بی ستاره نوشته:

میخوام از چند نفر تشکر ویژه کنمکه دیشب واقعا آرومم کردن
الان حالم خوبه خوبه دیگه میخوام مطرب خونه راه بندازم
داداشای عزیزم:
امیر اروجی عزیز که حرفاش و کاراش واقعا شادم کرد
مسعود عزیز
کمیل که واقعا برادری کرد
حسین محمدی با اون دعاهاش
حامد که امروز یادم رفت باهاش صحبت کنم کار پیش اومد نتونستم ببینمش
محمد بارانی که داره یواش یواش مرد میشه بهم قول داد منم بهش قول دادم
از خواهرای خوبم:
سارا که به زور کاری کرد بخندم با اون عکس دختر بچه
آیسا که سریع به دادم رسید خدایی یه صحنه ازش ترسیدم
الیکا با اون حرفای قشنگش خدایی از سنش بیشتر میفهمه باید بیشتر قدر خودش رو بدونه
و مهم تر از همه سمیرا که امروز رفت حرم سلامم رو به امام عزیزم رسوند واقعا امام رضا خیلی کمکم کرد که آروم کرد

مهمتر از همه از خودش که دیشب گذاشت خالی شم نذاشت تو خودم بریزم تا اوضام بدتر شه منو به خاطره کارم بخشید واقعا ازش ممنونم تو این قضیه هیچ تقصیری نداشت فقط مقصر من بودم من هم نامردی کردم کاسه کوزه رو سرش شکوندم

فقط از یه نفر دلگیرم که بهش حق میدم که اینکار و کرد تا الان فکر میکردم حسادت بین دختراست ولی پسر حسود هم داریم نامرد داشت همه چیو نابود میکرد دم شما ها که به فکرم بودین گرم با بودن شماها این نامردی رو راحت فراموش کردم

پ.ن:
الان سعید میاد میگه چیه دکون دستک عاشقی و نامردی و برادر خواهری راه انداختی ولی خدایی دیشب اگه اینا نبودن محمدرضا هم دیگه نبود خیلی کم اورده بودم خیلی....

دوستای گلم همتونو دوست دارم