گياه شناس | |||
---|---|---|---|
نویسنده: مجنون یکشنبه، ۲۴ بهمن ۱۳۸۹ (۰:۵۰) | |||
گياه شناس معلمين «شارل دو لينه» در مدرسه، با كمال يأس و نوميدى، همه با هم اتفاق كردند كه به پدرش كه يك نفر كشيش بود پيشنهاد و نصيحت كنند بىجهت انتظار پيشرفت فرزندش را در كار تحصيل و درس خواندن نداشته باشد، زيرا هيچ گونه فهم و استعدادى در او مشاهده نمىشود؛ بهتر است يك كار دستى مناسبى براى فرزندش پيدا كند و به دنبال آن كار بفرستد. ولى پدر و مادر «لينه» روى علاقهء فراوان به فرزند، با همهء نوميدى و تأثر، وى را براى آموزش علم طب به دانشگاه روانه كردند. اما چون بضاعتى نداشتند فقط مبلغ اندكى براى خرج دوران تحصيل او پرداختند و اگر ترحم و كمك يك مرد نيكوكار كه در باغ دانشگاه با «لينه» آشنا شده بود نبود، فقر و تنگدستى او را از پا درمىآورد. «لينه» برخلاف ميل پدر و مادر، به رشتهاى كه او را به دنبال آن فرستاده بودند علاقهاى نداشت، به رشتهء گياه شناسى علاقهمند بود. او از كودكى گياهها را دوست مىداشت و اين خصلت را از پدرش به ارث برده بود. باغ پدرش از نباتات زيبا پوشيده بود، و از همان وقت كه «لينه» دوران كودكى را طى مىكرد، مادرش عادت كرده بود كه هر وقت او گريه و فرياد مىكند گلى به دستش دهد تا آرام گيرد. در خلال اوقاتى كه در دانشگاه طب تحصيل مىكرد، نوشتهء يك گياه شناس فرانسوى به دستش افتاد و علاقهمند شد در اسرار گياهها تعمق كند. در آن اوقات يكى از مسائل روز كه مورد توجه دانشمندان گياه شناس بود، طرز طبقه بندى صحيح گياهها و نباتات بود. لينه موفق شد يك نوع طبقه بندى خاصى بر مبناى تذكير و تأنيث گياهان ابتكار كند كه بسيار مورد توجه قرار گرفت. كتابى كه وى در اين زمينه منتشر ساخت موجب شد كه در همان دانشگاهى كه در آنجا تحصيل مىكرد براى وى در رشتهاى كه معلوم شد استعداد آن رشته را دارد مقامى دست و پا كنند، ولى حسادت ديگران مانع شد كه اين كار جامهء عمل بپوشد. لينه از موفقيت خود سرمست شد. اولين بار بود كه لذت موفقيت را مىچشيد. لذا به اين پيشامد اهميتى نداد و براى خود يك مأموريت علمى دست و پا كرد و آمادهء يك سفر طولانى براى تحقيق و مطالعه در طبيعت گرديد. از اسباب سفر يك جامه دان و مختصرى لباسهاى زير و يك ذره بين و مقدارى كاغذ برداشت، و تنها و پياده به راه افتاد. وى هفت هزار كيلومتر راه را با مواجههء مشكلات عجيب و شنيدنى طى كرد و با غنيمت بزرگى از معلومات و مطالعات مراجعت نمود و در سال 1735، يعنى سه سال بعد از آن جريان، چون ملاحظه كرد در وطن خويش سوئد جز كارهاى ناپايدار به دست نمىآيد، به هامبورگ رفت و در آنجا هنگام بازديد يكى از موزهها يكى از گنجينههاى خود را كه در اين سفر به دست آورده بود و به وجود آن بسيار مفتخر بود، به رئيس موزه نشان داد و آن يك مار آبى بود كه هفت سر داشت. اين سرها نه فقط شبيه سر مار بلكه مانند سر «راسو» بودند. قاضى محل از اين بازديدكنندهء نحس و شوم سخت خشمگين شد، امر داد تا او را اخراج كنند. لينه باز هم مسافرتهاى خود را ادامه داد و طى راه رسالهء دكتراى خود را در علم طب گذرانيد و حتى توانست كتاب خود را به نام «دستگاه طبيعت» در بين راه در «ليدن» به چاپ برساند. اين كتاب براى او شهرتى به وجود آورد و يكى از ثروتمندان آمستردام به او پيشنهاد كرد كه باغ زيبا و بى مانند او را اداره كند، و به اين طريق موفق شد لحظهاى به پاى خستهء خود استراحت بدهد. و از لطف حامى نيكوكار خود توانست كشور فرانسه را نيز بازديد كرده در جنگلهاى «مودون» به جمع آورى انواع گياهان آنجا مشغول شود. سرانجام درد غربت و علاقه به وطن او را گرفت و به سوئد كشور خودش باز گشت. وطن اين بار قدرش را دانست و افتخاراتى كه لازمهء نبوغ و پشتكار و ارادهء او بود به وى- كه يك روز معلمين مدرسه عذرش را خواسته بودند- عطا كرد1 ____________________________________ 1 . تاريخ علومپى يرروسو، صفحهء 382 و 383. |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول