پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!! | |||
---|---|---|---|
نویسنده: لیلی پنجشنبه، ۲۰ مرداد ۱۳۹۰ (۰:۲۵) | |||
شرلوک هولمز کارآگاه معروف و معاونش واتسون رفته بودند صحرا نوردي و شب هم چادري زدند و زير آن خوابيدند. نيمه هاي شب هولمز بيدار شد و آسمان رانگريست. بعد واتسون را بيدار کرد و گفت: نگاهي به آن بالا بينداز و به من بگو چه مي بيني؟ واتسون گفت: ميليونها ستاره مي بينم . هولمز گفت: چه نتيجه ميگيري؟ واتسون گفت: ازلحاظ روحاني نتيجه مي گيرم که خداوند بزرگ است و ما چقدر در اين دنيا حقيريم. از لحاظ ستاره شناسي نتيجه مي گيريم که زهره در برج مشتري است، پس بايد اوايل تابستان باشد. از لحاظ فيزيکي، نتيجه ميگيريم که مريخ در مواذات قطب است، پس ساعت بايد حدود سه نيمه شب باشد. شرلوک هولمز قدري فکر کرد و گفت: واتسون تو احمقي بيش نيستي. نتيجه اول و مهمي که بايد بگيري اينست که چادر ما را دزديده اند!!! شرلوک من عاشقتم!!! |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول