پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | |||
---|---|---|---|
نویسنده: مجنون سهشنبه، ۱۸ مرداد ۱۳۹۰ (۱۸:۰۵) | |||
سوره نسا آیه 59 ----------------------------------------- آيه يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِى الْأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَزَعْتُمْ فِى شَىْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهَ وَالْيَوْمِ الْأَخِرِ ذَ لِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً ------------------------------------------- ترجمه اى كسانى كه ايمان آوردهايد! خدا را اطاعت كنيد و از رسول و اولى الامر خود (جانشينان پيامبر) اطاعت كنيد. پس اگر درباره چيزى نزاع كرديد آن را به حكم خدا و پيامبر ارجاع دهيد، اگر به خدا و قيامت ايمان داريد. اين (رجوع به قرآن و سنّت براى حلّ اختلاف) بهتر و پايانش نيكوتراست. --------------------------------------------- نکته ها آيهى قبل، بيان وظايف حكّام بود كه دادگر و امانتدار باشند، اين آيه به وظيفهى مردم در برابر خدا و پيامبر اشاره مىكند. با وجود سه مرجع «خدا»، «پيامبر» و «اولى الامر» هرگز مردم در بنبست قرار نمىگيرند. آمدن اين سه مرجع براى اطاعت، با توحيد قرآنى منافات ندارد، چون اطاعت از پيامبر و اولى الامر نيز، شعاعى از اطاعت خدا و در طول آن است، نه در عرض آن و به فرمان خداوند اطاعت از اين دو لازم است. در تفسير نمونه به نقل از ابن عباس آمده است كه وقتى پيامبر اسلام، هنگام عزيمت به تبوك، على عليه السلام را در مدينه به جاى خود نهاد و فرمود: «انت منّى بمنزلة هارون من موسى» اين آيه نازل شد. در آيه قبل سفارش شد كه امانات به اهلش سپرده شود. اين آيه گويا مىفرمايد: اين سپردن به اهل، در سايه اطاعت از خدا و رسول و اولىالامر است. تكرار فرمانِ «اطيعوا» رمز تنوّع دستورهاست. پيامبر گاهى بيان احكام الهى مىكرد، گاهى دستور حكومتى مىداد ودو منصب «رسالت» و«حكومت» داشت. قرآن گاهى خطاب به پيامبر مىفرمايد: «انزلنا اليك الذّكر لتبيّن للناس ما نزل اليهم» آنچه ر[1]ا نازل كردهايم براى مردم بيان كن. و گاهى مىفرمايد: «لتحكم بين الناس بما اراك اللّه»[2] ميان مردم بر اساس قوانين الهى، حكومت و قضاوت كن. قرآن درباره مفسدان، مسرفان، گمراهان، جاهلان، جبّاران و... دستور «لاتطع» و «لاتتّبع» مىدهد. بنابراين موارد «اطيعوا» بايد كسانى باشند كه از اطاعتشان نهى نشده باشد و اطاعتشان در تضادّ با اوامر خدا و رسول قرار نگيرد. در آيه اطاعت از اولىالامر مطرح شده است، ولى به هنگام نزاع، مراجعه به آنان مطرح نشده، بلكه تنها مرجع حلّ نزاع، خدا و رسول معرفى شدهاند. و اين نشانه آن است كه اگر در شناخت اولىالامر و مصداق آن نيز نزاع شد به خدا و رسول مراجعه كنيد كه در روايات نبوى، اولىالامر اهلبيت پيامبر معرفى شدهاند.[3] حسينبن ابىالعلاء گويد: من عقيدهام را دربارهى اوصياى پيامبر واينكه اطاعت آنها واجب است، بر امام صادقعليه السلام عرضه كردم، حضرت فرمود: آرى چنين است، اينان همان كسانى هستند كه خداوند دربارهى آنان فرموده: «اطيعوا اللّه...» و همان كسانىاند كه دربارهى آنها فرموده: «انمّا وليّكم اللّه... و هم راكعون»[4] حضرت علىعليه السلام در خطبه 125 نهجالبلاغه و عهدنامه مالكاشتر فرمودند: مراد از مراجعه به خدا و رسول، مراجعه به آيات محكمات وسنّتى كه همه بر آن اتّفاق داشته باشند. حضرت علىعليه السلام فرمود: هر حاكمى كه به غير از نظر اهلبيت معصوم پيامبرعليهم السلام قضاوت كند، طاغوت است.[5] __________________________ 1) نحل، 44. 2) نساء، 105. 3) كمال الدين صدوق، ص222. 4) كافى، ج1، ص 187. 5) دعائمالاسلام، ج2، ص530. ----------------------------------------- پيام ها 1- مردم بايد نظام اسلامى را بپذيرند و از رهبران الهى آن در قول و عمل پشتيبانى كنند. «اطيعوااللّه و اطيعواالرسول و اولى الامر منكم» 2- اسلام مكتبى است كه عقايد و سياستش بهم آميخته است. اطاعت از رسول و اولىالامر كه امرى سياسى است، به ايمان به خدا و قيامت كه امرى اعتقادى است، آميخته است. «اطيعوااللّه و اطيعوا الرسول و اولى الامر» 3- سلسله مراتب در اطاعت بايد حفظ شود. «اللّه، الرسول، اولى الامر» 4- اولى الامر بايد همچون پيامبر معصوم باشند، تا اطاعت از آنها در رديف اطاعت پيامبر، بىچون و چرا باشد. «اطيعواالرسول و اولى الامر» 5 - اطاعت از حاكمى واجب است كه مؤمن و از خود مردم با ايمان باشد. «اطيعوا... منكم» 6- نام اولى الامر در كنار نام خدا و رسول، همراه با اطاعت مطلق، نشان آن است كه مسئول حكومت و نظام اسلامى بايد از قداست والايى برخوردار باشد. «اطيعواالرسول و اولى الامر» 7- نشانهى ايمان واقعى، مراجعه به خدا و رسول، هنگام تنازع و بالا گرفتن درگيرىهاست و اطاعت در شرايط عادّى كار مهمّى نيست. «فان تنازعتم» 8 - يكى از وظايف حكومت اسلامى ايجاد وحدت و حل تنازعات است. «ان تنازعتم...» 9- دين كامل بايد براى همهى اختلافها، راه حل داشته باشد. « فى شىء فردوه الىاللّه و الرسول» 10- پذيرش فرمان از حكومتهاى غير الهى و طاغوت، حرام است. «فردّوه الى اللَّه والرسول» 11- اگر همهى فرقهها، قرآن و سنّت را مَرجع بدانند، اختلافها حل شده، وحدت و يكپارچگى حاكم مىشود. «فردّوه الى اللَّه والرسول» 12- مخالفان با احكام خدا و رسول و رهبران الهى، بايد در ايمان خود شك كنند. «ان كنتم تؤمنون...» 13- برنامه عملى اسلام بر اساس برنامه اعتقادى آن است. «اطيعوا... ان كنتم تؤمنون» به عبارت ديگر ايمان به خدا و قيامت، پشتوانهى اجرايى احكام اسلام و مايهى پرهيز از نافرمانى خدا و رسول است. 14- دورانديشى و رعايت مصالح درازمدّت، ميزان ارزش است. «احسن تأويلا» |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول