پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | |||
---|---|---|---|
نویسنده: Strong forever جمعه، ۲۰ شهریور ۱۳۹۴ (۲۲:۵۸) | |||
گاهی دلم میگیرد از آدم هایی که تو را تنها برای روزهای خوشت، روز هایی که نه واقعا! بلکه متظاهرا شادی... گاهی دلم میگیرد که چرا هیچ گاه هیچ کس نخواست بفهمد که وقتی تنهایی، وقتی کسی همراهت نیست چه میکنی... گاهی دلم میگیرد از آدم هایی که دوستی با تو را با مقیاس "دو دو تا چهار تا" اندازه میگیرند و تا زمانی که محتاجت اند کنارت هستند؛ دريغ از کوچک ترین احساسی که نسبت به خودت داشته باشند ... از آدم هایی که تا زمانی که باید کنارشان باشی تا حرف هایشان را بشنوی و از ترس اینکه نکند آن ها را هم از دست بدهی، خواسته یا ناخواسته با افکار آن ها موافقت کنی ... گاهی دلم حتی از خودم هم میگیرد، که چرا همیشه خواستم همه را از خود راضی نگه دارم، اخر مگر میشود هم خدا و هم بنده خدا از تو راضی باشند؟ بنده هایی که حتی خدا را هم بخاطر خودش نمی خواهند...اما من که نمی توانم خدا باشم، می توانم؟ خدا می بخشد من هم تا آن جا که بتوانم می بخشم، اما خدا می دهد بدون آنکه بخواهد...من هم میتوانستم ها...اما دیگر نمی توانم...نمی توانم از خودم تا انجا که توان دارم مایه بگذارم و هیچ نخواهم... و اما گاهی دلم تنگ می شود، برای دوران کودکی ام! دورانی که تنها دغدغه ام کشیدن نقاشی به زیبایی نقاشی های مادرم، پدرم مربی های مهد کودکم و خلاصه تمام بزرگتر ها بود! دورانی که تنها دغدغه ام بزرگ شدن بود! بزرگی که فکر میکردم دوران پادشاهی ام خواهم بود...اما نه! وقتی - به عقیده خودم - بزرگ شدم دریافتم که این دوران از دوران اسارت نیز بدتر است، فهمیدم پادشاهی همان دوران کودکی بود که از آن گذشتم...جدا از رفتار های بچه گانه ای که از خودم گاه و بی گاه، خواسته و ناخواسته بروز می دهم... دورانی که تنها دل خوشی ام این بود که وقتی دستم را بلند می کردم تا قدم را با دوستم مقایسه کنم من برنده آن دوئل بودم... کاش هیچ گاه از خدا نخواسته بودم که پاهایم اندازه کفش بزرگتر ها شود، کاش هیچ گاه پایم توی کفش بزرگ تر ها نمی رفت... اما خدایا! تو که می گویی همه را می بخشی، تو که تمام گناهان یک ساله بندگانت را طی سه شب قدر می آمرزی...جایی برای من هم داری؟ جایی که بیایم و تنها پیش خودت باشم؟ نمی خواهم! دیگر نمی خواهم هر آنچه و آنکه را به من عطا کردی...هیچ یک را نمی خواهم، تنها تو رو می خواهم، تنها آغوش تویی را که -امیدوارم- برایم باز باشد...خدایا تنها تو را میخواهم! |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول