به اولین سایت تخصصی هواداران بارسلونا در ایران خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات سایت، ثبت نام کنید و یا با نام کاربری خود وارد شوید!

شناسه کاربری:
کلمه عبور:
ورود خودکار

نحوه فعالیت در انجمن‌های سایت
دوستان عزیز توجه کنید که تا زمانی که با نام کاربری خود وارد نشده باشید، تنها می‌توانید به مشاهده مطالب انجمن‌ها بپردازید و امکان ارسال پیام را نخواهید داشت. در صورتی که تمایل دارید در مباحث انجمن‌های سایت شرکت نمایید، در سایت عضو شده و با نام کاربری خود وارد شوید.

پیشنهاد می‌کنیم که قبل از هر چیز، با مراجعه به انجمن قوانین و شرح وظایف ضمن مطالعه قوانین سایت، با نحوه اداره و گروه‌های فعال در سایت و همچنین شرح وظایف و اختیارات آنها آشنا شوید. به علاوه دوستان عزیز بهتر است قبل از آغاز فعالیت در انجمن‌ها، ابتدا خود را در تاپیک برای آشنایی (معرفی اعضاء) معرفی نمایند تا عزیزان حاضر در انجمن بیشتر با یکدیگر آشنا شوند.

همچنین در صورتی که تمایل دارید در یکی از گروه‌های کاربری جهت مشارکت در فعالیت‌های سایت عضو شوید و ما را در تهیه مطالب مورد نیاز سایت یاری نمایید، به تاپیک اعلام آمادگی برای مشارکت در فعالیت‌های سایت مراجعه نموده و علائق و توانایی های خود را مطرح نمایید.
تاپیک‌های مهم انجمن
ارسال گزارش یک مورد قابل بررسی در مورد پیام زیر در تالار گفتمان
متن گزارش:*
 

پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
نویسنده: sʏᴍʙᴏʟ ᴏғ ʟᴏʏᴀʟᴛʏ
سه‌شنبه، ۳ شهریور ۱۳۹۴ (۱۶:۰۸)

بهای معجزه (The price of a miracle)


وقتی که تس شنید پدر و مادرش راجع به برادر کوچکش صحبت می کنند، دختر بچه ای هشت ساله بود که خیلی بیشتر از سنش می فهمید. فقط می دانست که برادرش خیلی بیمار است و پولی هم ندارند. چون پدرش بابت صورتحساب های دکتر و خرج خانه پول نداشت، قرار بود ماه آینده به یک مجتمع آپارتمانی نقل مکان کنند. تنها راه نجات برادرش یک عمل جراحی پرهزینه بود و به نظر می رسید که کسی پیدا نمی شود که پولی به آنها قرض بدهد. شنید که پدر با صدای و ناامید به مادر که به شدت می گریست، گفت:«حالا فقط یک معجزه می تواند او را نجات دهد».
تس به اتاق خوابش رفت و قلکی را از مخفیگاهش در کمد بیرون کشید. هر چه پول خرد بود را از آن درآورد و روی زمین ریخت. به دقت آنها را شمرد؛ نه یک بار، نه دو بار بلکه سه بار. باید دقیقا می دانست که چقدر پول دارد. جایی برای اشتباه نبود. سکه ها را به دقت داخل قلکش ریخت. نقاب کلاهش را به عقب چرخاند و مخفیانه از در عقبی بیرون رفت. شش بلوک را پشت سر گذاشت تا به داروخانه رکسالز که تابلوی قرمز رنگ بزرگی بالای در آن نصب بود رسید. منتظر متصدی داروخانه شد تا به او نگاه کند اما سر او خیلی شلوغ بود. تس پاهایش را تکان داد تا کفش هایش صدا کند. خبری نشد. سینه اش را با صدای بلندی صاف کرد تا توجه او را جلب کند. فایده ای نداشت. سرانجام یک سکه 25 سنتی از قلکش درآورد و آن را روی شیشه پیشخوان کوبید. حالا شد!
متصدی با تندی پرسید:«تو دیگه چی می خواهی؟» و بدون این که منتظر جواب سوالش شود، گفت:«دارم با برادرم که از شیکاگو آمده حرف می زنم. بعد از سال ها دیدمش». تس هم با همان لحن جواب داد:«خب؛ من هم می خواهم راجع به برادرم صحبت کنم. اون خیلی بیماره، می خواهم برایش یک معجزه بخرم». متصدی داروخانه گفت:«چی؟»
تس گفت:«اسمش اندروئه. یه چیز بدی داره تو سرش رشد می کنه. بابام می گه فقط یک معجزه می تونه نجاتش بده. معجزه چنده؟»
متصدی داروخانه با لحن ملایم تری گفت:«دختر کوچولو، ما اینجا معجزه نمی فروشیم. متاسفم که نمی توانم کمکت کنم».
-«ببین آقا من پولش رو دارم. اگر کمه می روم بقیه اش رو هم می آورم. فقط بگو معجزه چنده؟»
برادر متصدی داروخانه که مرد شیک پوشی بود، خم شد و از دخترک پرسید:«برادرت چه جور معجزه ای نیاز داره؟» تس با چشمانی اشک آلود گفت:«نمی دونم.، فقط می دونم که خیلی بیماره. مامان می گه باید عمل بشه. بابام پولش رو نداره. برای همین من هم می خواهم کمک کرده باشم».
آقای شیکاگویی پرسید:«چقدر پول داری؟»
تس با صدایی که به زحمت شنیده می شد، جواب داد:«یک دلار و یازده سنت. همه اش همینقدر دارم ولی اگر بیشتر هم بخواهید می توانم باز هم بیاورم».
مرد لبخندی زد و گفت:«عجب تصادفی! یک دلار و یازده سنت. دقیقا به اندازه پول یک معجزه برای داداش کوچولوها».
پول دخترک را در یک دست و با دست دیگر دست او را گرفت و گت:«من را به خانه تان ببر. می خواهم برادر و پدر و مادرت را ببینم. آیا از اون معجزه هایی که تو می خواهی داریم».
آن مرد خوش لباس دکتر کارلتون آرمسترانگ، متخصص جراحی مغز بود. عمل با موفقیت و بدون هیچ هزینه ای انجام شد و طولی نکشید که اندرو دوباره به خانه برگشت و حالش خوب شد. مادر دخترک آرام گفت:«اون عمل جراحی واقعا یک معجزه بود. نمی دونم هزینه اش چقدر می شد». تس لبخندی زد. او می دانست که قیمت دقیق معجزه چقدر است ... یک دلار و یازده سنت ... به اضافه ایمان یک کودک.

پ.ن : اگر به معجزه باور داشته باشيم، در زندگيمان رخ مي دهد. (آنتونی رابینز)
فعالترین کاربران ماه انجمن
فعالیترین کاربران سایت
اعضای جدید سایت
جدیدترین اعضای فعال
تعداد کل اعضای سایت
اعضای فعال
۱۷,۹۴۶
اعضای غیر فعال
۱۴,۳۶۳
تعداد کل اعضاء
۳۲,۳۰۹
پیام‌های جدید
بحث آزاد در مورد بارسا
انجمن عاشقان آب‍ی و اناری
۵۸,۲۰۶ پاسخ
۸,۴۵۷,۱۵۲ بازدید
۵ ساعت قبل
Salehm
بحث در مورد تاپیک های بخش سرگرمی
انجمن سرگرمی
۴,۶۶۶ پاسخ
۵۵۱,۴۸۴ بازدید
۴ روز قبل
مهدی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
انجمن مباحث آزاد
۷۶,۴۹۵ پاسخ
۱۱,۷۱۷,۱۱۷ بازدید
۵ روز قبل
Galaxy Alpha
برای آشنایی خودتون رو معرفی کنید!
انجمن مباحث آزاد
۷,۶۴۳ پاسخ
۱,۲۵۲,۶۳۲ بازدید
۱۵ روز قبل
Activated PC
آموزش و ترفندهای فتوشاپ
انجمن علمی و کاربردی
۱۳۵ پاسخ
۴۵,۰۹۵ بازدید
۱۵ روز قبل
RealSoftPC
جام جهانی ۲۰۲۲
انجمن فوتبال ملی
۲۳ پاسخ
۲,۱۲۹ بازدید
۱۶ روز قبل
Crack Hints
موسیقی
انجمن هنر و ادبیات
۵,۱۰۱ پاسخ
۱,۰۲۶,۳۰۱ بازدید
۱۷ روز قبل
Activated soft
علمی/تلفن هوشمند/تبلت/فناوری
انجمن علمی و کاربردی
۲,۴۱۹ پاسخ
۴۳۹,۷۶۶ بازدید
۲۴ روز قبل
javibarca
مباحث علمی و پزشکی
انجمن علمی و کاربردی
۱,۵۴۷ پاسخ
۷۵۰,۶۸۳ بازدید
۱ ماه قبل
رویا
مســابــقـه جــــذاب ۲۰ ســــوالـــــــــــــــــــی
انجمن سرگرمی
۲۳,۶۵۸ پاسخ
۲,۲۲۱,۷۸۲ بازدید
۱ ماه قبل
رویا
اسطوره های بارسا
انجمن بازیکنان
۳۴۳ پاسخ
۸۶,۹۳۷ بازدید
۷ ماه قبل
jalebamooz
تغییرات سایت
انجمن اتاق گفتگوی اعضاء و ناظران
۱,۵۵۷ پاسخ
۲۷۸,۶۵۵ بازدید
۱۱ ماه قبل
یا لثارات الحسن
حاضرین در سایت
۸۵ کاربر آنلاین است. (۴۶ کاربر در حال مشاهده تالار گفتمان)

عضو: ۰
مهمان: ۸۵

ادامه...
هرگونه کپی برداری از مطالب این سایت، تنها با ذکر نام «اف سی بارسلونا دات آی آر» مجاز است!