به اولین سایت تخصصی هواداران بارسلونا در ایران خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات سایت، ثبت نام کنید و یا با نام کاربری خود وارد شوید!

شناسه کاربری:
کلمه عبور:
ورود خودکار

نحوه فعالیت در انجمن‌های سایت
دوستان عزیز توجه کنید که تا زمانی که با نام کاربری خود وارد نشده باشید، تنها می‌توانید به مشاهده مطالب انجمن‌ها بپردازید و امکان ارسال پیام را نخواهید داشت. در صورتی که تمایل دارید در مباحث انجمن‌های سایت شرکت نمایید، در سایت عضو شده و با نام کاربری خود وارد شوید.

پیشنهاد می‌کنیم که قبل از هر چیز، با مراجعه به انجمن قوانین و شرح وظایف ضمن مطالعه قوانین سایت، با نحوه اداره و گروه‌های فعال در سایت و همچنین شرح وظایف و اختیارات آنها آشنا شوید. به علاوه دوستان عزیز بهتر است قبل از آغاز فعالیت در انجمن‌ها، ابتدا خود را در تاپیک برای آشنایی (معرفی اعضاء) معرفی نمایند تا عزیزان حاضر در انجمن بیشتر با یکدیگر آشنا شوند.

همچنین در صورتی که تمایل دارید در یکی از گروه‌های کاربری جهت مشارکت در فعالیت‌های سایت عضو شوید و ما را در تهیه مطالب مورد نیاز سایت یاری نمایید، به تاپیک اعلام آمادگی برای مشارکت در فعالیت‌های سایت مراجعه نموده و علائق و توانایی های خود را مطرح نمایید.
تاپیک‌های مهم انجمن
ارسال گزارش یک مورد قابل بررسی در مورد پیام زیر در تالار گفتمان
متن گزارش:*
 

پاسخ به: ایرانی، ایرانی باش!
نویسنده: alex hleb
چهارشنبه، ۵ تیر ۱۳۸۷ (۴:۳۶)
كشورداري داريوش بزرگ

مقدمه
پيش از آنكه بموضوع اصلي يعني ((كشورداري داريوش بزرگ)) بپردازيم – بايد خاطر خوانندگان محترم را باين نكته مهم متوجه نمايم كه از مدارك و آثار آنچه راجع بدوران هخامنشي در دست ماست بيشتر بقلم بيگانگان نوشته شده و طبيعي است كه اين نويسندگان در آثار و نوشته‌هاي خود خالي از عرض نمانده‌اند . از طرف ديگر مرزوبوم ايران ، اين كشور كهن سال ما آسيب و صدمه فراوان ديده است .

روزهاي سهمگين فراوان ، از قبيل تاخت و تاز اسكندر گجستك ، دست يافتن تازيان و حمله مغول و تاخت و تاز اقوام ديگر بر ايران گذشته است و هيچ چيز از روزگاران باستان ، آن چنان كه بايد ، بر جاي نمانده است و يا اينكه رنگ و روي ديگر بخود گرفته است . اما خوشبختانه در مدت نيم قرن اخير و با كوشش باستانشناسان ، گاه و بيگاه در ميان ويرانه‌ها ، اسناد و آثاري از روزگاران سرافرازي و عظمت ايران بدست ميآيد چنانكه با خوانده شدن كتيبه‌هاي هخامنشي بسياري از نكات تاريك تاريخ ايران هخامنشي روشن شده و آنچه كه تا چند ده سال پيش جزو افسانه و باور نكردني بوده بصورت حقيقت و واقع درآمده است . با عرض معذرت و ذكر مقدمه كه شايد طولاني هم شد اكنون بموضوع اصلي مي‌پردازم .

تولد و كودكي داريوش
در زماني كه كورش‌بزرگ دولت جهاني خود را بنيانگذاري مينمود و هر روز بر قلمرو فرمانروائي خو يش مي‌افزود – يعني در سال 550 ق . م – در خانة ويشتاسب پسر آرشام از بستگان خاندان هخامنشي ، فرزندي از مادر بزاد كه او را داريوش نام نهادند . داريوش در كتيبة بيستون نسبت نامة خود را اينطور شرح ميدهد : (( منم داريوش ،شاه بزرگ ، شاه شاهان ، شاه سرزمين پارس ، شاه كشورها پورويشتاسب - نوه آرشام هخامنشي )) داريوش شاه گويد : ((پدر من ويشتاسب ، پدر ويشتاسب آرشام ، پدر آرشام آريارمنا – پدر آريارمنا چپش پش – پدر چپش‌‌پش هخامنشي بود )) .

هنوز داريوش خرد ساله بود كه مادر ودايگان خود را در پارس ترك گفت و بدر دار كورش رفت . در دربار شاهي بامنسوبين و عموزادگان خود را كه از خاندان مستقيم پادشاهي بودند و هم چنين با نجيب‌زادگان و بزرگ‌زادگان ايراني آشنا شد و در ميان آنها و با آنها دوره كودكي و آغاز جواني را گذرانيد . با همان بزرگ‌زادگان كمان‌داري و نيزه‌داري بياموخت . در انواع ورزش‌ها داريوش بزودي از هم سالان خود پيشي گرفت . بموازات تعليمات سربازي ، بجوانان فرهنگ و دانش و تعليمات مذهبي نيز ميآموختند . در هنگام فرا گرفتن دانش و فرهنگ و ساير ورزش‌هاي لازم داريوش از خود نشان داد كه داراي قدرت فكري و روشن‌بيني عجيبي است . بواسطة همين استعداد در همان دوران ، رهبري جوانان دربار بعهده داريوش سپرده شد . داريوش در روزگار جواني با ساير بزرگزادگان دربار كوروش بار آمد و آنچه در طي سالهاي جواني و روزگار كودكي فرا گرفته بود ميتوان اينطور خلاصه نمود ، قدرت ، دليري ، وفا ، صميميت ،دشمني با دروغ ، رفاقت و وفاداري با رهبران آينده ملت و نيز شرف و افتخار نژادي كه او را با ساير بزرگزادگان كشور بهم پيوسته بود .

شروع خدمت دولتي و پايان تعليم و تربيت
هنگاميكه كوروش كبير عازم آخرين لشكركشي خود بر ضد پاساژتها (ماساگت‌ها ) بود ، تربيت درباري داريوش نيز تقريبا پايان يافته بود و ديگر چيزي نمانده بود وارد خدمت دولتي شود ،در آن هنگام داريوش پا بسن بيست سالگي ميگذاشت و مانند ساير نجيب‌زادگان مي بايست وارد در خدمت لشكري و سياسي شود . بدين ترتيب داريوش مشاغل لشكري و سياسي خود را با تاجگذاري كمبوجيه آغاز كرد . اينك ديگر داريوش در رديف مردان بشمار است و از لحاظ ساختمان جسمي و روحي بهترين نمونه و نماينده آزاده سوار ايراني است . برتري داريوش در هنگام تعليم و تربيت از همگنان خود و هم‌چنين اصل و نسب بلند او امكان پيشرفت‌هاي زياد ، در دولت كمبوجيه بوي داد . وقتي كمبوجيه بمصر ميرفت داريوش نزه‌دار شاه يعني ((آجودان مخصوص )) پادشاه بود در مصر داريوش تازگي ها را بدقت تمام ميديد و بخاطر ميسپرد .چه پيش از پادشاه ، خود روشن بين و مو‌شكافت بود .

انديشه و توجه داريوش نسبت بسرنوشت دولت كروش كبير روزبروز بيشتر مي‌شد آنچه داريوش در مصر مي‌انديشيد نمي‌توانست در تطور و تكامل و پيشرفت امور دولت كمبوجيه مؤثر باشد زيرا جواني و مقام داريوش باو اجازه نميداد كه در شخص پادشاه يعني كمبوجيه زياد مؤثر و متنفذ باشد .

از طرفي كمبوجيه بحرف بزرگان و مشاورين زياد توجهي نداشت . دريوش سرنوشت دولت هخامنشي را ميديد كه يكجا مي‌انجامد ،اما نمي‌توانست در آن تغيري بدهد . هنگام مراجعت كمبوجيه از مصر ،داريوش نيز بجانب ايران رهسپار گرديد ودر مرگ كمبوجيه حضور داشت . پس از مرگ كمبوجيه در ميان آزاده سواران و سپاه ايرانپراكندگي و بي‌نظمي بوجود آمد . داريوش توانست بزودي نابساماني را سر و ساماني دهد .

برتخت نشستن داريوش بزرگ
با از ميان‌بردن بردياي دروغي ، تخت شاهي بار ديگر بخاندان هخامنشي برگشت ياران داريوش اورا بر تخت كوروش نشاندند . آرشام و ويشتاسب هر دو بنفع نوه و پسر خود داريوش از حقوق سلطنت چشم پوشيدند و او را فرمانرواي خود شناختند .

پيداست كه ساير بزرگان با بسلطنت رسيدن داريوش متفق بودند ، زيرا او برتري خود را قبلا ثابت كرده بود . وانگهي كسي ميبايست بر او رنگ پادشاهي تكيه زند كه از خاندان شاهي باشد و داريوش بود . خودش در كتيبه بيستون مي‌گويد : ((داريوش شاه گويد : هشت تن از خاندان من پيش از اين شاه بوده‌اند و من نهمين هستم . ما پشت در پشت شاه بوده‌ايم )) .

بدين ترتيب در پاسارگاد،در پارس و بر سر آرامگاه كوروش بزرگ ، تاج سلطنت ايران بزرگ را بر سرنهاد و در جامع شهرياري ايران خود را در برابر پيكر كوروش متبرك ساخت و از غذاي ساده ديرين پارسي‌ها چشيد تا پيوستگي ملي را نسبت بقم خود به نحو بارزي نشان داده باشد . بدين گونه و در سال 522 ق . م . داريوش شاهنشاه ايران بزرگ شد .

در همان اوقاتي كه داريوش بزرگ پس از برگزاري مراسم تاجگذاري خود رهسپار پايتخت دولت هخامنشي – هگمتانه – مي‌شد ، در خوزستان و بابل شورشهائي بر خواسته بود و اهالي بسياري از كشورهاي تابعه با رسيدن خبر مرگ گئومات موقع فرصت را براي بدست آوردن آزادي غنيمت شمردند و در صدد بدست آوردن آزادي و تجديد دولت قديم خود برآمدند . در اثناي اين احوال داريوش شخصا فرماندهي سپاه را براي خوابانيدن شورش و سركوبي ياغيان بعهده گرفت و نظم و آرامش و امنيتي خاص بكشورهاي تابعه برگردانيد . سركوبي ياغيان و برگردانيدن نظم و آرامش مجدد در مملكت يكسال بطول انجاميد . اين كار بين سالهاي 521 – 520 ق . م . بود . بقيه دوران فرمانروائي داريوش بزرگ براي برقراري تشكيلات جديد بشاهنشاهي ايران صرف شدكه بطور اختصار بعرض خواهد رسيد .

سازمان كشوري ودارائي
چنانكه گذشت داريوش بزرگ پس از برگردانيدن نظم و آرامش در كشور و پس از وحدت كامل كشور و پس از وحدت كامل كشور ، ممالك تابعه را باملاحظات سياسي و ملي و موقعيت جغرافيائي به سي بخش قسمت كرد و از ميان سرداران و بزرگان ايران ، مردان كاردان و شايسته‌يي را بفرمانفرمائي هر بخش بر ميگماشت اينگونه فرمانروايان را ((خشتن پاون )) يا شهربان ميگفتند . پدر داريوش بزرگ ، ويشتاسب هخامنشي ، خود يكي از آن شهربانان و فرمانرواي سرزمين پارت (خراسان ) بود . براي آنكه شهربانان از حدود اختيارات خود بيشي نجويند و به ستمكاري و آزار مردم نپردازند ، با هر كدام از آنها ماموري فرستاده ميشد كه در ظاهر دبير مخصوص شهربان بود ،ولي در معني كارهاي او را بازرسي ميكرد و اخبار وقايع حوزه فرمانفرمائي شهربان را بمركز گزارش ميداد . اين مقام حتي در ايران پس از اسلام هم برجاي بود داريوش در هر سال دوبار دوتن را از پايتخت براي بازرسي بهريك از شهرها مي‌فرستاد كه اين دو نفر بنام چشم و گوش شاه شناخته شده بودند .

روش پرداخت ماليات
پيش از داريوش بزرگ پرداخت ماليات در ايران روش درستي نداشت و ملت هاي تابعه هر سال هدايائي بدر بار شاهنشاه ايران ميفر ستادند . اما داريوش براي هر يك از ملت‌ها با ملاحظات ثروت و وسعت مملكت ماليات بوجه نقد معين كرد . او آنقدر نسبت به پرداخت ماليات تخفيف قائل شده بود كه در اين باره پلو تارك مينويسد : (( داريوش چون مقدار ماليات هر شهر را معين

ميكرد ، در پي تحقيق بر مي‌آمد كه آيا مردم مي‌توانند اين مبلغ معين شده را بپردازنديا خير؟چون از هر كجا پاسخ موافق ميرسيد ، باز هم پادشاه دستور ميداد ماليات تعيين شده را نصف كنند – چون سبب را پرسيدند – پادشاه جواب داد كه شهربانان هم براي مصارف خود چيزي از مردم خواهند گرفت و بايد از ماليات اخذ شده كاسته شود تا بر مردم تحميلي نشده باشد )) .

پست وچاپار
در هر ايالتي ، ساتراپ‌ها ، ماليات را را جمع‌آوري ميكردند و سربازان پياده و سوار را نگهداري مينودند ، تشكيلات وسيعي براي اين عمل لازم بود . مركز اين تشكيلات شهر شوش بود كه تقريبا در قلب كشور قرار داشت . از شوش بتمام كشورهاي تابعه دستور صادر مي شد واز تمام

نقاتط اطلاعت به شوش ميرسد . براي اين كه شاهنشاه بتواند باتمام ادارات وممالك تابعه بسهولت رابطه داشته باشد واطلاعات را زود دريافت نمايد ، پيكهاي سريعي ايجاد كرده بود كه مورد تحسين يونانيها واقع شد . در نقاط معيني ، درتمام جادهاي بزرگ وسايل بخصوصي فراهم كرده بودند تا پيك شاهنشاهي يا چاپار بتواند بدون توقف بمقصد برسد . پيكها از ميان اشخاص محترم برگزيده ميشدند ، چنانكه در تاريخ آمده است كه داريوش سوم پيش از رسيدن بپادشاهي چندي چاپار مخصوص بود .در حقيقت هخامنشيها مخترع پست و چاپار بودند .اين طريقه را ابتدا مصريها و بعد روميها از ايران اقتباس كردند – سپس در تمام مغرب زمين در طول قرنهاي متمادي معمول گرديد .

ايجاد راهها
براي اينكه اخبار كشور زودتر بمركز برسد و هم چنين روابط بازرگاني و اداري و سياسي و لشكري ميان مراكز و نواحي دوردست باقي بماند ، داريوش به ساختن راههاي مختلف پرداخت . از آن جمله راه شاهي بود كه از تمام كشورهاي تابعه ميگذشت . هرودوت مينويسد كه طول اين راه 2900 كيلومتر بوده و تمام وسايل آسايش و راحتي در طول راه براي مسافران آماده بوده است و حتي مينويسد كه در هر چهار فرسنگ مهمانخانه‌أي ساخته شده بود و همه جا خوراك و اسب و لوازم سحر مهيا بوده و اين راه دراز را با وسايل آن زمان كاروانها در يكصد و يازده روز و مسافران پياده ، در مدت نود روز ميپيمودند . داريوش بساختن راههاي دريائي نيز همت گماشت چنانكه براي متصل كردن درياي مديترانه به درياي احمر دستور بحفر كانال سوئز داد و اين واقعه بر روي كتيبه بدست آمده و چنين نوشته شده است : ((منم داريوش ، شاه بزرگ ، شاه شاهان ، پادشاه كشورهائي كه مسكن همه نژادهاست ، شاه اين سرزمين بزرگ ، تا كشورهاي دوردست ، پسر ويشتاسب هخامنشي ، داريوش شاه گويد : من پارسي‌ام ، از مصر را گرفتم ، امر كردم اين كانال را بكنند ، اين كانال كنده شده چنانكه فرمان دادم ، كشتي‌ها روانه شدند ، چنانكه اراده من بود )) يك مورخ اروپائي در اين خصوص ميگويد : ((واقعا بايد نظر بلند استقامت داريوش را در اجراي منوياتش تقدير كرد ))

دادگستري
داريوش بر همه دادرسان كشور خويش سمت رياست داشت و احكام نهائي از جانب شخص شاهنشاه صادر ميشد . مجازات نسبت به گناه مجرم تغيير ميكرد و شاهنشاه هخامنشي در برابر هيچ گناهي و در هيچگونه مجازاتي براي دفعه اول حكم اعداد گناهكاري را صادر نميكرد .

چنانكه وقتي يكي از گناهكاران كه سمت دولتي نيز داشت در دادگاهي محكوم باعداد شده بود ولي شاهنشاه حكم نهائي را لغو كرد و دستور داد از كشتن او صرفنظر شود و گفت اين شخص پيش از اين خدماتي هم انجام داده است . شاهنشاه ايران از گرفتن رشوه (پارك) سخت بيزار بود ، چنانكه كمبوجيه نيز از اين كار بسيار نفرت داشت و داستان قاضي كه رشوه گرفته بود و كمبوجيه امر كرد پوستش را كنده و بر روي تخت دادرسي انداختند و پسر همان قاضي را بر تخت نشاندند مشهور است كمبوجيه به پسر قاضي كه جانشين پدر شده بود خطاب كرد و گفت : هر گاه ميخواهي بيداد كني و از مردم رشوه بستاني بر پوست پدرت نگاه كن و عاقبت شوم اين كار زشت را در نظر گيريد .

در خصوص دادگستري و رعايت كامل حقوق ضعيف و قوي و پاداش نيكوكاران و كيفر بدكاران ، شاهنشاه داريوش خود چنين گويد (نه من و نه دودمانم درغگو و بي انصاف و بد قول نبوديم ، من برابر حق و عدالت رفتار كردم نه ناتوان و نه توانا را نيازردم ، نيكوكار را نيك نواختم و بدكار را سخت كيفر دادم ) داريوش نخستين شاهنشاهي است كه يك قانون كامل مدني تدوين كرد و براي ملتهاي تابعه به تناسب احوال و اوضاع كشور وضع نمود . معتقدات مذهبي كشورهاي تابعه را با ديده احترام مينگريست ، چنانكه داستان رفتن او به معابد مصريها و جايزه‌أي كه براي يافتن (گاو آپيس ) تعيين نمود در تاريخ مشهور است .

سازمان لشكري
در زمان داريوش بزرگ سازمان لشكري نيز به صورت بهتر و آبرومندي در آمد و به آن نظم و ترتيب صحيح داده شد . دسته‌هاي سپاهي از ده هزار سرباز زبده و اصيل ايراني درست كرد كه از عهده آنها هيچوقت كاسته نميشد و آنان را سپاه جويدان ميگفتند اين سپاه هميشه آماده به خدمت بود و افراد آن همگي جنگ آزموده و دلير و در تيراندازي و سواري سرآمد ديگران بودند . همچنين در پايتخت هر يك از كشورهاي تابع پادگانهايي براي حفظ امنيت گذاشته بود .

بازرگاني و كشاورزي
با ساختن راهها ، در زمان شاهنشاهي داريوش بزرگ ، بازرگاني نيز تغيير فوق‌العاده‌أي كرد هر شهربان و يا ساتراپي كه هر شهر را آبادتر نگهداري مينمود ، داريوش بر وسعت فرمانروايي او ميافزود . و به عكس اگر مشاهده مينمود كه استاني كم جمعيت و بيحاصل است معلوم ميشد كه اين وضع از ستمكاري و سهل انگاري شهربان پديد آمده است و معلوم است كه آن شهربان را به سختي مجازات ميكرد يكي از كارهاي شايان توجه شاهان ايران كه در امر تجارت بسيار موثر بود ، روج سكه است . پيش از داريوش بزرگ در ايران باستان معامله با جنس انجام ميگرفت حتي حق‌الزحمه پزشكان نيز با جنس پرداخت ميشد . داريوش براي آنكه كار معامله و داد و ستد تسهيل تر كرده باشد با اهميت مسكوك پي برده بود و دستور داد از طلا و نقره سكه‌هايي ساختند و پول را در كشورهاي تابعه رواج داد . تنها پيش از داريوش بزرگ ليديها بودند كه به اهميت مسكوك واقف بودند و در حدود قرن هفتم پيش از ميلاد سكه زده بودند اما سكه آنها در تمام ممالك رايج نبود .

دانش و فرهنگ
گرچه از ادبيات و علوم روزگار داريوش بزرگ اثر گويايي نمانده است ، اما همين مقدار كتيبه‌ها و قرائني كه در دست است ميرساند كه داريوش به فرهنگ و دانش و هنر توجهي خاص داشته است . چنانكه برروي مجسمه يكي از حكمرانان دست نشانده داريوش بزرگ اين طور خوانده ميشود : (پادشاه مصر و ديگر كشورها داريوش بزرگ ، به من امر كرد كه به مصر روم مقصود اين بود كه معابد مصر كه ويران شده بود بسازم … به مؤسسات كتاب بدهم …… و جوانان را براي تعليم و تربيت به اشخاص كار آزموده سپردند و براي آنان چيزهاي مفيد و آلات و ادوات موافق كتابهاي ايشان فراهم ساختند . چنين بود اقدام اعلي حضرت چو او فايده علم پزشكي ميدانست كه ميخواست جان بيماران را از بيماريها رهايي بخشد ) .

پر واضح است شاهنشاهي كه براي كشور تحت الحمايه چنين او امري صادر فرمايد بي شك براي كشور خودش بيشتر و بهتر كرده است در زمان داريوش علماي يوناني در خدمت شاهنشاه ايران در شوش به سر ميبردند يكي از اين دانشمندان سيكيلاكس Skylax جغرافيدان معروف بوده كه در تاريخ 519 قمري ميلادي داريوش او را معمور كرد تا جريان سفلاي رود سند را با كشتي بپيمايد .

حضور اطباي خارجي چه در زمان داريوش بزرگ و چه بعد از ان در دربار پادشاهان هخامنشي براي ما مسلم است .

اولين و معروفترين آنها جراح قابلي از اهل كروتون دموسدس نام دارد كه بدربار داريوش دعوت شد . در آن هنگام اطباي رسمي داريوش مصري بودند و چون روزي يكي از او سخنهاي شاهنشاه ايران در رفتگي پيدا كرد و اطباي مصري از معالجه عاجز ماندند مورد غضب قرار گرفتند در اين هنگام دموسدس كه در دربار بود بآساني پادشاه را معالجه كرد ، از آن پس داريوش آني او را از خود جدا نكرد . هر چند او انديشه‌أي جز بازگشت بوطن نداشت و حتي موفقيتش در معالجه شاهنشاه سبب اسارت بي سرانجام او گرديد ، ولي موفقيت ديگري آنرا او را بوطن بازگردانيد . بدين شرح كه روزي ملكه اتوسا بمرض سختي دچار شد و طبيب يوناني او را معالجه نمود و در مقابل از او تقاضا كرد كه از شاهنشاه خواهش كند تا اجازه دهد بكشور خود برگردد . داريوش اين تقاضا را پذيرفت و دموسدس در ضمن مسافرت همراهانش را اغفال كرد و خود را به كروتن رسانيده و علم طب را در آن شهر رواج داد .

اين اطلاعات را طبيب ديگر يوناني كتزياس Ctesias كه در دربار هخامنشي طبابت ميكرد براي ما نقل كرده و كتابي كه وي راجع به اوضاع ايران نوشته بسيار قابل توجه بوده است اما حيف كه قسمت مهم آن مفقود شده و به دست ما نرسيده است .

اگر چه ، به علت نبودن مدارك ، ما نميتوانيم سهم ايرانيان را در علوم زمان هخامنشي معين كنيم ، ولي لااقل ميتوانيم بگوييم كه ايران در تاريخ علوم است سهم بسيار مهمي در پيشرفت علوم در دنياي قديم داشته است .

رفتار داريوش نسبت به پيروان ساير مذاهب
رفتار كوروش كبير نسبت به قوم يهود در تاريخ مشهور است عملا كوروش كبير در سال تسخير بابل (539 ق.م) دستوري صادر كرد كه يهوديان به بيت المقدس برگردند و معبد خود را از نو بسازند . باين ترتيب كاروانهاي تعبيد شدگان به مملكت خود برگشته و تحت نظارت ساتراپ ماوراي فرات ، كشور يهود تدريجا احيا گرديد . مهذا مشكلات از هر طرف برخاست . در سال 522 قمري ميلادي در ابتداي سلطنت داريوش اول (بزرگ شد ، معبد يهوديها هنوز تمام نشده بود ، داريوش بزرگ اجازه ساختمان را كه كوروش كبير داده بود مجددا تاييد كرد و در سال 515 ق.م يهوديها رسما معبد خود را افتتاح كردند.

نه تنها داريوش با قوم يهود چنين معامله نمود بلكه همانطور كه عرض كردم در مصر نيز براي يافتن (گاوآپيس ) مبلغ يكصد تالان (دويست هزار تومان به پول امروز) جايزه معلوم كرده بودند و نيز معابد مصريان ديدن كرد و به خدايان آنها احترام نمود نه تنها داريوش خود به معتقدات و آيين ممالك تابعه با ديده احترام مينگريست بلكه سرداران و ساتراپهاي او نيز موظف بودند كه معتقدات كشورها را مقدس و محترم بدارند . حتي اين سياست صحيح را پس از بيست قرن امپراطوري انگليس در هندوستان به مورد اجرا گذاشت و فايده زياد از آن به دست آورد .

پايان كار
داريوش بزرگ هنگامي كه ، مقدمات كار را براي عظمت به يونان فراهم مينمود در همين هنگام نيز ، بر طبق رسوم كهن ، جانشين خود را تعيين نمود . خشايارشا پسر ارشد وي كه بزرگترين فرزند ملكه آتوسا دختر كوروش كبير بود به جانشيني انتخاب شد . در آستانه نبرد با ملت بزرگ يونان و در هنگامي كه آماده لشكركشي مجدد به مصر بود يعني در پاييز 486 ق.م ناگهان دست اجل ، شاهنشاه بزرگ را از ملت وي ربود ، بدين ترتيب داريوش پس از هفتاد و چهار سال زندگي و سي و شش سال سلطنت (486 – 522 ق.م) چشم از جهان پوشيد آرامگاه داريوش بزرگ در نقش رستم و در چهار كيلومتري تخت جمشيد واقع است .

خصایل داريوش
داريوش بزرگ پادشاهي بود عاقل ، با اراده و دانا رفتارش با ملل تابعه معتدل بود . در انتخاب حكام و شهردارها نظر صائب داشت و كمتر در دادن پاداش و يا مجازات به خطا ميرفت . داريوش بزرگ ، سلطنت ايران را از نو بنياد نهاد و اگر پس از مرگ كمبوجيه او به تخت سلطنت ننشسته بود ، به طور مسلم در آن قائله خطرناك ، دولت هخامنشي نيز مانند دولت ماد در همان جا پايان ميپذيرفت .

داريوش بزرگ ، چنان پايه و اساسي براي تشكيل شاهنشاهي خود استوار نمود كه در آن زمان و در آن محيط بهتر از آن عملي نبود . تشكيلاتي كه داريوش بنيانگذاري كرده بود ، دولت وسيع هخامنشي را با وجود بي لياقتي اكثر پادشاهان بعد از داريوش ، تقريبا دويست سال به پا داشت . در زمان داريوش بزرگ ، دولت ايران باعلي درجه وسيعت خود رسيد . دانشمندان داريوش را يكي از بزرگترين پادشاهان ايران دانسته و او را با عنوان واقعي (شاه بزرگ) خوانده‌اند .

نليدكه دانشمند آلماني كه خودش صراحتا ميگويد از ايرانيان خوشش نمي‌آمد ، راجع به داريوش بزرگ اين چنين نوشته است : (داريوش مهمترين پادشاه هخامنشي و بي شك در ميان پادشاهان ملي ايران از همه انها نمايانتر است . فقط خسرو اول ساساني (انوشيروان) و شاه عباس كبير صفوي را ميتوان با او مقايسه كرد ) . يكي از مورخين جديد اروپايي او را با فراعنه نامي مصر و پادشاهان بزرگ آشور به پادشان بابل مقايسه كرده و به اين نتيجه رسيده كه داريوش بزرگ بزرگترين پادشاه مشرق بوده است .

اين بود خلاصه بسيار مختصر از سيماي شاهنشاهي كه مدت سي وشش سال با قدرت توأم با عدل و انصاف فرمانروايي كرده است .


چه كرده اون دوران. چيزي كه حتي الان خيلي از كشورها از انجامش عاجزن.
اين مطالب رو هم تو سيستمم داشتم گفتم بد نيست بذارمش.

زياد شد ديگه.شرمنده.
فعالترین کاربران ماه انجمن
فعالیترین کاربران سایت
اعضای جدید سایت
جدیدترین اعضای فعال
تعداد کل اعضای سایت
اعضای فعال
۱۷,۹۴۹
اعضای غیر فعال
۱۴,۳۶۳
تعداد کل اعضاء
۳۲,۳۱۲
پیام‌های جدید
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
انجمن مباحث آزاد
۷۶,۴۹۸ پاسخ
۱۱,۸۲۰,۷۸۸ بازدید
۶ روز قبل
Leo Barca
بحث آزاد در مورد بارسا
انجمن عاشقان آب‍ی و اناری
۵۸,۲۰۷ پاسخ
۸,۵۶۷,۸۵۵ بازدید
۲۲ روز قبل
armanshah
بحث در مورد تاپیک های بخش سرگرمی
انجمن سرگرمی
۴,۶۶۶ پاسخ
۵۵۵,۲۳۳ بازدید
۲۸ روز قبل
مهدی
برای آشنایی خودتون رو معرفی کنید!
انجمن مباحث آزاد
۷,۶۴۳ پاسخ
۱,۲۷۲,۳۱۸ بازدید
۱ ماه قبل
Activated PC
آموزش و ترفندهای فتوشاپ
انجمن علمی و کاربردی
۱۳۵ پاسخ
۴۵,۳۲۵ بازدید
۱ ماه قبل
RealSoftPC
جام جهانی ۲۰۲۲
انجمن فوتبال ملی
۲۳ پاسخ
۲,۲۷۶ بازدید
۱ ماه قبل
Crack Hints
موسیقی
انجمن هنر و ادبیات
۵,۱۰۱ پاسخ
۱,۰۳۲,۲۴۲ بازدید
۱ ماه قبل
Activated soft
علمی/تلفن هوشمند/تبلت/فناوری
انجمن علمی و کاربردی
۲,۴۱۹ پاسخ
۴۴۲,۷۶۹ بازدید
۱ ماه قبل
javibarca
مباحث علمی و پزشکی
انجمن علمی و کاربردی
۱,۵۴۷ پاسخ
۷۵۶,۱۸۰ بازدید
۲ ماه قبل
رویا
مســابــقـه جــــذاب ۲۰ ســــوالـــــــــــــــــــی
انجمن سرگرمی
۲۳,۶۵۸ پاسخ
۲,۲۳۴,۷۱۹ بازدید
۲ ماه قبل
رویا
اسطوره های بارسا
انجمن بازیکنان
۳۴۳ پاسخ
۸۸,۳۴۹ بازدید
۷ ماه قبل
jalebamooz
حاضرین در سایت
۳۷۳ کاربر آنلاین است. (۱۸۵ کاربر در حال مشاهده تالار گفتمان)

عضو: ۰
مهمان: ۳۷۳

ادامه...
هرگونه کپی برداری از مطالب این سایت، تنها با ذکر نام «اف سی بارسلونا دات آی آر» مجاز است!