پاسخ به: چشم دل باز كن كه جان بينی ... | |||
---|---|---|---|
نویسنده: SMS چهارشنبه، ۱۰ تیر ۱۳۸۸ (۱۹:۱۵) | |||
سفر ! انسان از آغاز تولد و تا آخرين لحظه عمر بر ضد مرگ مبارزه مى كند، امّا مرگ هميشه و پيوسته او را دنبال مىنمايد و هيچ كس نمىتواند از چنگ آن رهايى يابد سؤال اصلى اين است كه آيا مرگ حق است؟ و اگر چنين است پس چرا براى هيچ كسى خوشايند نبوده و هيچ فردى حاضر نيست تسليم مرگ شود؟ امّا اگر مرگ باطل است و حقيقت ندارد چرا هيچ شخصى نمىتواند از مرگ نجات يافته و راهى براى گريز پيدا كند؟ حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در يك سخن زيبا به اين سؤال، پاسخ داده است آن حضرت مى فرمايد ما رأيت حقاً أشبه بالباطل من الموت هيچ حقّى را شبيه تر به باطل مانند مرگ نديدم بنابراين با مرگ چگونه بايد برخورد كنيم؟ و در برابر اين پديده چه موضعی بايد داشته باشيم؟ آيا از نظر ذهنى و عملى تسليم مرگ شويم يا از آن غافل بوده و فراموشش كنيم تا بطور ناگهانى از راه رسيده و ما را بربايد؟ آيا در برابر مرگ به مبارزه برخيزيم و يا منكر آن شويم تا زمانى كه اجل فرارسد وبه طور يقينى، حقيقت مرگ ثابت شود و پس از فوت فرصت، بهآن ايمان و اعتقاد پيدا كنيم؟ هر گروهى از انسان ها، به يكى از راههاى فوق گرويده است، اما همه اين باورها و راهكارها باطل و بىپايه است، زيرا تسليم شدن در برابر مرگ موجب مىشود كه بخشى از حيات را از دست بدهيم . آيا مگر زندگى يك پيكار نيكو و مبارزه بر حق بر ضد مرگ نيست؟ شريعت الهى ، ما را از انداختن جان خود به هلاكت منع كرده و حتى از آرزو كردن مرگ هم نهى نموده است امّا فراموش كردن مرگ يا منكر شدن آن، يك نوع خود فريبى است آيا كسى كه درد خود را فراموش كرده است، به درمان آن مىپردازد؟ اما مبارزه با مرگ هم هيچ سودى ندارد مگر با يك نسبت بسيار اندك، و به هر حال نمىتواند انسان را از خطر مرگ برهاند. بنابراين در برابر اين پديده چه بايد كرد؟ پديدهاى كه هر روز به ديدار ما مىآيد و عزيزان ما را مىربايد و ما نمىتوانيم در برابر آن كمترين مقاومت از خود نشان بدهيم خداوند متعال مىفرمايد فَلَوْلاَ إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ * وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ * وَنَحْنُ أَقْرَبُإِلَيْهِ مِنكُمْ وَلكِن لاَ تُبْصِرُونَ * فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ * تَرْجِعُونَهَا إِنكُنتُمْ صَادِقِينَ پس چرا هنگامى كه جان به گلوگاه مىرسد توانائى بازگرداندن آن رانداريد و شما در اين حال نظاره مىكنيد وكارى از دست تان ساخته نيست و ما از شما به او نزديكتريم، ولى نمىبينيد. اگر هرگزدر برابراعمالتان جزا داده نمىشويد، پس آن روح را بازگردانيد اگر راست مىگوئيد در آيه ديگر آمده است قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاَقِيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِالْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ بگو: اين مرگى كه از آن فرار مىكنيد سرانجام با شما ملاقات خواهد كرد، سپس به سوى كسى كه داناى پنهان و آشكار است بازگردانده مىشويد، آنگاه شما را از آنچه انجام مىداديد خبر مىدهد آنچه بطور جدى براى انسان مفيد مىباشد، ياد آور شدن مرگ وكار كردن براى زندگى است و شايد اين سخن، بتواند موضع آييناسلام را در قبال مرگ، براى ما بيان كند. پس بايد به انسان گفت اى انسان تو كه هميشه به سوى خدا در حال حركت و تكاپو هستى و سرانجام هم خدا را ملاقات مىكنى، پس بايد ملاقات پروردگارت را غايت و هدف قرار دهى و از كوشش و تلاش توأم با رنج و زحمت، به عنوان يك وسيله استفاده نمايى و مرگ را پلى به سوى آخرت خود قرار دهى و براى زندگى اخروى خود توشهاى از پيش بفرستى تا فردا جزء كسانى نباشى كه مىگويند ...يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي اى كاش براى اين زندگى ام چيزى پيش فرستاده بودم تنها با يادآورى مرگ و لقاى خداوند و آمادگى براى آن دو است كه مىتوانى از كسانى باشى كه خداوند سبحان درباره آنان مىگويد يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً *فَادْخُلِي فِي عِبَادِي * وَادْخُلِي جَنَّتِي تو اى روح آرام يافته ... به سوى پروردگارت بازگرد در حاليكه هم تو از او خوشنودى و هم او از تو خوشنود است پس، در سلك بندگانم درآى و در بهشتم وارد شو مرگ صرفاً يك نوع سفر است و مرحله بعد از مرگ، بسيار بزرگتر از مرگ است و با تذكّر هميشگى مرگ است كه انسان براى دوره بعد از آن كار و تلاش مىكند و ارزش زندگى دنيوى را مى فهمد و درك ميكند كه اين فرصت، بازگشت ناپذير و غير قابل تعويض است و تنها در اينحالت است كه او در حيات دنيوى خود بدون تضييع وقت و از دست دادن فرصت، كار و تلاش مىكند، شبها را - جز اندكى - به عبادت و مىپردازد؛ در سحرگاهان از خداى خود آمرزش مى طلبد و از مساكين و ايتام و فقرا دست گيرى به عمل مىآورد اما كسى كه مرگ را فراموش كند، او چنان خواهد بود كه خداوند مىفرمايد كَلَّا بَلْ لَا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ * وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ *وَتَأْكُلُونَ التُّرَاثَ أَكْلاً لَمّاً * وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبّاً جَمّاً * كَلَّا إِذَا دُكَّتِالْأَرْضُ دَكّاً دَكّاً * وَجَاءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفّاً صَفّاً * وَجِاْىءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَيَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّكْرَى چنان نيست كه شما مى پنداريد، شما يتيمان را گرامى نمىداريد و يكديگر را بر اطعام مستمندان تشويق نمىكنيد و ميراث را از راه مشروع و نامشروع جمع كرده مىخوريد . مال و ثروت را بسيار دوست داريد و بخاطر آن گناهان زيادى مرتكب مىشويد چنان نيست كه آنهامىپندارند ... در آن هنگام كه زمين سخت در هم كوبيده شود و فرمان پرودگارت فرا رسد و فرشتگان صف در صف حاضر شوند و در آن روز جهنّم را حاضر مىكنند . در آن روز انسان متذكر مىشود، اما اين تذكر چه سودى براى او خواهد داشت؟ يادآورى مرگ، زندگى را براى تو آسان تر مىگرداند و تو را مسلّط بر زندگى قرار مىدهد زيرا زندگى در دنيا، تنها يك مرحله و يك دورهاى كوتاه از مسير طولانى ما است. پس چرا در از دست دادن آن متأسف شويم؟ و چرا از آنچه كه از امور دنيايى به ما داده شده، دچارغرور گرديم؟ و چرا طالبان دنيا اين همه بىتابى و نگرانى پيدا مىكنند و اگر دنيا را از دست بدهند، بىقرار و بيمناك مىشوند و اگر هم بدست بياورند، حريص و بخيل مىگردند؟ فضيلت ها، آداب خير و صفات نيك، در وجود كساني كه به مرگ ايمان دارند و هميشه به ياد مرگ هستند، بيشتر از ديگران مشاهدهمىشود، چنين كسانى در برخورد با دشمن، از مرگ نمىترسند و ازرويارويى با مشكلات، نمىهراسند و اراده خود را از دست نمىدهند و از انجام دادن عمل خير كوتاهى نمىكنند و از شرارت و تجاوز و تعدى بر ديگران شديداً اجتناب و پرهيز مىنمايند ما كوشش مىكنيم كه از طريق بررسى"فقه وفات و احكام مردگان"آينده مان را متذكر شويم، سفرى كه ممكن است نزديك باشد و بسيار نزديك تر از آنچه تصور مىكنيم و چه بسا ممكن است اين جزوه به دست شما خواننده گرامى برسد و مؤلف آن از اين دنيا رحلت كردهباشد . مگر ما كتاب هاى زيادى را نمىخوانيم از نويسندگانى كه بدرود حيات گفته اند؟ بنابراين بياييد بياد آوريم كه ما فرزندان اين دنيا نيستيم و براى اين آفريده شدهايم كه از اين دنيا به سر منزل دوّمى كوچ كنيم، به منزل آخرت كه در واقع او منزل زندگى است. از خداوند متعال مسألت مي كنيم كه ما را از خواب غفلت بيدار كند و ما را در جهت عمل براى روز لقاى پرودگار كمك نمايد و عمل مؤمنان را مطابق اين رساله، به كرم و لطف خود، مجزى و مقبول قرار دهد انه اكرم من سُئل و اجود من اعطى و الصلاة على سيدنا محمد وآله الهداة المرضيين محمّدتقى المدرسى تهران 18/جمادى الثانى/1418 ه . ق حدیثی از پیامبر اسلام نقل شده که ایشان فرمودند: قساوة القلوب من کثرة الذنوب و کثرة الذنوب من نسیان الموت و نسیان الموت من کثرة الآمال و کثرة الآمال من حب الدنیا و حب الدنیا رأس کل خطیئه قساوت و سختی قلبها به خاطر زیادی گناهان است و زیادی گناهان، به خاطر فراموشی مرگ است، و فراموشی مرگ به خاطر زیادی آرزوهاست، و زیادی آرزوها به خاطر دوست داشتن دنیاست و دوست داشتن دنیا، ریشه همه خطاهاست علي و ياد مرگ حكمت 380: چه بسيار كساني كه در آغاز روز بودند و شب نبودند . دنيايي كه به آن خو گرفته بودند تمام شد و آخرتي كه فكر نمي كردند رسيد .به بعضي از آنها ما حسادت مي كنيم و مي گوييم :عجب زن و بچه اي،عجب خانه اي و مقامي ،…اين دنيا چيزي ندارد كه شما بخواهيد حسادت كنيد .در دنيا هيچوقت قدر زبان ،چشم و…نمي دانيد مگر از مرگ ها عبرت بگيريد و با مرگ انس داشته باشيد . مرگ به انسان قدرت مي دهد .انساني كه در مقابل مرگ ديگران ضعيف مي شود و بر مي گردد انسان ضعيفي است ولي انسان كامل و عاقل به قدرت مي رسد . زنده بودن بالاترين نعمت است . عبرت گيري براي زندگي بهتر . خداوند فرشته اي دارد كه وظيفه دارد در بين همه ي مخلوقات فرياد بزند:بزاييد براي مردن و فراهم كنيد براي نابود شدن ،پايه هاي خود را بساز براي از بين رفتن،عواطف خود را نشر دهيد براي روزي كه قطع مي شود .مهرباني خود را بذل و بخشش كنيد ،هيچ كدام از چيزهاي اين دنيا نمي ارزد كه تو سر سوزن از آخرت را از دست بدهي .انسان عاقل كسي است كه هر كاري حتي كارهاي مادي كه مي خواهد انجام دهد با نيم نگاهي به آخرت است. حكمت203: مردم!تقواي خدا را پيشه كنيد كه اگر آشكار يا پنهان كنيد مي شود.ياد مرگي باشيد كه اگر فرار كنيد ،شما را مي گيرد .ياد مرگي باشيد كه اگر او را فراموش كنيد او شما را فراموش نمي كند . از اين مرگ هيچ راه فراري نيست .به مرگ فكر كنيد.آيا واقعا مرگ بد است؟؟؟ خطبه 132: والله قسم مرگ حق است ،ما مرگ را مي دانيم و قبول داريم اما يقين نداريم .مرگ بازي نيست . اطرافيان تو را فريب ندهد .گذشتگان را ديدي كه ثروتها اندوختند و از فقر ترسيدند و با يك ناراحتي ابرو در هم مي كشيدند،همه رفتند. علي (ع) ما را از دنيا نهي نمي كند ما را از غفلت نهي مي كند .مي خواهد ياد مرگ هم باشيم. فكر مرگ ما را در دنيا واقع بين مي كند . جوان دوست دارد واقع بين نباشد . آيا نديديد آنهايي كه آرزو هاي دراز داشتند و قصر مي ساختند و …خانه هايشان ،گورستان هايشان شد .زن هايشان با مردهاي ديگر ازدواج كردند . حال ديگر نه مي توانند از يك گناه توبه كنند و نه مي توانند به يك ثواب خودشان بيافزايند |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول