پاسخ به: ز گهواره تا گور... | |||
---|---|---|---|
نویسنده: ســـارا پنجشنبه، ۲۲ تیر ۱۳۹۱ (۱۳:۵۱) | |||
آتیش یعنی بذار منم بگم در این باره آقا ما یه نهضتی تشکیل داده بودیم به اسم نهضت هیتلر یواشکی می رفتیم روی در و دیوار و کف حیاط و اینور اونور شعار می نوشتیم که " نهضت هیتلر هنوز بیدار است" و " نهضت هیتلر عضو فعال می پذیرد" عملیات مختلفی هم داشتیم بمب گذاری دفتر. تایم هم میذاشتیم من مسئول تامین تدارکات که همون گچ بود هم بودمخلاصه یه بار توی دفتر بودم که تایم بمب تموم شد و من جانباز هم شدم تصمیم گرفتیم معلم زیست و مربی پرورشی رو ترور کنیم توی ماشین معلم زیست گچ جاسازی کردیم بعدم چادر مربی پرورشی رو گچی کردیم آخرش ماموران مدیر ما رو شناسایی کردن اما یه بچه ها نارنجک بست به خودش خودشو پرت کرد کشتشون شد رومینا فهمیده آخرش میدونین چه بلایی سر اون چادری که با گچ روش نوشته بودیم " شاخ" اومد؟ مربی رفت بالای سِن برای جشن و همه بچه ها خندیدن اونم چادرو از سرش انداخت و گرفت به شمع یادش بخیر همه معلما روی چادر این بدبخت پا می کوبیدن تا خاموش شه پ.ن: خب ملت بیاین چار تا خاطره بگین دیگه |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول