به اولین سایت تخصصی هواداران بارسلونا در ایران خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات سایت، ثبت نام کنید و یا با نام کاربری خود وارد شوید!

شناسه کاربری:
کلمه عبور:
ورود خودکار

نحوه فعالیت در انجمن‌های سایت
دوستان عزیز توجه کنید که تا زمانی که با نام کاربری خود وارد نشده باشید، تنها می‌توانید به مشاهده مطالب انجمن‌ها بپردازید و امکان ارسال پیام را نخواهید داشت. در صورتی که تمایل دارید در مباحث انجمن‌های سایت شرکت نمایید، در سایت عضو شده و با نام کاربری خود وارد شوید.

پیشنهاد می‌کنیم که قبل از هر چیز، با مراجعه به انجمن قوانین و شرح وظایف ضمن مطالعه قوانین سایت، با نحوه اداره و گروه‌های فعال در سایت و همچنین شرح وظایف و اختیارات آنها آشنا شوید. به علاوه دوستان عزیز بهتر است قبل از آغاز فعالیت در انجمن‌ها، ابتدا خود را در تاپیک برای آشنایی (معرفی اعضاء) معرفی نمایند تا عزیزان حاضر در انجمن بیشتر با یکدیگر آشنا شوند.

همچنین در صورتی که تمایل دارید در یکی از گروه‌های کاربری جهت مشارکت در فعالیت‌های سایت عضو شوید و ما را در تهیه مطالب مورد نیاز سایت یاری نمایید، به تاپیک اعلام آمادگی برای مشارکت در فعالیت‌های سایت مراجعه نموده و علائق و توانایی های خود را مطرح نمایید.
تاپیک‌های مهم انجمن
ارسال گزارش یک مورد قابل بررسی در مورد پیام زیر در تالار گفتمان
متن گزارش:*
 

پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...
نویسنده: Ghasemluigi Buffon
یکشنبه، ۱۷ دی ۱۳۸۵ (۱۲:۰۰)
خیلی قشنگ بود . دستتون درد نکنه آتنا خانم .
----------------------------------------------------------
دو خط موازى زاییـده شدند . پسرکى در کلاس درس آنها را روى کاغذ کشید . آن وقت دو ‏خط موازىچشمشــان به هم افتاد . و در همان یک نگاه قلبشـان تپیـد و مهر یکدیگر را در ‏سینه جای دادند . خط اولى گفت : ما مى توانیم زندگی خوبی داشته باشیم و خط دومی ‏از هیجان لــرزید . خط اولی گفت : و خانه اى داشته باشیم در یک صفحه دنج کـاغذ ‎ .‎
من روزها کار میکنم . می توانم بروم خط کنار یک جاده دور افتاده و متروک شوم ، یا خط کنار ‏یک نردبان . خط دومی گفت : من هم می توانم خط کنار یک گلدان چهار گوش گل سرخ ‏شوم ، یا خط یک نیمکت خالی در یک پارک کوچک و خـــلوت ‎.‎
خط اولی گفت : چه شغل شاعـــرانه اى و حتمأ زندگی خوشی خواهیــم داشـت ‎.‎
در همین لحظه معلم فریاد زد : دو خط موازی هرگز به هم نمىرسند و بچه ها تکرار ‏کردند : دو خط موازی هیچ وقت به هم نمی رسند ‎.‎
دو خط موازی لـرزیدند . به همدیگــر نگـاه کردند و بغض خط دومی ترکید ‎ .‎
خط اولی گفت : نه این امکان ندارد . حتمأ یک راهی پیدا میشود .خط دومی گفت : ‏شنیدی که چه گفتند ؟ هیچ راهی وجود ندارد . ما هیچ وقت به هم نمی رسیم . و دوباره ‏زد زیر گریه . خط اولی گفت : نباید نا امید شد . ما از این صفحه کاغذ خارج می شویم و ‏دنیا را زیر پا می گذاریم . بالاخره کسی پیدا میشود که مشکل ما را حل کند . خط دومی ‏آرام گرفت . و اندوهناک از صفحه کاغذ بیرون خزید . از زیر در کلاس گذشتند . و وارد حیاط ‏شدند . و از آن لحظه به بعد سفرهای دو خط موازی شروع شد . آنها از دشتها ‏گذشتند ، از صحراهای سوزان ، از کوههای بلند ، از دره های عمیق ، ‏از دریاها ، از شهرهای شلوغ‎ . سالها گذشت ؛
و آنها دانشمندان زیادی را ملاقات کردند . ریاضیدان به آنها گفت : این محال است . هیچ ‏فرمولی شما را به هم نخواهد رساند . شما همه چیز را خراب میکنید . فیزیکدان گفت : ‏بگذارید از همین الآن نا امیدتان کنم. اگر می شد قوانین طبیعت را نادیده گرفت ، دیگر ‏دانشی به نام فیزیک وجود نداشت . پزشک گفت : از من کاری ساخته نیست ، دردتان بی ‏درمان است . شیمی دان گفت : شما دو عنصر غیر قابل ترکیب هستید . اگر قرار باشد با ‏یکدیگر ترکیب شوید ، همه مواد خواص خود را از دست خواهند داد .
ستاره شناس ‏گفت : شما خودخواه ترین موجودات روی زمین هستید . رسیدن شما به هم مساوی ‏است با نابودی جهان . سیـارات از مدار خارج می شوند . کرات با ‏هم تصادم میکنند . نظام دنیا از هم می پاشد . چون شما یک قانون بزرگ را نقض کرده ‏اید . فیلسوف گفت : متاسفم... جمع نقیضین محــال است ‎.‎
و بالاخره به کودکی رسیدند . کودک فقط سه جمله گفت : شما به هم میرسید . نه در ‏دنیاى واقعیات . آن را در دنیاى دیگری جستجو کنید .
دو خط موازی او را هم ترک کردند ‏و باز هم به سفرهایشان ادامه دادند. اما حالا یک چیز داشت در وجودشان شکل میگرفت . ‏‏« آنها کم کم میل به هم رسیدن را از دست میدادند . » خط اولی گفت : این بی ‏معنی است . خط دومی گفت : چی بی معنی است ؟ خط اولی گفت : این که به هم ‏برسیم . خط دومی گفت: من هم همینطور فکر میکــنم . و آنها به راهشان ادامه دادند ‎.‎
یک روز به یک دشت رسیدند . یک نقاش میان سبزه ها ایستاده بود و نقاشی میکرد .خط ‏اولی گفت : بیـا وارد آن بوم نقاشی شویم و از این آوارگی نجات پیــدا کنیم ‎.‎
خط دومی گفت : شاید ما هیچوقت نباید از آن صفحه کاغذ بیرون می آمدیم . خط اولی ‏گفت : در آن بوم نقاشی حتمأ آرامش خواهیم یافت . و آن دو وارد بوم شـدند . روی دست ‏نقاش رفتند و بعد روی قلمش . نقاش فکری کرد و قلمش را حرکت داد‎. ‎
و آنها دو ریل قطار شدند که از دشتی می گذشت و آنجا که خورشید سرخ آرام آرام ‏پایین می رفت ، سر دو خط موازی عاشقانه به هم میرسید‏‎ ...
فعالترین کاربران ماه انجمن
فعالیترین کاربران سایت
اعضای جدید سایت
جدیدترین اعضای فعال
تعداد کل اعضای سایت
اعضای فعال
۱۷,۹۴۳
اعضای غیر فعال
۱۴,۳۶۳
تعداد کل اعضاء
۳۲,۳۰۶
پیام‌های جدید
بحث آزاد در مورد بارسا
انجمن عاشقان آب‍ی و اناری
۵۸,۲۰۵ پاسخ
۸,۴۲۰,۰۲۴ بازدید
۱ روز قبل
Salehm
بحث در مورد تاپیک های بخش سرگرمی
انجمن سرگرمی
۴,۶۶۵ پاسخ
۵۴۹,۴۰۷ بازدید
۲ روز قبل
ali
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
انجمن مباحث آزاد
۷۶,۴۹۴ پاسخ
۱۱,۶۸۱,۵۶۲ بازدید
۳ روز قبل
یا لثارات الحسن
برای آشنایی خودتون رو معرفی کنید!
انجمن مباحث آزاد
۷,۶۴۳ پاسخ
۱,۲۴۵,۲۵۸ بازدید
۳ روز قبل
Activated PC
آموزش و ترفندهای فتوشاپ
انجمن علمی و کاربردی
۱۳۵ پاسخ
۴۴,۹۷۹ بازدید
۳ روز قبل
RealSoftPC
جام جهانی ۲۰۲۲
انجمن فوتبال ملی
۲۳ پاسخ
۲,۰۹۰ بازدید
۴ روز قبل
Crack Hints
موسیقی
انجمن هنر و ادبیات
۵,۱۰۱ پاسخ
۱,۰۲۳,۱۳۷ بازدید
۵ روز قبل
Activated soft
علمی/تلفن هوشمند/تبلت/فناوری
انجمن علمی و کاربردی
۲,۴۱۹ پاسخ
۴۳۸,۱۶۳ بازدید
۱۲ روز قبل
javibarca
مباحث علمی و پزشکی
انجمن علمی و کاربردی
۱,۵۴۷ پاسخ
۷۴۹,۵۸۳ بازدید
۱ ماه قبل
رویا
مســابــقـه جــــذاب ۲۰ ســــوالـــــــــــــــــــی
انجمن سرگرمی
۲۳,۶۵۸ پاسخ
۲,۲۱۱,۱۶۳ بازدید
۱ ماه قبل
رویا
اسطوره های بارسا
انجمن بازیکنان
۳۴۳ پاسخ
۸۶,۴۸۴ بازدید
۶ ماه قبل
jalebamooz
تغییرات سایت
انجمن اتاق گفتگوی اعضاء و ناظران
۱,۵۵۷ پاسخ
۲۷۷,۹۴۸ بازدید
۱۱ ماه قبل
یا لثارات الحسن
حاضرین در سایت
۱۵۳ کاربر آنلاین است. (۱۰۹ کاربر در حال مشاهده تالار گفتمان)

عضو: ۰
مهمان: ۱۵۳

ادامه...
هرگونه کپی برداری از مطالب این سایت، تنها با ذکر نام «اف سی بارسلونا دات آی آر» مجاز است!