پاسخ به: صندلی داغ [سجاد|San.Andres] | |||
---|---|---|---|
نویسنده: سجاد شنبه، ۳۱ تیر ۱۳۹۱ (۲۲:۲۰) | |||
نقل قول the mom lion نوشته:نقل قول good boy نوشته:امیتا خانوم : 1 . ایشون رو نمیدونم چی بگم. تو کار نظارت خوب کار کردن. وبلاگ نویس خوبی هم هستن. زود هم قانع میشن. اینا خوبه. 2 . پرستو. 3 . 4 . ایشالا به هرچی میخواین برسین. خخخخ واقعا لازم میدونستم نقد ندارم من اخه به این خوبی. جدیدا زود قانع میشم. بدم میاد از این حرکت. پرستو دیگه چیه؟ من دلم اسب میخواد اونم قهوه ای! یعنی حداقل مثل اون نجیب و اصیل زاده باشم. خخخخ یعنی زبونم قاصره. چی بگم. خب دوستان من اصلاح میکنم. ایشون اسب. نقل قول خوب سوالاتم. لطفا صورتتون رو بشورید تا حداقل خواب الو نباشید. خوابالو منظورتونه؟ خیلی غلط املایی دارید جدیداً. نقل قول 1- چه چیزیو زودتر از هم سن هاتون تجربه کردید؟ آیا ناراحتید از این مسئله؟ فکر میکنید این خوبه که زودتر از هم سن هاتون چیزیو تجربه کنید و بتونید با پختگی بیشتری به زندگی ادامه بدید؟ باعث نمیشه که زندگی عادیتون از بین بره؟ آره. من از وقتی 4 سالم بود همراهِ بابام میرفتم سر کار. حتی روزا میرفتیم تا چالوس بعضی شبا هم برنمیگشتیم. به نظرم این کار پدرم خیلی خوب بود که منو از همون موقع با کار آشنا کرد. باعث شد من یکم ثبات داشته باشم تو زندگیم و یکم رو پاهای خودم وایسم. به نظرم اصلاً هم تجربه ی بدی نبود.. شاید به اندازه ی بازی لذت نداشت ولی دلم واسه اون روزا هم تنگ میشه. یادمه اولین حقوقی هم که گرفتم.. 1000 تومن بود.. بعدِ یک ماه کار کردن با بابام. رفتم خونه ی مامان بزرگم.. همه عمه هام جمع بودن.. گفتن سجاد برو بستنی بخر.. منم رفتم کل ه پول رو بستنی خردیم واسه شون. کلاً خیلی تجربه ی جالبی بود. نقل قول 2- روی کدوم یکی از وسائل شخصیتون حساس هستید؟چرا؟ این حساسیت از چه زمانی شروع شد؟ بیشتر روی گوشیم. چون دیگه وسیله ی شخصی ه دیگه ای ندارم به اون صورت. الان نه تنها من، بلکه همه به گوشی هاشون وابسته ن. طوری که وقتی دستم نیست، یا تو جیبم نیست.. حس میکنم یه چیزی کم دارم. خودمم خیلی از این وابستگی خوشم نمیاد ولی دیگه وابسته شدم. یادمم نیست از کی شروع شد این وابستگی. نقل قول 3- چه جوری میتونید در مورد یه موضوع عقیده ی خاص داشته باشید؟مخصوصا الان که میشه خیلی راحت با دلایل- ظاهرا- عقلی فردی رو منصرف کرد. چه جوری اینقدر به دانسته ها و عقیدتون مطمئن هستید که نمیزارید کسی کوچکترین ضربه ای بهش وارد کنه؟ خب این بستگی به این داره که چجوری اون عقیده به دست اومده باشه. اگه یه فردی در رابطه با عقیده ش به یقین رسیده باشه، حالا با تحقیق یا جور دیگه ای، یقین واقعی ها.. اون موقعس که هیچ چیزی نمیتونه فرد رو منصرف کنه!! منم رو بعضی عقایدم خیلی حساسم.. چون واقعاً در رابطه باهاشون به یقین رسیدم. نقل قول 4- تصوری که از آدما توی لحظه ی اول مجسم میکنید چند درصد درسته؟بعد از اشنایی بیشتر چه قدر تغییر میکنه؟ از این تغییر تصور ناراحت میشید؟ خب معمولاً این تصوراتم درسته. ولی یه اشتباهی که دارم.. اینه که این تصورات واسه م تبدیل به باور میشن. نمیدونم چرا، شاید به این خاطره که خیلی به خودم مطمئنم. اینکه ناراحت شم بستگی به این داره که این تغییر چجوری باشه. یعنی مثلاً از خوب به بد باشه.. یا از بد به خوب! و همینطور اینکه این تغییر چقدر باشه!! اگه از خوب به بد باشه واقعاً ناراحت و عصبی میشم.. و اونقدر نسبت به اون فرد حس بدی پیدا میکنم که هرچی بگن در موردش باورم میشه. مثلاً یکی رو که به عنوان یه فردِ خوب میشناسم رو با یه سیگار تو دستش ببینم.. چنان عقیده م تغییر میکنه که بیا و ببین. رو سیگار و قلیون خیلی حساسم. ولی اگه از بد به خوب باشه تغییر.. یه حس شرمندگی ای توم به وجود میاد که همون تو دفن میشه. نقل قول 5- بعد از اینکه ADSL گرفتید، وب میزنید؟ اگه آره، چه مطالبی توش مینویسید؟ اون قدر توی نوشتن توانایی دارید که بخواید یه وب رو زنده نگه دارید؟ چه چیزی توی قوی شدن شما برای نوشتن کمکتون کرده؟ اولاً که معلوم نیست بگیرم یا نه. وبلاگ قبلاً هم داشتم ولی در موردِ مسائل فوتبالی بود. راستش تو نویسندگی هنوز هم خودمو باور نکردم. بعد از این که یه داستان یا انشا مینویسم خیلی امیدوار میشم که من باید نویسنده شم، ولی بعد از یه مدت که فکر میکنم میگم نه بابا من کجا و نویسندگی کجا. دو خط داستان نوشتی حالا ادعای نویسندگی میکنی بچه؟ (اینا رو تو دلم میگم.) اولاً که من قبول ندارم نوشته م قوی ه. بعدشم من از بچگی خیلی چیز میخوندم. حالا نه صرفاً کتاب یا رمان بخونم.. ولی کلاً به خوندن علاقه داشتم. مثلاً تا همین پیش دانشگاهی هم دبیرای ادبیات میدادن من درس رو بخونم. چون خیلی خوب میخوندم.(حمل بر خودستایی نشه.) یه چیزه دیگه این بود که هر چیزی که میخوندم برای خودم تجسمش میکردم و بهش شکل میدادم. اونقدر این تجسم عمیق بود که حتی برای خدا هم یه شکل انتخاب کرده بودم(اعوذ بالله ؛ بچه بودم دیگه.) و وقتی میخواستم دعا کنم چشمام رو میبستم و اون شکل میومد تو ذهنم. واسه همین میتونم خیلی خوب صحنه ها رو تجزیه تحلیل کنم(حمل بر خودستایی نشه.). نقل قول 6- برای برقراری ارتباط با ادمای زندگیتون چه قدر به مشکل برمیخورید؟این مشکل رو اگر نتونید حل کنید باعث این میشه که با اون ادم قطع رابطه کنید؟ من اصولاً آدمی هستم که حرف ه خودم رو میزنم.. در عین اینکه خجالتی هم هستم و حیا رو در لفافه دارم، ولی سعی میکنم حقم خورده نشه. البته بعضی جاها بخاطر سکوتم حقم خورده شده ولی این مال ه چند سال پیشه و الان دیگه اینجوری نیستم. برای فوتبال که میرفتیم پارک.. یه روز میشد که مثلاً توپ نداشتیم. بعد میدیدیم یه عده دارن بازی میکنن. باید یکی از بین ما میرفت و به اونا میگفت که ما هم بازی؟ من چون همیشه علی رغم بقیه ی بچه ها که امتناع میکردن از انجام این کار، میرفتم و میگفتم ما هم بازی؟ بچه ها بهم میگفتن 162. یعنی روابط عمومی. جدیداً که اصلاً از حقم نمیگذرم. نمونه ش دیروز که تصادف کردم. پدر طرف رو در آوردم. نقل قول 7- دیوار ذهنتون چه تابلوهایی داره؟ اون تابلو ها نوشته هستن یا تصاویر گرافیکی و زیبا از زندگی؟ من یه عادتِ بد یا خوبی دارم اینه که در موردِ هر اتفاقی که دور و برم میفته فکر میکنم. جالب اینه که اگه اتفاق زیاد مهم نباشه.. ذهنم در حالی که داره به اون موضوع فکر میکنه دنبال یه موضوع ه جدید میگرده واسه فکر کردن. بعد که خودم از یه زاویه ی بالاتر به فکرام نگاه میکنم، فقط چندتاشون رو واسه فکر قبل از خواب انتخاب میکنم. بعضی شب ها هم ذهنم از اینکه هی از این موضوع به اون موضوع پرید خسته میشه و بدونِ فکر کردن میخوابه.. ! نقل قول کم خوراک! منظور؟ قبول دارید سؤالاتون سخت بود؟ |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول