پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!! | |||
---|---|---|---|
نویسنده: Samira دوشنبه، ۱ آبان ۱۳۹۱ (۱۳:۳۷) | |||
که من ، تا روی بام ابرها پرواز میکردم از آنجا ، با کمند کهکشان ، تا آستانِ عرش میرفتم در آن درگاه ، درد خویش را فریاد میکردم ! که کاخ صد ستون کبریا لرزد ! مگر یک شب ، ازین شبهای بی فرجام ز یک فریاد بی هنگام - به روی پرنیان آسمان ها - خواب در چشم خدا لرزد ! دلم میخواست : دنیا رنگ دیگر بود خدا ، با بنده هایش مهربانتر بود از این بیچاره مردم یاد میفرمود ! دلم میخواست : زنجیری گران ، از بارگاه خویش می آویخت که مظلومان ، خدا را پای آن زنجیر ز درد خویش آگاه میکردند . چه شیرین است : وقتی بیگناهی داد خود را از خدای خویش میگیرد . چه شیرین است اما من ، دلم میخواست : اهل زور و زر ، ناگاه ! ز هر سو راه مردم را نمیبستند و زنجیر خدا را بر نمیچیدند ! ( همراه حافظ | فریدون مشیری ) |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول