در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
این عنوان قفل شده است!
|
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره رعد آیه 14 --------------------------------------------- آيه لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لَا يَسْتَجِيبُونَ لَهُم بِشَىْءٍ إِلَّا كَبَسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْمآءِ لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَلِغِهِ وَ مَا دُعَآءُ الْكَفِرِينَ إِلَّا فِى ضَلَلٍ ----------------------------------------------- ترجمه تنها خواندن او حق است و كسانى را كه (مشركان) جز او مىخوانند هيچ پاسخشان نمىگويند، مگر مانند كسى كه دو دستش را به سوى آب گشوده تا آنرا بدهانش رساند و حال آنكه نخواهد رسيد و دعا و خواست كافران (از غير خدا) جز در گمراهى (وبه هدر رفتن و انحراف) نيست. --------------------------------------------- نکته ها دعوت به پرستش خداى ودورى از توجّه به ديگران و تنها او را مؤثر دانستن، بارها در قرآن تذكّر داده شده است. از جمله: اگر انسان، تنها از من درخواست كند، من حتماً او را پاسخ مىدهم. «اجيب دعوة الداّع اذا دعان»(31) امّا اگر به سراغ ديگران رفت و از آنها حاجت خواست، بداند آنها نمىشنوند و اگر هم بشنوند اجابت نمىكنند. «ان تدعوهم لايسمعوا و لو سمعوا دعائكم ما استجابوا لكم»(32) انسانِ محدود در زندگى پرحادثه دنيا نيازمند پناهگاهى مطمئن است، انبيا پناهگاه واقعى را به او معرّفى مىكنند، «له دعوة الحق» امّا كمكهاى ديگران (طاغوتها) يا براى استحمار يا استثمار يا تبليغات وحفظ موقعيّت خود و يا... مىباشد و در واقع آنچه براى آنها مطرح نيست، انسان است. انسان، فطرتاً تشنه حقّ و خواستار حقيقت است «ليبلغ فاه» ولى راه وصول به آن را گم مىكند. امّا جز ايمان به خدا و عشق و انس به او و دعا و درخواست از او، هيچ چيز ديگرى انسانِ بىنهايت طلب را سيراب نمىكند. «و ما هو ببالغه» چرا كه غير از اللَّه هر چه باشد سراب است و دعا از غير او بيهوده. ________________________________ 31) بقره، 186. 32) فاطر، 14. ------------------------------------------------ پيام ها 1- جز خدا به سراغ ديگران نرويد كه از غير او هيچ كارى ساخته نيست. «لايستجيبون لهم بشىءٍ» 2- سرچشمهى شرك مردم، تصوّرات و خيالات باطل آنهاست. «كباسط كفيّه الى الماء... و ما هو ببالغه» 3- هركس خالصانه خدا را بخواند، با دست پر برمىگردد. دست خالى برگشتن به خاطر توجّه به غير خداست. «له دعوة الحق... و ما دعاء الكافرين الاّ فى ضلال» |
||
۶ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره رعد آیه 15 --------------------------------------------- آيه وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَن فِى السَّمَوَ تِ وَالْأَرْضِ طَوْعاً وَكَرْهاً وَ ظِلَلُهُم بِالْغُدُوِّ وَالْأَصَالِ ----------------------------------------------- ترجمه و هر كه در آسمانها و زمين است، خواه ناخواه با سايههاشان بامدادان و شامگاهان، براى خدا سجده مىكنند. ------------------------------------------------ نکته ها «مَنْ» براى موجود عاقل بكار مىرود و «ما» براى غير آن، امّا در آيات ديگر مشابه اين آيه با «ما» آمده است، مثل آيه «وللّه يسجد ما فىالسّموات و ما فىالارض»(33)، لذا مىتوان نتيجه گرفت كه مراد از اين آيه نيز سجدهى همه موجودات است، خصوصاً كه «ظلال» نيز مطرح شده كه ناگفته پيداست سايه، عقل ندارد. شايد منظور از سجده كردنِ سايهها حالت افتادن سايه بر زمين باشد، نظير تشبيهى كه در فارسى مىآوريم: سرو سواره مىرود، غنچه پياده مىرسد. «آصال» جمع «اُصُل» وآن جمع «اصيل» از مادهى «اصل» به معنى انتها وآخر روز است. _______________________________ 33) نحل، 49. ----------------------------------------------- پيام ها 1- هستى، مطيع و ساجد خداوند است، چرا ما نباشيم؟ «و للَّه يسجد من...» 2- سجده، مخصوص خداست. «وللَّه يسجد» 3- مؤمنين با ميل و رغبت سجده مىكنند، ولى ديگران بخاطر نياز، مجبور به تواضع و تذلّل مىشوند. «طوعاً و كرهاً» 4- اگر موجودى خدايى شد، عوارض وآثار آن هم در خط خدا قرار مىگيرد.«ظلالهم» 5- سجدهى موجودات دائمى است. «يسجد... بالغدو و الاصال» |
||
۶ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره رعد آیه 16 --------------------------------------------- آيه قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَوَ تِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُم مِّن دُونِهِ أَوْلِيَآءَ لَا يَمْلِكُونَ لِأَنفُسِهِمْ نَفْعاً وَلَا ضَرّاً قُلْ هَلْ يَسْتَوِى الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِى الظُّلُمَتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَآءَ خَلَقُواْ كَخَلْقِهِ فَتَشَبَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللَّهُ خَلِقُ كُلِّ شَىْءٍ وَهُوَ الْوَ حِدُ الْقَهَّرُ --------------------------------------------- ترجمه بگو: پروردگار آسمان و زمين كيست؟ بگو: خداست. بگو: پس چرا جز او را كه مالك هيچ سود و زيانى براى خويشتن نيستند سرپرست گرفتهايد؟ بگو: آيا نابينا و بينا با هم برابرند؟ يا آيا تاريكىها و روشنايى يكسانند؟ يا مگر براى خدا شريكانى قرار دادهاند كه مانند آفريدن خدا (چيزى) آفريده و اين آفرينش بر آنان مشتبه شده است؟ بگو: خداوند آفريدگار هر چيزى است و اوست يگانه قهّار. ------------------------------------------- نکته ها طرح مسائل در قالب سؤال وجواب، يكى از شيوههاى تبليغى، تربيتى و آموزشى است كه قرآن، بسيار به آن توجّه كرده است «قل من ...» در روايات آمده است: شرك به خدا، از حركت مورچهاى سياه در شب تاريك روى سنگ سياه مخفىتر است.(34) نمونهاش آن است كه بگويى: اين كار به بركت خدا و فلانى انجام شد. _________________________________ 34) بحار، ج 72، ص 93. -------------------------------------------------- پيام ها 1- مشركان از شدّت تعصّب، به روشنترين سؤالات هم جواب نمىدهند، لذا پيامبر بايد خود، پاسخ سؤالش را بدهد. «من ربّ السّموات... قل اللَّه» 2- كفّار تنها خالقيّت خدا را قبول داشتند، «لئن سئلتهم من خلق... ليقولن اللَّه»(35) و ديگران را مدبّر مىدانستند. «قل من ربّ...» 3- انسانى كه نمىتواند براى خود سودى را جلب يا ضررى را دفع نمايد، نبايد تحت هيچ عنوانى به جاى خدا مورد اطاعت مردم قرار گيرد. «لايملكون لانفسهم نفعاً و لا ضرّاً» 4- كسىكه حقّ را ديد و آن را نپذيرفت، چشم دلش كور وفضاى اطرافش ظلمات است. «هل يستوى الاعمى والبصير ...» 5 - غير از خداوند كسى چيزى را نيافريده تا در آفريدهها دچار اشتباه شويم. «فتشابه الخلق عليهم» ________________________________ 35) عنكبوت، 61. |
||
۶ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره رعد آیه 17 --------------------------------------------- آيه أَنزَلَ مِنَ السَّمَآءِ مَآءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةُ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَداً رَّابِياً وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِى النَّارِ ابْتِغَآءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ كَذَ لِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَآءً وَأَمَّا مَا يَنفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِىالْأَرْضِ كَذَ لِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ -------------------------------------------- ترجمه خداوند از آسمان آبى فرو فرستاد، پس رودخانهها به اندازه (ظرفيت) خويش جارى شده و سيلاب كفى را بر خود حمل كرد. و از (فلزّات) آنچه كه در آتش بر آن مىگدازند تا زيور يا كالايى بدست آرند، كفى مانند كفِ سيلاب (حاصل شود.) اينگونه خداوند حق و باطل را (بهم) مىزند. پس كف (آب) به كنارى رفته (و نيست شود) و امّا آنچه براى مردم مفيد است در زمين باقى بماند. خداوند اينگونه مثالها مىزند. ------------------------------------------ نکته ها در اين آيه دو مثال براى معرّفى باطل ذكر شده است، يكى مثال كفى كه بر روى آب ظاهر مىشود و دوم كفى كه هنگام ذوب فلزات، روى آنها را مىپوشاند. باطل همچون كف است، زيرا: 1. رفتنى است، 2. در سايه حقّ جلوه مىكند، 3. روى حقّ را مىپوشاند، 4. جلوه دارد، ولى ارزش ندارد. نه تشنهاى را سيراب مىكند نه گياهى از آن مىرويد، 5. با آرام شدن شرايط محو مىشود، 6. بالانشين پر سر وصدا، امّا توخالى و بىمحتوى است. چنانكه در آيات ديگر نيز بر اين امر تأكيد شده است: «بل نقذف بالحقّ على الباطل فيدمغه»(36)، با حقّ بر سر باطل مىكوبيم. «يمح اللَّه الباطل»(37)، خداوند باطل را محو مىكند. «و ما يبدىء الباطل و مايعيد»(38)، باطل در دنيا و آخرت محو و نابود است. «انّ الباطل كان زهوقا»(39)، همانا باطل رفتنى است. «جاء الحقّ و زهق الباطل»(40)، حقّ آمد و باطل رفت. تمثيل، مسائل عقلى را محسوس و راه رسيدن به هدف را نزديك مىنمايد، مطالب را همگانى و لجوجان را خاموش مىسازد، لذا قرآن از اين روش بسيار استفاده نموده است. ________________________________ 36) انبياء، 18. 37) شورى، 24. 38) سبأ، 49. 39) اسراء، 81. 40) اسراء، 81. ---------------------------------------------- پيام ها 1- فيض الهى جارى است وهركس به مقدار استعدادش بهرهمند مىشود. «اودية بقدرها» 2- تلاش براى ساخت وسايل ضرورى(متاع) يا رفاهى(حِلية) ممدوح است. «يوقدون عليه فى النّار» 3- در كورهى حوادث است كه ناخالصىها معلوم و حقّ و باطل ظاهر مىشود. «يوقدون عليه... زبدٌ مثله» 4- وجود باطل، اختصاص به مكان و زمينهى خاص ندارد. (كف، هم بر روى سيل سرد و هم بر روى فلزات گداخته ظاهر مىشود.) «زبد مثله» 5 - سرچشمه باطل، ناخالصىهايى است كه حقّ و حقيقت بدان آلوده شده است. «يضرب اللَّه الحقّ و الباطل» 6- حقّ و باطل با هم هستند، امّا سرانجام، باطل رفتنى است. «فيذهب جُفاءً» 7- نفع مردم در حقّ است. «ما ينفع النّاس» 8 - حقّ ماندنى است. «فيمكث فى الارض» 9- هر ثروت، دانش، دوست و يا حكومتى كه براى مردم مفيد باشد، ماندنى است. «ما ينفع النّاس فيمكث فى الارض» 10- آنچه از سوى خداوند نازل مىشود، همچون باران خالص وحقّ است، ليكن همين كه با ماديات درآميخت، دچار ناخالصى وزمينهى پيدايش كف و باطل مىشود. «انزل من السّماء ماءً» |
||
۶ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره رعد آیه 18 --------------------------------------------- آيه لِلَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنَى وَالَّذِينَ لَمْ يَسْتَجِيبُواْ لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُ مَّا فِى الْأَرْضِ جَمِيعاً وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْاْ بِهِ أُوْلَئِكَ لَهُمْ سُوءُالْحِسَابِ وَمَأْوَيهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ ----------------------------------------------- ترجمه براى كسانى كه پروردگارشان را اجابت كردند نيكوترين (پاداش) است. ولى كسانى كه (دعوت) او را نپذيرفتند، اگر هر آنچه در زمين است و مانند آن را با آن داشته باشند، قطعاً حاضرند آن را (براى رهايى خود از عذاب) فديه بدهند، آنانند كه برايشان حساب سختى است و جايگاهشان دوزخ است و چه بد جايگاهى است. ------------------------------------------------- نکته ها از قرآن استفاده مىشود، در قيامت براى مردم چند نوع حساب وجود دارد: 1. گروهى حساب آسان دارند. «حساباً يسيرا»(41) 2. عدهاى سخت ودقيق حسابرسى مىشوند. «حساباً شديداً»(42)، «سوء الحساب» مراد از «سوءالحساب» دقّت در حساب است. 3. بعضى بىحساب به دوزخ مىروند و نيازى به محاكمه و ميزان ندارند. «فلانقيم لهم يوم القيامة وزناً»(43) 4. گروهى بىحساب به بهشت مىروند. «انما يوفى الصّابرون اجرهم بغير حساب»(44) طبق آنچه از روايات و احاديث متعدّد به دست مىآيد، كسانىكه با مردم به عفو و رحمت برخورد كنند، حسابشان آسان و كسانىكه با مردم به سختى و دقت شديد عمل نمايند حسابشان سخت خواهد بود. افراد مشرك بىحساب به دوزخ و اهل صبر هم بىحساب به بهشت خواهند رفت.(45) در قرآن استجابت طرفينى است، يعنى اگر مردم انتظار استجابت از خداوند را دارند بايد دعوت خداوند را اجابت كنند، «استجيبوا للَّه و للرسول اذا دعاكم لما يحييكم»(46) هرگاه خدا و رسول، شما را بسوى مكتب حيات بخش مىخوانند، پاسخ مثبت دهيد تا خدا نيز دعاى شما را اجابت فرمايد. «فاستجبناله»(47)، «فاستجاب لهم ربّهم»(48) بحثى پيرامون دعوت مسئله دعوت را مىتوان از ابعاد گوناگونى مورد بحث و توجّه قرار داد: 1. دعوت كنندگان: دعوت كنندگان به حق: الف: انبيا. «ادعو الىاللَّه»(49)، «والرسول يدعوكم»(50)، «داعياً الىاللَّه باذنه»(51) ب: مؤمنان: «ولتكن منكم أمة يدعون الى الخير»(52) ج: جنّ: «يا قومنا اجيبوا داعى اللَّه»(53) امّا دعوت كنندگان به باطل: الف: پيشوايان كفر: «ائمة يدعون الى النّار»(54) ب: شيطان: «كانالشّيطان يدعوهم»(55)، «ماكانلى عليكم منسلطان الاّ ان دعوتكم»(56) ج: مشركان: «اولئك يدعون الى النّار»(57) 2. موضوع دعوت: الف: حيات. «دعاكم لما يحييكم»(58) ب: راه مستقيم. «لتدعوهم الى صراط مستقيم»(59) ج: مغفرت. «واللَّه يدعو الى الجنة والمغفرة»(60) د: بهشت. «واللَّه يدعوا الى دارالسلام»(61) ه : نجات. «ادعوكم الى النجاة»(62) 3. برخورد مخالفان: الف: تهمت: ساحر؛ «ان هذا لساحرٌ عليم»(63) شاعر؛ «بل هو شاعر»(64) كاهن؛ «فما انت بنعمة ربّك بكاهن»(65) مجنون؛ «و يقولون انه لمجنون»(66) كاذب؛ «لنظنّك من الكاذبين»(67) سلطه طلب؛ «يريد ان يتفضّل عليكم»(68) ب: تهديد. «لرجمناك»(69)، «او يقتلوك ...»(70) ج: تحقير. «أهذا الّذى ...»(71) د: شك. «أتعلمون ان صالحا مرسل من ربّه»(72) ه: توطئه وجنگ.«واذ يمكر بك الّذين كفروا ليثبتوك او يقتلوك او يخرجوك»(73) 4. انگيزهها و عوامل عدم پذيرش: الف: تقليد. ب: تعصب. ج: تكبر. د. هواى نفس. «فان لم يستجيبوا لك فاعلم انما يتبعون اهواءهم»(74) 5. پاداش پذيرش: الف: اجر. «و يزيدهم من فضله»(75) ب: حيات. «دعاكم لما يحييكم»(76) ج: حُسنى. «للذين استجابوا لربّهم الحسنى»(77) _________________________________ 41) انشقاق، 8. 42) طلاق، 8. 43) كهف، 105. 44) زمر، 10. 45) تفصيل انواع حساب در كتاب معاد، اثر مؤلّف آمده است. 46) انفال، 24. 47) انبياء، 88. 48) آلعمران، 195. 49) يوسف، 108. 50) آلعمران،153. 51) احزاب، 46. 52) آلعمران، 104. 53) احقاف، 31. 54) قصص، 41. 55) لقمان، 21. 56) ابراهيم، 22. 57) بقره، 221. 58) انفال، 24. 59) مؤمنون، 73. 60) بقره، 221. 61) يونس، 25. 62) غافر،41. 63) اعراف، 109. 64) انبياء، 5. 65) طور، 29. 66) قلم، 51. 67) اعراف، 66. 68) مؤمنون، 24. 69) هود، 91. 70) انفال، 30. 71) انبياء، 36. 72) اعراف، 75. 73) انفال، 30. 74) قصص، 50. 75) نساء، 173. 76) انفال، 24. 77) رعد، 18. ----------------------------------------------- پيام ها 1- بهترينها در انتظار مؤمن است. «الحسنى» 2- باز خريد و فديه در روز قيامت وجود ندارد. «لافتدوا به» 3- قبولى دعوت خداوند بايد از روى ميل و رغبت باشد. «استجابوا» |
||
۶ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره رعد آیه 19 --------------------------------------------- آيه أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَآ أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الْأَلْبَبِ --------------------------------------------- ترجمه پس آيا كسى كه مىداند آنچه از جانب پروردگارت بسوى تو نازل شده حق است، مانند كسى است كه نابيناست؟ همانا تنها صاحبانخرد پند مىگيرند. -------------------------------------------- نکته ها در آيه قبل به كسانى كه دعوت حياتبخش انبياعليهم السلام را اجابت مىكنند اشاره شد، اين آيه وآيات بعد، آثار استجابت آن دعوت را بيان مىفرمايد. هر كدام از فطرت، عقل و علم در انسان، مغز و لبّى دارند كه گاه بواسطه عادات، رسوم، خرافات، غرائز، روى آنها پوشيده مىشود، لذا انسان بايد دائماً متوجّه آن هستهى مركزى و مغز آنها باشد.(78) سيماى خردمندان در قرآن واژه «اولوا الالباب» مرتبه در قرآن آمده و هر مرتبه همراه با يك كمال و وصفى بيان شده است. از جمله: 1. راز احكام را مىفهمند. «و لكم فىالقصاص حياة يا اولى الالباب»(79) 2. آيندهنگر هستند. «تزودّوا فانّ خير الزّاد التقوى واتقون يا اولى الالباب»(80) 3. دنيا را محل عبور و گذر مىدانند نه توقفگاه و مقصد. «لاولى الالباب الّذين... يتفكّرون فى خلق السّموات والارض ربّنا ما خلقت هذا باطلا»(81) 4. از تاريخ، درس عبرت مىگيرند. «لقد كان فى قصصهم عبرة لاولى الالباب»(82) 5. بهترين و برترين منطق را مىپذيرند. «الّذين يستمعون القول فيتبعون احسنه ... و اولئك هم اولوا الالباب»(83) 6. اهل تهجّد وعبادت مىباشند. «امّن هو قانت آناء الّيل... انما يتذكّر اولوا الالباب»(84) ________________________________ 78) تفسير فرقان. 79) بقره، 179. 80) بقره، 197. 81) آلعمران، 191. 82) يوسف، 111. 83) زمر، 18. 84) زمر، 9. --------------------------------------------- پيام ها 1- قرآن انسان بىخبر از حقّ را نابينا مىداند. به جاى «كمن هو لايعلم» فرموده است «كمن هو اعمى» 2- دين، مطابقت فطرت انسانهاست، تنها تذكّر لازم است تا غفلت زدايى شود. «انما يتذكّر...» 3- عقلى كه انسان را به حقانيّت كتاب آسمانى نرساند، عقلنيست. «انّما يتذكّر اولوا الالباب» 4- علم مفيد، محصول تعقّل و تذكّر است. «من يعلم، يتذكّر اولوا الالباب» 5 - براى رسيدن به عقل سليم و فطرت خالص بايد گناه و غفلت را از خود دور كرد. «انما يتذكّر اولوا الالباب» |
||
۶ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره رعد آیه 20 --------------------------------------------- آيه الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا يَنْقُضُونَ الْمِيثَقَ ----------------------------------------------- ترجمه (خردمندان) كسانى هستند كه به پيمان الهى وفا مىكنند و عهد (او را) نمىشكنند. -------------------------------------------- نکته ها «عهداللَّه» هم شامل پيمانهاى فطرى از قبيل عشق به حقّ و عدالت مىشود، هم پيمانهاى عقلى مثل درك حقايق عالم هستى و مبدأ و معاد را در برمىگيرد، هم بر پيمانهاى شرعى همچون عمل به واجبات و ترك محرّمات اطلاق مىگردد و هم بر پيمانهايى كه انسانها با يكديگر مىبندند و متعهّد مىشوند و خداوند مراعات آنها را واجب فرموده، صادق است.(85) يكى از مهمترين پيمانهاى الهى، امامت رهبران آسمانى است. بعد از آنكه حضرت ابراهيمعليه السلام با پشت سرگذاشتن آزمايشهاى متعدّد به مقام امامت رسيد، از خداوند خواست تا فرزندان او نيز داراى اين مقام شوند. خداوند براى روشن شدن جايگاه امامت، به جاى آنكه بفرمايد مقام امامت به افراد ظالم نمىرسد فرمود: «لاينال عهدى الظالمين» عهد من به ستمگران نمىرسد. «ميثاق» به چيزى گفته مىشود كه دل انسان با آن وثوق و اطمينان پيدا مىكند و از آنجا كه وجود يك رهبر الهى، دل و جان انسانها را آرام و مطمئن مىسازد. لذا از مصاديق ميثاق شمرده شده است. وفاى به عهد مانند احترام به والدين و ردّ امانت، تنها از حقوق اسلامى نيست، بلكه از حقوق انسانى است. لذا هر خردمند و عاقلى بايد آن را مراعات كند. _______________________________ 85) تفسيرنمونه. ----------------------------------------------- پيام ها 1- عقل صحيح وسالم، انسان را به دين الهى وفادار مىسازد. «اولوا الالباب، الذين يوفون» 2- وفاى به عهد از آثار خرد و عقل است. «اولواالالباب - يوفون ...» 3- احترام به پيمانها و قراردادهاى اجتماعى، از ويژگىهاى انسان مؤمن عاقل است. «لا ينقضون الميثاق» |
||
۶ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره رعد آیه 21 --------------------------------------------- آيه وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَآ أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ ------------------------------------------------ ترجمه و(خردمندان) كسانى هستند كه آنچه را خداوند به پيوند با آن فرمان داده پيوند مىدهند و در برابر پروردگارشان (بخاطر شناختى كه دارند خشوع و) خشيت دارند و از سختى حساب مىترسند. --------------------------------------------- نکته ها در روايات آمده است آنچه را كه خداوند به وصل آن فرمان داده، صلهى رحم، يعنى حفظ پيوندهاى خانوادگى و همچنين حفظ پيوندهاى مكتبى يعنى ارتباط دائم و عميق با رهبران آسمانى و پيروى از خط ولايت است.(86) با نگاهى ساده و گذرا به جهان در عصر حاضر خواهيم ديد علىرغم آنكه بهترين و بيشترين سرمايه، يعنى نفت را در زير پاى خود دارند و بهترين نقطه وحدت و عشق بيش از يك ميليارد مسلمان، يعنى كعبه را در پيش روى، و از بهترين مكتب و منطق نيز برخوردارند، امّا بخاطر قطع ارتباط با مسأله رهبرى الهى، همچنان تحت انواع فشارهاى ابرقدرتها بسر مىبرند. از اين روست كه در آيه 27 سوره بقره بعد از جمله «و يقطعون ما امراللَّه به ان يوصل» عبارت «و يفسدون فى الارض» آمده است، زيرا بديهى است كه قطع رحم به تنهايى سبب فساد بر روى زمين نمىشود، بلكه اين رها كردن رهبرى الهى است كه گرفتار شدن در چنگال طاغوت و گسترش و نشر فساد و تباهى را بدنبال مىآورد. ارتباطاتى را كه خداوند به آن امر فرموده، بسيار متنوّع و فراوان است، از جمله: الف: ارتباط فرهنگى با دانشمندان. «فسئلوا اهل الذكران كنتم لاتعلمون»(87) ب: ارتباط اجتماعى با مردم. «اصبروا و صابروا و رابطوا»(88) ج: ارتباط عاطفى با والدين. «و بالوالدين احساناً»(89) د: ارتباط مالى با نيازمندان. «من ذا الّذى يقرض اللَّه قرضاً حسناً»(90) ه: ارتباط فكرى در اداره جامعه. «و شاورهم فىالامر»(91) و: ارتباط سياسى با ولايت. «و اطيعوا الرسول و اولىالامر منكم»(92) ز: ارتباط همه جانبه با مؤمنان. «انّما المؤمنون اخوة»(93) ح: ارتباط معنوى با اولياى خدا. «لقد كان لكم فى رسول اللَّه اُسوة حسنه»(94) صله رحم صلهىرحم تنها به ديدن و ملاقات كردن نيست، كمكهاى مالى نيز از مصاديق صلهىرحم بشمار مىرود. امام صادقعليه السلام فرمودند: در اموال انسان غير از زكات، حقوق ديگرى نيز واجب است و آنگاه اين آيه را تلاوت فرمودند.(95) البتّه شايد مراد امامعليه السلام از حقوق ديگر، همان خمس باشد. در اهميّت صلهرحم همين بس كه خداوند آن را در كنار ذكر خود قرار داده است. «واتقوا اللَّه الّذى تساءلون به والارحام»(96) ارحام تنها منحصر به خانواده و بستگان نسبى نيست، بلكه جامعه بزرگ اسلامى را كه در آن همه افراد امت با هم برادرند، «انما المؤمنون اخوة»(97) و پدرشان پيامبر اسلامصلى الله عليه وآله و حضرت علىعليه السلام است نيز در برمىگيرد. پيامبرصلى الله عليه وآله فرمودند: «اَنَا و علىّ اَبَوا هذه الامة»(98) امام صادقعليه السلام در آستانه رحلت از دنيا، دستور دادند تا به بستگانى كه نسبت به ايشان جسارت كرده بودند هديهاى بدهند. وقتى حضرت در انجام اين كار مورد انتقاد قرار مىگيرند، آيه فوق را تلاوت مىفرمايند.(99) و اينگونه به ما ياد مىدهند كه شرط صلهىرحم خوشبينى، علاقه و رابطه آنها با ما نيست. در توضيح عبارتهاى «يخشون ربّهم» و «يخافون سوء الحساب» بايد گفت كه اگر چه كلمات «خشيت» و «خوف» در بعضى موارد در معناى مترادف و مشابهى بكار رفته و از آنها يك معنا اراده گرديده است، امّا فىالواقع ميان آن دو تفاوت وجود دارد؛ به اينكه خشيت عبارت است از آن خوف و تأثر قلبى كه انسان بخاطر احترام و عظمت از كسى در دل پيدا مىكند، امّا خوف داراى معناى وسيعترى است و شامل هرگونه ترس و اضطرابى مىشود. به عبارت ديگر هيچگاه خشيت در مورد يك حادثه تلخ بكار نمىرود و انسان نمىگويد من از سرما، مرض و... خشيت دارم در حالى كه كاربرد واژه خوف در امورى مثل ترس از سرما، گرما و مرض امرى رايج و شايع است. و نهايتاً، از آنجا كه خشيت بر مبناى علم انسان به عظمت و اهميّت و احترام طرف مقابل قرار دارد، مىتوان گفت كه خشيت مخصوص افراد عالم است و خوف در مورد همه مردم بكار مىرود. چنانكه قرآن مىفرمايد: «انما يخشى اللَّه من عباده العلماء»(100) تنها دانشمندان از خدا خشيت دارند. _______________________________ 86) تفسيرصافى. 87) نحل، 43. 88) آلعمران، 200. 89) بقره، 83. 90) بقره، 245. 91) آلعمران، 159. 92) نساء، 59. 93) حجرات، 10. 94) احزاب، 21. 95) تفسيرصافى. 96) نساء، 1. 97) حجرات، 10. 98) بحار، ج23، ص295. 99) تفسير نورالثقلين. 100) فاطر، 28. ------------------------------------------------ پيام ها 1- حفظ پيوندهاى مكتبى والهى، نشانه عقل صحيح است. «اولوا الالباب... الذين يصلون» 2- ما بايد بخاطر فرمان خدا با بستگان ارتباط برقرار كنيم، خواه ديگران به دنبال ارتباط با ما باشند نباشند. «امراللَّه به اَن يوصل» 3- در ديد وبازديدها و صلهىرحمها مواظب گناهان و از جمله، چشم چرانىها باشيد. «يصلون... يخشون ربّهم» 4- هم از عظمت الهى پروا كنيد «يخشون» و هم از مجازات او بترسيد. «يخافون» 5- قطع رحم سبب سختى حساب است. «يصلون... يخافون سوءالحساب» |
||
۶ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره رعد آیه 22 --------------------------------------------- آيه وَالَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغَآءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ أَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَهُمْ سِرّاً وَعَلَانِيَةً وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ --------------------------------------------- ترجمه و(خردمندان) كسانى هستند كه براى جلب توجّه پروردگارشان صبر پيشه كرده ونماز بپا داشتند واز آنچه روزيشان كرديم پنهانى وآشكارا انفاق كردند وبدى را با نيكى پاك مىكنند. آنانند كه سراى آخرت مخصوص آنهاست. --------------------------------------------- نکته ها «صبر»، فقط به معناى تحمّل مشكلات نيست، بلكه شامل پايدارى در عبادت، مقابله با معصيت، بردبارى در مصيبت، تسليم در اطاعت و عدم غرور و مستى در نعمت نيز مىشود. «وجه ربّهم» به معناى جلب توجّه، عنايت و رضايت پروردگار است. اقامه نماز يكى از مصاديق پيمانهاى الهى «عهداللَّه» است كه در آيات سابق آمد، چنانكه در روايت نيز آمده است؛ «الصّلاة عهد اللَّه». صبر و صلاة پيوند با خالق، انفاق و حسنه، ارتباط با مردم است. انفاق داراى درجاتى است؛ گام اوّل: بخشش از فضل و دادههاى الهى. «انفقوا مما رزقناكم»(101) گام دوم: بخشش از دسترنج و كسب حلال. «انفقوا من طيبات ما كسبتم»(102) گام سوم: بخشش از آنچه دوست دارند. «لن تنالوا البّر حتّى تنفقوا مما تحبّون»(103) گام چهارم: ايثار. «و يؤثرون على انفسهم و لو كان بهم خصاصه»(104) به فرمودهى الميزان، «عقبى الدار» به معناى عاقبت به خيرى در دنياست، ولى مىتوان گفت كه شامل هر دو سرا «دنيا و آخرت» مىشود. معناى اينكه بدى را با خوبى برطرف كنيم، اين است كه اگر از مومنان كسى كار ناشايستى در رابطه با ما انجام داد اغماض كنيم، نه اينكه با افراد ظالم و مفسد چنين رفتارى داشته باشيم، زيرا در مورد آنها بايد مقابله به مثل نمود. به هر صورت اگر چه اسلام دين اخلاق و عاطفه و بخشش است، ولى در جاى خود «لاتأخذكم بهما رأفة»(105) نيز دارد. اسلام مكتب جامع و اولواالالباب افراد كاملى هستند. وجود جملاتى همچون: «يوفون»، «يصلون»، «يخشون»، «يخافون»، «صبروا»، «اقاموا»، «انفقوا» و «يدرؤن» نشانه آن است كه انسانهاى كامل هم متعهد به پيمانهاى خود هستند، هم تمام ارتباطات خود را حفظ مىكنند، هم تقواى والايى دارند و هم بجاى انزوا، در همهى ميدانها حاضر و فعّالان. ________________________________ 101) بقره، 254. 102) بقره، 267. 103) آلعمران، 92. 104) حشر، 9. 105) نور، 2. --------------------------------------------------- پيام ها 1- صبر و استقامتى ارزش دارد كه براى خداوند و در راه او باشد. (نه هر تعصب و لجاجت ويكدندگى) «صبروا ابتغاء وجه ربّهم» 2- نماز بايد اقامه شود، نه آنكه فقط خوانده شود. يعنى بايد آداب، شرايط، حدود و دستورات آن مراعات شود. «اقاموا الصّلاة» 3- رابطه با خدا بدون كمك به ديگران مقبوليّتى ندارد، گرچه كمك هم تنها كمك مالى نيست. «اقاموا الصّلاة و انفقوا» 4- به انفاق خود مغرور نشويد، آنچه مىدهيد از اوست. «انفقوا ممّا رزقناهم» 5 - وقتى نيّت كار «ابتغاء وجه ربّ» يعنى رضايت پروردگار شد، ديگر پنهان و آشكار عمل مهم نيست. «سراً و علانيةً» 6- حكمت اقتضا مىكند كه بعضى از كمكها علنى وبعضى ديگر مخفى باشد. «سرّاً وعلانيةً» 7- گناه را با توبه، منكر را با معروف، ظلم را با عفو، ناسزا را با سلام، عذاب را با صدقه، جفا را با صله، استبداد را با مشورت و ولايت طاغوت و شيطان را با ولايت حقّ جبران نماييم. «يدرون بالحسنة السّيّئة» 8 - خوش عاقبتى در دنيا و آخرت از آنِ صاحبان خرد است. «اولوا الالباب... اولئك لهم عقبى الدار» |
||
۶ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره رعد آیه 23 --------------------------------------------- آيه جَنَّتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَن صَلَحَ مِنْ ءَابَآئِهِمْ وَأَزْوَ جِهِمْ وَ ذُرِّيَّتِهِمْ وَالْمَلَئِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِم مِّن كُلِّ بَابٍ ---------------------------------------------- ترجمه (سراى آخرت) باغهاى جاودانى كه آنان و هر كس از پدران و همسران و فرزندانشان كه صالح بودهاند بدان داخل مىشوند و فرشتگان از هر درى (براى تبريك و تهنيت) بر آنان وارد مىشوند. ------------------------------------------- نکته ها از ميان 127 مرتبهاى كه «جنّات» و «جنّت» در قرآن آمده، تنها 11 مورد از آن تعبير «جنّات عدن» دارد كه طبق حديثى از درّالمنثور، به معناى بهشت مخصوص است.(106) رسول اكرمصلى الله عليه وآله فرمودند: هر كس مىخواهد زندگى و مرگش همچون زندگى و مرگ من باشد و به «جنّات عدن» كه بهشت من است وارد شود، بايد علىّابنابيطالبعليهما السلام و ذريّهى او را، رهبر و امام خود قرار دهد كه آنها در علم و فهم، برترين انسانها و هادى مردم به سوى هدايتاند.(107) بارها در قرآن آمده است كه افراد صالحِ يك خانواده، در بهشت نيز در كنار هم خواهند بود و از مصاحبت يكديگر لذت خواهند برد. البتّه ذكر عنوان بعضى از افراد خانواده مثل پدر، همسر و فرزند در آيه شريفه فوق دلالت بر خصوصيّتى ندارد و شامل همه افراد صالح خانواده، اعم از افراد مذكور و مادران، خواهران و برادران نيز مىشود. در ضمن شايد علت عدم ذكر نام مادر آن باشد كه مادر، همسر پدر است و مشمول «ازواج» مىگردد، همان گونه كه خواهر و برادر، ذريّه پدر، و عمو و عمّه از ذُرارى آباء شمرده مىشوند. آنچه از آيات الهى به دست مىآيد اين است كه فرشتگان، در همه احوال در دنيا و آخرت (برزخ و قيامت) با انسان ارتباط دارند، گاهى بر او درود و صلوات مىفرستند، «يصلى عليكم و ملائكته»(108) گاهى براى او استغفار و طلب بخشش مىكنند، «و يستغفرون للذين آمنوا»(109) و زمانى هم براى او دست به دعا برمىدارند، «ربّنا وادخلهم جنّات عدن»(110) در هنگام مرگ و شروع عالم برزخ نيز با شعار و تلقين «الاتخافوا و لاتحزنوا»(111) و با جمله «سلام عليكم» جان آنها را مىگيرند. «الّذين تتوفّاهم الملائكة طيّبين يقولون سلام عليكم»(112) و در آخرت نيز از هر سو بر آنان سلام مىكنند. براى بهشت هشت درب ذكر شده كه با تعداد اوصافى كه براى اولوا الالباب در آيات اخير شمرده شده مطابقت دارد. گويا هر كدام از اين صفتهاى هشتگانه، درى از درهاى بهشت و راهى بسوى سعادت ابدى را به سوى انسان باز مىكند. هر پدر و فرزند، هر زن و شوهر و هر آباء و ذريّهاى در بهشت به يكديگر ملحق نمىشوند و در كنار هم قرار نمىگيرند، زيرا در روز قيامت، انساب و اسباب، كارساز نيستند. «فلا انساب بينهم»(113) و آن روز هر كس در گرو اعمال خويش است، «كلّ نفس بما كسبت رهينه»(114) و جز سعى و تلاش، چيز ديگرى مؤثر نيست، «ليس للانسان الاّ ما سعى»(115) بنابراين ورود بعضى از بستگان بر بعضى ديگر، تنها به خاطر لياقت و صلاحيّت فردى خود آنهاست. مشابه اين آيه را مىتوان در سورههاى غافر، آيه 7 وطور آيه 21 نيز مشاهده كرد. ________________________________ 106) تفسير فرقان. 107) تفسير نورالثقلين. 108) احزاب، 43. 109) غافر، 7. 110) غافر، 8. 111) فصّلت، 30. 112) نحل، 32. 113) مؤمنون، 101. 114) مدّثر، 38. 115) نجم، 39. --------------------------------------------- پيام ها 1- شرط ورود به بهشت، صالح بودن است. «و من صلح» 2- خانواده بهشتى، خانوادهاى است كه بين اعضاى آن همبستگى و صميميت در مسير حق باشد. «صَلَح من ابائهم» 3- توجه به عواطف در اسلام يك اصل است. براى انسان زندگى در بهترين مكانها ولى بدور از خانواده، صفايى ندارد.«يدخلونها ومن صلح من آبائهم» |
||
۶ آذر ۱۳۹۰
|
این عنوان قفل شده است!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |