در حال دیدن این عنوان: |
۱۷ کاربر مهمان
|
این عنوان قفل شده است!
|
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 76 ----------------------------------------------- آيه فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ وِعَآءِ أَخِيهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَهَا مِنْ وِعَآءِ أَخِيهِ كَذَ لِكَ كِدْنَا لِيُوسُفَ مَا كَانَ لِيَأْخُذَ أَخَاهُ فِى دِينِ الْمَلِكِ إِلَّا أَنْ يَشَآءَ اللَّهُ نَرْفَعُ دَرَجَتٍ مَّن نَّشَآءُ وَفَوْقَ كُلِّ ذِى عِلْمٍ عَلِيمٌ ------------------------------------------------ ترجمه پس (از پذيرش كيفر ماموران شروع به بازرسى كرده و) قبل از بار برادرش به (بازرسى) بار ساير برادران پرداخت، سپس پيمانه را از بار برادرش بيرون آورد. ما اينگونه براى يوسف تدبير كرديم زيرا طبق قانون شاه مصر يوسف نمىتوانست برادرش را بازداشت كند، مگر آنكه خدا بخواهد (كه كيفر سارق در كنعان را مقدمه بازداشت اين برادر قرار مىدهد) ما هر كس را كه بخواهيم (و لايق باشد) درجاتى بالا مىبريم و برتر از هر صاحب دانشى دانشورى است. ------------------------------------------- نکته ها «كَيْد» همه جا به معنى مذموم بكار نرفته است، «كَيْد» به معنى طرح و نقشه نيز استعمال شده است.«كدنا» در موقع بازرسى، بنيامين چون از طرح و نقشه با خبر بود، آسوده خاطر بود، لذا در سراسر اين ماجرا هيچ اعتراضى از او نقل نشده است و براى اينكه طرح مخفى بماند و موجب سوءظن نشود، بازرسى را از بار ديگران شروع كردند تا نوبت به بنيامين رسيد و چون در بار او پيدا شد، طبق قرار قبلى بايد او در مصر مىماند. اين طرح و نقشه الهى بود، چون يوسف با قوانين جارى مصر نمىتوانست سارق را به عنوان گروگان نگهدارد. ----------------------------------------------- پيام ها 1- مأمورين اطلاعاتى بايد به نوعى عمل كنند كه موجب شك و ظن به آنها نشود. «فبدأ باوعيتهم» (در بازرسى، اوّل به سراغ بار بنيامين نرفتند، بلكه از ديگر برادران ديگر شروع نمودند.) 2- عملكرد كاركنان به عهده مسئولان گذاشته مىشود. «فبدأ» (به حسب ظاهر يوسف شخصاً بازرسى نكرده، ولى قرآن مىفرمايد: او بازرسى را آغاز كرد.) 3- بازرسى اموال متّهمان از سوى حاكم، مجاز است. «فبدأ باوعيتهم» 4- فكر و ابتكار و چارهجويى، از امدادهاى غيبى است. «كِدنا» 5 - طرحهاى يوسف، الهامات الهى بود. «كِدنا ليوسف» 6- حضور بنيامين نزد يوسف، به سود يوسف بود. «كذلك كِدنا ليوسف» 7- احترام ومراعات قوانين، حتّى در نظامهاى غير الهى لازم است. «ماكان لياخذ اخاه فى دين الملك» 8 - سردمداران نيز بايستى به قانون وفادار و از آن تخلّف نكنند. (يوسف به قانون مصر پايبند بود، لذا برادر را نگهداشت) «ليأخذ اخاه فى دين الملك» 9- مقامهاى معنوى، درجات وسلسله مراتب دارد. «نرفع درجات...» 10- علم و آگاهى، مايهى برترى است. «نرفع درجات... وفوق كلّ ذى علم عليم» 11- دانش بشرى محدود است. «فوق كلّ ذى علم عليم» |
||
۲۵ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 77 ----------------------------------------------- آيه قَالُواْ إِن يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَّهُ مِن قَبْلُ فَأَسَرَّهَا يُوسُفُ فِى نَفْسِهِ وَلَمْ يُبْدِهَا لَهُمْ قَالَ أَنتُمْ شَرٌّ مَّكَاناً وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَصِفُونَ ------------------------------------------------- ترجمه (برادران) گفتند: اگر او سرقت كند (جاى تعجب نيست، زيرا) پيش از اين نيز برادر او دزدى كرده بود. يوسف (اين تهمت را) در دل خود پنهان داشت و (با آنكه ناراحت شده بود) به روى آنان نياورد. (ولى) گفت: موقعيت شما بدتر (از او)ست و خداوند به آنچه توصيف مىكنيد داناتر است. --------------------------------------------- پيام ها 1- متّهم، يا انكار مىكند و مىگويد: من دزد نيستم؛ «ما كنّا سارقين» يا كار خود را توجيه مىكند و مىگويد: دزد بسيار است.«فقد سرق اخ له من قبل» 2- حسود، حتّى بعد از دهها سال ضربه مىزند. «فقد سرق اخ له من قبل» 3- اخلاق برادر، در برادر اثر مىگذارد. «اخ له» (اخلاق مادر، در فرزند اثر دارد. بنيامين و يوسف از يك مادر بودند) 4- آنجا كه صفا نيست، اتّهام افراد زود پذيرفته مىشود.«ان يسرق فقد...» (بيرون آمدن پيمانه از بار او، دليل بر سرقت نيست، ولى برادران چون علاقهاى به بنيامين نداشتند، كلمه سرقت را بكار گرفته و مسئله را مسلّم پنداشتند.) 5 - آنجا كه صفا نيست، خلاف جزيى را كلى قلمداد مىكنند. («يسرق» بجاى «سرق» يعنى او هميشه اينكاره بوده است.) 6- براى رسيدن به هدف بايد نيشهايى را تحمل كرد. «سرق اخ له من قبل» 7- گاهى براى حفظ آبروى خود، به ديگران تهمت مىزنند. «سرق اخ له من قبل» 8 - جوانمردى و سعهصدر، رمز رهبرى است. «فاسرّها يوسف» 9- رازها را فداى احساسات نكنيم. (يوسف از برادران نسبت دزدى مىشنيد، ولى به خاطر مصلحت وحفظ رازش چيزى نگفت) «فاسرّها يوسف فى نفسه» 10- افشاگرى هميشه ارزش نيست. «و لم يبدها لهم» 11- حسد در حقّ برادر، دروغگويى و اتّهام بى مورد از جمله دلايل يوسف براى گفتنِ «شَرّ مَكاناً» به برادران بود. 12- برادران يوسف، بر فرضِ سرقت پيمانه از سوى بنيامين، از او بدتر بودند، چون آنان برادر خود را دزديده بودند. «انتم شرّ مكاناً» |
||
۲۵ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 78 ----------------------------------------------- آيه قَالُواْ يَأَيُّهَا الْعَزِيزُ إِنَّ لَهُ أَباً شَيْخاً كَبِيراً فَخُذْ أَحَدَنَا مَكَانَهُ إِنَّا نَرَيكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ----------------------------------------------- ترجمه (برادران) گفتند: اى عزيز، همانا براى او پدرى است پير و سالخورده، پس يكى از ما را به جاى او بگير (و او را رها كن) همانا ترا از نيكوكاران مىبينيم. ---------------------------------------------- نکته ها وقتى برادران يوسف ديدند نگاهداشتن بنيامين قطعى شد، با توجّه به تعهّدى كه به پدر سپرده بودند و سابقهاى كه درباره يوسف نزد پدر داشتند، و احساس كردند برگشتن بدون بنيامين بسيار تلخ است، تقاضاى خود را با روانشناسى خاصى مطرح نمودند وشروع به التماس كردند و با بيانهاى عاطفى و محرك همچون، تو عزيز و قدرتمندى، تو از نيكوكارانى، او پدرى پير و سالخورده دارد، هر كدام از ما را خواستى به جاى او بگير، درصدد جلب بخشش او بر آمدند. ---------------------------------------------- پيام ها 1- مقدرات الهى، هر سنگدل و ستمگرى را روزى به خاك مذلّت مىنشاند. آهنگ التماس در جمله؛ «يا ايّها العزيز....» 2- تقوا پيشگانى كه هواپرستان آنها را خوار كنند خداوند آنان را عزّت خواهد بخشيد. «يا ايّها العزيز»* 3- يوسف حتّى در زمان اقتدارش، نيكوكارى در رفتار و منش او نمايان بود. «نراك من المحسنين» 4- فراز و نشيب و حالات مختلف روزگار، سختى و آسانى، ضعف و قدرت، تغييرى در احوال محسنان ايجاد نمىكند. (يوسف در همه جا و همهى شرايط، نيكوكار توصيف شد) «انّا نراك من المحسنين»* |
||
۲۵ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 79 ----------------------------------------------- آيه قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ أَن نَّأْخُذَ إِلَّا مَن وَجَدْنَا مَتَعَنَا عِندَهُ إِنَّا إِذاً لَّظَلِمُونَ ---------------------------------------------- ترجمه (يوسف) گفت: پناه به خدا از اينكه كسى را به جز آنكه متاعمان را نزد او يافتهايم، بگيريم. زيرا كه در اينصورت حتماً ستمگر خواهيم بود. --------------------------------------------- نکته ها دقّت در كلمات يوسفعليه السلام، نشان از اين دارد كه نمىخواهد بنيامين را سارق معرّفى كند، لذا نمىگويد: «وجدناه سارقاً» بلكه مىگويد: «وجدنا متاعنا عنده» متاع در بار او بود، نه آنكه قطعاً او سارق است. اگر يوسف برادر ديگرى را به جاى بنيامين نگه مىداشت، طرح به هم مىخورد و برادران با او به عنوان يك دزد برخورد مىكردند و انواع آزار و اذيّتها را روا مىداشتند و آن كس كه به جاى بنيامين مىماند، احساس مىكرد به ناحقّ گرفتار شده است. ------------------------------------------- پيام ها 1- مراعات مقرّرات، بر هر كس لازم است و قانون شكنى حتّى براى عزيز مصر نيز ممنوع است. «معاذ اللَّه» 2- نيكوكار قانون شكنى نمىكند. «من المحسنين. قال معاذ اللّه...»* 3- قاضى نبايد تحت تأثير احساسات قرار گيرد. «قال معاذ اللّه»* 4- قضاوت كار حساسى است كه بايد در آن به خدا پناه برد. «معاذ اللّه»* 5 - يوسفعليه السلام در دو مكان به خدا پناه برد: يكى در خلوت زليخا و يكى به هنگام قضاوت و حكم. «قال معاذ اللّه»* 6- قانون شكنى، ظلم است. (نبايد به درخواست اين و آن مقرّرات را شكست.) «معاذ اللَّه ان ناخذ» 7- بىگناه نبايد به جاى گناهكار كيفر ببيند، هر چند خودش به اينكار رضايت داشته باشد. «معاذ اللَّه» |
||
۲۵ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 80 ----------------------------------------------- آيه فَلَمَّا اسْتَيْئَسُواْ مِنْهُ خَلَصُواْ نَجِيّاً قَالَ كَبِيرُهُمْ أَلَمْ تَعْلَمُواْ أَنَّ أَبَاكُمْ قَدْ أَخَذَ عَلَيْكُمْ مَّوْثِقاً مِنَ اللَّهِ وَمِنْ قَبْلُ مَا فَرَّطتُمْ فِى يُوسُفَ فَلَنْ أَبْرَحَ الْأَرْضَ حَتَّى يَأْذَنَ لِى أَبِى أَوْ يَحْكُمَ اللَّهُ لِى وَ هُوَ خَيْرُ الْحَكِمِينَ ------------------------------------------------ ترجمه پس چون از يوسف مأيوس شدند (كه يكى را به جاى ديگرى بازداشت كند) نجواكنان به كنارى رفتند. (برادر) بزرگشان گفت: آيا نمىدانيد كه پدرتان براى برگرداندن او بر شما پيمان الهى گرفته و پيش از اين نيز درباره يوسف كوتاهى كردهايد. پس من هرگز از اين سرزمين نمىروم تا آنكه (يوسف عفو كند يا آنكه) پدرم به من اجازه دهد يا خدا در حق من حكمى كند و او بهترين داور و حاكم است. ---------------------------------------------------- نکته ها «خَلَصوا» يعنى گروه خود را از سايرين جدا كردند. «نجيّاً» يعنى به نجوى پرداختند. پس «خَلَصوا نجيّاً» يعنى شوراى محرمانه تشكيل دادند كه چه بكنند. ----------------------------------------------------- پيام ها 1- التماسها وخواهشها، شما را از اجراى احكام الهى واعمال قاطعيّت باز ندارد. «فلمّا استيأسوا منه» 2- گناه موجب مىشود ديگران از فرد دورى كرده برائت بجويند و حتّى رابطه خويشاوندى را ناديده بگيرند. «فلمّا استيأسوا منه خلصوا نجيّاً»* 3- روزگارى همين برادران، قدرتمندانه مشورت مىكردند كه چگونه يوسف را از بين ببرند؛ «اقتلوا يوسف او اطرحوه ارضا... لا تقتلوا ... القوه...» امروز كاسه التماس در دست گرفته و مشورت ونجوى مىكنند كه چگونه بنيامين را آزاد نمايند. «خلصوا نجيّاً» 4- در عدم حضور پدر مسئوليّت اعضاى خانواده با برادر بزرگتر است. «قال كبيرهم»* 5 - رعايت سلسله مراتب و موقعيّت سنّى در خانواده و جامعه لازم است. «قال كبيرهم»* 6- در حوادث تلخ و ناگوار، بزرگترها مسئولتر و شرمندهترند. «قال كبيرهم» 7- عهد وپيمانها لازم الاجرا است. «اخذ عليكم موثقاً» 8 - پيمانهاى سخت و قراردادهاى محكم، راه سوءاستفاده را مىبندد. «اخذ عليكم موثقا» 9- خيانت وجنايت تا آخر عمر وجدانهاى سالم را آزار مىدهد. « و من قبل ما فرطتهم فى يوسف» 10- تحصّن، يكى از شيوههاى قديمى براى رسيدن به مقصود است. «فلن ابرح الارض» 11- غربت، بهتر از شرمندگى است. «فلن ابرح الارض» 12- به خداوند خوشبين باشيم. «هو خير الحاكمين» |
||
۲۵ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 81 ----------------------------------------------- آيه ارْجِعُواْ إِلَى أَبِيكُمْ فَقُولُواْ يَأَبَانَآ إِنَّ ابْنَكَ سَرَقَ وَمَا شَهِدْنَآ إِلَّا بِمَا عَلِمْنَا وَمَا كُنّاَ لِلْغَيْبِ حَفِظِينَ ---------------------------------------------- ترجمه (برادر بزرگ گفت: من اينجا مىمانم ولى) شما به سوى پدرتان برگرديد، پس بگوييد: اى پدر همانا پسرت دزدى كرده و ما جز به آنچه مىدانستيم گواهى نداديم و ما نگهبان (وآگاه به) غيب نبودهايم. ----------------------------------------------- پيام ها 1- انسان، خودخواه است. در آنجا كه مىخواستند به گندم بيشتر برسند، گفتند: «فارسل معنا اخانا» برادر ما را با ما روانه كن، ولى امروز كه تهمت در كار است، گفتند: «ابنك» پسر تو دزدى كرده و نگفتند: برادر ما. 2- شهادت وگواهى، بايد بر اساس علم باشد. «ما شهدنا الاّ بما علمنا» 3- در پيمانها و تعهدات، بايد براى حوادث پيشبينى نشده تبصرهاى باز كرد. «و ما كنّا للغيب...» 4- عذر خود را با كمال صراحت بگوئيم. «و ما كنّا للغيب حافظين» |
||
۲۵ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 82 ----------------------------------------------- آيه وَسْئَلِ الْقَرْيَةَ الَّتِى كُنَّا فِيهَا وَالْعِيرَ الَّتِى أَقْبَلْنَا فِيهَا وَ إِنَّا لَصَدِقُونَ ---------------------------------------------- ترجمه (اگر به حرف ما اطمينان ندارى) از قريهاى كه در آن بوديم و از كاروانى كه در ميانشان به اينجا رو آوردهايم، سؤال كن و بىشك ما راستگو هستيم. ---------------------------------------------- نکته ها «قريه» تنها به معناى روستا نيست، بلكه به محل اجتماع و مناطق مسكونى گفته مىشود؛ خواه شهر باشد يا روستا. ضمناً «واسئل القريه» به معنى سؤال از اهل قريه است. «عير» به كاروانى گفته مىشود كه مواد غذايى حملونقل مىكند. برادران يوسف در گفتگو با پدر، در ماجراى كشته شدن يوسف توسط گرگ، دليل نداشتند، ولى در اينجا براى حرف خود دو دليل آوردند؛ يكى سؤال از مردم مصر و يكى سؤال از كاروانيان كه ما در ميان آنان بوديم. علاوه برآنكه در ماجراى قبل گفتند: «لو كنّا صادقين» و «لَو» نشانه ترديد و دلهره و سستى است، ولى در اين صحنه با «انّا» و حرف لام كه در جمله «انّا لصادقون» است نشان مىدهند كه قطعاً راست مىگويند. ------------------------------------------- پيام ها 1- سابقهى بد و دروغ، در پذيرش سخنان انسان در تمام عمر ايجاد ترديد مىكند. «واسئل القرية» 2- گواهى شهود عينى، راهى معتبر براى اثبات مدّعا مىباشد. «واسئل القرية... والعير...» 3- امكان تبانى مجموعهاى بزرگ بر كذب، منتفى است. «و اسئل القرية... انّا لصادقون»* |
||
۲۵ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 83 ----------------------------------------------- آيه قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَى اللَّهُ أَن يَأْتِيَنِى بِهِمْ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ --------------------------------------------- ترجمه (يعقوب) گفت: (اين چنين نيست) بلكه (بار ديگر) نفس شما (با نسبت دزدى به يوسف يا تعيين كيفر گروگان گيرى) مسئله را براى شما آراسته است پس صبرى نيكو (لازم است) اميد است كه خداوند همه برادران را با هم نزد من آورد چرا كه او قطعاً آگاه و حكيم است ----------------------------------------- نکته ها وقتى برادران، پيراهن آغشته به خون يوسف را با ظاهرى غمگين و گريان حضور پدر آوردند و گفتند: يوسف را گرگ خورد. حضرت يعقوب گفت: «بل سوّلت لكم انفسكم» يعنى نفس شما اين كار را در چشم شما زيبا جلوه داده است و من صبر جميل مىكنم. در اينجا نيز كه دو فرزندش (بنيامين وپسر بزرگتر) از او جدا شدهاند، همين جمله را تكرار مىكند. شايد اين سؤال مطرح شود در ماجراى يوسف برادران توطئه و خيانت كردند، ولى در ماجراى بنيامين اين مسايل نبود، پس چرا كلام يعقوب در هر دو مورد يك لحن و يك عبارت است؟ «بل سوّلت لكم انفسكم امراً فصبر جميل» تفسيرالميزان اينگونه پاسخ مىدهد: يعقوب مىخواهد بگويد دورى اين دو برادر نيز دنباله حركت قبلى شما نسبت به يوسف است. يعنى تمام اين صحنهها، دنباله همان كار زشت شماست. ممكن است گفته شود كه مراد يعقوب اين است كه شما در اينجا هم خيال مىكنيد بىتقصيريد و كارتان خوب بوده است، ولى شما مقصّريد زيرا: اوّلاً: چرا با ديدن پيمانه در بار برادرتان او را سارق دانستيد؟ شايد كس ديگرى اين پيمانه را در بار گذاشته بود؟ ثانياً: چرا زود برگشتيد؟ بايد تحقيق مىكرديد. ثالثاً چرا كيفر سارق را گروگان قرار داديد؟(122) امّا سخن صاحب الميزان مناسبتر است، چون پيدا شدن پيمانه در بار بنيامين، براى عموم مردم سبب علم به دزدى مىشود و ماندن برادر بزرگتر در مصر نيز براى پيگيرى كار يا جلب عواطف و رحم بود و كيفرى هم كه ذكر شده، مجازات سارق در منطقه آنان بوده است. بنابراين در هيچ يك از سه مسئله، جلوه نفسانى نبود تاگفته شود: «بل سوّلتلكم انفسكم» صبر، گاهى از روى ناچارى و بيچارگى است، چنانكه اهل دوزخ مىگويند: «سواء علينا أصَبرنا ام جزعنا» صبر كردن و يا جزع كردن براى نجات ما اثرى ندارد. و گاهى صبر آگاهانه و داوطلبانه و تسليم رضاى خداوند است كه چهره اين صبر در هر جايى با يك عنوان مطرح است؛ صبر در ميدان جهاد، شجاعت است. صبر در دنيا، زهد است. صبر در برابر گناه، تقواست. صبر در برابر شهوت، عفّت است و صبر در برابر مال حرام، ورع است. تزيين و زيبانمايى زشتىها، گاهى توسّط شيطان؛ «و اذ زيّن لهم الشيطان اعمالهم»(123)، گاهى به وسيلهى زرق و برق دنيا؛ «حتّى اذا اخذت الارض زخرفها وازّيّنت»(124) و گاهى توسّط نفس انسان است. «سوّلت لكم انفسكم» ________________________________ 121) يوسف، 63. 122) تفسير نمونه. 123) انفال، 48. 124) يونس، 24. ------------------------------------------------ پيام ها 1- نفس براى توجيه گناه، كارهاى زشت را در نظر انسان زيبا جلوه مىدهد. «سوّلت لكم انفسكم» 2- صبر، شيوهى مردان خداست وصبر جميل، صبرى است كه در آن سخنى بر خلاف تسليم و رضاى خداوند گفته نشود.(125) «فصبر جميل» 3- هرگز از قدرت خداوند مأيوس نشويم. «عسى اللَّه أن ياتينى بهم» 4- يعقوب به زنده بودن سه فرزندش (يوسف، بنيامين، برادر بزرگتر) يقين داشت و به ملاقاتشان اميدوار بود. «أن ياتينى بهم جميعا» 5 - براى قدرت الهى، حل مشكلات تازه و كهنه، يكسان است. خداوند مىتواند يوسف ديروز و برادر امروز شما را يكجا دورهم گرد آورد. «جميعاً» 6- مؤمن، حوادث تلخ را نيز از حكمت خدا مىداند. «الحكيم» 7- باور وتوجّه به عالمانه وحكيمانه بودن افعال الهى، آدمى را به صبر وشكيبايى در حوادث دشوار وادار مىكند. «فصبر جميل، انّه هو العليم الحكيم» __________________________________ 125) تفسير نورالثقلين. |
||
۲۵ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 84 ----------------------------------------------- آيه وَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَأَسَفَى عَلَى يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ -------------------------------------------------- ترجمه يعقوب از برادران روى گرداند و گفت: اى دريغا بر يوسف، پس اندوه خود را فرو مىخورد (تا آنكه) دو چشمش از اندوه سفيد (و نابينا) شد. ----------------------------------------------- نکته ها «اسف» به معناى حزن و اندوه همراه با غضب است. يعقوب بر چشم گريه، و بر زبان «يا اسفا» و در دل حزن داشت. در روايتى امامصادقعليه السلام فرمود: علىّبنالحسينعليهما السلام بيست سال بعد از حادثه كربلا به هر مناسبتى گريه مىكرد. سؤال كردند چرا اين همه گريه مىكنيد؟ فرمود: يعقوب يازده پسر داشت يكى غائب شد، با اينكه زنده بود، از گريه چشمانش را از دست داد، ولى من در برابر چشمان خود ديدم پدر و برادرها و هفده نفر از خاندان نبوّت شهيد شدند، چگونه گريه نكنم؟(126) _____________________________ 126) بحار، ج46 ،ص108. -------------------------------------------- پيام ها 1- حسدورزى، يك عمر تحقير به همراه دارد. «و تولّى عنهم» 2- آنها مىخواستند با حذف يوسف، خود محبوب پدر شوند؛ «يخل لكم وجه ابيكم» ولى حسادت، قهر پدر را شامل حال آنها كرد. «تولّى عنهم» 3- يعقوب مىدانست كه بر فرزند ديگر ظلم نشده است، ظلم بر يوسف رفته است. «يا اسفا على يوسف» 4- غصّه و گريه، گاهى موجب نابينايى مىشود. «ابيضّت عيناه من الحزن» 5 - ندبه و گريه و سوز و عشق، نياز به شناخت دارد. (يعقوب آشنا به يوسف است كه از سوز نابينا مىشود.) 6- اهميّت مصائب، بر محور شخصيّت افراد است. (ظلم به يوسف با ظلم به ديگران فرق دارد، نام يوسف برده مىشود نه دو برادر ديگر.) 7- گريه، غم و اندوه در فراق عزيزان، جايز است. «وابيضّت عيناه من الحزن» 8 - تحمّل انسان حدّى دارد و روزى لبريز مىشود. «وابيضّت عيناه من الحزن»* 9- فرو بردن خشم، از صفات مردان الهى و كارى شايسته است. «فهو كظيم»* 10- گريه و غم، منافاتى با كظم غيظ و صبر ندارد. «فصبرٌ جميل، يا اسفا، فهو كظيم» |
||
۲۵ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 85 ----------------------------------------------- آيه قَالُواْ تَاللَّهِ تَفْتَؤُاْ تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّى تَكُونَ حَرَضَاً أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهَلِكِينَ ----------------------------------------------- ترجمه (فرزندان يعقوب به پدرشان) گفتند: به خدا سوگند تو پيوسته يوسف را ياد مىكنى تا آنكه بيمار و لاغر شوى و (يا مشرف به مرگ و) از بين بروى. ---------------------------------------------- نکته ها «حَرَض»، به شخصى گويند كه عشق يا اندوه و حزن، او را فرسوده كرده باشد. ----------------------------------------------- پيام ها 1- يوسفها همواره بايد در يادها باشند. «تفتؤا تذكر يوسف» (اولياى خدا در دعاى ندبه، يوسف زمان را صدا مىزنند و گريه مىكنند.) 2- اگر مىخواهيد ببينيد چقدر كسى را دوست داريد، ببينيد چقدر به ياد او هستيد. «تفتؤا تذكر يوسف»* 3- آن كه يوسف را مىشناسد، سوزى دارد كه افراد عادّى آن را درك نمىكنند. «تذكر يوسف حتّى تكون حرضاً» 4- مسايل روحى وروانى، در جسم اثر مىگذارد. «حرضاً او تكون من الهالكين» (فراق مىتواند انسان را بشكند و يا بكشد، تا چه رسد به داغ و مصيبت.) 5 - حساب عاطفه پدرى، از علاقههاى عادّى جداست. «تكون من الهالكين» |
||
۲۵ آبان ۱۳۹۰
|
این عنوان قفل شده است!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |