 39 ------------------------------------------- آيه وَقَتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْاْ فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ------------------------------------------ ترجمه و با آنان (دشمنان) بجنگيد تا فتنهاى (از كفر و شرك) بر جاى نماند و دين، يكسره براى خدا باشد، پس اگر (از كفر خود) دست كشيدند، همانا خداوند به آنچه انجام مىدهند بيناست. ----------------------------------------- نکته ها جنگ و جهاد در اسلام، براى كشور گشايى نيست، بلكه با هدف گسترش مكتب اسلام و مقابله با فتنه است. در قرآن، فتنه بالاتر از قتل، «الفتنة اكبر من القتل» [518] بلكه شديدتر از آن شمرده شده است. «الفتنة اشدّ من القتل» [519] «فتنه»، معناى وسيعى دارد و شامل هر گونه اِعمال فشار مىشود. در قرآن، فتنه به معناى شرك نيز آمده است، شايد به اين لحاظ كه از سوى مشركان انواع محدوديّتها و اِعمال فشارها بر فكر وروح حقّطلبان و جامعهى آنان انجام مىگيرد، يا از آن جهت كه شرك، موجب عذاب ابدى مىشود. همچنين تحميل كفر بر مؤمنين و انسانهاى پاكفطرت نيز فتنه است. [520] به فرمودهى امام صادق عليه السلام تحقّق قطعى و نهايى اين آيه، در زمان حضرت مهدى عليه السلام است. [521] امام باقر عليه السلام فرمود: تأويل اين آيه هنوز نيامده است، آنگاه كه زمان تأويل آيه برسد، فتنهگران كشته و شركى نخواهد بود. [522] اين آيه، با آزادى در پذيرش دين: «لا اكراه فى الدّين» [523] منافات ندارد، چون بايد فتنه و طاغوت را زدود، تا فضا براى انتخاب و اختيار انسان باز شود. ______________________________ 518) بقره، 217 519) بقره، 191 520) تفسير نمونه 521) تفسير نورالثقلين 522) كافى، ج 8، ص201 523) بقره، 256 ------------------------------------------- پيام ها 1- هدف از جهاد در اسلام، رفع فتنه و سلطهى كفّار و ايجاد فضاى سالم براى دعوت به حقّ است. «قاتلوهم حتّى لاتكون فتنة و...» 2- تا زمانى كه كفّار مشغول فتنهگرىاند، فرمان مبارزه وجود دارد. «قاتلوهم حتّى لاتكون فتنة» 3- دشمنان، در هر مقطع كه دست از جنگ بكشند، با آنان، برخوردى مناسب با همان مقطع مىشود. «فان انتهوا...» |
||
۶ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره انفال آیه 40 ------------------------------------------- آيه وَ إِنْ تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ مَوْلَكُمْ نِعْمَ الْمَوْلَى وَ نِعْمَ النَّصِيرُ ------------------------------------------- ترجمه و اگر (باز هم) سرپيچى كرده و روى بگردانند، بدانيد كه خداوند، مولى و سرپرست شماست، چه خوش مولايى و چه نيكو ياورى است. ----------------------------------------------- پيام ها 1- در مديريّت مسائل نظامى و برنامهريزىهاى سياسى، بايد همهى جوانب و شرايط را پيشبينى كرد. «فان انتهوا - وان تولّوا» 2- شما به وظيفه عمل كنيد، اگر ديگران عمل نكردند يا اعراض نمودند، خداوند ياور شماست. «وان تولّوا فاعلموا انّ اللّه مولاكم» 3- از ولايت و نصرت الهى غافل نشويد. «فاعلموا» (ايمان به ولايت و نصرت الهى، موجب رشد و تقويت انگيزهى مبارزه با فتنهگران است و ياد الطاف او، به دلهاى مؤمنان در مقابل توطئهها و لجاجتها آرامش مىبخشد.) 4- خداوند، بهترين مولاست، چون نه ما را به ديگرى مىسپارد، نه ما را فراموش مىكند، نه ما را براى نياز خودش مىخواهد و نه حقّ و اجر كسى را ضايع مىسازد. «نعم المولى» 5 - يارى خداوند، برتر از هر ياورى است. «نعم النصير» |
||
۶ شهریور ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره انفال آیه 41 ------------------------------------------- آيه وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَىْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِى الْقُرْبَى وَالْيَتَمَى وَالْمَسَكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِن كُنتُمْ ءَامَنتُم بِاللَّهِ وَمَآ أَنزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَدِيرٌ ------------------------------------------- ترجمه و اگر به خداوند وآنچه بر بندهى خود، روز جدايى (حقّ از باطل،) روز درگيرى دو گروه (با ايمان و بىايمان در جنگ بدر) نازل كرديم، ايمان داريد، بدانيد كه هر چه غنيمت گرفتيد، همانا خمس (يك پنجم) آن براى خداوند و رسول خدا و خويشاوندان (او، اهلبيت عليهم السلام) و يتيمان و بينوايان و در راهماندگان (از سادات) است، و خداوند بر هر چيزى تواناست. ------------------------------------------ نکته ها مخاطب اين آيه در هنگام نزول، كسانى هستند كه همراه پيامبر در جنگ بدر شركت كرده و با جانفشانى و از جان گذشتگى، پيروزى را بدست آوردهاند. كسانى كه اهل نماز، روزه، هجرت، جهاد و شهادت بوده و چشم اميد پيامبر به آنان بود، امّا با اين حال خداوند در اين آيه مىفرمايد: اى مجاهدان جبههى بدر، اگر به خدا و پيامبر و قرآن ايمان داريد، خمسَ غنائم را بدهيد. يعنى شرط ايمان به خدا، علاوه بر نماز و روزه و جهاد، اداى واجب مالى يعنى خمس است. واژهى «غنيمت» و «غرامت»، هر يك شش بار در قرآن آمده است. همان گونه كه غرامت شامل هرگونه ضرر مالى مىشود، نه فقط ضرر جنگى، غنيمت هم نه تنها درآمد جنگى، بلكه هرگونه منفعتى را دربرمىگيرد. كتب لغت مانند لسانالعرب، تاجالعروس و قاموس و مفسّران اهلسنّت از قبيل قرطبى، فخررازى و آلوسى نيز در عموميّت لغت، شك ندارند. همچنين در مفردات راغب آمده است: به هر چيزى كه انسان بدست مىآورد، غنيمت گفته شده است. در قرآن نيز غنيمت، براى غنائم غير جنگى بكار رفته است: «فعنداللّه مغانم كثيرة» [524] حضرت على عليه السلام نيز مىفرمايد: «مَن اخذها لَحق و غَنم» [525] ، كسى كه به آيين خداوند عمل كند، به مقصود رسيده و بهره مىبرد. طبق روايات و به عقيدهى شيعه، غنيمت در اين آيه شامل هرگونه در آمدى اعمّ از كسب و كار و تجارت مىشود. و نزول آيه در جنگ بدر، دليل اين نيست كه خمس تنها در غنائم جنگى باشد و اگر هم مراد از غنيمت در آيه تنها غنائم جنگى باشد، بايد گفت: يك مورد از خمس در اين آيه آمده و موارد ديگر در روايات مطرح شده است. خمس، در روايات نيز از اهميّت ويژهاى برخودار است، از جمله اينكه هر كس خمس مالش را نپردازد، مالش حلال نمىشود و نمىتواند در آن تصرّف كند و نماز با لباسى كه خمس آن پرداخت نشده باشد، مشكل دارد. [526] اين آيه با آيهى اوّل كه انفال را تنها از خدا و رسول مىداند، «قل الانفال للّه و للرسول» منافاتى ندارد، زيرا با توجّه به آيهى خمس، آن بزرگواران (پيامبر يا امام و نماينده او) آنچه دريافت مىكنند، خمس و يك پنجم آن را براى مصارف ذكر شده در آيه نگه مىدارند و بقيهى آن را (چهار پنجم)، به جنگجويان مىدهند. فقها خمس را در هفت چيز واجب مىدانند: 1- سود و منفعت كسب و درآمد ساليانه، 2- گنج، 3- معادن، 4- گوهرهايى كه از غوّاصى به دست مىآيد، 5 - مال حلال مخلوط به حرام، 6- زمينى كه كافر ذمّى از مسلمان بخرد، 7- غنيمت جنگى. [527] بسيار روشن است كه خداوند نياز به خمس ندارد، بنابراين سهم خدا، براى حاكميّت قانون خدا و ولايت رسول، تبليغات و رساندن نداى اسلام به گوش جهانيان، نجات مستضعفان و جلوگيرى از مفسدان است. برپايهى روايات، سهم خدا در اختيار رسول و سهم رسول و پس از او، در اختيار امام است. [528] و اين سه سهم در زمان غيبت امام، در اختيار نوّاب خاص و يا نوّاب عام او يعنى مجتهد جامع الشرايط و مرجع تقليد قرار داده مىشود. [529] «ذى القربى»، به دليل روايات بسيار از شيعه [530] و نيز برخى روايات اهلسنّت، همهى بستگان پيامبر صلى الله عليه وآله نيستند، بلكه مراد، امامان اهلبيت عليهم السلام مىباشند كه مقام امامت ورهبرى دارند و خمس، متعلّق به رهبر و حكومت اسلامى است، نه فاميل پيامبر. علاوه بر روايات، قرار گرفتن ذىالقربى، در رديف «اللّه و للرسول» به خصوص با حرف «لام»، نشانهى آن است كه ذىالقربى افراد خاصّى هستند كه در خط خدا و رسولند. از مصارف ديگر خمس در روايات، مساكين و در راه ماندگان از سادات بنىهاشم است، چون گرفتن زكات بر فقراى سادات حرام است، پس بايد از طريق خمس، نيازهاى آنان تأمين شود. [531] در واقع اسلام براى برطرف كردن محروميّتهاى جامعه، دو چيز را واجب كرده است: يكى زكات كه مربوط به همهى فقراى جامعه مىباشد و ديگرى خمس كه بخشى از آن مخصوص فقراى سادات است و خمس و زكات به اندازهى نياز سال فقرا به آنان پرداخت مىشود، نه بيشتر. امام رضا عليه السلام فرمودند: تصميمگيرى در مقدار سهم براى هر يك از موارد ششگانهى ذكر شده در آيه، با امام است. [532] ____________________________ 524) نساء، 94 525) نهج البلاغه، خطبه 120 526) براى توضيح بيشتر به كتاب خمس مؤلّف مراجعه شود 527) براى توضيح بيشتر به توضيح المسائل مراجعه كنيد 528) تفسير صافى 529) تفسير نمونه 530) تفسير نورالثقلين و كافى، ج1، ص544 531) تفسير مجمع البيان، وسائل، ج6، كتاب الخمس 532) تفسير صافى ---------------------------------------- پيام ها 1- پرداخت خمس واجب است، گرچه درآمد و غنائم كم باشد. «غنمتم من شىء» 2- حال كه با نصرت الهى در «بدر» پيروز شديد، حقّ خدا و رسول و اهلبيت عليهم السلام و خمس غنائم را بپردازيد. «غنمتم... فانّ للّه خُمُسه» 3- اسلام، مالكيّت اشخاص حقوقى را پذيرفته است. «للرسول و لذى القربى» 4- محروميّت زدايى، از برنامههاى اسلام است و بايد از ثمرهى جهاد و غنائم به سود فقرا گام برداشت. «والمساكين و ابن السبيل» 5 - براى گراميداشت طبقهى محروم، نام آنان در كنار نام خدا ورسول و اهلبيت قرار گرفته است. «للّه خمسه و للرسول و لذىالقربى و اليتامى والمساكين...» 6- ايمان، عامل عمل به وظيفه و ايثار است. «للّه خمسه ... ان كنتم آمنتم» 7- گذشت از مال، آن قدر دشوار است كه گاهى رزمندگان هم در آن مىمانند. «غنمتم... ان كنتم...» 8 - نشانهى ايمان كامل، خمس دادن است. بدنبال بيان ايمان، عبادت، هجرت و جهاد مىفرمايد: «لِلّه خمسه... ان كنتم آمنتم...» بنابراين خمس، واجب دائمى و مستمرّ است، نه موسمى و موقّت، چون شرط ايمان است. 9- عبوديّت، رمز دريافت معارف الهى است وپيامبراكرم صلى الله عليه وآله، بندهى خالص خدا بود. «و ما انزلنا على عبدنا» 10- وجود پيامبر ميان مسلمانان، عامل يارى خداوند و پيروزى آنان است. «ما انزلنا على عبدنا يوم الفرقان» 11- روز جنگ، روز جدايى مدّعيان راستين از دروغگويان است. «يوم الفرقان يوم التقى الجمعان» 12- امداد الهى در جنگ بدر، حقّانيّت اسلام را روشن كرد، «يوم الفرقان» و نمودى از قدرت خداوند بود. «واللّه على كلّ شىء قدير» |
||
۶ شهریور ۱۳۹۰
|
این عنوان قفل شده است!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |