در حال دیدن این عنوان: |
۱۶ کاربر مهمان
|
این عنوان قفل شده است!
|
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 54 ----------------------------------------------- آيه وَ قَالَ الْمَلِكُ ائْتُونِى بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِى فَلَمَّا كَلَّمَهُ قَالَ إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنَا مَكِينٌ أَمِينٌ ---------------------------------------------- ترجمه و پادشاه گفت: يوسف را نزد من آوريد تا وى را (مشاور) مخصوص خود قرار دهم. پس چون با او گفتگو نمود، به او گفت: همانا تو امروز نزد ما داراى منزلتى بزرگ و فردى امين هستى. ----------------------------------------------- نکته ها در «لسان العرب» آمده: هرگاه انسان كسى را محرم اسرار خود قرار دهد و در امور خويش او را مداخله دهد، گفته مىشود: «استخلصه». يوسفعليه السلام وقتى از زندان آزاد مىشود بر در زندان جملاتى چند مىنويسد كه سيماى زندان در آن جملات ترسيم شده است: «هذا قبور الاحياء، بيت الاحزان، تجربة الاصدقاء و شماتة الاعداء» يعنى؛ زندان گورستان زندگان، خانه غمها، محل آزمودن دوستان وشماتت دشمنان است.(82) پادشاه وقتى پى به صداقت و امانت يوسف مىبرد و در او خيانتى نمىيابد، او را براى خود برمىگزيند. اگر خداوند از بنده خيانت نبيند چه خواهد كرد!؟ حتماً او را براى خود بر خواهد گزيد كه قرآن دربارهى پيامبران چنين تعبيرى دارد: «و أنا اخترتك فاستمع لما يوحى»(83)، «واصطنعتك لنفسى»(84) پادشاه با «لدينا» اعلام كرد كه يوسف در حكومت ما جايگاه دارد نه تنها در دل من، پس همه مسئولين بايد از او اطاعت كنند. قدرت داشتن و امين بودن در كنار هم ارزشمند است، زيرا اگر امين باشد ولى امكانات نداشته باشد، قدرت انجام كارى را ندارد واگر مكين باشد امّا امين نباشد، حيف و ميل بيتالمال مىكند. چنانكه حضرت علىعليه السلام خطاب به مالك اشتر استاندار خود مىفرمايد: بعد از شناسايى و گزينش كارمندان، به آن حقوق مكفى بده. «اَسبغ عليهم الارزاق»(85) __________________________________ 82) تفسير مجمعالبيان. 83) طه، 13. 84) طه، 41. 85) نهج البلاغه، كتاب 53. --------------------------------------------------- پيام ها 1- خداوند اگر بخواهد، اسير ديروز را امير امروز قرار مىدهد.«قال الملك ائتونى به استخلصه لنفسى» 2- در برابر خدمات افراد بايد عكس العمل نشان داد و از آنان تقدير كرد. (در برابر تعبير خواب دستور داد كه او را آزاد كنند) «ائتونى به استخلصه لنفسى»* 3- افراد مشرك وكافر هم از كمالات معنوى لذّت مىبرند. فطرت كمال دوستى، در هر انسانى وجود دارد. «استخلصه لنفسى» 4- براى تصدّى اعطاى پستهاى مهم و كليدى علاوه بر تدبير و كاردانى، محبوبيّت و مقبوليّت نيز بسيار مهم است. (يوسف در اثر عفّت، تدبير، تعبير خواب و بزرگوارى، محبوبيّت خاصّى پيدا كرد، لذا عزيز مصر گفت او براى خودم باشد) «استخلصه لنفسى»* 5 - پاكى، امانت، صداقت و عفاف، پادشاهان را نيز به تواضع وا مىدارد. «استخلصه لنفسى»* 6- تا مرد سخن نگفته باشد، عيب وهنرش نهفته باشد. «فلمّا كلّمه قال» 7- در گزينشها، مصاحبه حضورى نيز مفيد است. «فلمّا كلّمه» 8 - براى اعطاى مسئوليّتهاى بسيار مهم، گاه لازم است شخص اوّل مملكت، خود مصاحبه حضورى كند. «فلمّا كلّمه»* 9- پستهاى بزرگ و كليدى را به افراد شايسته و امتحان داده واگذار كنيد. «فلمّا كلّمه قال انّك اليوم...»* 10- انسان صادق و امين حتّى در جمع كافران نيز مقبول و مورد احترام است. («لدينا» شامل همهى كارگزاران مىشود) «انّك اليوم لدينا مكين امين»* 11- زنان مصر جمال يوسف ديدند، دل از كف دادند و دست بريدند؛ پادشاه امانت و پاكى او را ديد مُلك مصر را در اختيارش نهاد. اگر همه كمالات يوسف بر آنان آشكار مىشد چه مىكردند؟* 12- وقتى به امانت و توان و صداقت كسى اطمينان پيدا كرديد، در واگذارى مسئوليّت به او درنگ نكنيد. «انّك اليوم لدينا مكين امين»* 13- مشاور خاص مسئولين كشورى، بايد اهل تقوا، تدبير، قدرت برنامهريزى و امانت باشد. «استخلصه لنفسى... مكين امين» (يوسف جامع همه اينها بود.) 14- قدرت يوسفعليه السلام بدون قيد وشرط بوده است. («مكينٌ» بدون هيچ شرط و محدوديّتى)* 15- مكين و امين بودن، هر دو با هم لازم است. «مكين امين» |
||
۲۰ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 55 ----------------------------------------------- آيه قَالَ اجْعَلْنِى عَلَى خَزَآئِنِ الْأَرْضِ إِنِّى حَفِيظٌ عَلِيمٌ ------------------------------------------------ ترجمه (يوسف) گفت: مرا بر خزانههاى اين سرزمين (مصر) بگمار، زيرا كه من نگهبانى دانا هستم. ----------------------------------------------- نکته ها سؤال: چرا يوسف پيشنهاد اعطاى مسئوليّت براى خود را مطرح كرد؟ يا به تعبير ديگر؛ چرا يوسف طلب رياست كرد؟ پاسخ: او از خواب پادشاه مصر، احساس خطر و ضرر براى مردم كرد و خود را براى جلوگيرى از پيشآمدهاى ناگوار اقتصادى، لايق مىدانست، پس براى جلوگيرى از ضرر، آمادگى خود را براى قبول چنين مسئوليّتى اعلام كرد. سؤال: چرا يوسف از خود تعريف و تمجيد كرد، مگر نه اين است كه قرآن مىفرمايد: «فلا تزكّوا انفسكم»(86) خود را نستاييد؟ پاسخ: ستايش يوسف، ذكر قابليّتهاو توانايىهاى خود، براى انجام مسئوليّت بود، كه مىتوانست جلو آثار سوء قحطى و خشكسالى را بگيرد، نه به خاطر تفاخر و سوء استفاده. سؤال: چرا يوسف با حكومت كافر همكارى كرد؟ مگر قرآن از آن نهى نكرده است. «و لا تركنوا الى الّذين ظلموا...»(87) پاسخ: يوسف، براى حمايت از ظالم اين مسئوليّت را نپذيرفت، بلكه به منظور نجات مردم از فشار دوران قحط سالى، به اين كار اقدام نمود. يوسف هرگز حتّى يك كلمه تملّق هم نگفت. رجال سياسى، معمولاً به هنگام خطر مردم را رها كرده و فرار مىكنند، ولى يوسف بايد مردم را حفظ كند. بگذريم از اينكه اگر نمىتوان رژيم ظالمى را سرنگون كرد و تغيير داد، بايد به مقدارى كه امكان دارد از انحراف و ظلم جلوگيرى كرد و بخشى از امور را بدست گرفت و فعاليّت نمود.(88) در تفسيرنمونه آمده است: مراعات «قانون اهم و مهم» از نظر عقل و شرع يك اصل است. شركت در نظام حكومتى شرك، جائز نيست ولى نجات يك ملّتى از قحطى مهمتر است. به همين دليل، يوسفعليه السلام مسئوليّت سياسى نپذيرفت، تا مبادا كمك به ظالم شود، مسئوليّت نظامى نپذيرفت، تا مبادا خون به ناحقّى ريخته شود. فقط مسئوليّت اقتصادى آن هم براى نجات مردم را برعهده گرفت.(89) امام رضاعليه السلام فرمود: هنگامى كه ضرورت ايجاب كرد كه يوسف سرپرستى خزائن مصر را بپذيرد، خود پيشنهاد داد.(90) علىبن يقطين نيز به سفارش امام كاظمعليه السلام در دستگاه بنىعباس وزير بود. وجود اينگونه مردان خدا مىتواند پناهگاه مظلومان باشد. امام صادقعليه السلام فرمود: «كفّارة عمل السلطان، قضاء حوائج الاخوان» كفارهى كار حكومتى، بر آوردن نيازمندى برادران دينى است.(91) از امام رضاعليه السلام پرسيدند: شما چرا ولايتعهدى مأمون را پذيرفتهايد؟ در جواب فرمود: يوسف كه پيامبر بود در دستگاه مشرك رفت، من كه وصىّ پيامبرم، در دستگاه شخصى كه اظهار مسلمانى مىكند رفتهام بگذريم كه پذيرفتن من اجبارى است، در حالى كه يوسف عليه السلام با اختيار وبه خاطر اهميّت موضوع، آن مسئوليّت را پذيرفت.(92) هنگامى كه يوسف مقام ومنزلت پيدا كرد، تقاضاى ديدار والدين نكرد، بلكه تقاضاى مسئوليّت خزانهدارى نمود، زيرا ديدار جنبهى عاطفى داشت و نجات مردم از قحطى، رسالت اجتماعى او بود. امام صادقعليه السلام خطاب به گروهى كه اظهار زهد كرده و مردم را دعوت مىكردند كه همانند آنان زندگى را بر خود سخت بگيرند... فرمود: شما در بارهى يوسفِ پيامبر، چگونه فكر مىكنيد كه به پادشاه مصر گفت: «اجعلنى على خزائن الارض» و كار يوسف به آنجا رسيد كه همهى كشور و اطراف آن تا يمن را در اختيار گرفت... در عين حال نيافتيم كسى را كه اين كار را بر او عيب گرفته باشد.(93) در روايتى از امام رضاعليه السلام آمده است: يوسفعليه السلام در هفت سال اوّل، گندمها را جمعآورى و ذخيره مىكرد و در هفت سال دوم كه قحطى شروع شد، آنها را به تدريج و با دقّت در اختيار مردم، براى مصارف روزمره زندگىشان قرار مىداد و با دقت و امانتدارى، كشور مصر را از بدبختى نجات داد. يوسف در هفت سال دورهى قحطى، هرگز با شكم سير زندگى نكرد، تا مبادا گرسنگان را فراموش كند.(94) در تفسير مجمعالبيان و الميزان از نوع عملكرد يوسفعليه السلام اينگونه ياد مىشود: وقتى قحط سالى شروع شد؛ حضرت يوسف در سال اوّل، گندم را با طلا و نقره، در سال دوم، گندم را در مقابل جواهر و زيورآلات، در سال سوم، گندم را با چهارپايان، در سال چهارم، گندم را در مقابل بردهها، در سال پنجم، گندم را با خانهها، در سال ششم، گندم را با مزارع و در سال هفتم، گندم را با برده گرفتن خود مردم معامله نمود. وقتى سال هفتم به پايان رسيد، به پادشاه مصر گفت: همهى مردم و سرمايههايشان در اختيار من است، ولى خدا را شاهد مىگيرم و تو نيز گواه باش، كه همهى مردم را آزاد و همهى اموال آنان را برمىگردانم و كاخ و تخت و خاتم (مهر وانگشتر) ترا نيز پس مىدهم. حكومت براى من وسيلهى نجات مردم بود، نه چيز ديگر، تو با آنان به عدالت رفتار كن. پادشاه با شنيدن اين سخنان، چنان خود را در برابر عظمت معنوى يوسف كوچك و حقير يافت كه يكباره زبان به ذكر گشود و گفت: «أشهد أن لاالهالااللَّه و أنّك رسوله» من هم ايمان آوردم، ولى تو بايد حاكم باشى. «انّك اليوم لدينا مكين أمين» در انتخاب و گزينش افراد، به معيارهاى قرآنى توجّه كنيم. علاوه بر «حفيظ و عليم» بودن، معيارهاى ديگرى در قرآن ذكر شده است، از آن جمله: 1. ايمان. «افمن كان مؤمناً كمن كان فاسقاً لايستوون»(95) 2. سابقه. «والسابقون السابقون . اولئك المقربون»(96) 3. هجرت. «والذين آمنوا و لم يهاجروا ما لكم من ولايتهم من شىء»(97) 4. توان جسمى و علمى. «و زاده بسطة فىالعلم و الجسم»(98) 5. اصالت خانوادگى. «ماكان ابوك امرء سوء»(99) 6. جهاد و مبارزه. «فضل اللَّه المجاهدين علىالقاعدين اجراً عظيما»(100) _______________________________ 86) نجم، 32. 87) هود، 113. 88) تفسير فىظلالالقرآن. 89) تفسير تبيان. 90) تفسير نورالثقلين. 91) وسائلالشيعه، ج 12، ص 139. 92) وسائلالشيعه، ج 12، ص 146. 93) تفسير نورالثقلين. 94) تفسير مجمع البيان. 95) سجده، 18. 96) واقعه، 10-11. 97) انفال، 72. 98) بقره، 247. 99) مريم، 28. 100) نساء، 95. ---------------------------------------------- پيام ها 1- هر جا لازم باشد، بايد داوطلب مسئوليّتهاى حسّاس شد. «قال اجعلنى...» 2- نبوّت، از حكومت و سياست جدا نيست، همچنان كه ديانت، از سياست جدا نيست. «اجعلنى على خزائن الارض» 3- در به كارگيرى افراد لايق، علاقه شخصى او در نظر گرفته شود. «اجعلنى على خزائن الارض...»* 4- ابتدا احراز شايستگى، سپس درخواست مسئوليّت. «استخلصه... اجعلنى...»* 5 - وقتى در كارى مهارت داريد، اعتماد به نفس داشته باشيد و خود را عرضه كنيد. «اجعلنى على خزائن الارض»* 6- در هر موقعيّتى كه فرد قرار دارد بايد به نظرات افراد پايينتر و مشاوران امين توجّه داشته باشد. (عزيز مصر به پيشنهاد يوسف كه گفت: «اجعلنى على خزائن الارض»، توجّه كرد و آن را پذيرفت.)* 7- تابعيّت منطقهاى، اصل نيست. يوسف مصرى نبود، ولى در حكومت مصر وارد شده و مسئوليّت گرفت. (ملّىگرايى، ممنوع) «اجعلنى على خزائن الارض» 8 - به هنگام ضرورت، بيان لياقت و شايستگى خود، منافاتى با توكلّ و زهد و اخلاص ندارد. «انّى حفيظ عليم» 9- از مجموعه دو وصفى كه پادشاه از يوسفعليه السلام بيان كرد؛ «مكين ، امين» و دو صفتى كه يوسف براى خود بيان نمود؛ «حفيظ ، عليم» اوصاف كارگزاران شايسته به دست مىآيد: قدرت، امانت، پاسدارى و تخصص. 10- در برنامهريزى ونظارت بر مصرف، بايد سهم نسل آينده حفظ و مراعات شود. «حفيظ عليم» |
||
۲۰ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 56، 57 ----------------------------------------------- آيه وَكَذَ لِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِى الْأَرْضِ يَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَيْثُ يَشَآءُ نُصِيبُ بِرَحْمَتِنَا مَن نَّشَآءُ وَلَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ وَ لَأَجْرُ الْأَخِرَةِ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ ---------------------------------------------- ترجمه و ما اينگونه به يوسف در آن سرزمين مكنت و قدرت داديم كه در آن هر جا كه خواهد قرار گيرد (و تصرف كند) ما رحمت خود را بر هر كس كه بخواهيم مىرسانيم و پاداش نيكوكاران را ضايع نمىگردانيم. و قطعاً براى كسانى كه ايمان آورده و همواره تقوى پيشه كردهاند پاداش آخرت بهتر است. ------------------------------------------- نکته ها در اين دو آيه حضرت يوسف به عنوان «محسن»، «مؤمن» و «متّقى» ستايش شده است. در سراسر اين سوره، اراده خداوند را مىتوان با اراده و خواست مردم مقايسه كرد؛ برادرانِ يوسف اراده كردند با انداختن او در چاه و برده ساختن يوسف، او را خوار سازند، امّا عزيز مصر درباره او گفت: «اكرمى مثواه» او را گرامى بداريد. همسر عزيز قصد نمود دامن او را آلوده سازد، امّا خداوند او را پاك نگهداشت. بعضى خواستند با زندانى ساختن يوسف مقاومت او را در هم شكنند و تحقيرش كنند؛ «ليسجنن و ليكونا من الصّاغرين» امّا در مقابل خداوند اراده كرد او را عزيز بدارد و حكومت مصر را به او بخشد؛ «مكّنا ليوسف...» امام صادقعليه السلام فرمودند: يوسف انسان حرّ و آزادهاى بود كه حسادت برادران، اسارت در چاه، شهوت زنان، زندان، تهمت، رياست و قدرت در او اثر نگذاشت.(101) پاداشهاى اخروى بهتر از پاداشهاى دنيوى است، زيرا پاداشهاى اخروى: الف: محدوديّت ندارند. «لهم ما يشاوؤن»(102) ب: از بين رفتنى نيستند. «خالدين فيها»(103) ج: در يك مكان محدود نيستند. «نتبوّأ من الجنّة حيث نشاء»(104) د: به محاسبه ما در نمىآيند. «اجرهم بغير حساب»(105) ه: عوارض و آفات وامراض ندارند. «لا يصدّعون عنها»(106) ______________________________ 101) تفسير نورالثقلين. 102) زمر، 34. 103) فرقان، 76. 104) زمر، 74. 105) زمر، 10. 106) واقعه، 19. -------------------------------------------- پيام ها 1- سنّت خداوند، عزّت بخشى به افراد پاكدامن وباتقوا است. «كذلك» 2- گرچه در ظاهر پادشاه مصر به يوسف گفت: «انّك اليوم لدينا مكين» ولى در واقع خداوند به يوسف مكنت داد. «مكنّا» 3- حقّ تصرّف، از شئون حكومت است. «مكّنا ليوسف فى الارض يتبوّء...»* 4- حكومتها در شرايط بحرانى كشور مىتوانند آزادى مردم را در تصرّف اموال و املاك خويش محدود ساخته آنان را به سمت مصالح همگانى سوق دهند. «يتبوء منها حيث يشاء» 5 - حوزه اختيارات يوسف گسترده بود. «حيث يشاء» 6- قدرت اگر در دست اهلش باشد رحمت است وگرنه زيانبخش خواهد بود. «نصيب برحمتنا» 7- در جهانبينى الهى، هيچ كارى بدون پاداش نمىماند. «لانضيع» 8 - تضييع حقوق مردم، يا از سر جهل است يا بخل و يا ناتوانى و يا... كه هيچكدام درباره خداوند وجود ندارد. «لانضيع» 9- رسيدن به حكومت و قدرت در دنيا، منافاتى با نيكوكارى و ايمان و تقوا ندارد. «مكّنا ليوسف... اجر المحسنين»* 10- مشيّت الهى، نظامدار و قانونمند است. «نصيب برحمتنا... ولا نضيع اجر المحسنين» 11- با آنكه همه چيز در گرو مشيّت الهى است، امّا خداوند حكيم است و بدون دليل به كسى قدرت نمىدهد. «و لا نضيع اجر المحسنين» 12- نيكوكاران، علاوه بر بهرهمند شدن از پاداش در حيات دنيا از پاداشهاى برتر اخروى نيز برخوردار خواهند شد. «لانضيع اجر المحسنين و لأجر الآخرة خير» 13- اگر نيكوكار در اين دنيا به پاداش و مقامى نرسيد، نگران نباشد كه در جاى ديگر جبران مىشود.«لا نضيع... و لأجر الآخرة خير»* 14- پادشاهى و حكومت نيز در برابر اجر آخرت ناچيز است. «لأجر الآخرة خير...»* 15- امكانات مادى و حكومت ظاهرى براى مردان خدا لذّتآور نيست، آنچه براى آنان مطلوب و دوست داشتنى است آخرت است. «و لأجر الآخرة خير» 16- اگر شما به سراغ تقوا برويد ما نيز رحمت خود را به شما نازل مىكنيم. «نصيب برحمتنا... للّذين... و كانوا يتّقون» 17- ايمان، همراه با تقوا چاره ساز است وگرنه سرنوشت مؤمن گناهكار، مبهم است. «آمنوا و كانوا يتّقون» 18- تقوايى كه يك خصلت پايدار شده باشد، ارزشمند است. «كانوا يتّقون» 19- ايمان و ملازمت بر تقوا، شرط بهرهمندى از پاداشهاى اخروى است. «لاجر الآخرة خير للّذين آمنوا و كانوا يتّقون» 20- تقوا، مرحله و مرتبهى والاترى در ايمان است. «آمنوا و كانوا يتّقون»* |
||
۲۰ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 58 ----------------------------------------------- آيه وَجَآءَ إِخْوَةُ يُوسُفَ فَدَخَلُواْ عَلَيْهِ فَعَرَفَهُمْ وَهُمْ لَهُ مُنكِرُونَ ----------------------------------------------- ترجمه (سرزمين كنعان را قحطى فراگرفت)و (در پى مواد غذايى) برادران يوسف (به مصر) آمدند و بر او وارد شدند آنگاه (يوسف) آنان را شناخت ولى آنها او را نشناختند. ----------------------------------------------- نکته ها طبق پيشبينى و پيشگويى يوسف، مردم هفت سال در وفور نعمت و باران بودند، ولى بعد از آن، هفت سال دوم فرا رسيد و مردم دچار قحطى و خشكسالى شدند. دامنه قحطى از مصر به فلسطين و كنعان رسيد. يعقوب به فرزندان خود گفت: براى تهيه گندم به سوى مصر روانه شوند. آنان وارد مصر شده و درخواست خود را عرضه كردند. يوسف در ميان متقاضيان غلّه، برادران خود را ديد، امّا برادران يوسف را نشناختند و حقّ هم همين بود، زيرا از زمان انداختن يوسف به چاه تا حكومت او در سرزمين مصر، حدود بيست تا سى سال فاصله شده بود. يوسف وقتى از چاه بيرون آمد، نوجوان بود، «يا بشرى هذا غلام» چند سالى در خانه عزيز، خدمتكار بود و سالها نيز در زندان به سر برد و از زمان آزادى او از زندان نيز هفت سال (دوره وفور نعمت و پر آبى) گذشته بود و حال كه ساليان قحطى بود، برادران به مصر آمده بودند. --------------------------------------------- پيام ها 1- در زمان قحطى، جيرهبندى لازم است و هركس بايد براى گرفتن سهميه، خود مراجعه كند تا ديگران به نام او سوء استفاده نكنند. «اخوة» با اينكه مىتوانستند يك نفر را به نمايندگى بفرستند، همه برادران آمدند. 2- در زمان قحطى اگر منطقههاى ديگر از شما كمك خواستند، كمك كنيد. «و جاء اخوة يوسف» 3- در وقت نياز و تنگدستى ساكن و راكد نباشيد و حتّى از ديگر كشورها كمك بگيريد. «و جاء اخوة يوسف»* 4- گاهى ظالم محتاج مظلوم مىشود. «و جاء اخوة يوسف» (كوه به كوه نمىرسد، آدم به آدم مىرسد.)* 5 - ملاقات مردم حتّى غير مصريان با يوسف، امرى سهل و آسان بود. «جاء اخوة... فدخلوا» (سران حكومتها بايد برنامهاى اتخاذ كنند كه ملاقات مردم با آنان به آسانى صورت بگيرد.) 6- خاطرات دوران كودكى در ذهن نقش مىبندد و از بين نمىرود. «فعرفهم و هم له منكرون»* (برادران در بزرگى با يوسف محشور بودند؛ ولى يوسف در كودكى آنها را ديده بود، لذا يوسف آنها را شناخت ولى آنان يوسف را نشناختند).* |
||
۲۰ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 59 ----------------------------------------------- آيه وَلَمَّا جَهَّزَهُم بِجِهَازِهِمْ قَالَ ائْتُونِى بِأَخٍ لَّكُم مِّنْ أَبِيكُمْ أَلَا تَرَوْنَ أَنِّى أُوفِى الْكَيْلَ وَأَنَاْ خَيْرُ الْمُنْزِلِينَ ----------------------------------------------- ترجمه و چون يوسف بارهاى (غذايى) آنان را آماده ساخت، گفت: برادر پدرى خود را (در نوبت آينده) نزد من آوريد. آيا نمىبينيد كه من پيمانه را كامل مىدهم و بهترين ميزبان هستم. --------------------------------------------- نکته ها يوسف گفت: «ائتونى باخٍ لكم» يعنى برادرى كه شما از پدر داريد و نگفت: برادر من، از اين كلام معلوم مىشود كه يوسف در چهرهى ناشناس، باب گفتگو را با برادران باز كرد و آنها همچنان كه در تفاسير آمده گزارش دادند كه ما فرزندان يعقوب نوادهى ابراهيم مىباشيم. پدر ما پيرمردى است كه به خاطر حزن و اندوه فرزندش كه گرگ او را پاره كرده، سالهاست گريان وگوشهگير است و يكى از برادرانمان را نيز به خدمت او گماردهايم، اگر ممكن است سهم آن پدر و برادر را نيز به ما بدهيد كه با خوشحالى برگرديم. يوسف دستور داد علاوه بر بار ده شتر، دو بار ديگر سهم يعقوب و برادر ديگر نيز افزوده شود. يوسف براى جذب برادران گفت: «أنَا خير المنزلين» من بهترين ميزبانم، و آن برادران جذب شدند، ولى خداوند براى جذب مردم تعبيرات زيادى دارد: «خير الرّازقين»(107) او بهترين روزى رسان است. «خير الغافرين»(108) او بهترين بخشنده است. «خير الفاتحين»(109) او بهترين گشايشگر است. «خير الماكرين»(110) او بهترين تدبير كننده است. «خير الوارثين»(111) او بهترين وارث است. «خير الحاكمين»(112) او بهترين داور است. امّا گروه بسيارى از مردم جذب نمىشوند. _____________________________ 107) جمعه، 11. 108) اعراف، 155. 109) اعراف، 89. 110) انفال، 30. 111) انبياء، 89. 112) يونس، 109. --------------------------------------------- پيام ها 1- يوسف برتوزيع ارزاق ذخيره شده مصر، نظارت مستقيم داشت. «جهّزهم» 2- مديريّت صحيح يوسفعليه السلام موجب شد در زمان قحطى نه تنها مشكلى براى مردم مصر پيش نيايد بلكه به اطراف نيز كمك كند. «جهّزهم بجهازهم»* 3- هم رازدارى لازم است و هم راستگويى. يوسف گفت: «اخ لكم» و نگفت: برادر من، تا راستگويى و رازدارى با هم رعايت شود. 4- اشخاص يا مؤسسهها و يا كشورهايى كه كمكهاى اقتصادى مىكنند، مىتوانند بعضى از شرايط را در جهت رشد و يا مصالح ديگر، مطرح كنند. «ائتونى باخ...» 5 - حتّى در زمان بحران و قحطى نيز بىعدالتى و كمفروشى ممنوع است. «اوفى الكيل» 6- در معامله بايد مقدار جنس مشخص باشد.«الكيل» 7- بدىها را با خوبى پاسخ دهيم. (يوسف سهم برادران را كامل داد و دربارهى ظلمى كه به او كرده بودند سخن نگفت) «و جاء اخوة يوسف... اوفى الكيل»* 8 - كمفروشى يا عدالت كارگزاران، كارگران ودستياران، به حساب مسئول اصلى و مافوق است.«انّى اوفى الكيل» 9- خريد و فروش و توزيع غلات در مصر زمان يوسفعليه السلام با پيمانه بوده است. «اوفى الكيل»* 10- مسئولين توزيع امكاناتِ عمومى بايد عادل باشند. «اوفى الكيل»* 11- قدرت را وسيلهى انتقام قرار ندهيم. «اوفى الكيل و انا خير المنزلين»* 12- مهماننوازى از اخلاق انبياست.«خير المنزلين» 13- به مسافران و كاروانهايى كه وارد منطقه شما مىشوند حتّى در زمان نياز و قحطى، احترام كنيد.«خير المنزلين» |
||
۲۰ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 60 ----------------------------------------------- آيه فَإِنْ لَّمْ تَأْتُونِى بِهِ فَلا كَيْلَ لَكُمْ عِندِى وَلَا تَقْرَبُونِ ---------------------------------------------- ترجمه (ولى) اگر آن برادر را نزد من نياوريد، نه پيمانهاى (از غلّه) نزد من خواهيد داشت و نه نزديك من شويد. ---------------------------------------------- پيام ها 1- در مديريّت، هم محبّت لازم است و هم تهديد. اوّل مژده و محبّت؛ «أنَا خير المنزلين» بعد تهديد و اولتيماتوم. «فان لم تاتونى» 2- زمينههاى سوء استفاده را از بين ببريم. (اگر رسم شود كه حاضرين سهم غائبين را بگيرند بعضى سوء استفاده مىكنند.) «فان لم تأتونى فلا كيل لكم»* 3- در اجراى قانون، ميان برادر وخانواده وديگران نبايد تبعيض قائل شد. «فلاكيل لكم» (هر شخصى سهم معينى داشت وبايد خود دريافت مىكرد.) 4- در تهديد لازم نيست كه مدير تصميم صد در صد بر اجرا داشته باشد. «فلا كيل لكم» (زيرا يوسف كسى نبود كه حاضر شود برادرانش از قحطى بميرند.) 5 - قاطعيّت در پيادهكردن برنامهها، شرط رهبرى است. «فلاكيل لكم عندى و لاتقربون» |
||
۲۰ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 61 ----------------------------------------------- آيه قَالُواْ سَنُرَ وِدُ عَنْهُ أَبَاهُ وَإِنّا لَفَعِلُونَ ----------------------------------------------- ترجمه (برادران به يوسف) گفتند: او را با اصرار و التماس از پدرش خواهيم خواست و حتماً اين كار را خواهيم كرد. --------------------------------------------- نکته ها «مراودة» به مراجعه پىدرپى، همراه با التماس يا خدعه و فريب گفته مىشود. بوى حسد از كلام برادران استشمام مىشود، به جاى «ابانا» گفتند: «اباه» و در اوّل سوره نيز گفتگوى برادران اين بود كه؛ «ليوسف و اخوه احبّ الى ابينا منّا» پدر براى ماست، ولى يوسف و برادرش را بيشتر از ما دوست دارد. ---------------------------------------------- پيام ها 1- سفر فرزند بايد به اذن پدر و رضايت او باشد. «سنراود عنه اباه»* 2- برادران يوسف از عكس العمل منفى پدرشان در برابر تقاضاى همراه بردن بنيامين مطلع بودند. («سنراود» به معناى گفتگوى پى در پى همراه با نقشه و تدبير است)* 3- حضرت يعقوب پس از ماجراى يوسف بنيامين را از خود دور نمىكرده است و جدا كردن او از پدر، كار آسانى نبود. «سنراود عنه اباه»* |
||
۲۵ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 62 ----------------------------------------------- آيه وَقَالَ لِفِتْيَنِهِ اجْعَلُواْ بِضَعَتَهُمْ فِى رِحَالِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَعْرِفُونَهَآ إِذَا انقَلَبُواْ إِلَى أَهْلِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ------------------------------------------------- ترجمه و (يوسف) به غلامان خود گفت: آنچه را به عنوان قيمت پرداختهاند در بارهايشان بگذاريد، تا چون به خانوادهى خود بازگردند آن را باز شناسند، به اميد آنكه (بار ديگر) برگردند. ------------------------------------------------ نکته ها حضرت يوسف كه در آيات قبل از او با تعابيرى چون؛ «صادق، محسن، مخلص» ياد شده، يقيناً بيت المال را به پدر وبرادران خود نمىبخشد و ممكن است كه پول غلّه را از سهم و ملك شخصى خود داده باشد. پول را برگرداند تا بىپولى، مانع سفر دوم آنها نشود. «لعلّهم يرجعون» علاوه بر آنكه برگرداندن پول، نشانه صميميّت و نداشتن سوءقصد از اصرار برآوردن برادر است و مخفيانه در بين كالا گذاردن نشانه بىمنّت بودن وحفظ از دستبرد سارقين است. يوسف كه ديروز برده و خدمتكار بود، امروز غلام و خدمتكار دارد. «لفتيانه» اما در هنگام ملاقات برادران، نه انتقام گرفت و نه گلايهاى نمود و نه كينهاى داشت. بلكه با برگرداندن سرمايه آنان، به آنها توجّه داد كه من شما را دوست مىدارم. ---------------------------------------------- پيام ها 1- مدير و رهبر لايق بايد طرحهايش ابتكارى باشد. «اجعلوا» 2- بدىها را با خوبى جبران كنيد.«اجعلوا بضاعتهم» 3- صله رحم، يعنى كمك نمودن، نه معامله كردن. «اجعلوا بضاعتهم» 4- پول گرفتن در زمان نياز از پدر پير و برادران، با كرامت نفس سازگار نيست. «اِجعلوا بضاعتهم فى رحالهم» 5 - يوسف، كار گذاردن بضاعت برادران را بر عهده چند نفر گذاشت تا هر گونه زمينه را براى اتهام مسدود كند و بردهاى سوء استفاده نكند كه مبلغ را براى خود بردارد و بگويد در رحال مسافران گذاشتم. «اجعلوا بضاعتهم فى رحالهم»* 6- كمك به ديگران را حتّى الامكان مخفيانه انجام دهيد. «فى رحالهم»* 7- نه انتقام و نه كينه، بلكه هديهدادن براى ارتباط بعدى. «اجعلوا بضاعتهم فى رحالهم... لعلّهم يرجعون» 8 - براى بازيافتن انسانها، بايد از پول گذشت. «اجعلوا بضاعتهم... لعلّهم يرجعون» 9- خوبى كردن بهترين وسيله جذب افراد است. «اجعلوا بضاعتهم... يرجعون»* 10- مسئولان، كارگزاران خود را نسبت به برنامهها و طرحها كاملاً توجيه كنند تا مديران موفقى باشند. (يوسف به همه فهماند كه هدف اين كار، بازگشت اين كاروان است) «لعلّهم يرجعون»* 11- در طرحها و برنامهها، يقين صددرصد به عملى شدن آن لازم نيست. «لعلّهم يرجعون» |
||
۲۵ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 63 ----------------------------------------------- آيه فَلَمَّا رَجَعُواْ إِلَى أَبِيهِمْ قَالُواْ يَأَبَانَا مُنِعَ مِنَّا الْكَيْلُ فَأَرْسِلْ مَعَنَآ أَخَانَا نَكْتَلْ وَإِنَّا لَهُ لَحَفِظُونَ ---------------------------------------------- ترجمه پس چون به سوى پدر خود باز گشتند، گفتند: اى پدر پيمانه (براى نوبت ديگر) از ما منع شد، پس برادرمان (بنيامين) را با ما بفرست تا سهميه و پيمانه خود را بگيريم و ما حتماً نگهبان او خواهيم بود. -------------------------------------------------- پيام ها 1- يعقوب بر خانواده وفرزندان خويش، مديريّت وتسلط داشت. «يا أبانا مُنع...» 2- پدر، داراى حقّ امر و نهى به فرزند خود مىباشد. «فارسل» 3- بنيامين بدون اجازهى پدر به مسافرت اقدام نمىكرد. «فارسل معنا» 4- براى گرفتن چيزى و يا جلب اعتماد كسى، از عواطف استفاده كنيد.«اخانا» 5 - مجرم چون در درون نگرانى دارد، در سخنانش تأكيدهاى پىدرپى دارد. «انّا له لحافظون» («انّا» و حرف «لام» و جمله اسميه نشانه تأكيد است.) |
||
۲۵ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 64 ----------------------------------------------- آيه قَالَ هَلْ ءَامَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلَّا كَمَآ أَمِنتُكُمْ عَلَى أَخِيهِ مِن قَبْلُ فَاللَّهُ خَيْرٌ حَفِظاً وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّ حِمِينَ ------------------------------------------------ ترجمه (يعقوب) گفت: آيا شما را بر او امين بدانم، مگر همانند قبل عمل كه شما را بر برادرش امين دانستم (و ديديد كه چه شد)، پس (به جاى شما به خدا اعتماد مىكنم كه) خداوند بهترين حافظ است و او مهربانترين مهربانان است. ------------------------------------------------ نکته ها سؤال: با توجّه به سابقه بدى كه فرزندان يعقوب داشتند، چرا پدرشان مجدداً فرزند ديگرش را به آنان سپرد؟ پاسخ: فخر رازى(113) احتمالات متعدّدى را مطرح نموده كه هر كدام از آنها مىتواند توجيهى بر اين موافقت باشد؛ اوّلاً: برادران از اقدام اوليهشان به نتيجهاى كه مورد نظرشان بود، (محبوبيّت در نزد پدر) نرسيده بودند. ثانياً: حسادت برادران نسبت به اين برادر، كمتر از يوسف بود. ثالثاً: شايد قحطى و خشكسالى شرايط ويژهاى را پديد آورده بود كه سفر مجّدد را ضرورى مىكرد. رابعاً: دهها سال از حادثه اوّل گذشته و فراموش شده تلقّى مىشد. خامساً: خداوند متعال در حفظ فرزندش به او تسلّى خاطر داده بود. در آيه 12، يعقوب در مورد يوسف، به حافظ بودن برادرانش اعتماد كرد، به فراق يوسف و نابينايى گرفتار شد، ولى در مورد بنيامين به خدا تكيه كرد و گفت: «فاللّه خير حافظاً» هم توانا شد، هم بينا و هم فراق و جدائى پايان يافت. ________________________________ 113) تفسير كبير. ------------------------------------------------ پيام ها 1- اعتماد سريع به كسى كه سابقه تخلّف دارد، جايز نيست. «هل آمنكم» 2- ياد خاطرات تلخ گذشته، انسان را در برابر حوادث آينده بيمه مىكند. «هل آمنكم على اخيه من قبل» 3- با يك شكست يا تجربهى تلخ، خود را كنار نكشيم. «هل آمنكم عليه... فاللَّه خير حافظاً» يعقوب بار ديگر فرزند دوم را با توكل به خدا به برادران تحويل داد. 4- برادران يوسف، خود را حافظ پنداشتند، «انّا له لحافظون» امّا حضرت يعقوب تذكّر داد كه خداوند حافظ است. «فاللّه خير حافظاً...»* 5 - بر عوامل ظاهرى و مادى هر چند فراوان باشند تكيه نكنيم، تنها بر خدا توكّل كنيم. «فاللّه خير حافظاً»* 6- با توجّه به رحمت بىنظير الهى و با توكل به خداوند، به استقبال حوادث زندگى برويم. «فاللّه خير حافظاً وهو ارحم الرّاحمين» 7- سرچشمه حفاظت، رحمت است. «فاللّه خير حافظاً و هو ارحم الرّاحمين» |
||
۲۵ آبان ۱۳۹۰
|
این عنوان قفل شده است!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |