| پاسخ به: صندلی داغ [نازنین علینژاد |Sentimental.Girl] | |||
|---|---|---|---|
نویسنده: Sentimental.Girl شنبه، ۱۰ مهر ۱۳۹۵ (۲۰:۵۲) | |||
نقل قول 21) آخرین غیبت؟غیبت نبودش ولی چند ساعت پیش دلخوریم از یکی رو پیش کس دیگه عنوان کردم نقل قول 22) آخرین حسادت؟حسادت به یه نفر البته به عکسش  نقل قول 23) آخرین باری که گناه کردید؟ ...نقل قول 24) آخرین باری که کار خوب کردید؟همین الان کمک به مادرم تو موضوع خاصی نقل قول 25) برف یا بارون؟بارون با اختلاف نقل قول 26) جنگل یا دریا؟دریا نقل قول 27) ثروت یا علم؟هردوش  نقل قول 28) پاستیل یا دلستر؟دلستر لیمویی نقل قول 29) شب یا روز؟شب با اختلاف نقل قول 30) خورشید یا ماه؟ماه نقل قول 31) آرژانتین یا اسپانیا؟این پرسیدن داره آرژانتیننقل قول 32) بهترین خوابی که دیدید چی بوده؟خواب ه چیزی رو دیدم که اتفاق افتادنش برام محال بودش ... نقل قول 33) بدترین خواب؟خواب ترسناکی که حس میکردم دارم خفه میشم و هرچی میخواستم داد بزنم صدام در نمیومد نقل قول 34) آخرین کسی که ناراحتش کردید کی بوده؟نمیدونم شاید سپیده حسینی  نقل قول 35) از خاطرات مدرسه یکی رو بگید.اینکه معلم شیمی ما 1 بارونی سفید رنگ داشت چرم بعد وقتی خم میشد به ردیف بغل ما توضیح بده انقدر لاغر بود بین بدنش و بارونی فاصله زیادی بود تصمیم گرفتیم پشت بارونیش یه چیز بنویسیم ردیف روبرو هماهنگ شده با ما سوال میپرسیدن و اول دوستم نصف یه قلب رو کشید بعد یه دوست دیگم نصف دیگش بعدم همونطوری رو هوا توشو سعی کردم رنگ کنم:دی خودکارم از ماژیکیای روون بودش رنگشم بنفش بود خلاصه اینکه در نهایت موضوعو فهمیدن یکی از دوستامو 3 روز اخراج کردن بعد منو اونیکی هم حس فردین بهمون دست داد رفتیم گفتیم ماهم بودیم از اونجایی که منو این دوستم شاگرد اول و دوم کلاس دوم ریاضی بودیم فقط والدینمونو خواستن و اخراجمون نکردن 3جلسه فقط سره شیمی اجازه نشستن نداشتیمنقل قول 36) دست خطتون چطوره؟تو دانشگاه که همه استادا تعریف میکنن دوستامم میگن قشنگه نقل قول 37) دست پخت چطور؟همه غذاهارو بلد نیستم ولی اونایی که بلدم رو خوب میپزم نقل قول 38) از اینکه متولد آذر هستید چه حسی دارید؟کلا از این حس هایی که هر کس ماهشو متمایز میدونه از بقیه بدم میاد خیلییییییییی ولی آذر چون عنصرش آتش بالطبع آتیشیه دیگه هم عشقش آتشینه هم عصبانیتش بدجوریه:دی کلا دوست دارم ماه تولدمو نقل قول 39) وقتی خودتون رو توی اینه میبینید چه حسی دارید؟هیچی حس خاصی نیس گاهی اوقات حس میکنم قشنگم ) (خب راستشو گفتم حسم اینه)نقل قول 40) اگه 1000 میلیارد داشته باشید چیکار می کنید؟برنامه ریزی دقیقی روش میکنم که درصدیشو کمک کنم درصد خاصیشو به اطرافیانم کمک کنم که بی نیاز باشن و بقیشم زندگی خوبی داشته باشم و وجدانمم آسوده باشه نقل قول 41) دوست دارید جای کدوم شخصیت کارتونی باشید؟گیسو کمند نقل قول 42) دوست داشتید بغیر از تهران متولد کدوم شهر باشید؟تبریز یا شیراز رو دوست دارم هم مردمشو هم فرهنگشونو نقل قول 43) اگه سه تا آرزوتون براورده بشه، اون آرزوها چین؟آرزوی اول رو نمیگم اولا چون نمیدونم که الان تو دسته آرزوهامه یا نه باید اسمشو بزاریم حماقت ثانیا اگر میخواستمم قابل بازگو نبود تو این فضا پس بجای این سلامتی خانوادم و دوستان و اطرافیانم رو آرزو میکنمآرزوی دومم اینه که اگر تو ایران موندم دکتری قبول بشم و استاد دانشگاه باشم اگر نه بتونم یه دانشگاه خوب خارج از ایران ادامه تحصیل بدم و در نهایت انسان موفقی باشم برای جامعم آرزوی سومم اینه که بتونم فقط یکبار دیگه یه حس متفاوت و خاص رو نسبت به 1 نفر داشته باشم و اون آدم همسر آیندم باشه نه هیچ کس دیگه  نقل قول 44) آخرین باری که با تمام وجودتون گریه کردید کی بوده؟حدود 4 روز پیش فکر میکنم به شدت گریه کردم نقل قول 45) آخرین باری که با تمام وجود خندیدید؟2 شب پیش نقل قول 46) آخرین باری که با تمام وجود گریه کردید؟تکراری بودش بعدینقل قول 47) بهترین روز زندگیتونو شرح بدیدبهترین ها برام زیاد بودن تو زندگیم از جمله اونها میتونم روزایی که دوستای مجازیمو دیدم رو بگم و باهاشون از ته دلم خندیدم و خوش گذروندم یکی دیگه از بهترین روزای زندگیم هم روزی بودکه نتیجه ارشدم رو وسط خیابون با گوشی دیدم نقل قول 48) بدترین روز زندگی...بدترین ها برام خیلی بیشتر بودن از بهترین ها تاریخشو نمیخوام بگم چون بعضیا منتظرن با اشاره هایی برسن به چیزایی که بهشونم ربطی نداره یادمه که موضوعی رو متوجه شدم ساعت 3-4 صبح حدودا و 3 سال پیش بود ، انقدر نا باورانه بود برام فقط شوک بودم و زنگ میزدم تا متوجه صحتش بشم وقتی موضوع رو فهمیدم یادمه تا 9-10 صبح تلفن دستم بود و حتی 1 قطره اشکم نریختم فقط نمیدونم چطوری خوابم برد لحظه ای که چشمام باز شد انقدر حالم بد بود که خدا میدونه اون روز به من چطور گذشت...و 3 ماه بعدش... این یکی از بدترین ها بود که خیلی خیلی بدتر از این رو تو این 3 سالی که گذشت تجربه کردم موندن بین زمین و هوا اینکه به هر دری بزنی و بازم بسته باشه دیگه هر شب بدتر از شب قبل میگذشت و واقعا داشتم نابود میشدم اصلا هم قبول نداشتم حالم بده الان میفهمم که چه بلایی سره خودم آوردم ولی خدارو شکر الان بهترم ممنونکه اومدی و این همه سوال خوب پرسیدی ازم سجاد جان | |||
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسال‌ها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطوره‌های باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکس‌های قهرمانی
عکس‌های بازی‌های بارسا
عکس‌های بازیکنان
عکس‌های فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول