در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: عصر ظهور | ||
|
|
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۹ فروردین ۱۳۹۱
|
|
پاسخ به: عصر ظهور | ||
|
توچه کردی؟؟؟ بسم الله الرحمن الرحیم نگاه ها هراسان به ابراهیم و آتش بود. در این میان گنجشکی به آتش نزدیک می شد و بر می گشتاز او پرسیدند: ای پرنده چه کار می کنی؟پاسخ داد: در این نزدیکی چشمه آبی است و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم.گفتند: ولی حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می توانی بیاوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد. گفت: من شاید نتوانم آتش را خاموش کنم اما این آب را می آورم تا آن هنگام که خداوند از من پرسید وقتی که بنده ام را بدون گناه در آتش انداختند تو چه کردی؟ پاسخ دهم: هر آن چه را که از توانم بر می آمد... .*****ابراهیم زمان چون یوسف در چاه غیبت گرفتار است و دوستانش با گناهان و بی توجّهی ها جانش را بر منجنیق آتش میگذارند،او را بر صلیب میکشند و دوستدارانش سرگشته طور سینایند.اما بزودی یوسف از چاه برون خواهد آمد........... و مرا خواهند پرسید : تو چه کردی ؟*****و خوشا به حال گنجشکان سرفراز در پناه صاحب الزمان صلوات |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۱۳ فروردین ۱۳۹۱
|
|
پاسخ به: عصر ظهور | ||
|
-مراجعه و تمسک خط قرمز شیطان برخی تصور می کنند که دعا برای تعجیل فرج ابتدا نیازمند تزکیه ی نفس و کسب ظرفیت برای دعاست. این اشتباه بزرگی است و چه بسا از القائات و دسیسه های شیطان! شاید تا کسب ظرفیت مورد ادعا، فرصت و موقعیت از دست برود و ظرفیتی هم کسب نشود! به علاوه، دعا خود ابزاری موثر برای یافتن ظرفیت و تطهیر نفس و تزکیه است. مگر اهل بیت عصمت (علیهم السلام) مصداق آیه ی تطهیر نیستند؟چه راهی برای تطهیر باطن و تزکیه ی نفس مطمئن تر از اتصال به آن خاندان پاک؟ شیطان پس از رانده شدن از درگاه الوهیت، از خداوند خواست تا در عوض عبادت های چند هزارساله اش،تا پایان دنیا به او مهلت داده شود. خداوند به او فرمودند: تو تا وقت معین از مهلت داده شدگانی. امام باقر (علیه السلام)در مورد مرگ شیطان می فرمایند:(منظور از وقت معلوم در آیه ی شریفه ، روز قیام آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)است . هر گاه خداوند او را برانگیزد، ابلیس در مسجد کوفه می آید، در حالی که بر زانوانش راه می رود و می گوید : ای وای از این روزگار! آن گاه( مولای ما ) پیشانی اش را می گیرند و او را گردن می زنند. آن هنگام، روز وقت معلوم است که مدت او به پایان می رسد. این است که شیطان با تمام ترفندها و مکر و حیله ها و با کمک اعوان و انصارش، از متمرکزشدن توجهات مردم به ولی عصر ارواحناه فداه مانع می شود و هر چه در توان دارد برای به تعویق انداختن"روز ظهور" به کار می گیرد . پ ن:- مكيال المكارم به نقل از بحارالانوار 1- اصول کافی جلد1(باب ان الائمه((علیه السلام)) ولاه امرالله و خزنه علمه) آشتی با امام عصر(علیه السلام) ،ص110. -------------------------------------------------------------------------------------------- پ ن: این یه بخش رو زیادی گوش کنیم.... اگه برگردیم و نگاه کنیم به زندگی مون رد پای شیطان رو خیلی جاها ی بینیم.. اون از هرفرصتی استفاده میکنه تا ما یادمون بره یه فردی رو این زمین هست که وقتی بیاداولین کاری که بکنه گردن زدنه شیطانه! ازنت بگیرید تا فوتبال و فیلم و سیاست و بازی و تجمل گرایی و درگیر شدن تو درس و دانشگاه و مدرک و.... هرچیزی که بتونه باعث شه ما یادمون بره واسش وسیله س... برگردیم به زندگی مون میبینیم خیلی جاها هدف رو ول کردیم و یادون رفته... اگه تو هر کاری رضایت پدر زنده رو درنظر بگیریم.... اونوقت درس خوندنه میشه عبادت.. اونوقت اومدن تو نت میشه یه کار مثبت که قرار نیس فقط سرگرمی محض باشه قرار ده ها مطلب به درد بخور برای سعادتمون ازش برداشت کنیم.. اونوقت دیگه به خاطر یه فوتبال کسی سکته نمیکنه .... یا انقدر مردم بهم فحش نمیدن!!! اونوقت درگیری های سیاسی احمقانه کم میشه... اونوقت مردم می فهمن همه اینا رو باید بذارن و برن و چیزی باخودشون قرار نیست ببرن جز اعمالشون.. اونوقته که حقیقتی که تاحالا کفران شده(کفر یعنی پوشیده شدن حقیقت) از لابلای گرد و خاک وزنگار گناه و فراوشی تاریخ خودشو نمایان میکنه و مردم تازه میبینن... مشکل اینجاست که ما به تاریکی عادت کردیم.. نورو روشنایی رو یامون رفته... گرمای وجودشو به خاطر سرما فراموش کردیم و انقدر صبر کردیم و انقدر تحمل کردیم تا برامون عادت شده.... شیطان هم این وسط نقشش فقط قلقلک دادن مائه و وسوسه کردن ما... وگرنه ما خودمون دوتا ابزار جنگی داریم که خدا بهمون داده.... (عقل و انتخاب) گاهی اوقات علیه خودمون استفاده میکنیم یعنی اکثر اوقات.. گاهی اوقات هم به نفع خودمون.. |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۱۴ فروردین ۱۳۹۱
|
|
پاسخ به: عصر ظهور | ||
|
بخش آخر از زندگی معنوی... -دوری از فتنه ها در زمان غیبت، ثابت ماندن در امر دین و اعتقاد به امامت، بسیار دشوار است و راهی برای نجات جز تمسک جستن صحیح و عمیق به خود امام عصر(علیه السلام) نیست. در غیر این صورت، دین انسان از دست می رود. امام حسن عسگری (علیه السلام) به صحابی خاص خود –احمد بن اسحاق-درباره ی وضعیت خطرناک دوران غیبت هشدار داده اند: به خدا قسم غیبتی خواهد کرد که احدی از تباهی (دینش)در آن زمان نجات نمی یابد، مگر آن کسی که خدای عز و جل، او را در اعتقاد به امامت آن حضرت ثابت قدم بدارد و در زمان غیبت، نسبت به دعا در تعجیل فرج ایشان توفیق عنایت فرماید. عقیده به امامت حضرت مهدی عجل ا...تعالی فرجه الشریف، یعنی اینکه امام را با همه ی اوصاف و کمالاتش، باید شناخت و به او معتقد شد، تا بتوان از هلاکت نجات پیدا کرد. این ثبات قدم در اعتقاد به امامت، جز با عنایت الهی صورت نمی پذیرد. ولی اگر خداوند عز و جل به تفضل خویش، اوصاف و فضائل امام (علیه السلام) را به ما بشناساند، وظیفه ی ما این است که با تسلیم در برابر آن کمالات، به معنای واقعی امام شناس شویم. در این امام شناسی ثابت قدم باشیم و باین وسیله دین خود را در زمان غیبت حفظ کنیم. دیدیم که تنها راه نجات از فتنه های زمان غیبت، ثبات قدم در امر امامت است. اکنون باید راه هایی برای تثبیت امام شناسی جست و جو کنیم. امام زین العابدین (علیه السلام) راه ثابت قدم ماندن در مسیر ولایت و امامت را چنین تبیین کرده اند: همانا قیام کننده از ما دو غیبت دارد که یکی از آن ها طولانی تر از دیگری است...و اما غیبت دیگر، سپس مدت آن به درازا می کشد، تاآن حد که بیش تر کسانی که اعتقاد به امامت او(حضرت مهدی (علیه السلام))دارند، از این اعتقاد بر می گردند. پس بر این امر ثابت قدم نمی ماند، مگر کسی که یقینش محکم و معرفتش صحیح باشد و قلباً پذیرفتن احکام ما برایش سخت نباشد و تسلیم ما اهل بیت(علیهم السلام) گردد. پایان. پ ن:آشتی با امام عصر(علیه السلام) ،ص110. ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- خب به لطف خدا این اخرین بخشی بود که از زندگی معنوی مونده بود و قرارش دادم. اما پایان راه نیست طبیعتا و تازه کار ما شروع شده... حالا باید سراغ زندگی خودمون بریم و توش بگردیم ببینیم چی داریم وچی نداریم برای آماده سازی ظهور.. تا همه شو فراهم کنیم.... مطمئنا این یه جزوه فقط نمیتونه به ما اگاهی کامل بده ولی به نظرم برای شروع بد نبود... چیزایی توش عنوان شده بود که به درک ما اضافه میکرد البته برای من که اینطور بوده امیدوارم برای شما هم همینطور بوده باشه... باید برم بشینم فکر کنم راههای بهتر پیدا کنم..که انجام بدیم... نباید دست رو دست بذاریم. |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۱۸ فروردین ۱۳۹۱
|
|
پاسخ به: عصر ظهور | ||
نام کاربری: Dark_Rider
پیام:
۸,۸۵۸
عضویت از: ۶ دی ۱۳۸۸
از: كنار دريا
طرفدار:
- کارلس پویول & لیو مسی - کرایوف - برزیل و اسپانیا - :D - پپ عزیز - پروین گروه:
- کاربران عضو |
دستتون درد نكنه عجرتون با امام زمان انشالله در اولين فرصت ارشيو اين ارسالهاتون رو قرار ميديم تا همه كاربرا از اين محتوا هاي گرانبها بهره مند بشن |
||
۱۸ فروردین ۱۳۹۱
|
|
پاسخ به: عصر ظهور | ||
نام کاربری: Mohamad.Barani
پیام:
۱۲,۶۳۱
عضویت از: ۴ دی ۱۳۸۸
از: ساری، دارالملک ایران
طرفدار:
- .:رونالدینهو:. - .:لوییز انریکه:. - .:استقلال تهران:. - .:هــلـــنـــــــــــــد:. - .:فرهاد مجیدی:. - .:رایکارد:. - .:فیروز کریمی:. گروه:
- کاربران عضو |
[]
|
||
|
|||
۲۵ فروردین ۱۳۹۱
|
|
پاسخ به: عصر ظهور | ||
|
خيلي ها تصور درستي از گرفتاريها و غصّه هاي امام زمان(ع) ندارند. آنها با خودشان مي گويند امام زمان كه گرفتاري ندارد تا براي رفع مشكلات او دعا كنيم. آنها مي گويند ايشان كه نيازي به مردم ندارد تا بي توجهي مردم به او مايه غربتش شود. آنها مي گويند امام زمان آداب درست زندگي كردن و درست غذا خوردن و درست خوابيدن را هم مي داند، پس مريض هم نمي شود . البته اين تصورات ناقص و نادرست است. امام زمان (ع) گرفتاريهاي بسياري دارند كه ايشان را گاه تا مرز اضطرار به پيش مي برد. اضطرار به معناي چاره نداشتن است و مضطر به كسي مي گويند كه چاره اي براي او باقي نمانده است. يكي از القاب امام عصر نيز كه در كلام خدا ذكر گريده است، لقب (المضطرّ) است. در روايتي آمده زماني غصّه و گرفتاري آن بزرگوار به حدّي مي رسد كه ايشان به حال اضطرار مي افتند . ايشان در آن حال به مسجدالحرام مي رود و پشت مقام ابراهيم به نماز مي ايستند و اين آيه را مي خواند « امّن يُجيبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ و يَكشِفُ السُّوء و يَجعَلكُم خُلَفا الارض»نمل 62 يعني غير از خدا كيست كه چون بي چاره اي او را بخواند پاسخ بدهد و گرفتاري اش را برطرف سازد وشمارا حاكمان زمين گرداند؟ در ان لحظه خداوند به اضطرار امام عصر(ع) رحم مي آورد و با صدور اذن قيام،ياريهاي آسماني خويش را به سوي او نازل ميكند- بحارالانوار ج 51 ص 48 – از اين روايت بر مي آيد كه نه تنها گرفتاري ودرد و رنج براي امام عصر(ع) قابل تصور است،بلكه اين گرفتاريها ممكن است تا حد اضطرار و مرز شكسته شدن توان آن حضرت هم پيش برود . اساساً تعبير فرج كه براي آن حضرت بكار ميرود به معناي رفع گرفتاري است . تا گرفتاري نباشد فرج معنايي ندارد.اينكه به ما گفته شده از خدا تسريع و تعجيل در فرج ايشان را بخواهيم حاكي از اين است كه آن بزرگوار گرفتار است و براي رفع گرفتاري او نياز به كمك الهي است . بزرگان گفته اند كه فرج امام زمان(ع)هم دو گونه است. يكي فرج كلي است كه با ظهور ايشان صورت مي پذيرد و ديگر،فرجهايي جزئي است كه در برهه هاي مختلف پيش از ظهور ايشان ميتواند اتفاق بيفتد. فرجهاي جزئي به اين معني است كه بدون وقوع آن ظهور مظفّر، برخي از گرفتاري هاي آن حضرت و شيعيان ايشان بصورت مقطعي برطرف گردد. گاهي اوقات ما براي فرج حضرت دعا ميئكنيم امام خداوند هنوز مصلحت نمي داند كه ظهور ايشان(همان فرج كلّي) واقع شود و گرفتاريهاي حضرتش به يُمن آن ظهور به طور كلي رفع گردد. با اين حال خداوند به بركت همين دعاي ما از گرفتاريهاي فعلي امام عصر(ع) مي كاهد و در زندگي ايشان فرج و گشايش جزئي ايجاد ميكند پس مبادا بپنداريم كه دعاهاي ما و پيشينيان ما بر فرج آن حضرت بي تأثير بوده ومبادا از اثر دعاي بر فرج نا اميد شويم. بعلاوه چه بسا خداوند به جهت دعاهاي ما،فرج كلي را نرساند ولي آنرا نزديك سازد، وچه بسا كه به بركت يك دعاي خاص اذن فرج كلي نيز بطور ناگهاني صادر شود. بسکه امام زمان تنها وطرید است، خدا حضرت خضر را مونسش قرار داد!!!! |
||
|
|||
۲۵ فروردین ۱۳۹۱
|
|
پاسخ به: عصر ظهور | ||
|
این روزها زیاد یاد آن مادری می افتم که رفت پیش امام صادق علیه السلام....گفت پسرم خیلی وقت است از مسافرت برنگشته خیلی نگرانم..... حضرت فرمود صبر کن پسرت برمی گردد.....رفت و چند روز دیگر برگشت و گفت پس چرا پسرم برنگشت..... حضرت فرمود مگر نگفتم صبر کن؟.....خب پسرت برمی گردد دیگر..... رفت اما از پسرش خبری نشد..... برگشت ؛ آقا فرمود مگر نگفتم صبر کن؟......دیگر طاقت نیاورد....گفت آقا خب چقدر صبر کنم؟......نمی توانم صبر کنم.....به خدا طاقتم تمام شده..... حضرت فرمود برو خانه پسرت برگشته........رفت خانه دید واقعاً پسرش برگشته..... آمد پیش امام صادق گفت آقا جریان چیست؟نکند مثل رسول خدا به شما هم وحی نازل می شود؟....... آقا فرموده بود به من وحی نازل نشده اما عند فناءالصبر یأتی الفرج...... صبر که تمام بشود فرج می آید..... این روزها روضه که می روی یک بار هم به خودت بگو هی فلانی چه طاقتی داری تو.... و دعا کن برای دل آن مادری که هنوز پسرش برنگشته...... ..................... ـ وسائل الشیعة.جلد ۱۵.باب استحباب الصبر فی جمیع الاُمور . حدیث20462 متن عربی حدیث: [ 20462 ] 9 ـ الحسن بن محمد الدیلمی فی ( الارشاد ) عن الصادق ( علیه السلام ) انه جاءت إلیه امرأة فقالت : ان ابنی سافر عنی وقد طالت غیبته عنی واشتد شوقی إلیه فادع الله لی ، فقال لها : علیک بالصبر ، فاستعملته ، ثم جاءت بعد ذلک فشکت الیه طول غیبة ابنها فقال لها : ألم أقل لک علیک بالصبر ؟ ! فقالت : یا بن رسول الله کم الصبر ؟ فوالله لقد فنی الصبر ، فقال : ارجعی إلى منزلک تجدی ولدک قد قدم من سفره ، فنهضت فوجدته قد قدم ، فأتت به الیه فقالت : أوحی بعد رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) ؟ قال : لا ، ولکن عند فناء الصبر یأتی الفرج ، فلما قلت فنی الصبر عرفت ان الله قد فرج عنک بقدوم ولدک . -- به "هوالحی" زنده می کند؛ آن سان که می میراند به "هوالممیت".. ما را به "هوالشهید" است که مدام می میراند و زنده می کند.. -- وقتی خدای سبحان آسمان را برای خنده جوانه ای میگریاند چرا دل بنده اش سرشار از امید نباشد نمیدونم صبرما تموم نشده...؟؟اماخدایاخسته که هستیم... |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۳ اردیبهشت ۱۳۹۱
|
|
پاسخ به: عصر ظهور | ||
|
احساس میکرد از بلندترین ارتفاع ممکن، سقوط کرده. نفسهای بریده بریده.. قلب در حال بیرون زدن از سینه ... رنگ پریده... روان آشفته... به خودش که اومد، فهمید یه چند باری طول و عرض خیابون رو گز کرده، اما هیچ چیز این خیابون براش تکراری نبود، اونقدر که برای یهنفر که اولین بار از این پیادهروها عبور میکنه، تکراری نیست. اما انگار این چند ساعت با چشمای بسته راه رفته بود. *** خودشو رسوند به ایستگاه مترو. ایستگاهی که مسیرش حتی به نزدیکیهای خونهاش هم نمیرسید، زانوهاش توان تحمل این تن خسته رو نداشتن. توی ازدحام جمعیتی که برای جا نموندن از قطاری که تازه به ایستگاه رسیده بود، هر جاندار و غیرجاندار رو هل میدادن و برای رسیدن از هیچکاری مضایقه نمیکردن، بالاخره یه صندلی خالی پیدا کرد و فرو ریخت. مثل امروز صبح که از قابل اعتمادترین آدم توی زندگیش، بزرگترین و باور نکردنیترین ضربه رو خورده بود... احساس غربت میکرد. احساس تنهایی، غربتی به وسعت تنهایی تنهاترین آدم روی زمین. سرشو به دیوار تکیه داد. روی برد دیوار رو به روش نوشته شده بود: چرا بودنت را کنار خود باور نکردهایم؟!؟!؟!؟! السلام علیک یا اباصالح المهدی عج پ ن:نبض زمین |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۹ اردیبهشت ۱۳۹۱
|
|
پاسخ به: عصر ظهور | ||
|
درازدحام این روزهای زندگی، گاهی آن قدر تنهایی که دلت بیقراره حضور کسی میشود. کسی که ساده و بدون ملاحظات منفعت و هزینهی این روزهای آدمیان، کنارت باشد، حرفهایت را بشنود و دوستت داشته باشد. کسی که پناهگاهی امن باشد وقتی که بیمهریها امانت را بریده. کسی که دستانش توانایی یاری دارند و یاری دستانش را در روزهای سخت و سرد، از تو دریغ نمیکند. کسی که مثل هیچ کس نیست… کسی به نام دوست، رفیق، مونس! بیشک تو هم مثل من لبریز از شوق و ذوق میشی، وقتی بدونی که تمام چیزایی که از یک دوست مونس میخوای، در همین نزدیکیهاست. و وقتی دلت مطمئن میشه که این رو از راستگوترین مردم، امام مهربانی، امام رضا علیهالسلام بشنوی. آنجا که میفرمایند: امام دوست و مونس شماست...الامام الانيس الرفيق. چه قدر میشناسیم رفیقی را که حتی لحظهای هم از یادش نخواهیم رفت؟! دوستی که با تمام جلال و شکوه، شأن و مرتبهی والایش دوست ماست. دوست همه ما، حتی آنان که او از گناهانشان غمگین است. چنانکه در دعایش میفرماید: خدایا! شیعیان ما را از شعاع نور ما و باقیماندۀ طینت ما خلق کردهای، آنها با اتکا بر محبت و ولایت ما، گناهان زیادی کردهاند، از آنها بگذر که ما از آنها راضی شدیم؛ و آنچه از گناهان که در ارتباط بین آنها و مردم است، خودت میان آنها اصلاح کن و از خمسی که حق ما است به آنها بده تا راضی شوند و ایشان را در بهشت وارد کن و از آتش جهنّم نجات بده و همراه با دشمنان ما بر آنان خشم نگیر. حال قضاوت باتوست، چهقدر قدردان حضور چنین دوستی بودهای؟ چهقدر دستان سخاوتمندش را باور داشتهای؟ اصلا تابحال به دوستت سلام دادهای...؟ حالا به امام زمانت علیهالسلام سلام کن و به او بگو: دوستت دارم....... پ ن:نبض زمین |
||
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
۹ اردیبهشت ۱۳۹۱
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |