در حال دیدن این عنوان: |
۱۸ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: Unidentified Flying Object - UFO | ||
|
بعيده يوفوها از ضدجاذبه استفاده کنند به چند دليل: 1-کلا احتمال منطقي تر اينه که يوفوها وسايل جاسوسي باشند تا اينکه از يه کهکشان ديگه بيان زمين.دليلش هم اينه که الان حدود 20-30 ساله که مشاهده مهمي از يوفوها انجام نشده در حالي که تو دهه 70-80 به شدت اين موارد زياد بود وتا ديدن داره گندش در مياد سريع جمش کردند.به همين دليل کاملا دور از ذهنه که پديده اي(ضد جاذبه) که هنوز اصول تئوريش هم با مشکل رو به روئه به صورت يه تکنولوژي تو ساخت يوفوها استفاده شده باشه 2-کلا تا جاهايي که من ديدم هر جا بحث ضد جاذبه بوده از کوچک بودنش صحبت شده و اصولا نيروش خيلي کمتر از اينه که بقيه اجرام رو از خودش دور کنه.احتملا يه ميدان مغناطيسي چيزيه 3-اصولا ضد جاذبه خيلي چيز دم دستي نيست که به همين راحتي ازش استفاده کني و هيچ اتفاقي هم نيفته |
||
۱۱ تیر ۱۳۸۷
|
|
پاسخ به: Unidentified Flying Object - UFO | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۹
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
ضد جاذبه یه فرضیه علمی اثبات نشده س و حتی دلایل ردش خیلی بیشتر از دلایل اثباتشه. چون اصولا جذب خاصیت جرمه، هیچ جرمی خاصیت ضد جذب نداره، و لااقل الان نمیشه تصور کرد که چنین تکنولوژی وجود داشته باشه.
|
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۱۱ تیر ۱۳۸۷
|
|
پاسخ به: Unidentified Flying Object - UFO | ||
نام کاربری: Blaugrana.ForEvEr
پیام:
۵,۶۲۴
عضویت از: ۵ شهریور ۱۳۸۶
از: قزوین
طرفدار:
- ژاوي.مسي - مارادونا.ريوالدو - پرسپوليس - اسپانيا - كريم باقري - پپ گوارديولا - افشين قطبي گروه:
- کاربران عضو |
تحقیاقت قرن بیستم : از سال های 1930 به بعد علاقهمندی و توجه به سایکو کینز افزایش یافت تا جایی که امروزه تحقیق در باره ی این موضوع به یکی از سریع الرشد ترین حوزه های فراوان شناسی تبدیل شده است. در سال های گذشته این مطلب به خصوص در ایالات متحده ی آمریکا و اتحادجماهیر شوروی سابق صادق بوده است . با این حال نتایج حاصل از اطلاعات نظارت شده بالینی متناقض بوده اند برخی از این بررسی ها از نظر روش شناختی مورد حمله قرار گرفته اند . وبرخی دیگر را متهم مشاهده آثار تقلب در آنها کرده اند باید خاطر نشان کرد که با فراهم شدن شرایط ضروری و برخی التزامات سایکو کینز واقعا روی میدهد و الگو های وقوع آن به کمک آزمون ها و اشخاص تحت آزمون شناسایی شده اندو این مطلب نیز میدانیم که الگو های مذکور در هر شرایطی کاربردی نمی شوند . در سال 1934 یکی از فراوان شناسان داشنگاه دوک در کارولینای شمالی به نام جی .بی .راین سلسه آزمون هایی را در باره ی سایکو کینز ترتیب داد گرچه او نخستین کسی نبود که به اطلاعات PK میپرداخت ولی برای اولین بار اصطلاح دریافت فراحسی یا ESP را وضع کرد و خود به خود به بررسی آن پرداخت این پزوهش منجر به حصول نتایج مهمی شد فردی که در این زمینه مورد توجه راین قرار گرفت یک قمار باز بود او ادعا داشت که میتواند روی ریختن تاس اثر بگذار و اکری کند که شماره یا ترکیبی از شماره ی خاص به دست آِید .شواهد تجربی اولیه نتایج غیر مترقبه ای را به دست داد که بسیار فراتر از احتمالات مرتبط با شانس بود ولی بعدا آژمون مدارک نشان داد که نتایج حاصل یکنواخت نیستند بنا به دلایل مختلف راین در انتشار یافته های خود شتاب نکرد در آن زمان سایکو کینز به عنوان پدیده ای مشکوک تلقی میشد : او گهگاه خودش به عنوان فرد مورد مطالعه استفاده کرده بود و دیگر این که بررسی ها وی از کنترل بسیار ضعیفی برخورداز بودند . بالاخره راین زمانی یافته های خود را متشر ساخت که یکی از دستیاران او اعلام کرد که افراد مورد بررسی در بخش اولیه ی جلسات به نتایج بهتری در کار با تاس دست یافته اند و هر چه به مراحل انتهایی آزمون نزدیک تر میشدند این نتایج ضعیف تر میشد این ویژگی را به کاهش علاقه مندی در افراد مورد مطالعه نسبت داده اند که نمونه آن درآزمون های ESP نیز مشاهده میشد ادامه دارد ... |
||
... | |||
۱۱ تیر ۱۳۸۷
|
|
پاسخ به: Unidentified Flying Object - UFO | ||
|
البته منظور از فراوان شناسي همون فراروان شناسيه
|
||
۱۱ تیر ۱۳۸۷
|
|
پاسخ به: Unidentified Flying Object - UFO | ||
|
راین در مقاله خود گزارش داد که بر اساس مشاهدات او به نظر نمیرسد که psycholinesis با هیچ یک از فرایند های جسمی مغز ارتباط داشته باشد یا حاصل هیچ کدام از قوانین مکانیکی علم فیزیک باشد.در مقابل چنین می نماید که این پدیده نوعی نیروی ذهنی غیر فیزیکی است که میتواند به وسیله برخی روش های قابل اندازه گیری از نظر آماری بر ماده اثر بگذارد و نتایج حاصل از آن را نمیتوان به کمک دانش فیزیک شرح داد راین در ادامه به این نتیجه رسید که psychokinesis و دریافت فراحسی هر دو از این نظر که مستقل از فضا و زمان هستند شبیه یکدیگرند در واقع دریافت فراحسی یکی از بخش های ضروری فرایند psychokinesis محسوب میشود و این هر دو برای هم اهمیت دارند برای آنکه دریافت فراحسی بتواند بر یک جسم مادی که پرتاب شده است اعمال اثر کند لازم است در یک نقطه بحرانی در فضا و در لحظه تعیین کننده در زمان وارد عمل شود بررسی ها نشان دادند که هردو پدیده PK وESP تحت تاثیر داروها خواب مغناطیسی و حالت ذهنی فرد مورد آزمایش قرار میگیرند راین همچنین بر این اعتقاد بود که شفای معجزه آسا و درمان های جادویی طب عوام از جمله پدیده های psychokinesis هستند که طی آنها نوعی از psychogenic بر بدن آنها اعمال میشود و گاهی فاصله منبع این اثر از بدن زیاد است تحقیقات راین عصر جدیدی را در آزمون های مربوط به پدیده psychokinesis آغاز کرد تا قبل از سال 1940 بیشتر مشاهدات مربوط به psychokinesis از طریق واسطه گری جسمانی و عموما در جلسات احضار ارواح که در تاریکی ترتیب میفتند انجام میشد در این گونه صحنه آرایی ها امکان هرگونه کنترل علمی وجود نداشت و اغلب اتهامات زیادی در رابطه با تقلب و دوز و کلک بر آنها وارد میشد به دنبال کارهای راین تجربیات مربوط به پدیده psychokinesis را در دو طبقه تقسیم بندی کردند:Macro-PK یا حوادث قابل مشاهده و Micro-PK یا اثرات ضعیف و خفیف که با چشم غیر مسلح قابل رویت نبودند و نیاز به ارزیابی آماری داشتند.در این میان تاکید بیشتر بر Micro-PK میشد. |
||
۱۳ تیر ۱۳۸۷
|
|
پاسخ به: Unidentified Flying Object - UFO | ||
|
شرح حال حادثه روزول ---------------------------- شما با بزرگترين واقعه در ارتباط با يوفوها آشنا خواهيد شد . حادثهاي كه اثرات زيادي در زندگي انسانها داشت . در ژولاي سال 1947 يك بشقاب پرنده در شهر روزول ايالت نيومكزيكو با زمين برخورد كرد . بر طبق گزارشات اجساد چند سرنشين يوفو در اطراف اين بشقاب پرنده كشف شد . و در بعضي از گزارشات آمده بود كه جسد چند سرنشين يوفو كه هنوز زنده بودند نيز يافت شد . مك برازل ( Mac Brazel ) مزرعه دار محلي ، گزارش اصابت اين شي ناشناس را به نيروهاي هوايي روزول داد . از بين نيروهاي هوايي روزول افسر اطلاعاتي جسي مارسل ( Jesse Marcel ) مسئول رسيدگي به اين حادثه شد . ادامه دارد ... ---------------- |
||
۱۵ تیر ۱۳۸۷
|
|
پاسخ به: Unidentified Flying Object - UFO | ||
|
جسي مارسل و پسرش ! |
||
۱۵ تیر ۱۳۸۷
|
|
پاسخ به: Unidentified Flying Object - UFO | ||
|
حادثه روزول قسمت 2 ------------------------- اما در اين جا شرح واقعه را از زبان اولين شاهدان عيني واقعه ميشنويم : اظهارات سروان جسي مارسل در مورد حادثه : يكي ديگر از شهود عيني ماجرا و اولين شاهد از گروه بازرسين كه مايل بود نام وي به عنوان يك شاهد رسمي برده شود ، يك سروان نيروي هوايي امريكا به نام "جسي مارسل" با عنوان " افسر اطلاعاتي گروه بمب افكن اتمي " مستقر در روزول بود . وي شخصي بسيار آگاه و فعال و يكي از دو افسري بود كه از سايت اصلي سقوط بازديد نموده است . وي در سال 1979 طي يك مصاحبه ويديويي صراحتا اظهار داشت كه : " خير آن شي نه يك بالون هواشناسي ، نه يك موشك و نه يك هواپيما بود . " وي در مورد جنس آن شي اظهار داشت كه : " قطعاتي از آن را تحت حرارت شديد قرار دادند كه حتي گرم نشد ! همچنين اين قطعات هيچ وزني نداشتند ( يعني با وجود بزرگي ، وزن بسيار پاييني داشتند ) و از نظر ضخامت نيز اين قطعات نازكتر از فويل آلومينيم داخل پاكت سيگار بودند . من سعي كردم كه اين قطعات را خم كنم ، اما عليرغم نازكي فوقالعاده آن هرگز نتوانستم اين كار را انجام دهم . ما حتي سعي كرديم تا با كمك يك پتك 16 پوندي آن را سوراخ كنيم يا تغيير شكل دهيم اما موفق نشديم ! " ادامه دارد ... --------------- |
||
۱۵ تیر ۱۳۸۷
|
|
پاسخ به: Unidentified Flying Object - UFO | ||
|
حادثه روزول قسمت 3 ------------------------- اين غير قابل باور است كه فردي با قابليتها و تجربه بسيار بالا همچون جسي مارسل بعنوان افسر اطلاعاتي تنها گروه بمب افكن اتمي جهان در آن زمان لاشه يك بشقاب پرنده را از يك بالون هواشناسي يا يك هواپيما نتواند تشخيص دهد . آنهم با اوصافي كه در مورد جنس اين سفينه در بالا ذكر شد . مسلما چنين موادي را نميتوان در كره زمين يافت يا بطور مصنوعي ساخت . وي در جاي ديگري از مصاحبه عنوان داشت : " آنها از خارج از كره زمين آمده بودند ." حتي اگر فرض كنيم كه وي در ابتداي امر دچار اشتباه يا خطاي ديد شده بود ، اين موضوع براحتي قابل نفي است ، چرا كه وي قبل از عزيمت به دفتر فرماندهي از شدت هيجان در مقابل منزل خود در پايگاه توقف نمود و قطعات بشقاب پرنده و خطوط عجيب روي آن را را به همسر خود و پسر 11 ساله و همسايگانش نشان داد . بخشي از دستگاه توليد كننده اشعه ايكس آن داراي خطوطي شبيه به خط هيروگليف و مانند خطوط بيروني حك شده بر روي سفينه بود . فرزند وي كه دكتر جسي مارسل كوچك ميباشد و اكنون يك پزشك است ، خلبان هليكوپتر گارد ملي و يك جراح در پرواز بشمار ميرود ، خاطره آن روز را به خوبي به ياد مي آورد . او حتي قادر است جزئيات مربوط به خطوط روي سفينه را مجددا رسم كند . پدر وي ( جسي مارسل بزرگ ) نيز مدارج ترقي خود را بتدريج طي نمود تا جايي كه مامور تهيه اولين گزارش در ارتباط با اولين انفجار اتمي شوروي سابق گرديد كه مستقيما به پرزيدنت ترومن ارائه گرديد . ( بنابراين اظهارات وي بعنوان يك فرد موجه مورد تاييد است ) در ارتباط با تلاش دولت امريكا براي سرپوش نهادن بر اصل ماجرا ، يك نكته مهم ديگر نيز قابل ذكر است . ژنرال سابق ارتش توماس دوبوس كه قبلا در سال 1947 در درجه سرهنگي بعنوان فرمانده پرسنل مركز فرماندهي پايگاه هشتم هوايي در فورت ورث تگزاس خدمت مي كرد قبل از مرگش در سال 1992 شهادت داد كه در جريان واقعه روزول پيام تلفني از ژنرال " كلمنت مك مولن " در پايگاه هوايي اندروز در واشنگتن دي سي دريافت داشته بود كه طي آن به وي دستور داده شده بود كه بر اصل ماجرا سرپوش گذاشته شود . اين دستورات متعاقبا از سوي ژنرال رايمي به اين نحو ابلاغ شد كه داستاني تهيه شود تا اصل موضوع تغيير يابد تا از فشار مطبوعات كاسته شود . ادامه دارد ... --------------- |
||
۱۶ تیر ۱۳۸۷
|
|
پاسخ به: Unidentified Flying Object - UFO | ||
|
حادثه روزول قسمت 4 -------------------------- شهادت آقاي " گلن دنيس " كوچكترين ترديدي در مورد ماهيت موجودات فضايي واقعه روز روزول باقي نميگذارد . وي همچنان در روزول نيومكزيكو زندگي ميكند و يك تاجر مورد احترام اهالي منطقه و عضو انجمن شهر است . وي فردي متواضع و صريح است . در سال 1947 آقاي دنيس يك مامور كفن و دفن بود كه در مركز تدفين " بالارد " كار مي كرد و قرار دادي با پايگاه هوايي روزول منعقد كرده بود كه به موجب آن خدماتي نظير واگذاري آمبولانس ، محل نگهداري اجساد را در اختيار ارتش قرار ميداد . قبل از آنكه وي اطلاعاتي در مورد سفينه بجا مانده از حادثه داشته باشد در يك بعد از ظهر تماسهاي تلفني متعددي از جانب افسر مسئول كفن و دفن پايگاه با وي صورت پذيرفت . در طي اين تماسها از وي در مورد امكان تهيه كيسه هاي بدون منفذ كوچك ( كوچكتر از كيسه هاي حمل انسان ) براي نگهداري چندين روزه اجسادي كه در معرض برخي مواد قرار گرفتهاند سوال شده بود . توجه اين مقامات به موضوع تغيير احتمالي تركيب شيميايي بافت هاي اجساد بود . چند ساعت بعد ، زماني كه شب فرا رسيد وي بدنبال يك سري وقايع غير مرتبط با هم بطور اتفاقي به بيمارستان پايگاه هوايي رفت . بيرون از درب خروجي پشتي بيمارستان وي دو دستگاه آمبولانس نظامي را مشاهده نمود كه درهاي عقب آنها باز بود و در داخل آنها قطعات بزرگي از يك وسيله متلاشي شده ديده مي شد و بر روي يكي از آنها خطوط و سمبل هاي عجيبي وجود داشت . در داخل بيمارستان وي پرستاري را مشاهده نمود كه او را ميشناخت . در همان لحظه پليس نظامي متوجه حضور وي شد و او را با خشونت و به زور از ساختمان خارج كردند . روز بعد آقاي دنيس آن پرستار را ملاقات نمود . و وي توضيح داد كه در شب قبل او نيز به بيمارستان رفته بود . آن پرستار ، زني مذهبي بود و كاملا مشخص بود كه از مشاهده چيزي بسيار شوكه شده است . خانم پرستار توضيح داد كه از وي خواسته شد تا بعنوان دستيار پزشك در كالبد شكافي چند موجود عجيب و غريب با بدنهايي كه هيچ شباهتي به بدن انسان نداشتند كمك كند . پرستار شرح داد كه بوي وحشتناكي را حس نموده و اين كه چگونه يك بدن كاملا سالم در فرم صحيح خود قرار داشت ولي ساير بدن ها متلاشي شده بود . آن پرستار همچنين تفاوت بين آناتومي آن سرنشينان يوفو و آناتومي بدن انسان را توضيح داد . وي همچنين طرحي را روي دستمال كاغذي رسم نمود كه نشان دهنده شكل و شمايل اين موجودات فرازميني بود . ادامه دارد ... --------------- |
||
۱۷ تیر ۱۳۸۷
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |