پاسخ به: این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ... | |||
---|---|---|---|
نویسنده: Ali یکشنبه، ۶ آذر ۱۳۹۰ (۲:۲۹) | |||
می گويند اگر امام حسين (عليه السلام) روز عاشورا پيروز شد چرا آن روز را جشن نمىگيريم؟ چرا گريه مىكنيم؟ آيا اين همه گريه در برابر آن پيروزى بزرگ براى چيست؟ گريه زبان صادق و طبيعى شوق و اندوه و درد و عشق يك انسان است. گريه تجلى طبيعى يك احساس و حالتى جبرى و فطرى از يك رنج، يك شوق يا يك اندوه مىباشد يكى از دانشمندان غرب مىگويد: «انسانى كه هرگز نمىگريد و گريستن را نمىداند احساس انسانى را فاقد است». مگر نه اشك زيباترين شعر و بىتابترين محبت و پر گدازترين ايمان و تب دار ترين احساس و خالصترين «گفتن» و لطيف ترين «دوست داشتن» است كه همه در كوره دل به هم آميخته و ذوب شده و قطرهاى گرم شدهاند به نام اشك؟ مگر نه قلب، قالب اشك است و اشك در قلب شكل مىگيرد ولذا اشك شبيه قلب است: اى بسا قلبهاى سوزانى كه زبان راز آن نگويد باز ليك آن ديدگان نورانى راز دلداده مىكند ابراز گريه ترجمان دل است مثلا كسى كه عزادار است و مرگ عزيزى قلبش را مىسوازند، بايد گريه كند. وقتى كه دلش ياد از او مىكند و زبانش سخن از او مىگويد چشمش نيز با او همدردى مىكند مگر چشم از زبان صادقانهتر سخن نمىگويد؟! از من مپرس كاتش دل درچه غايت است از آب ديده پرس كه او ترجمان ماست اشك چشم نشانه رقت قلب است كسى كه از صحنه دلخراش منقلب نمىشود تا اشك تأثر بريزد و نيز از حقيقت و جلوه زيبائى لذت نمىبرد تا اشك شوق جارى گرداند از قلب سليم و روح متعادل برخوردار نيست. اميرمومنان على (عليه السلام) مىفرمايد: «خداوند متعال افرادى را كه به هنگام استماع قرآن تحت تأثير قرار نمىگيرند و از شنيدن آيات مربوط به قيامت تعجب نمىكنند، و خنده مىنمايند، مورد سرزنش قرار مىدهد و مىفرمايد : (تضحكون و لا تبكون) و نيز فرموده: (بكاء العيون و خشية القلوب من رحمة الله تعالى)(1) چنانكه «جمود عين» و محروم بودن از اشك و گريه از خوف خدا نشانه قساوت قلب و شقاوت معرفى شده است. رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود: «من علامات الشقاء: جمود العين، قسوة القلب...» (2) در مقابل، آن دسته از مومنانى كه بصيرتى روشن قلبى رؤوف و احساسى پاك و شفاف دارند در زبان قرآن كريم با جمله (يبكون و يزيدهم خشوعا) و (سجدّا و بكيّا) مورد ستايش قرار گرفتهاند . قهرا اين نوع افراد در برابر عظمت مردان خدا اشك شوق و به خاطر مظلوميت آنان هم اشك غم و اندوه از چشم خود جارى مىكنند. نام حسين (عليه السلام) با گريه همراه است آن گونه كه از متون اسلامى استفاده مىشود نام حسين (عليه السلام) با گريه و ناله آميخته است و قبل از شهادتش پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) و اميرالمؤمنان على (عليه السلام) و مادرش فاطمه زهرا (سلام الله عليها) بر او گريستهاند. طبق رويات فراوانى، چون حضرت حسين (عليه السلام) تولد يافت جبرئيل به رسول خدا (صلى الله عليه و آله) نازل شد و خبر شهادت آن نوزاد را به پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) و پدر و مادرش داد و آنان از همان ايام براى حسين (عليه السلام) گريستند. طبق روايتى كه از عايشه نقل شده است حسين (عليه السلام) كودك خردسال بود كه وارد خدمت پيامبر گرديد همان موقع جبرئيل به پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) ابلاغ كرد: زمانى نمىگذرد كه اين كودك را افرادى از امت تو در سرزمين «طف» از خاك عراق به قتل مىرسانند «فبكى رسول الله (صلى الله عليه و آله)» اما جبرئيل افزود: «لا تبك، فسوف ينقم الله منهم، بقائمكم اهل البيت (3) «گريه نكن در آينده خداوند به وسيله قائم اهل بيت از آنها انتقام مىگيرد». «ابن عباس» مىگويد به هنگام رفتن به «صفين» من همراه امير مؤمنان على (عليه السلام) بودم چون در كنار شط فرات به «نينوا» وارد شد، امام (عليه السلام) با صداى بلند گريست و فرمود: اى پسر عباس اين محل را مىشناسى؟ گفتم: نمىشناسم اى اميرمؤمنان. فرمود اگر اينجا را مثل من مىشناختى هرگز از اينجا رد نمىشدى مگر اين كه مثل من گريه سر مىدادى ابن عباس گفت: «فبكى طويلا حتى اخضلّت لحيته و سألت الدموع على صدره وبكينا معا»: «آن حضرت گريه مفصلى كرد به طورى كه اشك از روى محاسن او جارى شد ما هم همصدا با على (عليه السلام) گريه سرداديم». بعد امام ادامه داد: واى، من با آل ابوسفيان چه كردهام، سپس افزود: در اين سرزمين كه (كرب و بلا ناميده مىشود) هفده نفر از فرزندان من و فاطمه به شهادت مى رسند و مدفون مىگردند(4). طبق روايت امام صادق (عليه السلام) روزى فاطمه زهرا (سلام الله عليها) به محضر رسول خدا (صلى الله عليه و آله) وارد شد و آن حضرت را گريان ديد ازعلت گريهاش پرسيد؟ رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود: جبرئيل به من خبر داد كه حسين (عليه السلام) را گروهى از امت من به قتل مىرسانند! فاطمه (عليه السلام) نيز از شنيدن اين خبر به شدت گريست ولى وقتى ازمقام بلند فرزندش به خاطر شهادت آگاه گرديد آرامش و تسكين يافت (5) داستان گريه و عزادارى پس از شهادت آن حضرت از سوى امامان (عليه السلام) داستانى مفصلى است كه به ذكر چند مورد اكتفا مىكنيم: امام سجاد (عليه السلام) كه خود در كربلا شاهد مصائب دلخراش امام حسين عليه السلام و ياران با وفايش بود پس از واقعه عاشورا تا زمانى كه در قيد حيات بود اين واقعه سوزناك را فراموش نكرد و هميشه گريه و سوگوارى نمود او هر وقت مىخواست آب بنوشد تا چشمش به آب مىافتاد اشك از چشمانش سرازير مىشد وقتى علت اين كار را مىپرسيدند مىفرمود چگونه گريه نكنم درحالى كه يزيديان آب را براى وحوش و درندگان آزاد گذاشتند ولى آن را به روى پدرم بستند و او را با لب تشنه كشتند. مىفرمايد هر وقت كشته شدن فرزندان فاطمه (عليه السلام) رابه ياد مىآورم گريه گلويم را مىگيرد. وقتى هم افرادى وى را دلدارى مىدادند، مىفرمود: «كيف لا أبكي؟ و قد منع أبى من الماء الذى كان مطلقا للسباع والوحوش» (6) امام سجاد (عليه السلام) درعزاى پدر مظلوم خويش به حدى گريست كه اورا يكى از بكّائون پنج گانه تاريخ لقب دادند (7) وقتى راز آن همه گريه را از آن حضرت مىپرسيدند، مصائب جانگداز كربلا را بازگو مىكرد ومىفرمود: مرا ملامت نكنيد، يعقوب، پس از آن كه يك فرزند خود را از دست داد آنقدر گريست تا از غصه چشمهايش سفيد شد در حالى كه يقين به مرگ فرزندش نداشت. .1 ارشاد القلوب: ص .128 .2 بحار الانوار: ج 90 ص .336 .3 بحار الانوار: ج 36 ص .349 .4 بحار الانوار: ج 44 ص 253 ـ .252 .5 كامل الزيارات، ص .57 .6 مناقب: ج3، ص 303 ـ بحار الانوار: ج 46، ص 109 .7 ديگران عبارتند از: آدم، حضرت نوح، يعقوب و حضرت فاطمه زهرا ـ الخصال: ص 83 ادامه دارد............. |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول