پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | |||
---|---|---|---|
نویسنده: † † † † sidarta † † † † دوشنبه، ۳۰ آذر ۱۳۹۴ (۲۱:۱۹) | |||
خری آمد به سوی مادر خویش بگفت مادر چرا رنجم دهی بیش برو امشب برایم خواستگاری اگر تو بچه ات را دوست داری خر مادر بگفتا ای پسر جان تو را من دوست دارم بهتر از جان ز بین این همه خرهای خوشگل یکی را کن نشان چون نیست مشکل خرک از شادمانی جفتکی زد کمی عرعر نمود و پشتکی زد بگفت مادر به قربان نگاهت به قربان دو چشمان سیاهت خر همسایه را عاشق شدم من به زیبایی نباشد مثل او زن بگفت مادربرو پالان به تن کن برو اکنون بزرگان را خبر کن به آداب و رسومات زمانه شدند داخل به رسم عاقلانه دو تا پالان خریدند پای عقدش به افسار طلا با پول نقدش خریداری نمودند یک طویله همانطوری که رسم است در قبیله خر عاقد کتاب خود گشایید وصال عقد ایشان را نمایید دوشیزه خر خانم آیا رضایی؟ به عقد این خر خوشتیپ درآیی؟ یکی از حاضرین گفتا به خنده عروس خانم به گل چیدن برفته برای بار سوم خر بپرسید که خر خانم سرش یکباره جنبید خران عرعرکنان شادی نمودند به یونجه کام خود شیرین نمودند ربطی به شب یلدا نداشت ولی خب شب یلداتون مبارک ![]() |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول