در حال دیدن این عنوان: |
۶۲ کاربر مهمان
|
این عنوان قفل شده است!
|
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره رعد آیه 24 --------------------------------------------- آيه سَلَمٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ --------------------------------------------- ترجمه (فرشتگان هنگام ديدارِ بهشتيان به آنان مىگويند:) بخاطر استقامتى كه كرديد، بر شما درود باد. پس چه نيكوست سراى آخرت. ------------------------------------------- نکته ها يكى از امتيازات بىنظير قرآن، بيان پرمحتواترين مطالب، در قالب سادهترين و مختصرترين كلمات است. از جمله همين عبارت «سلام عليكم» كه جملهاى بسيار كوتاه و آسان، امّا پرمحتوا و رساست و سابقهى آن به انبياى گذشته همچون ابراهيم، نوح و آدمعليهم السلام مىرسد. «سلام على نوح فىالعالمين»(116)، «سلام على موسى وهارون»(117) سلام، يكى از نامهاى خداوند، تهنيت خداوند بر پيامبران، تبريك الهى بر بهشتيان، زمزمه فرشتگان، كلام بينالمللى تمام مسلمانان، شعار بهشتيان در اين جهان و آن جهان، ذكر خالق و مخلوق، نداى وقت ورود و خروج، آغاز هر كلام در نامه و بيان است كه هم بر مرده و زنده و هم بر بزرگ و كوچك گفته مىشود و پاسخ آن در هر حال واجب است. پيامِ سلام، احترام، تبريك، دعا، امان و تهنيت از سوى خداوند است. «سلام قولا من ربّ رحيم»(118) وقتى ما در پايان هر نماز مىگوييم: «السّلام علينا و على عباداللَّه الصّالحين»، با اين سلام تمام مرزهاى نژادى و امتيازات پوچ سنّ، جنسيّت، مال، مقام، زبان و زمان را در طول تاريخ در هم مىشكنيم و با همه بندگان صالح خدا ارتباط برقرار مىكنيم و بر آنها درود مىفرستيم. در روايات آمده: گروهى از مردم قبل از رسيدگى به حساب، به بهشت مىروند، وقتى فرشتگان علت را سؤال مىكنند، جواب مىشنوند كه ما در دنيا بر اطاعت خداوند و بر مشكلات و مصايب صبر مىكرديم و اهل شكيبايى بوديم. فرشتگان با شنيدن جواب، از آنان با «سلام عليكم ...» استقبال مىكنند.(119) امام صادقعليه السلام فرمودند: ما اهل صبر هستيم، امّا شيعيان ما از ما صبورتر مىباشند. زيرا صبر ما بر چيزى است كه مىدانيم، ولى آنان بر چيزى صبر مىكنند كه نمىدانند.(120) نكاتى پيرامون صبر 1. منشأ و سرچشمه صبر را از خداوند بدانيم. «و ما صبرك الا باللَّه»(121) 2. مقصد و هدف از صبر را نيز رضايت الهى قرار دهيم، نه خوشنامى و نه هيچ چيز ديگر. «و لربّك فاصبر»(122) 3. صبر از صفات انبيا است. «كلّ من الصّابرين»(123) 4. صبر كليد بهشت است. «ام حسبتم ان تدخلوا الجنة و لمّا يأتكم ...»(124) 5. صبر در بلاها و آزمايشاتِ الهى، محك و ملاك شناخت و روشن شدن چهرهى مجاهدان و صابران است. «و لنبلونّكم حتّى نعلم المجاهدين منكم والصابرين»(125) 6. صبر سبب دريافت صلوات خداوند است. «اولئك عليهم صلوات من ربّهم»(126) (شايد يكى از علل صلوات بر پيامبر و اهلبيت او اين است كه آنها صابرترين مردم بودند.) 7. صبر نسبت به ايمان، به منزله سر براى بدن است. پيامبرصلى الله عليه وآله فرمودند: «الصبر من الايمان كالرأس من البدن»(127) 8. صبر، ميزان درجات بهشتيان است. «سلام عليكم بما صبرتم»، «اولئك يجزون الغرفة بما صبروا»(128)، «و جزاهم بما صبروا جنّة و حريرا»(129) 9. صبر، داراى درجاتى است. در حديثى مىخوانيم كه صبر بر مصيبت 300 و صبر بر طاعت 600 و صبر از معصيت 900 درجه دارد.(130) 10. در سراسر قرآن فقط در مورد صابران اجر بىحساب مطرح شده است. «انّما يوفّى الصّابرون اجرهم بغير حساب»(131) 11. قرآن مجيد در كنار صبر، شكر را نيز مطرح فرموده است، اشاره به اينكه مشكلات هم نعمت هستند. «لكلّ صبّار شكور»(132) 12. صبر، وصيّت امام حسينعليه السلام به فرزندش امام سجّادعليه السلام است. «يا بنىّ اِصبر على الحقّ و ان كان مرّا»(133) 13. گاهى در يك اقدام چند نوع صبر ديده مىشود. نظير اقدام حضرت ابراهيم در قربانى كردن اسماعيل كه هم صبر بر اطاعت و تسليم و هم صبر بر مصيبت را لازم دارد. ________________________________ 116) صافّات، 79. 117) صافّات، 120. 118) يس، 58. 119) تفسير قرطبى. 120) تفسير صافى. 121) نحل، 127. 122) مدّثر، 7. 123) انبياء، 85. 124) بقره، 214. 125) محمّد، 31. 126) بقره، 157. 127) بحار، ج 9، ص 203. 128) فرقان، 75. 129) انسان، 12. 130) بحار، ج 71، ص 92. 131) زمر، 10. 132) ابراهيم، 5. 133) بحار، ج 70، ص 184. ----------------------------------------------- پيام ها 1- سرچشمه همه كمالات صبر است. «بما صبرتم» صبر در پايان هشت نشانه و كمال براى اولوا الالباب بيان شده وفرشتگان نيز اساس درود خود را صبر مؤمنين مىدانند. 2- سلام كردن به هنگام ورود، شيوهى فرشتگان است. «يدخلون عليهم، سلام عليكم» 3- بهشت «دارالسلام» است. چون فرشتهها از هر سو بر بهشتيان سلام مىكنند. «من كل باب سلام عليكم» 4- به كسانى كه پايدارى وپشتكار دارند احترام بگذاريم. «سلام عليكم بماصبرتم» 5- در نظام الهى حتى بكار بردن كلمات ودرود وتبريك نيز بر اساس يك مبنا و حكمت (ايمان و عمل) است نه تملق و گزافه. «سلام عليكم بما صبرتم» |
||
۶ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره رعد آیه 25 --------------------------------------------- آيه وَالَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِيثَقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَآ أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِى الْأَرْضِ أُوْلَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ -------------------------------------------- ترجمه (در برابر گروه اول) كسانى هستند كه پيمان خدا را پس از محكم بستن مىشكنند و آنچه را خداوند به پيوند آن فرمان داده قطع مىكنند و در زمين فساد مىنمايند. آنانند كه برايشان لعنت است و برايشان بدمنزلى است. -------------------------------------------- نکته ها در برابر صفات نيكو وبارز اولوا الالباب در وفاى به عهد و ارتباط با آنچه خداوند بر وصل آن فرمان داده، قرآن به گروهى اشاره مىكند كه ضد اين صفات را دارا مىباشند، يعنى عهد و پيمان مىشكنند و آنچه را امر به وصل آن شده، قطع مىكنند. لذا در مقابل «عقبىالدّار»، براى اين افراد «سوء الدار» در نظر گرفته شده است. فساد در زمين، بارها در قرآن نسبت به افراد و اعمالى مطرح شده است، از جمله افرادى كه مصداق مفسد معرّفى گرديدهاند، فرعون است. «انه كان من المفسدين»(134) همچنين افعالى مثل: هلاك حرث و نسل(135)، ايجاد تفرقه و آدمكشى نيز از جمله مصاديق فساد در زمين دانسته شده است. قرآن(136) جزاى «مفسد فىالارض» را كشتن، دار زدن، قطع عضو و يا تبعيد مىداند و كسانى را كه در دل ارادهى بلند پروازى و فساد دارند، محرومان از الطاف الهى در قيامت مىشمارد. امام سجّادعليه السلام به فرزندش وصيّت مىفرمايد: «ايّاك و مصاحبة القاطع لرحمه، فانّى وجدته ملعوناً فى كتاب اللَّه»(137) از دوستى و مصاحبت با كسانى كه قطع رحم مىكنند بپرهيز، زيرا من در قرآن، آنها را ملعون يافتم.«يقطعون... لهم اللعنة» ____________________________________ 134) قصص، 4. 135) بقره، 205. 136) مائده، 33. 137) بحار، ج 74، ص 196. -------------------------------------------------------- پيام ها 1- يكى از شيوههاى تربيتى و تبليغى، روش مقايسه است. «يوفون ... عقبى الدار - ينقضون ... سوءالّدار» 2- نقطه شروع تمام انحرافات، جدايى انسان از خداست. «ينقضون عهداللَّه... يفسدون» 3- قطع رحم از گناهان كبيره است، زيرا وعده عذاب براى آن داده شده است. «يقطعون... لهم سوء الدّار» 4- فساد انسان به همه جا سرايت مىكند. «يفسدون فىالارض» |
||
۶ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره رعد آیه 26 --------------------------------------------- آيه اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَآءُ وَيَقْدِرُ وَفَرِحُواْ بِالْحَيَوَ ةِ الدُّنْيَا وَمَاالْحَيَوةُ الدُّنْيَا فِى الْأَخِرَةِ إِلَّا مَتَعٌ --------------------------------------------- ترجمه خداوند براى هر كه بخواهد روزى را گسترش مىدهد و (يا) تنگ مىگرداند. و (مردم) به زندگى دنيا دلخوشند، در حالى كه زندگى دنيا در(برابر زندگى) آخرت جز يك كاميابى (موقت و اندك) نيست. ------------------------------------------- نکته ها گرچه در اين آيه، توسعه وتنگى رزق به خدا نسبت داده شده، امّا بديهى است كه كارهاى خداوند حكيم، از روى مصلحت و حكمت صادر مىشود. چنانكه در برخى آيات و روايات، بعضى علل آن بيان شده است. از جمله؛ وجود گناه در زندگى افراد كه باعث تغييراتى در رزق آنها مىگردد. چنانكه در دعاى كميل مىخوانيم: «اللهم اغفرلى الذنوب التى تغيّر النّعم» خداوندا! ببخشاى بر من آن گناهانى كه نعمتها را دگرگون مىسازد. گاهى تفاوت در رزق و روزى بخاطر آزمايش افراد است، «ولنبلونّكم بشىء ... و نقص منالاموال...»(138) ما هر آينه شما را با نقص اموال امتحان مىكنيم. گاهى محروم شدن بجهت محروم كردن ديگران از حقوق آنهاست، نظير داستان باغى كه در آتش سوخت كه سورهى قلم به آن اشاره فرموده است و گاهى هم بىتوجّهى به يتيمان باعث تنگى روزى است. «كلا بل لاتكرمون اليتيم»(139) مهم آن است كه ما نه از بسط رزق ياغى شويم و همه چيز را از ياد ببريم و نه به هنگام قبض آن از همه چيز نااميد و مأيوس گرديم كه نظام الهى، نظامى است حكيمانه و بر پايه آزمايش، نه بر اساس شانس و بخت و اقبال. _______________________________ 138) بقره، 155. 139) فجر، 17. --------------------------------------------- پيام ها 1- روزى بدست خداست نه به زرنگى، دو رنگى، پيمان شكنى و قطع روابطى كه احياناً مستلزم انفاق و بخشش است. «اللَّه يبسط الرزق» 2- رزقِ كم هم براساس اندازهى حكيمانه مقدّر مىشود.«يقدر» بجاى «يضيق» 3- با اينكه دنيا اندك است ولى طرفداران خود را فريب مىدهد. «و فرحوا...» 4- دنيا، كوچك، كم و زودگذر است، به آن دل خوش نكنيم. «الا متاع» |
||
۶ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره رعد آیه 27 --------------------------------------------- آيه وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرَُواْ لَوْلَا أُنزِلَ عَلَيْهِ ءَايَةٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَآءُ وَيَهْدِى إِلَيْهِ مَنْ أَنَابَ ------------------------------------------- ترجمه كفار مىگويند: چرا از طرف پروردگارش معجزهاى (به دلخواه ما) بر او نازل نشده است؟ بگو: همانا خداوند هر كه را بخواهد (به حال خود رها و) گمراه مىكند و هر كس را كه به سوى او رو كرده و توبه نمايد، به سوى خويش هدايت مىنمايد. ------------------------------------------ نکته ها هر پيامبرى براى اثبات ادعاى نبوّت خود، بايد نشانهاى از جانب خداوند داشته باشد كه آن را معجزه مىنامند، اين معجزه طبعاً در امور خاص و مشخصّى است، امّا افراد لجوج كه قصد پذيرش حقّ را نداشتند، از پيامبر تقاضاى معجزه بر اساس هوسهاى خود مىكردند، در صورتى كه اگر لجاجت را كنار مىگذاشتند، قرآن، خود، بزرگترين معجزه است. گاهى آب و غذا براى افراد مريض مضرّ است، امّا اين ضرر نه از آن جهت كه در آب و غذا ضررى وجود دارد، بلكه بخاطر بيمارى اين افراد است. آرى! افرادى كه از نظر روحى مريضاند، مانند مريض جسمانى در پذيرش آيات ناب الهى دچار ناراحتى مىگردند، زيرا به محض مواجهه با حقّ، روح لجاجت در آنها تحريك شده و هدايت را پس مىزند و اين همان معناى «يضّل» است. بحثى پيرامون هدايت و ضلالت هدايت الهى دوگونه است: ابتدايى و تكميلى. هدايت ابتدايى در رابطه با همه مردم است، «انّا هديناه السّبيل»(140) امّا هدايت تكميلى نسبت به كسانى است كه هدايت عمومى اول را پذيرفته باشند. مثل معلمى كه در روزهاى اوّل درس، مطالب خود را يكسان و يكنواخت به همه شاگردان عرضه مىكند، امّا بعد از مدّتى براى محصلان كوشا، جدى و پركار خود، لطف بيشترى مبذول مىدارد. «والّذين اهتدوا زادهم هدى»(141) امّا براستى براى افرادى كه قرآن دربارهى آنها مىفرمايد: «و ما تأتيهم من آية من آيات ربّهم الا كانوا عنها معرضين»(142) هيچ آيهاى از آيات الهى برايشان نازل نشد، مگر آنكه از آن اعراض كردند. «و لو نزلنا عليك كتابا فى قرطاس فلمسوه بايديهم لقال الّذين كفروا ان هذا الا سحر مبين»(143) اگر ما كتاب را از آسمان در كاغذى فرو فرستيم و آنها با دست خودشان آن را لمس كنند، باز هم مىگويند سحر است. «و انْ يروا كلّ آية لايؤمنوا بها»(144) اگر هر معجزهاى ببينند، ايمان نخواهند آورد. آيا جز برداشتن دست عنايت و زدن مهر ضلالت بر دلهايشان، چارهاى ديگر مىباشد؟! در هر حال، خداوند، حكيم و عادل است و تمام كارها و خواست او از: «يهدى من يشاء»، «يضّل من يشاء»، «يرزق من يشاء»، «يغفر لمن يشاء»، «يعذّب من يشاء»، «يخلق ما يشاء» همه بر اساس عدل و حكمت و لطف و عنايت تفسير مىگردد. يعنى اگر فرمود: «يهدى من يشاء»، چنين نيست كه بدون هيچ ضابطه و معيارى، هدايت را براى كسى خواسته باشد، بلكه چنانچه از آيات ديگر برمىآيد، يكجا ايمان را شرط هدايت مىشمارد و مىفرمايد: «و من يؤمن باللَّه يهد قلبه»(145) و در جاى ديگر، كسب رضايت و خشنودى حقّ را با پيمودن راه سلامت زمينه هدايت معرّفى مىفرمايد: «يهدى به اللَّه من اتبع رضوانه سبل السّلام»(146) و يا اگر فرمود: «يضل من يشاء»، در آيه ديگر، اسراف و ترديد و شك را عامل اين اضلال مىداند. «يضل اللَّه من هو مسرفٌ مرتاب»(147) به هر صورت اگر دهانه ظرفى به طرف آسمان باشد، باران در او وارد مىشود، امّا اگر به طرف زمين قرار بگيرد، از نزولات آسمانى بهرهاى نخواهد برد و اينچنين است انسانىكه دهانه روحش به جانب ماديّات باشد، بديهى است كه از باران معنويّت الهى بىنصيب خواهد بود. «استحبوا الحياة الدنيا علىالاخرة و ان اللَّه لايهدى القوم الكافرين»(148) ___________________________________ 140) انسان، 3. 141) محمّد، 17. 142) انعام، 4. 143) انعام، 7. 144) انعام، 25. 145) تغابن، 11. 146) مائده، 16. 147) غافر، 34. 148) نحل، 107. ---------------------------------------------- پيام ها 1- كفّار لجوج هر لحظه معجزهى جديدى مىخواهند. مشكل در معجزه بيرونى نيست، بلكه در عناد درونى آنهاست. «لولا اُنزل عليه آية» 2- سنّت الهى هدايت همه مردم است، «انّ علينا للهُدى»(149) امّا اگر كسى راه كج را انتخاب كرد، خداوند كيفر او را، همان گمراهى قرار مىدهد. «يضل منيشاء» 3- خشوع در برابر حق، كليد هدايت است. «يهدى اليه من اناب» 4- اگر چه هدايت مردم بدست خداست، ولى هدايت خداوند شامل كسانى مىشود كه در خود، آمادگى به وجود آورده باشند. «يهدى من اناب» _________________________________ 149) ليل، 12. |
||
۶ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره رعد آیه 28 --------------------------------------------- آيه الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قَلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ---------------------------------------------- ترجمه (هدايت شدگان) كسانى هستند كه ايمان آورده و دلهايشان به ياد خدا آرام مىگيرد. بدانيد كه تنها با ياد خدا دلها آرام مىگيرد. ------------------------------------------------- نکته ها ياد خدا تنها به ذكر زبانى نيست، اگر چه يكى از مصاديق روشن ياد خداست، زيرا آنچه مهم است ياد خدا بودن در تمام حالات خصوصاً در وقت گناه است. ياد خداوند بركات بسيار دارد، از جمله: الف: ياد نعمتهاى او، عامل شكر اوست. ب: ياد قدرت او، سبب توكّل بر اوست. ج: ياد الطاف او، مايه محبّت اوست. د: ياد قهر و خشم او، عامل خوف از اوست. ه: ياد عظمت و بزرگى او، سبب خشيت در مقابل اوست. و: ياد علم او به پنهان و آشكار، مايه حيا و پاكدامنى ماست. ز: ياد عفو و كرم او، مايه اميد و توبه است. ح: ياد عدل او، عامل تقوا و پرهيزكارى است. انسان، بىنهايت طلب است و كمال مطلق مىخواهد، ولى چون هر چيزى غير از خداوند محدود است و وجود عارضى دارد، دل را آرام نمىگرداند. در مقابل كسانىكه با ياد خدا آرامش مىيابند، عدهاى هم به متاع قليل دنيا راضى مىشوند. «رضوا بالحياة الدنيا واطمأنوا بها» نماز، ذكر الهى ومايه آرامش است. «و اقم الصّلاة لذكرى»(150)، «الا بذكر اللَّه تطمئن» ممكن است معناى «الا بذكر اللَّه تطمئن القلوب» اين باشد كه به واسطه ذكر و يادى كه خدا از شما مىكند، دلهايتان آرام مىگيرد، يعنى اگر بدانيم خداوند ما را ياد مىكند و ما در محضر او هستيم، دلهايمان آرامش مىيابد. چنانكه حضرت نوح عليه السلام به واسطه كلام الهى «اصنع الفلك باعيننا»(151) آرام گرفت و امام حسينعليه السلام به هنگام شهادت على اصغرش با عبارت «هيّن علىّ انّه بعين اللَّه» اين آرامش را ابراز فرمود و يا در دعاى عرفه آمده است: «يا ذاكر الذاكرين» سؤال: اگرچه در اين آيه آمده است كه دلها، و به ويژه دل مؤمن، با ياد خدا آرام مىگيرد، امّا در آيات ديگرى مىخوانيم هرگاه مؤمن خدا را ياد كند، دلش به لرزه مىافتد. «انما المؤمنون الّذين اذا ذكر اللَّه وجلت قلوبهم»(152) آيا اين لرزش و آرامش مىتوانند در يكجا جمع شوند؟ راه توجيه آن چيست؟ پاسخ: براى تصوّر وجود اين همزمان آرامش و لرزش در يك فرد، توجّه به اين مثالها راهگشا مىباشد: الف: گاهى انسان بخاطر وجود همه مقدمات، اطمينان و آرامش دارد، امّا در عين حال از نتيجه هم نگران و بيمناك است. مثل جراح متخصصى كه به علم و كار خود مطمئن است، ولى باز در هنگام عمل شخصيّت مهمى دلهره دارد. ب: فرزندان، هم به وجود والدين، احساس آرامش مىكنند و هم از آنها حساب مىبرند و مىترسند. ج: گاهى انسان از آنجا كه مىداند فلان ناگوارى براى آزمايش و رشد و ترفيع مقام اوست، خرسند و آرام است، امّا اينكه آيا در انجام وظيفه موفق خواهد شد يا خير، او را نگران مىكند و به لرزه مىاندازد. د: انسانهاى مؤمن وقتى در تلاوت قرآن به آيات عذاب، دوزخ و قهر الهى مىرسند، لرزش بر اندام آنها مستولى مىشود، امّا هنگامى كه آيات رحمت و رضوان و بهشت خداوند را قرائت مىكنند، آرامشى شيرين، قلوب آنها را فرا مىگيرد و آنها را دلگرم مىسازد. امام سجادعليه السلام در دعاى ابوحمزه مىفرمايد: «اذا ذكرت ذنوبى فزعت و اذا رأيت كرمك طمعت»، يعنى هرگاه گناهان خود و عدل و قهر تو را به ياد مىآورم، ناله مىزنم، امّا وقتى به ياد لطف و عفو تو مىافتم اميدوار مىشوم. صاحب الميزان براى اين جمله، از قرآن شاهد مىآورد؛ «تقشعر منه جلود الّذين يخشون ربّهم ثم تلين جلودهم و قلوبهم الى ذكر اللَّه»(153) يعنى در آغاز انسان دلهره دارد، ولى كمكم به آرامش مىرسد. كسىكه از ياد خدا غافل است، آرامش ندارد و زندگى بدون آرامش زندگى نكبت بارى است. «من اعرض عن ذكرى فانّ له معيشة ضنكا»(154) عامل آرامش و دلگرمى دستيابى به اطمينان و آرامش مىتواند عوامل گوناگونى داشته باشد، ولى در رأس آنها آگاهى و علم جلوه ويژهاى دارد؛ - كسىكه مىداند ذرّهى مثقالى از كارش حساب دارد، «مثقال ذرة خيراً يره»(155) نسبت به تلاش و فعّاليّتش دلگرم است. - كسىكه مىداند بر اساس لطف و رحمت الهى آفريده شده، «الاّ من رحم ربّك و لذلك خلقهم»(156) اميدوار است. - كسىكه مىداند خداوند در كمين ستمگران است، «انّ ربّك لبالمرصاد»(157) آرامش دارد. - كسىكه مىداند خداوند حكيم و عليم است وهيچ موجودى را بيهوده خلق نكرده است «عليم حكيم» خوشبين است. - كسىكه مىداند راهش روشن و آيندهاش بهتر از گذشته است، «والاخرة خير وابقى»(158) قلبش مطمئن است. - كسىكه مىداند امام و رهبرش انسانى كامل، انتخاب شده از جانب خداوند و معصوم از هر لغزش و خطاست، «انى جاعلك للنّاس اماما»(159) آرام است. كسىكه مىداند كارِ نيك او از ده تا هفتصد بلكه تا بىنهايت برابر پاداش دارد، ولى كار زشت او يك لغزش بحساب مىآيد دلخوش است. «مثل الّذين ينفقون اموالهم فى سبيل اللَّه كمثل حبة انبتت سبع سنابل فى كلّ سنبلة مأئة حبة»(160) - كسىكه مىداند خداوند نيكوكاران را دوست دارد، «ان اللَّه يحب المحسنين»(161) به كار نيكش دلگرم مىشود. - كسىكه مىداند كار خيرش آشكار و كار شرّش پنهان مىماند، «يا من اظهر الجميل و ستر القبيح» شاد است. عوامل اضطراب و نگرانى يكى از شايعترين بيمارىهاى قرن حاضر، اضطراب و افسردگى است. براى اين بيمارى كه داراى علائمى همچون انزواطلبى، در خود فرورفتن، خودكمبينى و بيهوده انگارى است، دلايل بسيارى را ذكر كردهاند، از جمله: - شخص افسرده از اينكه همه چيز را مطابق ميل خود نمىبيند داراى افسردگى شده است، در حالى كه ما نبايد بخاطر اينكه چون به همه آنچه مىخواهيم، نرسيديم، از مقدار ممكن آن هم دست برداريم و تسليم شويم. - شخص افسرده با خود فكر مىكند كه چرا همه مردم مرا دوست ندارند و حال آنكه اين امر غير ممكنى است و حتّى خدا و جبرئيل هم دشمن دارند، لذا انسان نبايد توقّع داشته باشد كه همه او را دوست بدارند. - شخص افسرده گمان مىكند كه همه مردم بد هستند، در صورتىكه چنين نيست و خداوند به فرشتگانى كه اين توهّم را داشتند پاسخ داد. - شخص افسرده گمان مىكند كه همه ناگوارىها از بيرون وجود اوست، در حاليكه عمده تلخىها عكسالعمل و پاسخ خصلتها و كردارهاى خود ماست. - شخص مضطرب از شروع در كارها نگران است و احساس ترس و تنهايى مىكند. حضرت علىعليه السلام براى رفع اين حالت مىفرمايد: «اذاخفت من شىءٍ فقع فيه»(162) از هر چه مىترسى خود را در آن بيانداز كه ترس هر چيز بيش از خود آن است. - شخص مضطرب نگران آنست كه آينده چه خواهد شد. اين حالت را مىتوان با توكّل بر خدا و پشتكار درمان كرد. - چون در بعضى كارها ناكام شده است، نگران است كه شايد در تمام امور به اين سرنوشت مبتلا شود. - چون بر افراد وقدرتهاى ناپايدار تكيه دارد، با تزلزل آنها دچار اضطراب مىشود. - و خلاصه امورى همچون عدم قدردانى مردم از زحمات آنها، گناه، ترس از مرگ تلقينهاى خانواده به اينكه نمىدانى و نمىتوانى، قضاوتهاى عجولانه، توقّعات نابجا و تصوّرات غلط، علت بسيارى از افسردگىها و اضطرابها مىباشد كه با ياد خدا و قدرت و عفو و لطف او مىتوان آنها را به آرامش و شادابى مبدل ساخت. تفسير آيه «الّذين آمنوا و تطمئنّ قلوبهم بذكر اللَّه» را در روز 14 خرداد 73 در همدان مىنويسم، زيرا بمناسبت پنجمين سالگرد رحلت امام خمينى (ره) براى سخنرانى آمدهام. كسىكه در پايان وصيّتنامه بسيار مهم خود مىفرمايد: «من با دلى آرام و قلبى مطمئن و ضميرى شاد و روحى اميدوار به فضل الهى از خدمت شما مرخص مىشوم.» _________________________________ 150) طه، 14. 151) هود، 37. 152) انفال، 2. 153) زمر، 23. 154) طه، 124. 155) زلزال، 7. 156) هود، 119. 157) فجر، 14. 158) اعلى، 17. 159) بقره، 124. 160) بقره، 261. 161) بقره، 195. 162) بحار، ج 71، ص 362. ----------------------------------------------- پيام ها 1- نشانه انابه واقعى، ايمان و اطمينان به خداست. «من اناب، الذين امنوا ...» 2- ايمان بدون اطمينان قلبى، كامل و كارساز نيست. «امنوا وتطمئن قلوبهم» 3- ياد خدا با زبان كفايت نمىكند، اطمينان قلبى هم مىخواهد. «تطمئن قلوبهم بذكر اللَّه» 4- تنها ياد خدا، مايهى آرامش دل مىشود. «بذكر اللَّه تطمئن القلوب» امروزه دارندگان زر و زور و تزوير بسيارند ولى از آرامش لازم خبرى نيست. |
||
۶ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره رعد آیه 29 --------------------------------------------- آيه الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّلِحَتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مََابٍ ------------------------------------------------- ترجمه كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند خوشا بحالشان و سرانجام نيكويى دارند. -------------------------------------------------- نکته ها مردم چهار دستهاند: الف: مؤمن، كسانىكه هم ايمان دارند و هم اعمالشان صالح است. ب: كافر، كسانىكه ايمان ندارند و در ظاهر نيز اظهار ايمان نمىكنند. ج: فاسق، كسانىكه ايمان دارند، ولى اعمالشان صالح نيست. د: منافق، كسانىكه ايمان ندارند، ولى به ظاهر اظهار ايمان مىكنند. «طوبى» يا مصدر است مثل «بُشرى» و يا مؤنث «اطيب» به معناى بهترين است. در آيه مصداق خاصى براى (بهترين) بيان نشده تا شامل همه بهترينها شود. و شايد رواياتى كه مىگويد: طوبى درختى است كه ريشه آن در خانه پيامبرصلى الله عليه وآله وعلىعليه السلام وشاخههاى آن بر سر مؤمنان سايه افكنده،(163) مثال و تجسمى باشد از اينكه همه پاكىها و خيرات در گرو اتصال به رهبران آسمانى است. وقتى كوتهفكران به پيامبرصلى الله عليه وآله انتقاد كردند كه چرا اين همه فاطمه زهراعليها السلام را مىبوسى؟ حضرت فرمود: زمانى كه در شب معراج مرا به بهشت بردند، من از ميوه درخت طوبى خوردم و وجود فاطمه از آن نشأت گرفت و پديد آمد ومن هرگاه مشتاق بوى بهشت مىشوم دخترم فاطمه را بو مىكنم.(164) كاميابى افراد بىايمان و بدور از عمل صالح، عمق و تداوم ندارد. چنانكه حضرت على عليه السلام مىفرمايد: «لاخير فى لذّة من بعدها النّار»(165) در لذّتى كه بعد از آن آتش باشد، خيرى نيست. _________________________________ 163) بحار، ج 8، ص 117 و 120. 164) بحار، ج 8، ص 188. 165) بحار، ج 41، ص 104. -------------------------------------------------- پيام ها 1- زندگى شيرين دنيوى و عاقبت نيكوى اخروى در سايه ايمان و عمل صالح است. «الذين آمنوا... طوبى لهم و حسن ماب» 2- كاميابىهاى دنيوى در صورتى ارزش دارد كه همراه عاقبت اخروى باشد نه آنكه مانع آن گردد. «طوبى لهم و حسن ماب» |
||
۶ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره رعد آیه 30 --------------------------------------------- آيه كَذَ لِكَ أَرْسَلْنَكَ فِى أَمَّةٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهَآ أُمَمٌ لِّتَتْلُوَاْ عَلَيْهِمُ الَّذِى أَوْحَيْنَآ إِلَيْكَ وَهُمْ يَكْفُرُونَ بِالرَّحْمَنِ قُلْ هُوَ رَبِّى لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ مَتَابٍ ---------------------------------------------- ترجمه اين چنين ما تو را در بيان اُمتى كه پيش از آن اُمتهاى ديگرى (آمده و) رفتهاند، به رسالت فرستاديم، تا آنچه را به سوى تو وحى كردهايم بر آنان تلاوت كنى. در حالى كه آنان به خداى رحمن كفر مىورزند، بگو: او پروردگار من است، معبودى جز او نيست تنها بر او توكل كردهام و بازگشت من تنها به سوى اوست. ---------------------------------------------- نکته ها اگر چه بعثت پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله در ميان اُمت عرب بوده است، ولى به صراحت آيات ديگر، او پيامبر تمام اُمتهاست.«وما ارسلناك الا كافة للناس»(166) ___________________________________ 166) سبأ، 28. ----------------------------------------------------- پيام ها 1- بعثت انبيا، سنت الهى وبر اساس لطف و رحمت اوست. «كذلك...بالرحمن» 2- توجه به تاريخ هر قوم، براى تبليغ وتربيتشان لازم است.«قد خلت من قبلها» 3- وظيفه پيامبران تلاوت وحى الهى بر مردم است. «لتتلوَا» 5- در برابر كفّار مقاومت واز عقيده خود دفاع كنيد. «يكفرون بالرحمن، قل هو ربّى» 6- توكل بر خدا، عامل مقاومت در برابر كفار است. «قل هو ربى عليه توكلّت» 7- دلايل ايمان ما به خداوند؛ ربوبيّت او «ربّى»، يگانگى او «لااله الاهو»، پناهگاهى او «عليه توكلت»، و بازگشت ما بسوى او «اليه متاب»، مىباشد. |
||
۶ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره رعد آیه 31 --------------------------------------------- آيه وَلَوْ أَنَّ قُرْءَاناً سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى بَلِ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِيعاً أَفَلَمْ يَاْيْئَسِ الَّذِينَ ءَامَنُواْ أَن لَّوْ يَشَآءُ اللَّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِيعاً وَ لَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُواْ تُصِيبُهُم بِمَا صَنَعُواْ قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيباً مِّن دَارِهِمْ حَتَّى يَأْتِىَ وَعْدُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ ------------------------------------------- ترجمه واگر به واسطه قرآن كوهها به حركت درآيند يا زمين به آن قطعهقطعه شود يا به واسطه آن مردگان به سخن آيند، (باز ايمان نمىآورند.) بلكه تمام امور بدست خداست. آيا مومنان (از اين سنگدلان) مأيوس نشدهاند (و نمىدانند) كه اگر خدا مىخواست قطعاً (با قهر واجبار) همه مردم را به راه مىآورد. و پيوسته به كسانى كه كفر ورزيدند به سزاى كارهايى كه كردهاند مصيبت كوبندهاى مىرسد يا آن مصيبت به نزديك خانه آنان فرو مىآيد (تا هر لحظه زندگى همراه با دغدغه داشته باشند و اين دلهره همچنان ادامه دارد) تا آنگاه كه وعده الهى فرا رسد البته خداوند وعدهاى كه داده خلاف نمىكند. ---------------------------------------------- نکته ها اين آيه اوج عناد و لجاجت كفّار را بيان مىكند. نظير آيه 111 سوره انعام كه مىفرمايد: اگر ما فرشتگان را بر خود آنها نازل كنيم و مردگان با آنها سخن بگويند و همه چيز روبروى آنان محشور شود باز هم ايمان نخواهند آورد. قرآن كتابى است كه محكمتر از كوهها را تكان داد و بالاتر از مردههاى جسمانى را زنده كرد. عقول و دلهاى مرده و سنگِ مردم جاهل عرب را حيات داد. و اگر كتابى باشد كه بتواند كوهها را تكان دهد و مردگان را زنده گرداند، آن همين قرآن است. «او من كان ميتاً فاحييناه...»(167) از فرمايش امام كاظمعليه السلام استفاده مىشود كه در قرآن، علوم ورموزى است كه مىتوان به واسطه آنها در طبيعت تصرف كرد.(168)«سُيّرت به، قُطّعت به، كُلّم به» ________________________________ 167) تفسير صافى. 168) تفسير كنزالدقائق. ------------------------------------------------- پيام ها 1- انتظار نداشته باشيد كه همه مردم ايمان بياورند. «لو يشاءاللَّه لهدى الناس جميعاً» 2- عناد ولجاجت، درد بىدرمان جوامع بشرى است. (اگر كسى طالب و جوياى حقّ باشد، يك معجزه هم براى ايمان آوردن كافى است) «قرآناً سُيّرت به، قطّعت به، كلّم به» 3- در جهان بينى الهى همه كاره خداست. «بل للَّه الامر جميعاً» 4- معجزه، تحت اراده خداوند است. نه بر اساس پيشنهاد و هوسهاى افراد لجوج. «بل للَّه الامر جميعاً» 5 - اراده خداوند بر هدايت اختيارى انسانهاست، نه اجبار و اكراه آنان. «لو يشاء اللَّه لهدى الناس جميعاً» چنانكه در آيهاى ديگر مىفرمايد: «لا اكراه فى الدين»(169) 6- كفّار بايد منتظر ضربههايى از جانب خداوند بر كشور و مرزهاى خود باشند. «لايزال الّذين كفروا تصيبهم بما صنعوا قارعه» 7- قهر خداوند اختصاص به جهان آخرت ندارد. «تصيبهم ... قارعه» 8 - همه جا موعظه و استدلال كافى و كارساز نيست، گاهى قهر و غضب لازم است. «تصيبهم ... قارعه» 9- علت نزول بلاها، كردار خود ماست. «بما صنعوا قارعه» 10- هشدارهاى الهى گاه به صورت مستقيم و نسبت به خودماست و گاه بطور غير مستقيم و نسبت به ديگران و مناطق اطراف ماست.«تحلّ قريباً من دارهم» 11- از عذاب ديگران درس عبرت بگيريم. «او تحّل قريباً من دارهم» 12- هيچگاه در وعدهها و وعيدهاى الهى شك نكنيم. «لا يخلف الميعاد» ___________________________________ 169) بقره، 256. |
||
۶ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره رعد آیه 32 --------------------------------------------- آيه وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَأَمْلَيْتُ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ عِقَابِ --------------------------------------------- ترجمه و همانا پيامبرانى پيش از تو (نيز) به استهزاء گرفته شدند، امّا من به كسانى كه كفر ورزيدند مهلت دادم سپس آنان را (به قهر خود) گرفتم، پس (بنگر كه) كيفر من چگونه بود. --------------------------------------------- پيام ها 1- شناخت تاريخ پيامبران، عامل صبر و بردبارى در برخورد با مشكلات و تحمّل سختىها و مصائب است. «استهزء برسل من قبلك» 2- كسى كه فرستادگان الهى را مسخره كند، كافر است. «فامليت للّذين كفروا» 3- مهلت دادن، سنّت حتمى و هميشگى الهى است. «فَاَمليت» (مؤمن از اين فرصت براى توبه وعمل صالح بهرهبردارى مىكند، اما كافر بر گناهان خويش اصرار مىورزد.) 4- به مهلت الهى مغرور نشويم، كه قهر او يكدفعه مىرسد. «ثُمّ اخذتهم» 5- اگر كسى را براى انجام كارى مأمور مىكنيد، خطرات و سختىهاى كار را به او گوشزد نماييد و به او روحيه دهيد. «لقد استهزء برسل من قبلك» |
||
۶ آذر ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | ||
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام:
۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی - ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور - جوزپ گواردیولا گروه:
- كاربران بلاک شده |
سوره رعد آیه 33 --------------------------------------------- آيه أَفَمَنْ هُوَ قَآئِمٌ عَلَى كُلِّ نَفْسِ بِمَا كَسَبَتْ وَجَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَآءَ قُلْ سَمُّوهُمْ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِى الْأَرْضِ أَم بِظَهِرٍ مِّنَ الْقَوْلِ بَلْ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ مَكْرُهُمْ وَصُدُّواْ عَنِ السَّبِيلِ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ --------------------------------------------- ترجمه پس آيا آن (خدايى) كه بر هر كس و عملكرد او حاكم و ناظر است، (با بُتهاى ساختگى يكى است؟) و(لى) آنان براى خدا شريكانى قرار دادهاند. بگو: آنها را نام ببريد (چه هستند و چه توانى دارند؟) آيا خدا را از شريكانى در زمين خبر مىدهيد كه او نمىشناسد؟ يا سخنى توخالى (مىگوييد)، بلكه براى كسانى كه كفر ورزيدند، مكرشان آراسته جلوه داده شده است واز راه (حق) باز داشته شدهاند وهر كه را خدا گمراه كند، پس براى او هيچ هدايت كنندهاى نيست. -------------------------------------------- نکته ها قائم بودن خدا، به معناى تدبير تمام امور و كفايت، حفاظت، نظارت، و ثبت و ضبط آنهاست. ---------------------------------------------- پيام ها 1- خداوند با طرح سؤال، عقل و فطرت انسان را به قضاوت مىطلبد. زيرا عقل و فطرت با شرك سازگار نيست. «أفمن... ام تنبئونه» 2- كسى كه از خداى عليم و واحد و قيّوم جدا شود، به ورطه شرك و چند خدايى گرفتار مىآيد. «شركاء» 3- بتپرستى و شرك به قدرى سبك سرى و بىمنطق است كه حتى نمىتوان نام و اوصاف معبودان آنان را بيان كرد. «قل سمّوهم» 4- شايد مشركان نيز از عمق جان بتها را قبول ندارند. «ام بظاهر من القول» 5- شرك نيز نوعى كفر است. «جعلوا اللَّه شركاء... زيّن للذين كفروا» 6- كسى كه مسائل انحرافى برايش جلوه كرد، از راه حق و مسير هدايت باز مىماند. «زُيّن... صدّوا» 7- به نقشهها و تدبيرهاى خود مغرور نشويد. «زيّن... مكرهم» |
||
۶ آذر ۱۳۹۰
|
این عنوان قفل شده است!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |