پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!! | |||
---|---|---|---|
نویسنده: 3H.R.M جمعه، ۲۸ مرداد ۱۳۹۰ (۱۶:۰۰) | |||
دستمال كاغذي به اشك گفت: قطره قطرهات طلاست يك كم از طلاي خود حراج ميكني؟ عاشقم با من ازدواج ميكني؟ اشك گفت: ازدواج اشك و دستمالِ كاغذي! تو چقدر سادهاي خوش خيال كاغذي! توي ازدواج ما تو مچاله ميشوي چرك ميشوي و تكهاي زباله ميشوي پس برو و بيخيال باش عاشقي كجاست! تو فقط دستمال باش! دستمال كاغذي، دلش شكست گوشهاي كنار جعبهاش نشست گريه كرد و گريه كرد و گريه كرد در تن سفيد و نازكش دويد خونِ درد آخرش، دستمال كاغذي مچاله شد مثل تكهاي زباله شد او ولي شبيه ديگران نشد چرك و زشت مثل اين و آن نشد رفت اگرچه توي سطل آشغال پاك بود و عاشق و زلال او با تمام دستمالهاي كاغذي فرق داشت چون كه در ميان قلب خود دانههاي اشك كاشت ... عرفان نظر اهاری ... ![]() |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول