در حال دیدن این عنوان: |
۲۰ کاربر مهمان
|
این عنوان قفل شده است!
|
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 86 ----------------------------------------------- آيه قَالَ إِنَّمَآ أَشْكُواْ بَثِّى وَحُزْنِى إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ---------------------------------------------- ترجمه (يعقوب) گفت: من ناله آشكار و حزن (پنهان) خود را فقط به خدا شكايت مىبرم و از (عنايت و لطف) خداوند چيزى را مىدانم كه شما نمىدانيد. ---------------------------------------------- نکته ها «بثّ» به حزن شديد گفته مىشود كه گويا شدّت آن باعث شده كه دارندهاش نتواند آن را بيان كند. حضرت آدم از كار خود به درگاه خدا ناله نمود؛ «قالا ربّنا ظلمنا انفسنا»(127) و حضرت ايّوب از بيمارى خود؛ «انّى مسّنى الضرّ»(128) و حضرت موسى از فقر و ندارى؛ «ربّ انّى لما انزلت الىّ من خير فقير»(129) و حضرت يعقوب از فراق فرزند. «انّما اشكوا بثّى و حزنى» ________________________________ 127) اعراف، 23. 128) انبياء، 83. 129) قصص، 24. ----------------------------------------------- پيام ها 1- آنچه مذموم است، يا سكوتى است كه بر قلب واعصاب فشار مىآورد و سلامت انسان را به مخاطره مىاندازد و يا ناله و فرياد در برابر مردم است كه موقعيّت انسان را پايين مىآورد، امّا شكايت بردن به نزد خداوند مانعى ندارد. «انّما اشكوا... الى اللَّه» 2- موحّد، درد دل خود را تنها با خدا در ميان مىگذارد. «انّما اشكوا... الى اللَّه» دست حاجت چو برى، نزد خداوندى بر كه كريم است و رحيم است و غفور است و ودود نعمتش نامتناهى، كرمش بى پايان هيچ خواننده از اين در نرود بىمقصود 3- افراد ظاهربين از كنار حوادث به راحتى مىگذرند، ولى انسانهاى ژرفنگر آثار و حوادث را تا قيامت مىبينند. «اعلم من اللَّه ...» 4- يعقوب به زنده بودن يوسف و سرآمدن فراقش و به حقايقى دربارهى خدا و صفات او آگاه بود كه بر ديگران پوشيده بود. «اعلم من اللَّه ما لاتعلمون» 5 - شايد «ما لا تعلمون» همان رؤياى يوسف باشد كه يعقوب در آغاز آن را تعبير كرده بود.* |
||
۲۵ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 87 ----------------------------------------------- آيه يَبَنِىَّ اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَ لَاتَاْيََسُواْ مِنْ رَّوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَاْيَْسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَفِرُونَ ------------------------------------------------ ترجمه اى پسرانم (بار ديگر به مصر) برويد و از يوسف و برادرش جستجو كنيد و از رحمت خداوند مأيوس نشويد، حق اين است كه جز گروه كافران از رحمت خداوندى مأيوس نمىشوند. ------------------------------------------------- نکته ها «تحسّس» جستجوى چيزى از راه حس است. «تجسّس» به جستجو كردن در مورد بدىها و «تحسس» به جستجو كردن در مورد خوبىها گفته مىشود. به تعبير راغب، «رَوْح» و «روح» به معناى جان است، ولى «رَوح» درموارد فَرَج و رحمت به كار مىرود، گويا با گشايش گره و مشكل، جان تازهاى در انسان دميده مىشود. در تفسير تبيان آمده است: روح از ريح است، همان گونه كه انسان با وزش باد احساس راحتى مىكند با رحمت الهى نيز انسان شادمان مىگردد. براساس روايات، يأس از رحمت خدا، از گناهان كبيره است.(130) ______________________________ 130) منلايحضرهالفقيه، باب معرفة الكبائر. ---------------------------------------------- پيام ها 1- پدر نبايد با فرزندانش قطع رابطهى دائمى كند. «فتولّى عنهم... يابنىّ» 2- شناخت، نياز به حركت دارد. «اذهبوا فتحسّسوا» 3- رسيدن به لطف الهى، با تنبلى سازگار نيست. «اذهبوا، ولا تايْئسوا» 4- اولياى خدا، هم خود مأيوس نمىشوند هم ديگران را از يأس باز مىدارند. «لاتايئسوا» 5 - يأس، نشانهى كفر است. «لايايئس... الاّ القوم الكافرون» زيرا مأيوس شده، در درون خود مىگويد: قدرت خدا تمام شده است. |
||
۲۵ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 88 ----------------------------------------------- آيه فَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَيْهِ قَالُواْ يَأَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَعَةٍ مُّزْجَةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقَ عَلَيْنَآ إِنَّ اللَّهَ يَجْزِى الْمُتَصَدِّقِينَ ---------------------------------------------- ترجمه پس هنگامى كه (مجدداً) بر يوسف وارد شدند، گفتند: اى عزيز قحطى، ما و خاندان ما را فراگرفته و (براى خريد گندم) بهاى اندكى با خود آوردهايم (اما شما كارى به پول اندك ما نداشته باش) سهم ما را به طور كامل وفا كن و بر ما بخشش نما، زيرا كه خداوند كريمان و بخشندگان را پاداش مىدهد. ------------------------------------------- نکته ها «بضاعت» به مالى گويند كه عنوان «بها» به خود بگيرد. «مُزجاة» از ريشهى «ازجاء» به معناى طرد كردن است. از آنجايى كه معمولاً فروشندگان بهاى كم را برمىگردانند، «بضاعت مزجاة» گفته شده است. برخى از مفسران گفتهاند: مراد از «تصدّق علينا» درخواست بازگرداندن بنيامين است. در روايات آمده است: يعقوب نامهاى براى يوسف نوشت كه محتواى آن تجليل از يوسف، بيان قحطى كنعان، تقاضاى آزادى بنيامين و تبرئه فرزندان از سرقت بود و به همراه فرزندان براى يوسف فرستاد. وقتى يوسف در مقابل برادران آن نامه را خواند، بوسيد و بر چشم گذاشت و گريهاى كرد كه قطرات اشك بر لباسش نشست. برادران كه هنوز يوسف را نمىشناختند شگفتزده بودند كه اين همه احترام به پدر ما براى چيست؟ كمكم برق اميدى در دل آنها روشن شد. خنده يوسف را چون ديدند، با خود گفتند نكند او يوسف باشد.(131) __________________________________ 131) تفسير نمونه. --------------------------------------------------- پيام ها 1- براى يعقوب، يوسف مطرح است؛ «فتحسّسوا من يوسف» ولى براى فرزندان گندم. «فأوف لنا الكيل» 2- تحقير كنندگان، روزى تحقير مىشوند. فرزندانى كه با غرور مىگفتند: «نحن عصبة» ما قوى هستيم، «سرق اخ له من قبل» برادر ما دزد بود، «انّ ابانا لفى ضلال» پدر ما در گمراهى آشكار است، امروز با حقارت مىگويند: «مسنّا و اهلنا الضرّ» 3- براى درخواست كمك و مساعدت، فرهنگ خاصّى لازم است: الف: تجليل از كمك كننده. «ايّها العزيز» ب: بيان حال و نياز خود. «مسّنا و اهلنا الضّر» ج: كمبود بودجه (فقر مالى). «بضاعة مزجاة» د: ايجاد انگيزه در كمك كننده. «فتصدّق علينا انّ اللَّه يجزى المتصدّقين» 4- فقر و نياز، انسان را ذليل مىكند. «مسّنا و اهلنا الضر» آنچه شيران را كند روبَه مزاج احتياج است احتياج است احتياج |
||
۲۵ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 89 ----------------------------------------------- آيه قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنْتُمْ جَهِلُونَ ----------------------------------------------- ترجمه (يوسف) گفت: آيا دانستيد با يوسف وبرادرش چه كرديد آنگاه كه نادان بوديد. ------------------------------------------------ نکته ها در يك سؤال ممكن است اهداف گوناگونى نهفته باشد، اهدافى مثبت و سازنده و يا منفى و آزاردهنده، سؤال يوسف كه پرسيد آيا مىدانيد با يوسف و برادرش چه كرديد؟، ممكن است براى اين باشد كه من ماجرا را مىدانم. يا اينكه ممكن است هدف از سؤال اين باشد كه كار بدى كرديد، توبه كنيد و ممكن است هدفش تشفّى خاطر بنيامين باشد كه در جلسه حضور دارد و ممكن است هدفش سرزنش و توبيخ و ملامت يا به رخ كشيدن عزّت خود و يا سرزنش به اينكه با اين همه جنايت چرا اميد تصدّق داريد؟ درميان غرضهايى كه مطرح شد، سه مورد اوّل با مقام يوسف سازگارى دارد، ولى باقى موارد با فتوّت و كرامتى كه آيات بعد از يوسف گزارش مىكند، همخوانى ندارند. او عليرغم اينكه نسبت دزدى شنيد، چيزى نگفت و سرانجامِ كار به برادران گفت: «لاتثريب عليكم اليوم» جهل، تنها به معناى ندانستن نيست، بلكه غلبه هوسها نوعى بىتوجّهى است. انسان گناهكار هر چند عالم باشد، جاهل است چون توجّه ندارد و آتش دوزخ را براى خود مىخرد. ----------------------------------------------- پيام ها 1- پرونده خطاها و گناهان روزى گشوده خواهد شد. «هل علمتم ما فعلتم»* 2- فتوّت در آن است كه جزئيات خلاف مطرح نشود. «ما فعلتم» 3- وقتى به قدرت رسيديد، ديگر مظلومان را فراموش نكنيد. «ما فعلتم بيوسف و اخيه»* 4- فتوّت در آن است كه راه عذر به خطاكار تلقين شود. «اذ انتم جاهلون» |
||
۲۵ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 90 ----------------------------------------------- آيه قَالُواْ أَءِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفَ قَالَ أَنَاْ يُوسُفُ وَهَذَآ أَخِى قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَآ إِنَّهُ مَن يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ------------------------------------------------ ترجمه گفتند: آيا تو خود (همان) يوسفى؟ گفت: (آرى) من يوسفم و اين برادر من است. به تحقيق خداوند بر ما منت گذاشت. زيرا كه هر كس تقوا و صبر پيشه كند پس همانا خداوند پاداش نيكوكاران را تباه نمىكند. --------------------------------------------- نکته ها هر چه زمان مىگذشت، برادران مبهوتتر شدند كه چرا عزيز مصر در برابر نامهى پدرشان گريه كرد!؟ عزيز از كجا ماجراى يوسف را مىداند؟ راستى قيافه او به يوسف شباهت زيادى دارد! نكند او يوسف باشد، چه بهتر كه از خودش بپرسيم. اگر يوسف نبود به ما ديوانه نمىگويند؟ واگر يوسف بود از شرمندگى چه مىكنيم؟ هيجان سراسر وجود برادران را گرفته بود. بالاخره طلسم سكوت را با سؤالِ آيا تو يوسفى، شكستند. در اينجا چه صحنهاى پيش آمد؟ و كدام نقاش مىتواند سيمايى از شرمندگى و شادى و گريه و در آغوش كشيدن را تصوير كند؟ خدا مىداند و بس. بايد شرايط طورى فراهم شود كه مردم سؤال كنند و براى رشد و تربيت، انگيزه آنان را بالا برد. در برادران يوسف دائماً انگيزه براى جستجو و سؤال زياد مىشد. با خود مىگفتند: چرا اصرار داشت بنيامين را به همراه خود بياوريم؟ چرا پيمانه در بار ما پيدا شد؟ چرا پول ما را در نوبت اوّل برگرداند؟ او از كجا داستان يوسف را مىداند؟ نكند ديگر به ما غلّه ندهد؟ وقتى اين هيجانها در روح آنها اوج گرفت، پرسيدند: آيا تو يوسف هستى؟ گفت: بله.... امام صادقعليه السلام فرمودند: به تحقيق در حضرت قائمعليه السلام سنتى از يوسف است... مردم حضرت را نمىشناسند تا اينكه خداوند اذن دهد كه خود را معرفى كند.(132) ________________________________ 132) بحار، ج 12، ص 283. ------------------------------------------------- پيام ها 1- گذشت تاريخ و حوادث تلخ و شيرين، رابطهها و شناختها را تغيير مىدهد. «ءانّك لانت يوسف» 2- اولياى خدا، همهى نعمتها را از او مىدانند. «مَنّ اللَّه علينا» 3- اجر صبر و تقوا، در دنيا نيز داده مىشود. «انا يوسف... مَن يّتق و يصبر...»* 4- كسى لايق زمامدارى و حكومت است كه در برابر حوادث، حسادتها، شهوتها، تحقيرها، زندانها، تبليغات سوء و... امتحان داده باشد. «مَن يتّق و يصبر...» 5 - از حساسترين اوقات، براى تبليغ استفاده كنيد. (موقعى كه برادران از كار خود شرمنده وآماده پذيرش سخن يوسفاند او مىگويد: «مَن يتّق ويصبر...») 6- لطف خداوند، حكيمانه و بر طبق ملاكها ومعيارها است. «من يتّق و يصبر فانّ اللَّه...» 7- صبر وتقوا، زمينه عزّت است. «مَن يتّق و يصبر فانّ اللَّه لايضيع...» 8 - تقوا و صبر از ويژگىهاى محسنان است. «من يتّق و يصبر فانّ اللّه لا يضيع اجر المحسنين»* 9- يكى از سنتهاى الهى، حكومت صالحان است. «لايضيع اجر المحسنين» |
||
۲۵ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 91 ----------------------------------------------- آيه قَالُواْ تَاللَّهِ لَقَدْ ءَاثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنَا وَإِن كُنَّا لَخَطِئِينَ ----------------------------------------------- ترجمه (برادران) گفتند: به خداوند قسم، كه واقعاً خداوند ترا بر ما برترى داده است و قطعاً ما خطاكار بودهايم. ---------------------------------------------- نکته ها «ايثار» به معناى برترى دادن ديگران بر خود است. برادران يوسف در اثر تفكر غلط «نحن عصبة»، دست به كار غلطى زدند و گفتند: او را به چاه افكنيد؛ «القوه فى غيابت الجب». خداوند آنها را در تنگنا گذاشت تا جايى كه براى سير كردن شكم التماس كنند؛ «مسّنا و اهلنا الضّر» پس اعتراف كردند كه نقشه ما خراب از آب در آمد؛ «كنّا لخاطئين» سپس آن تفكر غلط، تبديل به پذيرش يك واقعيّت شد كه؛ «لقد آثرك اللَّه علينا» برادران يوسف چند بار به صيغه «تاللَّه» قسم ياد كردهاند: 1. «تاللَّه لقد علمتم ما جئنا لنفسد فىالارض» به خدا سوگند شما خود مىدانيد كه ما براى فساد و سرقت به سرزمين شما نيامدهايم. 2. «تاللَّه تفتوء تذكر يوسف» به پدر گفتند: به خدا سوگند تو دائماً يوسف يوسف مىكنى. 3. «تاللَّه انك لفى ضلالك القديم» پدرجان به خدا سوگند تو در علاقه افراطى به يوسف، گرفتار انحراف گذشته شدهاى. 4. «تاللَّه لقد اثرك اللَّه علينا» به يوسف گفتند: به خدا قسم خداوند تو را بر ما برترى داد. ---------------------------------------------- پيام ها 1- اگر از روى حسادت به كمالات و برترىهاى ديگران اعتراف نكنيم، با فشار و ذلّت به آنها اقرار خواهيم كرد. «لقد آثرك اللَّه علينا» 2- در برابر اراده خدا، نمىتوان ايستادگى كرد. «آثرك اللَّه علينا» 3- در روز توانايى، به گونهاى عمل نكنيم كه در روزگار ضعف شرمنده شويم. «و نحن عصبة... و ان كنّا لخاطئين»* 4- اعتراف به خطا، زمينه را براى عفو وبخشش فراهم مىكند. «إن كنّا لخاطئين» |
||
۲۵ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 92 ----------------------------------------------- آيه قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّ حِمِينَ ----------------------------------------------- ترجمه (يوسف) گفت: امروز بر شما توبيخ و ملامتى نيست، خداوند شما را مىبخشد و او مهربانترين مهربانان است. ---------------------------------------------- نکته ها «تثريب» به معناى توبيخ، گناه شمردن و ملامت زياد است. روز فتح مكّه مشركان به كعبه پناهنده شده بودند، عمر گفت: ما امروز انتقام خواهيم گرفت. پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: امروز روز مرحمت است و از مشركان پرسيد: گمان شما امروز نسبت به من چيست؟ گفتند: خير است، تو برادر كريم ما هستى. پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: امروز كلام من همان كلام يوسف است؛ «لا تثريب عليكم اليوم» عمر گفت: من از حرف خودم شرمندهام.(133) علىعليه السلام مىفرمايند: «اذا قدرتَ على عدوّك فاجعل العفو عنه شكراً للقدرة عليه» هرگاه بر دشمن خود پيروز شدى شكر آنرا، عفو دشمن قرار بده.(134) در حديث مىخوانيم: دل جوان رقيقتر است. سپس اين آيه را تلاوت فرمودند: يوسف چون نسبت به پدر و برادران جوانتر بود، فورى برادران را بخشيد.(135) _______________________________ 133) تفسير قرطبى. 134) نهجالبلاغه، حكمت 11. 135) بحار، ج 12، ص 280. ---------------------------------------------- پيام ها 1- سعه صدر، ابزار و وسيلهى رياست است. «لا تثريب عليكم اليوم» 2- همين كه خلافكار اعتراف كرد، بپذيريد واو را خجل نكنيد. «انّا كنّا خاطئين. قال لاتثريب عليكم» 3- گذشت خود را به همه اعلام كنيد تا ديگران هم سرزنش نكنند. «لاتثريب عليكم» 4- يوسف عليه السلام به بازسازى روحى روانى برادران گنهكار پرداخت، ما نيز چنين كنيم. «لاتثريب...»* 5 - گذشت و عفو از مردم بايد فورى باشد. «اليوم » 6- عفو در اوج عزّت و قدرت، سيره اولياى خداست. «لاتثريب عليكم اليوم» 7- فتوت را از يوسف بياموزيم كه هم حقّ خود را بخشيد و هم از خداوند طلب آمرزش و عفو مىكند. «لاتثريب ... يغفر اللَّه» 8 - آنجا كه بنده مىبخشد از خداوند كه ارحم الراحمين است چه انتظارى جز عفو داريم. «يغفر اللَّه لكم» 9- بخشيدن شرمندگان، سيرهى الهى است. (يغفر در قالب مضارع آمده است.) 10- عفو خداوند، شامل كسانى هم كه سالها موجب آزار دو پيامبر او (يوسف و يعقوب) شدهاند، مىشود. «و هو ارحم الرّاحمين» 11- گذشت ستمديدگان از ظالمين، زمينه ساز شمول مغفرت الهى است، ولى در آمرزش او به مغفرت و رحمت الهى نيز منوط است. «لا تثريب عليكم... يغفر اللَّه لكم و هو ارحم الرّاحمين» 12- توصيف خداوند به مغفرت و رحمت، (مانند «ارحم الرّاحمين») از آداب دعا و استغفار است. |
||
۲۵ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 93 ----------------------------------------------- آيه اذْهَبُواْ بِقَمِيصِى هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِى يَأْتِ بَصِيراً وَ أْتُونِى بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ ----------------------------------------------- ترجمه (يوسف گفت:) اين پيراهن مرا ببريد و آنرا بر صورت پدرم بيفكنيد (تا) بينا شود و همه كسان خود را نزد من بياوريد. ------------------------------------------------ نکته ها در داستان حضرت يوسف، پيراهن او در چند جا مطرح شده است؛ الف: «و جاؤا على قميصه بدم كذب» برادران، پيراهن يوسف را با خون دروغين آغشته كرده و نزد پدر بردند كه گرگ يوسف را خورد. ب: «قدّ قميصه من دبر» پيراهن از پشت پاره وسبب كشف جرم و مجرم شد. ج: «اذهبوا بقميصى» پيراهن موجب شفاى يعقوب نابينا مىشود. اگر پيراهنى كه جوار يوسف است نابينا را بينا مىكند، پس در تبرك به مرقد و صحن و سرا و درب و ديوار و پارچه و هر چيز ديگرى كه در جوار اولياى خدا باشد، اميد شفا هست. تا اينجا مرحله شناسايى يوسف، عذرخواهى از او وعفو وگذشت يوسف و طلب عفو الهى، طى شده است، ولى هنوز نابينايى پدر كه از آثار جرم برادران است، وجود دارد. در اين آيه راه حل اين مشكل ارائه مىشود. ضمناً در روايت آمده است كه يوسف گفت: كسى پيراهن مرا براى پدر ببرد كه پيراهن خونى مرا پيش او برده بود تا همانگونه كه پدر را دل آزرده كرده با اين پيراهن دلشاد سازد. در روايات آمده است: يوسف برادران خود را هر روز و شب سر سفره خود مىنشاند و آنها احساس شرمندگى مىكردند، به يوسف پيغام دادند كه سفره ما جدا باشد، چون چهره تو ما را شرمنده مىكند!. يوسف پاسخ داد: امّا من افتخار مىكنم كه در كنار شما باشم و با شما غذا بخورم. روزگارى مردم كه مرا مىديدند، مىگفتند: «سبحان من بلّغ عبداً بيع بعشرين درهماً ما بلغ» منزّه است خدايى كه بردهى بيست درهمى را به عزّت رساند. امّا امروز وجود شما براى من عزّت است. حالا مردم مىدانند كه من برده و بىاصل و نسب نبودهام. من برادرانى مثل شما و پدرى همانند يعقوب داشتهام، ولى غريب افتاده بودم.(136) (اللَّهاكبر از اين فتوّت و جوانمردى) نقل شده است مرحوم آيتاللَّهالعظمى حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى كه براى معالجه از اراك به سمت تهران حركت كرده بود، شبى را در قم ماندند. مردم از ايشان تقاضا كردند كه حوزه علميه خود را از اراك به قم منتقل كند، چون قم حرم اهلبيتعليهم السلام و مدفن حضرت معصومهعليها السلام است. ايشان استخاره كردند و اين آيه آمد: «و اتونى باهلكم اجمعين» _________________________________ 136) تفسير كبير، به نقل از تفسيرنمونه. -------------------------------------------------- پيام ها 1- تبرّك به اشيائى كه مربوط به اولياى خداست، جايز است. «اذهبوا بقميصى» (پيراهن يوسف، چشم نابينايى را بينا مىكند.) 2- كسى كه با هوى و هوس مبارزه كند، حتّى لباسش نيز از مقدسات مىشود. «بقميصى» 3- تنها ديدن اشياى مقدّس براى تبرّك كافى نيست، بايد آن را لمس كرد. «القوه على وجه ابى»* 4- حزن و شادى در نور چشم اثر دارد. «و ابيضّت عيناه من الحزن ... يأت بصيراً» شايد به همين دليل فرزند خوب را «قرةالعين» ناميدهاند. (البتّه اگر نخواهيم از بُعد معجزه بررسى كنيم.) 5 - وصال، دل پير را زنده و نابينا را بينا مىكند. «فالقوه على وجه ابى يأت بصيراً»* 6- در معجزه وكرامت، سن وسال شرط نيست. (پيراهن فرزند، چشمان پدر را بينا مىكند.) 7- يوسف، علم غيب داشت وگرنه از كجا مىدانست كه پيراهن، پدر را بينا مىكند. «يأت بصيراً» 8 - خداوند آنچه را كه روزى سبب حزن يعقوب شده بود، مايه شادى و شفاى او قرار داد. (پيراهن روزى سبب اندوه شد و امروز سبب شادى )* 9- فرزندان متمكن، بستگان ضعيف مخصوصاً والدين سالمند را تحت پوشش ببرند. «و اتونى باهلكم اجمعين» 10- شرايط اجتماعى، در عمل به وظيفه اثر دارد. «واتونى باهلكم اجمعين» (صلهى رحم يوسف در آن شرايط به نوعى بود كه بايد فاميل به مصر بيايند.) 11- رسيدگى به بستگان با حفظ حقوق ساير مردم، لازم است. «اتونى باهلكم» 12- تغيير مسكن و هجرت، آثار زيادى دارد از جمله: خاطرات غمانگيز را دگرگون مىكند. «و اتونى باهلكم اجمعين» 13- افراد خانواده و بستگان نزديك در صورت امكان نزديك هم و در كنار هم زندگى كنند. «و اتونى باهلكم اجمعين»* 14- جوانمردى يوسفعليه السلام تا آن اندازه بود كه برادران او را تحمّل نكردند و را در چاه انداختند، ولى يوسفعليه السلام همه برادران و خانوادههايشان را دعوت كرد. «و اتونى باهلكم اجمعين»* 15- با خويشان هر چند خطاكار باشند نبايد قطع رابطه كرد. «و اتونى باهلكم اجمعين»* 16- براى كسانى كه زجر فراق كشيدهاند بايد به فكر رفاه بود. «اجمعين» ديگر يعقوب تاب فراق ندارد. 17- بهترين لطف آن است كه همه را شامل شود. «اجمعين» |
||
۲۵ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 94 ----------------------------------------------- آيه وَلَمَّافَصَلَتِ الْعِيرُ قَالَ أَبُوهُمْ إِنِّى لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ لَوْلَا أَن تُفَنِّدُونِ ------------------------------------------------ ترجمه وچون كاروان (از مصر به سوى كنعان محل زندگى يعقوب) رهسپار شد، پدرشان گفت: همانا من بوى يوسف را مىيابم، البته اگر مرا كمخرد ندانيد. ------------------------------------------------- نکته ها «فَصلت» يعنى فاصله گرفت. «فَصَلت العير» يعنى كاروان از مصر فاصله گرفت. «تُفنّدون» از ريشه «فَنَد» به معنى ناتوانى فكر و سفاهت است. يعقوب نگران بود كه اطرافيانش نسبت بىخردى به او دهند و فرمود: «لولا أن تفنّدون»، ولى با كمال تأسّف اطرافيان و بعضى اصحاب پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله اين نسبت را به آن حضرت دادند، آنجا كه در آستانه رحلت فرمود: قلم و كاغذ بياوريد تا چيزى بگويم و ثبت شود كه اگر به آن عمل كنيد، هرگز گمراه نشويد! يكى گفت: «اِنّ الرجلَ ليهجر»(137) پيامبر هذيان مىگويد و نگذاشتند چيزى نوشته شود. سؤال: چگونه است كه تنها يعقوب بوى يوسف را درك مىكند؟ «اِنّى لاجد ريح يوسف» پاسخ: هيچ مانعى ندارد، همان گونه كه انبيا، وحى را درك مىكنند و ما آن را درك نمىكنيم، در بقيه امور نيز آنان چيزى را بيابند كه ما نمىيابيم. مگر در آستانهى جنگ خندق، به هنگام كندن خندق، رسول اكرمصلى الله عليه وآله از جهش برقى كه از اصابت كلنگ به سنگى نمايان شد، نفرمود: در اين برق سقوط امپراطورىها را ديدم؟ امّا بعضى از افراد ضعيف الايمان گفتند: پيامبر از ترس خود، دور شهر خندق مىكند، ولى با هر ضربه و جرقّهاى، از سقوط يك رژيم و حكومتى و پيروزى خود وعده مىدهد! در شرح نهجالبلاغه مرحوم خويى آمده است: براى امام معصوم، عمود نورى است كه چون خدا اراده كند، امام با نگاه به آن، آينده را مىبيند وگاهى نيز مثل مردم عادى است. زمصرش بوى پيراهن شنيدى چرا در چاه كنعانش نديدى بگفت: احوال ما برق جهان است گهى پيدا و ديگر دم، نهان است گهى بر طارم اَعلى نشينيم گهى تا پشت پاى خود، نبينيم شايد مراد از «بوى يوسف» خبر تازهاى از يوسف باشد. اين مسئله امروزه در دنياى علم، به «تله پاتى» يعنى انتقال فكر از نقاط دور دست، مشهور شده وبه عنوان يك مسئله مسلّم علمى درآمده است. يعنى كسانى كه پيوند نزديكى با هم دارند و يا داراى قدرت روحى خاص هستند، همين كه مسئلهاى در گوشهاى از جهان براى شخصى پيش آيد او نيز در گوشهاى ديگر از جهان آن را درمىيابد. شخصى از امام باقرعليه السلام سؤال كرد: گاهى بدون جهت قلبم را غم فرا مىگيرد، به نوعى كه اطرافيان مىفهمند. امام فرمود: مسلمانان در آفرينش از يك حقيقت و طينت هستند، همين كه حادثهى تلخى براى يكى از آنان اتفاق بيافتد، ديگرى در سرزمين و منطقهاى ديگر غمناك مىشود.(138) اگر استشمام بوى يوسف را مربوط به قواى شامّه بدانيم، بايد به عنوان يك امر خارقالعاده و معجزه پذيرفت كه يعقوب بويى را از دور استشمام مىكند. در ايّام تجاوز عراق به جمهورى اسلامى ايران كه مردم به فرمان امام خمينىقدس سره در جبهههاى غرب و جنوب حاضر بودند، بنده نيز در خدمت شهيد آيةاللَّه اشرفى اصفهانى كه حدود نود سال داشت، در عمليات «مسلمبنعقيل» بودم. ايشان بارها در شب حمله به من فرمود: من بوى بهشت را مىيابم، ولى من هرچه بو كشيدم چيزى نيافتم!. آرى، كسى كه نود سال در علم و تقوا و زهد و تهجّد بوده، مىتواند احساسى داشته باشد كه ديگران نداشته باشند. همانگونه كه پيشگويى ايشان كه گفتند: من چهارمين شهيد محراب خواهم بود، عملى شد!.(139) به هر حال ممكن است مراد از بوى بهشت، يك بوى عرفانى باشد. نظير شيرينى مناجات كه يك مزه معنوى است. و ممكن است بوى طبيعى باشد، ليكن هر شامهاى لايق استشمام آن نيست. نظير امواج راديويى كه در فضاست، ليكن هر راديويى تمام آنها را نمىگيرد. ________________________________ 137) صوارمالمهرقه، ص224. 138) تفسير نمونه. 139) منافقان در فاصلهى يكى دو سال، آية اللَّه مدنى، صدوقى، دستغيب و ايشان را در نماز جمعه يا مسير رفتن به نماز جمعه، با نارنجك قطعه قطعه نمودند. ------------------------------------------------- پيام ها 1- انسان، با صفاى باطن مىتواند حقايق معنوى را درك كند. «انّى لاَجد ريح يوسف» ولى درك حقايق محدود است، اينگونه نيست كه آنان در هر مكان و زمان بتوانند هرچه را دريابند و لذا بوى پيراهن را بعد از فاصله كاروان دريافت نمود. «فصلت العير» 2- اگر حقايقى را درك نمىكنيم، مقام ديگران را انكار نكنيم. «لولا أن تفندون» 3- همهى مردم ظرفيّت شنيدن حقايق را ندارند و نسبت بىخردى به گوينده مىدهند. «لولا أن تفنّدون»* 4- زندگانى عالمان در ميان نادانان، رنجآور ومشكل است. «لولا أن تفنّدون» |
||
۲۵ آبان ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره یوسف آیه 95 ----------------------------------------------- آيه قَالُواْ تَاللَّهِ إِنَّكَ لَفِى ضَلَلِكَ الْقَدِيمِ ------------------------------------------------- ترجمه (پسران يعقوب به پدر) گفتند: به خدا سوگند تو سخت در گمراهى ديرين خود هستى. ------------------------------------------------- نکته ها در آيه 8 اين سوره خوانديم كه برادران در حقّ پدر خود گفتند: «انّ ابانا لفى ضلال مبين» پدرمان به خاطر علاقه بىجهت به يوسف و برادرش، در گمراهى آشكار است. در اينجا گفتند: «ضلالك القديم»، يعنى هنوز در آن خطاى پيشين به سر مىبرد. افراد عادّى نبايد اولياى خدا را با فهم خود بسنجند و حكم كنند كه اين شدنى است يا نشدنى. حضرت علىعليه السلام مىفرمايد: «النّاس اعداء ما جهلوا»(140) يعنى مردم همين كه خود نمىدانند با هر دانايى مخالفت مىكنند. _________________________________ 140) نهجالبلاغه، حكمت 172. -------------------------------------------------- پيام ها 1- كار نيكان را قياس از خود مگير. «انّك لفى ضلالك» (نسبت گمراهى به پدر، ناشى از قياس وسنجيدن درك او با فهم خود بود.) 2- يعقوب در طول دوران فراق يوسف، به زنده بودن او اعتقاد داشت و آن را براى اطرافيانش اظهار مىكرد. «انّك لفى ضلالك القديم» |
||
۲۵ آبان ۱۳۹۰
|
این عنوان قفل شده است!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |