به اولین سایت تخصصی هواداران بارسلونا در ایران خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات سایت، ثبت نام کنید و یا با نام کاربری خود وارد شوید!

شناسه کاربری:
کلمه عبور:
ورود خودکار

نحوه فعالیت در انجمن‌های سایت
دوستان عزیز توجه کنید که تا زمانی که با نام کاربری خود وارد نشده باشید، تنها می‌توانید به مشاهده مطالب انجمن‌ها بپردازید و امکان ارسال پیام را نخواهید داشت. در صورتی که تمایل دارید در مباحث انجمن‌های سایت شرکت نمایید، در سایت عضو شده و با نام کاربری خود وارد شوید.

پیشنهاد می‌کنیم که قبل از هر چیز، با مراجعه به انجمن قوانین و شرح وظایف ضمن مطالعه قوانین سایت، با نحوه اداره و گروه‌های فعال در سایت و همچنین شرح وظایف و اختیارات آنها آشنا شوید. به علاوه دوستان عزیز بهتر است قبل از آغاز فعالیت در انجمن‌ها، ابتدا خود را در تاپیک برای آشنایی (معرفی اعضاء) معرفی نمایند تا عزیزان حاضر در انجمن بیشتر با یکدیگر آشنا شوند.

همچنین در صورتی که تمایل دارید در یکی از گروه‌های کاربری جهت مشارکت در فعالیت‌های سایت عضو شوید و ما را در تهیه مطالب مورد نیاز سایت یاری نمایید، به تاپیک اعلام آمادگی برای مشارکت در فعالیت‌های سایت مراجعه نموده و علائق و توانایی های خود را مطرح نمایید.
تاپیک‌های مهم انجمن
ارسال گزارش یک مورد قابل بررسی در مورد پیام زیر در تالار گفتمان
متن گزارش:*
 

پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
نویسنده: Strong forever
پنج‌شنبه، ۲۰ خرداد ۱۳۹۵ (۱۱:۰۵)
نقل قول
Hidden Glance نوشته:

من به مدرسه می رفتم تا درس بخوانم.
تو به مدرسی می رفتی. به تو گفته بودند باید دکتر شوی.
او هم به مدرسه می رفت اما نمی دانست چرا!

من پول تو جیبی ام را هفتگی از پدرم می گرفتم.
تو پول تو جیبی نمی گرفتی. همیشه پول در خانه شما دم دست بود.
او هر روز بعد از مدرسه، کنار خیابان آدامس می فروخت.

معلم گفته بود انشا بنویسید.
موضوع این بود: «علم بهتر است یا ثروت؟»
من نوشته بودم علم بهتر است. مادرم می گفت با علم می توان به ثروت رسید.
تو نوشته بودی علم بهتر است، شاید پدرت گفته بود تو از ثروت بی نیازی.
او اما انشا ننوشته بود... برگه او سفید بود، خودکارش روز قبل تمام شده بود.
معلم آن روز او را تنبیه کرد. آن روز او برای تمام نداشته هایش گریه کرد. هیچکس نفهمید که او چقدر احساس حقارت کرد. خوب، معلم نمی دانست که او پول خرید خودکار را نداشت و شاید هم نمی دانست ثروت و علم گاهی به هم گره می خورند.گاهی نمی شود بی ثروت از علم چیزی نوشت...
من در خانه ای بزرگ می شدم که بهار توی حیاطش بوی پیچ امین الدوله می آمد.
تو در خانه ای بزرگ می شدی که شب ها در آن بوی دسته گل هایی می پیچید که پدرت برای مادرت می خرید.
او اما در خانه ای بزرگ می شد که در و دیوارش بوی سیگار و تریاکی را می داد که پدرش می کشید...
سال های آخر دبیرستان بود...
باید آماده می شدیم برای ساختن آینده.
من باید بیشتر درس می خواندم و دنبال کلاس های تقویتی و کنکور بودم.
تو تحصیل در دانشگاه های خارج از کشور برایت آینده بهتری رقم می زد.
او اما نه انگیزه داشت، نه پول. درس را رها کرده و دنبال کار می گشت...
روزنامه چاپ شده بود.
هر کس دنبال چیزی در روزنامه می گشت...
من رفتم روزنامه بخرم که اسمم را در قبولی های کنکور جستجو کنم.
تو رفتی روزنامه بخری تا دنبال آگهی اعزام دانشجو به خارج از کشور بگردی.
او اما نامش در روزنامه بود... روز قبل در یک دعوای خیابانی، کسی را کشته بود!

من آن روز خوشحال تر از آن بودم که بخواهم به این فکر کنم که کسی، کسی را کشته است.
تو هم آن روز مثل همیشه بعد از دیدن عکس های روزنامه، آن را به کناری انداختی.
او اما آنجا بود... در بین صفحات روزنامه!
برای اولین بار بود که در زندگی اش این همه به او توجه شده بود...
چند سال گذشت...
وقت گرفتن نتایج بود.
من منتظر گرفتن مدرک دانشگاهی ام بودم.
تو می خواستی با مدرک پزشکی ات، برگردی؛ همان آرزوی دیرینه پدرت.
او اما هر روز منتظر شنیدن صدور حکم اعدامش بود.
وقت قضاوت بود.
جامعه ما همیشه قضاوت می کند.
من خوشحال بودم که مرا تحسین می کنند.
تو به خود می بالیدی که جامعه ات به تو افتخار می کند.
او شرمسار بود که سرزنش و نفرینش می کند..

من موفقم؛ من می گویم نتیجه تلاش خودم است!
تو خیلی موفقی؛ تو می گویی نتیجه پشتکار خودت است!!
او اما زیر مشتی خاک است... مردم می گفتند مقصر خودش است...!

من، تو و او؛
هیچ گاه در کنار هم نبودیم.
هیچ گاه یکدیگر را نشناختیم.
اما من و تو اگر به جای او بودیم، آخر داستان چگونه بود؟؟
هر روز از کنار مردمانی می گذریم که یا من اند، یا تو و یا او؛
و به راستی نه موفقیت های من به تمامی از آنِ من است و نه تقصیرهای او به همگی از آنِ اوست...


پ.ن: کمی سکوت، کمی فکر و آهی از ته دل..


ماله کتاب من و مائه..خونده بوده بودم قبلا...بی نظیره!
واقعا یه سریا دارن تقاص چیزی رو میدن که توش هیچ نقشی نداشتن ...

فعالترین کاربران ماه انجمن
فعالیترین کاربران سایت
اعضای جدید سایت
جدیدترین اعضای فعال
تعداد کل اعضای سایت
اعضای فعال
۱۷,۹۴۲
اعضای غیر فعال
۱۴,۳۶۳
تعداد کل اعضاء
۳۲,۳۰۵
پیام‌های جدید
بحث آزاد در مورد بارسا
انجمن عاشقان آب‍ی و اناری
۵۸,۲۰۲ پاسخ
۸,۴۰۹,۱۷۸ بازدید
۱۱ ساعت قبل
یا لثارات الحسن
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
انجمن مباحث آزاد
۷۶,۴۹۴ پاسخ
۱۱,۶۷۱,۶۳۴ بازدید
۱۱ ساعت قبل
یا لثارات الحسن
برای آشنایی خودتون رو معرفی کنید!
انجمن مباحث آزاد
۷,۶۴۳ پاسخ
۱,۲۴۳,۳۷۸ بازدید
۲۰ ساعت قبل
Activated PC
آموزش و ترفندهای فتوشاپ
انجمن علمی و کاربردی
۱۳۵ پاسخ
۴۴,۹۲۰ بازدید
۲۰ ساعت قبل
RealSoftPC
جام جهانی ۲۰۲۲
انجمن فوتبال ملی
۲۳ پاسخ
۲,۰۷۷ بازدید
۱ روز قبل
Crack Hints
موسیقی
انجمن هنر و ادبیات
۵,۱۰۱ پاسخ
۱,۰۲۲,۳۰۸ بازدید
۲ روز قبل
Activated soft
علمی/تلفن هوشمند/تبلت/فناوری
انجمن علمی و کاربردی
۲,۴۱۹ پاسخ
۴۳۷,۸۱۱ بازدید
۹ روز قبل
javibarca
بحث در مورد تاپیک های بخش سرگرمی
انجمن سرگرمی
۴,۶۶۴ پاسخ
۵۴۸,۱۶۴ بازدید
۱۳ روز قبل
یا لثارات الحسن
مباحث علمی و پزشکی
انجمن علمی و کاربردی
۱,۵۴۷ پاسخ
۷۴۸,۷۱۱ بازدید
۱ ماه قبل
رویا
مســابــقـه جــــذاب ۲۰ ســــوالـــــــــــــــــــی
انجمن سرگرمی
۲۳,۶۵۸ پاسخ
۲,۲۰۸,۴۰۶ بازدید
۱ ماه قبل
رویا
اسطوره های بارسا
انجمن بازیکنان
۳۴۳ پاسخ
۸۶,۴۲۰ بازدید
۶ ماه قبل
jalebamooz
تغییرات سایت
انجمن اتاق گفتگوی اعضاء و ناظران
۱,۵۵۷ پاسخ
۲۷۷,۷۹۹ بازدید
۱۱ ماه قبل
یا لثارات الحسن
حاضرین در سایت
۲۱۵ کاربر آنلاین است. (۱۵۵ کاربر در حال مشاهده تالار گفتمان)

عضو: ۰
مهمان: ۲۱۵

ادامه...
هرگونه کپی برداری از مطالب این سایت، تنها با ذکر نام «اف سی بارسلونا دات آی آر» مجاز است!