پاسخ به: بحث و تبادل نظر در مورد مسائل روز دین | |||
---|---|---|---|
نویسنده: We were annihilated, our hopes unfulfilled سهشنبه، ۴ مهر ۱۳۹۱ (۲۱:۵۳) | |||
نقل قول کمیل نوشته:نتيجه بحث چي ميشه؟ نتیجه ثابتی نمیشه از این بحث گرفت، نتیجه هم نسبیه . نقل قول اينكه ما به عنوان يه انسان مسلمون و ايراني با اصول عقايد خودمون چقدر ميتونيم به متغير ها نسبي بنگيريم و كدوم شيوه درست تره؟من و تو آزادیم تا آزادانه به این امور بنگریم با عقاید و شناخت خودمون،اما به نظر تو یک بودایی نمی تونه با شناخت خودش و باورهاش به این امور نگاه کنه؟ مثال میارم: در باور ما اعتقاد به معاد و رجعت روح به عالم دیگر باوری است مطلق، اما در باور بودایی برای روح تناسخ قائلند و اعتقاد دارند روح پس از مرگ جسم دوباره در قالب جسمی دیگه به حیات خودش ادامه میده،حالا پرسش من از شما اینه حتی اگر باور او در باور من و تو عین کفر باشه، آیا روح امری است مطلق یا نسبی؛ جوابی به عنوان یک نفر که داره از بیرون به این قضیه نگاه میکنه (فیلسوف)میخوام نه جواب کمیل یا بهزاد یا مصطفیِ مسلمون. نقل قول براي خودمم جالبه چرا مثلا ما بايد به مسائل ديگه با ديدي كه ما خودمون اون ديد رو به رسميت نميشناسيم نگاه كنيم؟؟کمیل باز که داری دایی جان ناپلئونی به قضیه نگا میکنی ،این قضیه هیچ ربطی به غرب و شرق و غیره و ذالک نداره امثال این پرسش ها از بدو خلقت ذهن بشر رو درگیر خودش کرده و تا پایان جهان ادامه خواهد داشت. نقل قول خيلي جاها ديديد كه مثلا از يه فردي مثل اين آقاي كشيش كه توهين كرده دفاع ميشه و ميگن خوب اينم در راستاي كاريه كه مثلا امام خميني نسبت به اون فرد كرد درحالي كه عملا ربطي بينشون نيست ، فقط توجيهي كه وسط مياد اينه كه اون كشيش هم اين اسلام ستيزي و توهين رو بر اساس اصول عقايد ديني خودش ميدونه و امام خميني هم حكم ارتداد و قتل يه انسان رو بر اساس اصول عقايد ديني خودش.پس اين دو تا يكي هستند قطعا یکی نیستند اما هر دو نسبی هستند،تو به اصل قضیه توجه نکردی کمیل ،نسبی گرایی قضاوت نمی کند اما تابع کثرت گرایی است همون قدر که کار اون کشیش در ایران محکومه در امریکا ممکنه بره زیر بیرق آزادی بیان پس مطلق نیست(از دید فیلسوف) اما برای باور و شناخت بهزاد و کمیل و مصطفی مطلقا کافر است و برای یک امریکایی آزادی بیان و عقیده،روشنه؟؟؟؟؟؟؟ نقل قول اين امر نسبي گرايي و قضاوت بر اساس مباني كه هيچ تعلقي به افكار ديني و ملي ما نداره تو كشور ما فوق العاده داغه.خودم شخصا يه جورايي ازش ميترسم چون مردممون شديدا دچارش شدن. ميبينيد براي اشتباه هر فردي يه توجيهي به كار ميره كه خود توجيه و اون دليل عمل هم از نظر اعتقادات ثابت ما زير سواله. و اينقدر نمونه هاش زياده كه نيازي به مثال زدن نيست. در اين كار زار چه بايد كرد؟ بايد عقل رو محكوم كرد به عدم توجه و تفكر (به خاطر شك و شبه در تشخيص متغير هاي زياد)؟ بايد نسبي گرا بود؟ بايد مطلق گرا بود؟ يا بايد اصول ثابت مطمئني براي تشخيص علتها و معلول ها يافت؟؟ خودم شخصا نظرم رو گزينه چهارميه. هر چند گزینه سه و چهارت یکیه ، اما تو چطور می خوای به این اصول ثابت برسی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نقل قول چون ما تو اين دنيا خدا نيستيم و قاضي هم نيستيم و مجري هم نيستيم.مجری که هستیم؟ نیستیم؟ نقل قول خوب تا اينجا حرفت مورد قبوله ،فقط يه نكته ظريفي ميمونه اينكه چون تعريف ما براي اون فرد وجود نداره دليل بر اشتباه بودن نظر ماست؟ يا غلط قضاوت كردن ما نسبت به اون عمل؟این سوالیه که برای اون فرد هم وجود داره . نقل قول با توجه به شرايط محيطي و اعتقادي كميل و بهزاد اونا اين امر مطلق رو از دينشون و اصحاب خاص خدا گرفتن كه تو تعاريف اونا برداشتن مال مردم (مال كه به انسان مربوط نيست حتي اگه روي زمين باشه و صاحب مشخصي نداشته باشه) حرامه!!اين تعريفي كه ارائه شده خيلي جامع و كامله و توش ذكر نشده كه مثلا اگه مال براي كساني باشه كه حكومتي هستند (و باطل)پس درسته و بريد دزدي كنيد. نگاه به سيره و روش معصومين ميكنيم! اونا ذكر كردن كار هر فرد چيه، اگه يه حكومتي داره اشتباهي ميكنه نبايد با يه عمل اشتباه ديگه پاسخش رو داد. ميشه با شيوه هاي ديگه مال مظلوم رو بهش پس داد پس هيچ وقت با تعريفي كه رابين هود يا اون ايكس داره نبايد معيار ما زير سوال بره. غير از اينه؟ خب اگه بهزاد و کمیل بچه ناف نیویورک بودن تکلیف چی بود؟ بهتر از من میدونید که علت اصلی گرایش آدما به ادیان و ائین های مختلف بستگی زیادی داره به محدوده جغرافیایی که توش به دنیا اومدن،تو کشورخودمون یه استان اینور اونور میشه سنی یا شیعه. اون نیویورکی که دیگه سیره اهل بیت و قرآن نداره،پس اگر باور او حتی دزدی رو چیز بدی بدونه در باور بهزاد و کمیل باطله؟؟ چون با شناخت سیره اهل بیت و قرآن به دست نیومده؟ -کمیل و بهزاد کار رابین هود رو هم دزدی میدونن و مستوجب آتش ؛حتی اگر از این دزدی در راه خدا استفاده کنه یا بقولی حق مظلوم رو از ظالم گرفته باشه؟؟ اینجاست که تعریف مطلق اجازه تبصره رو نمیده اما در تعریف نسبی اینطوری نیست؛ هست؟ نقل قول و يه نكته ديگه ، خودم فكر ميكنم كه كار نسبي گرايي بيشتر توجيه هستش تا امور ديگهنظر شما چيه؟ بشکاف . نقل قول به من چه؟ تاپيك خراب شده بوداز زیر بار مسئولیت شونه خالی نکن ،تمام مسئولیت سخت افزاری و نرم افزاری اینجا با توئه ،البت شانس آوردی که محمد(sms) ارسال منو نجات داد . الحاقی: جواب مصطفی هم در بین حرفام بود . |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول