پاسخ به: داستانک! | |||
---|---|---|---|
نویسنده: beautiful queen جمعه، ۱۶ اسفند ۱۳۹۸ (۱:۴۲) | |||
یه توصیه دوستانه برای همه، هرچند میدونم همه ی اونایی که میان اینجا بسیار بهتر از من خیلی چیزها رو میدونن. اما چون تجربه ام بوده میخوام بگم. زندگی هرچقدر براتون بالا و پایین داشت، هرگز رابطه خودتون رو با خدا قطع نکنید. و بهترین خط اتصال به خدا نمازه. شوهر من دوران عقد یه مرد به تمام معنا بود. ما با هم، اصفهان،شمال،مشهد،کربلا، خوزستان، ساوه رفته بودیم. شاید یه سری چیزها رو دروغ گفت قبل از ازدواجمون، مثل سیگار کشیدن یا نماز اول وقت، ولی مطمعنم خودش هم نمیخواست به اون هیولایی که در آخر تبدیل شد، تبدیل بشه. من شاید چون روند داستان رو سریع تعریف کردم اینطور به نظر اومده باشه که از اول اینطور بود. نه. حتی تغیرش هم سریع نبود. آروم آروم به اون چیزی تبدیل شد که خوندین . تغیرش از زمانی شروع شد که نمازش رو نخوند. با اینکه زیاد دم از امام حسین و امام علی میزد، اما دقیقا از وقتی رشته اتصالش رو با خدا برید، تغیراتش شروع شد. انگار آروم آروم شیطون دلش رو سیاه و سیاهتر کرد. هیچ وقت پیش خودتون فکر نکنید من فلانم و بهمانم و شیطون نمیتونه رشته اتصال من و خدا رو بِبُره. چون غرور اولین راهیه که شیطون از طریقش وارد میشه. شوهر من یک زمانی طلبه بود، یک زمانی با بهاییت و سنی بحث علمی و درست و حسابی میکرد برای مغلوب کردنشون. در مورد شبهه های سنی و وهابی و بهایی کنفرانس میداد، ولی خب کاهل نمازیش و مغرور شدنش به همین کارهاش،اون رو تا بی نمازی برد و آخرسر هم... |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول