پاسخ به: داستان آزاد (اپیزودیک) | |||
---|---|---|---|
نویسنده: Fighter شنبه، ۲۹ مرداد ۱۳۹۰ (۲۲:۴۶) | |||
دست نوازش روزی در یک دهکده ی کوچک معلم مدرسه از دانش آموزان سال اول خود خواست تا تصویری از چیزی که نسبت به آن قدر دان هستند را نقاشی کنند.او با خود فکر کرد که این بچه های فقیر حتما تصویر بوقلمون و میز پر از غذا را نقاشی میکنند ولی وقتی داگلاس نقاشی ساده ی کودکانه ی خود را تحویل داد معلم شوکه شد. او تصویر یک دست را کشیده بود ولی این دست چه کسی بود؟ بچه های کلاس همانند معلم از این نقاشی مبهم تعجب کردند.یکی از بچه ها گفت:"من فکر میکنم این دست خداست که به ما غذا میرساند." یکی دیگر گفت:"شاید این دست کشاورزی است که گندم میکارد و بوقلمون ها را پرورش میدهد." هرکس نظری میداد تا این که معلم بالای سر داگلاس رفت و از او پرسید:"این دست چه کسی است،داگلاس؟" داگلاس در حالی که خجالت میکشید، آهسته جواب داد: "خانم معلم این دست شماست." معلم به یاد آورد از وقتی که داگلاس پدر و مادرش را از دست داده بود به بهانه های مختلف نزد او می آمد تا خانم معلم دست نوازشی بر سر او بکشد. |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول