پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!! | |||
---|---|---|---|
نویسنده: سجاد پنجشنبه، ۲۶ آبان ۱۳۹۰ (۱۳:۳۸) | |||
نقل قول Tornado_13 نوشته:خودت شروع کردی! شاعر میگه: آه از آن روزی که گشتم آشنای بابلی/بی سبب دل شد اسیر و مبتلای بابلی کشتی دل را به نادانی سپردم ای دریغ/در دل طوفان به دست ناخدای بابلی من نمی دانم خدا را خلقت از این قوم چیست/از چه می خواهد در این دنیا بقای بابلی! مال دار اما خسیس ، پولدار اما گدا/کس نخورده نان بابل یا غذای بابلی روز تقسیم محبت بابلی در خواب بود/در صف افراد مخلص نیست جای بابلی هیتلر و چنگیز و تیمور و یزید و ابن سعد/بوده اند شاگردی از دانشسرای بابلی کاش می شد ، کاش می شد عید قربان بابلی را سر برید/حیف باشد بره را کشتن بجای بابلی بر در جنّت خدا بنوشت با خط درشت/جملگی وارد شوید اما سوای بابلی گریه باید کرد در شادی آن ناشاد قوم/طبل باید زد به شادی در عزای بابلی هیچ کس ، خیری ندیده از عطای بابلی/من که بخشیدم عطا را به لقای بابلی . . . قسمت های بدش رو هم حذف کردم. پسرم از حرف تا عمل بسي فاصله وجود داره نقل قول باراني جان من با بابلي ها زياد سروكله ميزنم اصلا هم خسيس نيستمهمين سجاد كلي اسرار كرد بيام براي شيريني گواهينامه من نرفتم همه كه مثل ساروي ها نيستند چرا ساكتين؟ تكبير گنده ه رو برين |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول