پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | |||
---|---|---|---|
نویسنده: مجنون یکشنبه، ۶ شهریور ۱۳۹۰ (۱۸:۱۳) | |||
سوره انفال آیه 72 ------------------------------------------- آيه إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَهَدُواْ بِأَمْوَ لِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِى سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُواْ أُوْلَئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَآءُ بَعْضٍ وَالَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَمْ يُهَاجِرُواْ مَا لَكُم مِّن وَلَيَتِهِم مِّن شَىْءٍ حَتَّى يُهَاجِرُواْ وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِى الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَقٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بِصِيرٌ --------------------------------------------- ترجمه همانا كسانى كه ايمان آورده و هجرت كردند و با اموال و جانهايشان در راه خدا جهاد كردند، و آنان كه (مجاهدان و مهاجران را) پناه داده و يارى كردند، آنان دوستدار و حامى و همپيمان يكديگرند. امّا كسانى كه ايمان آورده، ولى هجرت نكردند، حقّ هيچگونه دوستى و حمايت از آنان را نداريد، تا آنكه هجرت كنند. و اگر (مؤمنانِ تحت فشار، براى حفظ دينشان) از شما يارى طلب كردند، بر شماست كه ياريشان كنيد، مگر در برابر قومى كه ميان شما و آنان پيمان (ترك مخاصمه) است، و خداوند به آنچه انجام مىدهيد بيناست. -------------------------------------------- نکته ها در سال سيزدهم بعثت و پس از گذشت ده سال از دعوت علنى پيامبر به اسلام، هنوز مشركان مكّه دست از اذيّت و آزار پيامبر و مسلمانان برنداشته بودند، و روز به روز بر شدّت آن مىافزودند تا اينكه تصميم گرفتند با توطئهاى حساب شده و اقدامى دستهجمعى، پيامبر را به قتل برسانند و اسلام را ريشهكن نمايند. با اطلاع پيامبر صلى الله عليه وآله از آن توطئه و جانفشانى على عليه السلام، شبانه مقدّمات هجرت فراهم شد و آن حضرت در اوّل ماه ربيعالاوّل ابتدا به غار ثور رفتند و به مدّت سه روز در آنجا به گونهاى معجزهآسا مخفى شدند و در اين مدّت تنها حضرت على عليه السلام براى آن حضرت غذا تهيه كرده و اخبار بيرون را در اختيار آن جناب قرار مىدادند. سرانجام پيامبر با توصيه به حضرت على مبنى بر اعلان مهاجرت مسلمانان به يثرب و همراه آوردن اهلبيت آن حضرت، خود راهى يثرب شدند، و پس از طى مسافتى حدود چهارصد كيلومتر، روز دوازدهم ربيعالاوّل به محلّهى قبا رسيدند و بقيّهى مهاجرين نيز به آنان ملحق شدند. مردم يثرب، از مهاجران استقبال شايانى به عمل آوردند وآنها را با آغوش باز پذيرفتند و يثرب را به «مدينةالنبىّ» و «مدينة الرّسول»، تغيير نام دادند. آنگاه پيامبر براى پيشگيرى و دورى از تفرقه، ميان مهاجران و انصار كه حدود سيصد نفر بودند، دو به دو عقد اخوّت و برادرى جارى كردند و مسجد قبا را پايهگذارى كردند. [568] مهاجرين، كسانى هستند كه در مكّه به پيامبر صلى الله عليه وآله ايمان آوردند و چون در آنجا تحت فشار بودند، خانه وكاشانهى خود را رها كرده به همراه پيامبر به مدينه هجرت كردند و انصار، مسلمانان مدينه هستند كه پيامبر اسلام و مهاجرين را استقبال نموده و آنان را در بين خود جاى داده و يارى نمودند. در اين آيه، محورهايى همچون: پيوند مهاجرين و انصار، ضرورت هجرت، بىاعتنايى به مرفّهان گريزان از هجرت، تعهّد متقابل ميان مهاجران و انصار، و نجات مسلمانان دربند، در صورت عدم ضرر به پيمانهاى قبلى، مطرح شده است. معموماً ملّتها، مهمترين و بزرگترين حادثهاى را كه در حيات اجتماعى، علمى و مذهبى آنان رخ داده و آن را نقطهى عطفى در سرگذشت ملّى خود مىدانند، مبدأ تاريخ خود قرار دادهاند، مثلا ميلاد حضرت مسيح عليه السلام نزد مسيحيان و يا عام الفيل (سالى كه سپاه ابرهه به مكّه حمله كرد و نابود شد) نزد اعراب، مبدأ سال قرار گرفت. از آنجايى كه دين اسلام كاملترين شريعت آسمانى است و در عين حال از اديان ديگر مستقل است، لذا مسلمانان ميلاد حضرت مسيح را مبناى سال خود قرار ندادند، همچنين عامالفيل گرچه سال تولّد پيامبر نيز بود، و يا حتّى روز بعثت پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله ، مبناى سال قرار نگرفت، امّا با هجرت پيامبر به مدينه كه حكومتى مستقل در آنجا پايهگذارى شد و مسلمانان توانستند در نقطهاى آزادانه فعاليّت كنند، پيامبر شخصاً تاريخ هجرى را بنا گذاردند. [569] چنانكه مىتوان از عبارت «مِن اوّل يوم»، در آيهى «لمسجد اُسس على التّقوى من اوّل يوم احقّ ان تقوم فيه» [570] كه در مورد ساختن مسجد قبا مىباشد نيز پايهگذارى سال هجرى را استفاده نمود، زيرا اوّلين اقدام پيامبر در هجرت به مدينه ساختن مسجد قبا مىباشد. [571] آرى اگر هجرت نبود، چه بسا اسلام در همان نقطه محدود و نابود مىشد. بيشتر بلاهاى ما از غرق شدن در رفاه و ترك هجرتهاى سازنده سرچشمه مىگيرد. اگر همهى مغزها ومتخصّصان و كارشناسان مسلمانى كه در كشورهاى غربى به سر مىبرند، به كشور خود هجرت كنند، هم ضربه به دشمن است وهم تقويت اسلام وكشورهاى اسلامى. هجرت، اختصاص به پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله ندارد، بلكه هجرت از محيط شرك، كفر و گناه، براى حفظ دين و ايمان و يا براى برگشت از نافرمانى خداوند لازم است، چنانكه خداوند در پاسخ كسانى كه عذر آلودگى خود و ارتكاب به گناه را محيط ناسالم مىدانستند و مىگفتند: «كنّا مستضعفين فى الارض»، مىفرمايد: زمين خداوند كه پهناور بود، چرا به مكانى ديگر هجرت نكرديد؟ «قالوا الم تكن ارض اللّه واسعة» [572] البتّه با توجّه به عبارت «مستضعفين»، معلوم مىشود كه اگر توانايى امر به معروف و نهى از منكر باشد، بايد به اين مهم اقدام نمود و جامعه را ترك نكرد و آن را مورد اصلاح قرار داد. امام صادق عليه السلام مىفرمايد: هنگامى كه در محل و سرزمينى كه در آن زندگى مىكنى نافرمانى و معصيت خدا مىكنند، از آنجا به جايى ديگر هجرت كن. «اذا عصى اللّه فى ارض انت فيها فاخرج منها الى غيرها» [573] چنانكه هجرت براى آموختن علم و دانش و هجرت براى بيان آموختههاى خود به ديگران نيز لازم است. «فلولانفر من كلّ فرقة منهم طائفة ليتفقّهوا فى الدّين و لينذروا قومهم اذا رجعوا اليهم» [574] در صدر اسلام دو هجرت رخ داده است: يكى در سال پنجم بعثت، هجرت گروهى از مسلمانان به سرزمين حبشه و ديگرى در سال سيزدهم بعثت، هجرت از مكّه به مدينه. ______________________________ 568) تفسير نمونه، سيره ابن هشام و فروغ ابديّت، ج1، ص417 تا 450 569) فروغ ابديّت، ج1، ص435 570) انفال، 108 571) الصحيح من سيرة النّبى، علاّمه جعفر مرتضى، ج3، ص40 572) نساء، 43 573) بحار، ج19، ص35 574) توبه، 122 ------------------------------------------- پيام ها 1- اسلام، ايمان و عقيده، بدون تلاش و مجاهدت كافى نيست. مسلمانان صدر اسلام، يا مهاجر بودند يا پناهدهنده مهاجران، يا جهادگر و يا حامى مجاهدان. «انّ الّذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا باموالهم و انفسهم... والّذين آووا و نصروا» (شرايط متفاوت براى هر كسى تكليف خاصّى مىآورد، براى يكى هجرت و براى ديگرى پناهدادن به مهاجران.) 2- رابطهى ولايى، مخصوص كسانى است كه اهل هجرت، جهاد و كمك به ديگران باشند. «اولئك بعضهم اولياء بعض» 3- خداوند ميان مهاجرين و انصار حقّ ولايت مقرّر كرده است. «والّذين آووا و نصروا اولئك بعضهم اولياء بعض» 4- هجرت به سوى جامعهى اسلامى، شرط ولايت است و كسى كه هجرت نكند، ولايت ندارد. «لم يهاجروا مالكم من ولايتهم...» 5 - در جامعهى اسلامى بايد ميان مجاهدان ومهاجران با مرفّهان هجرت گريز، فرق باشد. «آمنوا ولم يهاجروا» 6- كسى كه هجرت نكند، نه او را يارى كنيد و نه از او يارى بخواهيد. (كلمهى «ولايتهم» را دو گونه مىتوان معنا كرد: يكى «ولايت و حمايت شما از آنان» و ديگرى «كمك و حمايت آنان از شما») 7- هجرت، گاهى از جهاد مهمتر است. «حتّى يهاجروا» و نفرمود: «حتّى يجاهدوا» 8 - بايد از متخلّفان پيشين كه خواهان پيوستن به مسلمانان هستند، با آغوش باز استقبال كرد. «حتّى يهاجروا» (آرى، همينكه تاركان هجرت، هجرت كردند، شما آنان را حمايت كنيد) 9- اگر مسلمانانِ ديگر مناطق، تحت فشار كفر قرار گرفتند، نسبت به استمدادشان نبايد بىتفاوت بود. «ان استنصروكم فى الدّين فعليكم النصر» 10- در روابط با ديگران بايد اهمّ و مهم در نظر گرفته شود. مادامى كه كفّار به پيمانهاى خود با مسلمانان پايبند هستند، نمىتوان براى حمايت مسلمانانِ تحت سلطهى آنان اقدامى كرد. «الاّ على قوم بينكم و بينهم ميثاق» |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول